انیمیشنی از سرنوشت کهکشان راه شیری


این ویدیوی پویانمایی (انیمیشن)، برخورد میان کهکشان راه شیری خودمان و کهکشان آندرومدا را به نمایش می گذارد.
مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل نشان می دهد که این دو کهکشان که در اثر گرانش دوجانبه ی خود در حال کشیده شدن به سوی یکدیگرند، حدود 4 میلیارد سال دیگر با هم برخورد خواهند کرد. پیرامون 6 میلیارد سال دیگر (یعنی 2 میلیارد سال پس از آغاز برخورد) هم این دو کهکشان در هم ادغام شده و یک کهکشان را پدید خواهند آورد.
این ویدیو همچنین کهکشان مثلثی را نیز نشان می دهد، که وارد معرکه شده و چه بسا بعدها با زوج "راه شیری/آندرومدا" یکی بشود.

واژه نامه:
animation - Milky Way galaxy - Andromeda galaxy - Hubble Space Telescope - gravity - Triangulum galaxy

دریافت ویدیو به بزرگی 45 مگابایت - ویدیو بدون یادداشت

منبع: nasa

فانوسی به نام کیوان

سیاره ی غول گازی کیوان (زحل) که به خاطر سامانه ی حلقه های درخشان و ماه های پرشمارش پرآوازه شده، در این تصویرِ رنگ کاذبِ فضاپیمای کاسینی به نظر عجیب و ناآشنا می آید. 
در حقیقت، در این نمای موزاییکی که به وسیله ی طیف سنج نقشه بردار نور دیدنی و فروسرخ کاسینی (VIMS) گرفته شده، حلقه های مشهور سیاره چون از پهلو در عکس افتاده و همچون خطی از میانه ی تصویر گذشته‌اند، تقریبن دیده نمی شوند.
خیره کننده ترین همسنجی این تصویر در راستای خط پایانگر یا مرز میان شب و روز به چشم می خورد. 
سمت راست (سمت روز) با بازتاب نور خورشید توسط بالای ابرهای کیوان، به رنگ های آبی-سبز دیده می شود. ولی سمت چپ (سمت شب) در نبودِ نور خورشید، تابشی فانوس مانند دارد که ناشی از پرتوهای فروسرخیست که از درونِ گرم سیاره به بیرون می تابند. برخی ویژگی های سیاره در لایه های ژرف‌تر ابرهای آن، در برابر این تابش به حالت ضدنور و تیره دیده می شوند. 
این تابش فروسرخ همچنین از درون سایه ی گسترده ی حلقه های کیوان که روی نیمه ی بالایی سیاره افتاده نیز دیده می شود [تکه ی بالا، سمت راست که کمی آبی-سبز دیده می شود- م].

واژه نامه:
ring system - moon - gas giant - Saturn - false-color - Cassini spacecraft - Visual and Infrared Mapping Spectrometer - VIMS - terminator - infrared - planet - silhouette

منبع: apod.nasa.gov

لکه تیره روی سیاره زمین

اگر گفتید این لکه ی تیره روی سیاره ی زمین چیست؟
این سایه ی ماه است.
تصویری از سیاره ی زمین که اینجا می بینید، هفته ی گذشته توسط ماهواره ی MTSAT و طی یک خورشیدگرفتگی حلقوی گرفته شد. در این تصویر با رنگ های ویرایش شده، این لکه ی تیره همچون سپیدی ابرها و آبی اقیانوس ها بسیار غیرعادی می‌نماید.
ساکنان زمین که درون این لکه ی تیره قرار دارند، بخشی از خورشید را می بینند که توسط ماه پوشیده شده و از همین رو، آفتابی کمتر از معمول دریافت می کنند. این لکه ی تیره با سرعت حدود 2,000 کیلومتر در ساعت سطح زمین را پیمود و باعث شد در مدت کمتر از 2 ساعت، عده ی بسیاری، یک خورشیدِ نیمه گرفته را ببینند. (تصویر متحرک پایین را ببینید)
MTSAT در یک مدار "زمین ایست وَر" (geostationary orbit) به گرد زمین می چرخد و این عکس را از فاصله ی حدود سه برابر قطر زمین گرفته.
 تصویر متحرک از جابجایی سایه ی ماه روی سطح زمین طی خورشیدگرفتگی سال 2002
در هفته ی پیش رو، مشتاقان آسمان شاید چشم از آسمان بر ندارند، زیرا در 4 ژوئن یک ماه گرفتگی جزیی رخ می دهد و پس از آن هم در 5 ژوئن تماشاگر گذر ناهید از برابر چهره ی خورشید خواهند بود.
planet - Earth - shadow - Moon - MTSAT - annular eclipse - Sun - dark spot - geostationary orbit - partial eclipse - transit - Venus

منبع: apod.nasa.gov

دوردست ترین اقیانوس در منظومه خورشیدی

* یک روز دیگر در تریتون آغاز شده. روز سردی خواهد بود، بسیار شبیه روز پیش، و روز پیش تر و .... و همه ی روزها از هنگامی که این ماه (قمر) در مدار کنونیش به دور نپتون قرار گرفت. حتی آتشفشان های این جا هم به جای گدازه ی داغ، گازهای سرد و آب مایع فوران می کنند. ولی زیر سطح یخ زده ی آن، که دمایش به 235- در جه می رسد، چیزی ملایم تر وجود دارد: یک اقیانوس مایع.

تریتون (Triton) در نگاه نخست مانند همه ی ماه های یخی دیگر به نظر می رسد: برهوتی بدون ویژگی سطحی که به دور نپتون، بیرونی ترین سیاره ی منظومه ی خورشیدیمان می چرخد.

یک اقیانوس زیر روکش یخی تریتون؟
(تصویر بزرگ تر)
ولی این  ماه با بقیه فرق می کند، به یک دلیل: این ماه (قمر) در جهتی رو به عقب به گرد نپتون می چرخد، خلاف جهت چرخش خود نپتون. این تنها ماه بزرگ منظومه‌ی خورشیدیست که چنین رفتاری دارد. ماه ها نمی توانند از همان آغاز با حرکت "بازگشتی" (رجعی) پدید بیایند، پس تریتون می بایست ابتدا جای دیگری شکل گرفته و سپس به دام گرانش این غول گازی افتاده باشد. از این نظر بسیار شبیه پلوتو است و چه بسا هر دو از یک جا آمده باشند: لبه ی درونی کمربند کویپر، نزدیک نپتون.

فضاپیمای وویجر 2 در سال 1989 از کنار تریتون گذشت و تصاویری از سطح یخ زده ی آن به زمین فرستاد. در این عکس ها نشانه هایی از فعالیت های یخ فشانی - فوران مایعات زیر سطحی که به محض بیرون آمدن و قرار گرفتن در معرض سرمای بخش بیرونی منظومه ی خورشیدی، به سرعت یخ می زنند (cryovolcanism) دیده می شد. به این ترتیب، تریتون هم به شمار اندک دنیاهای منظومه ی خورشیدی که از نظر زمین شناختی زنده و فعالند افزوده می شود. یخ سطح آن هم بی مانند است: عمدتن از نیتروژن تشکیل شده، با بافتی شبیه پوست طالبی، و یک کلاهک قطبی از متان یخ زده.

ولی این ماه که نام تریتون را بر خود دارد (نام پیام رسان دریای بزرگ در اساطیر یونانی)، می بایست به راستی یک ویژگی دیگر هم داشته باشد: آیا اقیانوسی زیر روکش یخی آن نهفته است؟ یک همتاسازی تازه نشان می دهد که امکان چنین چیزی هست. برای دانستن دلیل آن باید نگاهی سریع به تاریخچه ی منحصر به فرد تریتون بیندازیم.

ما می دانیم که تریتون توسط نپتون به دام افتاده است. این گونه اجرامِ به دام افتاده در آغاز یک مدار بسیار کشیده دارند، ولی آن‌هایی که از نظر بزرگی به اندازه ی تریتون هستند، در اثر بر هم کنش با سیاره ی همراهشان، به سرعت به درون مداری دایره‌ای تر کشیده می شوند. این فرآیند به آزادسازی انرژی می انجامد و انرژی آزاد شده هم ماه را گرم می کند. افزایش دما نه تنها لایه ی یخ زده ی بیرونی تریتون را آب کرد بلکه هسته ی آن به قطر 1900 کیلومتر را نیز ذوب نمود. سپس [دوباره] سرد شد تا به وضعیت یخ زده ی کنونی‌اش رسید.

مدل های پیشین وجود یک اقیانوس در تریتون را پیش بینی کرده بودند، ولی آن مدل ها بسیار ساده و خام بودند. اکنون ساسواتا هیر- ماجومدر (Saswata Hier-Majumder) از دانشگاه مریلند در کالج پارک، و دانشجویش جودی گیمن یک مدل تازه و با جزییات بیشتر را پدید آورده اند که هم واپاشی رادیواکتیوِ کانی های هسته و هم بر هم کنش های مداری که می بایست به گرم شدن ماه انجامیده باشند در آن در نظر گرفته شده.

به گفته ی آنان، گرچه گرمایش ناشی از واپاشی رادیواکتیو به مراتب بزرگ تر از گرمایش ناشی از اثرات کِشندی (همان بر هم کنش های مداری) است، ولی گرمای هسته به تنهایی نمی توانست مانع از یخ بستن لایه ی بیرونی طی 4.5 میلیارد سالی که از زندگی منظومه ی خورشیدی می گذرد بشود.

به هر حال، هیر-ماجومدر و گیمن دریافتند که حتی مقدار اندکی گرمایش ناشی از نیروهای مداری هم تفاوتی بزرگ پدید می آورد چرا که بر ریشه و بنیاد یخی وارد می شود که اقیانوس زیرسطحی را پوشانده. هیر-ماجومدر می گوید: «این گرما، پتویی گرم بر روی اقیانوسِ رو به سرد شدن می اندازد.» تریتون از زمانی که مدارش تا این حد دایره ای شده که شعاع 350,000 کیلومتریش تنها تا چند کیلومتر تغییر می کند، می بایست اقیانوسی قابل توجه نیز زیر سطح یخ زده اش داشته باشد.

در این اقیانوسِ آب، مقدار بسیاری آمونیاک وجود دارد که اگر دما تا 90- درجه هم پایین برود، جلوی یخ زدن مایع را می گیرد. این اقیانوس شاید بیرونی ترین اقیانوس منظومه ی خورشیدی باشد ولی باز هم سرمایش به پای سرمای 180- درجه ای دریاچه های هیدروکربنی تیتان، ماه سیاره ی کیوان نمی رسد.
واژه نامه:
Triton - moon - Neptune - liquid water - magma - solar system - Satellite - retrograde - gas giant - Pluto - Kuiper Belt - Voyager 2 - cryovolcanism - nitrogen - polar cap - methane - Greek mythology - Saswata Hier-Majumder - Jodi Gaeman - radioactive decay - core - orbital interaction - tidal effect - ocean - ammonia - hydrocarbon - Saturn - Titan

منبع: newscientist

نگهبانان قطب شمال

چه کسی از [قطب] شمال نگاهبانی می کند؟
با توجه به عکس زیر، شاید پاسخ این پرسش درختان غول پیکر پوشیده در یخ و برف باشد.
این عکس زمستان گذشته در لاپلند کشور فنلاند گرفته شد؛ جایی که دما به زیر نقطه ی انجماد می رسد و بارش برف به راه می‌افتد. در این جا گاه نماهایی سوررئال و رویاگونه پدید می آید؛ زمانی که درختان معمولی سراپا سپیدپوش می شوند و از دید برخی همچون پاسبان های بیگانه به نظر می رسند.
در دوردست، پشت این چشم انداز نه چندان آشنای زمینی، چشم اندازی آشناتر دیده می شود: کمربند ناهید که آسمان را به دو بخش تیره در پایین و روشن از نور خورشید در بالا بخش کرده؛ در این لحظه، خورشید دارد از پشت سر عکاس بالا می آید.
البته در بهار با آب شدن یخ درختان، لاپلند چهره ای بسیار متفاوت می یابد.

در همین زمینه: * سایه زمین و کمربند ناهید 

واژه نامه:
Sentinel - Lapland - Surreal - Belt of Venus - Sun

منبع: apod.nasa.gov

همه غرق در خورشید

آیا تازگی در اندیشه ی ستاره ی مادریمان غرق شده اید؟
در تصویر بالا، خورشید را می بینیم که سمت چپ، بالایش به وسیله ی ماه گرفته شده و در همین حال، شماری از زمینیان که اندیشمندانه تماشاگر آنند نیز بخش پایینی آن را تیره کرده اند.
این چشم انداز پر از ضدنور در منطقه ی تفریحی ملی گلن کانیون نزدیک پیج در آریزونای آمریکا ثبت شده؛ جایی که در آن، محیطبانان و ستاره شناسان این رویداد شگفت انگیز را برای جمع علاقمندان توضیح می دادند. همچنین روی قرص خورشید، درست پایین و سمت راست قرص تیره ی ماه، یک دسته لکه ی خورشیدی هم به چشم می خورد.
این رویدادی هیجان انگیز بود ولی برخی آن را به عنوان یک دست گرمی برای رخداد هفته ی آینده دانستند که فرصتی دوباره جهت تعمق در خورشید خواهد بود: یک خورشیدگرفتگی جزیی بسیار کمیاب تر و این بار توسط سیاره ی ناهید.
در همین زمینه: * غروب هلال خورشید 

واژه نامه:
Sun - Moon - Glenn Canyon National Recreational Area - sunspot - partial eclipse - planet - Venus

منبع: apod.nasa.gov

دیگر چیزی از ناهید نمانده!

ناهید (زهره) همچنان به خورشید نزدیک و نزدیک تر می شود تا بر پایه‌ی پیش بینی های بسیار، روز 5-6 ژوئن از برابر آن بگذرد. در این حال، سمت شبِ این دومین سیاره ی منظومه ی خورشیدی در حال قرار گرفتن رو به زمین می باشد. اگر با تلسکوپ به آن نگاه کنید، خواهید دید که تنها هلالی باریک و در حال محو شدن از آن باقی مانده.

پیت لارنس از سلسی انگلستان این عکس را در نور گسترده ی روز 26 ماه مِی گرفت. وی می گوید: «ما امروز در این بخش از انگلستان آسمانی صاف و زیبا داشتیم، به همین دلیل من با بهره از هوای عالی، ناهید را پیش از غروب آفتاب در آسمان پیدا کردم. این سیاره ی زیبا که در راه گذر تاریخیش در 5/6 ژوئن است، اکنون به حالت هلالی کمتر از 4 درجه رسیده.» یک عکس دیگر را اینجا ببینید.

هلال ناهید می تواند به زودی تبدیل به یک حلقه شود. گاه، زمانی که فاصله ی ناهید از خورشید تنها به چند درجه  می رسد، هلالش آنقدر دایره ای می شود که دو نوکش به هم می رسند و یک حلقه ی کامل می‌سازند. (عکس پایین را ببینید)

 این پدیده در اثر پراکندگی نور خورشید توسط ذرات موجود در لایه های بالایی جو ناهید ایجاد می شود. دیدن این پدیده بسیار دشوار است و اغلب تنها عکاسان نجومی "کمربند مشکی" می توانند از آن عکس بگیرند.
Venus - sun - transit - planet - Earth - crescent - Pete Lawrence

منبع: spaceweather

تعیین وزن سیارک ها از فاصله چند میلیون کیلومتری

* یکی از دانشمندان ناسا توانست با سنجش مدار یک سیارک، بزرگی آن، ویژگی های گرمایی و نیروی پس زنی پیشراننده ی آن، چگالی کُپه ایش را از فاصله ی چند میلیون مایلی اندازه بگیرد.

یکی از دانشمندان آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا (JPL) در پاسادنای کالیفرنیا به گونه ای دقیق، جرم یک سیارک نزدیک زمین را از فاصله ی چند میلیون مایلی محاسبه کرد. این روش اندازه گیری که هم ارز کیهانی "guess your weight" است، توسط استیو چسلی از دفتر برنامه ی اجرام نزدیک زمین که در JPL قرار دارد، با بهره از داده های به دست آمده از این سه دستگاه ناسا انجام گرفت: رادار منظومه ی خورشیدی گلدستون در بیابان کالیفرنیا، تلسکوپ فضایی مدارگرد اسپیتزر، و رصدخانه ی آرسیبو در پورتوریکو که توسط ناسا پشتیبانی می شود.
تصویر رایانه ای سیارک 1999 RQ36 که از داده های به دست آمده توسط رصدخانه ی آرسیبو، تحت پشتیبانی ناسا پدید آمده. (تصویر در اندازه های بزرگ تر)
چسلی این یافته هایش را در نشست سال 2012 سیارک ها، دنباله دارها، و شهاب ها که یکشنبه ی گذشته در نیگاتای ژاپن برگزار شد ارایه کرد. وی برای تعیین جرم سیارک، نخست می بایست مدار آن و هر چیز که می توانست بر آن مدار اثر بگذارد، مانند اجرام همسایه اش در فضا و هر گونه نیروی پس زنی که خود سیارک می تواند تولید کند (هر چند اندک) را مشخص می کرد.

چسلی با به هم پیوستن رصدهای بی نهایت دقیقی که توسط ستاره شناس، مایکل نولان در سپتامبر 2011 در رصدخانه ی آرسیبو انجام شده بود با رصدهای راداری آرسیبو و گلدستون در سال های 1999 و 2005، و اثرات گرانشی خورشید، ماه، سیاره ها و دیگر سیارک ها توانست میزان انحراف سیارک از مدار پیش بینی شده اش را اندازه بگیرد. وی دریافت که سیارک 1999 RQ36* در 12 سال گذشته، حدود 160 کیلومتر یا 110 مایل از مدل ریاضیش منحرف شده است. تنها توضیح منطقی برای این تغییر مدار این بود که خود سیارک نیروی پس زنی پیشراننده ای تولید می کند که در حوزه ی سنگ های آسمانی به نام اثر یارکوفسکی شناخته می شود.

اثر یارکوفسکی به نام مهندس روسی سده ی 19 نامیده شده که برای نخستین بار این اندیشه را مطرح کرد که اجرام سنگی و کوچک فضایی می توانند با گذشت دوره های طولانی زمان، در اثر یک فشار اندک به اندازه ی چشمگیری از مدارهای خود منحرف شوند. به باور وی این فشار اندک زمانی پدید می آید که سنگ آسمانی نور خورشید را جذب می کند و سپس این انرژی را به صورت گرما باز می گسیلد. سنجش این پدیده (اثر) دشوار است زیرا بی اندازه خُرد و کوچک می باشد.

چسلی می گوید: «نیروی یارکوفسکی سیارک 1999 RQ36 در بیشینه ی مدارش - نزدیک ترین نقطه به خورشید- تنها به حدود نیم اونس می رسد، به اندازه ی وزن سه حبه ی انگور. وقتی بحث از نیروی سه حبه انگور بر چیزی به جرم میلیون ها تُن می‌شود، برای اندازه گیری هر گونه تغییرات مداری نیاز به دقتی بالا در زمانی دراز داریم. خوشبختانه رصدخانه ی آرسیبو طی دوازده سال داده های راداری بسیار خوبی گرد آورده و ما توانستیم آن ها را ببینیم.»

تکه ی پایانی پازل را هم جاش اِمری از دانشگاه تنسی، ناکسویل فراهم کرده بود. وی در سال 2007 از تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا برای بررسی ویژگی های گرمایی این سنگ آسمانی کمک گرفته و توانسته بود با اندازه گیری تابش فروسرخ 1999 RQ36، دماهای این جرم را به دست آورد. وی از این راه موفق شد دمایی را تعیین کند که در آن دما، سیارک با لایه ای از مواد نرم و نارسانا پوشیده می شود و عاملی کلیدی برای پدیده ی یارکوفسکی به شمار می آید.
تصویر راداری سیارک 1999 RQ36 که توسط آنتن شبکه ی ژرفای فضای ناسا در گلدستون به دست آمده. (تصویر در اندازه های بزرگ تر با توضیح بیشتر)
با مشخص شدن مدار، اندازه، ویژگی های گرمایی، و نیروی پیشران (اثر یارکوفسکی) سیارک، چلزی توانست معادله ای برای یافتن "X" بنویسد و چگالی کُپه ای آن (bulk density) را به دست بیاورد. چسلی می گوید: «وزن سیارک 1999 RQ36 حدود 60 میلیون تن است، ولی چیزی حدود نیم کیلومتر پهنا دارد. این بدان معناست که چگالیش تقریبن هم اندازه ی چگالی آب است. پس به احتمال بسیار توده ای متخلخل از آمیزه ی سنگ و غبار می باشد.»

ناسا علاقه ی ویژه ای به سیارک 1999 RQ36 داشته و آن را یکی از هدف های ماموریت OSIRIS-REx (سرچشمه ها، تعبیرهای طیفی، شناسایی منابع، کاوشگر سنگپوشه) قرار داده است. OSIRIS-REx که قرار است در سال 2016 به فضا پرتاب شود، با OSIRIS-REx دیدار خواهد کرد، نمونه هایی از آن خواهد برداشت و به زمین باز خواهد گشت.
-------------------------------------------------
1999 RQ36) تو این عنوان، 1999 باید پیش از RQ36 بیاد ولی ظاهرن بلاگر فارسی وارونه نشونش میده.

واژه نامه:
asteroid - orbit - thermal property - propulsive force - NASA - space rock - bulk density - Jet Propulsion Laboratory - Steve Chesley - JPL - Near-Earth Object Program Office - Goldstone Solar System Radar - Spitzer Space telescope - Arecibo Observatory - Comet - Meteor - Michael Nolan - radar - sun - moon - planet - Yarkovsky effect - 1999 RQ36 - Josh Emery - OSIRIS-REx - Origins, Spectral Interpretation, Resource Identification, Security, Regolith Explorer - Earth - Deep Space Network

منبع: nasa

سیاره تیر را در این نماها پیدا کنید

آیا می توانید در این چهار نما، سیاره ی تیر (عطارد) را پیدا کنید؟
در سال 2003، حدود 5 ساعت طول کشید تا از دید زمین و نزدیک زمین، قرص کوچک و ریز سیاره ی تیر- درونی ترین سیاره‌ی منظومه ی خورشیدی- از برابر قرص غول پیکر خورشید بگذرد. برای بینندگان ساکن اروپا، آفریقا، آسیا، یا استرالیا، در تمام مدت گذر (ترانزیت) خورشید بالای افق بود و البته بی شک برای فضاپیمای سوهو (SOHO) که همیشه خیره به خورشید است نیز "افق" هیچ معنایی ندارد.
در این چهار تصویر که توسط دوربین فضاپیمای سوهو و در طول موج نهایت فرابنفش ثبت شده، سیاره ی تیر به صورت نقطه‌ای تیره و در حال رد شدن از چپ به راست چهره ی خورشید (تصویر بالا به پایین) دیده می شود. رنگ های نمایشی این چهار تصویر نشانگر طول موج های گوناگون در نهایتِ فرابنفش است که مناطق بالای سطح قابل دیدن خورشید را می نمایانند. اگر برای یافتن سیاره ی تیر در این عکس ها مشکلی داشتید اینجا را بکلیکید.
این گذر، نخستین مورد از 14 گذر سیاره ی تیر بود که در سده ی 21 روی خواهند داد. با این حال، هفته ی آینده رویدادی بسیار کمیاب تر -که البته دیدنش آسان تر است- رخ خواهد داد: گذر ناهید از برابر خورشید. [بخوانید: گذر تاریخی ناهید؛ رویدادی که "ما" دیگر هرگز نخواهیم دید.]

واژه نامه:
Mercury - solar system - plane - solar disk - Earth - Sun - transit - SOHO - extreme ultraviolet - false-color - wavelength - Venus

منبع: apod.nasa.gov

نیمرخ یک کهکشان مارپیچی

این چشم انداز واضح کیهانی، NGC 891 را نشان می دهد. این کهکشان مارپیچی حدود 100 هزار سال نوری گستردگی دارد و از دید ما تقریبن درست از لبه دیده می شود. در حقیقت ما NGC 891 را که با حدود 30 میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی زن به زنجیر کشیده (آندرومدا) جای دارد، بسیار همانند کهکشان راه شیری خودمان می بینیم.
در نگاه نخست، صفحه ی کهکشانی تخت و نازک آن به چشم می خورد با یک برآمدگی مرکزی (کوژی) که توسط مناطقی از غبار تیره و کدر از میان به دو نیم شده است. در این تصویر ترکیبی همچنین خوشه های ستارگان جوان و آبی رنگ و مناطق ستاره زایی با رنگ نمادین و مشخصه‌شان، یعنی صورتی آشکار شده.
و چیزی که به گونه ای چشمگیر در نمای از لبه ی NGC 891 دیده می شود، رشته های غبار است که از بالا و پایین خط مرکزی بیرون زده اند و تا صدها سال نوری ادامه دارند. این غبارها احتمالن توسط انفجارهای ابرنواختری یا فعالیت های شدید ستاره زایی از صفحه ی کهکشان بیرون زده اند.
کهکشان های محو و کم نور همسایه را نیز می توان نزدیک صفحه ی کهکشان مشاهده کرد.

واژه نامه:
NGC 891 - spiral galaxy - edge-on - perspective - constellation Andromeda - Milky Way - galactic disk - central bulge - star cluster - star forming region - supernova

همین تصویر در اندازه ی بزرگ- بزرگ تر
منبع: apod.nasa.gov

گذر تاریخی ناهید؛ رویدادی که "ما" دیگر هرگز نخواهیم دید

* 5 ژوئن 2012، ناهید از برابر چهره ی خورشید خواهد گذشت و نمایی تیره از خود پدید خواهد آورد که احتمالن هیچ یک از ساکنان امروز زمین دیگر هرگز آن را نخواهند دید.

این رویداد تا دسامبر 2117 دیگر تکرار نخواهد شد. در 5 ژوئن 2012، ناهید در رخدادی که هم از نظر تاریخی و هم از نظر رصدی باارزش است از برابر چهره ی خورشید خواهد گذشت. بهترین جاها برای تماشای آن در جنوب اقیانوسیه است ولی نیازی به سفر نیست. این پدیده در هفت قاره دیده می شود. در آمریکا می توان آن را نزدیک غروب آفتاب مشاهده کرد.
دریافت ویدیو به بزرگی 18.6 مگابایت

گذر ناهید (زهره) بسیار نادر و کمیاب است. این رویداد به صورت جفت گذرهایی (دو گذر پیاپی) رخ می دهد و فاصله ی هر "جفت" با "جفت" دیگر هم بیش از 100 سال است. گذر تیرماه امسال، دومین گذر از جفت گذر 2004-2012 می باشد و دیگر تا سال 2117 تکرار نخواهد شد. خوشبختانه این رویداد به گونه ی گسترده ای قابل دیدن است. تماشاگران هفت قاره، حتی باریکه ای از جنوبگان، در موقعیتی برای دیدن آن قرار خواهند داشت.

گذر دوگانه: ایستگاه فضایی بین المللی و ناهید در
8 ژوئن 2004
این گذر تقریبن 7 ساعت به درازا می کشد و آغازش از ساعت 3:09 به وقت روز اقیانوس آرام (22:09 به هنگام جهانی) پنجم ماه ژوئن [17 خرداد، از ساعت 2:40 تا 9:20 به وقت ایران] خواهد بود. زمان آن برای تماشاگران میانه ی اقیانوسیه مناسب خواهد بود زیرا در آن مناطق به هنگام گذر ناهید، خورشید بالای سر تماشاگران است. در ایالات متحده ی آمریکا گذر در بهترین حالتش نزدیک غروب آفتاب رخ می دهد که آن هم زمان خوبی است. عکاسان خلاق و نوآور با عکس گرفتن از خورشید ورم کرده ای که قرصِ گِرد ناهید آن را "سوراخ کرده"، روز کاری خوبی را خواهند گذراند.

هشدار: به خورشید خیره نشوید. ناهید کمتر از آن چهره ی خورشید را می پوشاند که بتواند جلوی درخشش کور کننده اش را بگیرد. می توانید به جای نگاه کردن مستقیم به خورشید، از برخی شیوه های پرتوافکنی و یا از فیلترهای خورشیدی بهره ببرید. یک عینک جوشکاری #14 گزینه ی خوبیست. باشگاه های ستاره شناسیِ بسیاری تلسکوپ‌های خورشیدی برای مشاهده ی این رویداد در اختیار دارند؛ برای جزییات بیشتر با باشگاه نزدیکتان تماس بگیرید.

نخستین بار در سده ی 18 میلادی بود که گذرهای ناهید در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت. در آن روزها، اندازه ی منظومه‌ی خورشیدی یکی از بزرگ ترین اسرار دانش بود. فاصله ی نسبی سیاره ها شناخته شده بود ولی فاصله ی قطعی و مطلق آن ها نه. چند مایل راه باید پیموده شود تا به دنیایی دیگر (سیاره ای دیگر) رسید؟ در آن روزگار پاسخ این پرسش یک راز بود همان گونه که امروزه سرشت انرژی تاریک یک راز است.

از نگاه ستاره شناس، ادموند هالی، ناهید کلید پاسخ به این پرسش بود. وی دریافت که با مشاهده ی گذر ناهید از نقاطی با فاصله ی زیاد روی زمین و با بهره از اصول اختلاف منظر، می توان فاصله ی زمین تا ناهید را به دست آورد (تصویر روبرو).

این پیشنهاد، دانشمندان را برای برپایی و تدارک اردوهایی در گوشه و کنار دنیا جهت تماشای جفت گذرهای دهه ی 1760 برانگیخت. کاوشگر بزرگ جیمز کوک، خود ماموریت یافت تا برای تماشای یکی از گذرها راهی تاهیتی شود، جایی که برای اروپاییان سده ی 18 همانقدر بیگانه بود که شاید ماه یا سیاره ی بهرام برای ما امروزی ها باشد. برخی تاریخ نگاران این تلاش بین المللی را "برنامه ی آپولوی سده ی 18" نامیده اند.

با بازبینی گذشته، این آزمایش در رده ی چیزهایی جای می گیرد که بهتر از آن چیزی که واقعن هستند به نظر می آیند. هوای بد، نورشناسی و ابزار اپتیکی قدیمی، طبیعت محو و کُرکی جو ناهید و عوامل دیگر باعث می شد رصدگران آن روزگار نتوانند داده‌های موردنیاز را گرد آورند. برای زمان مناسب یک گذر می بایست تا اختراع عکاسی که در سده ی پس از سفر جیمز کوک روی داد منتظر می ماند. در سال های پایانی 1800، ستاره شناسانی که به دوربین مجهز شده بودند، سرانجام توانستند اندازه های منظومه ی خورشیدی را به شیوه ی پیشنهادی ادموند هالی به دست آورند.

گذر امسال دومین مورد از جفت گذرهایی با فاصله ی 8 ساله است. در ژوئن سال 2004 با نزدیک شدن ناهید به خورشید، پیش بینی ها و چشمداشت ها برای گذر آن [از پیش] بالا بود. هیچ یک از زندگان آن سال در عمرشان گذر ناهید را با چشم خود ندیده بودند، و نقاشی های کشیده شده با دست یا عکس های بدکیفیت سده های پیشین به ندرت می توانست آن ها را آماده ی چیزی که قرار بود روی دهد بکند. تلسکوپ های پیشرفته ی خورشیدی [در سال 2004] نماهایی بی سابقه از جو ناهید بر پس زمینه ای از چهره ی آتشین خورشید ثبت نمودند. آن ها ناهید را در حال گذشتن از تاج شبح گونه ی خورشید و لغزیدن از روی رشته های مغناطیسی غول پیکری که به راحتی می توانستند سیاره را یکجا ببلعند تماشا کردند. [در این زمینه: گذر تماشایی ناهید از برابر چهره خورشید]

اکنون دوربین ها و تلسکوپ های خورشیدی پیشرفته تر شده اند و تماشای گذر ناهید از سال 2004 نیز بهتر خواهد بود. افزون بر آن، رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) هم آماده ی تماشای آنست. SDO تصاویری با کیفیت تصاویر هابل از این رویداد کمیاب ثبت خواهد کرد.
نمودار نقشه ی جهان با مشخص کردن مناطقی که توانایی دیدن گذر ناهید در 5-6 ژوئن 2012 را دارند. تصویر بزرگ تر با توضیحات بیشتر
Venus - sun - silhouette - Transit - welder's glass - solar system - dark energy - Edmund Halley - Earth - parallax - James Cook - Tahiti - Moon - Mars - Apollo program - Solar System - solar telescope - corona - magnetic filament - planet - NASA - Solar Dynamics Observatory - SDO - Hubble - International Space Station .

منبع: nasa

عقرب سرخ و آبی

ابرهای گرد و غبار کیهانی جلوی نور ستارگان پس زمینه را می گیرند ولی همچنین نور ستارگان دور و برشان را نیز باز می‌تابانند. این ابرهای (سحابی های) غبارآلود بازتابی بیشتر به رنگ آبی دیده می شوند زیرا ستارگان پرنور تمایل پرتوافکنی شدید در محدوده ی آبی طیف نور دیدنی (مریی) را دارند و غبار میان ستاره ای نیز نور آبی را شدیدتر از نور سرخ می پراکند.

نمونه های دوست داشتنی از این دست، سحابی های بازتابی تُنُک و آبی رنگ نزدیک ستارگان داغ و پرنور پی و دلتای کژدم (بالا-چپ و پایین-راست) است که در این نمای تلسکوپیِ آسمان، گرفته شده از سر صورت فلکی کژدم (عقرب) دیده می شوند.
البته سحابی های نشری با رنگ متضاد سرخ نیز در اثر پرتوهای پرانرژی ستارگان داغ پدید آمده اند. فوتون های نور فرابنفش اتم‌های هیدروژن درون ابرهای میان ستاره ای را می یوند (یونیده می کند) و با بازپس گیری الکترون های از دست رفته، خط طیف نشری هیدروژن آلفا با رنگ ویژه و مشخصه ی سرخ را پدید می آورد [این تصویر را ببینید].

این سحابی ها در دومین نگارش کاتالوگ شارپلس، به نام های Sh2-1 (چپ، با سحابی های بازتابی VdB 99) و Sh2-7 به ثبت رسیده اند. فاصله ی این سحابی ها از زمین، حدود 600 سال نوری است و گستردگی این میدان دید در این فاصله، حدود 40 سال نوری می باشد.

در همین زمینه: * قلب العقرب در میان ابرهایش 

واژه نامه:
visible spectrum - interstellar dust - reflection nebula - Pi Scorpii - Delta Scorpii - constellation Scorpius - emission nebula - Ultraviolet - photon - hydrogen atom - hydrogen alpha - emission line - electron - Sharpless Catalog - Sh2-1 - VdB 99 - Sh2-7

منبع: apod.nasa.gov

بحران ماده تاریک فرونشست!

* ماه پیش مقاله ای با عنوان : «ضربه ای جدی به نظریه های "ماده تاریک"» در این وبلاگ خواندید.
بررسی دوباره ی دستاوردها نشان می دهد که آن ضربه چندان هم "جدی" نبوده!!

علاقمندان ماده ی تاریک می توانند آسوده باشند. مقاله ای که ماه پیش منتشر شد، با بیان این ادعا که فضای همسایگی ما تهی از ماده ی فراگونه ی موردنیاز برای یک پارچه نگهداشتن کهکشان است، همه را شگفت زده ساخت. ولی یک بازپژوهش (تحقیق دوباره) نشان می دهد که ماده ی تاریک همیشه در این فضا وجود داشته و دارد.

ماده ی تاریک دور و برمان جایش امن است
ماده ی تاریک ماده ای اسرارآمیز و نادیدنی است که تا 83 درصد ماده ی موجود در کیهان را تشکیل می دهد. این ماده مسئول یکپارچه نگهداشتن کهکشان ها و از هم نگسیختن آن ها با وجود سرعت چرخش بالایشان است. و نیز این ماده به ما در فهمیدنِ چگونگی شکل گیری ساختارهای کیهان کمک کرده است.

بر پایه ی رایج ترین نظریه ها، ماده ی تاریک ذره ای [تاکنون] غیر قابل آشکارسازی است به نام ویمپ (WIMP، ذرات سنگین با برهم کنش ضعیف) که از بر هم کنش با ماده ی معمولی از راه همه ی نیروها به جز نیروی گرانشی می پرهیزد.

ولی چندین آشکارساز زیرزمینی که چشم به راه این ویمپ ها بوده اند تاکنون دست خالی مانده یا نتایج متناقضی را نشان داده‌اند. اگر کهکشان تا این حد سرشار از ماده ی تاریک است، پس چرا این ماده تاکنون خود را نشان نداده؟ 

در ماه آوریل، به نظر رسید گروهی به رهبری کریستین مونی-بیدین از دانشگاه کونسپسیون شیلی راه حلی یافته اند: "ویمپ ها در واقع این دور و بر وجود ندارند". این گروه، جابجایی بیش از 400 ستاره را در فضای 13,000 سال نوری از زمین دنبال کردند تا برآوردی از جرم ماده - هم تاریک و هم دیدنی- در فضای همسایگی خورشید به دست آورند. بنا بر نتیجه ای که در پایان به دست آوردند، مقدار جرم یافته شده تنها می توانست با ماده ی دیدنی و بدون نیاز به ماده ی تاریک توضیح داده شود.

ولی به گفته ی جو بووی و اسکات ترماین از بنیاد مطالعات پیشرفته در پرینستون نیوجرسی، این گروه دانشمندان یک خطای کوچک و طریف داشتند.

مونی-بیدین و همکارانش برای این که دریابند چه مقدار کشش از سوی ستارگان دیگر و ماده ی تاریکِ مجاور بر ستارگان وارد می شود، ستارگانی را در نظر گرفتند که در مدارشان، بسیار بالاتر یا بسیار پایین از صفحه ی اصلی روشن کهکشان می رفتند، و نیز سرعتی را در نظر گرفتند که ستارگان با آن سرعت به گرد مرکز کهکشان می چرخیدند. آن ها چنین فرض کردند که ستارگان هر چقدر به هسته ی کهکشان نزدیک یا از آن دور شوند سرعتشان تغییری نمی کند. مشاهدات توده های گرد و غبار نشان داده که این فرض برای ستارگان جوانی که درون صفحه ی کهکشان و عمدتن در دایره هایی تقریبن کامل می چرخند درست است.

ولی بووی می گوید ستارگانی که بسیار بالاتر یا بسیار پایین تر از صفحه ی کهکشان می روند نمی توانند مدارهای دایره ای داشته باشند. تنها ستارگانی که به چنین ارتفاع هایی می رسند، ستارگانیند که توسط ماده ی موجود در بازوهای مارپیچی کهکشان پرتاب شده و وارد مدارهایی به شدت بیضی گون شده اند. این بدان معناست که سرعت آن ها در همه ی فاصله ها از مرکز کهکشان یکسان نیست. بووی و ترماین دریافتند که به طور میانگین، سرعت های چرخش آن ها می بایست کمتر از چیزی باشد که مونی-بیدین و همکارانش پنداشته (فرض کرده) بودند.

بووی می گوید: «آن ها [مونی-بیدین و گروهش] با فرض این که این ستارگان در هر فاصله ای که از مرکز کهکشان باشند با یک سرعت می چرخند، مقدار کل ماده در فضای همسایه ی خورشید را کمتر برآورد کردند و نتیجه گرفتند که هیچ جایی در این بین برای ماده ی تاریک وجود ندارد.» بووی و ترماین دوباره داده ها را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که مقدار ماده ی تاریک در همسایگی خورشید با پیش بینی های قبلی همخوانی دارد: هر چه باشد، شاید کمی بیش از آن چه پیشتر می پنداشتیم دور و برمان را ماده ی تاریک گرفته.

چنان چه بووی می گوید این هم بدان معناست که "چشم انداز آشکارسازی ماده ی تاریک روی زمین خوب است": «ما اکنون مطمئنیم که چگالی ماده ی تاریک نزدیکمان چیزیست که فیزیکدانان تجربی ذرات از مدت ها پیش هنگام اجرای آزمایش هایشان فرض کرده بودند.» مونی-بیدین می گوید از مقاله آگاه بود ولی تا زمانی که به طور دقیق بررسیش نکرد، حاضر نشد بر آن یادداشتی بنویسد. این مقاله در نشریه ی اخترفیزیک منتشر شده است.

البته باورمندان راستین ماده ی تاریک هرگز واقعن نگران نشدند. دن هوپر از آزمایشگاه فرمی در باتاویای ایلینویز از همان آغاز به مقاله ی نخست مشکوک بود. وی می گوید: «برای کنار گذاشتن نظریه ی دیرپای وجود مقدار زیادی ماده ی تاریک در فضای نزدیک، می بایست شواهد بسیار نیرومندی ارایه شود.»

واژه نامه:
dark matter - WIMP - weakly interacting massive particle - ordinary matter - gravity - Christian Moni-Bidin - Earth - Jo Bovy - Scott Tremaine - Institute for Advanced Study - Milky Way galaxy - star - galactic centre - galactic disc - circular orbit - spiral arm - elliptical orbit - solar neighbourhood - sun - experimental particle physicist - Dan Hooper - Fermilab

منبع: newscientist

اژدها رهسپار ایستگاه می شود

این "اژدهای آتشین دَم" توانایی پرواز هم دارد.
ویدیویی که اینجا می بینید، روز گذشته ثبت شده و موشک فالکون 9 متعلق به شرکت SpaceX را نشان می دهد که با کلاهکی که در واقع همان فضاپیمای دراگون (اژدها) است، از کیپ کاناورال در فلوریدای آمریکا به هوا بر می خیزد.
دریافت ویدیو به بزرگی 7.1 مگابایت
اهمیت این پرواز پیروزمندانه تنها به این خاطر نبود که نشان داد یک شرکت خصوصی توانایی فراهم آوردن و رساندن آذوقه و محموله به ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) را دارد، بلکه به این دلیل هم بود که ثابت کرد پروازهای فضایی دیگر تنها کار دولت های بزرگ و با کمک از بودجه ی عمومی نیست.
اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، فضاپیمای روباتیک دراگون در پایان این هفته کنار ایستگاه فضایی پهلو خواهد گرفت. طی دو هفته ی آینده، خدمه ی ماموریت 31 ایستگاه فضایی بارهای دراگون را خالی خواهند کرد و دوباره آن را با تجهیزات علمیِ کارکرده خواهند انباشت. در عرض حدود سه هفته هم بازوی روباتیک ISS این اژدها را از ایستگاه جدا نموده و آن را به جایی منتقل خواهد کرد که بتواند موشک هایش را روشن کند.
انتظار می رود کپسول دراگون اندکی پس از ورودش به جو زمین، چترهای نجاتش را باز کرده، در آب های اقیانوس آرام نزدیک ساحل کالیفرنیا فرود آمده و سپس از آب گرفته شود.

در همین زمینه: 

واژه نامه:
SpaceX - Falcon 9 - Dragon spacecraft - Cape Canaveral - private company - International Space Station - ISS - Expedition 31 - robotic arm - parachute - Pacific Ocean .

منبع: apod.nasa.gov

معمای تپ اختری که ناپدید شد

* صحنه ی جرم: 1600 سال نوری دورتر از زمین و در صورت فلکی کشتیدُم
* قربانی: تپ اختر رادیویی J0737-3039B

تپ اختر B تا پنج سال صادقانه برای گروهی از اخترشناسان که آن را به کمک رادیوتلسکوپ های زمینی تماشا می کردند چشمک زده بود. این ستاره یک کشف ویژه بود: بر خلاف همه ی تپ اختران دیگری که تاکنون دیده شده اند، این یکی در یک مدار نزدیک با تپ اختر دیگری قرار گرفته و با آن یک سامانه ی دوتایی (سیستم دوتایی) ساخته بود. این دو با هم آزمایشگاهی دقیق برای آزمودن نظریه ی نسبیت عام انیشتین پدید آورده و ابزاری شده بودند برای دیدن جزییات رفتار تپ اخترها (پولسارها).

ولی در ماه مارس 2008، تپ اختر B در تاریکی فرو رفت. مائورا مک لافلین از دانشگاه وست ویرجینیا در مورگان تاون می‌گوید: «ما دیگر به هیچ وجه نتواستیم این تپ اختر را ببینیم و آشکار کنیم. این نخستین بار بود که می دیدیم یک تپ اختر ناپدید می شود.»
تپ اختر J0737-3039 و ستاره نوترونی همدمش

ولی در این داستان پلیسی کیهانی مجرمی وجود نداشت. کسی تپ اختر "ب" را خاموش نکرده بود: تنها از دیده ها پنهان شده بود.

J0737-3039A/B، نخستین سامانه ی تپ اختر دوتایی، در سال 2003 به وسیله ی رادیوتلسکوپ پارکز در استرالیا کشف شد. تپ اختر آ هر 23 هزارم ثانیه یک بار به دور محور خود می چرخد. تپ اختر ب کندتر است و هر 2.8 ثانیه یک بار به گرد محورش می چرخد. تپ اختر ب هر 2.4 ساعت یک بار از برابر همدمش می گذرد و میدان مغناطیسی نیرومندش جلوی پرتوهای تپ اختر آ را تا حدود 30 ثانیه می‌گیرد.

این واقعیت که پرتوی هر تپ اختر برای رسیدن به زمین، باید سر راهش از تپ اختر دیگر بگذرد، آزمونی دقیق و تمیز برای نظریه ی نسبیت عام، مبنی بر این که جرم باعث خمیدگی فضازمان می شود فراهم کرد. اگر فضازمان را همچون ورقه ای در نظر بگیریم، جسم پرجرمی مانند یک تپ اختر، همچون توپ سنگینی خواهد بود که روی این ورقه قرار گرفته و یک گودی بر روی آن پدید آورده. این بدان معناست که تپ های (پالس های) تپ اختر آ می بایست با رد شدن از [کنار] تپ اختر ب چند میلیونیم ثانیه دیرتر از زمان معمول به ما برسند - و همین گونه هم می شد. به گفته ی مک لافلین، داده های به دست آمده تا 99.99 درصد با پیش بینی های انیشتین همخوانی دارد.

وی می گوید: «ما می توانیم ببینیم که نور یک تپ اختر به هنگام گذر از درون چاه گرانشی تپ اختر دیگر خم می شود. واقعن تمیز و درست بود. ما ثابت کردیم که یکی از این اجرام فضازمان را خمانده است (خم کرده است).»

تپ اخترهای گرفتی [تپ اخترهایی که جلوی نور یکدیگر را می گیرند] همچنین آزمونی برای "حرکت پیشاینده یا تقدیمی" فراهم می کنند که بنا بر آن، محور چرخش تپ اخترها می بایست به هنگام چرخش آنان، مانند یک فرفره جابجا شود. رنه برتون که در آن زمان یک دانشجوی کارشناسی در دانشگاه مک گیل مونترآل کانادا بود، به همراه همکارانش نور 63 گرفتگی در طول چهار سال که توسط تلسکوپ گرین بنک در وست ویرجینیا گرد آمده بود را مورد سنجش قرار دادند. آن ها این سنجش ها را با یک مدل ترکیب کردند تا شکل میدان مغناطیسی تپ اختر ب را از این راه برآورد نمایند. بدین وسیله توانستند راستا و جهت محور چرخش آن را تعیین کنند. (ویدیوی پایین را ببینید)

این پژوهش از جمله ی نخستین بررسی هایی بود که طی آن ها، حرکت تقدیمی در یک سامانه ی اخترفیزیکی واقعی مشاهده شد - یک پیروزی دیگر برای نسبیت عام. پژوهش نشان داد که در طی چهار سال، محور تپ اختر با آهنگی کمی کمتر از 5 درجه در سال می چرخد. در طول 75 سال، باریکه ی پرتوهای تپ اختر یک دایره ی کامل خواهد چرخید.

مک لافلین می گوید: «این ثابت می کند که حرکت تقدیمی یک پدیده ی واقعی است - چنین چیزی به راستی روی می دهد.» ولی شوربختانه، حرکت تقدیمی تپ اختر ب بدین معناست که این تپ اختر با چرخشش از دید زمین پیدا و پنهان می شود. چنانچه مک لافلین می گوید: «این تپ اختر از زمانی که آن را یافتیم کم نورتر و کم نورتر و کم نورتر شد. تا این که چند سال پیش دیگر به کلی توانایی ردیابی آن را از دست دادیم.»

اخترشناسان در گرین بنک هنوز هم ماهی یک بار با امید بازگشت احتمالی تپ اختر ب آن نقطه را بررسی می کنند. از آن جایی که چرخش این تپ اختر همیشگی است، باریکه ی پرتوهایش باید برگردد. بسته به شکل باریکه، می تواند تا همین سال 2014 برگردد و یا دیرتر، تا سال 2030.
ولی جایی برای خوشبینی هست. این واقعیت که دستکم یک سامانه ی تپ اختر دوتایی وجود دارد که در حال حاضر خود را به شکل یک سامانه ی تپ اختر- نوترونی نشان می دهد بدین معناست که چه بسا سامانه های تپ اختر دوتایی بسیاری در جاهای دیگر وجود داشته باشد - بنا بر یک بررسی تازه به رهبری گروه مک لافلین، تنها در کهکشان خودمان هزاران سامانه از این دست می تواند وجود داشته باشد.

وی می گوید: «به چشمداشت ما، تپ اخترهای بسیاری مانند تپ اختر ب در جاهای دیگر وجود دارد که باریکه ی پرتوهایشان از خط دید ما بیرون رفته و باز می گردد.»

در همین زمینه:

واژه نامه:
constellation Puppis - radio pulsar - J0737-3039B - radio telescope - Earth - pulsar - Einstein - general relativity - Maura McLaughlin - J0737-3039A/B - double-pulsar system - Parkes Radio Telescope - spacetime - spin precession - axe - Rene Breton - magnetic field - pulsar-neutron star system

منبع: newscientist

پلی میان دو خوشه کهکشانی

* این رشته ی درخشان دو خوشه ی کهکشانی را به هم می پیوندد که به همراه یک خوشه ی سوم به یک دیگر برخورد خواهند کرد و یکی از بزرگ ترین ابرخوشه های کهکشانی گیتی را پدید خواهند آورند.

رصدخانه ی فضایی هرشل یک رشته ی غول آسای کهکشانی یافته که از درخشش میلیاردها ستاره ی تازه، برافروخته شده است. این رشته دو خوشه ی کهکشانی را به هم پیوند می دهد؛ دو خوشه ای که به همراه یک خوشه ی سوم، [سرانجام] به هم برخورد خواهند کرد و یکی از بزرگ ترین ابرخوشه های کهکشانی کیهان را به وجود خواهند آورد.

این رشته نخستین ساختار از این گونه است که در یک دوره ی مهم و بحرانی از ساختاربندی کیهانی دیده می شود؛ دوره ای که در آن، مجموعه های غول آسا از کهکشان ها به نام "ابرخوشه ها" شروع به شکل گیری می کنند. این پل برافروخته ی کهکشانی فرصتی یگانه برای بررسی چگونگی رشد کهکشان ها و ادغام آن ها برای ساختن ابرخوشه ها در اختیار ستاره شناسان می گذارد.
رصدخانه ی فضایی هرشل یک رشته ی غول پیکر پر از کهکشان
یافته که از میلیاردها ستاره ی نوزاد برافروخته شده است. این رشته
دو خوشه ی کهکشانی را به هم می پیوندد که به همراه یک خوشه ی
سوم، تا چند میلیارد سال دیگر به هم برخورد خواهند کرد و یکی از
بزرگ ترین ابرخوشه های کیهان را پدید خواهند آورد.

کریستن کاپن از دانشگاه مک گیل کانادا می گوید: «ما از بابت این رشته ی کهکشانی هیجان زده ایم زیرا فکر می کنیم ستاره‌زایی شدیدی که در کهکشان های آن دیده می شود، به دسته شدن کهکشان ها و پدید آمدن ابرخوشه ی پیرامونش ربط دارد.»

جیم گیچ از دانشگاه مک گیل نیز می گوید: «این پل درخشان ستاره زایی نگاهی آنی در اختیار ما می گذارد که ببینیم فرگشت و تکامل ساختارهای کیهانی در مقیاس های بسیار بزرگ چگونه بر تکامل تک تک کهکشان های درون آن ساختار اثر می‌گذارد.»

این رشته ی میان کهکشانی که صدها کهکشان را به هم می‌پیوندد، پهنایی به اندازه ی 8 میلیون سال نوری دارد و دو تا از سه خوشه را به هم پیوند داده که یک ابرخوشه به نام RCS2319 را پدید آورده اند. این ابرخوشه ی در حال پیدایش یک جرم دوردست فوق العاده کمیاب است که نورش 7 میلیارد سال در راه بوده تا به ما برسد.

RCS2319 موضوع یک پیمایش رصدی عظیم به رهبری تریسی وب و گروهش در دانشگاه مک گیل است. رصدهای پیشین در نور دیدنی (مریی) و پرتو ایکس هسته های خوشه را نمایان کرده و به وجود یک رشته اشاره کرده بود. ولی تا زمانی که ستاره شناسان، هرشل را رو به سوی این منطقه از آسمان نشانه نرفتند، فعالیت شدید ستاره زایی درون رشته آشکار نشد. بیشترِ کنش‌های ستاره زایی که در روزگار آغازین کیهان انجام می شده توسط گرد و غبار از چشم ما پنهان شده ولی تلسکوپ هایی مانند هرشل می توانند تابش فروسرخ این گرد و غبار که توسط ستارگان نوزاد گرم شده را آشکار کنند.

میزان پرتوی فروسرخ نشان می دهد که کهکشان های درون این رشته، هر سال به اندازه ی 1,000 برابر جرم خورشید، ستاره تولید می کنند. مقایسه کنید با کهکشان راه شیری خودمان که هر سال حدود یک جرم خورشیدی ستاره ی تازه می سازد.

پژوهشگران آهنگ بالا و آتشین ستاره زایی در این رشته را به این واقعیت ربط دادند که کهکشان های درون رشته زیر فشار گرانش، در حال خرد شدن و تبدیل شدن به حجم کیهانی کوچک تری می باشند. به گفته ی گیچ: «میزان بالایی از اندرکنش ها و ادغام ها میان این کهکشان ها می تواند باعث آشفتگی ذخایر گازی کهکشان ها شده و فوران های ستاره زایی به پا کند.»

ستاره شناسان با بررسی این رشته خواهند توانست این موضوع بنیادی را مورد کاوش قرار دهند که آیا نقش "طبیعت" در برابر "طبیعت" در روند زندگی یک کهکشان اهمیت بیشتری دارد یا نه. گیچ می پرسد: «آیا روند تکامل یک کهکشان تحت تاثیر ویژگی‌های ذاتی آن، مانند جرم کلی آنست یا که این محیط های کیهانیِ در مقیاس بزرگ تر هستند که عمدتن چگونگی رشد و تغییرات آن ها را تعیین می کنند؟ نقش محیط در اثر گذاشتن بر فرگشت کهکشان ها یکی از پرسش های کلیدی اخترفیزیک نوین است.»

کهکشان های درون رشته ی RCS2319 سرانجام به سوی مرکز ابرخوشه ی در حال ظهور خواهند کوچید. به گمان اخترشناسان، RCS2319 طی 7 تا 8 میلیارد سال آینده همانند ابرخوشه های غول پیکری به نظر خواهد رسید که در فضای نزدیک خودمان وجود دارند، مانند خوشه ی همسایه مان، خوشه ی گیسو یا کُما. این خوشه های پیشرفته سرشار از کهکشان های بیضی گون "سرخ و مرده" هستند که هر یک به جای ستارگان جوان، ستارگانی پیر و سرخ فام دارند.

گیچ می گوید: «سرنوشت کهکشان های درون RCS2319 که ما اکنون آن ها را در حال فوران ستاره زایی می بینیم اینست که در چنگال گرانشی یکی از بزرگ ترین ساختارهای کیهان تبدیل به کهکشان هایی مرده شوند. ما آن ها را در حال گذراندن یکی از مهم ترین گام های تکاملیشان تماشا می کنیم.»
واژه نامه:
Herschel Space Observatory - filament - clusters of galaxies - galaxy supercluster - star formation - Kristen Coppin - bridge - Jim Geach - RCS2319 - Tracy Webb - X-ray - infrared - Sun - Milky Way Galaxy - galactic evolution - modern astrophysics - Coma cluster - elliptical galaxy

منبع: astronomy.com

برخورد نزدیک با دیون، ماه یخی کیوان

آن چیست که در آن سوی دیون دیده می شود؟
فضاپیمای روباتیک کاسینی سال گذشته به هنگام گذشتن از نزدیک ترین فاصله از دیون یا دیونه، ماه سیاره ی کیوان، این عکس با دامنه ی گسترده ای از رنگ ها را گرفت که در آن، دیون، حلقه های کیوان، و دو ماه کوچک اپیمدئوس و پرومته (پرومتئوس) دیده می شوند.
در تصویر بالا بخشی از سطح پر از دهانه ی برخوردی و سفید همچون برفِ دیونِ 1,100 کیلومتری، نازکی حلقه های کیوان (زحل)، و تیرگی نسبی ماه کوچک تر، اپیمدئوس، را می توان مشاهده کرد. کاسینی به هنگام گرفتن این عکس تنها 100,000 کیلومتر با دیون، این ماه یخی بزرگ فاصله داشت.
از جمله رویدادهایی که کاسینی در آینده و در ادامه ی کاوش هایش از کیوان و ماه هایش تجربه خواهد کرد، رد شدنِ فردا از کنار تیتان است و عکس گرفتن از زمینِ دوردست در ماه ژوئن، هنگامی که از پشت کیوان رد می شود.

در همین زمینه:

واژه نامه:
Dione - Saturn - Cassini spacecraft - Saturn's rings - Epimetheus - Prometheus - Titan - Earth

منبع: apod.nasa.gov

خورشیدگرفتگی امروز از دیدِ بخشی از ساکنان زمین

چه بر سر این خورشیدِ در حال غروب آمده؟
دچار خورشیدگرفتگی شده!
در اوایل سال 2009، ماه بخشی از خورشید را بر فراز مناطقی از آفریقا، استرالیا، و آسیا پوشاند. این عکس که از همین خورشیدگرفتگی ثبت شده، مربوط به دیوار دریایی مرکز خرید آسیا (Mall of Asia seawall) است و یک خورشید نیمه گرفته را در حال غروب در پس افق خلیج مانیل در فیلیپین نشان می دهد. پایه های اسکله به حالت ضدنور و تیره در پس زمینه ی عکس دیده می شوند.
عکس های جالب و هنری بسیارِ دیگری از تنها خورشیدگرفتگی حلقوی آن سال توسط پیگیران خورشیدگرفتگی و آن دسته از مشتاقان آسمان که در موقعیت خوبی قرار داشتند گرفته شد، از جمله فیلم ها، آرایه های پدید آمده توسط سایه ی نور خورشید و نیز حلقه های آتش.
امروز هم دوباره بخش هایی از خورشید به مدت کوتاهی توسط ماه پوشانده می شود و باز هم از دید برخی، خورشید گرفتگی به صورت جزیی (پاره ای) غروب خواهد کرد.
با این حال نوار کوچکی از زمین در معرض پدیده ی شگفت انگیز حلقه ی آتش قرار خواهد گرفت. از دید ساکنان درون این نوار، قرص ماه به طور کامل توسط نور درخشان خورشید که کمی از آن بزرگ تر خواهد بود در بر گرفته می شود.

در همین زمینه:
واژه نامه:
Partial Eclipse - Sun - eclipse Mall of Asia - seawall - Manila Bay - silhouette - annular solar eclipse - ring of fire - Moon - setting Sun - Earth

منبع: apod.nasa.gov

فردا خورشید حلقه ای از آتش می شود

فردا، 20 می، سایه ی ماه از روی سطح سیاره ی زمین خواهد گذشت.
از آن جایی که اندازه ی ظاهری ماه در حال حاضر کوچک تر از آنست که بتواند همه ی قرص خورشید را بپوشاند، ساکنان درون نوار سایه - به پهنای 240 تا 300 کیلومتر- خواهند توانست تماشاگر یک خورشیدگرفتگی حلقوی باشند.
مسیر این سایه در یک بازه ی زمانی 3.5 ساعته، رو به شرق و از جنوب چین آغاز می شود، شمال اقیانوس آرام را در می نوردد و به آمریکای شمالی می رسد. در آمریکای شمالی هم ساحل باختری ایالات متحده در اورگان جنوبی و شمال کالیفرنیا را خواهد پیمود. در طول این مسیر نواری، شهروندان توکیو تنها 10 کیلومتر از شمال خط میانه ی نوار فاصله خواهند داشت.
البته یک خورشیدگرفتگی پاره ای (جزیی) هم در بخش های بزرگ تری از شمال آمریکا، اقیانوسیه و خاور آسیا دیده خواهد.
این نمای تلسکوپی که به گونه ای بی خطر فیلتر شده، طی خورشیدگرفتگی حلقوی 15 ژانویه ی 2010 از شهر کانیاکوماری در انتهای جنوبی هندوستان گرفته شده است.

در همین زمینه:

واژه نامه:
Moon - shadow - planet - Earth - annular solar eclipse - apparent size - Sun - partial eclipse

منبع: apod.nasa.gov

طبیعت چگونه ستاره می سازد؟

* دانشمندان اکنون شواهدی در دست دارند که نشان می دهد پراکندگی یا توزیع جرم ستارگان در واقع
بستگی به محیط شکل گیری آن ها دارد.

گروهی از ستاره شناسان دانشگاه بن آلمان با بهره از پیشرفته ترین شبیه سازی های رایانه ای به نخستین شواهدی دست یافته اند که نشان می دهد شیوه ی شکل گیری ستارگان بستگی به محیط ستاره زایی آنان دارد.

باور بر اینست که ستارگان در فضای میان ستاره ای و از دل ابرهای تیره ی گاز و غبار به دنیا می آیند. انتظار می رود ویژگی‌های آن ها بستگی به شرایط محیط غبارآلود تولدشان داشته باشد، همان گونه که دما و ساختار ابرهای زمین تعیین می کنند که آیا بارش نم نم خواهیم داشت یا باران با قطره های درشت یا ریز، و یا تگرگ. در برابر آن، آنچه تا این زمان به گونه ای نامنتظره دیده شده اینست که ستارگان هم به همان شیوه ی ابر و باران ساخته می شوند. پاول کروپا از دانشگاه آلمان می گوید: «جایگاه های ستاره زایی همان مناطق بد آب و هوای کهکشانند، و روند تشکیل ستاره نیز در یک همانندی بسیار خشن، مانند چگالیدن قطره های باران در این محیط ها است.»

تصویر تلسکوپ فضایی هابل از خوشه ی ستاره ای بزرگ R136
در ابر بزرگ ماژلان. R136 یک جایگاه بالقوه برای ساخته شدن
ستارگانی سنگین تر از آن چه در مناطق "معمولی" ستاره زایی
امروزین دیده می شود می باشد.
اکنون این گروه دانشمندان شواهدی در دست دارند که نشان می‌دهد توزیع جرم ستارگان در حفیفت بستگی به محیط شکل گیریشان دارد. میکل مارکس از دانشگاه آلمان می گوید: «شگفت این که ما این شواهد را نه از مناطقی جوان که ستاره زایی در آن ها در حال انجام است، بلکه از رده ای از اجرام بسیار کهنسال به نام خوشه های ستاره ای کروی به دست آوردیم. شمار ستارگان دیده شده ی کم جرم تر از خورشید در خوشه های کروی، در تضاد با ساختار آن هاست.»

خوشه های کروی توده های بزرگ از هزاران ستاره، پیرامون کهکشان راه شیریند. روند ستاره زایی در این خوشه ها میلیاردها سال پیش به پایان رسیده است. مارکس می گوید: «با وجود این، ما با کمک شبیه سازی هایمان دریافتیم که پیوند میان ستاره زایی و محیط تولد می تواند با بررسی فرآیندی درک شود که در دوره‌های بسیار آغازین زندگی هر خوشه رخ می دهد. فرآیندی به نام "پس زنی ته مانده ی گاز".»

هنگامی که روند شکل گیری یک ستاره کامل می شود، ستاره شروع به تابش می کند و سرانجام پرتوهای تابیده از خوشه ی ستارگان نوزاد به سرعت، گازی که از آن به دنیا آمده اند را پس می زند و بیرون می راند. پس از آن، این منطقه ی ستاره زایی [همان غبار ستاره زایی] فرو می پاشد و ستارگانی با جرم های گوناگون پشت سر خود به جا می گذارد. کروپا می گوید: «این فرآیند به گسترش و انبساط توده ی کلی ستارگان می انجامد که به همراهش، شماری از ستارگان خوشه در اثر گرانش کهکشان جوان راه شیری از خوشه جدا می شوند. هر چه گاز سریع تر پس زده شود، گسترش توده هم شدیدتر می شود و ستارگان بیشتری از خوشه جدا می شوند. نشانه های این فرآیند را هنوز هم در توزیع های جرمی امروزین می توان دید.» این بدان معناست که با رصدهای دقیق از جمعیت های کنونی ستارگان در خوشه های کروی می شود محتوای آغازین ستاره ای آن ها را بازسازی نمود.

این اخترشناسان دریافتند که خوشه های کروی می بایست نسبت به مناطق ستاره زایی تنهایی که امروزه می بینیم، با شمار بسیار بیشتری از ستارگان سنگین به وجود آمده باشند. مارکس می گوید: «اگر این گونه نبود، جایی که یک خوشه ی کروی از دلش به دنیا آمده به سرعت کافی از بین نمی رفت و گسترش و انبساطی که در پی تولد ستارگان به وجود می آید بسیار ضعیف تر از آن می شد که بتواند ستارگان زیادی را از خوشه براند. اگر چنین چیزی روی داده بود، پراکندگی جرمی ستارگان که امروزه می دیدیم کاملن متفاوت بود.» اختلاف شمار ستارگان سنگینِ ساخته شده در خوشه های کروی که بستگی به شرایط ابر دارد، در واقع با چشمداشت های نظری همخوان و سازگار است.

بر پایه ی نتایج به دست آمده، تفاوت در محتوای آغازین ستاره ای تنها هنگامی دیده می شود که شرایط موجود در منطقه ی ستاره‌زایی در مقایسه با آنچه امروز می بینیم بسیار سخت بوده. به گفته ی مارکس: «ما چنین محیط های سخت و خشنی را در زمان کنونی نمی بینیم، ولی حدود 12 میلیارد سال پیش، زمانی که خوشه های کروی در حال شکل گیری بودند، این شرایط می توانسته بسیار عادی هم بوده باشد.» بر پایه ی دستاورد این دانشمندان، همین امروزه هم در جاهای گوناگون کهکشان راه شیری، ستارگان به همین شیوه و با همین دامنه ی طیف جرمی ساخته می شوند.

کروپا نیز می گوید: «ما شاید با این پژوهشمان از گوناگونی های سیستماتیکی که دیرزمانی بود برای فرآیندهای ستاره زایی انتظار می رفت پرده برداشته باشیم.» ستاره شناسان بن آلمان اینک در نظر دارند با شبیه سازی های بیشتر، تاثیر این گوناگونی ها را بر روی فرگشت بلندمدت خوشه های ستاره ای کروی بررسی کنند.

واژه نامه:
state-of-the-art - computer simulation - Star - interstellar space - Earth - rain - droplet - hail - star formation - raindrop - Pavel Kroupa - globular star cluster - Michael Marks - Sun - galaxy - Milky Way -residual-gas expulsion - star-forming region - Hubble Space Telescope - R136- Large Magellanic Cloud

منبع: astronomy.com

کهکشان همسایه

کهکشان آندرومدا با تنها 2.5 میلیون سال نوری فاصله، به عنوان یک کهکشان بزرگ، در واقع دیوار به دیوار راه شیری خودمان قرا دارد.
این نمای باشکوه از این کهکشان مارپیچیِ بسیار نزدیک و به گستردگی حدود 260,000 سال نوری، در محدوده ی فرابنفش است و تلسکوپ ماهواره ی کاوشگر فرگشت کهکشانی (GALEX) برای تهیه اش 11 میدان تصویری گوناگون از آن ثبت نموده.
در حالی که بازوهای کهکشان آندرومدا (یا M31) در محدوده ی نور دیدنی آشکار و نمایانند، ولی از دید فرابنفش GALEX بیشتر شبیه حلقه هایی از ستارگان سنگین و داغ و جوان دیده می شوند. مناطقی از ستاره زایی های شدید در این حلقه ها وجود دارد که نشان می دهد این حلقه ها شواهدی از برخورد آندرومدا با همسایه ی کوچک ترش، کهکشان بیضی گون M32 در 200 میلیون سال پیش هستند.
کهکشان بزرگ آندرومدا و راه شیری خودمان دو عضو اصلی گروه محلی کهکشان ها می باشند.
واژه نامه:
GALEX - Andromeda Galaxy - Galaxy Evolution Explorer - spiral galaxy - ultraviolet - spiral arm - M31 - elliptical galaxy - M32 - Milky Way - local galaxy group

منبع: apod.nasa.gov

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه