این موش در سیاره بهرام چه می کند؟!

* چیزی که نباید می شد شد! با آن که نمی خواستیم سطح بکر و دست نخورده ی بهرام را به ناپاکی های زمینی بیالاییم، ولی به نظر می رسد یک موش (بله! یک موش کامل) را به سیاره ی سرخ فرستاده ایم. و البته این
یک فرضیه ی دور از ذهن نیست، چرا که شاهد تصویری‌اش از غیب رسیده!

کنجکاوی، خودروی بهرام نورد ناسا در ۵۲مین سول (روز بهرامی، ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۲) با ماستکم (Mastcam)، دوربین روی دکلش، این تصویر گسترده را از جایگاه "راکنست" که در آن کار می کرد گرفت. اکنون یک دوستدار UFOها با چشم تیزبین و تخیل بارورش متوجه یک جانور جونده شده که خود را در میان سنگ ها پنهان کرده. نیازی به گفتن نیست که هیچ مدرک و نشانه ی دیگری برای این ادعا وجود ندارد، این تنها "یک چیز" است که به نظر همانند یک جونده دیده می شود.
یک بار که آن را ببینید دیگر نمی توانید نادیده اش بگیرید. "موش مریخی" که کنجکاوی عکسش را گرفته.
ولی همانگونه که شاید بسیاری از شما حدس زده باشید، این چیزی که به نظر همانند یک جانور چهارپای پوشیده از خز می آید، با به کار بردن کمی منطق، ناگهان تبدیل می شود به ... به ... بگذارید ببینیم ... این که شد یک سنگ! بله!‌ خانم ها و آقایان: ما روی سیاره ی بهرام سنگی یافته ایم که شبیه یک موش است.

این قطعا نخستین بار نیست که چیزی در عکس های بهرام بسیاری را به اشتباه می اندازد. این یک پدیده ی روانشناختی است که به نام پاریدولیا (pareidolia) خوانده می شود و احتمالا یک ویژگی فرگشتی (evolutionary trait) است.

این اختلال شگفت انگیز روانی باعث می شود چیزهای آشنا را به شکل های ظاهرا تصادفی ببینیم، مانند دیدن هیولاها، چهره ها، فیل ها، پایگاه های عملیات سیاه و طوطی ها در سیاره ی بهرام. پاریدولیا همان چیزیست که ما را وا می دارد چهره ی مسیح را در یک تکه نان تست سوخته و جانورانی را در میان ابرها ببینیم.

خوب، شاید اکنون زمان آن رسیده که با به کار بردن استدلال های سطح بالاتر، دریابیم که صرف شبیه بودن یک تکه سنگ بهرام به یک موش (حالا چه به دلیل بازی نور باشد و چه به دلیل آن که این سنگ واقعا به شکل پیکره ی موش است) دلیل وجود موش در بهرام نیست. شاید اصلا این ماجرای "موش در بهرام" را نباید جدی بگیریم.

به هر حال این ماجرا اکنون بر سر زبان هاست و چه بسا به زودی این موش بهرام دارای یک حساب توییتر هم بشود. پس همین جا باید به دنیا یادآوری کنیم که موجودات زنده ی پیچیده ای مانند جوندگان نمی توانند روی سیاره ی بهرام زندگی کنند و گونه های بنیادین زیستی هم بسیار بعید است که امروزه در سیاره ی سرخ پیدا شوند (گرچه شاید هنوز هم جاهایی از زیر سطحش توان زیست پذیری داشته باشد).

خود من (Ian O'Neill) چند سال پیش به کمک خودروی بهرام نورد فرصت (Opportunity) عکس باکیفیتی از یک برونزَد (رخنمون) در گودال ویکتوریای این سیاره گرفتم. پس از کمی خیره شدن به آن عکس، بیش از یک دوجین "چهره"ی کنده شده روی آن سنگ دیدم. آیا به گمان شما خودروی فرصت در نمایشگاهی از کنده کاری های بیگانگان پرسه می زد؟ و یا شاید خود من بیش از اندازه به نمایشگر رایانه خیره شده بودم و دلم می خواست شکل هایی ساختگی و عجیب و غریب پیدا کنم؟

احتمالا دلیل دومی درست بوده، مانند اتفاقی که برای همین دوستدار UFOها افتاده و این موش را پیدا کرده.


واژه نامه:
Mars - Pareidolia - Red Planet - NASA - Mars rover - Curiosity - panorama - Rocknest - MastCam - UFO - rodent - evolutionary trait - yeti - elephant - black ops - Jesus Christ - rat - Twitter - habitability - Opportunity - Victoria Crater - sculpture gallery - Mars rat

منبع: SPACE.com

سحابی عقاب در کنار سحابی قو

سحابی های عقاب و قو در کنار یکدیگر این چشم انداز گسترده ی پرستاره را پوشانده اند، چشم اندازی که نمایی تلسکوپی از بازوی مارپیچی کمان، نزدیک مرکز کهکشان راه شیری را نشان می دهد. سحابی عقاب یا M۱۶ در سمت چپ، بالای میانه ی تصویر، و سحابی قو یا M۱۷ در پایین سمت راست به چشم می خورند.
در این تصویر ژرف (با نوردهی بلند) و گسترده-میدان، این دو ابر کیهانی را که مناطق فعال ستاره زایی نیز هستند می‌بینید. این گونه سحابی ها با نوری سرخ فام که رنگ ویژه ی گاز هیدروژن اتمی یونیده است می درخشند و به همراه سحابی های غبارآلود و تیره در سرتاسر این بازوی مارپیچی جای گرفته اند.
در مرکز هر دوی این سحابی ها مناطقی ستاره زایی وجود دارند و تصاویر نمای نزدیکی که تلسکوپ فضایی هابل از این مناطق گرفته را همه دیده و به خوبی می شناسند [اینجا دیده بودید: * یکی از پرآوازه ترین عکس های دهه ۹۰ و * "ستون های آفرینش" - نمایی تازه و خیره کننده].
M۱۷ که به نام سحابی امگا هم شناخته می شود، حدود ۵۵۰۰ سال نوری از زمین دورست، در حالی که فاصله ی M۱۶ از زمین به حدود ۶۵۰۰ سال نوری می رسد. در این تصویر که ۳ درجه از آسمان را در بر گرفته، بال های گسترده ی سحابی عقاب پهنایی بیش از ۱۲۰ سال نوری را می پوشانند.

همچنین ببینید: * قلب صورتی سحابی امگا * سحابی امگا * سحابی امگا: تابلوی نقاشی در ژرفای فضا * یک کارخانه ستاره سازی به نام «مسیه ۱۷» * پنجره ای رو به یک کارگاه ستاره سازی * پریان کوه پیکر کیهانی

واژه نامه:
Eagle Nebula - Swan Nebula - Sagittarius spiral arm - Milky Way galaxy - M16 - M17 - star-formation - spiral arm - atomic hydrogen gas - Hubble Space Telescope - Omega Nebula

منبع: apod.nasa.gov

سیارکی که فردا از کنار زمین می گذرد تنها نیست!

* دانشمندان ناسا تازه متوجه شده اند که سیارک غول پیکری که روز جمعه (فردا) از کنار زمین خواهد گذشت،
تنها نیست و یک ماه (قمر) دارد.

پژوهشگران در اواخر روز چهارشنبه (۲۹ می) با بهره از شبکه آنتن های ژرفای فضا در گلدستون کالیفرنیا، از سیارک نزدیک شونده ی "1998 QE2" رشته عکس هایی راداری گرفتند. تصاویر در یک بازه ی دو ساعته گرفته شد و نشان داد که این سیارک در حقیقت یک سامانه ی دوتایی است.
[درباره ی این سیارک مفصل خوانده بودید: * باز هم سیارک بزرگی از کنار زمین خواهد گذشت]

به گفته ی ناسا، پهنای سنگ فضایی اصلی به اندازه ی ۹ کشتی اقیانوس پیماست (تقریبا ۲.۷ کیلومتر)، و پهنای ماهی که به گردش می چرخد هم ۶۰۰ متر برآورد شده است.
نخستین عکس های راداری از سیارک 1998 QE2 زمانی گرفته شد که این سیارک در فاصله ی ۶ میلیون کیلومتری زمین بود. تصویر بزرگ تر
البته سامانه های دوتایی در میان سیارک های نزدیک زمین پدیده ای بسیار رایجیست. چنان چه مقام های ناسا می گویند، از میان سنگ های فضایی که بزرگیشان دستکم به ۲۰۰ متر می رسد، حدود ۱۶ درصدشان سامانه های دوتایی یا حتی سه تایی‌اند.

مقام های سازمان ناسا اطمینان دادند که "1998 QE2" به هنگام گذر از کنار زمین خطری را متوجه آن نمی کند. این سیارک در ساعت ۴:۵۹ روز جمعه، ۳۱ می به وقت خاور آمریکا (EDT) به نزدیک ترین فاصله اش از زمین می رسد و انتظار می رود در آن هنگام دستکم ۵.۸ میلیون کیلومتر از سیاره ی ما فاصله داشته باشد. این سیارک را با چشم نامسلح نمی توان دید ولی پخش زنده ی حرکتش را می توانید به کمک تلسکوپ های اینترنتی در تارنمای SPACE.com از این نشانی تماشا کنید.

واژه نامه:
asteroid - Earth - moon - NASA - radar image - 1998 QE2 - Deep Space Network antenna - binary system - space rock - satellite - near-Earth asteroid - triple system - telescope webcast

منبع: SPACE.com
خلاصه برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

رویدادی نامنتظره در یک ستاره نوترونی

* اخترشناسان با کمک تلسکوپ پرتو ایکس سویفت ناسا یک ستاره ی نوترونی چرخان را دیده اند که سرعت
چرخشش ناگهان کاهش یافت.
*افزایش ناگهانی سرعت چرخش ستارگان نوترونی تاکنون چندین بار دیده شده، ولی این نخستین بارست که
در یک ستاره ی نوترونی، کاهش سرعت دیده می شود.
* این می تواند به دانشمندان در شناخت چنین اجرامِ بسیار چگالی کمک کند.

یک ستاره ی نوترونی هسته ی رُمبیده ی یک ستاره ی بسیار بزرگ و پرجرم است که سوختش به پایان رسیده، در اثر وزن خود رُمبیده، و سپس به گونه ی یک ابرنواختر منفجر شده است. یک ستاره ی نوترونی می تواند با سرعتی تا ۴۳۰۰۰ دور در دقیقه به گرد خود بچرخد و میدان مغناطیسی‌ای به نیروی یک تریلیون برابر نیروی میدان مغناطیسی زمین پدید آورد. ماده ی درون یک ستاره ی نوترونی به حدی چگالست که یک قاشق چایخوری از آن، روی زمین وزنی برابر با یک میلیارد تُن خواهد داشت.
نگاره ی هنری از یک برون ریزی روی یک ستاره ی نوترونی فرا-مغناطیسی یا همان "مگنتار". تصویر بزرگ تر
ستاره ی نوترونی مورد گفتگوی ما با عنوان 1E 2259+586، حدود ۱۰ هزار سال نوری از زمین دورست و در صورت فلکی ذات الکرسی (خداوند اورنگ) جای دارد. این ستاره یکی از حدود دو دوجین ستاره ی نوترونی‌ای است که به نام مگنتار شناخته می شوند؛ ستارگان نوترونی با میدان مغناطیسیِ بسیار نیرومندی که هر از گاهی، انفجارها یا تپ های پرانرژی پدید می آورند.

دانشمندانی که از ژوییه ی ۲۰۱۱ تا نیمه ی آوریل ۲۰۱۲ سرگرم رصد تپ های پرتو X از مگنتار 1E 2259+586 بودند، مشاهده کردند که سرعت چرخش این مگنتار دارد به آرامی کاهش می یابد و از سرعت معمولش که هر هفت ثانیه یک دور، یا حدود هشت دور در دقیقه بود کمتر می شود. [سپس] در ۲۸ آوریل ۲۰۱۲، داده ها نشان داد که از زمان هر دور چرخش آن به اندازه ی ۲.۲ میلیونیوم ثانیه کاسته شده و مگنتار با آهنگی تندتر در حال چرخش است.
مگنتار 1E 2259+586 در این تصویر رنگ نمایشی (رنگ دروغین-کاذب) پرتو X، که از پسمان ابرنواختر CTB 109 در فاصله ی حدود ۱۰ هزار سال نوری زمین، در صورت فلکی ذات الکرسی گرفته شده، به رنگ آبی-سفید درخشانی دیده می شود. CTB 109 تنها یکی از سه پسمان ابرنواختر در کهکشان خودمانست که مگنتاری در خود دارند. در این تصویر که از داده های به دست آمده از ماهواره ی XMM-نیوتنِ سازمان فضایی اروپا در سال ۲۰۰۲ درست شده، پرتوهای X با انرژی های کم، میانگین و بالا، به ترتیب به رنگ های سرخ، سبز و آبی نشان داده شده اند. تصویر بزرگ تر
ویکتوریا کاسپی، استاد فیزیک دانشگاه مک گیل در مونترآل می گوید: «اخترشناسان تاکنون صدها مورد "نقص چرخشی" (به فارسی: گِلِس، glitch) دیده اند که طی آن ها، اسپین ستاره ی نوترونی افزایش ناگهانی می یافته. ولی این کاهش ناگهانی ما را غافلگیر کرد.» کاسپی رهبر گروهیست که با تلسکوپ سویفت به بررسی روزمره ی مگنتارها می پردازد.

به گفته ی نیل گرِلز، یکی از نویسندگان پژوهش که سربازرس فضاپیمای سویفت در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا در گرین بلت مریلند نیز هست، اخترشناسان این رویداد را به نام پادنقص (پادگِلِس، anti-glitch) نامیده اند: «اثری که این رویداد بر این مگنتار گذاشت، درست وارونه ی همه ی گلس هایی بود که تاکنون به روشنی در ستارگان نوترونی دیگر دیده‌ایم.»

این یافته دارای پیامدها و مفاهیم ارزشمندی در شناخت شرایط بسیار شدید فیزیکی‌ای است که درون ستارگان نوترونی جریان دارد؛ شرایطی که در آن ها ماده فشرده شده و به چگالی هایی چندین برابر چگالی هسته ی اتم رسیده. هیچ آزمایشگاهی روی زمین نمی تواند چنین شرایطی را پدید آورد. 

گزارشی از این یافته ها در شماره ی ۳۰ ماه می نشریه ی نیچر منتشر می شود.
یک ستاره ی نوترونی چگال ترین جسمیست که اخترشناسان می توانند مستقیما ببینند. این ستارگان جرمی به اندازه ی نیم میلیون برابر جرم زمین را در کره ای به قطر حدود ۱۲ مایل جا داده اند، این پهنا چنان چه در این تصویر نشان داده شده، هم ارز جزیره ی منهتن است. تصویر بزرگ تر
ساختار درونی ستارگان نوترونی یک معمای دیرپا بوده. بر پایه ی نظریه ی کنونی، ستارگان نوترونی دارای پوسته ای هستند که از الکترون ها و یون ها درست شده، و درونشان ماده ی شگفت انگیزیست به نام ابرشاره ی نوترونی (حالت شگرفی از ماده بدون اصطکاک)؛ و سطحشان هم جریان هایی از ذرات پرانرژی را از راه میدان مغناطیسی نیرومند ستاره می گسیلد.

این جریان ذرات، انرژی را از پوسته بیرون می کشند. پوسته سرعتش کند می شود، ولی شاره ی درونی در برابر کاهش سرعت پایداری (مقاومت) می کند. پوسته در اثر این کشاکش ترک می خورد. بدین گونه است که یک گلس یا نقص (glitch) رخ می دهد. برون ریزی پرتو X روی می دهد و سرعت ستاره در اثر پس زنیِ ناشی از سرعتِ بیشترِ محتوای درونیش، افزایش می یابد. [ولی] فرآیندهایی که به کاهش ناگهانی سرعت چرخش می انجامد، چالش نظری تازه ای را در بر می گیرند و به دیدگاه های تازه ای نیاز دارند.

در ۲۱ آوریل ۲۰۱۲، تنها یک هفته پیش از آن که سویفت این پادگلِس را ببیند، 1E 2259+586 فوران پرتو ایکس کوتاه ولی شدیدی انجام داد که توسط "دیده بان فوران پرتو گاما" -نصب شده روی تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی ناسا- ردیابی شد. به گمان دانشمندان، این فورانِ ۳۶ هزارم ثانیه ایِ نور پرانرژی احتمالا نشانگر همان تغییراتی بود که [یک هفته بعد] به کاهش سرعت چرخش مگنتار انجامید.

رابرت آرچیبالد، نویسنده ی اصلی پژوهش، که دانشجوی کارشناسی ارشد در مک گیل است می گوید: «آنچه درباره ی این رویداد واقعا توجه بر می انگیزد، ترکیب کاهش ناگهانی سرعت، فوران پرتو ایکس، و این واقعیت که اکنون ستاره با سرعتی بیش از گذشته می چرخد است.»


واژه نامه:
NASA - Swift X-ray Telescope - neutron star - supernova - magnetic field - Earth - 1E 2259+586 - constellation Cassiopeia - magnetar - X-ray - glitch - Victoria Kaspi - McGill University - anti-glitch - Neil Gehrels - atomic nucleus - Nature - electron - ion - neutron - superfluid - friction - star - Gamma-ray Burst Monitor - Fermi Gamma-ray Space Telescope - Robert Archibald - CTB 109 - supernova remnant - galaxy - European Space Agency - XMM-Newton - Manhattan Island

منبع: nasa

سحابی جاروی جادوگر

نه تا ده هزار سال قبل، پیش از آن که تاریخ مدون بشر آغاز شود، نور تازه ای به ناگهان در آسمان شبانه پدیدار شد و پس از چند هفته نیز رو به خاموشی رفت.
امروزه ما می دانیم که آن نور، نور یک ابرنواختر (انفجار یک ستاره) بوده، و ابرهای گسترنده ای که از پسماندش به جا مانده را نیز به نام سحابی پرده می شناسیم. این نمای تلسکوپی واضح، یکی از بخش های باختری سحابی پرده را نشان می‌دهد که به عنوان NGC ۶۹۶۰ رده بندی شده ولی به نامِ کمتر رسمیِ سحابی جاروی جادوگر نیز شناخته می شود.
موج شوک هایی که در آن انفجار سهمگین پدید آمد، با انتشار در محیط میان ستاره ای، فضا را درنوردید و به برافروختگی مواد میان ستاره ای انجامید.
در این تصویر که با فیلترهای باند باریک گرفته شده، رشته های برافروخته و تابناکی را می بینیم که همانند چین و شکن‌هایی بلند در ورقه ای که تقریبا از لبه دیده شود به نظر می رسند، و در آن، گازهای هیدروژن اتمی (سرخ) و اکسیژن اتمی (آبی-سبز) به خوبی از هم جدا شده اند.
پسماند کامل این ابرنواختر حدود ۱۴۰۰ سال نوری از زمین دور است و در صورت فلکی ماکیان (قو، دجاجه) دیده می‌شود. گستردگی واقعی این جاروی جادوگر به ۳۵ سال نوری می رسد.
ستاره ی پرنوری که درون تصویر دیده می شود، ستاره ی "۵۲ ماکیان" (52 Cygni) است و در یک آسمان تاریک از جایی بدون آلودگی نوری، با چشم نامسلح هم دیده می شود. این ستاره ارتباطی با آن ابرنواختر باستانی ندارد.


واژه نامه:
NGC 6960 - The Witch's Broom Nebula - supernova - Veil Nebula - supernova remnant - shock wave - atomic hydrogen - oxygen - constellation Cygnus - 52 Cygni

منبع: apod.nasa.gov

بادهای نیرومند روی اورانوس و نپتون چگونه می وزند؟

* بادهای نیرومند اورانوس و نپتون به نظر می رسد محدود به لایه های فشرده ای در هر دو سیاره هستند.

* این یافته ها می تواند به پرسش هایی درباره ی شیوه ی پیدایش این بادهای سهمگین و هولناک، و نیز شیوه ی
تکامل سیاره های غول پیکر در گذر زمان پاسخ دهد.

عکسی از اورانوس که در سال ۲۰۰۵ توسط تلسکوپ
فضایی هابل گرفته شد. حلقه های سیاره، نوار جنوبی
آن، و ابرهای روشن در نیمه ی شمالی آن را در این
عکس می توان دید.
دانشمندان با بررسی عکس هایی که از وضعیت و شیوه ی جابجایی ابرها روی سیاره های غول پیکر بخش بیرونی سامانه ی خورشیدی، مانند اورانوس و نپتون گرفته شده دریافته اند که روی این دو سیاره، بادهایی با سرعت های فراصوتی و رودبادهایی ۱۰ تا ۱۵ بار نیرومندتر از رودبادهای زمینی می وزد. با این حال، این که چنین بادهایی تا به چه ژرفایی از جو سیاره می رسند تاکنون ناشناخته بوده، زیرا لایه های پایین‌ترِ جو این سیاره ها در زیر همین لایه های ابرهای فشرده پنهان شده است.

نویسنده ی اصلی پژوهش، یوحای کاسپی که یک دانشمند سیاره شناس در بنیاد علوم وایزمن در رخووت اسراییل است به اسپیس دات کام گفت: «این پرسش ۲۵ سال است که بی پاسخ مانده.»

کاسپی و همکارانش بر اورانوس و نپتون تمرکز کردند که هر دو سیاره‌های "غول یخی" هستند - سیاره هایی بزرگ و پرجرم با جو یخی. بادهای اورانوس می توانند ابرهای سیاره را با سرعت ۹۰۰ کیلومتر بر ساعت جابجا کنند؛ در حالی که سرعت بادهای نپتون به ۲۴۰۰ کیلومتر بر ساعت هم می رسد، سریع ترین بادهای سیاره ای که تاکنون در سامانه ی خورشیدی دیده شده.

پژوهشگران با بهره از داده هایی که فضاپیمای وویجر ۲ و تلسکوپ های روی زمین گرد آورده بودند، به بررسی میدان گرانشی این دو سیاره پرداختند. شدت میدان گرانشی یک سیاره به میزان جرم آن بستگی دارد، و در هر بخش از سطح سیاره نیز بسته به میزان جرمی که زیر آن جای گرفته، این شدت با بخش دیگر تفاوت دارد. پژوهشگران با بررسی میدان‌های گرانشی این دو سیاره توانستند به شیوه ی گردش و جابجایی جو آن ها پی ببرند.

دانشمندان در یافتند که این بادها روی هر دو سیاره در لایه های نسبتا تُنکی (رقیقی) از جو می وزند که از ژرفای ۱۰۰۰ کیلومتر پایین تر نمی آید. برای مقایسه، قطر نپتون حدود ۴۹۲۵۰ کیلومتر است و قطر اورانوس حدود ۵۰۷۰۰ کیلومتر. به گفته ی پژوهشگران، این یافته ها به آن ها کمک می کند چگونگی به راه افتادنِ این بادها را دریابند.

این عکس نمای کلی رودبادهای نپتون را نشان می‌دهد.
دانشمندان دریافته‌اند که جریان هوای این سیاره نزدیک
استوای آن، بر پایه‌ی گردش و جابجایی رو به باختر و
با سرعتهایی که به ۱۲۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد؛
و در عرض های بالاتر هر دو نیم کره هم بر پایه ی
جابجایی رو به خاور و با سرعتهایی تا ۹۰۰ کیلومتر
انجام می‌شود. سرعت این بادها رو به درونِ شاره‌ایِ
چگالِ سیاره کاهش می یابد.
بررسی های گذشته نشان داده که سرچشمه ی بادهای روی اورانوس و نپتون احتمالا یکی از این دو است: یا در اثر فرآیندهای کم ژرفا در لایه‌های بیرونی جو سیاره؛ یا در اثر سازوکارهای جوی ژرف تری که تا درون سیاره ادامه دارد.

پژوهشگران دریافتند که لایه های پرباد اورانوس و نپتون به ترتیب ۰.۱۵ و ۰.۲ درصد بیرونی ترین بخش جرم این دو سیاره را تشکیل می دهد، و این بدان معنیست که فرآیندهایی کم ژرفا این بادها را به راه می اندازند؛ فرآیندهایی مانند چرخش ناشی از چگالش و بُخارش (تبخیر) نم و رطوبت در جو.

این پژوهش تازه، روی شیوه ی دریافت دانشمندان از چگونگی شکل‌گیری سیاره ها تاثیر دارد. کاسپی می گوید: «هنگامی که به اثرهای دینامیک و پویایی روی شکل گیری سیاره های می اندیشیم، باید بدانیم که ۹۰ درصد پایینی سیاره های غول پیکر ساکن و ایستاست.»

در آینده، فضاپیمای کاسینی ناسا که هم اکنون به گرد کیوان می چرخد و کاوشگر جونوی ناسا که در راه مشتریست، خواهند توانست میدان های گرانشی این سیاره های غول پیکر را بررسی کرده و به توضیح بهترِ بادهای آن ها هم کمک کنند.

کاسپی می افزاید: «چهار سیاره ی غول پیکر سامانه ی خورشیدی بیش از ۹۰ درصد جرم این سامانه - منهای خورشید- را در بر دارند، و ما بر آنیم تا طی سال های پیشِ رو، از پویایی کل جو آن ها آگاهی بیابیم.» به گفته ی وی، بررسی کیوان و مشتری پیچیده تر از اورانوس و نپتون است زیرا نسبت به این دو، رودبادهای بیشتری دارند. دستاوردهای این پژوهش در شماره ی ۱۶ می نشریه ی نیچر منتشر شد.
این عکس را فضاپیمای وویجر۲ی ناسا در اوت ۱۹۸۹ از نپتون گرفت. لکه ی تیره ی بزرگ نپتون در کنار لکه ی سفید روشنی دیده می شود. رو به جنوب، ویژگی روشنی می بینیم که لقب "بادپا" (Scooter) را بر آن نهاده اند. بیشتر که به سمت جنوب برویم، "لکه ی تیره ی ۲" را می بینیم که هسته‌ای روشن دارد. هر یک از این ویژگی ها با سرعت های گوناگون به سوی خاور می روند، از همین رو تنها گاهی پیش می آید که مانند این عکس، هر سه با هم دیده شوند.
wind - Uranus - Neptune - planet - solar system - supersonic - jet stream - Earth - Yohai Kaspi - Weizmann Institute of Science - ice giant - gravity field - NASA - Voyager 2 - planetary formation - Cassini spacecraft - Saturn - Juno probe - Jupiter - Nature - Hubble Space Telescope - Rings - southern collar - schematic - fluid - Great Dark Spot - Scooter - Dark Spot 2

منبع: SPACE.com

ابر بزرگی که نام یک دریانورد را بر خود دارد

فردیناند ماژلان، دریانورد پرتغالی سده ی ۱۶ میلادی و خدمه اش به هنگام سفر دریاییشان که نخستین گردش انسان به دور کره ی زمین بود، فرصت زیادی برای بررسی آسمان نیمکره ی جنوبی داشتند.
در نتیجه، دو جرم ابر-مانند که آسمان‌دوستان نیمکره ی جنوبی به آسانی می توانند آن ها را ببینند، به نام ابرهای ماژلان شناخته می شوند. امروزه می دانیم که این ابرها کهکشان های ماهواره ای کهکشان بزرگ مارپیچی خودمان، راه شیری‌اند.
در تصویر همنهاده ی بالا که به گونه ای چشمگیر، ژرف (با نوردهی بلند) و رنگین است، ابر بزرگ ماژلان یا LMC را می بینید که با فاصله ی حدود ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین، در صورت فلکی زرین ماهی (ابوسیف) جای دارد.
تصویر بزرگ تر
این ابر با پهنای نزدیک به ۱۵۰۰۰ سال نوری، بزرگ ترین ماهواره ی کهکشان راه شیری، و منزلگاه نزدیک ترین ابرنواختر روزگار نوین است: ابرنواختر SN ۱۹۸۷A.
لکه ی روشن و آشکاری که درست سمت چپ مرکز ابر دیده می شود، زرین ماهی ۳۰ نام دارد که به عنوان سحابی شکوهمند رتیل نیز شناخته می‌شود و یک منطقه ی غول پیکر ستاره زایی با پهنای حدود ۱۰۰۰ سال نوریست.
در تصویر روبرو، نام اجرام گوناگون درون این تصویر را نیز می بینید.

در همین زمینه: * شگفتی و راز بر فراز VLT * بیست و پنجمین سالروز مرگ یک ستاره * گنج پنهان در ابر بزرگ ماژلان * هیدروژن در ابر بزرگ ماژلان * چهره فروسرخ ابر بزرگ ماژلان * ستارگان عنکبوتی * اَبَرخوشه ای از ستارگان غول پیکر 

واژه نامه:
Large Cloud of Magellan - navigator - Ferdinand Magellan - circumnavigation - planet - Earth - southern hemisphere - Clouds of Magellan - satellite galaxy - constellation Dorado - LMC - Milky Way - supernova - SN 1987A - 30 Doradus - Tarantula Nebula - star-forming region .

منبع: apod.nasa.gov

نمایشی نادر از برخورد کهکشان های باستانی

* ستاره شناسان دو کهکشان بزرگ باستانی در حال برخورد با یکدیگر را یافته اند که می توانند پاسخی باشند برای پرسشی مهم: در روزگار جوانی کیهان، نقش چنین فرابرخوردهایی در فرگشت کهکشان ها چه بوده؟ 

به گفته ی پژوهشگران، دستاورد این برخورد سهمگین و غول آسا یک کهکشان بیضیگون غول پیکر خواهد بود؛ چنان چه بیشتر این هیولاهای کیهانی (کهکشان های بیضیگون) به همین شیوه - یکباره و سریع- در گذشته های دور پدید آمدند، نه این که در گذر زمان، با بلعیدن کهکشان های نسبتا کوچک به آرامی رشد کنند.

نویسنده ی اصلی پژوهش، های فو از دانشگاه ایرواین کالیفرنیا به اسپیس دات کام گفت: «به گمان من دستکم ۹۰ درصد کهکشان های بیضیگونی که چنین جرمی دارند، به همین شیوه و در چنین روندی شکل گرفتند.»
عکسی که با بهره از چند تلسکوپ گوناگون از دو کهکشان ستاره زا و در حال برخورد که ۱۱ میلیارد سال نوری از زمین دورند گرفته شده. در چهارگوش سمت راست نمای نزدیکی را می بینیم، که دایره ای به گرد این دو کهکشان کشیده شده. داده های سرخ رنگ نشانگر مناطق ستاره زاییست که در پوششی از غبار جای دارند. رنگ های سبز و آبی به ترتیب، گاز مونوکسید کربن و نور ستارگان را نشان می دهند. لکه های آبی بیرون از دایره کهکشان هایی هستند که بسیار به ما نزدیکترند. تصویر بزرگ تر
دو کهکشان یکی می شوند
این ادغام در فاصله ی ۱۱ میلیارد سال نوری ما رخ می دهد. یعنی اخترشناسان دارند برخورد این دو کهکشان را در حدود ۳ میلیارد سال پس از مهبانگ، انفجاری که گیتی را پدید آورد، می بینند. در آن روزگار، شمار کهکشان های بیضیگون "سرخ و مرده" که پر از ستارگان پیر بودند فراوان بود.

فو و همکارانش در آغاز، هنگامی که این دو کهکشانِ در حال ادغام را در داده های به دست آمده از تلسکوپ فضایی فروسرخ هرشلِ آژانس فضایی اروپا دیدند، آن را یک تک جرم پنداشتند و نام HXMM01 بر آن نهادند. ولی رصدهای بیشتر با کمک دیگر دستگاه های گوناگونِ زمین و فضایی نشان داد که HXMM01 در واقع دو کهکشان برخوردکننده است که اکنون تنها حدود ۶۲ هزار سال نوری از هم فاصله دارند.

به گفته ی پژوهشگران، جرم کل ستارگان این سامانه ی دو-کهکشانیِ سرشار از گاز، برابر با حدود ۴۰۰ میلیارد خورشید است و با آهنگی سرسام آور نیز ستارگان تازه می آفریند: حدود ۲۰۰۰ ستاره در سال. برای مقایسه، در کهکشان راه شیری خودمان، سالانه تنها دو یا سه ستاره ی تازه به دنیا می آید.

این کهکشان بیضیگونِ نوساخته با چنین آهنگی، به زودی و تنها تا ۲۰۰ میلیون سال دیگر ذخیره ی گازش را به پایان رسیده و روند ستاره زاییش متوقف خواهد شد؛ و در زمانی که به گفته ی پژوهشگران، "به گونه ی شگفت انگیزی کوتاه" خواهد بود، به کهکشانی سرخ و مرده تبدیل خواهد شد.

یکی از نویسندگان، آسانتا کورِی، او هم از دانشگاه ایرواین در ایمیلی به اسپیس دات کام گفت: «پنداشت رایج این بوده که کهکشان های بزرگ و پرجرم از گردآوری و بلعیدن کهکشان های کوچک تر پدید می آیند و رشدشان سریع، و در مدت ۲۰۰ میلیون سال و اندی انجام می شود.»

وی افزود: «همچنین گمان نمی رفت این روند رشد به این اندازه که داریم می بینیم بهره ور باشد. نرخ ۴۰ درصدی بهره وری ستاره زایی (نرخ تبدیل گاز به ستاره در یک دور چرخش سامانه) نامنتظره بود.» فو و همکارانش دستاوردهای خود را روز ۲۲ می در نشریه ی نیچر منتشر کردند.

راز ستاره زایی
به گفته ی فو و کوری، بهره وری شگفت انگیز سامانه ی HXMM01 توضیحیست بر این که چگونه کهکشان های بیضیگون به این سرعت به کهکشان های سرخ و مرده تبدیل می شوند. فرگشت و ترادیسی سریع کهکشان های بیضیگون تاکنون یک راز بوده، و برخی از اخترشناسان بر این گمان بوده اند که مواد خام مورد نیاز برای ستاره زایی این کهکشان ها از اجرام اَبَرنیرومندی مانند اختروش ها پس زده می شود.

ولی این بهروه وری بالا به پرسش های فریبنده ی تازه ای دامن می زند؛ پرسش هایی که فو و همکارانش امیدوارند با بررسی و پژوهش بیشتر روی این کهکشان های باستانی و کهکشان هایی که با ادغام شدن، آن ها را پدید می آورند، پاسخ این پرسش ها را بیابند. به گفته ی فو، آن ها «به راستی می خواهند بدانند در این کهکشان ها چه خبر است - چرا بهره وری ستاره زایی آن ها ۱۰ برابر ستاره زایی کهکشان های دیگر است. این نکته اکنون به کلی یک راز است.»


واژه نامه:
megamerger - galactic evolution - elliptical galaxy - Hai Fu - Big Bang - red and dead - HXMM01 - European Space Agency - infrared - Herschel space telescope - two-galaxy system - sun - star - Milky Way - Asantha Cooray - star formation - Nature - quasar - carbon monoxide

منبع: SPACE.com

پرنده و رنگین کمان یخی

آیا تاکنون پیش آمده که رنگین کمان کوچکی را در کنار خورشید ببینید؟
چنین نماهایی که کم رخ می دهند ولی ارزش تماشا را دارند، به نام خورشید دروغین یا پاراخورشید (پاراهور، sundog) شناخته می شوند.
پاراخورشید در اثر شکست نور خورشید از درون بلورهای شش گوش یخِ موجود در جو زمین پدید می آیند. هنگامی که بلورهای نازک یخ تقریبا به طور افقی به پایین می افتند، بیشتر نور را از پهلوها می شکنند و پاراخورشید را پدید می آورند. همچنین اگر بلورهای یخ جهت‌گیری معینی نداشته باشند می توانند یک هاله ی کاملا دایره ای به گرد خورشید بیافرینند.
پاراخورشیدها در آسمان با فاصله ی ۲۲ درجه از دو سوی خورشیدِ در حال غروب یا طلوع پدید می آیند، گرچه گاهی ممکن است ابرهای نزدیک خورشید جلوی یکی یا هر دوی آن ها را بگیرد.

واژه نامه:
rainbow - Sun - sundog - mock sun - parhelia - refract - hexagon - ice crystal - Earth - sun halo - polarizing filter

منبع: apod.nasa.gov

حلقه آتشین یک کهکشان

* در این عکس کهکشان M۹۴ یا NGC ۴۷۳۶ چند حلقه می بینید؟ با این که در نگاه نخست شاید چندتایی ببینید ولی به باور اخترشناسان، تنها یک حلقه اینجا وجود دارد. این تصویر را تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا در محدوده ی نور فروسرخ گرفته.
شاید جانی کش ترجیح می داد به درون حلقه ی آتشین این کهکشان بیفتد تا حلقه ی آتشی که در ترانه ی پرآوازه اش از آن می خواند. ولی بر خلاف حلقه‌ی آن ترانه، این "حلقه ی ستاره فشان" با مرکز سرخ و زردش دستاورد عشق نیست، بلکه منطقه ایست که در آن ستاره زایی دیوانه وار و افسارگسیخته ای در جریانست. تصویر بزرگ تر
M۹۴ یا مسیه ۹۴ پیش از این همواره به عنوان کهکشانی با دو حلقه ی به کلی گوناگون و متفاوت شناخته می شد: یک نوار فشرده که هسته ی کهکشان را در میان گرفته، و یک نوار پهن و کم نور از ستارگان که بیرون از صفحه ی اصلی کهکشان جای گرفته. ولی اخترشناسان چندیست که دریافته اند حلقه ی بیرونی - که اینجا در نور آبی تیره می درخشد- شاید در واقع یک خطای دید باشد.

در پژوهشی که سال ۲۰۰۹ انجام شد، داده های فروسرخ تلسکوپ اسپیتزر به داده های تلسکوپ های دیگر، از جمله داده‌های فرابنفش "کاوشگر فرگشت کهکشانی" ناسا (GALEX) که اکنون سرپرستیش به عهده ی بنیاد فناوری کالیفرنیا در پاسادناست، داده های نور دیدنی (مریی) از پیمایش دیجیتالی آسمان اسلون (SDSS)، و داده های فروسرخ با طول موج کوتاه ترِ نقشه بردار دو میکرونی سراسر آسمان (2MASS) افزوده شد. تصویر کامل تری که از مسیه ۹۴ به دست آمد نشان می دهد که ما در حقیقت دو بازوی مارپیچی جداگانه را می بینیم که از چشم انداز زمینی، با هم به شکل یک تک حلقه‌ی پیوسته دیده می شوند [بنابر این چنین حلقه ای وجود ندارد و ما تنها دو بازوی جداگانه را به شکل یک حلقه می بینیم].

ولی حلقه ی درخشان درونی مسیه ۹۴ کاملا واقعیست. این منطقه را به دلیل ستاره زایی دیوانه وار و افسارگسیخته ای که در آن جریان دارد به نام "حلقه ی ستاره فشان" نیز می خوانند. گاز درون این حلقه تبدیل به ستاره های داغ و جوان می شود و سپس همین ستارگان با گرم کردن غبار، باعث برافروختگی آن و تابش نور فروسرخ می گردند. این گونه حلقه های ستاره‌فشان اغلب می توانند در اثر برخورد های گرانشی میان یک کهکشان با دیگر کهکشان ها پدید آیند ولی در مورد M۹۴، شاید دلیلش ساختار بیضی خود کهکشان باشد.

قرص کهکشان که در میان حلقه ی ستاره فشان و بازوان حلقه-مانند کهکشان جای گرفته، با رشته های سبزفام غبار آراسته شده است. این رشته های گرد و غباری نیز همانند دسته حلقه هایی به نظر می رسند ولی آن ها هم تنها راستای چند کمان مارپیچی تنگ و نزدیک به هم را نشان می دهند.

نور فروسرخ با طول موج های ۳.۶ و ۴.۵ میکرون (میکرومتر) به رنگ آبی/فیروزه ای نشان داده شده، و عمدتا تابش ستارگان را می نمایاند. نور با طول موج ۸ میکرون را به رنگ سبز، و تابش ۲۴ میکرون را به رنگ سرخ می بینید که به ترتیب، نمایانگر بخش های سردتر و گرم ترِ غبار هستند. تصویر آغازین در سال ۲۰۰۴ گرفته شده بود، پیش از آن که اسپیتزر سوخت سرمازایش را به پایان برساند و دیگر نتواند بخشی از طول موج های فروسرخ را ردیابی کند.

واژه نامه:
ring - galaxy - Messier 94 - NGC 4736 - NASA - Spitzer Space Telescope - M94 - core - optical illusion - ultraviolet - Galaxy Evolution Explorer - Sloan Digital Sky Survey - infrared - Two Micron All Sky Survey - 2MASS - spiral arm - starburst ring - gravitational encounter - cryogen

منبع:jpl.nasa.gov

دُم دروغین دنباله دار پان استارز بلندتر شده

* چند روز پیش خوانده بودید: * دنباله دار پان استارز و یک دُم دروغین! 

روز ۲۳ می، هنگامی که سیاره ی زمین داشت به صفحه ی مداری دنباله دار پان استارز (C/2011 L4) نزدیک می شد، رصدگران این دنباله دار هم با چنین چشم اندازی از پاددُم شکوهمند آن روبرو شدند:
این پاددُم بلند و باریک، از چپ تا راست این تصویر در حدود ۴ درجه یا نزدیک به ۸ برابر پهنای قرص ماه کامل درازا دارد. این دُم در راستای مدار جابجایی دنباله دار کشیده شده که دارد فضای درونی سامانه ی خورشیدی را پشت سر می‌گذارد. 
از این دیدگاه که صفحه ی مدار بسیار کشیده و رو به بیرونِ دنباله دار را تقریبا از لبه نشان می دهد، به خوبی جهت پاددُم که رو به خورشید است دیده می شود، و ظاهرا چنین به نظر می رسد که جهتش درست بر خلاف جهت دُم غباری است که در اثر فشار نور خورشیدی بیرون زده.
پان استارز اکنون در دوردست های شمال آسمان سیاره ی زمین جای دارد و رصدگران نیمکره ی شمالی می توانند آن را در سرتاسر شب ببینند. البته این شب ها مهتاب درخشان مزاحم دیدن آن می شود.
پاددُم پان استارز یکی از بلندترین پاددُم هاییست که از سال ۱۹۵۷ که پاددُم دنباله دار آرند-رولند دیده شد مشاهده می شود.

واژه نامه:
Anti-Tail - planet - Earth - plane - Comet PanSTARRS - C/2011 L4 - orbit - comet - full Moon - inner solar system - orbital plane - dust tail - northern hemisphere - Comet Arend-Roland

منبع: apod.nasa.gov

قطره های جوهر در شربت توت فرنگی برای جشن تولد پیشرفته ترین تلسکوپ جهان

* تصویر شگفت انگیزی که از یک پرورشگاه ستاره ای در فاصله ی ۶۵۰۰ سال نوری زمین گرفته شده، برای بزرگداشت پانزدهمین سال تولد یک تلسکوپ در نیمکره ی جنوبی برگزیده شد.

"تلسکوپ بسیار بزرگ" (VLT) که در بیابان آتاکامای کشور شیلی جای دارد و توسط رصدخانه ی جنوبی اروپا (ESO) گردانده می شود، این تصویر باورنکردنی را از سحابی IC ۲۹۴۴ در صورت فلکی جنوبی قنطورس گرفت.
این پرورشگاه ستاره ای در فاصله ی ۶۵۰۰ سال نوری از زمین جای دارد. تاریخ انتشار تصویر: ۲۳ می ۲۰۱۳. اندازه ی بزرگ تر
مقام های ESO درباره ی آن گفتند: «این توده های کدر و تیره همانند قطره های مرکب در یک کوکتل توت فرنگی به نظر می رسند. پرتوهای نیرومند ستارگان جوان و تابناکِ نزدیکشان آن ها را تراشیده و چنین پیکره های عجیبی از آن ها ساخته.» به گفته ی این مقام های ESO، تصویرِ تازه منتشر شده واضح ترین نماییست که تاکنون یک تلسکوپ زمینی از IC ۲۹۴۴ گرفته، و البته جای شگفتی هم ندارد که VLT چنین عکسی را بگیرد، زیرا این تلسکوپ "پیشرفته ترین دستگاه نوری جهان" است. [نوشته ی کوتاهی درباره ی IC ۲۹۴۴: * ابرهای سیاه فضا]

مسئولان ESO در بیانیه ای نوشتند: «سحابی های نشری یا گسیلشی‌ای مانند IC ۲۹۴۴ عمدتا از گاز هیدروژنی تشکیل شده اند که در اثر تابش نیرومند چندین ستاره ی درخشان نوزاد، برافروخته شده و با یک رنگ سرخ ویژه می درخشند. لکه‌های تیره ای که روی این پس زمینه ی درخشان به روشنی دیده می شوند، توده های اسرارآمیز غبار کدرند، ابرهای سردی که به نام "گویچه ی بوک" شناخته می شوند.»

این گونه ابرهای کدر را از روی نام اخترشناس هلندی- آمریکایی، بارت بوک بدین نام می خوانند، زیرا وی نخستین کسی بود که در دهه ی ۱۹۴۰ توجه دانشمندان را به این اجرام، به عنوان جاهای احتمالی ستاره زایی، جلب کرد. این دسته ی ویژه از این گویچه های بوک به نام "گویچه های تکری" شناخته می شوند.

مقام های ESO همچنین با بهره از عکس هایی که این تلسکوپ گرفته، ویدیویی از گشت و گذار در این سحابی پدید آوردند. به گفته ی آنان، گویچه های بوک (لکه های تیره در دریایی سرخ فام) توسط پرتوهای فرابنفش ستارگان داغ و درخشان نزدیکشان بمباران می شوند. این گویچه ها مانند تکه های کره درون یک ماهیتابه ی داغ، "هم فرسایش می یابند و هم تکه تکه می شوند". گویچه هایی که در این تصویر دیده می شوند بعید است پیش از محو و نابود شدن، ستارگان تازه ای پدید آورند.

تلسکوپ فضایی هابل هم این بخش از آسمان را برای ناسا و آژانس فضایی اروپا (اِسا) به تصویر کشیده ولی این تصویر تازه ی VLT نوار گسترده تری از آسمان با ستاره زایی بیشتری را نسبت به نمای هابل نشان می دهد.

VLT در آغاز ترکیبی از چهار تلسکوپ غول پیکر بود، ولی اکنون چهار تلسکوپ کوچک تر هم به چهارتای نخست افزوده شده اند تا با هم "تداخل سنج VLT" یا VLTI را پدید آورند. نخستین تلسکوپ VLT نخستین بار در ۲۵ می ۱۹۹۸ آغاز به کار کرد (۱۵ سال پیش).

مقام های ESO می گویند: «VLT یکی از نیرومندترین و پربارترین ابزارهای اخترشناسی موجود روی زمین است. در سال ۲۰۱۲ بیش از ۶۰۰ مقاله ی علمیِ داوری شده بر پایه ی داده های VLT و VLTI انتشار یافت.» ESO با همکاری ۱۵ کشور برپا شده و به عنوان پربازده ترین رصدخانه ی اخترشناسی روی زمین شناخته می شود.

در همین زمینه: * این ها روبات نیستند، تلسکوپند! * شگرف ترین پدیده در این عکس چیست؟ * شلیک لیزر به مرکز کهکشان 

واژه نامه:
stellar nursery - Earth - Southern Hemisphere - Very Large Telescope - Atacama Desert - European Southern Observatory - nebula - IC 2944 - constellation Centaurus - strawberry cocktail - VLT - Emission nebula - hydrogen - ESO - Bok globules - Thackeray Globule - ultraviolet - Hubble Space Telescope - NASA - European Space Agency - VLT Interferometer - VLTI

منبع: SPACE.com

وقتی ابرها در برابر ماه «نماد بتمن» را می سازند

این تیرگی خفاش-گونه نشان بتمن نیست که از درون شهر گاتهام بر ابرها تابانده شده، بلکه خود ابرها هستند که در شامگاه ۱۸ می، به هنگام گذشتن از جلوی ماه، در برابر تاج رنگین آن به این حالت ضدنور و تیره دیده شدند. این عکس را بابک تفرشی در شهر کوشم آلمان، از ساحل رود موزل گرفته.
تاج ماه پدیده ایست که در اثر پراش نور ماه توسط قطره های آبِ درون ابرهای نازکی که از جلوی قرص ماه می گذرند به وجود می آید.
زیر پای ماه، به جای وین مینور که کاخ بتمن بود، دژ یا قلعه ی تاریخی این منطقه را می بینیم: دژ کوشم که پیشینه اش به سده ی ۱۱ میلادی می رسد.
به هر حال، چه اینجا و چه هر جای دیگر سیاره ی زمین که باشید، در این پایان هفته می ارزد که آسمان شامگاهی را تماشا کنید، زیرا به هنگام غروب، قرص کامل ماه از پس افق خاوری بر می خیزد و در باختر نیز سیاره های درخشان گرد هم می آیند.

واژه نامه:
Lunar Corona - Cochem Castle - Babak Tafreshi - Gotham city - silhouette - diffract - Wayne Manor - planet - Earth - Full Moon

منبع: apod.nasa.gov

هابل پرده از ساختار سه بعدی «سحابی حلقه» برداشت

* عکس های تازه ی هابل با نشان دادن نمای بی سابقه ای از ساختار سه بعدی سحابی حلقه، به اخترشناسان اجازه داده این سحابی را با دقیق ترین و بیشترین جزییاتی که تاکنون امکان داشته ببینند.

سحابی شناخته شده و پرآوازه ی حلقه یا M۵۷ شاید تنها یک دایره ی خیره کننده از گاز تُنک میان ستاره ای به نظر آید، ولی به گفته ی دانشمندان، عکس های تازه ای که تلسکوپ فضایی هابل از آن گرفته نشان می دهد که این سحابی بیشتر همانند یک دونات ژله ای در ژرفای فضاست.
در این عکس پیوندی، عکسهایی که تلسکوپ هابل در طیف نور دیدنی (مریی) گرفته، به داده های فروسرخی که تلسکوپ بزرگ دوچشمی در آریزونا به دست آورده افزوده شده و نمایی تماشایی از سحابی پرآوازه ی حلقه پدید آورده است. سحابی حلقه که یک سحابی سیاره‌ای یا سیاره‌نما است، از پسمان‌های برافروخته ی یک ستاره ی خورشیدسان پدید آمده. این جسم رو به زمین قرار گرفته به گونه ای که اخترشناسان حلقه ی آن را از رو به رو می‌بینند. رصدهای هابل نشان می‌دهد که شکل و ساختار این سحابی بسیار پیچیده تر از آنست که اخترشناسان می پنداشتند. این عکس در ۲۳ می ۲۰۱۳ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
عکس های تازه ی هابل با نشان دادن نمای بی سابقه ای از ساختار سه بعدی سحابی حلقه، به اخترشناسان اجازه داده این سحابی را با دقیق ترین و بیشترین جزییاتی که تاکنون امکان داشته ببینند.

در این عکس نمای بسته که تلسکوپ فضایی هابل در
محدوده ی نور دیدنی (مریی) گرفته، جزییات تازه ای
از سحابی حلقه آشکار شده است. گاز آبی‌رنگ مرکز
سحابی در واقع ساختاری همانند توپ راگبی است که
از پهلو، ساختار دونات-مانند پیرامونش را هم شکافته
و از شکاف های آن بیرون می زند. این عکس در
۲۳ می ۲۰۱۳ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
سرپرست پژوهشگران، سی. رابرت اودل که اخترشناس دانشگاه وندربیلت در نشویل تنسی است، روز ۲۳ می در بیانیه ای گفت: «این سحابی مانند یک دونات ساده (شیرینی حلقه ای) نیست بلکه مانند یک دونات ژله ای است (شیرینی گِرد با مغز ژله ای)، چرا که مرکزش با موادی انباشته شده.»

سحابی حلقه با فاصله ی ۲۰۰۰ سال نوری از زمین، در صورت فلکی شلیاق جای دارد. پهنای این سحابی ۱ سال نوریست (حدود ۱۰ تریلیون کیلومتر) و ۴۰۰۰ سال پیش، زمانی پدید آمد که ستاره ای به جرم ۴ برابر جرم خورشید، سوخت هسته ایش پایان یافت.[در این زمینه: * M۵۷: پرآوازه‌ترین حلقه در آسمان]

آن ستاره پس از پایان همجوشی در هسته اش، پف کرد و تبدیل به یک غول سرخ بسیار بزرگ شد و هم‌زمان با پس زدن لایه های گازی بیرونیش، هسته اش هم رُمبید تبدیل به یک کوتوله ی سفید شد. به گفته ی پژوهشگران هابل، پرتوهای نیرومند فرابنفشی که از همین کوتوله ی سفید می تابد، گازهای پیرامونش را گرم و برافروخته کرده و این چنین به تابش واداشته.

امروزه، سحابی حلقه یک هدفی محبوب رصدی برای اخترشناسان آماتور است، زیرا نمای حلقه-مانند آن از دیدگاه زمین، درست از روبرو دیده می شود و همین باعث شده شناساییش از پشت تلسکوپ آسان باشد. گرچه رصدهای تازه ای که تلسکوپ هابل انجام داده نشان می دهد که سحابی حلقه به هیچ وجه یک حلقه ی کامل نیست.

دوربین نیرومند میدان گسترده ی شماره ۳ی هابل از یک ساختار پیچیده ی سه بعدی پرده برداشته که در زمان هایی از حلقه ی اصلی سحابی بیرون زده. دانشمندان با همگذاری این تصاویر با عکس های تلسکوپ های زمینی دریافتند که ساختار اصلی حلقه-مانندِ سحابی یک ساختار بزرگ و آبی‌رنگِ همانند توپ راگبی را در میان گرفته و نیز کناره های این "توپ راگبی"، در جاهایی، به درون حلقه هم نفوذ کرده اند.

در این تصویر، اخترشناسان با بهره از مشاهدات هابل،
نمای سحابی حلقه را از پهلو در نظر گرفته و بررسی
کرده‌اند. ساختار دونات‌مانندِ مرکز تصویر، همان حلقه‌ی
اصلی سحابی است. برجستگی های بالا و پایین حلقه با
هم یک ساختار شبیه توپ راگبی‌ ساخته اند که از حلقه
بیرون زده. گره های گاز چگال همانند پره های یک
چرخ در لبه ی درونی حلقه جای گرفته اند. این عکس
در ۲۳ می ۲۰۱۳ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
به گفته ی مقام های ناسا، گروه اودل گره های نامنظمی از گاز چگال و تیره را در بخش درونی حلقه ی سحابی -همانند پره های یک چرخ- یافتند که آنان را شگفت زده ساخت.

مقام های ناسا در توضیح یک عکس گفتند: «این شاخک های گازی زمانی پدید آمده که گاز داغ و گسترنده به درون گاز سردی که پیش‌تر توسط ستاره ی مرده پس زده شده بود نشت کرد. این گره ها در برابر فرسایش ناشی از امواج فرابنفش ستاره پایداری بیشتری دارند.»

به گفته ی دانشمندان، سحابی حلقه با سرعت باورنکردنی ۶۹۲۰۰ کیلومتر بر ساعت در حال گستردن رو به بیرون است و تا ۱۰۰۰۰ سال دیگر هم این روند را پی خواهد گرفت. پژوهشگران امیدوارند با بررسی این سحابی آگاهی های بیشتری درباره ی شیوه ی مرگ خورشید خودمان (که یک ستاره ی میانسال است) تا ۶ میلیارد سال دیگر به دست آورند.

اودل می گوید: «زمانی که خورشید لایه های گازی بیرونیش را پس زد و تبدیل به یک کوتوله ی سفید شد، [نسبت به کوتوله ی سحابی حلقه] با آهنگ کندتری گرم خواهد شد و تا بخواهد آنقدر داغ شود که گاز پیرامونش را برافروخته و تابناک کند، این گاز بسیار دور خواهد رفت. این فاصله ی زیاد بدین معنا خواهد بود که سحابی خورشید ما کم نورتر از سحابی حلقه می شود، زیرا گسترده تر و بازتر از آن خواهد شد.»

اخترشناسان همچنین توانستند به کمک این عکس های تازه ی هابل، ویدیویی را نیز از ساختار سحابی حلقه بیافرینند که اینجا می بینید:
واژه نامه:
Ring Nebula - M57 - interstellar gas - Hubble Space Telescope - jelly doughnut - three-dimensional - bagel - C. Robert O'Dell - Earth - Lyra constellation - sun - nuclear fuel - red giant - white dwarf - ultraviolet - Wide Field Camera 3 - spoke - tentacle - ultraviolet - NASA - infrared - Large Binocular Telescope - planetary nebula - Sun-like star - face-on

منبع: SPACE.com

کرم ابریشمی از ماه

در این تصویر فریبنده ی همنهاده که از همگذاری رشته نماهای پیاپی و نزدیک به هم درست شده، قرص کامل ماه را می‌بینید که به آرامی در حال خزیدن بر پهنه ی آسمان است.
ثبت این رشته عکس ها که از ساعت ۱۹:۴۲ روز ۲۵ آوریل به وقت جهانی آغاز شد (نمای بالا، سمت راست) و تا ۲۲:۱۴ ادامه یافت، ماه را در زمان گرفتگی جزیی و به هنگام گذشتن از درون سایه ی زمین در آسمان آلمان نشان می دهد.
سایه ای که نزدیک بالای این رشته قرص های ماه می بینید نشانگر گذشتن ماه از روی لبه ی جنوبی سایه ی مرکزی زمین یا umbra است. ولی در بخش های بیرونی سایه ی مرکزی هم تیرگی اندکی دیده می شود که مربوط به نیمسایه یا penumbra است و به سهم خود از روشنی ماه در آن بخش ها کاسته است [در این بخش ها، "گرفتگی نیمسایه ای" رخ داده].
در واقع با نگاه کردن به این کرم ابریشم ماه و دنبال کردن بندهای بدن آن می توان به خوبی به شکل و اندازه ی نسبی ماه و مناطق سایه ی زمین پی برد (+).
ولی در روز ۲۵ می یک ماه گرفتگی نیمسایه ای رخ خواهد داد که دنبال کردنش با چشم تقریبا ناشدنی است؛ زیرا قرص کامل ماه تنها از درون بخش کمرنگ بیرونی نیمسایه ی زمین خواهد گذشت.

واژه نامه:
Caterpillar - Moon - Full Moon - Earth - shadow - partial lunar eclipse - umbra - penumbra - penumbral lunar eclipse

منبع: apod.nasa.gov

اگر نیویورک روی سیاره دیگری بود، چگونه دیده می شد؟

* شهر نیویورک حتی روی زمین هم برای بازدیدکنندگانش بیگانه می نماید، چه برسد به این که روی
سیاره ی دیگری باشد.
یک پروژه ی هنری تازه با دنبال کردن همین پنداشت، سیب بزرگ* را بر روی سیاره های تیر، ناهید، بهرام، و سیاره‌های بیرونی سامانه ی خورشیدی: مشتری، کیوان، اورانوس و نپتون به تصویر کشیده (فراموش نکنید که پلوتو دیگر در رده ی سیاره ها نیست و پایین تر آمده).
نیکلای لَم، هنرمند ساکن پیتسبورگ، چهره ی نیویورک در سیاره های دیگر را با کمک گرفتن از زیست-ستاره شناس پیشین ناسا، م. برونینگ ووگل به تصویر کشید. خود لم می گوید اندیشه ی این کار پس از دیدن عکس هایی که خودروی بهرام نوردِ کنجکاوی از کوه بلند و اسرارآمیز شارپ که تا بلندای ۵.۵ کیلومتر به آسمان سیاره ی سرخ سر برافراشته گرفته بود به ذهنش آمد [اینجا دیده بودید: * عکس خیره کننده کنجکاوی از کوه بلند بهرام].

۱- نیویورک روی زمین
شهر نیویورک با چهره ای که همه با آن آشناییم، در چارچوبی از آسمان آبی که رنگ ویژه ی زمین است:
تصویر بزرگ تر
۲- نیویورک روی تیر
چهره ی نیویورک روی سیاره ی آفتاب سوخته ی تیر یا عطارد -که جَوی تُنک و تقریبا به طور کامل شفاف دارد- این گونه خواهد بود:
تصویر بزرگ تر
۳- نیویورک روی ناهید
بیشترِ جو غلیظ و چگال ناهید از دی اکسید کربن و ابرهای اسید سولفوریک تشکیل شده؛ از همین رو سطح آن را لایه ای از هوای گوگردی زردفام و داغ پوشانده که چشم انداز افق نیویورک و نیز خود خورشید را از چشم ها پنهان می کند:
تصویر بزرگ تر
۴- نیویورک روی بهرام
اگر نیویورک روی سیاره ی بهرام یا مریخ بود، افق آشنا و مشهورش را گرد و غباری سرخ فام می پوشاند، غباری که ته‌رنگی هم به جو تُنک و عمدتا دی اکسید کربنِ آن می دهد. 
تصویر بزرگ تر
۵- نیویورک شناور در هوای مشتری
در لایه های پایین جو چگال و گسترده ی مشتری، گازهای هیدروژن و هلیم چگالیده شده و به مایع و یا حتی جامد تبدیل می‌شوند. در این چشم انداز شهر نیویورک را می بینید که حدود ۶۲ مایل بالاتر از این لایه ی مایع، در منطقه ای با هیدوژن گازی شفاف و ابرهای بخار آب، آمونیاک و گاز گوگرد شناور است. محیط این منطقه دارای شیمی اُکساینده ای است که باعث خورده شدن و زنگ زدن مجسمه ی آزادی و همه ی اشیای فلزی دیگر می شود. 
تصویر بزرگ تر
۶- نیویورک در هوای کیوان
جو کیوان همانند جو مشتریست. در کیوان یا زحل هم نیویورک را حدود ۶۲ مایل بالاتر از یک لایه ی هیدروژن و هلیوم مایع، در میان ابرهای یخ آمونیاک که آذرخش های گاه به گاهی نیز در آن رخ می دهد می بینید. در این جا هم مانند مشتری، گازهای درون جو به شدت خورنده هستند و به آرامی هر سطح فلزی را در خود حل می کنند، مانند زنگار سبزی که اینجا مجسمه ی آزادی را پوشانده. 
تصویر بزرگ تر
۷- نیویورک در هوای سرد اورانوس
محور چرخش سیاره ی بسیار سرد اورانوس، عمود بر صفحه ی مداریش است. در برخی از عرض های جغرافیاییِ این سیاره بادهایی نیرومندتر از هر توفان زمینی می وزد و می تواند سازه هایی مانند مجسمه ی آزادی را از جا کنده و نابود کند. جو هیدروژن-هلیومی اورانوس مقدار چشمگیری متان دارد که رنگی کبود به هوای آن داده. 
تصویر بزرگ تر
۸- نیویورک در نپتون تاریک
سیاره ی دوردست نپتون دورترین جسم سیاره ای در سامانه ی خورشیدی، و در نتیجه تاریک ترینِ آن است، با جوی هیدروژن-هلیومی، و کمی آمونیاک و آب که رنگی آبی به آن داده اند. نپتون هم بادهای نیرومندی دارد که می توانند همه ی ساختمان ها و سازه های روی آن را نابود کنند. 
تصویر بزرگ تر
--------------------------------------------------
* سیب بزرگ یا Big Apple: لقب شهر نیویورک

واژه نامه:
New York City - Big Apple - Pluto - Nickolay Lamm - NASA - astrobiologist - M. Browning Vogel - Mars Rover - Curiosity - Mount Sharp - Red Planet - Earth - Mercury - Venus - CO2 - sulfuric acid - sun - Mars - planet - Jupiter - Hydrogen - helium - water vapor - ammonia - sulfurous gas - reducing chemistry - Statue of Liberty - Saturn - NYC - thunderstorm - patina - Uranus - Earth - methane - aquamarine tint - Neptune - solar system - non-dwarf planet

منبع: SPACE.com

کهکشانی که همانند یک حرف یونانیست

کهکشان مارپیچی میله دار زیبای M۱۰۹ که صد و نهمین ورودی در فهرست پرآوازه ی شارل مسیه (کاتالوگ سحابی ها و توده های درخشان ستاره ای) است، درست زیر کاسه ی ملاقه ی هفت برادران در صورت فلکی شمالی خرس بزرگ (دب اکبر) جای دارد.
میله ی مرکزی چشمگیر این کهکشان از پشت تلسکوپ به آن نمای یکی از حرف های الفبای یونانی را داده است: θ (تتا) که از نمادهای رایج ریاضی برای نشان دادن زاویه است.(برای آشنایی با این گونه کهکشان ها، ببینید: * چهره کلاسیک یک کهکشان مارپیچی میله ای)
گفتن ندارد که کهکشان M۱۰۹ در آسمان سیاره ی زمین یک زاویه ی بسیار کوچک را می پوشاند: تنها حدود ۷ دقیقه ی قوس یا ۰.۱۲ درجه. ولی همین زاویه ی کوچک در فاصله ی برآوردیِ ۶۰ میلیون سال نوریِ این کهکشان، برابر با قطر غول آسایی به اندازه ی ۱۲۰۰۰۰ سال نوریست.
M۱۰۹ که با عنوان NGC ۳۹۹۳ هم نامیده می شود، درخشان ترین عضو خوشه ی کهکشانیِ اکنون به رسمیت شناخته شده ی خرس بزرگ است. این کهکشان را در این چشم انداز به همراه ردیفی از سه ستاره ی پرنورِ پیش زمینه می بینیم.
سه کهکشان کوچک و کُرکی آبی فام دیگر هم در تصویر به چشم می خورند. این سه که از چپ به راست، با نام های UGC ۶۹۶۹ و UGC ۶۹۴۰ و UGC ۶۹۲۳ شناخته می شوند، احتمالا کهکشان های ماهواره ای M۱۰۹ هستند.


واژه نامه:
Messier 109 - barred spiral galaxy - M109 - Charles Messier - Nebula - Star Cluster - Big Dipper - bowl - constellation Ursa Major - Greek letter - theta - θ - mathematical symbol - angle - planet - Earth - Ursa Major galaxy cluster - NGC 3992 - UGC 6969 - UGC 6940 - UGC 6923 - satellite galaxy

منبع: apod.nasa.gov

شبح سرخ و شفق رنگین در آسمان داکوتا

این چیست که در آسمان پدیدار شده؟
این یک آذرخش از گونه ای کمیاب و به ندرت دیده شده است که نخستین بار همین ۲۵ سال پیش وجودش تایید شد؛ آذرخشی به نام شبح سرخ (red sprite).
پژوهشی که به تازگی انجام شده نشان داده که گاهی ممکن است به دنبال یک برخورد نیرومند آذرخشِ مثبت ابر-زمین، گلوله هایی از هوای یونیده به قطر ۱۰۰ متر، از بلندای حدود ۸۰ کیلومتری با سرعتی برابر با ۱۰ درصد سرعت نور به پایین پرتاب شوند و به سرعت در پی آن ها هم یک دسته گلوله ی یونیده ی رو به بالا شلیک شود و بدین ترتیب چیزی پدید آید که شبح سرخ نامیده شده.
تصویر بالا که چند روز پیش از آسمان داکوتای جنوبی آمریکا گرفته شده، یک شبح سرخ درخشان را نشان می دهد. این تصویر نامزد عنوان نخستین عکس رنگی‌ایست که همزمان از شبح سرخ و شفق قطبی گرفته شده.
در پایین تصویر ابرهای توفانی دوردست دیده می شوند، در حالی که رگه های شفق رنگارنگ هم پس زمینه ی عکس را آراسته اند.
شبح های سرخ تنها در کسری از ثانیه روی می دهند و بهترین زمان برای دیده شدنشان به هنگام توفان های تندری نیرومند است.


واژه نامه:
Red Sprite - Lightning - Aurora - positive cloud-to-ground lightning - storm cloud - thunderstorm

منبع: apod.nasa.gov

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه