ابر غلتان بر فراز ویسکانسین

این دیگر چگونه ابریست؟
این گونه ای از خانواده ی ابرهای کمانی شکل یا arcus cloud است که به نام ابرهای لوله‌ای یا غلتان شناخته می شوند. این ابرهای دراز و کمیاب می توانند نزدیک جبهه های پیش رونده ی هوای سرد تشکیل شوند. به ویژه یک downdraft - سقوط سنگين و غليظ از هواي سرد چگال - در یک جبهه ی توفانی پیش رونده می تواند باعث بالا رفتن هوای گرم و مرطوب، و سرد شدن آن تا زیر نقطه ی شبنم شده، و یک ابر را تشکیل دهد. هنگامی که چنین فرآیندی به طور یکنواخت در طول یک جبهه ی بلند و طولانی رخ دهد، می تواند به پدید آمدن یک ابر لوله ای بیانجامد.
در ابرهای لوله ای در واقع هوا دور محور بلند افقی ابر به چرخش در می آید (این ویدیو را ببینید). تصور نمی شود یک ابر لوله ای بتواند به گردباد تبدیل شود. برخلاف ابرهای تاقچه ای (shelf cloud) که گونه ای دیگر از خانواده ی ابرهای کمانیند، ابرهای لوله ای کاملن از ابر کومولونیمبوسِ مادرشان جدا هستند.
در این تصویر یک ابر لوله ای که تا دوردست ها ادامه دارد را می بینیم که در سال 2007 با نزدیک شدن یک توفان در ریسین، ویسکانسین آمریکا پدید آمده.

واژه نامه:
Roll Cloud - arcus cloud - cold front - downdraft - storm front - dew point - horizontal axis - tornado - shelf cloud - cumulonimbus - Wisconsin

منبع: apod.nasa.gov

دنباله دار النین از هم فروپاشید

هرگاه اخترشناسان دنباله داری را در حال نزدیک شدن به خورشید کشف می کنند، همهمه هایی میان رصدگران درباره ی میزان درخشش احتمالی آن در می گیرد. دقیقن همین مورد در دسامبر گذشته، برای دنباله دار النین (Elenin) یا C/2010 X1 نیز پیش آمد. بسیاری امیدوار بودند تا 9 ماه دیگر که این دنباله دار به کمترین فاصله از خورشید (حضیض مداری) می رسد، روشناییش به حدی برسد که بتوان با چشم غیرمسلح نیز آن را دید. ولی در ماه آوریل با مشخص شدن این که النین دنباله داری کوچک و ذاتن کم نور است، شور و شوق اولیه کمی فروکش کرد.
دنباله دار النین در شامگاه 27 اوت 2011 اینگونه بود. مایکل متیاتزو 15 تصویر که نوردهی هر یک 15 ثانیه بود و با یک تلسکوپ 11 اینچی گرفته شده بودند را به هم پیوند داد. کهکشان NGC 4348 با قدر 13 که از لبه دیده می شود نیز سمت راست پایین تصویر است.
بیشینه ی درخشش آن بسته به میزان نزدیکی نهاییش به خورشید در 10 سپتامبر (0.48 یکای اخترشناسی (AU)، نزدیک به 45 میلیون مایل) و نیز 0.23 AU نسبت به زمین در نیمه ی اکتبر بود. در واقع رصدهای آماتوری در ماه ژوییه و اوایل اوت نشان داد که روشنی این میهمان ناخوانده شاید از پیش بینی ها نیز فراتر برود. با این خبر، تپش قلب رصدگران تندتر شد.
اینک همه ی شرطبندی ها و گمان ها متوقف شده. طی هفته ی گذشته، درخشش دنباله دار تا 50% کاسته شد و به گفته ی رصدگر استرالیایی، مایکل ماتریاتزو، قدر بینایی آن در 19 و 20 اوت به نصف رسید. (موقعیت کنونی دنباله دار در غرب صورت فلکی سنبله یا خوشه ی گندم است و از همین رو عملن از عرض های شمالی قابل دیدن نیست.)
از همه بدتر، تصاویر نشان می دهد هسته ی روشن دنباله دار النین کش آمده و پراکنده شده --- نشانه ای از این که هسته ی یخی آن یا شکسته و دو نیم شده یا به کلی از هم پاشیده.
مسیری که برای النین پیش بینی شده بود.
جان بارتل یکی از رصدگران کهنه کار دنباله دارهاست که از این خبر شگفت زده نشده. چهار ماه پیش، وی بر اساس عملکرد النین در آن زمان، هشدار داده بود: «این دنباله دار شاید به طور ذاتی کمی سست تر و کم نورتر از آن باشد که حتی بتواند تا رسیدن به حضیض مداریش دوام بیاورد.» و گفته ی وی اینک درست از آب درآمده چرا که دنباله دار پیوسته در حال کم نورتر شدن است (برآوردها تا قدر 9 است). و گمان می رود این جرم یا بقایایش چه بسا اصلن نتوانند نزدیک تر بیایند.
فکر می کنم همه ی "شبه دانشمندان" وبلاگ نویسی که پیش بینی برخورد زمین با جرم آسمانی درخشانی که در نور روز هم دیده می شد کرده بودند، اکنون بهتر است سوژه ی دیگری برای نگرانی بیابند!

واژه نامه:
Comet - Elenin - C/2010 X1 - perihelion - astronomical unit - Michael Mattiazzo - Virgo - pseudoscientific - icy nucleus - John Bortle

منبع: skyandtelescope

اشباح سرخ

در ارتفاع بالای زمین، در قلمرو شهاب سنگ ها و ابرهای شب تاب، گونه ای آذرخش زیبا و شگفت‌انگیز در لبه ی فضا می رقصد. پژوهشگران این گونه ها را "فرفَده" (شبح یا جن، sprite) می‌خوانند. این آذرخش ها سرخ رنگ، زودگذر، و خوشه ایند.
(این ویدیوی سیاه و سفید را ببینید).
 
"مارتین پوپِک" از Nýdek در جمهوری چک در 27 اوت، این عکس و عکس های پایین را در قالب تصاویر ثبت کرد  (625x500) - (720x576)
دانشمند آذرخش شناس، اسکار ون در ولد از Sant Vicenç de Castellet اسپانیا می گوید: « شبح ها یک پدیده ی واقعی آب و هوای فضاییند. رشد و گسترش آن ها در حدود ارتفاع 80 کیلومتری رخ می دهد و در دو جهت گسترده می شوند، نخست پایین، سپس بالا. این زمانی رخ می دهد که آذرخشی نیرومند به تخلیه ی مقدار زیادی بار الکتریکی از یک ابر نزدیک به سطح زمین بیانجامد. میدان های الکتریکی به شکل شاخه شاخه به سوی بالای جو زمین پرتاب می شوند و نتیجه اش این "شبح" می شود. کل این فرآیند زمانی حدود 20 هزارم ثانیه به درازا می کشد.»
تصویر بزرگ تر از سمت راست: یک - دو - سه
گرچه دستکم یک سده است که این شبح ها دیده شده اند ولی بیشتر دانشمندان تا سال 1989 که دوربین های شاتل فضایی از آن ها عکس گرفت وجود چنین پدیده ای را باور نداشتند. اکنون "شکارچیان شبح" به طور عادی از خانه های خود از آن ها عکس می‌گیرند.
واژه نامه:
RED SPRITE - lightning - bolt - sprite - Martin Popek - Electric field - atmosphere - sprite chaser - Oscar van der Velde

منبع: spaceweather

یکی از گروه های زیبای "هیکسون"

اخترشناس کانادایی، پل هیکسون و همکارانش در زمان کاوش آسمان ها برای یافتن کهکشان ها، موفق به یافتن چیزی در حدود 100 گروه فشرده ی کهکشانی شدند، گروه هایی که اینک نام مناسب "گروه های فشرده ی هیکسون" برایشان برگزیده شده. یکی از این گروه ها، 4 کهکشان برجسته ای هستند که در این نمای تلسکوپی فریبنده از آسمان می بینید. نام این گروه "هیکسون 44" است و در فاصله ی حدود 100 میلیون سال نوری، در صورت فلکی اسد (شیر) قرار دارد.
دو کهکشان مارپیچی میانه ی تصویر عبارتند از NGC 3190 که از لبه دیده می شود، با خطوط مشخص و پرپیچ و تاب گرد و غبارش، و کهکشان S شکل NGC 3187. در کنار آن ها کهکشان بیضی گون (بیضوی) درخشان NGC 3193 در سمت راست دیده می شود که با هم به نام آرپ 316 نیز خوانده می شوند. کهکشان مارپیچی گوشه ی سمت چپ بالای تصویر NGC 3185 است، چهارمین عضو این گروه هیکسون.
این چهار کهکشان نیز همچون دیگر کهکشان های گروه های هیکسون، نشانه هایی از اعوجاج و تغییر شکل، میزان بالای ستاره زایی، و کشمکشی گرانشی که سرانجام به ادغام و یکی شدن آن ها در مقیاس زمانی کیهانی خواهد انجامید را نشان می دهند. اکنون می دانیم که روند یکی شدن و ادغام، بخشی طبیعی از فرگشت کهکشان ها از جمله راه شیری خودمان است.
برای مقایسه، گستردگی NGC 3190 در فاصله ی برآوردی هیکسون 44، حدود 75,000 سال نوری است.

واژه نامه:
Hickson 44 - Paul Hickson - groups of galaxies - Hickson Compact Groups - constellation Leo - spiral galaxy - NGC 3190 - dust lane - NGC 3187 - elliptical galaxy - NGC 3193 - Arp 316 - NGC 3185 - Milky Way

منبع: apod.nasa.gov

نمایشی که این هفته، دنباله دار "گاراد" اجرا کرد

(در این زمینه در این وبلاگ بیشتر خواهید خواند.)

