چشم سرخ خدا

آیا خورشید ما هم روزی این شکلی خواهد شد؟
سحابی Helix (یا چشم خدا) که یکی از درخشان ترین و نزدیک ترین نمونه از سحابی های سیاره ای یا سیاره نما می باشد، ابری از گاز است که در پایان زندگی یک ستاره ی خورشیدسان پدید آمده. لایه های گازی بیرونی ستاره که با دفع شدن از آن، به درون فضا پخش شده اند، به دلیل جایگیری خوب ما در فضا به گونه ای دیده می شوند که انگار از بالا به درون یک "رشته ی مارپیچ" (Helix) نگاه می کنیم. انیمیشن ریخت شناسی از این سحابی را اینجا ببینید.
یک رشته ی مارپیچ
چیزی که از هسته ی ستاره در مرکز آن به جا مانده، تبدیل به یک ستاره ی کوتوله ی سفید شده. این ستاره با نور بسیار پرانرژیش، باعث شده گازی که پیش‌تر از ستاره ی اصلی دفع شده بود، اینک برافروخته شده و از خود پرتو بتاباند.
سحابی هلیکس با عنوان فنی NGC 7293، حدود 700 سال نوری از ما فاصله دارد و در محدوده‌ی صورت فلکی دَلو (آب ریز) دیده می شود. گستردگی این سحابی حدود 2.5 سال نوری است. تصویری که اینجا می بینید در سه رنگ در محدوده ی فروسرخ و توسط یک تلسکوپ 4.1 متری نقشه برداری نجومی در نور فروسرخ و مریی (VISTA) در رصدخانه ی جنوبی اروپا واقع در پارانال شیلی گرفته شده. (این سحابی را در رنگی دیگر ببینید: چشم خدا
با بزرگنمایی لبه های درونی سحابی هلیکس، گره های پیچیده ای از گاز دیده می شود که سرچشمه شان هنوز مشخص نیست (ویدیو).

در همین زمینه: بوسه ای از فضا * هاله ی چشم گربه * سیاره نماها

واژه نامه:
Sun - Helix Nebula - planetary nebula - helix. - core - white dwarf star - NGC 7293 - constellation of the Water Bearer - Aquarius - infrared - Visible and Infrared Survey Telescope for Astronomy - VISTA - European Southern Observatory - Paranal Observatory

منبع: apod.nasa.gov

یک "تیله ی آبی" دیگر

این شما و این هم یکی از مفصل ترین و پرجزییات ترین تصاویر سیاره ی زمین:
این تصویر مونتاز "تیله ی آبی" زمین (تیله ی آبی) که جزییاتی خیره کننده از سیاره ی مادریمان را نشان می دهد، از عکس هایی ساخته شده که توسط دستگاه تصویرگر پرتوسنج مریی/فروسرخ سویت (VIIRS)، نصب شده روی ماهواره ی سومی NPP گرفته شده اند.
ماهواره ی سومی NPP در ماه اکتبر گذشته به فضا پرتاب شد و هفته ی گذشته این نام تازه اش را پیدا کرد که برگرفته از نام "ورنر سومی" است، کسی که عمومن به عنوان پدر هواشناسی ماهواره ای پنداشته می شود.
این تصویر پیوندی (ترکیبی) از داده‌هایی تهیه شده که این ماهواره ی روباتیک در اوایل همین ماه طی چهار بار گردش به دور زمین گرد آورده بود؛ این داده ها سپس به طور دیجیتالی بر سطح کره ی زمین نگاشته شده اند. در یک نگارش رزولوشن بالای این تصویر می توان مشخصن بسیاری از ویژگی های آمریکای شمالی و نیمکره ی باختری را دید.
پیش از این هم چند عکس "تیله ی آبی" زمین پدید آمده بود که برخی از آن ها حتی از این هم وضوح بالاتری داشتند.
در همین زمینه: زمین موزاییکی

واژه نامه:
Blue Marble - Earth - Visible/Infrared Imager Radiometer Suite - VIIRS - Suomi NPP - home planet - Verner Suomi - satellite meteorology - North America - Western Hemisphere .

همین تصویر در اندازه ی بسیار بزرگ تر (8000 در 8000) به بزرگی 6.2 مگابایت
منبع: apod.nasa.gov

ذخایر عظیم آب یخ زده در سیارک وستا

* بر پایه ی یک پژوهش تازه، ممکن است ذخیره ی گسترده ای از آب یخ زده در سیارک غول پیکر وستا
نهفته باشد، ذخیره ای که میلیاردها سال است به حالت منجمد بوده.

سطح وستا - دومین جرم بزرگ در کمربند اصلی سیارک ها که میان بهرام و مشتری است - به نظر کاملن خشک می آید. ولی به گفته ی پژوهشگران شاید زیر این سنگ بزرگ آسمانی و در گستره ای بیش از نیمی از پهنه ی آن به ویژه نزدیک قطب هایش، ذخیره ای از آب یخ زده پنهان شده باشد. یخی که شاید میلیاردها سال از عمرش بگذرد.
این تصویر توسط دوربین تنظیم شونده ی فضاپیمای داون ناسا گرفته شده و قطب جنوب سیارک
غول پیکر وستا را نشان می دهد.

تیموتی استابز، یکی از نویسندگان این پژوهش از مرکز پروازهای فضایی گودارد ناس در گرین بلت مریلند در بیانیه ای گفت: «به نظر می رسد شرایط در نزدیکی قطب های شمال و جنوب سیارک برای وجود آب یخ زده مناسب باشد.»

یخ زیر سطح سیارک؟
قطر میانگین وستا حدود 330 مایل یا 530 کیلومتر است. به گفته ی پژوهشگران، احتمالن هیچ گودال یا دهانه ای که به طور دایم در سایه باشد و بتواند آب را به حالت یخ زده در خود نگه دارد روی سطح آن وجود ندارد. دلیلش هم اینست که محور چرخش وستا به دور خود حدود 27 درجه کج است، که باعث می شود وستا نیز تغییر فصل هایی مانند زمین داشته باشد. بنا بر این ظاهرن همه ی بخش های سطح این سنگ آسمانی در زمان هایی از یک سال وستایی در معرض نور آفتاب قرار می گیرند.

با این حال گروه پژوهشگران با بهره از مدل هایی بر پایه ی داده های به دست آمده توسط تلسکوپ فضایی هابل ناسا و دستگاه‌های دیگر، چنین برآورد کردند که احتمالن میانگین دمای سالانه نزدیک قطب های وستا کمتر از منفی 200 درجه ی فارنهایت یا 129 درجه ی سانتیگراد زیر صفر می باشد. گمان می رود آب یخ زده زیر این آستانه ی دما بتواند در خاک یا سنگپوشه های (regolith) وستا تا ژرفای 3 متر از سطح آن نیز دوام بیاورد. ولی بر پایه ی پژوهش ها، میانگین دما نزدیک استوای وستا تقریبن 123 درجه ی سانتیگراد زیر صفر است. این دما بالاتر از آستانه ایست که بتواند آب را به حالت یخ زده درون چند متری خاک وستا نگه دارد. به گفته ی پژوهشگران این نوار نسبتن گرم از استوا تا حدود 27 درجه ی عرض جغرافیایی شمال و جنوب سیارک کشیده شده است.

استابز می گوید: «به طور میانگین، قطب های وستا سردتر از نزدیک استوای آن هستند، پس از این نظر قطب ها جای خوبی برای ذخیره ی آب یخ زده می باشند. ولی در عوض، این قطب ها دوره هایی طولانی در طول تابستان در معرض نور خورشیدند که از این نظر برای ذخیره ی یخ نامناسب می شوند. پس اگر آب یخ زده در این مناطق باشد، ممکن است در لایه های نسبتن ژرفی از سنگپوشه های خشک زیر سطح مدفون شده باشد.»

در ته برخی از دهانه ها نیز آب یخ زده می تواند بیشتر زمان سال وستایی (حدود 3.6 سال زمینی) دوام بیاورد. ولی در زمان‌هایی از تابستان سیارک، نور خورشید می تواند باعث رانده شدن آن از سطح شود: یا آن را بخار کرده و به فضا بفرستد یا این که دوباره در جایی دیگر از سیارک ذخیره شود.
این نقشه ی میانگین دمای سطح سراسری وستا است و نشان می دهد که منطقه ی استوایی این سیارک غول پیکر ظاهرن گرم تر از آنست که ذخیره ی آب یخ زده زیر سطحش داشته باشد. ولی تقریبن نیمی از وستا آنقدر سرد هست و به طور میانگین، نور کمی از خورشید دریافت می کند که آب یخ زده بتواند تا میلیاردها سال در آن جا دوام بیاورد. منبع عکس و اندازه های گوناگون آن

وستا از نگاه یک فضاپیما
دستاوردهای مدل سازی هایی مانند آنچه در پژوهش تازه انجام شده می تواند به زودی توسط یک بازدیدکننده ی روباتیک وستا مورد بررسی دقیق قرار بگیرد. (بخوانید: نخستین نگاه داون به ساختار شیمیایی وستا)

فضاپیمای داون (Dawn) ناسا در ژوییه ی 2011 وارد مدار گردش به دور وستا شد و از آن زمان سرگرم بررسی این سنگ عظیم آسمانی بوده است. بخشی از وظایف این کاوشگر، جستجوی آب توسط طیف سنج "آشکارساز پرتو گاما و نوترون" (GRaND) است. داون به تازگی با گردشی مارپیچ وار به سطح سیارک نزدیک شده، به اندازه ای که می تواند نگاهی خوب به آن بیندازد. (خبرش را اینجا بخوانید: داون با گردش مارپیچ وار به پایین ترین مدار رفت)

استابز می افزاید: «ماموریت داون به پژوهشگران فرصتی کمیاب جهت مشاهده ی وستا در یک بازه ی طولانی زمانی فراهم کرده است. امید می رود طی چند ماه آینده بفهمیم که آیا طیف سنج GRaND شواهدی از آب یخ زده در سنگپوشه های وستا پیدا می کند یا نه.»
نقشه ی میانگین دمای سطح سیارک در دایره ی قطبی جنوب آن.
منبع عکس و اندازه های گوناگون آن

فضاپیمای داون تا ماه ژوییه با وستا خواهد بود و سپس از آن جدا شده و راهی سفر به سوی "سرس"، بزرگ ترین جرم کمربند سیارک ها می شود. زمان رسیدن به سرس نیز در فوریه ی 2015 خواهد بود. هم وستا و هم سرس آنقدر بزرگند که دانشمندان آن ها را دو "پیش-سیاره" می دانند - بچه سیاراتی که با تولد سیاره‌ی مشتری، از رشد باز ایستادند. دانشمندان امید دارند مشاهدات "داون"، نقشی که آب در رشد و تکامل سیاره ها بازی می کند را روشن نماید.

لوسی مک فادن، یک دانشمند سیاره شناس در گودارد ناسا و یکی از بازرسان همکار در ماموریت داون می گوید: «شناخت ما درباره ی سیارک وستا در این چند ماهی که از ورود فضاپیمای داون به مدار آن می گذرد و نزدیک تر شدن به سطح آن دگرگون شده. از همه مهم تر، دید تازه‌ای که از وستا پیدا کرده ایم برایمان از نخستین مراحل شکل گیری منظومه ی خورشیدی حرف ها دارد. اگر بتوانیم شواهدی از آب در زیر سطح آن بیابیم، پرسش بعدیمان سن این آب خواهد بود. اندیشدن در این باره هیجان انگیز است.»

واژه نامه:
asteroid - Vesta - water ice - steroid belt - Mars - Jupiter - pole - Timothy Stubbs - NASA - Goddard Space Flight Center - axis - Earth - sun - Vestan year - regolith - equator - latitude - Dawn - space rock - gamma ray and neutron detector - GRaND - spectrometer - Ceres - protoplanet- planet - Lucy McFadden - planetary scientist - solar system

منبع: SPACE.com

این ستارگان کجا رفته اند؟

این تصویر در اندازه ی بزرگ- بزرگ تر

این همه ستاره کجا رفته؟
اکنون دبگر ستاره شناسان می دانند چیزی که پیش از این یک حفره در آسمان پنداشته می شد، در واقع یک ابر مولکولی تاریک است. 
در این تصویر، توده ی بسیار فشرده ای از غبار و گاز مولکولی دیده می شود که عملا تمام نور دیدنی (مریی) تابیده از ستارگان پشتش را جذب کرده و می کند. همین محیط تاریک و ترسناک باعث شده درون ابرهای مولکولی تبدیل به برخی از سردترین و پرت افتاده ترین نقاط در سراسر کیهان شود.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
یکی از چشمگیرترین نمونه ها از این سحابی های تاریک جذبی، ابریست در محدوده ی صورت فلکی مارافسای (حوا، مارگیر) به نام "بارنارد ۶۸" که در تصویر امروز آن را می بینید. 
این که هیچ ستاره ای در میانه ی آن دیده نمی شود نشان می دهد که بارنارد ۶۸ نسبتا به ما نزدیک است [چون ستاره ای میان ما و آن نیست -م]، با فاصله ی برآوردی حدود ۵۰۰ سال نوری و پهنای نیم سال نوری.
هنوز نمی دانیم ابرهای مولکولی مانند بارنارد ۶۸ چگونه پدید می آیند، ولی معلوم شده که خود این ابرها جایگاه های احتمالی برای شکل گیری ستارگان تازه اند (این ویدیو را ببینید). در حقیقت دریافته ایم که خود بارنارد ۶۸ احتمالا در حال رُمبش و فشرده شدن و ساختن یک سامانه ی ستاره ای تازه در دلش است.
در محدوده ی طول موج فروسرخ می توان درون آن را یکراست و بی واسطه تماشا کرد. تصویر دوم، همین ابر در طول موج فروسرخ نشان می دهد. چنان چه می بینید، ستارگان درونش به خوبی در این طیف دیده می شوند.

واژه نامه:
molecular cloud - molecular gas - dark absorption nebula - constellation Ophiuchus - Barnard 68 - infrared

منبع: apod.nasa.gov

شن سواری روی تپه های تیتان

* فضاپیمای کاسینی ناسا در سال 2006 روی تیتان، بزرگ ترین ماه کیوان، تپه های شنی
یافت که از دانه هایی با ترکیب هیدروکربن یخ زده درست شده اند.

پسری سوار بر تخته ی شن سواری روی تیتان
تصور کنید بر فراز یک تپه ی بزرگ از شن سیاه هیدروکربنی ایستاده اید و با تخته ی شن سواری زیر بغل، در حال نگریستن به چشم انداز روبرو می باشید. تا چشم کار می کند ردیف های پشت سر هم توده های شن سیاه دیده می شود که تا دوردست ادامه دارند و در پایان هم همه چیز در پس پرده ای نارنجی از مه غلیظ ناپدید می شود.

این یک چشم انداز زمینی نیست: شما روی "تیتان"، بزرگ ترین ماه کیوان (زحل) ایستاده اید. پایتان را روی تخته ی شن سواری محکم می کنید و از تپه سرازیر می شوید. گرانش اندک تیتان باعث می شود کمی طول بکشد تا سرعت بگیرید، ولی در عوض نیروی اصطکاک را هم به کمترین اندازه می رساند، بنا بر این تا پیش از توقف، فاصله ی زیادی را سُر می خورید.

شوربختانه شن سواری روی تیتان تنها در تخیلات ما انجام می پذیرد گرچه تپه های شگفت انگیز این ماه واقعیت دارند -- و بر پهنه ی نمایی شگفت انگیز که به اندازه ی یکی از آهنگ های بیتل ها می ارزد قرار گرفته اند. این تپه ها در سال 2006 از میان عکس هایی که فضاپیمای کاسینی ناسا گرفته بود یافته شدند و می توانند کلیدی باشند برای کشف رازهای تاریخ آب و هوایی این ماه که به گونه ای هول انگیز همانند زمین است.

تیتان با وجود دمای 179 درجه زیر صفرش، دارای باران و دریاچه است - البته جای آب را با متان مایع عوض کنید - به اضافه‌ی کوه ها و رودها. به گفته ی جینی رادبو (Jani Radebaugh)، یک دانشمند سیاره شناس در دانشگاه بریگهام یانگ در پروو، یوتا: «روی تیتان باران متان می بارد که با روان شدن بر سطح، چشم اندازهایی بسیار همانند زمین پدید می آورد.» (در همین زمینه: در تیتان باران می بارد * دریانوردی در دنیای فرازمینی * نشانه های زندگی روی تیتان، ماه کیوان)

شن و ماسه ی پلاستیکی
به گفته ی رادبو، در واقع تیتان شاید بیش از هر جای دیگری در منظومه ی خورشیدی شبیه زمین باشد. اگر این دو دنیا را کنار هم بگذاریم و با هم مقایسه کنیم، می توانیم به شناخت بهتری از ویژگی های آب و هوایی و سطح هر دو دست بیابیم. آنچه این همانندی ها را اینقدر شگفت انگیز می کند، ترکیب کاملن متفاوت موادیست که زمین و تیتان را ساخته. پوسته و کوه های تیتان از آب یخ زده درست شده اند. دانه های شن و ماسه ای هم که تلماسه های آن را به وجود آورده تصور می شود از هیدروکربن هایی مانند بنزن باشد که توسط فضاپیمای کاسینی در این تپه ها شناسایی شده.

روی زمین، هیدروکربن ها بیشتر در گازها و مایعات ذخایر نفتی وجود دارند ولی در تیتان، بیشتر آن ها یخ زده و جامد است. گمان می رود این هیدروکربن ها در اثر واکنش های شیمیایی توسط پرتوهای فرابنفش در جو تیتان به وجود می آیند و سپس بر سطح تیتان می بارند. رادبو می گوید: «ترکیبات این تپه ها شاید کمی شبیه پلاستیک باشد.» وی می افزاید برای این که خود را بر روی تپه های تیتان تجسم کنید، ایستادن روی "حجم بسیار بزرگی از شن پلاستیکی" را تصور کنید.

مجسمه های فصلی
تپه های شنی تیتان که معمولن 100 متر بلندی، یک کیلومتر پهنا، و تا صدها کیلومتر درازا دارند، با وجود ترکیب غیرعادیشان از نظر ظاهر و اندازه شباهت بسیاری با تپه های شنی طولانی و به هم فشرده ی صحرای بزرگ آفریقا (Sahara desert) دارند که به نام تلماسه های خطی نامیده می شوند.
عکس هایی که کاسینی در سال 2006 گرفت. تصویر بزرگ تر
تلماسه های تیتان هم مانند تلماسه های زمین، می توانند برای ما از آب و هوا بگویند. سال گذشته، شبیه سازی از تلماسه ها نشان داد که بادهای روی تیتان دارای تغییرات فصلی هستند و سالی دو بار تغییر جهت داده و بسیار سریع تر می شوند. این پاسخی بود برای این راز که چرا با وجودی که تصور می شد روی تیتان باد از شرق به غرب می وزد ولی تلماسه های آن ظاهرن در اثر بادی که از جهت مخالف می وزد شکل گرفته اند. اینک آلیس لوگال از آزمایشگاه جو، محیط، و رصدهای فضایی (LATMOS-UVSQ) در پاریس فرانسه به همراه همکارانش، با سنجش و اندازه گیری این تلماسه ها به سرنخ های گویای بیشتری درباره ی شرایط اقلیمی [تیتان] دست یافته اند.

این تلماسه ها درون نواری به فاصله ی 30 درجه از شمال و جنوب استوای تیتان جای دارند. گروه لوگال نشان داده اند که تلماسه‌ها رو به لبه ی شمالی این محدوده، کوچک تر شده و فاصله شان نیز از هم بیشتر می شود.

مداری به شکل تخم مرغ
گروه پژوهشگران این امر را بدین علت دانست که روی سطح تیتان هر چه به سمت شمال برویم رطوبت ناشی از متان مایع بیشتر می شود و این باعث به هم چسبیدن بیشتر ماسه ها به یکدیگر می شود که در نتیجه کمتر میتوانند پخش شوند و تلماسه بسازند. گروه نتیجه گرفتند که این تنوع عرض در آب و هوا احتمالن به خاطر مدار تخم مرغی شکل کیوان (زحل) است که در نیمکره ی جنوبی تیتان، تابستان های شدیدتر و خشک تری را نسبت به نیمکره ی شمالی آن پدید می آورد.

به گفته ی رادبو که به همراه گروه لوگال روی تازه ترین پژوهش ها کار می کرد، یافتن تپه های شنی تیتان نهایت خوش شانسی بود: «ما اصلن از وجود چنین چیزهایی در آن جا خبر نداشتیم. ما از این که در جایی اینقدر دور، همتای تا این حد شبیه به زمین یافتیم شگفت زده شدیم.» وی می گوید اگر می شد به شکلی به تیتان رفت، دوست داشت آنجا شن سواری را تجربه کند: «من فکر می کنم چنین چیزی ممکن خواهد بود و چه بسا واقعن هم سرگرم کننده باشد.»

واژه نامه:
hydrocarbon - sand - sandboard - dunes - Saturn - moon - Titan - gravity - friction - Beatles - NASA - Cassini spacecraft - methane - Earth - Jani Radebaugh - Plastic - solar system - crust - water ice - benzene - ultraviolet - atmosphere - Sahara - desert - linear dunes - Alice Le Gall - LATMOS-UVSQ - equator - egg-shaped - orbit - hemisphere

منبع: newscientist

شفق قطبی در سیاره شازده کوچولو

این سیاره ی کوچک و دیدنی، روشن از نورهای سبزفام و هراس انگیز، پوشیده از یخ و برف است و با حلقه ای از درختان بلند کاج نیز در بر گرفته شده است.
البته این سیاره ی کوچک در واقع زمین خودمان است و ستارگان آسمانش هم ستارگانیند که بر فراز افق نزدیک اوسترسوند سوئد می درخشیدند. تابش سبز کم رنگ توسط پرده ای لرزان از شفق قطب شمال پدید آمده که به نام نورهای شمالی نیز شناخته می شوند. (تصویر اصلی را پایین مطلب ببینید)
این نمایش زمانی بر پا شد که یک فوران غول آسای تاج خورشیدی (CME) در 24 ژانویه به مغناطکره ی سیاره‌ی زمین برخورد نمود و یک توفان نیرومند ژئومغناطیسی به راه انداخت.
مشتاقان آسمان در نیمکره ی شمالی با جهت گیری ستارگانی که سمت چپ تصویر دیده می شوند آشنایند، از جمله خوشه های ستاره ی پروین و قلائص (اشتران ماده) و نیز ستارگان شکارچی (جبار).
افزایش فعالیت خورشید باعث شده نمایش های تازه ی شفقی در پهنه های گسترده ای دیده شوند، از جمله شفق قطبی جنوبی یا نورهای جنوبی در عرض های بالای نیمکره ی جنوبی.
واژه نامه:
little planet - Earth - Aurora Borealis - Northern Lights - coronal mass ejection - CME - magnetosphere - geomagnetic storm - Pleiades - Hyades - star cluster - Orion - solar activity - Aurora Australis - Southern Lights - latitude

ابرنواختری درون یک کهکشان نامنظم

نزدیک میانه ی این میدان خوش منظره ی کهکشانی در صورت فلکی پر از کهکشان شیر (اسد)، کهکشان نامنظم و برازنده ی NGC 3239 با پهنای حدود 40،000 سال نوری به چشم می خورد.
NGC 3239 (یا آرپ 263) با فاصله ی تنها 25 میلیون سال نوری از ما، چهره ی اصلی این تصویر است و آرایشی شگفت‌انگیز از ساختارها، خوشه های ستاره ای جوان آبی رنگ، و مناطق ستاره زایی را به نمایش گذاشته که نشان می دهد این کهکشان حاصل یک ادغام کهکشانی است.
نزدیک بالای چهره ی این کهکشان زیبا و در پیش زمینه ی تصویر، یک ستاره ی درخشان و براق دیده می شود که عضوی از کهکشان راه شیری خودمانست و تقریبن درست در راستای خط دید ما از NGC 3239 قرار گرفته.
در ضمن، NGC 3239 به خاطر نخستین ابرنواختر تایید شده ی امسال نیز مورد توجه است: ابرنواختری که با نام SN 2012A مشخص شده. این ابرنواختر در اوایل همین ماه توسط شکارچیان ابرنواختر، باب مور، جک نیوتن، و تیم پاکت کشف شد. آن را می توانید در این برش از همین تصویر که بزرگنمایی بخشی از آنست ببینید. SN 2012A درست زیر و سمت راست ستاره ی تابناک پیش زمینه جای دارد.
مسلمن با توجه به زمانی که نور برای پیمودن فاصله ی NGC 3239 تا ما نیاز دارد، این ابرنواختر 25 میلیون سال پیش و در اثر رمبش هسته ی یک ستاره ی سنگین پدید آمده.

واژه نامه:
irregular galaxy - NGC 3239 - constellation Leo - star cluster - star forming region - Arp 263 - Milky Way galaxy - supernova - SN 2012A - Bob Moore - Jack Newton - Tim Puckett - core

منبع: apod.nasa.gov

نهمین سالگرد ماموریتی که قرار بود 3 ماهه باشد!

*اکنون 2,923 روز از ماموریت 90 روزه ی بهرام نورد "فرصت" یا Opportunity برای
کاوش سطح این سیاره می گذرد.

روح و فرصت، خودروهای دوقلوی ناسا با جرم تقریبن 180 کیلوگرم، برای ماموریتی
دستکم سه ماهه روی سیاره ی سرخ طراحی شده بودند. هر یک از آن ها در بردارنده ی
مجموعه ای از پنج دستگاه که با هم Athena خوانده می شدند، و یک ابزار خراشنده
برای نمایان کردن سطوح تازه روی تخته سنگ ها بود.
هشت سال پیش در چنین روزی، این خودرو با اندازه ی یک ماشین گلف، بر سطح "فلات نیمروز" فرود آمد؛ در حالی که تنها سه هفته از رسیدن همزادش Spirit یا "روح" می‌گذشت. این دو خودرو که طی یک برنامه ی فشرده در واکنش به از دست رفتن دو ماموریت پیشین ناسا در سیاره ی بهرام (مریخ) آماده و پرتاب شده بودند، مجهز به دوربین ها و طیف سنج هایی بودند که به زمین شناسان کمک می کرد بدانند آیا بر این سیاره ی سرخ رنگ، آب جریان داشته یا نه و اگر داشته، کجای آن بوده؟ ماموریت پایه ی هر یک از این دو بهرام نورد تنها 90 روز بهرامی بود.

حتی خوش بین ترین پشتیبانان هم نتوانسته بودند ادامه‌ی کار فرصت - آن هم کاملن وظیفه شناسانه - پس از این زمان 90 روزه را پیش بینی کنند. با این حال این نیمه‌ی ماموریت از جنبه ای از همان آغاز با خوش شانسی روبرو بود: فرصت درست در دهانه ای کوچک افتاد که پر بود از رخنمون ها (برونزدها) و گرهک های بسیار زیاد هماتیت یا به اصطلاح "زغال اخته" که به سادگی در دسترس بودند و در روزگاران گذشته در محیطی دارای آب پدید آمده بودند.

فرصت در اوت 2011 به کیپ یورک در لبه ی باختری دهانه ی تلاش رسید.
او زمستان را روی یک سراشیبی آفتابگیر به نام پناهگاه گریلی می گذراند و
سپس دوباره کاوش هایش در این دهانه ی باستانی 14 مایلی را از سر خواهد
گرفت. عکس پایینی که توسط دوربین HiRISE روی مدارگرد شناسایی بهرام
ناسا ثبت شده، گستره ای حدود 430 متر را نشان می دهد.
اینک "Oppy" (همان Opportunity!) روی یک برونزد سنگی به نام Greeley Haven یا "پناهگاه گریلی" جای گرفته، منزلگاهی در لبه ی دهانه ی تلاش یا اندیور که "فرصت" در ماه اوت گذشته به آن رسید. فرصت برای رسیدن به این جا، در طول بیش از سه سال، 22 کیلومتر را پیمود.

هم اکنون [در نقطه ای که فرصت جای گرفته] زمستان سیاره ی بهرام در راهست که با خود کاهش نور خورشید برای "بال هایی" که نیروی الکتریسیته ی این بهرام نورد از آن ها تامین می شود را نیز خواهد آورد. از همین رو و برای پیشگیری و احتیاط، کنترلگران از روی زمین، فرصت را بر روی یک سراشیبی آفتابگیر هدایت کرده اند که با کج بودن، بهتر بتواند در معرض نور خورشید قرار بگیرد. این خودرو تا چند ماه و تا زمانی که پرتوهای خورشید پرتوان تر شوند آن جا خواهد ماند. (روح یا Spirit در نقطه ای نزدیک تر به قطب سیاره بود و از زمستان گذشته جان به در نبرد؛ به همین خاطر از ماه مارس 2010 تاکنون در خاموشی فرو رفته است.)

فرصت حتی با یک جا ماندن و حرکت نکردن هم مرزهای دانش سیاره ی بهرام را در هم خواهد شکست. دیانا بلانی، دانشمند معاون پژوهشی در یک نشست مطبوعاتی از سوی آزمایشگاه پیشرانش جت گفت: «اولویت اصلی ما در پناهگاه گریلی، راه اندازی یک رشته عملیات علوم امواج رادیویی به منظور آگاهی از درون سیاره ی بهرام خواهد بود.» جابجایی‌های دوپلری در سامانه ی نمایش موقعیت اضطراری فرصت روشی حساس برای اندازه گیری لنگش در حرکت گردشی سیاره خواهد بود که از این راه می توان به مذاب بودن یا نبودن هسته‌ی سیاره پی برد.
گرچه فرصت همچنان عملکردی خوب دارد ولی رویه ی پنل های خورشیدیش بسیار
خاک آلود شده که می تواند از توانایی آن ها در تولید برق بکاهد. این عکس از به هم
پیوستن تصاویرِ گرفته شده در دسامبر 2011 به وسیله ی طرفداران هنرمند این پروژه،
جیمز سورنسون و داگ الیسون درست شده. تصویر بزرگ تر

دهانه ی تلاش با قطر 22 کیلومتر، گودالی بزرگ و سرشار از نشانه های امیدبخش زمین شناختی است. پیمایش هایی که از مدار انجام شده نشان می دهد که این دهانه یک عارضه ی باستانی با ترکیبات رسی و دیگر ترکیبات تاثیر گرفته از آب در لبه ها و رسوبات سرشار از بازالت در کف آن می باشد. گروه پژوهشگران مشتاق کاوش همه ی این ها به وسیله ی خودروی ظاهرن فناناپذیرشان هستند.

به یک معنا، فرصت یک ماموریت تازه - که اگر با موج تازه ای از یافته ها روبرو شویم، من یکی شگفت زده نخواهم شد- و همچنین نهمین سال فرودش را آغازیده. تا یک سال دیگر که نهمین سال هم پایان پذیرد، فرصت همدمی دیگر خواهد یافت: "کنجکاوی" (Curiosity)، آزمایشگاه علمی بهرام ناسا که اینک در راهست و ششم اوت باید در دهانه ی گیل (Gale) فرود آید.

واژه نامه:
golf-cart - Meridiani Planum - Spirit - NASA - Mars - spectrometer - Opportunity - blueberry - - hematite nodule - Oppy - outcrop - Greeley Haven - Endeavour crater - solar exposure - Sun - Diana Blaney - Jet Propulsion Laboratory - radio beacon - planet - Martian core - Curiosity - Mars Science Laboratory - Gale crater - Red Planet - Athena - Cape York - HiRISE - Mars Reconnaissance Orbiter - solar-cell panel - James Sorenson - Doug Ellison

منبع: skyandtelescope

رودی از ستاره که به سوی یک کهکشان کوچک روانست

کهکشان کوتوله و نامنظم NGC 4449 با فاصله ی 12.5 میلیون سال نوری از زمین، در محدوده ی صورت فلکی سگان شکاری (تازی ها) جای دارد. 
این کهکشان که از نظر اندازه تقریبن برابر با کهکشان ماهواره ی راه شیری، یعنی ابر ماژلانی بزرگ است، هم اینک در حال گذراندن مراحلی سخت و شدید از ستاره‌زایی می باشد؛ گواه آن هم شمار بسیار زیاد خوشه های ستاره‌ای جوان و آبی رنگ، مناطق صورتی فام ستاره زایی، و ابرهای تیره و کدر گرد و غباریست که در این چشم انداز ژرف و رنگین دیده می شود. 

یکی از ویژگی های متمایزکننده ی این کهکشان کوتوله اینست که نخستین کهکشان کوتوله ای است که جریانی کشندی از ستارگان در آن شناسایی شده، جریانی که به شکلی محو و کم نور در پایین، سمت راستش دیده می‌شود. این جریان ستاره ای نماینده ی بقایای یک کهکشان ماهواره ای کوچک تر است که در حال کشیده شدن به سوی NGC 4449، در اثر نیروهای کشندی گرانشی آن از هم گسیخته شده. اینجا همین جریان را با ستارگان غول سرخش به صورت پیوست می بینید. (اندازه ی بزرگ تر در پیوند پایین صفحه)

گمان بر اینست که کهکشان های کوچک با شمار نسبتن کم ستارگان درونشان، دارای هاله ای گسترده از ماده ی تاریکند. ولی از آن جایی که ماده ی تاریک توانایی انجام بر هم کنش گرانشی را دارد، رصد و مشاهده ی چنین کهکشان هایی، فرصتی برای آزمودن نقش مهم ماده ی تاریک در رویدادهای ادغام کهکشان ها فراهم می کند. احتمالن همین بر هم کنش باعث پیدایش فوران‌های ستاره زایی در NGC 4449 شده و بینشی وسوسه آمیز به چگونگی گرد آمدن و جفت شدن کهکشان های کوچک دوتایی در گذر زمان ارایه می دهد.

واژه نامه:
Earth - irregular - dwarf galaxy - NGC 4449 - Canes Venatici - constellation of the Hunting Dogs - Milky Way - satellite galaxy - Large Magellanic Cloud - star cluster - star forming region - tidal star stream - gravitational force - dark matter - halo

منبع: apod.nasa.gov

نخستین نگاه داون به ساختار شیمیایی وستا

* داده هایی که پس از پنج هفته پیمایش و نقشه برداری توسط فضاپیمای داون گرد آمده، نشانگر
گوناگونی و تنوع ساختار شیمیایی سیارک وستا در سراسر آن است.

بررسی هایی که از نزدیک توسط فضاپیمای داون (Dawn) متعلق به ناسا روی سیارک غول پیکر وستا در حال انجام است به پژوهشگران امکان داده برای نخستین بار به ساختار و ترکیب شیمیایی این پیش-سیاره ی کهن نگاهی بیاندازند. وستا دومین جرم بزرگ در کمربند اصلی سیارک ها بوده و از زمان شکل گیریش در بیش از 4.5 میلیارد سال پیش تاکنون دست نخورده به جا مانده است. "آشکارساز پرتو گاما و نوترون" داون (GRaND) به تعیین ساختار شیمیایی وستا و ارایه ی داده هایی تازه درباره ی چگونگی شکل گیری و تکامل این سیارک خواهد پرداخت. تام پرتیمن از بنیاد علوم سیاره ای در توسان آریزونا به همراه گروه ژئوشیمی داون، هدایت GRaND را بر عهده دارد.
این تصویر منطقه ای را درون گودال ره آسیلویا در ناحیه ی جنوبگان سیارک غول پیکر وستا نشان
می دهد. در این عکس، یک لایه ی جوان تر و تیره تر را می بینیم که از مواد پرتاب شده در برخورد
تشکیل شده. چسبیده به آن، پشته ای از مواد ته نشین شده به رنگ روشن تر دیده می شود که چند دهانه‌ی
برخوردی هم رویش به چشم می خورد. این مواد روشن تر که به نظر می رسد کهن تر هم باشند، ویژگی‌
های خطی کشیده و متقاطعی را نیز نشان می دهند. این عکس منطقه ای به گستردگی 20 کیلومتر در 20
کیلومتر را در بر گرفته.

فضاپیمای داون ناسا از ژوییه ی 2011 تاکنون در مدار وستا بوده و به گردآوری داده های علمی پرداخته است. در ماه دسامبر، این فضاپیما به پایین ترین مدارش که فاصله ی میانگینی حدود 210 کیلومتر از سطح سیارک داشت رسید (خبرش را اینجا بخوانید: داون با گردش مارپیچ وار به پایین ترین مدار رفت). قطر وستا حدود 530 کیلومتر است، تنها کمی بزرگ تر از پهنای آریزونا. داون قرار است تا 110 روز در این مدار بماند و سپس بالا رفته و با ترک وستا، به سوی مقصد بعدیش، سیاره ی کوتوله ی سرس رهسپار شود.

به گفته ی پرتیمن، GRaND در مدارهای ارتفاع پایین به آشکارسازی سیگنال های قوی نوترون و پرتو گاما می پردازد و دانشمندان با تجزیه و تحلیل این سیگنال‌ها، نقشه ای از ترکیبات شیمیایی سراسر سطح وستا تهیه خواهند کرد. پرتیمن می افزاید GRaND بر خلاف دوربین تنظیم شونده ی داون و دستگاه های طیف‌سنج نقشه بردار فروسرخ و نور دیدنی (مریی) آن، توانایی دید در شب دارد. در نتیجه به ترکیبات شیمیایی سطح های وستا در عرض های شمالی بالای سیارک که در حال حاضر در تاریکی شب قطبی فرو رفته اند نیز حساس خواهد بود.

GRaND فراوانیِ عناصر موجود در سطح سیارک، مانند هیدروژن (H)، آهن (Fe)، منیزیوم (Mg)، و سیلیس (Si) را اندازه می گیرد. این داده ها به دانشمندان کمک خواهد کرد تعیین کنند هیدروژن چگونه به سطح وستا رسیده --- برای نمونه، توسط باد خورشیدی یا به وسیله ی مواد سرشار از کربنی که به سطحش برخورد کرده و می کنند.. سنجش عناصر سنگ ساز مانند آهن، منیزیوم، و سیلیس نیز به آن ها کمک می کند از فرآیندهای آتشفشانی که به وستا شکل داده اند آگاهی یابند.

نمودار ساختمان درونی دستگاه GRaND .
پرتیمن می گوید: «پس از پنج هفته پیمایش و نقشه برداری فضاپیما در مدار کم ارتفاع، اینک گوناگونی سراسری ساختار عنصری سیارک آشکار شده.» سطح گوناگون و متنوع وستا آن را از سیارک های کوچکتر که معمولن ساختار و ترکیب یکنواختی دارند متمایز می‌سازد. وستا که فرآیندهای ژئوشیمیایی پیچیده ای را پشت سر گذارده و دارای یک هسته، گوشته، و پوسته شده، بیشتر شبیه یک سیاره ی سنگی به نظر می رسد تا یک سیارک.

مشاهدات آغازین GRaND وسوسه انگیزند ولی با این حال تفسیر آن ها نیاز به حجم بزرگ تری از داده ها و نیز انجام بررسی‌های بیشتر توسط گروه ژئوشیمی داون خواهد داشت. به زودی پس از کامل شدن نقشه برداری در مدارهای پایین، نخستین دستاوردها گزارش خواهد شد.

واژه نامه:
NASA - Dawn spacecraft - asteroid - Vesta - elemental composition - protoplanet - Gamma Ray and Neutron Detector - GRaND - Tom Prettyman - Planetary Science Institute - Geochemistry - dwarf planet - Ceres - low altitude - framing camera - visible and infrared mapping spectromete - hydrogen - H - iron - Fe - magnesium - Mg - silicon - Si - solar wind - carbon-rich material - volcanic process - core - mantle - crust - planet - Rheasilvia -

منبع: Astronomy.com

پناهگاه زمستانی در سیاره بهرام

اگر در سیاره ی بهرام (مریخ) باشید، زمستان را کجا خواهید گذراند؟
با فرا رسیدن زمستان در نیم کره ی جنوبی بهرام در ماه نوامبر، درست همین مساله برای بهرام نورد "فرصت" (Opportunity) پیش آمد: جایی برای رفتن.
کاهش میزان نوری که از خورشید به سلول های خورشیدی فرصت می رسد، به اضافه ی نیروی اضافه ای که برای گرم نگه داشتن دستگاه ها و ابزارهای آن نیاز است، می توانند به تخلیه ی باتری های این خودرو بیانجامد.
از همین رو فرصت بنا به آموزشی که به آن داده شده بود، از شیب 15 درجه ای "پناهگاه گریلی" (Greeley's Haven)، همین دامنه ی سنگی جلوی رویش که در این تصویر می بینید بالا رفت. این شیب باعث شد پنل های خورشیدی فرصت، بیشتر در برابر نور خورشید قرار بگیرند و در نتیجه توان ورودی آن افزایش یابد، و همچنین این رباتِ گردنده چشم اندازهای جالبی نیز برای کاوش به دست آورد.
در دوردست، فراتر از پناهگاه گریلی، دهانه ی پهناور اندیور یا تلاش دیده می شود، دهانه ی برخوردی کهنی که با پایان یافتن زمستان بهرامی در چند ماه دیگر، "فرصت" - اگر زنده مانده باشد- کاوش خود را در آن پی خواهد گرفت.

واژه نامه:
Mars - winter - southern hemisphere - Opportunity rover - solar panel - batteries - Greeley's Haven - Endeavour Crater

منبع: apod.nasa.gov

یک "کهکشان تاریک" چگونه دیده می شود؟

* وجود یک کهکشان کوتوله ی نادیدنی منجر به پیدایش یک نقص کوچک در حلقه ی انیشتین شده
و چیزی شبیه یک کاسه ی چینی لب پریده می سازد.

اگر می توانستیم جهان پیرامون را با عینک "ماده ی تاریک" نگاه کنیم، شاید انبوه هزاران کهکشان مینیاتوری را در اطراف مارپیچ های درخشانی که راه شیری و آندرومدا را می سازند می دیدیم. چنین عینکی وجود ندارد -- ولی به جایش یک چیز خوب دیگر داریم: تکنیکی به نام "همگرایی گرانشی" که با آن می شود نیم نگاهی به این کوتوله های تاریک انداخت و ثابت کرد که راه شیری آن چنان که ساکنان زمین می بینند تنها نیست.

ستاره شناسان بر این باورند که کهکشان ها معمولن با بلعیدن خوشه های ستاره ای کوچک تری که در نزدیکیشان است - توده‌هایی حداکثر به جرم 100 میلیون برابر جرم خورشید که به نام کهکشان های کوتوله معروفند - رشد کرده و بزرگ می شوند. بر پایه ی این نظریه، کهکشان راه شیری و دیگر کهکشان های بزرگ، باید هزاران کهکشان کوتوله همراه خود داشته باشند، ولی تاکنون تنها 30 عدد از این همراه ها در همسایگی ما دیده شده است.

پس بقیه ی کوتوله ها کجا پنهان شده اند؟ یک توضیح اینست که این کهکشان ها عمدتن از ماده ی تاریک ساخته شده اند، ماده ای اسرارآمیز و دور از دسترس که پنداشته می شود تا 83 درسد جرم موجود در کیهان را تشکیل داده ولی تمایلی به برهم کنش با ماده‌ی معمولی ندارد. سیمونا وجِتی از بنیاد فناوری ماساچوست می گوید: «آن ها سر جایشان هستند، این ما هستیم که نمی‌بینیمشان.»
اگر یک کهکشان ماده ی تاریک جلوی این کانگورو پنهان شده باشد، چنین چیزی را خواهیم دید. اثر کهکشان کوتوله ی تاریک در بالا، مانند یک فرورفتگی کوچک، یا یک شکستگی در لبه ی یک کاسه ی چینی نمایان شده
عدسی های تاب خورده
شماری از کهکشان هایی که به دور کهکشان راه شیری می‌گردند، مانند کهکشان کوتوله ی کمان (قوس)، به نظر می رسد عمدتن از ماده ی تاریک ساخته شده اند، با تنها 100 ستاره ی قابل دیدن یا کمتر. دانستن این که چند کهکشان کوتوله ی دیگر پیرامون راه شیری پنهان شده کار دشواریست. از آن دشوارتر اینست که بدانیم آیا کهکشان های دوردست هم اصلن کهکشان های ماهواره ای (satellite galaxy) تاریکی دارند یا نه. وجتی می گوید: «هنگامی که به آزمایش نظریه ها روی کهکشان راه شیری می پردازیم، در یک زمان مشخص این پرسش لازم پیش می آید که شاید راه شیری یک جای ویژه باشد (با بقیه ی کهکشان‌ها تفاوت داشته باشد). [پس] این مهم است که نظریه ها را روی کهکشان های دیگر نیز بیازماییم.»

اینک وجتی و همکارانش رد یک کهکشان کوتوله ی تاریک را یافته اند که به گرد یک کهکشان بیضی گون (بیضوی) بسیار بزرگ در فاصله ی 10 میلیارد سال نوری از زمین می گردد. این موجود نادیدنی که بخشی از یک سیستم به نام JVAS B1938+666 است، جرمی حدود 190 میلیون برابر جرم خورشید دارد و از این نظر هم اندازه ی کهکشان کوتوله ی کمان می‌باشد.

گروه پژوهشگران این کهکشان تاریک را با دیدن پیچشی که توسط گرانشش در فضا-زمان پیرامون خود ایجاد کرده بود یافتند. این شیوه (تکنیک) را "همگرایی گرانشی" می نامند. هنگامی که همدم عظیم این کوتوله از جلوی یک کهکشان دورتر گذشت، گرانش آن باعث شد کهکشانِ دورتر کشیده شده و به حلقه ای از نور تبدیل شود. این حلقه ها که معمولن به نام "حلقه های انیشتین" خوانده می شوند، تقریبن دایره هایی کامل می سازند (اینجا را بخوانید: نعل اسب انیشتین). ولی حضور یک کهکشان کوتوله ی نادیدنی منجر به پیدایش یک نقص کوچک در این حلقه می شود، چیزی شبیه یک کاسه ی چینی لب پریده - شکل بالا را ببینید.

کاملن تاریک
کریس فاسناخت، از نویسندگان این پژوهش در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، می گوید: «نکته ی عالی این روش اینست که می توانیم با بهره از آن، کهکشان های ماهواره ای که به کلی از ماده ی تاریک ساخته شده اند را بیابیم -- گرچه سخت است که از اینجا بگوییم آیا چنان کهکشانی، چندتایی ستاره نیز دارد یا نه.»

کهکشان تاریک یاد شده دومین کهکشان تاریکی است که در ورای سیستم کهکشانی خودمان یافته ایم، ولی نخستین موردی هم هست که به کوچکی همدم های شناخته شده ی راه شیری می باشد. کهکشان دیگر تنها 2.6 میلیون سال نوری از ما فاصله داشت [پس جزو سیستم کهکشانی ما بود -م] و جرمش نیز 18 برابر آن بود. وجتی می گوید: «این دو با هم به ما می گویند که داشتن کهکشان های ماهواره ای به این کوچکی چیز خاصی نیست.» به گفته ی وی، کیهان می تواند پر از کهکشان های کوچک تاریک باشد، از همین رو وی و گروهش برای اطمینان یافتن، به جستجوی خود ادامه خواهند داد. وی می گوید: «ما دو تا را پیدا کرده ایم، پس همه چیز امیدوارکننده به نظر می‌رسد.»
واژه نامه:
dark matter - glasses - spirals - Milky Way - Andromeda - gravitational lensing - dwarf galaxy - Simona Vegetti - Massachusetts Institute of Technology - Sagittarius dwarf galaxy - elliptical galaxy - JVAS B1938+666 - sun - gravity - Einstein rings - satellite galaxy - Chris Fassnacht - companion

منبع: newscientist

کشف سیاره ای که در حال بخار شدن است

* فضاپیمای کپلر ناسا یک سیاره ی سنگی فراخورشیدی به اندازه ی سیاره ی تیر یافته
که در برابر چشمان ما در حال بخار شدن است!

ستاره شناسان در سال 2003 چیزی را یافته بودند که به نظر می رسید یک سیاره ی "غول گازی" در حال تبخیر باشد، ولی اگر این کشف تازه ی KIC 12557548 تایید شود، نخستین باری خواهد بود که یک سیاره ی "سنگی" در حال تبدیل شدن به گاز یافته شده است، چیزی که نشان می دهد سیاره های بیگانه تا چه حد می توانند شگفت انگیز و غیرعادی باشند. نظریه های تحریک کننده‌ای نیز بیان شده که این کشف را سرنوشتی می دانند که پیش روی سیاره ی تیر (عطارد) خواهد بود.
ستاره شناسان در سال 2003 چیزی را یافته بودند که به نظر می رسید یک سیاره ی غول گازی در
حال تبخیر باشد، ولی این مورد تازه ی KIC 12557548 اگر واقعیت داشته باشد، نخستین سیاره ی
فراخورشیدی جامدی خواهد بود که در برابر چشمان ما در حال ناپدید شدن است.

دان فابریکی از دانشگاه کالیفرنیا، سانتاکروز می گوید: «نخستین واکنش من همراه با ناباوری بود.» وی که در این پژوهش تازه شرکت نداشت، پس از آن که خودش نیز داده ها را بررسی کرد دیدگاهش را تغییر داد، گرچه هنوز محتاط است. وی می گوید: «پس از این که چند روز در ذهن خود آن را مرور کردم، نتوانستم توضیح نظری طبیعی تری برایش بیابم.»

این تبخیر از بررسی مشاهدات تلسکوپ فضایی کپلر ناسا نتیجه گرفته شده. این مشاهدات نشان می دهند که ستاره ای به نام KIC 12557548، که اندکی کوچک تر از خورشید است، دقیقن هر 15.685 ساعت یک بار دچار کاهش نور می شود. این نشان دهنده ی وجود همدمی است که به دور آن می چرخد و مسیر مداریش از میان ما و ستاره می گذرد، در نتیجه در هر بار گردش، یک "گذر" یا ترانزیت روی می دهد. ولی بر خلاف دیگر گذرهای مشاهده شده توسط کپلر، کاهش نور در این سامانه از یک گذر تا گذر دیگر به شدت تغییر می کند.

بنا بر نتیجه گیری یک گروه به رهبری شائول راپاپورت از بنیاد فناوری ماساچوست (MIT)، بهترین توضیح برای آن اینست که این همدم، یک سیاره ی سنگی در حدود اندازه ی سیاره ی تیر است که به دلیل تابش شدید ستاره اش، در حال تصعید می باشد - یک راست به گاز تبدیل می شود.

سنگ های داغ
دوره ی مداری سیاره نشانگر آنست که فاصله ی سیاره از ستاره اش تنها 1 درسد (درصد) فاصله ی زمین تا خورشید است، که در چنین فاصله ای، دمای آن 2000 درجه ی کلوین خواهد بود. به گفته ی ایوجین چیانگ از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و یکی از اعضای گروه: «این بسیار بالاتر از دماییست که برای بخار کردن پیروکسین و الیوین - کانی هایی که معمولن سیاره های سنگی را می سازند - لازم است.»

بنابراین به گفته ی گروه، این سیاره ی در حال تصعید، گرد و خاک و بخارهای سنگی به فضا می پراکند و ابری گسترده به دور خود می سازد که با گذرش از برابر ستاره، جلوی نور آن را می گیرد. این مانند تبخیر یخ دنباله دارها توسط خورشید است که به پدید آمدن ابری از گرد و غبار به نام "گیسوی دنباله دار" می انجامد. چنانچه گروه می گویند، چه بسا این سیاره یک دم مانند دم دنباله دارها نیز داشته باشد. اندازه ی این ابر با گذشت زمان کم و زیاد می شود و همین باعث تغییر و گوناگونی میزان کاهش نور ستاره در هر بار گذر سیاره می شود. پیش از این هیچ سیاره ی سنگی در حال تبخیر دیده نشده بود ولی غول گازی چرا.

گذرهای ناقص
گروه پژوهشگران یک احتمال دیگر را نیز در نظر گرفت: شاید این گذر توسط یک سیاره ی غول پیکر با مداری تغییرپذیر انجام می گیرد. اگر چنین باشد، سیاره در برخی گذرها کاملن از جلوی ستاره می گذرد و در برخی دیگر تنها بخشی از آن جلوی نور ستاره را می گیرد. این می تواند توضیحی برای متغیر بودن میزان کاهش نور ستاره باشد. با این حال این توضیح نیازمند وجود سیاره ی دومی است که به آشفتگی در مدار سیاره ی نخست بیانجامد؛ ضمن این که چنین کششی از سوی سیاره ی دوم، باعث تغییر زمانی گذرها نیز می شود. تاکنون بازه ی زمانی میان گذرها در حد 1 در 100,000 ثابت بوده -- بسیار منظم تر از آن که با توضیح "یک سیاره ی دوم" همخوانی داشته باشد.

در عوض اگر یک سیستم ستاره ای دوتایی در آسمان بسیار نزدیک به آن ها باشد، نورش می تواند در اندازه گیری نور ستاره آلودگی ایجاد کرده و صحنه ای مانند یک "گذر" بیافریند -- ولی گروه پژوهشگران نتوانست هیچ نشانه ای از چنین سیستم دوتایی در نزدیکی ستاره ی یاد شده پیدا کند. همه ی این ها باعث شد نظریه ی "سیاره ی در حال تبخیر" به عنوان تنها توضیح مناسب و شایان ادامه ی بررسی برای گروه به جا بماند. جاناتان فورتنی از دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز، که در این پژوهش نقشی نداشت این نظریه را بسیار برانگیزاننده می داند ولی به گفته ی وی، هنوز به بررسی های بیشتری نیاز است تا بشود دیگر احتمالات را کنار گذاشت.

تیر به جوش خواهد آمد
به گفته ی گروه، این سیاره احتمالن در حدود اندازه ی سیاره ی تیر است. اگر بزرگ تر باشد، گرانشش جلوی نشت گاز و غبار از آن به سوی فضا و تشکیل یک ابر را می گیرد. ولی اگر کوچک تر باشد، آنقدر سریع بخار می شود که ما باید بتوانیم به شکل ناباورانه ای "تمام شدن" آن را در همین مرحله ببینیم. فضاپیمای کپلر به طور معمول توانایی ردیابی سیاره ای به کوچکی تیر را ندارد، زیرا کاهشی که چنین سیاره ای در نور ستاره اش پدید می آورد بسیار اندک است. اگر گروه پژوهشگران درست بگویند، تنها دلیل این که کپلر این سیاره را دیده، به خاطر وجود ابر گرد و خاک سیاره است، که بیش از خود سیاره جلوی نور ستاره را می گیرد.

با فرض این که سیاره به اندازه ی تیر باشد، تبخیر و محو شدنش تا 200 میلیون سال دیگر ادامه خواهد داشت. این شاید پیش نمایی از رویدادهایی باشد که میلیاردها سال دیگر در منظومه ی خورشیدی خودمان اتفاق خواهد افتاد، زمانی که بر پایه ی پیش بینی ها، خورشید پف کرده و به یک غول سرخ تبدیل خواهد شد. سیاره ی تیر سرانجام در خورشیدِ رو به انبساط فرو خواهد رفت، ولی اندک زمانی پیش از بلعیده شدن، شاید سطحش به جوش بیاید و ابری از گرد و غبار به دورش پدید آورد، مانند همین موردی که کپلر مشاهده کرده. چیانگ می گوید: «سیاره ی تیر ما هم زمانی وارد چنین مرحله ای می شود، ولی این دوره ای بسیار زودگذر و کوتاه خواهد بود [زیرا خیلی زود در خورشید فرو خواهد رفت -م].»

گروه پژوهشگران امیدوارند فرصتی بیابند تا به کمک تلسکوپ فضایی هابل، طیف نور ستاره را از پشت ابر سیاره بسنجند. اگر این بررسی وجود عناصر معمولی سنگ ساز، مانند سیلیس و منیزیم را نشان دهد، نظریه ی "سیاره ی تبخیرشونده" را نیرو خواهد بخشید.

واژه نامه:
Mercury - rocky planet - Dan Fabrycky - NASA - Kepler space telescope - KIC 12557548 - sun - transit - Saul Rappaport - orbital period - pyroxene - olivine - Eugene Chiang - sublime - comet - coma - tail - grazing transit - binary star - Jonathan Fortney - solar system - red giant - Hubble Space Telescope - spectrum - silicon - magnesium

منبع: newscientist

زمین یا آسمان؟

در این عکس، چه چیز بیشتر نگاه شما را به سوی خود می کشد، زمین یا آسمان؟
روی زمین، ستیغ های سنگی پارک ملی تیده (Teide) در جزیره ی تنه ریف از چزایر قناری اسپانیا در آنسوی ساحل شمال باختری آفریقا را می بینید. این چشم انداز آتشفشانی، قله های کهن جزیره را در بر دارد که گاه برای آزمایش دستگاه های نصب شده روی خودروهای بهرام نورد آینده مورد بهره قرار می گیرند. در انتهای سمت چپ، چراغ های هتلی در آن نزدیکی می‌درخشد. ابرهای توفان‌زا که در افق نمایانند، به طور دستی از میان چند نمای گوناگون برگزیده و افزوده شده اند.
اگر آسمان را به بخش هایی تقسیم کنیم، نوار عمودی کهکشان راه شیری در بخش میانی این تصویر ژرف دیده می شود. دایره ی سرخ رنگ سمت راست آن هم "حلقه ی بارنارد" است که نزدیک مرکز آن، ستارگان کمربند مشهور صورت فلکی شکارچی (جبار) به چشم می خورد.
کمی پس از گرفته شدن این عکس در شامگاهی در اوایل امسال، ابرهای توفان‌زا پهنه ی آسمان را پوشاندند و نماهای درون ساختمان ها دیگر جذابیتی بیش از نماهای بیرونی یافتند. صورت های فلکی این پهنه از آسمان در تصویر زیر نمایان شده:
واژه نامه:
Teide National Park - Tenerife Island - Canary Islands - Martian rover - Storm cloud - Milky Way Galaxy - Barnard's Loop - belt stars - constellation Orion

منبع: apod.nasa.gov

شش گوش کیوان

میخواهید باور کنید یا نکنید، این قطب شمال سیاره ی کیوان است!
روشن نیست این سامانه ی ابری شش گوشه ی غیرعادی که قطب شمال سیاره ی کیوان (زحل) را در بر گرفته چگونه پدید آمده، چگونه شکل خود را حفظ کرده، یا تا چه زمانی خواهد پایید (دوام خواهد آورد). این ابر نخستین بار به هنگام گذر فضاپیمای وویجر از کنار کیوان در دهه ی 1980 کشف شد و تاکنون هیچ کس چیزی مانند آن را در سراسر منظومه ی خورشیدی ندیده است.
پیش از این، فضاپیمای کاسینی که اینک در حال گردش به دور کیوان است تابش فروسرخ این پدیده را مشاهده کرده بود، ولی در سال 2009 به هنگام دیدار کاسینی با کیوان، این گرداب شش گوش اسرارآمیز به طور کامل و برای نخستین بار توسط نور خورشید روشن شد. 
از آن زمان تاکنون کاسینی عکس هایی به شمار کافی و در نور دیداری (مریی) از این شش گوش چرخان گرفته که توانسته ایم با آن ها یک ویدیوی دور تند (درنگ زمانی، گاه گذشت) پدید آوریم (ویدیو را اینجا ببینید). قطب سیاره در مرکز تصویر به خوبی تصویربرداری نشده بود و حذف شده.
این فیلم حرکات ابری نامنتظره ای را نشان می دهد، از جمله امواجی که از گوشه های شش ضلعی سرچشمه می گیرند. دانشمندان سیاره شنای بر ادامه ی بررسی این شگفت انگیزترین ساختار ابری تا مدتی، تردید ندارند.

واژه نامه:
North Pole - Saturn - cloud system - Voyager - Solar System - infrared - hexagonal vortex - Cassini - hexagon - time-lapse movie - Planetary scientist - cloud formation

منبع: apod.nasa.gov

خرداد آینده، رقص ناهید در برابر خورشید را از دست ندهید

* امسال تماشاگران آسمان شانس این را خواهند یافت تا یک رویداد نجومی بسیار نادر و کمیاب
را ببینند، رویدادی که تا 105 سال دیگر تکرار نخواهد شد:
گذر سایه‌مانندِ ناهید از برابر چهره ی خورشید.

در تاریخ 5 ژوئن، مسیر گردش مداری سیاره ی ناهید (زهره) درست از میان زمین و خورشید خواهد گذشت و به زبان ستاره شناسان، یک "گذر" یا "ترانزیت" روی خواهد داد. به گفته ی جی پاساکوف، رییس بخش اخترشناسی کالج ویلیامز در ویلیامزتاون ماساچوست، در طی این رویداد نادر کیهانی، ناهید با گذر از برابر قرص خورشید، مانند یک نقطه ی متحرک کوچک و سیاه با اندازه ای تنها 0.10 درسد (درصد) چهره ی خورشید دیده می شود. پاساکوف رهبری هیاتی را برای گفتگو درباره ی گذر ناهید در دویست و نوزدهمین نشست انجمن ستاره شناسی آمریکا که در روز 8 ژانویه  برگزار شد بر عهده داشت.
سه نما از گذر ناهید در برابر خورشید در سال 2004، که توسط فضاپیمای خورشیدنگر TRACE ثبت شده.
نمای بالایی در نور دیداری (مریی) است؛ نمای پایین، چپ در طول موج فرابنفش است و نمای پایین، راست
هم در فرابنفش دور

تاکنون تنها مشاهده ی شش گذر ناهید توسط بشر به ثبت رسیده؛ نخستین آن در سال 1639 بود و پنج تای بعدی در 1761، 1769، 1874، 1882، و 2004 دیده شدند. پاساکوف می گوید: «گذر امسال ناهید یک شانس منحصر به فرد برای تماشاگران آسمان است، چرا که تقریبن از همه ی مناطق پرجمعیت زمین می‌توان دستکم بخشی از آن را تماشا کرد. تازه این رویداد، آخرین رویدادی از این گونه نیز خواهد بود که تا سال 2117 می توان مشاهده کرد.»

شروع گذر را می توان در سراسر آمریکای شمالی، هاوایی، مناطق انتهای شمالی و باختری آمریکای جنوبی، نوارهای شمالی و خاوری آسیا و استرالیا و زلاند نو تماشا کرد. تماشاگران در آلاسکا، آسیا، استرالیا، بخش هایی از آفریقا و خاور اروپا نیز جاهایی به ویژه مناسب برای دیدن پایان گذر خواهند بود، زمانی که ناهید از قرص خورشید بیرون می رود.

چاک باوتر، یکی از پشتیبانان کمک به آموزش و گسترش ستاره شناسی می گوید: «گذر ناهید از هنگامی که برای بار نخست توسط انسان دیده شده الهام بخش شگفتی های عرفانی بوده، و پژوهش هایی فزاینده درباره ی تجربیات مردم عادی، بیرون از جامعه ی ستاره شناسی از این رویداد انجام شده.» باتر با کنکاش در اسناد تاریخی به بررسی چگونگی واکنش مردم در زمان گذرهای پیشین پرداخت. وی به نمونه هایی از اشعار، آهنگ ها، اپراها، و نقاشی ها که به این هم ترازی شگفت انگیز سیاره ای اختصاص داشتند دست یافت که نشانگر میزان تاثیر این گذر بر مردم سراسر جهان بود.

در آخرین گذر که در سال 2004 روی داد، مردم از راه ویدیو و اینترنت به طور گسترده ای رویداد را همراهی کردند و همگان توانستند به این تجربه ی ویژه دسترسی داشته باشند. به گفته ی باتر: «احتمالن بیشترین میزان دسترسی به این رویداد در سال 2004 از طریق اینترنت بود.» (عکسی از رویداد سال 2004 همراه با توضیح: گذر تماشایی ناهید از برابر چهره ی خورشید)

وی همه ی مخاطبانش در انجمن را به توجه به این رویداد و ترویج آن در میان مردم درون و بیرون جامعه ی ستاره شناسی فراخواند: «برای بردن این رویداد به میان مردم باید پشتیبان و مشوق داشته باشید -- کسانی که بیرون رفته و گفته های ما را به خیابان ها ببرند. گفته ها را انتشار دهید. آن ها را در میان عموم بگسترانید.»

ولی کسانی که در فکر تماشای این گذر هستند باید بدانند که انجام این کار بدون روش های رصدی زیر می تواند خطرناک باشد. این روش های پیشگیرانه همانند روش هاییست که برای مشاهده ی خورشیدگرفتگی سفارش می شود: بهره از ابزارهای ویژه ی نوری، فیلترها و یا عینک جهت محافظت چشم در برابر تابش بسیار شدید قرص خورشید. البته به گفته ی پژوهشگران، با راهکارهای پیشگیرانه ی مناسب، رویداد گذر ناهید را از دست نخواهید داد.

و چنانچه باتر می افزاید: «مثل اینست که به بالای برج سیرز رفته و از آن جا به چراغ های 150,000 خیابان در چندین مایل دورتر نگاه کنید، و بخواهید گذر حشره ای را از برابر یکی از چراغ ها تشخیص دهید. ما که جایمان را در ردیف نخست تماشا آماده کرده ایم.»

واژه نامه:
Venus - sun - olar transit - NASA - TRACE spacecraft - ultraviolet - extreme ultraviolet - orbital path - Earth - transit - Jay Pasachoff - American Astronomical Society - Chuck Bueter - solar eclipse - Sears Tower

منبع: SPACE.com

از یک انقلاب تا انقلابی دیگر!

از یک انقلاب تا انقلابی دیگر: این عکس با نوردهی شش ماهه، زمان را از 21 ژوئن (یکم تیرماه) تا 21 دسامبر (یکم دی ماه) 2011 را در خود جای داده و یک تک دیدگاه را نشان می دهد.
این تصویر نامتعارف که نام "خورشیدنگار" (solargraph) بر آن گذاشته اند، با یک دوربین سوراخ سوزنی* (pinhole camera) گرفته شده. این دوربین در واقع یک قوطی نوشیدنی است که تکه ای کاغذ عکاسی در آن گذاشته شده. این دوربین ساده که در سراسر زمان نوردهی در یک نقطه ی ثابت و رو به یک منظره قرار داده می شود، مسیر خورشید در هر روز را به صورت ردی روشن و سوخته روی کاغذ حساس عکاسی ثبت می نماید.
اینجا نقطه ای برای این کار گزیده شده که گنبدها و رادیوتلسکوپ رصدخانه ی بیقوردبری متعلق به دانشگاه هرتفوردشایر را ثبت کرده است. شکاف های تیره روی کمان های روزانه وجود ابر در آن روز را نشان می دهد، ولی خطوط پیوسته ی روشن نمایانگر روزهای باشکوه آفتابی هستند. چنانچه انتظار می رود، در ماه ژوئن (تیر) و در انقلاب تابستانی نیمکره ی شمالی، رد خورشید بلندتر است و با نزدیک شدن به انقلاب زمستانی ماه دسامبر (دی)، کم کم کوتاه تر می شود.
پاییز سال گذشته یکی از ملایم ترین پاییزهای ثبت شده در بریتانیا بود و گواه آن هم کمان های روشن پرشماریست که در بخش پایینی این عکس دیده می شود.

------------------------------------
* دوربین سوراخ سوزنی: نوعی دوربین عکاسی ساده‌ است که لنز ندارد و نور از سوراخ کوچکی وارد آن می‌شود. در این نوع دوربین‌ها عمق میدان بی‌نهایت بوده و تمام تصویر کانونی می‌شود. (منبع: ویکیپدیا)

واژه نامه:
solargraph - pinhole camera - drink can - Sun - photosensitive paper - Bayfordbury Observatory - summer solstice - winter solstice

منبع: apod.nasa.gov

حلقه ای پیرامون یک ستاره که پرسش هایی تازه پیش کشیده

* این ستاره، نه تنها به خاطر داشتن فشرده ترین حلقه ی مونوکسید کربنی که دانشمندان تاکنون دیده اند، بلکه
به خاطر میدان مغناطیسی نیرومندش و نیز این واقعیت که در مقایسه با دیگر ستارگان
هم رده اش چرخشی کند دارد، ستاره ای ویژه به شمار می رود.

اخترشناسان در اطراف ستاره ی جوان "V1052 قنطورس" (V1052 Cen) که با حدود 700 سال نوری فاصله از ما، در صورت فلکی جنوبی قنطورس قرار دارد، حلقه ای اسرارآمیز از گاز مونوکسید کربن یافته اند. این حلقه بخشی از قرص سیاره‌زایی V1052 قنطورس است و فاصله اش از آن به اندازه ی فاصله ی زمین تا خورشید می باشد. حلقه توسط تلسکوپ بسیار بزرگ آژانس فضایی اروپا کشف شده و لبه های آن به شکل یگانه و منحصر به فردی موج دار است.

مونوکسید کربن اغلب در نزدیکی ستارگان جوان یافته شده، ولی معمولن به صورت پخش و پراکنده در قرص سیاره زایی پیرامون ستاره دیده شده است. به گفته ی چارلز کاولی از دانشگاه میشیگان در آن آربور، آنچه این حلقه ی تازه را متفاوت ساخته اینست که بیشتر شبیه یک دسته طناب است تا یک بشقاب غذاخوری. کاولی می گوید: «این یافته ای هیجان انگیز است زیرا متمرکز ترین حلقه ایست که تاکنون دیده ایم و این چیزیست که نیاز به توضیح بیشتر دارد. در حال حاضر ما نمی توانیم دلیل این که این حلفه بیشتر به دسته ای طناب می ماند تا بشقاب را بفهمیم.»
برداشت یک هنرمند از ستاره ای با قرصی از گاز پیرامونش که بیشتر به طناب می ماند تا بشقاب.
به گفته ی پژوهشگران، شاید میدان های مغناطیسی آن را یک جا گرد آورده و نگه داشته باشند. یا شاید هم "سیاره های چوپانی" مهار آن را در دست دارند، مانند شماری از ماه های سیاره ی کیوان (زحل) که حلقه های مشخصی از این سیاره را اداره می کنند.

سوتلانا هابریگ از بنیاد اخترفیزیک لایبنیتز در پوتسدام آلمان می گوید: «چیزی که این ستاره را تا این حد ویژه و خاص کرده، میدان مغناطیسی بسیار نیرومند آن و نیز این حقیقت است که در مقایسه با دیگر ستارگان هم رده اش بسیار کند می چرخد.»

نخستین بار در سال 2008 بود که ویژگی های یگانه ی این ستاره توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد، و از آن زمان تاکنون به شدت مشغول بررسی آن بوده اند. برای ستاره شناسان شناخت و درک بر هم کنش میان ستارگان مرکزی، میدان های مغناطیسی آن ها، و قرص های سیاره زایی‌شان از این رو حیاتی است که با بررسی این موارد می توانند تاریخ منظومه ی خورشیدی را بازسازی نمایند، و همچنین می توانند از این راه، برآوردی از گوناگونی و تنوع منظومه های سیاره ای شناخته شده در ورای منظومه ی خودمان به دست آورند.

این یافته ی تازه بیش از این که به پرسش هایی درباره ی مراحل پایانی ستاره زایی و شکل گیری منظومه ی خورشیدی پاسخ بگوید، پرسش هایی بیشتر در این باره پیش کشیده است. کاولی می پرسد: «چرا حرکات آشفته باعث از هم گسیختن این حلقه نمی‌شود؟ این ساختار تا چه حد دوام می آورد؟ چه نیروهایی ممکن است آن را از زمانی تقریبن برابر با زمان تشکیل خود ستاره نگه داشته و حفظ کرده باشند؟» گروه پژوهشگران از این که نمونه ای بسیار خوب برای بررسی این گونه اجرام یافته هیجان زده است. به قول هابریگ: «این ستاره هدیه ایست [از سوی] طبیعت.»

واژه نامه:
planet-forming disk - Earth - Sun - ring - carbon monoxide - star - magnetic field - V1052 Cen - constellation Centaurus - Charles Cowley - shepherding planets - Saturn - planetary ring - Swetlana Hubrig - solar system - planetary system

منبع: Astronomy.com

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه