* عکس های تازه و شگفت انگیزی که کاوشگر کاسینی ناسا -که در حال گردش به دور کیوان است- گرفته، نمایی کوتاه و سرگیجه آور از درون یک توفان هیولاگونه در قطب شمال این سیاره ی حلقه دار را پیش چشم ما می آورد.
در این تصویر با پردازش رنگی که ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲ توسط
فضاپیمای کاسینی ناسا گرفته شد، گردباد اسرارآمیز شمال
کیوان، یک توفان گسترده ی شش گوش-مانند به چشم می خورد.
به گفته ی دانشمندان ماموریت کاسینی، این فضاپیما عکس های تماشایی این توفان کیوان را دیروز (۲۵ نوامبر) گرفت و در همان روز هم به زمین فرستاد. این عکس ها یک توفان چرخان را نشان می دهند که یادآور توفند سندی است که به تازگی سیاره ی خودمان را در هم نوردید.
این توفان در یک گرداب ابری شش گوشه ی شگفت انگیز واقع در قطب شمال کیوان جای دارد که نخستین بار در آغاز دهه ی ۱۹۸۰ توسط کاوشگر وویجر دیده شد، و از آن زمان تاکنون هم فضاپیمای کاسینی آن را از نزدیک تر مورد بررسی قرار داده. گمان می رود این ویژگی شگفت آور شش ضلعی که تقریبن ۲۵۰۰۰ کیلومتر پهنا دارد، در اثر جریان یک رودباد که جو این سیاره را در می نوردد پدید آمده باشد.
دانشمندان فضاپیمای کاسینی در به روز رسانی آنلاین خبرها گفتند: «جابجایی های تازه ی کاسینی به درون مدارهای نزدیک تر به سیاره، به دانشمندان سرپرست آن دیدگاهی سرگیجه آور از مناطق قطبی کیوان داده است. و چیزی که در برابر چشمان حیرت زده ی ما نمایان شد این بود: ابرهای توفانی چرخان و گردابی چرخنده در مرکز شش گوش پرآوازه ی قطب شمال کیوان.»
توفان هایی مانند این در بسیاری از سیاره های منظومه ی خورشیدی، از جمله کیوان پدیده هایی رایجند. به نوشته ی دانشمندان: «این پدیده ها همانند چیزی هستند که کاسینی چند سال پیش در قطب جنوب کیوان یافت.»
کاسینی، نخستین فضاپیماییست که به گرد کیوان می چرخد. این فضاپیما در سال ۱۹۹۷ به فضا پرتاب شد و در ژوییه ی ۲۰۰۴ به این غول گازی رسید. این کاوشگر تاکنون بیش از ۶.۱ میلیارد کیلومتر را پیموده و شماری از کشف های بزرگ و مهم را درباره ی منظومه ی کیوان انجام داده است، از جمله آن که پرده از وجود دریاچه های هیدروکربنی بر روی تیتان، ماه کیوان و آبفشان های روی سطح انسلادوس، ماه دیگر آن برداشته است.
دانشمندان این ماموریت نوشتند: «هشت سال و نیم از ماموریت تاریخ ساز ما به گرد سیاره ی حلقه دار گذشته و ما همچنان از رونمایی پدیده های تازه و ظاهرن بی پایان این سیاره در شگفتیم.»
---------------------------------------------- توضیح سایت apod ناسا در این باره:
در قطب شمال سیاره ی کیوان چه خبر است؟ گردشاری از ابرهای شگفت انگیز و پیچیده ی چرخان در جریانست.
هفته ی گذشته فضاپیمای روباتیک کاسینی که در مداری به گرد کیوان می چرخد، از مرکز این چرخند با جزییاتی بی سابقه عکس گرفت. این ابرها در مرکز سامانه ی ابری شش گوشه ی شگفت انگیزی جای دارند که قطب شمال کیوان را در بر گرفته.
شمالگان کیوان چند سال است که به سمت نور خورشید چرخیده. کاسینی تنها می توانست عکس هایی در محدوده ی فروسرخ از مناطقی که پیش از این در سایه بودند بگیرد.
تصویر بالا یک عکس خام و بدون پردازش است و دارد آماده می شود تا در سال ۲۰۱۳ منتشر شود. به تازگی با به هم پیوست چندین عکس مشابه دیگر که از همین منطقه گرفته شده، ویدیویی ساخته اند.
ابرهای گاز و غبار کیهانی در سرتاسر این تصویر موزاییکی باشکوه که یک میدان ۱۲ در ۱۲ درجه را در دل صورت فلکی بلندپرواز ماکیان در بر دارد شناورند. این چشم انداز مشترکِ آسمان، از پیوند و همگذاری داده های تصویری پهن باند و باریک باند موجود در پالت تلسکوپ هابل درست شده و زیر مرکز آن، نزدیک لبه ی سمت چپ، ستاره ی ابرغول داغ و پرنور دِنِب (رِدِف) به چشم می خورد.
دنب، ستاره ی آلفای صورت فلکی ماکیان (دجاجه، قو) بالاترین ستاره ی پیکره ی آسمانی چلیپا (صلیب شمالی) است و در این تصویر، کنار یک سحابی تاریک شمالی به نام گونی زغال دیده می شود. زیر دنب دو سحابی آشنایآمریکای شمالی (NGC ۷۰۰۰) و پلیکان (IC ۵۰۷۰) جای دارند.
ستاره ی صدر (گامای ماکیان)، ابرغول دیگریست که نزدیک مرکز این میدان و درست بالای بال های درخشان سحابی پروانه دیده می شود. بالاتر، سمت راست، سحابی جمع و جورتر هلال به چشم می خورد و در پایان هم سحابی گل لاله را نزدیک بالای عکس می بینیم.
دوریِ بیشتر این ابرهای پیچیده و زیبا از زمین، نزدیک به ۲ هزار سال نوری است. همگی این ها به همراه خورشید، درون یکی از بازوهای مارپیچی کهکشان راه شیری به نام بازوی شکارچی (جبار) جای دارند.
واژه نامه:
constellation Cygnus - broad band - narrow band - Hubble palette - supergiant - Deneb - Alpha star - Northern Cross - asterism - Northern Coal Sack - North America - Pelican - NGC 7000 - IC 5070 - Sadr - Gamma Cygni - Butterfly Nebula - Crescent Nebula - Tulip Nebula - Sun - Orion spiral arm - Milky Way galaxy
* وقت آن رسیده که سیاره ی تیر را هم به فهرست جاهایی که در آن ها می توانید اسکیت روی یخ کنید بیفزایید.
* یکی از فضاپیماهای ناسا ذخایر گسترده ای از آب یخزده را بر روی نزدیک ترین سیاره به خورشید پیدا کرد و شک و گمان های چند دهه را به واقعیت تبدیل نمود.
* این یخ ها در برخی جاها با مواد سطح پیرامون مخلوط شده اند.
رنگ سرخ نشانگر مناطقی از قطب شمال سیاره ی تیر است که در همه ی عکس هایی که مسنجر تاکنون گرفته، در سایه قرار دارند. پوشش تصویر، و نقشه ی سایه ها نزدیک قطب ناقص است. عکس ذخیره های قطبی که توسط رادار روی زمین گرفته شده به رنگ زرد دیده می شود و تصویر پس زمینه هم موزاییکی از عکس های مسنجر است. این مقایسه نشان می دهد که همه ی ذخیره های قطبی که رادار زمینی عکسشان را گرفته در جاهایی قرار دارند که همیشه سایه گیر است، چیزی که عکس های مسنجر آن را تایید کرد. این عکس در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۲ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
دمای سطح سیاره ی تیر (عطارد) به ۴۲۷ درجه ی سانتیگراد هم می رسد، ولی فضاپیمای مسنجر ناسا پیرامون قطب شمال آن، در مناطقی که همیشه از گرمای خورشید در امانست، آمیزه ای از آب یخزده و شاید مواد آلی یافته است. نشانه های توده های بزرگ یخ را می توان از عرض جغرافیایی ۸۵ درجه به بالا، رو به قطب شمال سیاره دید، به همراه ذخیره های کوچک تری که تا ۶۵ درجه ی شمال هم پراکنده اند.
به گفته ی گرگوری نیومان، یکی از دانشمندان دستگاه های مسنجر در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا در گرین بلت مریلند، این کشف آنقدر فریبنده و اغوا کننده است که ناسا می خواهد تا چند ماه آینده - زمانی که زاویه ی خورشید اجازه دهد- رصدهای مسنجر را به سوی آن مناطق هدایت کند تا بتواند به دید بهتری از آن نواحی دست یابد. نیومان می گوید: «هرگاه فضاپیما اجازه دهد، عملیاتمان رو به شمال را آغاز خواهیم کرد.» نیومان نویسنده ی اصلی یکی از سه مقاله ی سیاره ی تیر است که در شماره ی آنلاین ۲۹ نوامبر نشریه ی ساینس منتشر شد.
پژوهشگران همچنین بر این باورند که قطب جنوب این سیاره هم یخ دارد، ولی مدار مسنجر تاکنون به آن ها اجازه نداده که سنجش های گسترده و فراگیری روی آن نواحی انجام دهند. مسنجر در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ که سوختش به پایان برسد و گرانش خورشید و تیر، حرکتش را به هم بریزد، با گردش مارپیچ وار به سیاره نزدیک تر خواهد شد. این به پژوهشگران اجازه خواهد داد از فاصله ی نزدیک تری به یخ ها نگاه کنند و حجم و اندازه ی آن ها را دریابند.
همانندی با ماه
پیشینه ی گمانه زنی درباره ی آب یخزده روی سیاره ی تیر به بیش از ۲۰ سال می رسد.
در سال ۱۹۹۱، ستاره شناسان از روی زمین سیگنال های راداری به تیر فرستادند و نتایجی را دریافت کردند که نشان می داد آب یخ زده می تواند بر روی هر دو قطب این سیاره وجود داشته باشد. سنجش هایی که در سال ۱۹۹۹ با بهره از باریکه های پرتوی ریزموج پرقدرت تر گسیلیده از رصدخانه ی آرسیبو در پورتوریکو انجام شد، این دستاورد را نیرو بخشید. تصاویر راداریای که آرایه ی رادیوتلسکوپی بسیار بزرگ نیومکزیکو دریافت کرد هم مناطق سفیدرنگی را نشان می داد که پژوهشگران با دیدنشان به وجود آب یخزده گمان بردند.
ولی برای داشتن دید نزدیک تر، نیاز به یک فضاپیما بود. مسنجر در ماه مارس ۲۰۱۱ پس از چند بار گذشتن از کنار تیر، در مدار آن جای گرفت. تقریبن بلافاصله هم ناسا با بهره از یک فرازسنج (ارتفاع سنج) لیزری، بررسی قطب ها را آغاز کرد. نیروی آن لیزر اندک بود - در حدود نیروی یک چراغ قوه - ولی آنقدر بود که بتواند مناطقی با یخ درخشان را از نواحی تیره تر پیرامون که پوشیده از سنگپوشه های (رگولیت) سیاره بودند تشخیص دهد.
مناطق زرد در تصویر نخست. این مناطق را رادار زمینی روشن نشان داده بود.
نویمان در آن هنگام، آن دستاورد را "مشکوک" خوانده بود: [تنها] چند لکه ی روشن درون دهانه ها بود. وی به یاد می آورد که جان کاوانا، یکی از اعضای گروه، همان موقع هم از بابت چیزی که یافته بودند کاملن اطمینان داشت. کاوانا یکی از اعضای گروه مدارگرد شناسایی ماهِ ناسا (LRO) بود و هنگامی که در سال ۲۰۰۹، LRO در قطب های کره ی ماه یخ پیدا کرد نیز چنین شکل های شگفت آوری را دیده بود.
گرمایش های ناگهانی روی سیاره ی تیر می بایست تقریبن همه ی یخ های آن را با سنگپوشه های پیرامونش - به همراه مواد آلی احتمالی که توسط دنباله دارها و سیارک های سرشار از یخ به آن سیاره برده شده - مخلوط کرده باشد. نیومان می گوید: «بنابراین آنچه داریم می بینیم یخیست که به دلیل افزایش های شدید دما، نتوانسته تا زمان نامحدود به همین حالت در این جا باقی بماند [و گاهی با مواد اطراف مخلوط شده است].»
[توجه کنید که کجی محور چرخش سیاره ی تیر نزدیک به صفر است. بنابراین برخی گودال های روی قطب هایش هیچگاه نور آفتاب را نمی بینند، ولی به هر حال دمای آن از ۱۷۰- درجه ی سانتیگراد در شب تا بیش از ۴۰۰ درجه در روز تغییر می کند. پس یخ های دو قطب این سیاره می توانند با سنگپوشه های پیرامون آمیخته شوند. -م]
مواد آلی، شگفتی بزرگ
افراد گروه انتظار یافتن آب یخزده بر روی سیاره ی تیر را داشتند. در حقیقت، مسنجر همین امسال توانسته بود پیوند میان مناطق همیشه در سایه ی سیاره و لکه های" روشن راداری" که از روی زمین دیده شده بود را برقرار کند. تنها کاری که پژوهشگران باید می کردند این بود که دستگاه ها را رو به جای مناسب تنظیم کنند، لکه های روشن را بیابند و سپس دما و ترکیبات ساختاری آن ها را مورد سنجش قرار دهند.
طیف سنج نوترونی مسنجر توانست هیدروژن که یکی از اجزای بزرگ آب یخ زده است را آشکار کند. ولی ویژگی دمایی به گونه ای نامنتظره نشان داد که موادی تیره و گریزا (فرار) - سازگار با محیط هایی که در آن ها مواد آلی وجود دارند - با یخ مخلوط شده است. نویمان می گوید: «این بسیار هیجان انگیز بود. دنبال مواد روشنی می گشتیم، چیزهای تیره ای یافتیم - وای، این چیز تازه ای بود.»
مواد آلی (ارگانیک) اجزای سازنده ی موجودات زنده اند، ولی الزامن به پیدایش زندگی نمی انجامند. برخی از دانشمندان فکر می کنند که دنباله دارهای حامل مواد آلی آغازگر پیدایش زندگی روی زمین بودند، ولی گمان می رود مواد آلی در جاهای دوردست و بی هوایی مانند پلوتو نیز وجود داشته باشد. دانشمندان می گویند در درازنای تاریخ منظومه ی خورشیدی، دنباله دارهای دربردارنده ی ترکیبات آلی بارها و بارها به سیاره های دیگر نیز برخورد کرده اند.
پژوهشگران اکنون در تلاشند تا دریابند آیا واقعن چیزی که روی سیاره ی تیر دیده اند مواد آلیست یا نه. بر پایه ی مقاله ی نیومان، چیزی که تا این زمان به نظر می رسد اینست که آب یخزده ی تیر با لایه ای از "مواد نارسانا و جداساز گرما" به کلفتی ۱۰ سانتیمتر پوشیده شده. برای دانستن چیستی واقعی این ماده نیاز به پژوهش های بیشتر است، گرچه نیومان می گوید منحنی های دمایی آغازین هم می تواند ساختارهای آلی مانند اسید آمینه ها را به ما نشان دهد.
---------------------------------------------- توضیح سایت apod ناسا در این باره:
شاید سیاره ی تیر، درونی ترین سیاره ی منظومه ی خورشیدی جای مناسبی برای برگزاری المپیک زمستانی میان سیاره ای به حساب نیاید. ولی نتایج تازه که بر پایه ی داده های فضاپیمای تیرگرد مسنجر (به گرد تیر می چرخد) به دست آمده نشان می دهد که این سیاره مقدار چشمگیری آب یخ زده درون گودال های همیشه در سایه ی قطب شمالش دارد.
سال ها بود که دانشمندان در اندیشه ی وجود احتمالی یخ روی سیاره ی تیر بودند. این گمان از روی تصاویر راداری به وجود آمده بود که از روی زمین دریافت شده بودند و نقاطی روشن با بازتابش بسیار زیاد را در نواحی شمالگان تیر نشان می دادند.
در این نقشه که با انداختن تصاویر فضاپیمای مسنجر روی تصویر واقعی سیاره به دست آمده، آن نقاط راداری روشن به رنگ زرد دیده می شوند و می بینیم که در واقع منطبق بر کف و دیواره های دهانه ی های برخوردی قطب شمال سیاره می باشند. از قطب که دورتر بشویم هم این نقاط زرد منطبق بر دیواره هایی از دهانه ها می شوند که رویشان به شمال است. طیف سنجینوترونی مسنجر و الگوهای گرمایی این دهانه ها نشان می دهد که مواد درون این مناطق دارای هیدروژنی است که با آب یخزده ی تقریبن خالص همخوانی دارد و در منطقه ای جای گرفته که دمایش زیر ۱۰۰ درجه ی کلوین (۱۷۳- درجه ی سانتیگراد) نگه داشته می شود.
اینجا دارای شرایطی همگون با دهانه های همیشه در سایه ی کره ی ماه است و مانند ماه، گمان می رود سرچشمه ی یخ های تیر هم مواد به جا مانده از برخورد دنباله دارها باشد.
واژه نامه:
Mercury - ice-skating - NASA - water ice - planet - sun - Messenger - organic material - latitude - deposit - Gregory Neumann - Goddard Space Flight Center - Science - moon - Arecibo Observatory - microwave - Very Large Array - regolith - John Cavanaugh - Lunar Reconnaissance Orbiter - Earth - LRO - comet - asteroid - Pluto - solar system - amino acid
آیا شما هم چهارشنبه شب، قرص بزرگ، درخشان و زیبای ماه کامل را دیدید؟ آن در حقیقت یک "ریزماه" (Micro Moon) بود!
آن شب، کامل شدن یا به اصطلاح "پُر شدن" ماه تنها چهار ساعت پیش از رسیدن آن به اوج مداری (اپازم) رخ داد، دورترین نقطه نسبت به زمین در مدار بیضیگون ماه. بی شک قرص ابَرماه که در اوایل سال جاری میلادی، ۶ می، دیده شد هم زمانی رخ داد که ماه در نزدیکی نقطه ی حضیض (پیرازم) مدارش بود، نزدیک ترین نقطه ی مدار به زمین.
در این دو نمای تلسکوپی که هر دو هم از بوخارست رومانی گرفته شده، اندازه ی ظاهری نسبی ریزماه ۲۸ نوامبر (سمت راست) با اندازه ی ظاهری ابَرماه پرآوازه ی ۶ می مقایسه شده است. تفاوت اندازه های ظاهری این دو ناشی از یک تفاوت کمتر از ۵۰ هزار کیلومتر میان فاصله های اوج و حضیض مدار ماه از زمین است. بنابراین دوری میانگین ماه از زمین، چیزی حدود ۳۸۵۰۰۰ کیلومتر می شود.
چه مدت باید صبر کنید تا یک ریزماه کامل دیگر را ببینید؟ تا ۱۶ ژانویه ی ۲۰۱۴. در آن هنگام، گام بدر کامل ماه از نظر زمانی حدود ۳ ساعت با حضیض فاصله خواهد داشت.
* اخترشناسان در دل یک کهکشان کوچک به فاصله ی ۲۵۰ میلیون سال نوری از زمین، چیزی را یافته اند که می تواند بزرگ ترین سیاهچاله ای باشد که تاکنون شناخته شده.
این ابَرسیاهچاله یا سیاهچاله ی ابرپرجرم دارای جرمی برابر با ۱۷ میلیارد برابر خورشید است و در کهکشان NGC ۱۲۷۷ در صورت فلکی برساووش واقع شده. ۱۴ درصد جرم این کهکشان از آنِ همین سیاهچاله است؛ آن را با سیاهچاله های معمولی بسنجید که تنها ۰.۱ درصد جرم کهکشان های میزبانشان را تشکیل می دهند.
این تصویر قرص کهکشان NGC ۱۲۷۷ را از دید تلسکوپ فضایی هابل نشان می دهد. این کهکشان کوچک و تخت در مرکز خود یکی از بزرگ ترین سیاهچاله های ابرپُرجرمی که تاکنون یافته شده، به بزرگی ۱۷ میلیارد برابر خورشید را دارد. تصویر بزرگ تر
کارل گبهارت، یکی از اعضای گروه پژوهشی از دانشگاه تگزاس در آستین طی بیانیه ای گفت: «این به راستی یک کهکشان شگفت انگیز است. تقریبن تمامش را سیاهچاله گرفته. این می تواند به عنوان نخستین جرم، در یک رده ی تازه از سامانه های کهکشان-سیاهچاله جای بگیرد.»
به گفته ی پژوهشگران، پهنای این سیاهچاله ی غول پیکر حدود ۱۱ برابر قطر مدار نپتون به گرد خورشید است. جرم آن به حدی زیاد است که به گفته ی نویسنده ی اصلی این پژوهش، رمکو فان دن بوش، دانشمندان یک سال را صرف بررسی دوباره ی آن و فرستادن مقاله های پژوهشیشان برای انتشار نمودند.
فان دن بوش به SPACE.com گفت: «من نخستین بار که این را محاسبه کردم، گمان بردم اشتباهی رخ داده. آن را با همان دستگاه دوباره تکرار کردم و سپس سراغ دستگاهی دیگر رفتم. پس از آن با خود گفتم "شاید جریان چیز دیگری باشد".» فان دن بوش یک اخترشناس در بنیاد اخترشناسی ماکس پلانک آلمان است.
چالشی برای فرگشت کهکشانی
این یافته شاید برای درک و شناخت ما از چگونگیِ رشد و تکامل سیاهچاله های غول پیکر در مرکز کهکشان ها، مفاهیم و کاربردهایی داشته باشد. اخترشناسان معمولن بر این باورند که اندازه ی بخش مرکزی یک کهکشان و سیاهچاله ی درونش بستگی به هم دارند. ولی ویژگی های بسیار متفاوتی که در NGC ۱۲۷۷ دیده شده، این باور را به پرسش می گیرد.
سیاهچاله ی NGC ۱۲۷۷ شاید چندین برابر پرجرم تر از بزرگ ترین هماورد (رقیب) شناخته شده اش باشد، که بر پایه ی برآوردهای تایید نشده، جرمی میان ۶ میلیارد تا ۳۷ میلیارد برابر جرم خورشید دارد. سیاهچاله ی نویافته حدود ۵۹ درصد جرم مرکز کهکشان میزبانش را تشکیل داده (مرکز کهکشان: کوژی کهکشان یا همان توده ی ستارگان درون هسته ی کهکشان). نزدیک ترین هماورد آن در کهکشان NGC ۴۴۸۶B جای دارد که سیاهچاله اش ۱۱ درصد جرم مرکز آن را تشکیل داده.
کهکشان کوچک NGC ۱۲۷۷ میزبان یک سیاهچالهی ابرپرجرم
غول پیکر است و با فاصله ی ۲۵۰ میلیون سال نوری از زمین،
در خوشه ی کهکشانی نزدیک برساووش جای دارد. کهکشان
NGC ۱۲۷۷ در مرکز این تصویر دیده می شود و در مقایسه با
کهکشان های پیرامونش، بسیار فشرده و تخت است. این عکس در
۲۸ نوامبر ۲۰۱۲ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
با این حال گروه فان دن بوش می گوید پنج کهکشان دیگر را هم در نزدیکی NGC ۱۲۷۷ دیده که تقریبن مانند آن به نظر می رسند و شاید در دل آن ها هم سیاهچاله هایی غول پیکر پناه گرفته باشند.
فان دن بوش می گوید: «همیشه انتظار می رود از یک پدیده تنها یکی دیده شود ولی ما اکنون ۶ تا یافته ایم. ما انتظار دیدن آن ها را نداشتیم، زیرا چشمداشت ما اینست که سیاهچاله ها و کهکشان ها بر یکدیگر تاثیر بگذارند.»
جزییات مفصل این پژوهش در شماره ی فردا، ۲۹ نوامبرِ نشریه ی نیچر منتشر خواهد شد.
سرشماری سیاه چاله ها
فان دن بوش گفت که گروه وی این ابرسیاهچاله ها را طی یک پیمایش و بررسی جهت یافتن "بزرگ ترین سیاهچاله هایی که می توانیم بیابیم" پیدا کرد. این اخترشناسان نور ۷۰۰ کهکشان را که توسط تلسکوپ غول پیکر هابی-ابِرلی در رصدخانه ی مک دونالد دانشگاه آستین تگزاس گرد آمده بود مورد بررسی قرار دادند.
آن ها طی این پیمایش بزرگ و گسترده شش کهکشان را یافتند که ستارگان و دیگر اجرام درونشان با میانگین سرعت هایی که به گونه ای غیرعادی بالا بود به این سو و آن سو می رفتند (سرعت هایی بیش از ۳۵۰ کیلومتر بر ثانیه - ویدیوی پایین را ببینید). این کهکشان ها همچنین اندازه ی کوچکی هم داشتند: پهنایی کمتر از ۹۷۸۴ سال نوری.
دانشمندان با اندازه گیری این سرعت ها و ابعاد به شک افتادند که شاید سیاهچاله های پرجرمی درون این کهکشان ها نهفته باشد. پس به سراغ داده های بایگانی شده ی تلسکوپ فضایی هابل از NGC ۱۲۷۷ رفتند و این سیاهچاله ی بزرگ را پیدا کردند. این گروه همچنین اشاره کرده که NGC ۱۲۷۷ تنها ستارگانی پیر را درون خود دارد. سن جوان ترین ستاره های آن ۸ میلیارد سال است، تقریبن دو برابر سن خورشید.
فان دن بوش می گوید او کنجکاو است بداند آیا شکل گیری این سیاهچاله های بزرگ تنها در روزگار آغازین کیهان رخ می داده یا نه. وی می گوید: «شاید این پدیده تنها متعلق به روزگار نزدیک به مهبانگ (انفجار بزرگ) بوده و پس از آن دیگر وجود نداشه. شاید یادگاری باشد که به ما بگوید ستاره زایی و کهکشان زایی های آن دوره چگونه بوده اند.»
واژه نامه:
black hole - Earth - supermassive black hole - sun - galaxy - NGC 1277 - constellation Perseus - Karl Gebhardt - Neptune - Remco van den Bosch - Max Planck Institute for Astronomy - NGC 4486B - central bulge - Nature - Hobby-Eberly Telescope - Mcdonald Observatory - Hubble Space Telescope - Big Bang - star formation - galactic formation - galaxy cluster
* می توانید این را "دنباله ی بازی پکمن" بنامید. دانشمندان سرپرست فضاپیمای کاسینی ناسا برای دومین بار یک ویژگی که همانند شخصیت یک بازی ویدیویی دهه ی هشتادی است را در منظومه ی سیاره ی کیوان یافته اند؛
نخستین مورد این ویژگی در سال ۲۰۱۰ در میماس، ماه دیگر کیوان دیده شده بود. این نقش در داده های گرماییای پدیدار شد که توسط دستگاه طیف سنج فروسرخ همنهاده ی کاسینی به دست آمده، و در آن، مناطق گرم تر، شکل پکمن را ساخته بودند.
کارلی هاوت، نویسنده ی اصلی یک مقاله که به تازگی در نسخه ی آنلاین نشریه ی ایکاروس منتشر شد می گوید: «پیدا شدن دومین پکمن در منظومه ی کیوان (زحل) نشان می دهد که فرآیندی که آن ها را پدید آورده بسیار فراگیرتر از آنست که پیشتر میپنداشتیم. منظومه ی کیوان - و حتی منظومه ی مشتری - می تواند یک گذرگاه واقعی برای این کاراکترها باشند.»
پکمن- کاراکتر یک بازی ویدیویی دهه ی ۸۰
دانشمندان این نظریه را پیش می کشند که نقشه ی گرمایی پکمن روی ماه های کیوان به این دلیل به وجود می آید که الکترون های پرانرژی، عرض های پایینِ روی سطحِ سمت جلوی این ماه ها را بمباران می کنند؛ سمتی که به هنگام گردش این ماه ها به دور کیوان، رو به جلو قرار دارد.
این بمباران باعث می شود آن بخش از سطح ماه که نرم است، تبدیل به یخ های به شدت فشرده شود. در نتیجه، این سطحِ تغییر کرده دیگر نه روزها به سرعتِ بخش های دیگر گرم می شود و نه هنگام شب به سرعتِ آن بخش ها سرد می شود. مانند یک تفریحگاه ساحلی با کفپوش تخته ای که هنگام روز خنک تر و هنگام شب گرم تر از سطح شنی پیرامونش است.
یافتن یک پکمن دیگر روی تتیس تاییدیست بر این که الکترون های پرانرژی می توانند به گونه ی چشمگیری سطح یک ماه یخی را دگرگون کنند. همچنین، از آن جایی که مناطق دگرگون شده روی تتیس، بر خلاف میماس، توسط ذرات یخی که از یخفشانهای انسلادوس به بیرون می پاشد هم بمباران می شود، می توان دریافت که دگرگونی سطح سریع تر از پوشش دوباره ی آن با توده های ذرات انسلادوسی رخ می دهد.
سمت چپ میماس را در نور دیدنی (مریی) نشان می دهد که همانند ستاره ی مرگ در فیلم "جنگ ستارگان" است. در سمت راست نقشه ی گرمایی تازه را می بینید که همانند نماد بازی ویدیویی دهه ی ۱۹۸۰، "پکمن" است. تصویر بزرگ تر
مایک فلسار، بازرس اصلی طیف سنج در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا در گرین بلت مریلند می گوید: «بررسی های انجام گرفته در طول موج های فروسرخ به ما آگاهی های فوق العاده زیادی درباره ی فرآیندهایی که سیاره ها و ماه ها را پدید می آورند می دهد. دستاوردی مانند این تاکیدیست بر نیرومندی همین مشاهدات.»
دانشمندان پکمنِ تتیس را در داده هایی مشاهده کردند که در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۱ به دست آمده بود. دمایی که هنگام روز درون دهان پکمن دیده شد تا ۱۵ درجه ی کلوین سردتر از پیرامونش بود. بالاترین دمای ثبت شده، دمای ۹۰ درجه ی کلوین بود که در واقع کمی سردتر از گرم ترین دمای روی میماس بود (۹۵ درجه ی کلوین). در تتیس، بر خلاف میماس، نقش پکمن را به گونه ی اندک و ظریفی در تصاویر نور دیدنی (مریی) هم می توان به شکل یک منطقه ی تیره ی لنز-گونه دید. نخستین بار فضاپیمای وویجر ناسا در سال ۱۹۸۰ متوجه این تغییرات روشنایی شده بود.
این نمودار الگوی شگرف و نامنتظره ی دماهای روزهنگام را روی ماه کوچک و درونی کیوان، میماس نشان می دهد (به قطر ۳۹۶ کیلومتر). داده ها توسط طیف سنج فروسرخ همنهاده (CIRS) روی فضاپیمای کاسینی و زمانی به دست آمده که این فضاپیما در ۱۳ فوریه ی ۲۰۱۰ از نزدیک ترین فاصله به میماس می نگریست. تصویر بزرگ تر
لیندا اسپیلکر، دانشمند پروژه ی کاسینی در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا می گوید: «یافتن یک پکمن تازه نشان دهنده ی گوناگونی فرآیندهاییست که در منظومه ی کیوان در کارند. رصدهای آینده ی کاسینی شاید پدیده ی تازه ای را آشکار کند که ما را غافلگیر نماید و نیز به ما کمک کند فرگشت و تکامل ماه های منظومه ی کیوان و فراتر از آن را بهتر بشناسیم.»
واژه نامه:
Pac-Man - NASA - Cassini - video game - Saturn system - moon - Tethys - Mimas - thermal data - composite infrared spectrometer - Carly Howett - Icarus - Jupiter system - arcade - Saturnian moon - electron - Saturn - boardwalk - Enceladus - plume - infrared - wavelength - planet - Mike Flasar - Goddard Space Flight Center - Voyager - Linda Spilker - Jet Propulsion Laboratory - Star Wars - Death Star - CIRS
در سوم دسامبر (به وقت جهانی)، مشتری، بزرگ ترین سیاره ی منظومه ی خورشیدی، به مقابله یا پادیستان خواهد رسید و در آسمان سیاره ی زمین، ۱۸۰ درجه با خورشید فاصله خواهد داشت: در نقطه ی مخالف آن. یعنی درست همزمان با فرو رفتن خورشید در افق باختر، مشتری تابناک و پرفروغ از افق خاور بر خواهد خاست.
این پیکربندی باعث می شود سیاره ی مشتری به نزدیک ترین فاصله ی تقریبن سالانه اش از زمین برسد (تصویر پایین). از همین رو پادیستان این غول گازی برای تلسکوپ های روی زمین فرصتی را فراهم می کند تا چشم اندازی خیره کننده از جو توفانی و راه راه آن، و ماه های گالیله ای بزرگش ببینند.
جایگاه یک سیاره به هنگام پادیستان نسبت به زمین و خورشید
برای نمونه، رشته تصاویر روشن و واضح بالا را ببینید که در شب ۱۶-۱۷ نوامبر از جزیره ی ساردنیا نزدیک دولیانووای ایتالیا گرفته شده اند. شمال سیاره در این عکس ها بالا است و در آن ها لکه ی سرخ بزرگ و پرآوازه ی مشتری را می بینیم با کمربندهای تیره ی سیاره و مناطق روشن آن.
در این عکس ها همچنین آیو، ماه آتشفشانی مشتری را می بینیم که از سمت چپ تا راست، در حال گذر از برابر آن است و سایه ی گِرد و تیره اش بر روی ابرهای بالایی سیاره افتاده.
خورشید دارای یک چرخه ی طبیعی ۱۱ ساله است. نشانگر این چرخه، افزایش و کاهش لکه های خورشیدیست که همچون لکه هایی تیره بر سطح خورشید یا همان شیدسپهر (فوتوسفر، رخشان سپهر) پدیدار می شوند. پدیدار شدن بیشترین شمار لکه های هر چرخه نمایانگر "بیشینه ی خورشیدی" و کمترین شمار لکه ها نمایانگر "کمینه ی خورشیدی" است.
تصویر سمت چپ، خورشید آرام اکتبر ۲۰۱۰ را نشان می دهد. تصویر سمت راست، که در اکتبر ۲۰۱۲ گرفته شده، خورشید را بسیار فعال تر و با یک جو گونه گون نشان می دهد. خورشید اکنون دارد به اوج فعالیتش نزدیک می شود؛ اوجی که "بیشینه ی خورشید" نام دارد و به پیش بینی دانشمندان در سال ۲۰۱۳ رخ خواهد داد. هر دوی این عکس ها توسط رصدخانه ی دینامیک خورشیدی (SDO) ثبت شده اند که نوری که از پلاسمای ۱ میلیون درجه ای خورشید گسیل می شود را دریافت می کند. این دما برای مشاهده ی تاج آرام و گسترده ی خورشید مناسب است. اندازه ی بزرگ تر: ۴۰۹۶ در ۲۰۴۸
ولی در طول چرخه ی خورشیدی چیزهایی بیش از افزایش لکه های خورشید رخ می دهد. در جو خورشید، یا همان تاج، مناطقی درخشان پدیدار می شود که ریشه در لکه های سطح زیرشان دارند. دانشمندان این مناطق فعال را ردیابی و دنبال می کنند چرا که اغلب همین مناطق سرچشمه ی فوران های خورشید مانند شراره ها و یا فوران های تاج خورشید هستند.
واپسین کمینه ی خورشید در سال ۲۰۰۸ روی داد، و از ژانویه ی ۲۰۱۰ هم خورشید با فوران یک شراره ی رده ی M یا M-class، روند افزایش فعالیتش را آغاز نمود. شراره های رده ی M ده بار کم نیروتر از بزرگ ترین شراره ها هستند که با عنوان رده ی X یا X-class مشخص شده اند. از آن زمان تاکنون، خورشید روند افزایش فعالیتش را ادامه داده تا بر پایه ی پیش بینی دانشمندان، در سال ۲۰۱۳ به بیشینه ی فعالیت برسد.
در دو عکس بالا، پیشروی خورشید به سوی بیشینه اش نمایان است و تفاوتی چشمگیر میان خورشید آرام ۲۰۱۰ و خورشید کنونی که مناطق فعال و درخشان در جای جایش دیده می شوند به چشم می خورد.
sun - solar atmosphere - solar activity - solar maximum - solar minimum - NASA - Solar Dynamics Observatory - SDO - plasma - corona - solar cycle - sunspot - photosphere - flare - coronal mass ejection - M-class - X-class
اگر به تازگی متوجه ستاره ی درخشانی شده اید که درست پس از فرورفتن آفتاب پشت افق، طلوع می کند باید بدانید که اصلن ستاره نیست، بلکه مشتری است، بزرگ ترین غول گازی منظومه ی خورشیدی.
سیاره ی مشتری دارد به مقابله (پادیستان) با خورشید در ۳ دسامبر نزدیک می شود. در آن هنگام در صورت فلکی گاونر (ثور) جای خواهد گرفت و در آسمان سیاره ی زمین، ۱۸۰ درجه با خورشید فاصله خواهد داشت (در نقطه ی مخالف آن. یعنی درست با غروب یکی در افق باختر، دیگری در افق خاور طلوع می کند -م).
در این نمای آسمان که در ۱۴ نوامبر ثبت شده، مشتری در مرکز تصویر دیده می شود در حالی که آشکارا الدبران زردفام، ستارهی آلفای صورت فلکی گاو نر را در پرتوی درخشان خود فرو برده. همچنین خوشه های ستاره ای پروین و قلائص (اشتران ماده) هم دیده می شوند که با نزدیک شدن زمستان در نیم کره ی شمالی، چشم اندازهای آسمانی آشنایی خواهند شد.
در تصویر پایین، دو جرم دیگر منظومه ی خورشیدی، که آن ها هم در ماه دسامبر به مقابله با خورشید خواهند رسید معرفی شدهاند؛ دو جرم کوچک و کم نور: سیارک وستا و سیاره ی کوتوله ی سرس که حدود ۱۰ درجه از مشتری دورند و نزدیک به لبهی سمت چپ تصویر دیده می شوند.
بی شک می توانید در ذهن خود فضاپیمای داون (Dawn) ناسا را در این میدان دید تصور کنید. در ماه سپتامبر، داون وستا را ترک گقت و با روشن کردن موتور یونی خود، رهسپار سرس شد تا بر اساس برنامه، در فوریه ی ۲۰۱۵ به آن برسد.
واژه نامه:
Jupiter - solar system - gas giant - opposition - Taurus - Sun - Earth - Aldebaran - alpha star - Pleiades - Hyades - star cluster - asteroid Vesta - dwarf planet - Ceres are - NASA - Dawn spacecraft - ion engine
* یک سال از روزی که خودروی کنجکاوی راهی سیاره ی سرخ شد گذشت!
این سراسرنما (پانوراما) یک تصویر موزاییکی از عکس هایی است که دوربین Mast (ماستکم)، نصب شده روی خودروی بهرام نورد کنجکاویِ ناسا، در اکتبر و نوامبر ۲۰۱۲ گرفت. در آن هنگام، این خودرو در جایی به نام "راکنست" سرگرم کار بود. اندازه های بزرگ تر: ۲۰۰۰ در ۱۵۰۰ - ۱۶۰۰ در ۱۲۰۰ - ۱۰۲۴ در ۷۶۸ - ۸۰۰ در ۶۰۰ - این سراسرنما را در ابعاد کامل و گسترده ببینید
دوربین ریز-تصویرگرِ از راه دورِ شمکم در ۵۷مین روز بهرامی -سول-
از زمان آغاز به کار کنجکاوی روی این سیاره (۳ اکتبر ۲۰۱۲)، از
فاصلهی۳.۷ متری عکسهای جزیی را گرفت. نشانههای روی عکس،
۵ نقطه را نشان می دهند که شمکم با لیزرش سوراخ کرده. اندازه های
بزرگ تر: ۱۳۱۷ در ۱۲۹۵ - ۱۰۲۴ در ۷۶۸ - ۸۰۰ در ۶۰۰
کنجکاوی، خودروی بهرام نورد ناسا، در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱ سوار بر فضاپیمای "آزمایشگاه علمی بهرام" یا MSL، پروازش را از ایستگاه نیروی هوایی در کیپ کاناورال فلوریدا به سوی سیاره ی بهرام آغاز کرد. [ویدیوی آن را ببینید: * ایستگاه بعدی: بهرام]
اکنون یک سال از آغاز سفر و ۱۶ هفته از فرود حماسیکنجکاوی بر روی نقطه ی هدف در درون دهانه ی گیل می گذرد و تا این زمان، کنجکاوی بیش از ۲۳ هزار تصویر خام (پردازش نشده) به زمین فرستاده، ۵۱۷ متر از سطح بهرام را پیموده، و به دانشمندان در شناخت تاریخچه ی محیط آن منطقه کمک کرده و می کند.
این خودرو با اندازه ی یک اتومبیل، در جایگاهیست که به نام Point Lake خوانده شده و مشرف بر سطح های پست تری در خاور است، جایی که گروه دانشمندان کنجکاوی برآنند تا در آن هدفی بیابند که کنجکاوی بتواند برای نخستین بار، مته ی خود را برای نمونه برداری از سنگ ها به کار ببرد.
راکنست ۳ یک تکه سنگ به درازای نزدیک به ۴۰ سانتیمتر و بلندی
حدود ۱۰ سانتیمتر است که نزدیک سطح پوشیده از شن و خاک بادزدهی
"راکنست" قرار دارد؛ جایی که کنجکاوی از خاکش نمونه برداشت و
آزمایش کرد. اندازه های بزرگ تر: ۱۸۵۰ در ۱۳۸۸- ۱۶۰۰ در ۱۲۰۰- ۱۰۲۴ در ۷۶۸- ۸۰۰ در ۶۰۰
پژوهشگران در طی دو سال نخست ماموریت کنجکاوی، ۱۰ ابزار علمی آن را به کار می برند تا دریابند آیا منطقه ی مورد پژوهش در دهانه ی گیل هرگز در تاریخش شرایط محیطی مناسب برای زندگی میکروبی را داشته یا نه.
آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا (JPL) بخشی از بنیاد فناوری کالیفرنیا در پاسادنا است و مدیریت و سرپرستی پروژه ی آزمایشگاه علمی بهرام را برای هیات مدیره ی ماموریت های علمی ناسا در واشنگتن انجام می دهد. JPL کار طراحی و ساخت خودروی کنجکاوی را برای این پروژه بر عهده داشت.
واژه نامه:
Panoramic View - Rocknest - Mast Camera - Mastcam - NASA - Mars rover - Curiosity - Mars - Cape Canaveral - Mars Science Laboratory - Gale Crater - Point Lake - drill - microbial life - Jet Propulsion Laboratory - Science Mission Directorate - ChemCam - Martian day - sol
حلقه هایی که در این تصویر می بینید تنها چیزهای دیده شدنی هستند که از یکی از ستارگان کهکشان راه شیری به جا مانده.
آن ستاره ۵۰۰۰ تا ۹۰۰۰ سال پیش به شکل یک ابرنواختر منفجر شد و سحابی پرده که به نام حلقه ی ماکیان نیز شناخته می شود را از خود به جا گذارد. در آن زمان، این ابرهای گسترنده (در حال گسترش) احتمالن به روشنی یک هلال ماه بودند و مردمانی که در آن زمان - سپیده دم تاریخِ ثبت شده - می زیستند، احتمالن تا چند هفته می توانستند آن ها را ببینند.
البته سحابی به جا مانده ی پرده از نظر فیزیکی بسیار بزرگ و گسترده است و با آن که دوریش از زمین حدود ۱۴۰۰ سال نوریست، پهنه ای به گستردگی بیش از پنج برابر قرص کامل ماه را در آسمان می پوشاند.
خوانندگان دقیق و کوشا باید بتوانند در عکس هایی که سحابی پرده را کامل نشان می دهند مانند عکس بالا، چندین رشته ی (افروزه ی) جدا از هم را شناسایی کنند. توده ابر شاخه مانندی که در سمت راست دیده می شود به نام سحابی جاروی جادوگر نامیده شده است.
واژه نامه:
Milky Way - star - supernova - Veil Nebula - Cygnus Loop - crescent Moon - supernova remnant - constellation of the Swan - Cygnus - full Moon - filament - Witch's Broom Nebula
* یک همانندسازی تازه که مقاله اش دیروز در نشریه ی ساینس منتشر شد، نشان می دهد که سیاهچاله ها چگونه محیط پیرامون خود را اداره می کنند.
سیاهچاله ها آفریده هایی ساده اند. مهم نیست که چه چیزی را ببلعند: ستاره، ابر گازی، یا چاهک ظرفشویی آشپزخانه، هر چه که باشد خود سیاهچاله ها تنها با دو* ویژگی توصیف می شوند: جرم و چرخش (اسپین).
همانندسازی تازه ای که نشان می دهد سیاهچاله ها چگونه
محیط پیرامون خود را اداره می کنند
ولی این آفریده های ساده دنیاهای پیچیده ای هم دارند. ماده ای که فرو می کشند، یک "جَو" پیچیده از گاز داغ و چرخان و میدان های مغناطیسی پربرخورد پدید می آورد. مقاله ای که چند روز پیش در نشریه ی ساینس منتشر شد نشان می دهد که چگونه یک سیاهچاله ی چرخان با محیط در هم پیچیده ی پیرامون خود برهم کنش انجام میدهد. ویدیوی جالب آن را می توانید در پایان این نوشته ببینید.
نظریه پرداز جاناتان مک کینی از دانشگاه استانفورد و دانشگاه مریلند به همراه همکارانش یک همانندسازی (شبیه سازی) سه بعدی انجام داده اند که همه ی پیچیدگی های خمیدگی فضا-زمان و میدان های مغناطیسی در آن در نظر گرفته شدهاند. هدف آن ها با بهره ی درست از فیزیک این بود که ببینند اگر یک سیاهچاله ی چرخان به پهلو کج شود، چه اتفاقی برای محیط پیرامونش رخ خواهد داد.
در یک سیاهچاله ی معمولی که دارد مواد را در خود فرو می کشد، گازها و گاهی هم ستارگان از هم گسیخته ای که رژیم غذایی سیاهچاله را تشکیل می دهند، پیش از فرو رفتن به کام آن به درون قرصی چرخان کشیده می شوند (قرص برافزایشی). دو فواره با سرعت های نسبیتی از دو قطب سیاهچاله به بیرون می جهند. این فواره ها در اثر برهم کنش میان میدان مغناطیسی این قرص و چرخش سیاهچاله پدید می آیند. نتیجه ی پایانی این همانندسازی چیزی بود همچون یک فرفره ی چرخان، با یک قرص مرکزی ضخیم که دسته ی بلند و پایه اش همان فواره های نسبیتی بودند.
فرفره های چرخان
ولی اگر گاز به گونه ای ناگهانی از یک سرچشمه ی تازه، مانند یک ابر گازی سرگردان، بخواهد به درون سیاهچاله کشیده شود چه رخ خواهد داد؟ از چشم اندازی دیگر، مانند اینست که انگار سیاهچاله ناگهان به پهلو کج شود. آیا فرفره ی چرخان ما از کار افتاده، یا سیاهچاله خودش به گونه ای مدیریت کرده که قرص و فوارههایش دوباره تراز شوند؟
پاسخ در ویدیوی زیر است. در نیمه ی نخست، سیاهچاله به آرامی دارد مواد را به درون فرو می کشد و یک قرص برافزایشی کلفت و چرخان (رنگ زرد) به دور خود پدید آورده است. دو فواره (رنگ آبی) از دو قطب سیاهچاله دارند به بیرون می جهند. در ثانیه ی ۳۰ ویدیو، سیاهچاله کج می شود. ناگهان دو فواره ناپدید شده و سپس دوباره در راستای محور تازه ی چرخش سیاهچاله پدیدار می شوند. همچنان که فواره ها درون قرص گاز جای خود را استوار می کنند، قرص را هم وادار می کنند که خود را در راستای محور چرخشی تازه تراز و هماهنگ نماید.
سیاهچاله ها شاید پدیده هایی ساده باشند، ولی نیرومند هم هستند و در پایان، این آنها هستند که بر محیط پیرامون خود چیره شده و آن را اداره می کنند.
---------------------------------------------------- * بر پایه ی فرضیات، سیاهچاله ها می توانند بار الکتریکی هم داشته باشند، ولی خنثی می مانند و بارهای مثبت و منفی را با هم می بلعند.
* دوستداران فضا و اخترشناسی پیش بینی می کنند خبری که قرار است بشنوند، خبر کشف مولکول های آلی توسط خودروی کنجکاوی باشد - چیزی که یکی از دانشمندان ارشد ماموریت کنجکاوی، جان گروتزینگر، به گونه ای سربسته در گفتگویش با رادیوی آمریکا بیان کرده - ولی در این میان یک نفر بیشتر از خیلی ها هیجان زده شده.
گیلبرت لوین، پژوهشگر پیشین ناسا می گوید که دیده شدن نشانه ی مثبت وجود ترکیبات آلی از سوی خودروی کنجکاوی، تاییدیست بر ادعای او که گفته بود ناسا پیشتر هم شواهدی از زندگی روی بهرام را یافته بوده: از راه آزمایشی به نام "آزادسازی برچسبدار" (Labeled Release) که توسط فضاپیمای وایکینگ بر روی سیاره ی سرخ انجام شد.
همه می خواهند از کشف کنجکاوی آگاه شوند
لوین به نیوساینتیست گفت: «اگر کنجکاوی آن گونه که بسیاری امیدوارند، نشانههایی از مواد آلی یافته باشد، واپسین سدی که جلوی تعبیر من از دستاوردهای "آزادسازی برچسبدار" وجود دارد را کنار زده و همه چیز را برایمان روشن خواهد کرد.»
گرچه چشم انداز یافته های تازه ی کنجکاوی همهمه ای در اینترنت به پا کرده، ولی هیچ یک از اعضای ناسا تاکنون آن ها را به طور عمومی بیان نکرده است: گروتزینگر حاضر نشد توضیح دقیقی بدهد و برای نیوساینتیست و دیگر رسانه ها تنها به نشست سالانه ی انجمن ژئوفیزیک آمریکا اشاره کرد که قرار است از روز سوم دسامبر در سان فرانسیسکو آغاز شود.
"کتاب های تاریخ"
گفته ی کلیدی گروتزینگر به رادیوی ملی عمومی آمریکا -«این یافته ها برای نوشتن در کتاب های تاریخ مناسب است. واقعن عالی به نظر می رسد.»- به دستگاهی مربوط می شد به نام سام (SAM) که برای بررسی نمونه ها روی سطح بهرام به کار میرود و یکی از وظیفه هایش یافتن مولکول های آلی در خاک بهرام است.
معمولن یافته شدن مواد آلی روی سطح نه شاهدی بر وجود زندگی است و نه چیز شگفت انگیزی به شمار می آید زیرا چنین مولکول هایی توسط شهاب سنگ ها پیوسته در حال بارش بر سر منظومه ی خورشیدیند. اما به گفته ی لوین، در مورد بهرام قضیه پیچیده تر از این هاست.
در این آزمایش، کمی از خاک بهرام درون یک محفظه
ریخته شده بود. پس از آن که یک محلول مغذی آمیخته
با کربن ۱۴ رادیواکتیو به این خاک افزوده شد، دی اکسید
کربن نشاندار شده با مواد رادیواکتیو آزاد شد و به هوا
رفت - این نشانه ای آشکار از سوخت و ساز (متابولیسم)
بود، ولی چیزی که در آن خاک دیده نشد، مواد آلی بود.
مک کی بر این باور است که آزمایش وایکینگ نبودِ
زندگی در خاک بهرام را ثابت نکرد زیرا همین آزمایش
در بیابان آتاکامای شیلی هم انجام شد و اثری از مواد آلی
در آن دیده نشد، در حالی که می دانیم مواد آلی و زندگی
را در خود دارد.
دلیلش اینست که دیده نشدن هیچ گونه مواد آلی توسط دستگاه نصب شده بر روی سطح نشین وایکینگ، نشانه ای منفی بود که باعث شد ردیابی آشکار و قطعی زیست شناسی فعال توسط آزمایش آزادسازی برچسبدار لوین رد شود. در این آزمایش، پس از آن که یک محلول مغذی آمیخته با کربن ۱۴ رادیواکتیو به خاک بهرام درون اتاقک آزمون افزوده شد، دی اکسید کربن نشاندار شده با مواد رادیواکتیو آزاد شد و به هوا رفت - این نشانه ای آشکار از سوخت و ساز (متابولیسم) بود. تصویر روبرو را ببینید.
همیشه توافق همگان بر این بوده که وایکینگ هیچ شواهدی از زندگی روی سیارهی بهرام نیافته ولی لوین دیرزمانیست که در این زمینه دیدگاهی مخالف ابراز می دارد.
هشدار!
لوین اذعان می کند که دستاوردهای تازه ی کنجکاوی هر چه را هم که نشان بدهد، با گذشت بیش از سه دهه بحث و گفتگو بر سر معنای واقعی دستاوردهای وایکینگ، انتظار نمی رود دیدگاه ها یک شبه تغییر کنند. به گفته ی وی، اگرچه با اثبات وجود مواد آلی در خاک بهرام "دیگر دلیلی بنیادین برای مخالفت با تعبیر وی" به جا نخواهد ماند، ولی " تغییر یک الگوواره (پارادایم) کار دشواریست". بیشتر دانشمندان متقاعد شده اند که دستاوردهای وایکینگ بی نتیجه بوده. لوین می افزاید: « من شک دارم دستاورد تازه ی کنجکاوی تغییری در دیدگاه عمومی [درباره ی نتایج وایکینگ] پدید آورد.»
کریس مک کی از مرکز پژوهشی ایمز ناسا در مافت فیلد کالیفرنیا یکی از پژوهشگران برجسته در مورد امکان وجود زندگی روی بهرام است، و او نیز خواستار احتیاط است: «شاید نتایج به آن اندازه که شایعه های اینترنتی می گویند هیجان انگیز نباشد.» وی این را به عنوان کسی می گوید که به شکل خصوصی از یافته ی کنجکاوی آگاه شده.
از سوی دیگر، مک کی هیچگاه قانع نشد که وایکینگ نتوانسته مواد آلی را بیابد. وی در مقاله ای که مورد داوری همتا قرار گرفته می گوید که عدم شناسایی مواد آلی توسط وایکینگ نامعتبر است، چرا که همان آزمایش وایکینگ را روی خاکی از بیابان آتاکامای شیلی، که می دانیم دارای مواد آلی است، انجام دادند و در آن هم چیزی از مواد آلی دیده نشد.
واژه نامه:
organic molecule - Mars - Curiosity - John Grotzinger - NASA - Gilbert Levin - Labeled Release - Red Planet - Viking - American Geophysical Union - History books - National Public Radio - SAM - Martian soil - solar system - meteorite - carbon - nutrient - paradigm - Chris McKay - Ames Research Center - Atacama desert
کهکشان مارپیچی میله ای NGC ۱۳۶۵ به راستی یک جزیره ی شکوهمند کیهانیست که پهنایی نزدیک به ۲۰۰ هزار سال نوری دارد. NGC ۱۳۶۵ که دوریاش از زمین به ۶۰ میلیون سال نوری می رسد و در صورت فلکی شیمیایی کوره* دیده میشود، عضو برجسته ی خوشه ی کهکشانیِ خوب بررسی شده ی کوره است.
این تصویر رنگی واضح مناطق نیرومند ستاره زایی را در انتهای میله و در راستای بازوان مارپیچی کهکشان نشان می دهد، به همراه جزییات رگه های گرد و غباری که هسته ی درخشان آن را خط خطی کرده اند. در دل همین هسته ی درخشان یک سیاهچاله ی ابرپرجرم نهفته است.
اخترشناسان بر این باورند که میله ی نمایان و برجسته ی NGC ۱۳۶۵ با کشاندن گاز و غبار به درون یک گرداب ستاره زایی و سرانجام هم ریختن مواد در سیاهچاله ی مرکزی و تغذیه ی آن، نقشی کلیدی در فرگشت و تکامل این کهکشان بازی می کند.
در ۲۷ اکتبر ابرنواختری درخشان در این کهکشان دیده شد که جایگاهش در عکس با علامتی نشان داده شده. این ابرنواختر که با نام SN2012fr رده بندی شد، یک ابرنواختر رده ی Ia بوده و در اثر انفجار یک ستاره ی کوتوله ی سفید پدید آمده است.
------------------------------
* دلیل نام گذاری این صورت فلکی به عنوان کوره، قرن هجدهم و زمانی بود که منجم فرانسی نیکلا لویی دولاکای آن را کوره ی شیمیایی نامید.
واژه نامه:
NGC 1365 - Barred spiral galaxy - island universe - constellation Fornax - Fornax galaxy cluster - star forming region - spiral arm - dust lanes - core - supermassive black hole - black hole - SN2012fr - type Ia - supernova - white dwarf star
اگر زمانی به اندازه ی کافی بلند به فضای تهی خیره شوید شاید آن فضا لب به سخن با شما بگشاید. پهنه های غول آسا از فضای تقریبن تهی که به نام «تُهیک کیهانی»* شناخته می شوند، می توانند برای شناخت و درک انرژی تاریک به ما کمک کنند. انرژی تاریک "چیزی" رازگونه است که بر سرعت گسترش و انبساط کیهان می افزاید.
اگر عمده نیرویی که در کار بود، نیروی گرانش بود، پس می بایست از سرعت گسترش کیهان کاسته می شد، زیرا مواد بر یکدیگر نیرو وارد می کردند و یکدیگر را به سوی خود می کشیدند. ولی بیش از یک دهه پیش، پژوهش های انجام گرفته روی ابرنواخترها نشان داد که این سرعت گسترش رو به افزایش است. بنابراین خلا فضا-زمان می بایست دارای یک انرژی ذاتی باشد که گرانش را وا می زند و دفع می کند.
باور بر اینست که انرژی تاریک تا حدود ۷۰ درصد کیهان را تشکیل داده، و بر پایه ی چندین دیدگاه رقیب، چگالی انرژی تاریک می تواند با گذشت زمان تغییر کند.
یک راه برای آزمایش این دیدگاه ها، اندازه گرفتن نرخ گسترش کیهان در طی زمان است، که می تواند نشانی از خود بر تهیک کیهانی به جا بگذارد. افت و خیزهای کوانتومی که در روزگار آغازین کیهان رخ می داد، به دگرگونی ها و ناپایداری هایی در چگالی ماده ی آغازین کیهان انجامید. کهکشان ها و خوشه ها در بخش های چگال تر شکل گرفتند و میان آن ها هم تهیک ها یا همان فضاهای تهی پدیدار شدند و این ساختار بزرگ-مقیاس کیهان را به وجود آوردند که در پیمایش های کهکشانی مانند پیمایش دیجیتالی آسمان اسلون (SDSS) دیده می شود. تهیک ها معمولن تا ۱۵۰ میلیون سال نوری پهنا دارند.
گسترش کیهان باعث شده این تهیک ها که تقریبن کروی هستند، به حباب هایی تخم مرغی-مانند تبدیل شوند. به گفته ی رین فان د ویگارت از دانشگاه گوتینگن هلند: «تهیک ها به انرژی تاریک بسیار حساسند.» بر پایه ی همانندسازی هایی که توسط گروه فان د ویگارت انجام شده، مقایسه ی شکل تهیک هایی با سن گوناگون می تواند تغییرات چگالی انرژی تاریک را آشکار کند و به تمایز میان نظریه های گوناگون کمک کند #.
البته این اثر کوچک و اندک است، و جابجایی کهکشان ها در اثر بر هم کنش های نیرومند گرانشی هم بر شکل یک تهیک تاثیر دارد. از همین رو گیم والو از دانشگاه واترلو در اونتاریو به همراه همکارانش راه حلی را پیشنهاد داده: شکل همه ی تهیک هایی با یک اندازه ی معین را در نظر بگیرید و سپس همه ی آن ها را در پی هم مرتب کنید تا به اندازه ی میانگینی برای کشیدگی فضا دست یابید.
این دانشمندان به تازگی همین شیوه را روی تهیک های دیده شده در تازه ترین داده های SDSS پیاده کردند #. ولی اندازه گیری های نادقیق فاصله ی کهکشان ها باعث شده مرز و حدود تهیک ها هم نادقیق و مبهم بماند. همچنین به گفته ی والو، پیمایش SDSS به اندازه ی کافی در ژرفای فضا - و در نتیجه در ژرفای زمان - را نکاویده تا بتواند تاریخ کاملی از شیوه ی رشد و تغییرات تهیک ها را بنمایاند.
این وضع می تواند با به راه افتادن آرایه ی رادیوتلسکوپی کیلومتر مربعی (SKA) دگرگون شود. این آرایه تا سال ۲۰۲۴ خواهد توانست میلیاردها کهکشان را در سرتاسر کیهان بیابد. فان د ویگارت می گوید: «برای دستیابی به این هدف نیاز به تلسکوپ های نسل تازه ای مانند SKA داریم.»
همانندسازی هزاره - در این همانندسازی یا شبیه سازی، رنگ ها نشانگر آمیزه ای از نور ستارگان و پراکندگی ماده ی پراکنده ی تاریک است. ماده ی تاریک چیزیست که به گونه ای گرانشی، کهکشان ها را در کنار هم به نخ کشیده.این همانندسازی فاصله ای را پوشانده که نور برای پیمودنش نیاز به ۲.۴ میلیارد سال زمان دارد. هر مگاپارسک (Mpc) برابر است با ۳.۳ میلیون سال نوری.هر نقطه ی رنگی یک خوشه ی کهکشانیست و هر رشته می تواند میلیون ها کهکشان در خود داشته باشد. فضای کیهانی همسایگی ما کمتر از ۱% کل کیهان است و فراتر از آن بیشمار کهکشان، منظومه ی ستاره ای، و سیاره وجود دارد. در یوتیوب ببینید.
قرار گرفتن همه ی این شکل ها در کنار هم، نمای کاسه و دسته ی یک پیپ را به وجود آورده است و از همین رو این سحابی تاریک به نام رایج سحابی "پیپ" خوانده شده است.
این چشم انداز ژرف و گسترده با یک نوردهی ۲۴ ساعته و از آسمان بیابان آتاکامای شیلی ثبت شده. پهنای کامل آن میدانی به گستردگی ۱۰ در ۱۰ درجه از آسمان در محدوده ی صورت فلکی مارافسای (حوا) را می پوشاند.
سحابی پیپ بخشی از مجموعه ابرهای تاریک مارافسای است که حدود ۴۵۰ سال نوری از زمین فاصله دارند. هسته های چگال گاز و غبار درون سحابی پیپ در حال رُمبش و پدید آوردن ستارگان تازه است.
واژه نامه:
Pipe Nebula - Antares - Milky Way Galaxy - E. E. Barnard - interstellar dust - B59 - B72 - B77 - B78 - silhouette - pipe - dark nebula - Atacama desert -constellation Ophiuchus - Ophiuchus dark cloud complex
خط بلند و رنگینی که در این نمای سراسر آسمان دیده می شود، دنباله ایست که از یک دانه سنگریزه ی کیهانی به جا مانده است. سرعت این سنگریزه در لحظه ی نخست برخورد و ورودش به جو سیاره ی زمین ۷۱ کیلومتر بر ثانیه بود.
این چشم انداز آسمان که کهکشان راه شیری از این افق تا آن افقش کشیده شده، در شب ۱۷ نوامبر از فلات بلند و از نظر ستارهشناسی پرطرفدارِChamp du Feu در آلزاس فرانسه ثبت شد. البته این شهاب زمین خراش یکی از شهاب های بارش شهابی اسدی (شیری) است که در این ماه روی داد و دلیل رخ دادنش هم گذر سالیانه ی سیاره ی خوبمان از درون گرد و خاک به جا مانده از دُم دنباله دار تناوبی تمپل-تاتل است.
نقطه ی کانونی این بارش (جایی که همه ی شهاب ها از آن نقطه می بارند) در صورت فلکی شیر یا اسد جای دارد که در این عکس بسیار نزدیک به افق خاوری (شرقی) است، نزدیک آغاز رد شهاب در پایین، سمت چپ.
سیاره ی تابناک مشتری هم در تصویر به آسانی دیده می شود که در میان نور کم سوی نوار منطقه البروجی (برجگاهی)، درست زیر و سمت راست مرکز عکس غرق شده.
این عکس بخشی از یک ویدیوی تماشایی درنگ زمانی (دور تند، گاه گذشت) است که آغازش تنها ۷ دقیقه پیش از آن بود که این شهاب شیری بلند سینه ی آسمان را بشکافد. ویدیو را اینجا می بینید:
واژه نامه:
planet - Earth - Milky Way - Champ du Feu - earthgrazer - meteor - Leonid meteor shower - periodic Comet - Tempel-Tuttle - radiant point - constellation Leo - Jupiter - Zodiacal light - time-lapse
تلسکوپ فضایی پلانک پلی از گاز داغ یافته که دو خوشه ی کهکشانی آبل ۳۹۹ (پایین عکس) و آبل ۴۰۱ (بالای عکس) را به هم پیوند داده است.
این زوج کهکشانی در حدود یک میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و بلندی پل گازی میانشان تقریبن به ۱۰ میلیون سال نوری می رسد.
این عکس دو خوشه ی کهکشانی را در طول موج های نور دیدنی (مریی)، چنانچه تلسکوپ های روی زمین می بینند نشان میدهد به همراه پدیده ی سونیف-زلدویچ* (رنگ نارنجی)، که تلسکوپ پلانک آشکار کرده.
------------------------------- * یا اثر SZ: اعوجاج و کج نمایی در پس زمینه ی ریزموج کیهانی که توسط الکترون های پرانرژی و طی پراکندگی وارون کامپتون رخ می دهد.