در پایان هفته ی گذشته، دنباله دار Garradd که در حال نزدیک شدن است، به زیبایی از کنار خوشه ی کروی ستاره ای M71 گذشت. جان چوماک از دیتون اوهایوی آمریکا این رویارویی را به شکل یک ویدیوی درنگ زمانی 2.5 ساعته ثبت کرده:
می توانید ویدیو را با حجم 2 مگابایت از اینجا دریافت کنید.
چوماک می گوید: «تماشای گذشتن دم دنباله دار از روی خوشه بسیار جالب بود. من به وسیله ی تلسکوپ 16 اینچی که خودم در خانه ساخته ام نمایی زیبا از آن را دیدم.»
در حال حاضر دنباله دار گاراد را با یک تلسکوپ خانگی هم می توان دید. این دنباله دار با نزدیک شدن به خورشید، درخشان تر هم می شود. برآورد های تازه، بیشینه ی درخشش آن را تا قدر 6 (آستانه ی توان دید چشم غیرمسلح) و در فوریه ی 2012 پیش بینی کرده اند. از آن جایی که دنباله دار گاراد برای نخستین بار است که وارد فضای درونی منظومه ی خورشیدی می شود، شاید رفتارهایی نامنتظره و چه بسا درخششی فراتر از چشمداشت کنونی از آن سر بزند.

واژه نامه:
COMET - Garradd - globular star cluster - M71 - time-lapse - John Chumack - inner solar system

منبع: spaceweather

چراغ جوشکاری فضایی

چه چیز باعث شده چنین فواره ی غول آسایی از مرکز کهکشان M87 بیرون بزند؟
گرچه نخستین بار در اوایل سده ی بیستم میلادی متوجه وجود این فواره شدند ولی هنوز دلیل واقعی پیدایش آن مورد بحث و گفتگوست.
البته تصویر امروز که در سال 1998 توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده، جزییات روشنی از آن را می نمایاند.
محبوب ترین فرضیه اینست که این فواره در اثر چرخش گازهای پرانرژی به گرد یک سیاهچاله ی بزرگ در مرکز کهکشان به وجود آمده و نتیجه اش هم یک شعله ی "چراغ جوشکاری" به بلندی 5000 سال نوری شده که با بیرون زدن الکترون ها با سرعتی نزدیک به سرعت نور و تابش پرتوی آبی ترسناکی در طول یک مارپیچ مغناطیسی پدید آمده است.
M87 یک کهکشان بیضی گون غول پیکر است که در فاصله ی 50 میلیون سال نوری از ما و در خوشه ی کهکشانی سنبله (دوشیزه) قرار گرفته. نقطه های نورانی محوی که میانه ی M87 را در بر گرفته، در واقع خوشه های ستاره ای کروی باستانیند.

واژه نامه:
Jet - Galaxy - M87 - Hubble Space Telescope - black hole - blowtorch - electron - elliptical galaxy - Virgo Cluster of Galaxies - globular clusters of stars

منبع: apod.nasa.gov

توفان ایرن از نگاه ماهواره

یک توفان گرمسیری (توفند) چگونه شکل می گیرد؟
با وجودی که دانشمندان برای پژوهش چنین رویدادی تصویر کاملی دارند، ولی شاید کندوکاو در این ویدیوی درنگ زمانی (time lapse) که شکل گیری توفان ایرن را نشان می دهد نیز اطلاعات بسیاری از این فرآیند به ما بدهد. توفان ایرن (Irene) یک سامانه ی توفانی بزرگ است که در حال حاضر سواحل خاوری ایالات متحده ی آمریکا را تهدید می کند.
ایرن با یک اختلاف فشار اندک آغاز می شود که به شکل پدیدار شدن ابرهایی غیر قابل دسته بندی در پایین، سمت راست فیلم دیده می شود، سپس رشد کرده، بزرگ شده و به شکل یک سامانه ی توفانی مارپیچ بزرگ و کم فشار به سوی ساحل کارولینای جنوبی پیش می آید.
یک توفان گرمسیری (hurricane) با تبخیر آب اقیانوس پدید آمده و قدرت می گیرد، و از همین رو معمولن روی آب های گرم نیرومند است و بر فراز خشکی نیرویش را از دست می دهد.
افزون بر سیاره ی زمین، سیاره های دیگری نیز سامانه های توفانی "گردبادشکل" دارند مانند ناهید، کیوان، مشتری، اورانوس، و نپتون. ناشناخته های بسیاری از توفان ها و گردبادها باقی مانده. از جمله مسیر دقیقی که [پس از پدید آمدن] خواهند پیمود.

واژه نامه:
Hurricane - Irene - time lapse - storm system - South Carolina - Venus - Saturn - Jupiter - Uranus - Neptune - cyclone

منبع: apod.nasa.gov

ابرنواختری که همین دو روز پیش منفجر شد

* در نزدیکی ما ستاره ای منفجر شده و اکنون تلسکوپ های سراسر جهان در حال تماشای آنند.
این ابرنواختر که نام PTF 11kly بر آن نهاده اند، تنها دو روز پیش به وسیله ی رایانه و در بخشی از برنامه ی "کارخانه ی رصد اجرام گذرای پالومار" (Palomar Transient Factory یا PTF) و با بهره از تلسکوپ زاویه باز 1.2 متری ساموئل اوشین در کالیفرنیا کشف شد. آشکار شدن سریع این ابرنواختر، آن را به یکی از ابرنواخترهایی تبدیل کرد که پس از انفجارشان بسیار زود شناسایی شدند.
ابرنواختر PTF 11kly در تصاویر نخستینی که شب های 22-24
اوت با تلسکوپ 1.2 متری اشمیت در رصدخانه ی پالومار
گرفته شده بود دیده نمی شد. این تصویر متحرک از سه تصویر
جداگانه ساخته شده.(آن ها را اینجا ببینید)

ابرنواختر PTF 11kly در کهکشان خوش منظره ی فرفره (M101) رخ داد که تنها 21 میلیون سال نوری از ما فاصله دارد، و از همین رو این ابرنواختر یکی از نزدیک ترین ابرنواخترهاییست که در چند دهه ی گذشته دیده شده.

رصدهایی که به سرعت پس از رخ دادن ابرنواختر انجام شدند، به روشنی نشان دادند که PTF 11kly یک ابرنواختر رده ی Ia است، گونه ای انفجار کوتوله ی سفید که معمولن به همان شیوه ی استانداردی رخ می دهد که تاریخ انبساط سراسر کیهان را قانونمند ساخته. گرچه بررسی چنین ابرنواختر رده ی Ia نزدیک و جوانی شاید بتواند به یافتن سرنخ های منحصر به فردی بیانجامد. (در این زمینه بیشتر بخوانید: رقص مرگ)

اگر نشانه های نخستین درست باشند، PTF 11kly باید در هفته های آینده درخششی تا قدر بینایی 10 بیابد و حتی با تلسکوپ های اندازه ی متوسط نیز دیده شود.
اوایل شب 25 اوت به وقت جهانی، رصدگر استرالیایی ژوزف بریماکومب از یک تلسکوپ رباتیک 20 اینچی برای کاوش آسمان های نیومکزیکو بهره گرفت و این ابرنواختر که در حال درخشان تر شدن بود را در یکی از بازوهای بیرونی کهکشان فرفره (مسیه 101) مشاهده و ثبت کرد. شمال، بالا و خاور، سمت چپ است. (تصویر بزرگ تر)

در همین زمینه: در جستجوی ریشه ی ابرنواختران
واژه نامه:
star - PTF 11kly - Palomar Transient Factory - PTF - Samuel Oschin Telescope - supernova - Pinwheel galaxy - M101 - Type Ia - white dwarf - visual magnitude - Schmidt telescope - Joseph Brimacombe - Messier 101

روشی تازه برای پیش بینی توفان های خورشیدی

* در این روش تازه، لکه های خورشیدی پیش از این که از ژرفای درون خورشید به سطح بیایند شناسایی می شوند.

* آن چه به بروز توفان های خورشیدی می انجامد، فوران های شدید شار مغناطیسی است،
ولی تاکنون کسی نتوانسته آن ها را پیش بینی کند.
از دید تکنولوژیکی انسان پیشرفته ی امروزی، خورشید یک دیگ جوشان با تاثیراتی ویرانگر است که می تواند سامانه های مخابراتی، سفرهای هوایی، شبکه های برق، و ماهواره ها را به هم بریزد، گذشته از تاثیری که بر فضانوردان در فضا دارد. اگر دانشمندان بتوانند آشفتگی هایی مانند شراره های خورشید یا فوران های تاجی را پیش بینی کنند، خواهیم توانست پیش از برخورد توفان‌های خورشیدی، اقدامات حفاظتی برای نگهداری از سامانه های الکترونیکی آسیب پذیرمان را انجام دهیم. اینک پژوهشگران استانفورد روشی را پی ریخته اند که به آنان اجازه می دهد به ژرفای درون خورشید بنگرند، و با کمک امواج صدا، لکه های خورشیدی را در نخستین مراحل پیدایش، شناسایی کرده و از حدود 2 روز زودتر هشدار بدهند.

لکه های خورشیدی در مناطق فعال خورشیدی که میدان مغناطیسی نیرومند و متمرکزی دارد پدید آمده، شروع به بالا آمدن می‌کنند و هنگامی که به سطح خورشید می رسند تیره دیده می شوند. فوران های شارهای نیرومند مغناطیسی به توفان های خورشیدی می انجامد، ولی تاکنون کسی شانس پیشگویی آن ها را پیدا نکرده.

تصویری از قرص کامل خورشید با چند لکه بر روی شیدسپهر (photosphere)

فیل شرر از دانشگاه استانفورد در پالو آلتوی کالیفرنیا می گوید: «بسیاری از فیزیکدانان خورشیدی راه های گوناگونی را برای پیش‌بینی زمان ظاهر شدن لکه های خورشید آزموده اند، ولی موفقیتی به دست نیاورده اند.»

کلید روش تازه، بهره از امواج صوتی است که در اثر آشفتگی در حرکت یکنواخت پلاسما و گاز درون خورشید تولید می شود. در نواحی نزدیک به سطح، سلول های کوچک همرفتی (انتقال گرما) با اندازه هایی در حد ایالت کالیفرنیا، امواج صدا تولید می کنند؛ این امواج تا درون خورشید جابجا شده و دوباره به سطح بازتابانده می شوند.

پژوهشگران از تصویربردار دوپلر مایکلسون بر روی ماهواره ی رصدگر خورشیدی و هلیوسفری "سوهو" (SOHO) کمک گرفتند.سوهو 15 سال به رصد دقیق امواج صوتی درون خورشید مشغول بود. در سال 2010 با پرتاب رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO)، این فضاپیما که تصویربردار مغناطیسی و خورشیدلرزه ای (Helioseismic and magetic imager) داشت، جایگزین سوهو شد

استاتیس لونیدیس از دانشگاه استانفورد با بهره از داده های فراوان تولید شده توسط دو تصویرگر، توانست راهی برای کاهش بهم ریختگی های الکترونیکی موجود در داده ها بیابد و بدین ترتیب صداهای خورشید را با دقت اندازه بگیرد. لونیدیس با این شیوه ی نوین توانست لکه های خورشیدی را در مراحل آغازین شکل گیری در ژرفای 65,000 کیلومتری درون خورشید ردیابی کند. لکه‌ها 1 تا 2 روز بعد بر سطح خورشید پدیدار شدند.

اصول و شیوه های ردیابی و سنجش امواج صوتیِ در حال جابجایی درون خورشید قابل مقایسه با اندازه گیری امواج لرزه ای در دل زمین است. پژوهشگران زمان جابجایی امواح صوتی بین دو نقطه ی بسیار دور از هم روی سطح خورشید را اندازه گرفتند.

ژون وی ژائو از دانشگاه استانفورد می گوید: «ما به اندازه ی کافی از ساختار خورشید می دانیم که بتوانیم مسیر و زمان جابجایی یک موج صوتی که در حال انتشار درون خورشید است را پیش بینی کنیم. اگر در مسیر حرکت یک موج، میدان های مغناطیسیی باشد که مزاحم آن شود، زمان جابجایی دستخوش آشفتگی می شود.» همین آشفتگی ها به پژوهشگران نشان می دهد که لکه ای در حال پیدایش است.

پژوهشگران با اندازه گیری و مقایسه ی میلیون ها "جفت نقطه" و زمان جابجایی میان آن ها می توانند ناهنجاری هایی را شناسایی کنند که نشان دهنده ی وجود یک شار مغناطیسی رو به رشد به همراه یک لکه ی خورشیدی آغازین است.

آنها دریافتند لکه های خورشیدی که در نهایت بزرگ تر دیده می شوند، با سرعت بیشتری به سطح می آیند تا لکه هایی که کوچک می مانند. لکه های بزرگ تر آنهاییند که آشفتگی های بزرگ تر را به وجود آورده اند، و زمان هشدار برای آن ها هم تقریبن یک روز خواهد بود. لکه های کوچک تر را می توان تا 2 روز پیش از نمایان شدنشان ردیابی کرد.

به گفته ی لونیدیس: «پژوهشگران مدت ها بود که می پنداشتند نواحی لکه ی خورشیدی ریشه در ژرفای درون خورشید دارند، ولی این که از طریق جریان های همرفت به سطح می آیند تاکنون آشکار نشده بود. ما اینک توانسته ایم 4 بار آن ها را با موفقیت آشکار کنیم و رد آن ها را در حال حرکت به سمت بالا با سرعتی بین 1,000 تا 2,000 کیلومتر بر ساعت بگیریم.»

یکی از هدف های بزرگ در پیش بینی آب و هوای فضا، دستیابی به زمانی 3 روزه برای هشدار توفان های قریب الوقوع خورشیدی است. به این ترتیب قربانیان احتمالی می توانند یک روز را صرف برنامه ریزی کنند، روز دیگر برنامه را اجرا کنند، و روز سوم را نیز در حاشیه ای امن به سر برند.

واژه نامه:
magnetic flux - solar storm - Sun - sunspot - magnetic field - Phil Scherrer - plasma - Michelson - Doppler Imager - Solar and Heliospheric Observatory - SOHO - Solar Dynamics Observatory satellite - Stathis Ilonidis - electronic clutter - acoustic wave - seismic wave - Junwei Zhao - photosphere -

منبع: astronomy.com

این بار، کشف سیاره ای از الماس

* اخترشناسان سیاره ای شگفت انگیز یافته اند که به نظر می رسد از الماس ساخته شده و به دور
ستاره ای کوچک در همین کهکشان خودمان می چرخد.

* احتمالن این سیاره بازمانده ی ستاره ای سنگین است که زمانی همدم تپ اختر کنونی بوده.

این سیاره ی تازه بسیار چگال تر از همه ی سیاره هاییست که تاکنون شناخته شده اند و عمدتن از کربن تشکیل شده است. به دلیل چگالی بالای آن، دانشمندان برآورد کرده اند کربنی که آن را ساخته باید بلوری (کریستالی) شده باشد، بنابراین، بخش بزرگی از چنین دنیای شگرفی از "الماس" تشکیل شده است.

متیو بیلز از دانشگاه فناوری سوینبرن در ملبورن می گوید: « تاریخچه ی رشد و تکامل و نیز چگالی شگفت انگیز این سیاره، همگی نشان می دهند که از کربن تشکیل شده. - یعنی یک الماس غول آسا که هر دو ساعت یک بار به گرد یک ستاره ی نوترونی می چرخد، آن هم در مداری آنچنان نزدیک که می تواند درون خورشید ما جا شود.»

این سیاره 4,000 سال نوری، یا به عبارتی نزدیک به یک هشتم فاصله ی زمین تا مرکز کهکشان راه شیری از ما فاصله دارد و احتمالن بازمانده ی ستاره ی سنگینی است که در روزگاران گذشته، لایه های بیرونیش را از دست داده و اکنون یک به اصطلاح تپ اختر یا پولسار از آن به جا مانده که سیاره به گردش می چرخد.
نموداری از سامانه ی تپ اختر- سیاره ی "J1719 - 1438". 
در مرکز این سامانه، تپ اختری با پریود چرخش 5.7 میلی ثانیه قرار دارد. مدار سیاره نیز در مقایسه با اندازه ی خورشید (کره به رنگ زرد) نشان داده شده.

تپ اخترها ستارگان نوترونی کوچک و مرده ای هستند که تنها 20 کیلومتر قطر دارند و سدها بار در ثانیه به دور محور خود می‌چرخند و پرتوهایی می تابانند. در مورد تپ اختر J1719 - 1438، این پرتوها به طور منظم به زمین می رسند و توسط تلسکوپ هایی در استرالیا، بریتانیا و هاوایی دریافت می شوند. اخترشناسان از این راه توانستند نوسان هایی را ردیابی کنند که ناشی از کشش گرانشی سیاره ی همدم نادیدنی آن بود.

به گزارش بیلز و همکارانش در شماره ی سه شنبه ی نشریه ی Science، سنجش ها و اندازه گیری ها نشان می دهند جرم این سیاره که هر دو ساعت و 10 دقیقه یک بار به گرد ستاره اش می چرخد، اندکی بیش از جرم سیاره ی مشتری است ولی چگالی آن 20 برابر بیشتر است. افزون بر کربن، این سیاره ی جدید احتمالن اکسیژن نیز دارد که می تواند بیشتر در سطح باشد و با رفتن به سوی مرکزِ غنی از کربن سیاره، میزان آن کم و کمتر می شود. چگالی بالای سیاره حاکی از اینست که عناصر سبک تر هیدروژن و هلیوم، که ترکیبات اصلی غول های گازی همانند مشتریند، در آن وجود ندارد.

این که چنین دنیای الماس شگفت انگیزی از نزدیک شبیه چیست یک راز است. بن استپرز از دانشگاه منچستر می گوید: «حتی حدس هم نمی توانم بزنم که شکل ظاهری آن چگونه است. من تصورش را هم نمی توانم به ذهنم راه بدهم که آنچه به آن نگاه می‌کنیم، جرمی بسیار براق و درخشان باشد.»

واژه نامه:
oxygen Matthew Bailes - planet - diamond - Pulsar - binary system - carbon - J1719-1438 - Jupiter - hydrogen - helium - gas giant - Ben Stappers

منبع: reuters

سحابی Pacman

در همین زمینه: Pacman Vs Hartley

اگر به درون ابر کیهانی NGC 281 نگاه کنید، تقریبن به سادگی ستارگان خوشه ی باز IC 1590 را گم خواهید کرد. ولی همین ستارگان جوان و سنگین خوشه که درون خود سحابی ساخته شده اند باعث گداخته شدن و تابش این سحابی گسترده شده اند.
اشکال چشم نوازی که در این پرتره از NGC 281 دیده می شوند، ستون ها و گویچه های فشرده ی غبارند که در برابر درخشش سحابی، به حالت ضدنور قرار گرفته و تاریک دیده می شوند. این ستون ها و گویچه ها در اثر بادها و پرتوهای پرانرژی و نیرومند ستارگان خوشه ساییده شده و شکل گرفته اند. چنین ساختارهای گرد و غباری اگر به حد کافی دوام بیاورند، می توانند خود زایشگاه ستارگانی در آینده باشند.
NGC 281 که از روی شوخی و به دلیل شکل کلی اش، نام سحابی پکمن برایش برگزیده شده، نزدیک به 10,000 سال نوری از ما فاصله داشته و در صورت فلکی ذات الکرسی (خداوند اورنگ) دیده می شود.
این تصویر ترکیبی با بهره از فیلترهای باند باریک گرفته شده، ولی رنگ های ناشی از تابش اتم های هیدروژن، سولفور، و اکسیژن درون سحابی که در محدوده ی طیف دیدگانی (مریی) دیده می شوند نیز بدان افزوده شده است.
گستردگی این تصویر در فاصله ی برآوردی NGC 281، بیش از 80 سال نوریست.

واژه نامه:
NGC 281 - open cluster - IC 1590 - nebula - Pacman Nebula - constellation Cassiopeia - narrow-band - hydrogen - sulfur - oxygen

منبع: apod.nasa.gov

کشف ستاره ای سردتر از بدن انسان

* دانشمندان با بهره از داده های کاوشگر میدان گسترده ی فروسرخ ناسا (WISE)، شش ستاره ی "کوتوله رده ی Y" -اجرامی ستاره گون با دماهایی به سردی دمای بدن انسان- را کشف کردند.

ستاره شناسان بیش از یک دهه در پی این گوی های تاریک بودند ولی موفق به شکار آن ها نشده بودند. دیدن این ستارگان با تلسکوپ های نور دیدگانی (مریی) تقریبن ناممکن است. ولی WISE با توانمندی بینایی اش در محدوده ی فروسرخ، سرانجام تابش محو و اندک نیم دوجین کوتوله ی Y در فاصله ای نسبتن نزدیک به خورشید، حدود 40 سال نوری، را کشف کرد.

جان مورس، مدیر بخش اخترفیزیک در ستاد ناسا در واشنگتن می گوید: «WISE سراسر آسمان را در پی این کوتوله ها و دیگر اجرام کاوید، و توانست با حساسیت بالای خود در محدوده ی فروسرخ، نور ضعیف آن ها را دریافت کند.»
این نگارش ذهنی یک هنرمند از نمای یک "کوتوله یY" است. 
کوتوله های Y سردترین اجرام ستاره گونی هستند که تاکنون 
شناخته شده اند، با دماهایی که می تواند حتی از دمای بدن انسان
نیز سردتر باشد. (عکس بزرگ تر)

ستارگان رده ی Y سردترین اعضای خانواده ی کوتوله های قهوه ایند. کوتوله های قهوه ای را گاه "ستارگان ناکام" نیز می نامند. جرم آن ها کمتر از آنست که در هسته شان همجوشی هسته ای رخ دهد و از همین رو نیرویی برای روشن بودن و تابش یکنواخت چند میلیارد ساله همچون خورشید ما ندارند. این اجرام با گذشت زمان سرد و کم نور می شوند تا جایی که نور تابیده از آن ها منحصر به پرتوهایی در محدوده ی طول موج فروسرخ می شود. جو کوتوله های قهوه ای همانند جو سیاره های غول گازی مثل مشتری است، ولی مشاهده ی آن ها آسان تر است چرا که در فضا تنهایند و ستاره ی مادری ندارند که در نور خیره کننده ی آن پنهان شوند.

تاکنون داده های WISE توانسته 100 کوتوله ی نوزاد را آشکار سازد. از میان این 100 تا، شش تایشان از رده ی کوتوله های سرد Y می باشند. یکی از کوتوله های Y، با نام WISE 1828+2650، رکورد سردترین کوتوله ی قهوه ای را در اختیار دارد، با دمای جوی برآورد شده ای سردتر از دمای اتاق، یا کمتر از 25 درجه ی سانتیگراد (80 درجه ی فارنهایت).

دیوی کِرک پاتریک، یکی از اعضای گروه علمی WISE در مرکز پردازش و آزمون فروسرخ در Caltech می گوید: «کوتوله‌های قهوه ای که پیش از این یافته بودیم، بیشتر دمایی نزدیک به دمای اجاق گاز داشتند. با یافتن کوتوله های Y، از آشپزخانه بیرون آمدیم و به بخش های خنک تر خانه رفتیم!»

کوتوله های Y در همسایگی خورشید خودمانند، با فاصله ای میان 9 تا 40 سال نوری. کوتوله ی Y با نام WISE 1541-2250 تقریبن 9 سال نوری از ما فاصله دارد، و شاید هفتمین سامانه ی ستاره ای نزدیک به ما باشد. به این ترتیب کوتوله ی "راس 154" (Ross 154) هشتمین خواهد بود. برای مقایسه، نزدیک ترین ستاره به سامانه ی خورشیدی ما یعنی پروکسیما قنطورس، حدود 4 سال نوری با ما فاصله دارد.
WISE 1828+2650، سردترین کوتوله ی قهوه ای که تاکنون شناخته شده، همان نقطه ی سبز در میانه ی این تصویر فروسرخ است. دمای این جرم ستاره گون سرد حتی از دمای بدن انسان نیز کمتر است، کمتر از 25 درجه ی سانتیگراد. (عکس بزرگ تر)
مایکل کاشینگ، یکی از اعضای گروه WISE در JPL می گوید: «یافتن کوتوله های قهوه ای نزدیک به خورشید خودمان مانند کشف خانه هایی پنهان در محله تان است که پیشتر از وجودشان خبر نداشتید. دانستن این که همسایگانی کشف نشده این اطراف داشته باشیم برای من یکی تکان دهنده است. چه بسا به کمک WISE، کوتوله ای قهوه ای حتی نزدیک تر از نزدیک ترین ستاره‌ی شناخته شده را هم بیابیم.»

گروه WISE پس از آن که نامزدهای عنوان کوتوله ی قهوه ای را شناسایی کردند به سراغ تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا رفتند تا فهرست آن ها را محدودتر کند. برای تایید قطعی آن ها، گروه WISE از برخی از نیرومندترین تلسکوپ ها و طیف سنج های روی زمین بهره بردند تا نور این اجرام را از هم جدا کرده و نشانه های گویای مولکول های آب، متان، و شاید آمونیاک را در آن‌ها بیابند. این گروه برای سردترین کوتوله ی Y که تازه کشف شده، از تلسکوپ فضایی هابل نیز یاری گرفتند. شناسایی کوتوله های Y بر پایه ی تغییرات ویژگی های طیفی آن ها در سنجش با کوتوله های قهوه ای دیگر شناسایی شدند، تغییرات و تفاوت هایی که دمای جوی پایین تر آن ها را نشان می داد.

واژه نامه:
NASA - Wide-field Infrared Survey Explorer - WISE - Y dwarf - star-like body - infrared - Jon Morse - Brown dwarf - failed stars - wavelength - gas giant planet - Jupiter - Davy Kirkpatrick - WISE 1541-2250 - Ross 154 - solar system - Proxima Centauri - Michael Cushing - JPL - Spitzer Space Telescope - water - methane - ammonia

منبع: nasa

کلاهی رنگانگ بر سر یک ابر

چه تعداد از ابرهای تیره دارای کلاهکی رنگارنگند؟
در تصویر امروز، پشت ابری تیره، یک ابر رنگین کمانی کلاهکی دیده می شود، توده ای از قطره های یکدست و یک اندازه ی آب که با هم رنگ های گوناگون نور خورشید را در اندازه های گوناگون می پراکنند.
این عکس را یک عکاس در اتیوپی و درست پس از این که به طور تصادفی متوجه این چشم انداز زیبا شد گرفت. تصویری پرجزییات تر از همین ابر را در پایین می بینید که افزون بر رنگ های پرشمار، نوارهای موجدار و تیره ی غیرمعمولی را نیز نشان می دهد. گمان می رود دلیل پیدایش این نوارها، آشفتگی های موجی در ابر باشد.
گمان می رود ریشه ی این نوارها در آشفتگی های موجی ابر باشد.
واژه نامه:
pileus - iridescent cloud - diffract - wave disturbance - cloud

منبع: apod.nasa.gov

کمان سبز در آسمان گرینلند

در این عکس شفقی را می بینیم که از افقی تا افق دیگر کمانه زده است.
آسمان در پایان هفته ی گذشته، اردوی Shelios که جهت مشاهده و آموختن درباره ی شفق های قطب شمال به راه افتاده را نومید نساخت. تصویر پایین پس از غروب آفتاب و با برنامه ریزی های دقیق برای عکاسی، از اردوگاه Qaleraliq در جنوب گرینلند گرفته شده.
اگر به دقت نگاه کنید، درست در میانه ی شفق، ملاقه ی دب اکبر در صورت فلکی خرس بزرگ را می بینید. درخشان ترین گوی در انتهای سمت راست عکس، ماه است؛ سیاره ی مشتری را نیز دورتر از آن در سمت راست می توان دید.
بر پایه ی برنامه ها، اردوی Shelios تا پایان ماه اوت ادامه داشته و از جمله برنامه های آن، پخش زنده ی شفق های در حال روی دادن خواهد بود.

واژه نامه:
Aurora - Greenland - Shelios expedition - northern lights - Qaleraliq - Big Dipper - Big Bear constellation - Ursa Major - Moon, - Jupiter

منبع: apod.nasa.gov

تیره تر از زغال

چرا این سیاره این قدر تیره و تاریک است؟
سیاره ی TrES-2b کمتر از 1% نوری که دریافت می کند را باز می تاباند، و همین آن را به تاریک ترین سیاره یا قمری که تاکنون شناخته شده تبدیل کرده است؛ تیره تر از زغال سنگ!
به برآورد کارشناسان، غول گازی تازه کشف شده ی TrES-2b سیاه رنگ است با اندکی تابش سرخ. (منبع)
سیاره ی TrES-2b با اندازه ای برابر با سیاره ی مشتری، در مداری بینهایت نزدیک به گِرد یک ستاره ی خورشیدسان که در فاصله ی 750 سال نوری از زمین قرار دارد می چرخد. این سیاره در سال 2006 با گذشتن از برابر ستاره ی مادر و کاهش اندکی که در نور آن پدید آورد، به کمک تلسکوپ های نسبتن کوچک 10 سانتی متری برنامه ی TrES کشف شد. در TrES یا "کاوش سیاره های فراخورشیدی از آنسوی اقیانوس اطلس"، از روش تشخیص گذر سیاره ها از برابر ستاره ی مادرشان برای شناسایی آن ها استفاده می شد. با این حال، این فضاپیمای مدارگرد کپلر بود که به تازگی با نمایان ساختن اندک تابش بازتابیده از این دنیای بیگانه ی تاریک و شگفت انگیز، پرده از چهره اش برداشت.
در تصویر امروز، برداشت ذهنی یک هنرمند از این سیاره را می بینیم که با گمانه زنی هایی ثابت نشده از وجود احتمالی ماه‌هایی در اطراف آن همراه شده. دلایل تیرگی TrES-2b هنوز نامعلوم بوده و موضوعی برای پژوهش های فعال است.

واژه نامه:
TrES-2b - Planet - coal - sun-like star - eclipses - Trans-Atlantic Exoplanet Survey - TrES - Kepler satellite

منبع: apod.nasa.gov

پریان کوه پیکر کیهانی

توده های تراشیده شده ی گرد و خاک سحابی عقاب در حال ناپدید شدنند. پرتوی نیرومند ستارگان، این کوه های سرد کیهانی را کنار می زند و ستون های تندیس گونه ای به جا می گذارد که می توان آن ها را به هیولاهای اساطیری تشبیه کرد.
در تصویر روبرو، یکی از چند ستون فریبنده ی گرد و غبار در سحابی عقاب دیده می شود که چه بسا بتوان آن را یک پری بیگانه ی کوه پیکر پنداشت. گرچه بلندی این پری 10 سال نوریست و تابشی بسیار داغ تر از آتش معمولی از خود می دمد.
سحابی گسترده تر عقاب یا همان M16، در واقع یک پوسته ی غول پیکر گاز و غبار در حال محو شدن است. در دل این سحابی، حفره ای وجود دارد که پرورشگاهی تماشایی برای ستارگان را در بر دارد. این ستارگان در حال تشکیل یک خوشه ی باز ستاره ایند.
این تصویر که دوباره رنگ آمیزی علمی شده، در سال 2005 در جشن پانزدهمین سالگرد پرتاب تلسکوپ فضایی هابل منتشر شد.


واژه نامه:
Eagle Nebula - fairy - M16 - stellar nursery - open cluster - Hubble Space Telescope

منبع: apod.nasa.gov

در جستجوی ریشه ابرنواختران

* اگر همدم کوتوله ی سفیدی که انفجارش به پدید آمدن ابرنواختر گونه ی Ia می انجامد، یک ستاره ی معمولی یا غول بود، فضای میان ستاره ای اطراف می بایست از گازی که آن ستاره پیش از انفجار کوتوله ی سفید به بیرون می دمد پر شده باشد. هنگامی که ابرنواختر رخ می دهد، یک تپ (پالس) نیرومند نور و انرژی از میان گازی که پیشتر به بیرون دفع شده می گذشت و نشانه های طیفی ویژه اش را در آن پدید می‌آورد.
 * با سپاس از مهران عزیز برای یاری در برگردان بخشی از این مطلب

اخترشناسان دیرزمانیست دریافته اند برخی ابرنواخترها که به نام ابرنواختر گونه ی Ia شناخته می شوند، مربوط به سیستم های ستاره ای دوتایی که دستکم یکی از آن ها کوتوله ی سفید است می باشند. این کوتوله ی سفید مواد را [از همدمش] جذب می کند و زمانی که آنقدر ماده اندوخت که جرمش به بیش از 1.4 جرم خورشید برسد (حد چاندراسخار)، خود را با یک انفجار نیرومند نابود می کند، انفجاری که تا زمان کوتاهی، درخششی بیش از درخشش کهکشان میزبانش نشان خواهد داد.

ولی سرشت و ماهیت ستاره ی همدم تاکنون به عنوان یک راز باقی مانده. آیا این ستارگان، ستارگانی معمولی (از رشته ی اصلی) مانند خورشید خودمانند؟ یا این که آن ها نیز کوتوله های سفیدند و هر دو آنقدر در مداری مارپیچ به گرد هم می چرخند و به هم نزدیک می شوند تا با یکدیگر برخورد کنند؟
تصویری که رصدخانه ی پرتوایکس چاندرای ناسا گرفته، و بقایای ابرنواختری به نام SNR 0104 را نشان می دهد. این بازمانده ها در ابر کوچک ماژلان واقع شده اند، یک کهکشان کوچک نزدیک به کهکشان راه شیری. اخترشناسان بر این گمانند که SNR 0104 از یک ابرنواختر گونه ی lsa به جا مانده است.

اینک گروهی به سرپرستی عصاف اشترنبرگ (Assaf Sternberg) و آویشای گال یام ( Avishay Gal-Yam) از بنیاد علمی وایزمن در اسراییل، چنین نتیجه می گیرد که این ستاره می بایست یک ستاره ی رشته ی اصلی باشد، دستکم در برخی مواقع.

دلیل آن ها اینست که اگر همدم کوتوله ی سفید یک ستاره ی معمولی یا غول بود، فضای میان ستاره ای اطراف می بایست از گازی که آن ستاره پیش از انفجار کوتوله ی سفید به بیرون می دمد پر شده باشد. هنگامی که ابرنواختر رخ می دهد، یک تپ (پالس) نیرومند نور و انرژی از میان گازی که پیشتر به بیرون دفع شده می گذشت و نشانه های طیفی ویژه اش را در آن پدید می‌آورد.

این رصدگران با بهره از طیف سنج های تلسکوپ های کک و ماژلان، به بررسی طیف 46 ابرنواختر در کهکشان های مارپیچی نزدیک پرداختند. از این میان، 35 ابرنواختر از گونه ی Ia و 11 ابرنواختر از گونه ی II (ناشی از انفجار یک تک ستاره ی سنگین) بودند. آن ها این طیف ها را برای یافتن سدیم بررسی کردند، عنصری با خطوط طیفی نیرومند که به طور معمول در فضای میان ستاره ای دیده می شود. آنان همچنین "آبی گرایی" یا "انتقال به آبی" خطوط طیفی سدیم را نیز پی گرفتند، ویژگیی که بیرون زدن گاز از سیستم با سرعت بالا و حرکتش به سمت زمین را نشان می دهد، و دریافتند که این نمونه ابرنواخترها در حقیقت، نشانه هایی از ماده ی در حال حرکت با سرعت زیاد در جهت دید مشاهده کنندگان در بر دارند.
این عکس فرگشت و تغییر و تحول یک ابرنواختر گونه ی Ia را نشان می دهد.
همه ی شواهد از وجود یک سیستم دوتایی، تشکیل شده از یک کوتوله ی سفید و یک ستاره ی معمولی حکایت می کنند. اگر ابرنواخترهای مورد پژوهش قرار گرفته، از برخورد و یکی شدن دو کوتوله ی سفید به وجود آمده بودند، گاز بیرون آمده از ستارگان باید مدت ها پیش فروپاشیده و از بین می رفت و اخترشناسان دیگر اثری از آن نمی دیدند. یک ابرنواختر گونه ی II نیز چنین خط طیفی را پدید نمی آورد. به گفته ی اشترنبرگ: «در ابرنواخترهای گونه ی II، انتظار دیدن سدیم با آبی گرایی را داریم، ولی با ویژگی هایی متفاوت از آنچه که از یک انفجار ابرنواختری گونه ی Ia انتظار می رود.»

آیا این یافته ها نتیجه ی یک خوش شانسی هستند؟ این گروه دلایل احتمالی دیگر برای انتقال به آبی را نیز بررسی کردند: ابرهای گرد و غباری که در کهکشان های میزبان این ابرنواخترها به شکلی نامنظم در حرکتند، بادهای کهکشانی که رو به بیرون می‌وزند، و گازی که توسط ستارگان سنگین و کم عمر به بیرون دمیده می شود. با این حال اخترشناسان احتمال شانسی بودن مشاهداتشان را تنها 2% دانستند.

ستاره شناسان تاکنون در این مورد به نتیجه ای قطعی دست نیافته اند. گرچه رابرت کرشنر، متخصص ابرنواخترها از مرکز اخترفیزیک هاروارد اسمیتسون می گوید: « من این احتمال را نزدیک به صفر می دانم. به گمان من این مساله ایراد مشاهده گران نیست. آن ها رهیافت درستی داشته اند. اساسن آنان مجبورند آمار را تکمیل کنند، هم برای گونه ی Ia، که در آن انتظار دیدن اثرات طیفی را دارند، و هم برای دیگر چشمه ها (مانند ابرنواخترهای گونه ی II)، که انتظار چنین اثری را ندارند.»

واژه نامه:
supernova - Type Ia - binary-star system - white dwarf - Chandrasekhar limit - spectral signature - galaxy - main-sequence - Assaf Sternberg - Avishay Gal-Yam - Keck - Magellan telescope - Type II

منبع: skyandtelescope

هرشل و سحابی کوکون

* همین مطلب را با جزییات بیشتر اینجا بخوانید: وقتی دیوار صوتی در فضا می شکند
 
در این چشم انداز زیبای فروسرخ آسمان که ابرهای میان ستاره ای سرگردان در صورت فلکی بلندپرواز ماکیان را نشان می دهد، سحابی پیله ی ابریشم (کوکون) نگاه ها را به خود جلب می کند. این عکس توسط رصدخانه ی فضایی هرشل، در طول موج های بیش از 100 برابر طول موج نور سرخ دیدگانی و در رنگ های دروغین گرفته شده و در آن، منطقه ی غبارآلود ستاره زایی سحابی پیله ی ابریشم که با نام IC5146 نیز شناخته می شود، به رنگ آبی دیده می شود.
در نور دیدگانی (مریی)، سحابی پیله ی ابریشم در انتهای سحابی بلند و تاریک بارنارد 168 دیده می شود در حالی که در تصویر فروسرخ هرشل، این پیله ی کیهانی را با دنباله ای از ابرهای رشته رشته ی گاز برافروخته می بینیم. پهنای این رشته های گداخته (افروزه) نشان می دهد که در اثر جابجایی امواج شوک ناشی از انفجار ستارگان در دل ماده ی محیطی و کنار زدن و فشرده شدن گاز و غبار میان ستاره ای توسط این امواج پدید آمده اند. داده های هرشل همچنین زایش و شکل گیری ستارگان در راستای این رشته ها را نشان می دهند. 
سحابی پیله ی ابریشم نزدیک به 15 سال نوری پهنا داشته و در فاصله ی حدود 4,000 سال نوری از ما قرار دارد.

واژه نامه:
infrared - interstellar cloud - constellation Cygnus - Cocoon Nebula - IC5146 - star forming region - Herschel Space Observatory - false color - wavelength - dark nebula - Barnard 168 - shockwave.

منبع: apod.nasa.gov

ستون آفتاب بر فراز انتاریو

این چیست که در افق دیده می شود؟
نه! این یک فضاپیمای موجودات بیگانه که از دور به جنگ زمینیان آمده نیست، بلکه یک "ستون خورشید" است.
عکاس این تصویر در اوایل ماه ژوئن در حال رانندگی در انتاریوی کانادا بود که با چنین منظره ی "زیبا و وهم آلود"ی روبرو شد و بلافاصله چند عکس از آن گرفت.
گاه زمانی که هوای جو سرد است، یخ موجود در ابرهای لایه های بالا هنگام جابجایی به سمت پایین، بلورهای تخت و شش ضلعی می‌سازند. مقاومت هوا باعث می شود این بلورها بیشترِ زمان پایین آمدن به سمت زمین را تقریبن از سمت پهنشان فرود بیایند. در زمان طلوع یا غروب آفتاب، بازتاب نور خورشید از این بلورهای تخت، ستونی شگفت انگیز از نور را پدید خواهند آورد: یک ستون خورشید، مانند آنچه در این عکس دیده می شود.
دیدن چنین ستون هایی از نور، غیرعادی نیست و در بایگانی "تصویر نجومی روز" (APOD) نیز نمونه هایی از آن را می توان یافت.

در همین وبلاگ: "ستون آفتاب" در غروب

واژه نامه:
Sun Pillar - Ontario - flat six-sided - crystal

منبع: apod.nasa.gov

کهکشان هایی در دل حباب های گداخته

* پژوهشگران دریافته اند که درخشش حباب های لیمن-آلفا، ابرهای غول پیکر و بسیار کهن هیدروژن،
ناشی از کهکشان هایی در دل ساختار آن هاست.

نزدیک به یک دهه پیش، اخترشناس بنیاد فناوری کالیفرنیا چارلز استیدل (Charles Steidel) و دیگران ماموریتی را برای شمارش کهکشان های کم نور روزگار آغازین کیهان شروع کردند. در این هنگام این گروه به گونه ای تصادفی چیزی شگفت‌انگیز را یافتند: دو ابر غول پیکر از گاز گداخته، بزرگ تر و بسیار پرجرم تر از هر چه که پیشتر دیده شده بود.

جستجوهای بعدی به کمک تلسکوپ های سوبارو و کک در موناکی به یافتن 30 هیولای دیگر انجامید که جرم هر یک به 10 برابر جرم کهکشان راه شیری می رسید. بررسی های طیفی، رگه های لیمن-آلفا را نشان داد --- رگه های گسیلشی (نشری) که به هنگام از دست رفتن انرژی توسط اتم های هیدروژن برانگیخته دیده می شوند ---؛ این ابرها به نام حباب های لیمن-آلفا (Lyman-alpha blobs) خوانده شدند. این اجرام شگرف بزرگ و درخشان احتمالن کوتاه زمانی پس از آغاز ستاره زایی جهان پدید آمده اند.
این ابر نامشخص سبزرنگ در واقع یکی از بزرگ ترین اجرام شناخته شده ی کیهان است، حباب لیمن-آلفای LAB-1. 
این عکس ترکیبی از دو تصویر گوناگون است که با ابزار FORS در تلسکوپ بسیار بزرگ گرفته شده: یک تصویر گسترده تر که کهکشان های دور و بر را نشان می دهد و یک تصویر بسیار ژرف تر که خود حباب در میانه ی عکس را برای آشکارسازی قطبش آن نشان می دهد. (منبع عکس)

ولی چه چیزی به درخشش این ابرهای غول آسا می انجامد؟
شوربختانه، گمانه زنی هایی که در دهه ی گذشته انجام گرفت نشست هایی را در پی داشت ولی به پاسخی واقعی نیانجامید. در حالی که برخی نظریه ها دلیل این درخشش را وجود کهکشان هایی درون ابرها می دانند، نظریه های دیگر می گویند که رشته‌های گاز (افروزه) با کشش گرانشی به سوی توده های مرکزی ماده ی تاریک، [به هم برخورد کرده] و گرم شده و شروع به تابش نور می کنند.

اینک، یک بررسی که قرار است در شماره ی فردای نشریه ی Nature منتشر شود، تاییدی بر نظریه ی نخست (کهکشان های درونی) ارایه می کند. متیو هیس (Matthew Hayes) از دانشگاه تولوز، کلودیا اسکارلاتا از دانشگاه مینه سوتا، و بریان سیانا از دانشگاه ژنو با بهره از تلسکوپ بسیار بزرگ آژانس فضایی اروپا در شیلی، به بررسی بزرگ ترین حباب لیمن-آلفا یعنی LAB1 پرداختند، و وجود کهکشانی فعال در دل آن که باعث گداختگی و تابش آن می شود را قطعی دانستند.

دلیل آن ها چه بود؟
LAB1 با فاصله ی 11.5 میلیارد سال نوری از ما، سرخگرایی (انتقال به سرخ) برابر با 3.1 و پهنایی برابر با 300,000 سال نوری دارد؛ این حباب یکی از نخستین حباب هایی بود که دیده شد. ولی سه پژوهشگر در آخرین مشاهدات خود متوجه چیزی تازه شدند: فوتون هایی که از ابر گداخته می آمدند، همگی قطبیده (پلاریزه) بودند.

قطبش پدیده ای عادی در طبیعت است. در حقیقت، برخی عینک های آفتابی با بهره از همین ویژگی، نور خیره کننده را حذف می‌کنند. فوتون ها در هنگام جابجایی در فضا، در راستای سه بعد نوسان می کنند. زمانی که به مانعی بر بخورند -- اینجا، مانع همان مولکول های گاز است -- مانع می تواند به گونه ای به فوتون ها جهت بدهد که نوسانشان تنها در یک سمت انجام گیرد.

در این بررسی، به نظر می رسد فوتون هایی که از LAB1 می آیند بر پایه ی الگوی شعاعی قطبیده شده باشند، که Hayes دلیل آن را هندسه ی منحصر به فرد درون حباب می داند. این الگوی متمایز قطبش زمانی رخ می دهد که نور چشمه ی مرکزی به همه ی مولکول های گاز تابیده و بر می گردد. این نشانه ی وجود یک کهکشان در دل ابر است. اگر نور از رشته های نامنظم گاز می آمد، قطبش تا این حد یکدست و منظم نمی شد.

Hayes می گوید: «مشاهده ی این گازها به طور معمول در اخترشناسی بسیار دشوار است، و این سیگنال قطبش یک شیوه ی کاملن نوین برای سنجش ویژگی های چنین گازی فراهم می کند.»

چگونگی ساختار کهکشان های مرکزی هنوز یک راز است. به دلیل میزان فراوان پرتوی فرابنفشی که دیده می شود، این کهکشان‌ها باید شمار زیادی ستاره ی بسیار جوان داشته باشند. ولی بیش از این هیچ نمی دانیم. Hayes می افزاید: «برای ما گازی که دور کهکشان ها را گرفته مهم تر از خود کهکشان هاست.»

این پژووهش تمامن بر پایه ی داده های بصری بود، و اکنون برنامه ی گروه، پی گرفتن مطالعه از راه بررسی های طیف سنجی خواهد بود. در حالی که نتایج تاکنون به سود نظریه ی "وجود کهکشان میانی" بوده، نظریه ی مربوط به رشته های برخورد کننده‌ی گاز نیز پشتیبانان بسیاری در همان شواهد پیدا کرده است. و یک پژوهش در آینده با نمونه هایی در اندازه ی بزرگ تر می‌تواند به تایید و گزینش یکی از این دو بیانجامد.

واژه نامه:
Caltech - Charles Steidel - glowing gas - Subaru - Keck - Lyman-alpha - hydrogen atom - Lyman-alpha blob - filament - ESO - ultraviolet - Very Large Telescope - Matthew Hayes - Claudia Scarlata - Brian Siana - LAB1 - redshift - active galaxy - photon - Polarization - gas molecule - radial pattern - visual data - spectroscopic - LAB-1 - FORS -

منبع: skyandtelescope

تماشای بارش شهابی از فضا!

ساکنان سیاره ی زمین بارش شهابی برساوشی امسال را با نگریستن به بالا و به آسمانی غرق در نور مهتاب دنبال کردند. ولی این نمای جالب توجه که توسط فضانورد "ران گاران" گرفته شده، یک شهاب برساوشی را از بالا نشان می دهد.
از دید گاران که ساکن ایستگاه فضایی بین المللی در بلندای 380 کیلومتری از سطح زمین است و به همراه آن به دور زمین می‌گردد، رد شهاب ناشی از ذرات گرد و خاک بازمانده از دنباله دار سویفت-تاتل که با ورود به جو زمین گرم شده و برافروخته می شوند، در پایین و زیر پا دیده می شود. این ذرات گداخته ی دنباله دار با سرعت نزدیک به 60 کیلومتر در ثانیه وارد بخش چگال تر جو در بلندی 100 کیلومتری بر فراز سطح زمین می شوند.
در مورد این شهاب، رد کوتاه شده ی تیر شهاب در سمت راست میانه ی عکس، زیر خمیدگی لبه ی زمین و لایه ی سبزفام هوا دیده می شود.
بیرون از قاب تصویر، در افق و آن سوی یکی از آرایه های پنل های خورشیدی ایستگاه فضایی در بالا سمت راست، خورشید در حال تابیدن است. بالای شهاب و نزدیک افق نیز ستاره ی درخشان سماک رامح (نگهبان شمال، آلفای گاوران، آرکتوروس) را می‌بینیم به اضافه ی یک میدان ستاره ای که صورت فلکی گاوران (عوا) و صورت فلکی اکلیل شمالی را در بر دارد.
این تصویر در تاریخ 13 اوت و زمانی گرفته شد که ایستگاه فضایی به بالای ناحیه ای در چین، تقریبن در 400 کیلومتری شمال باختر پکن رسیده بود.

واژه نامه:
Ron Garan - ISS - Swift-Tuttle - Perseid meteor shower - International Space Station - comet - solar panel array - Arcturus - constellations Bootes - Corona Borealis - China

منبع: apod.nasa.gov

این "شارپلی 1" است

هنگامی که سوخت هسته ای یک ستاره به پایان می رسد چه روی می دهد؟
برای ستارگانی با جرمی نزدیک به جرم خورشید خودمان، هسته می رمبد و آنقدر فشرده می شود که تبدیل به یک کوتوله ی سفید می‌گردد؛ لایه های بیرونی ستاره (که جو آن را می سازند) نیز به فضا رانده شده و یک "سحابی سیاره ای یا سیاره مانند" را پدید می آورند.
در تصویر بالا، سحابی سیاره ای خوش ریختی را می بینید که به یاد اخترشناس نامدار هارلو شارپلی، با نام شارپلی 1 (Shapley 1) شناخته می شود. این سحابی دارای یک ساختار حلقه مانندِ بسیار آشکار است.
اگرچه برخی از این سحابی ها در آسمان به شکل سیاره دیده می شوند (دلیل نامگذاریشان هم همین است)، ولی در حقیقت ستارگانی در ورای سامانه ی خورشیدی را در دل خود دارند.

واژه نامه:
Shapley 1 - Annular - Planetary Nebula - nuclear fuel - white dwarf - Harlow Shapley Solar System

منبع: apod.nasa.gov

یک علامت تعجب کیهانی!

* دانشمندان در حال بررسی کهکشان هایی مانند VV340 هستند تا دلیل تابش
بسیار زیاد آن ها در محدوده ی فروسرخ را دریابند.

"وی وی 340" یا VV 340، که همچنین به نام آرپ 302 نیز شناخته می شود، نمونه ای ناب و کلاسیک از برخورد کهکشانی، آن هم در نخستین مراحل است. کهکشان بالایی که از لبه دیده می شود، "VV 340 شمالی"، و کهکشان پایینی که از روبرو دیده می شود "VV 340 جنوبی" می باشد. این دو مارپیچی میلیون ها سال دیگر در هم ادغام خواهند شد --- بسیار شبیه آنچه که احتمالن تا چند میلیارد سال دیگر بر سر آندرومدا و راه شیری خواهد آمد. این تصویر از ترکیب داده های رصدخانه ی پرتو ایکس چاندرای ناسا (رنگ ارغوانی) با داده های پرتو دیدگانی (مریی) تلسکوپ فضایی هابل (رنگ های سرخ، سبز، و آبی) پدید آمده است. فاصله ی VV 340 از زمین چیزی نزدیک به 450 میلیون سال نوریست.

منبع عکس: chandra
640x480 - 251 kb / 800x600 - 392 kb
1024x768 - 616 kb / 1280x800 - 599 kb
1280x1024 - 1 MB / 1440x900 - 754 kb
1680x1050 - 1 MB / 1920x1200 - 1 MB
از آن جایی VV 340 در محدوده ی طول موج فروسرخ بسیار درخشان است، به عنوان نمونه ای ویژه از یک کهکشان تابان در فروسرخ (Luminous Infrared Galaxy یا LIRG) شناخته می شود. این مشاهدات بخشی از رصدهای گسترده برای پیمایش LIRG سراسر آسمان (GOALS) بود که با به هم پیوستن داده‌های تلسکوپ های فضایی چاندرا، هابل، اسپیتزر، کاوشگر فرگشت های کهکشانی (GALEX)، و تلسکوپ های روی زمین انجام می شد. از جمله کارهای این پیمایش، بررسی بیش از دویست LIRG در فضای نزدیک بود. 

یک انگیزه ی اصلی این مطالعه، کشف دلیل تابش بسیار زیاد LIRG ها در محدوده ی فروسرخ است. آهنگ تولید انرژی توسط این کهکشان ها، ده ها تا سدها برابر یک کهکشان معمولیست. اغلب یک ابرسیاهچاله‌ی فعال در حال رشد یا یک ستاره افشانی شدید (زایش ناگهانی و فورانی ستارگان) را به عنوان محتمل ترین چشمه ی این انرژی در نظر می گیرند.

کار برای انجام کامل پیمایش GOALS در حال انجام است، ولی بررسی و تجزیه و تحلیل های مقدماتی روی داده های VV 340، به خوبی قدرت رصد با چند تلسکوپ را ثابت می کند. داده های چاندرا نشان می دهند که احتمالن در مرکز VV 340 شمالی یک سیاهچاله ی ابرپرجرم که به سرعت رو به رشد است و پشت گرد و غبار فراوان پنهان شده قرار دارد. رصدهای اسپیتزر نشان می دهد که بیشتر گسیلش های فروسرخ این زوج کهکشانی، از کهکشان شمالی می آید و همچنین اسپیتزر نیز نشانه هایی از وجود یک ابرسیاهچاله ی در حال رشد را ارایه می کند. گرچه سهم کوچکی از گسیلش های فروسرخ متعلق به این سیاهچاله  است.

در مقابل، بیشتر پرتوهای فرابنفش و نور طول موج کوتاه گسیلیده از این جفت کهکشان -- آنگونه که توسط GALEX و هابل مشاهده شده -- ناشی از VV 340 جنوبی است. این نشان می دهد که VV 340 جنوبی در ستاره زایی بسیار فعال تر است.
به نظر می رسد VV 340 نمونه ای عالی و شگرف از یک جفت کهکشان در حال برخورد با روند تکاملی متفاوت از هم می‌باشد.

واژه نامه:
exclamation point - VV 340 - Arp 302 - edge-on galaxy - VV 340 North - face-on galaxy - VV 340 South - Milky Way - Andromeda - NASA - Chandra - X-ray - Hubble Space Telescope - Luminous Infrared Galaxy - LIRG - Great Observatories All-Sky LIRG Survey - GOALS - Spitzer Space Telescope - Galaxy Evolution Explorer - GALEX - infrared - supermassive black hole - star formation - ultraviolet - short wavelength

منبع: astronomy.com

تصویر سه بعدی وستا

* فضاپیمای داون در 4 گام و در 4 مدار جداگانه به بررسی سیارک وستا خواهد پرداخت. جابجایی از
هر مدار به مدار دیگر با چرخش مارپیچ وار انجام می شود.
* این داده ها و اطلاعات نشانه ای از آغاز رسمی نخستین مرحله ی گردآوری داده ها
از سیارک وستا توسط فضاپیمای داون است.
در همین زمینه خوانده بودیم: داون به وستا نزدیک تر شد

فضاپیمای داون (Dawn) مارپیچ شکوهمندی را به پایان برده که آن را وارد نخستین گام از چهار گامِ مداری برنامه ریزی شده‌اش در یک سال دیدار با وستا می کند. داون از تاریخ 11 اوت و ساعت 12:13 بامداد به وقت خاور آمریکا، مشاهدات و رصدهای دقیقش از وستا را آغاز کرد؛ نشانه ای از آغاز رسمی نخستین مرحله ی گردش و گردآوری داده های علمی از وستا. این مدار با نام "مدار پیمایش" (survey orbit) نیز خوانده می شود.

مدار پیمایش نخستین مدار از چهار مدار گردش داون به دور وستاست و با فاصله ی حدود 2,700 کیلومتر از سطح وستا، بلندترین آن ها نیز می باشد که یک بررسی و پیمایش کلی و سراسری از این سیارک غول پیکر ارایه می کند.
این تصویر سه بعدی آناگلیف از استوای وستا، از به هم پیوستن دو تصویر با فیلترهای جداگانه که در تاریخ 24 ژوییه ی 2011 به وسیله ی دوربین تنظیم شونده ی فضاپیمای داون ناسا گرفته شدند به دست آمده. این عکس سه بعدی، تپه ها، گودال ها، بلندی ها، و دهانه ی های شیب دار را نشان می دهد. تصویر بزرگ تر
هدف اصلی این مدار پیمایش، تصویربرداری تقریبن سراسری از سطح وستا در محدوده ی طول موج های دیدگانی و فروسرخ و به وسیله ی یک طیف سنج نقشه بردار به نام VIR است. داون همچنین با بهره از دوربین تنظیم شونده اش (framing camera)، تصاویری موزاییکی برای تکمیل داده های طیفی VIR می گیرد تا نقشه های جغرافیایی و ترکیبی از سطح وستا تهیه گردد. سنجش های بسیار بسیار دقیق و حساس از حرکت فضاپیما که با کمک پیام های رادیویی انجام می شود، شناخت بهتری از میدان گرانشی این سیارک غول آسا به ما می دهد. آشکارسازهای پرتو گاما و نوترونی داون نیز گردآوری داده های پس زمینه را پی می گیرند.

بر پایه ی برنامه، مرحله ی پیمایش (گردش در نخستین مدار از 4 مدار) 20 روز به درازا می کشد. هر دور گردش حدود 3 روز زمان می برد و داون جمعن هفت بار در این مدار به گرد سیارک خواهد چرخید. پس از مدار پیمایش، داون دوباره موتورش روشن می شود و حدود یک ماه، چرخشی آرام و مارپیچ وار به سوی سیارک خواهد داشت تا به مدار علمی بعدی رسیده و سیارک را از نزدیک تر ببیند. این مدار که با نام "مدار نقشه برداری ارتفاع بالا" (HAMO) خوانده می شود، از اواخر سپتامبر آغاز خواهد شد. داون نزدیک به یک ماه را نیز در HAMO خواهد گذراند و این بار هر دور گردشش به دور وستا به جای سه روز، نصف یک روز به طول خواهد انجامید. داون در این مدار، بیش از 60 بار به گرد سیارک خواهد چرخید و دوربینش این امکان را خواهد یافت که نقشه ای کامل و سراسری از بخش های روشن وستا و با وضوحی بالاتر تهیه کرده و گروه علمی بتوانند تصاویری سه بعدی از این نقشه ها پدید آورند.

-------------------------------------------
همین مطلب در بخش "تصویر نجومی روز" ناسا:
عینک آبی/سبزتون رو بزنید ودر کنار وستا، یک دنیای 500 کیلومتری در کمربند اصلی سیارک ها میان مدارهای بهرام و مشتری شناور بشوید.
این تصویر آناگلیف سه بعدی از دو عکس جداگانه که در 24 ژوییه به وسیله ی دوربین تنظیم شونده ی فضاپیمای تازه رسیده ی داون و با وضوحی نزدیک به 500 متر در هر پیکسل گرفته شده ساخته شده است. این نمای سه بعدی، سطح تازه کشف شده ی وستا را نشان می دهد، از جمله شیارهای طولانی استوایی، گودال ها و رشته ای نمایان از سه دهانه در بالا، سمت راست آن که به نام آدم برفی خوانده شده است. در حالت سه بعدی عکس، رگه هایی از ماده ی روشن و تیره در کناره های شیب دار چند تا از دهانه ها را می توان دید.
البته فضاپیمای سوخت یونی داون در کنار وستا نمی ماند. بنا به برنامه، پس از کاوشی یک ساله از مدار این سیارک، آن را ترک گفته و سفری دیگر به سوی "سرس" را خواهد آغازید.

واژه نامه:
Dawn - Vesta - survey orbit - asteroid - infrared wavelength - mapping spectrometer - VIR - framing camera - gravity field - gamma-ray - High Altitude Mapping Orbit - HAMO

گردباد و رنگین کمان بر فراز کانزاس

این صحنه اگر گردباد را نداشت می توانست صحنه ای آرام و دلنشین باشد.
در سال 2005 در کانزاس، تعقیب کننده ی توفان Eric Nguyen، از این گردباد غنچه ای در نوری متفاوت عکس گرفت: نور یک رنگین کمان.
در تصویر، ابر گردباد سفیدرنگی را می بینیم که از یک ابر سیاه توفانی پایین آمده. خورشید در سمت چپ و در تکه ای صاف و بدون ابر از آسمان می درخشد و بر چند ساختمانی که در پیش زمینه دیده می شوند نور می افشاند. بازتاب نور آفتاب از روی قطره های باران رنگین کمانی را پدید آورده و به گونه ای تصادفی چنین به نظر می رسد که گردباد درست بالای رنگین کمان پایان یافته است. خط خط های روی تصویر دانه های تگرگ است که بادهای پیچان آن ها را در هوا می چرخانند.
هر ساله بیش از 1,000 گردباد (تورنادو)، خشن ترین گونه ی شناخته شده ی توفان، در سراسر کره ی زمین روی می دهد که بسیاری از آن ها در بزرگ ترین منطقه ی گردبادخیز جهان با نام tornado alley پدید می آیند.
اگر در هنگام رانندگی با یک گردباد روبرو شدید، سعی نکنید از آن پیشی بگیرید، با آرامش خودرو را نگه دارید، به یک پناهگاه توفان بروید، یا زیر پله های یک زیرزمین چمباتمه بزنید.

واژه نامه:
Tornado - Rainbow - storm chaser - tornado alley - Eric Nguyen - storm cellar - basement

منبع: apod.nasa.gov

خانه تازه "فرصت"

باز هم ماجرایی دیگر برای بهرام نورد اکتشافی B ناسا، کاوشگری که بیشتر با نام "فرصت" یا "Opportunity" شناخته می شود در حال آغاز است. این وسیله ی نقلیه با اندازه ی یک اتومبیل بازی گلف که انرژی از خورشید می گیرد، در تاریخ 9 اوت پس از سفری سه ساله و پیمودن 21 کیلومتر در خاک صاف بهرام، از دهانه ی بزرگ پیشین که مورد کاوشش قرار داد یعنی دهانه ی ویکتوریا به تپه های بیرونی مقصد تازه اش رسید: دهانه ی تلاش یا Endeavour.
مقصد نهایی: این عکس را فرصت پس از سه سال درنوردیدن بهرام، از بخشی از لبه ی باختری گودال اندیور که اواخر پنجشنبه به آن رسید گرفته است. (تصویر بزرگ تر)
اکنون این بهرام نورد می تواند خاک و سنگی را بیازماید که از همه ی آنچه در هفت سال گذشته بر سطح بهرام دیده کهن تر است.
فرصت و همزادش، روح، در سال 2004 در دو سوی مقابل بهرام فرود آمدند و ابزارهایشان را برای یافتن شواهد جغرافیایی از مرطوب بودن این سیاره که اینک سرد و خشک است به کار گرفتند. 

نقطه ای که فرصت از آنجا به زمین پیام فرستاد، "نقطه ی روح" یا "Spirit Point" نام گذاشته شد، به یاد همزاد کوچکترش، بهرام نورد "روح" که از ژانویه ی سال 2004 تا مارس 2011 به کاوش بهرام می پرداخت.
"روح" و "فرصت" هر دو در سال 2003 به فضا پرتاب شدند و در آغاز برای یک ماموریت به طول 90 روز بهرامی برنامه ریخته شده بودند ولی فرصت تاکنون 30 برابر این زمان تاب آورده و روی هم رفته 33.5 کیلومتر پشت سر نهاده است. این بهرام نورد از هنگامی که در 25 ژانویه ی 2004، پای بر نیمه ی جنوبی بهرام نهاد تا این زمان پنج دهانه را مورد کاوش قرار داده است: عقاب یا Eagle، پایداری یا Endurance، برزخ یا Erebus، ویکتوریا، و سانتا ماریا.
دهانه ی Endeavour، جایگاه تازه ی فرصت، بسیار بزرگ است: پهنای آن 22 کیلومتر میباشد، 25 برابر ویکتوریا که فرصت دو سال سرگرم بررسی جغرافیای آن بود. طیف سنج مدارگرد شناسایی بهرام ناسا (MRO) کانی های رُسی در این دهانه شناسایی کرده که احتمالن در دوران گرم تر و مرطوب تر زندگی سیاره ی سرخ شکل گرفته اند.
متیو گلومبک (Matthew Golombek) یکی از اعضای گروه علمی در آزمایشگاه پیشرانش جت، پاسادنای کالیفرنیا می گوید: «"فرصت" به رودی با نمونه صخره هایی روبرو خواهد شد که تاکنون ندیده.»
این سفر سه ساله، روز سه شنبه زمانی که در پیامی از رسیدنش به نقطه ی "روح" خبر داد به اوج خود رسید.
دانشمندان مشغول در این ماموریت سپس برای "فرصت"، ایمن ترین راه را برای پایین رفتن از صخره ها و رسیدن به درون دهانه برخواهند گزید. به هیچ زبانی نمی توان گفت این کاوش حماسی چقدر به درازا خواهد کشید. با این حال، می دانیم که جانشین بزرگ تر "فرصت"، یعنی "کنجکاوی" (Curiosity) به زودی به مقصد دهانه ی گیل در سوی دیگر بهرام پرتاب خواهد شد.

همین خبر در بخش "تصویر نجومی روز" ناسا:
سطح دهانه ی بزرگ اندیور و گردادگرد آن چه چیزی می تواند برای ما از بهرام باستانی بگوید؟
سه سال پیش، ناسا روباتی در اندازه ی یک میز قهوه به نام Opportunity یا فرصت را روانه ی ماموریتی بر سطح فلات نیمروز این سیاره کرد تا [با رسیدن به دهانه ی تلاش]، رازهای نهفته در این دهانه را برای ما بیابد. سرانجام هفته ی گذشته این ماموریت به مقصد رسید.
گودال گسترده ی اندیور یا تلاش از این لبه تا آن لبه اش  22 کیلومتر است، و همین آن را تبدیل به بزرگ ترین گودالی کرده که تاکنون مورد بازدید یک بهرام نورد کاوشگر (MER) قرار گرفته است.
بنا به فرضیه ها، برخوردی که دهانه ی تلاش را پدید آورد، به نمایان شدن صخره ای باستانی انجامید که چه بسا در شرایط مرطوب و نمناک شکل گرفته بوده، و اگر چنین باشد، این صخره می تواند کلیدی یگانه برای گشودن راز گذشته ی داری آب بهرام به ما بدهد.
در تصویر بالا، لبه ی باختری اندیور درست جلوی بهرام نورد فرصت دیده می شود. فرصت شاید بقیه ی زندگی عملیاتی اش را صرف کاوش اندیور، گرفتن تصویر، چرخاندن چرخ ها، و سوراخ کردن سنگ های آن کند.

بیشتر بخوانید: 

واژه نامه:
Mars Exploration Rover B - Opportunity - Endeavour crater - Victoria - Spirit Point - Spirit - Mars - Martian equator - Eagle - Erebus - Santa Maria - NASA - Mars Reconnaissance Orbiter - clay mineral - crater - Red Planet - Matthew Golombek - Jet Propulsion Laboratory - Curiosity - Gale crater

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه