آن چه هنگام چرخش به دور یک سیاهچاله می بینیم

به هنگام چرخش به گرد یک سیاهچاله چه می بینیم؟
از آن جایی که گرانش نیرومند سیاهچاله می تواند به گونه ای چشمگیر، مسیر نور را خم کند، شرایط آن جا واقعا شگفت آور و بیگانه خواهد بود. برای نمونه، در کنار یک سیاهچاله، سرتاسر آسمان دیده می شود، زیرا حتی ستارگانی که پشت سیاهچاله هستند هم نورشان به اندازه ای خم می شود که به چشم بیننده می رسد.
نمونه ای دیگر این که آسمان نزدیک سیاهچاله از چشم بیننده دچار اعوجاج و کج نمایی شدیدی خواهد بود، و هر چه به سیاهچاله نزدیک تر شویم، تصاویر بیشتر و بیشتری از کل آسمان خواهیم دید.

شاید مبهوت کننده ترین چیزی که دیده می شود، اینست که تصویر کل آسمان را به طور کامل درون یک دایره که به آسانی تشخیص پذیر است می بینیم. این دایره به نام حلقه ی انیشتین شناخته می شود [و در اثر همگرایی گرانشی پدید می آید؛ این جا را ببینید: * نعل اسب انیشتین].
چنان چه در ویدیوی گویای بالا که با رایانه درست شده و به گونه ی چشمگیری دقیق و درست است می بینید، به هنگام چرخش به گرد یک سیاهچاله، ستارگانی که تقریبا درست از پشت سیاهچاله می گذرند را خواهیم دید که به تندی از کنار حلقه ی انیشتین می گذرند. ممکن است به نظر برسد که تصویر ستارگان نزدیک حلقه ی انیشتین با سرعتی بیش از سرعت نور جابجا می شوند، ولی واقعیت اینست که هیچ ستاره ای با چنین سرعتی حرکت نمی کند.
ویدیوی بالا بخشی از یک رشته ویدیو است که به گونه ی تصویری فضای نزدیک افق رویداد سیاهچاله ها را بررسی می کنند.
(پدیدآورنده ی این ویدیو رابرت نمیروف، یکی از سردبیران APOD است.)


واژه نامه:
Black Hole - Robert Nemiroff - gravity - Einstein ring - star

منبع: apod.nasa.gov

سیاره های دو-خورشیدی زندگی پذیرترند!

* لوک اسکای واکر باید سرش را بالا بگیرد! پژوهش ها نشان می دهد سیاره هایی مانند سیاره ی تاتووین که در رشته
فیلم های تخیلی "جنگ ستارگان" به نمایش در آمد، شاید نسبت به سیاره های درون
سامانه های دیگر، توانایی بیشتری برای پذیرش زندگی داشته باشند.

به گفته ی جانی کلارک، دانشجوی دانشگاه ایالتی نیومکزیکو، دو ستاره ی سامانه های دوتایی عملا می توانند به جلوگیری از بمباران شدن سیاره های درون سامانه‌شان توسط بادهای زیان آور ستاره ای کمک کنند و منطقه ی طلایی گسترده تری برای "زیست پذیری" پدید آورند. کلارک این سخنان را به هنگام برگزاری یک نشست ارائه ی پوستر که طی ۲۲۲مین همایش سالانه ی انجمن اخترشناسی آمریکا برگزار شد بیان کرد.
سیاره ی تاتوینی کپلر-۳۵b 
لینت کوک، نقاش این تصویر می گوید: «این نگاره
چندین بار تغییر کرد زیرا برای کشیدن آن، من و ویلیام
ولش بارها در راستای مدارها به پس و پیش رفتیم و
آذرخش سمت تاریک سیاره، درخشش شفق و بسیاری
از چیزهای دیگر را تنظیم کردیم. آنچه که به هنگام کار
با اخترشناسان تاثیر ویژه بر من می گذارد، توجه آنان
به ریزه کاری هاست، در حالی که همه ی ما می کوشیم
چیز درستی از آب در بیاوریم.»

وی به SPACE.com درباره ی کار خود که ادامه ی بررسی های پیشین روی سامانه های دوتایی است گفت: «[این ستاره ها] یکدیگر را آرام می‌کنند. پیوند این دو به راستی مانند یک ازدواج خوب است. آن ها فریادشان را بر سر یکدیگر می کشند و توجه چندانی به دیگران ندارند. آن ها مایه ی آرامش هم می شوند و همین باعث افزایش پوشش مغناطیسی سیاره ها می شود.»

اگر این ستارگان دوتایی به گونه ای، جرمی تقریبا برابر داشته باشند، می‌توانند وارد یک رقص هماهنگ شوند؛ رقصی که بادهای ستاره ای را در کمترین اندازه نگه می دارد.

و اگر این ستاره ها هر ۱۰ تا ۳۰ روز یک دور کامل به گرد یکدیگر بچرخند هم منطقه ی زیست پذیرشان گسترده تر می شود. اگر زیادی از هم دور باشند، کشش گرانشی چشمگیری بر سیاره ها وارد می شود [و به ستاره ها نزدیک تر می شوند و در نتیجه، از منطقه ی زیست پذیر بیرون می آیند]. به گفته ی کلارک، در این گونه سامانه های دوتایی، میدان مغناطیسی سیاره ها الزاما نیرومندتر نمی شود، ولی [چندان مهم نیست زیرا] با خشونت های زیادی هم از سوی ستاره هایشان روبرو نیستند و چندان به میدان مغناطیسی نیرومند نیاز ندارند.

دنیاهای پرآب و سیاره های سنگی در مناطقی از سامانه می توانند پدید آیند که آن مناطق اگر در سامانه ای غیر از دوتایی بود و برهم کنش دو ستاره را نداشت، زندگی پذیر نمی شد.

کلارک می افزاید: «در این صورت حتی سیاره های کوچک تر که سپر میدان مغناطیسی ضعیف تری دارند هم می توانند زیست پذیر شوند زیرا آن ها هم به اندازه ی سیاره های درون سامانه های تک ستاره ای نیاز به پوشش دفاعی ندارند.»

کلارک دریافته که برخی از سیاره های "رده ی p" (سیاره هایی که به گرد هر دو ستاره در سامانه های دوتایی می‌چرخند)، به اندازه ی ۳۰ درصد کمتر از میزان شاری که زمین از تک ستاره اش، خورشید می گیرد شار دریافت می‌کنند؛ گرچه این سطح  بستگی به جایگاه سیاره در سامانه ی ستاره ایش هم دارد.

وی می گوید: «به گونه ی بالقوه، دوتایی های رده ی p توانایی بیشتری برای زیست پذیری دارند.» همچنین در این سامانه‌ها امکان این نیز هست که فاصله ی سیاره های زیست پذیر نسبت به ستاره هایشان به نزدیکیِ فاصله ی ناهید از خورشید باشد.

سیاره هایی که تنها به گرد یکی از ستاره ها در سامانه های دوتایی می چرخند، بیشتر در خطرند؛ و در مواردی که دو ستاره بسیار از هم دور باشند یا تفاوت جرمشان بیش از آن باشد که بتوانند رقص هماهنگ پدید آورند، سیاره ای که به گرد یکی از آن ها می چرخد می تواند شاری دو برابر دریافت کند. دلیل این امر آنست که این سیاره ها آمادگی بیشتری دارند که در قفل گرانشی درگیر شوند، به گونه ای که یک سمتشان همیشه به سوی آن ستاره باشد.

ولی به گفته ی کلارک، سیاره هایی که به گرد ستاره ی اصلی (ستاره ای که ستاره ی دیگر هم به گرد آن می چرخد) می‌چرخند، اصولا همان شرایطی را دارند که سیاره های درون سامانه های تک ستاره ای دارند.

در همین زمینه: * کشف سیاره ای که به دور دو خورشید می گردد و: * زیست پذیری سیاره ها به میدان مغناطیسی آن ها هم بستگی دارد   

واژه نامه:
Luke Skywalker - Planet - Tatooine - Star Wars - habitability - planet - sun - solar wind - Goldilocks zone - Joni Clark - American Astronomical Society - synchronized dance - habitable zone - magnetic field - binary system - Water world - rocky planet - p-type - Earth - solar system - Venus - binary system - tidally locked - solar flux - Kepler-35b - William Welsh - Cook

منبع: SPACE.com

آزمایش آتش در شرایط بی وزنی


* دانشمندان با انجام آزمایشی در ایستگاه فضایی بین المللی، به بررسی رفتار شگفت انگیز شعله ی آتش در شرایط ریزگرانی پرداختند.

اغلب آتش را کهن ترین آزمایش شیمی انسان می دانند. هزاران سال است که انسان ها هوای پر از اکسیژن زمین را با گونه های بی پایانی از سوخت ها در هم می آمیزند تا شعله ی داغ و فروزان آتش را بیافرینند. آموختن درباره ی پدیده ی سوختن (احتراق) دارای کمانیست که آغازش به آتش های انسان های نخستین می رسد و تا پیشرفته ترین خودروهایی که در شاهراه های سده ی ۲۱ به پیش می تازند ادامه می یابد.

مهندسان فرآیند سوختن را بررسی می کنند تا موتورهای درون‌سوز بهتری تولید کنند؛ شیمیدان ها شعله های آتش را به دقت می نگرند تا واکنش های تازه و شگفت آور را بیابند؛ و سرآشپزها آتش را می آزمایند تا غذاهای بهتری بپزند.

شاید فکر کنید برای آموختن در این باره چیز بیشتری وجود ندارد. ولی دکتر فورمن اِی ویلیامز، استاد فیزیک در دانشگاه سن دیه گو با این دیدگاه مخالف است. وی می گوید: «سخن از آتش که بشود، تازه در آغاز راهیم.»
شعله های شگفت آور در ایستگاه فضایی
شعله های آتش را به دشواری می توان شناخت زیرا پیچیده اند. در شعله ی یک شمع معمولی، هزاران واکنش شیمیایی رخ می دهد. مولکول های هیدروکربنِ فتیله بخار شده و توسط گرما از هم جدا می شوند. آن ها با اکسیژن ترکیب می شوند و نور، گرما، دی اکسید کربن (CO۲) و آب تولید می کنند. برخی از اجزای هیدروکربن هم مولکول های حلقوی شکل به نام مولکول های آروماتیک چندحلقه ای پدید می آورند و در پایان هم چیزی که می ماند دوده است. خود ذرات دوده هم می توانند بسوزند یا به سادگی به همراه دود به این سو و آن سو پراکنده شوند. 

شکل آشنای اشک-مانندِ شعله پدیده ایست که در اثر گرانش ایجاد می شود. هوای داغ بالا می رود و هوای تازه ی سرد را پشت سرش به جا می گذارد. به این فرآیند "بالارانی" یا شناوری می گویند و چیزیست که باعث می شود شعله ی آتش زبانه بکشد و لرزان رو به بالا برود.

ولی اگر یک شمع را در ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) روشن کنیم چه می شود؟
ویلیامز می گوید: «در شرایط ریزگرانشی (گرانش ناچیز)، شعله ها به گونه ای دیگر می سوزند: آن ها یک گویِ (کُره ی) کوچک پدید می آورند.»

این گوی های شعله ور آزمایشگاه های مینیاتوری شگفت انگیزی برای بررسی پدیده ی سوختن (احتراق) به وجود می آورند. برخلاف شعله های روی زمین که برای دستیابی به سوخت، آزمندانه گسترش می یابند، گوی های آتشین می گذارند تا اکسیژن خودش به سویشان بیاید. اکسیژن و سوخت در ناحیه محدودی روی سطح کره با هم ترکیب می شوند، نه در سراسر و همه جای شعله. سامانه ی شعله در این شرایط بسیار ساده تر است.

به تازگی، ویلیامز و همکارانش یک آزمایش به نام "FLEX" در ایستگاه فضایی بین المللی ترتیب دادند تا دریابند اگر در شرایط ریزگرانش با رخدادی غیرعادی روبرو شدند، چگونه می توانند یک آتش را خاموش کنند. قطره های کوچک هپتان (ترکیبی آلی از دسته ی آلکان ها با هفت اتم کربن) درون اتاقک احتراق می سوختند. همانگونه که برنامه ریزی شده بود، شعله ها خاموش شدند ولی به گونه ای نامنتظره، قطره های سوخت به سوختن ادامه دادند.

ویلیامز می گوید: «درست است! به نظر می رسید این قطره ها داشتند بدون شعله می سوختند. در آغاز خودمان هم این را باور نمی کردیم.» در واقع ویلیامز بر این باور است که شعله ها هنوز وجود داشتند، ولی کم نورتر از آن بودند که دیده شوند. وی توضیح می دهد: «به این ها شعله های سرد می گویند.»

آتش معمولی (که دیده می شود)، با دمای بالایی میان ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ درجه ی کلوین می سوزد. گلوله های شعله ی هپتان در ایستگاه بین المللی هم در آغاز از همین "آتش های گرم" بودند ولی با سرد شدن گوی های شعله و آغاز روند خاموشی، گونه ی تازه ای از سوختن پدید آمد.

تصویر رنگی از یک قطره سوخت در
حال سوختن در ISS
ویلیامز می گوید"«شعله های سرد با دماهای نسبتا پایین ۵۰۰ تا ۸۰۰ درجه ی کلوین می سوزند، و شیمی آن ها هم کاملا متفاوت است.شعله های معمولی دوده، CO۲، و آب پدید می آورند ولی شعله های سرد مونوکسید کربن (CO) و فرمالدهید می سازند.»

روی زمین هم چنین شعله های سردی پدید می آید، ولی تقریبن بی درنگ خاموش می شوند. در ایستگاه فضایی اما، شعله های سرد می توانند تا دقیقه های بسیاری به سوختن ادامه دهند.

ویلیامز می نویسد: «این دستاورد ها مفاهیم و پیامدهای کاربردی‌ای دارند. برای نمونه، می توانند به ایجاد خودآتشگیری های پاک تری بیانجامند.»

یکی از ایده هایی که شرکت های خودروسازی سال هاست روی آن کار می کنند HCCI است - کوتاه شده ی "homogeneous charge compression ignition" یا "آتشگیری تراکمی با سوخت همگن". درون سیلندر خودرو به جای یک جرقه، یک فرآیند سوختگی (احتراق) آرام تر و با آلودگی کمتر درون یک محفظه انجام می شود.

ویلیامز می گوید: «شیمی HCCI با شیمی شعله های سرد سروکار دارد. کنترل و مهار بسیاری که از سوختگی حالت پایدار درون ایستگاه فضایی به دست آوردیم، مقادیر شیمیایی دقیق تری برای این گونه پژوهش به ما خواهد داد.» در واقع این تازه آغاز کارست.

ویدیوی پایین رفتار شگفت انگیز "شعله های سرد" در ایستگاه فضایی بین المللی را بررسی می کند:

واژه نامه:
Fire - oxygen - Earth - campfire - automobile - superhighway - internal combustion engine - Forman A. Williams - ISS - Hydrocarbon - molecule - CO2 - polycyclic aromatic - soot - gravity - buoyancy - International Space Station - microgravity - FLEX - heptane - cool flame - carbon monoxide - formaldehyde - auto ignition - HCCI - homogeneous charge compression ignition - combustion

منبع: science1.nasa

باز هم دنباله دار پان استارز و دُم دروغینش!

دنباله دار پان استارز (C/2011 L4) که تا چندی پیش، دنباله دار آسمان غروب شناخته می شد، اکنون در سراسر شب ولی تنها از چشم آسماندوستان نیمکره ی شمالی دیده می شود. البته برای دنبال کردن و تماشای این دنباله دار که دارد به سوی فضای بیرونی سامانه ی خورشیدی می رود و شب به شب کم نورتر می شود، نیاز به تلسکوپ هست.
ولی چون سیاره ی زمین در اواخر ماه می از درون صفحه ی مداری دنباله دار پان استارز گذشت، این دنباله دار جلوه ی دیگری نیز پیدا کرد که دیدنش را به یادماندنی تر ساخته: یک پاددُم با بلندی چشمگیر.
چنین دیدگاهی باعث می شود دم غباری دنباله دار که مانند بادبزنی از پشت سرش بیرون زده، چشم اندازی همچون یک پاددُم رو به خورشید و به سوی فضای درونی سامانه ی خورشیدی به وجود آورد.
این تصویر گسترده ی ۱۳ تکه در شب ۲۷ می گرفته شده و به همراه نگاتیوش می بینید، پاددُم پان استارز را نشان می دهد که از گیسوی دنباله دار تا سمت راست، بیش از ۷ درجه درازا دارد. احتمالا این پاددُم بسیار بلندتر بوده ولی ادامه اش در نور مهتاب شامگاهی که از سمت چپ چشم انداز تصویر را روشن کرده گم شده است.
خوشه ی ستاره ای که نزدیک بالا، سمت چپ پس زمینه و کنار دنباله دار دیده می شود، خوشه ی NGC 188 در صورت فلکی قیفاووس است.


واژه نامه:
PanSTARRS - Anti Tail - Comet - Earth - C/2011 L4 - northern hemisphere - solar system - planet - orbital plane - anti-tail - dust tail - coma - star cluster - NGC 188 - Cepheus

منبع: apod.nasa.gov

وویجر ۱ وارد منطقه ناشناخته ای از فضا شده

* به گفته ی دانشمندان، کاوشگر شایسته و سربلند وویجر ۱ به منطقه ی ناشناخته و شگفت آوری در فضای بیرونی سامانه ی خورشیدی رسیده که نشان می دهد چیزی به ورود این فضاپیما به فضای میان ستاره ای نمانده.

نگاره ی هنری از جریان پلاسما پیرامون وویجر ۱ که در
حال ورود به فضای میان ستاره ای است.
چنان چه دانشمندان در سه مقاله ی تازه که روز ۲۷ ژوئن در نشریه‌ی ساینس انتشار یافت اعلام کردند، وویجر ۱ که بیش از ۳۵ سال است در فضا به پیش می رود، ماه اوت گذشته شاهد افتی چشمگیر در ذرات خورشیدی و همزمان، جهشی بزرگ در پرتوهای کیهانی پرانرژی دریافتی‌اش از کهکشان بود.

پژوهشگران گفتند این کاوشگر تغییری در راستای میدان مغناطیسی محیطش ثبت نکرده که نشان می دهد هنوز در قلمروی کروی نفوذ خورشید است. ولی دانشمندان سرپرست آن گمان می کنند این فضاپیما احتمالا در آینده ای نسبتا نزدیک، سامانه ی خورشیدی را ترک خواهد گفت.

اِد استون، دانشمند پروژه ی وویجر از بنیاد فناوری کالیفرنیا در پاسادنا و نویسنده ی اصلی یکی از مقاله های تازه می گوید: «به نظر من این زمان می تواند چند سال دیگر باشد- سال ۲۰۱۵ زمان معقولی است.» وی که در نوشتن یکی دیگر از مقاله‌ها هم همکاری داشت به اسپیس دات کام گفت: «ولی این [تنها] حدس و گمان است زیرا هیچ یک از مدل های کنونی ما نمی تواند به گونه ای سرراست و دقیق با چیزی که اکنون داریم می بینیم مقایسه و هم سنجی شود. آنچه که داریم می بینیم، به راستی چیزی کاملا نو و تازه است.»

منطقه ی تازه ای از فضا
وویجر ۱ و همزادش، وویجر ۲ در سال ۱۹۷۷ به فاصله ی چند هفته از یکدیگر به فضا پرتاب شدند تا سیاره های کیوان (زحل)، مشتری، اورانوس و نپتون را مورد بررسی قرار دهند. هر دو کاوشگر این "ماموریت بی سابفه" را کامل کردند و سپس راه خود به سوی فضای میان ستاره ای را پی گرفتند.

وویجر ۱ زودتر به آن جا خواهد رسید. این فضاپیما با فاصله ی ۱۸.۵ میلیارد کیلومتریش از زمین، دورترین ساخته ی دست بشر در فضاست. وویجر ۲ هم به سهم خود اکنون ۱۵.۱ میلیارد کیلومتر از خانه دور شده است. [در این زمینه: * دورترین ساخته های بشر]

اینک هر دوی این فضاپیماها در حال پشت سر گذاشتن لایه های بیرونی هورسپهر (هلیوسفر) هستند، حباب غول پیکری از ذرات باردار و میدان های مغناطیسی که خورشید را در بر گرفته. ولی بررسی های تازه نشان می دهند که وویجر ۱ دارد با چیزهایی به راستی شگفت انگیز روبرو می شود.

این کاوشگر در ۲۵ اوت ۲۰۱۲، یک اُفت ۱۰۰۰ برابری را در شمار ذرات باردار خورشیدی ثبت کرد و همزمان، افزایشی ۹ درصدی را هم در شمار ذرات پرسرعتی که از فضای کهکشان می آیند و به نام پرتوهای کیهانی شناخته می شوند ثبت نمود.

این ها دو پدیده از سه پدیده ای بودند که دانشمندان وویجر انتظار داشتند به هنگام ورود به فضای میان ستاره ای برای فضاپیما رخ دهد. ولی وویجر ۱ هنوز پدیده ی سوم را ندیده بود: تغییر راستای میدان مغناطیسی، از راستای خاوری-باختری درون سامانه ی خورشیدی به راستای تقریبی شمالی-جنوبی در بیرون از آن.

استون می گوید: «میدان مغناطیسی تغییر جهت نداد. تنها چیزی که روی داد این بود که فشرده شد، از همین رو اکنون این میدان نیرومندتر از پیش شده است. در واقع این چیزیست که انتظار داریم در اثر افت ناگهانی ذرات پرانرژی، که فشار را فراهم می کنند، روی بدهد.»

چنان چه پژوهشگران می گویند، روی هم رفته داده های تازه ی وویجر ۱ نشان می دهد که این فضاپیما هنوز درون سامانه‌ی خورشیدی است، ولی به نظر می رسد در ناحیه ایست که به گونه ای، یک خط پیوند میان هورسپهر و فضای میان ستاره ایست.

همچنان زیر نظر
به گفته ی استون، دانشمندان ماموریت وویجر در ماه ها و سال های آینده چشم از داده های میدان مغناطیسی بر نخواهند داشت: «اگر تغییر چشمگیری رخ بدهد، مانند آنچه در ۲۵ اوت گذشته دیدیم، بسیار هیجان انگیز خواهد بود. اگر این تغییرات تدریجی باشند، خوب، [تنها تفاوتش اینست که] ما دیرتر متوجه آنچه در حال روی دادن است می شویم.»
این نگاره ی هنری فضاپیمای وویجر ۱ را نشان می دهد که دارد ناحیه ای به نام "منطقه ی تیسایش" (depletion region- "تهی سازی" یا "بزرگراه مغناطیسی" را می پیماید. این منطقه در مرزهای هورسپهر (حبابی که خورشید گرداگرد خود پدید آورده) جای دارد. خطوط زردرنگ نشانگر خطوط میدان مغناطیسی هستند که در این منطقه فشرده تر شده اند. تصویر بزرگ تر
استون و همکارانش بر این امیدند که وویجر ۱ پیش از سال ۲۰۲۰ سامانه ی خورشیدی را ترک گوید. ذخیره ی رو به کاهشِ نیروی برق فضاپیما مهندسان را وادار خواهد کرد که نخستین دستگاه آن را امسال خاموش کنند، و احتمالا همه ی آن ها هم تا سال ۲۰۲۵ از کار بازایستند.

هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم تا پیش از ۲۰۲۰ رویداد ناخوشایندی رخ دهد، زیرا این فضاپیما با وجود سن بالایش، در شرایط خوبی به سر می برد. گرچه گروه دانشمندان این ماموریت می دانند که هیچ تضمینی هم در کار نیست. استون می‌گوید: «شاید چیزی بشکند. این چیزیست که نمی توان پیش بینی‌اش کرد: نقص اتفاقی. تا اکنون که خوش شانس بوده ایم. [و] هیچ خرابی اتفاقی فاجعه باری نداشته ایم.»

پیشتر در همین زمینه خوانده بودید: 

واژه نامه:
NASA - Voyager 1 - solar system - interstellar space - solar particle - cosmic ray - magnetic field - sun - Earth - Ed Stone - Voyager 2 - Saturn - Jupiter - Uranus - Neptune - heliosphere

منبع: SPACE.com

هاله زیبای یک «ابرماه»

یکشنبه ی گذشته به هنگام غروب آفتاب، یک ماه کامل پیرازمی (حضیضی) از پس افق خاوری برخاست. ماه آن شب در لحظه ی کوتاهی که به نزدیک ترین فاصله اش از زمین رسید، روشن ترین و بزرگ ترین ماه کامل امسال را که به نام ابرماه هم شناخته می شود پدید آورد.
تصویر بالا در پونتا پیدراس آرژانتین و دهانه ی ریو دلا پلاتا (ریورپلات) نزدیک بوئنوس آیرس گرفته شده و نشان می‌دهد که نور این ابرماه در آن جا یک هاله ی دایره ای باشکوه به گرد آن پدید آورده است.
البته اندازه و بزرگی هاله ی ماه را هندسه ی بلورهای شش گوشه ی یخی که درون ابرهای نازک و بالایی جو زمین قرار دارند تعیین می کند نه بزرگی و کوچکی خود ماه. این بلورها پرتوهای مهتاب را بیشتر با زاویه ی کمینه ی ۲۲ درجه می‌شکنند. از همین رو شعاع درونی این هاله ۲۲ درجه است، درست مانند هاله هایی که در اثر نور ماه های کوچک تر از ابرماه به وجود می آیند.
این هاله ها یا خرمن های زیبای ۲۲ درجه از خود ابرماه هم بیشتر دیده می شوند و در هر زمانی از سال می توانند پدید آیند.

در همین زمینه: * ماه های دروغین بر فراز آلاسکا * تصویر آماتوری از خرمن زیبای ماه 

واژه نامه:
Super Moon - Halo - Full Perigee Moon - Sun - Earth - Full Moon - Rio de La Plata - lunar halo - ice crystal - planet Earth - radius

منبع: apod.nasa.gov

شهر مسکو و آسمانی پوشیده از ابرهای شب تاب

این چشم انداز سراسرنمای شبانه که در ۸ ژوئن گرفته شده، افق شهر مسکو را از بالای ساختمان اصلی دانشگاه دولتی لومونوسف مسکو نشان می دهد. در دل آسمان تاریک بر فراز شهر، ابرهای شب تاب که در پهنه ی گسترده ای پراکنده اند می درخشند.
اینجا خورشید از چشم انداز سطح زمین، کاملا به زیر افق رفته و پنهان شده، ولی ابرهای یخی شب تاب که در بلندای نزدیک به ۸۰ کیلومتری بالای سطح زمین - جایی که به عنوان لبه ی فضا شناخته می شود- قرار دارند، آنقدر بالا هستند که هنوز می توانند نور خورشید را بازبتابانند (تصویر پایین را ببینید).
این ابرهای شفاف و شبح-مانند که معمولا به هنگام تابستان در عرض های جغرافیایی بالا پدید می آیند و به نام ابرهای میانکره ای (مزوسفری) قطبی هم شناخته می شوند، امسال آغازی زودهنگام داشته اند.
چنان که دانشمندان دریافته اند، فرآیند شکل گیری ابرهای فصلی شب تاب بدین گونه است: بخار آبی که به لایه های سرد بالایی جو رانده شده، به گِرد ذرات ریز غباری که از دود شهاب ها (پسمانده های شهاب های فروپاشیده) یا خاکستر آتشفشانی در جو به جا مانده چگالیده می شود. [در این زمینه بیشتر بخوانید: * راز «ابرهای شب تاب» گشوده شد]
این که ابرهای شب تاب امسال زود از راه رسیده اند شاید مربوط به تغییر الگوهای گردش سراسری در لایه های پایین تر جو باشد.
در تابستان امسالِ نیمکره ی شمالی، فضاپیمای AIM ناسا به گونه ای روزانه، تصاویر ابرهای شب تاب را از دل فضا خواهد گرفت.

واژه نامه:
Noctilucent Clouds - Moscow - skyline - Earth - Sun - latitude - polar mesospheric cloud - meteor - volcanic ash - circulation pattern - NASA - AIM

منبع: apod.nasa.gov

پلاسمایی که روی خورشید ریخت و راز ستارگان جوان را فاش کرد

* در ۷ ژوئن ۲۰۱۱، خورشید فورانی کرد و چندین تن پلاسمای داغ را به فضا فرستاد. بخشی از این پلاسما دوباره
برگشت و بر سطح خورشید فرو ریخت، و درخشش هایی از نور فرابنفش پدید آورد. 
*این رویداد تماشایی دیدگاه و بینشی تازه از چگونگی رشد و بزرگ شدن ستارگان جوان از راه مکش گازهای نزدیکشان
برای ما فراهم کرد.

[این فوران را در همان زمان در این وبلاگ دیده و درباره اش خوانده بودید: * یکی از زیباترین ویدیوهای SDO از انفجار خورشیدی و * خورشید افسار گسیخته]

این عکس خورشید را در ۷ ژوئن ۲۰۱۱ و به هنگام یک
فوران نشان می دهد. سرچشمه ی این فوران در پایین-سمت
راست می‌درخشد. بخشی از موادی که در این فوران به فضا
پاشید به سوی خورشید بازگشت و بر سطح آن فرو ریخت.
 اخترشناسان با بررسی این فرآیند به دیدگاهی تازه درباره ی
شیوه ی رشد ستارگان جوان از راه برافزایش و مکش مواد
دست می‌یابند. این عکس را رصدخانه ی دینامیک خورشیدی
ناسا گرفته. رنگ سرخ نشانگر نور فرابنفش با طول موج
۳۰۴ آنگستروم است، سبز با طول موج ۱۷۱ آنگستروم، و
 آبی هم ۳۳۵ آنگستروم. این عکس را در طول موج های
دیگر از اینجا ببینید.
آن فوران و پاشیدن پلاسما بر سطح که در پی‌اش رخ داد، با جزییاتی چشمگیر و تماشایی توسط رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا دیده و رصد شد. این فضاپیما خورشید را ۲۴ ساعته زیر نظر دارد و تصاویری باکیفیت تر از HD از آن تهیه می کند. دستگاه تصویربرداری همگذاری جوی آن (AIA) توسط پژوهشگران مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین (CfA) طراحی و ساخته شده است.

اخترشناس CfA، پائولا تستا می گوید: «ما عکس های زیبایی از خورشید می گیریم. و آن را با چنان وضوح فضایی و هماهنگی و سرعت بالایی می بینیم که می توانیم چیزهایی که پیش این آشکار نبودند را هم مشاهده کنیم.»

فیلم های فوران هفتم ژوئن رشته های تیره ای از گاز را نشان می داد که از بخش پایین، سمت راست خورشید به فضا بر می خاست. البته گرچه پلاسمای خورشیدی در برابر سطح درخشان خورشید تیره دیده می شوند ولی در واقع خود این پلاسما با دمایی حدود ۱۸۰۰۰ درجه ی فارنهایت برافروخته شده است. هنگامی که توده های پلاسما در بازگشت، دوباره به سطح خورشید می خورند، دمایشان با ضریب ۱۰۰ بالاتر رفته و تقریبن به ۲ میلیون درجه ی فارنهایت می رسد. در نتیجه، نقطه های برخوردشان روی سطح هم در عرض چند دقیقه با ضریب ۲-۵ در محدوده ی فرابنفش درخشان تر می شوند.

دلیل آزاد شدن چنین انرژی سهمگینی در این فرآیند آنست که توده های پلاسما به هنگام فرود سرعت های بالایی دارند؛ سرعت هایی تا ۹۰۰ هزار مایل بر ساعت یا ۴۰۰ کیلومتر بر ثانیه: هم ارز سرعت های مواد درون قرص های برافزایشی پیرامون ستارگان جوان به هنگام فروکشیده شدن به درون آن ستاره ها. بنابراین با مشاهده ی فوران خورشیدی ۷ ژوئن ۲۰۱۱، در واقع از نزدیک چیزی را دیدیم که روی ستارگان دوردست رخ می دهد.

تستا می نویسد: «ما اغلب برای آموختن درباره ی روزگار جوانی خورشید، به بررسی ستارگان جوان می پردازیم [۱]. اکنون این روند را وارونه انجام داده و برای بهتر شناختن ستارگان دوردست، خورشید خودمان را بررسی می کنیم.»

این مشاهدات تازه، همراه با مدل سازی های رایانه ای، کمک کرد تا گفت و گویی یک دهه ای درباره ی شیوه ی اندازه‌گیری سرعت برافزایش ستارگان رو به رشد به سرانجام برسد. ستاره شناسان با مشاهده ی درخشش ستاره در طول موج های گوناگون، و شیوه ی تغییر درخشش آن در گذر زمان، سرعت گردآوری مواد توسط ستاره را برآورد می کنند. البته برآوردهای آن ها از روی نور دیدنی و فرابنفش، دقیق تر از پرتوهای X است.

این ویدیو را در طول موج ۱۷۱ آنگستروم به بزرگی ۴.۹ مگابایت از اینجا دریافت کنید.
گروه دانشمندان دریافتند که برق های فرابنفشی که دیدند، ناشی از خود موادی بود که روی سطح خورشید فرو می ریخت، نه از جو پیرامونش. اگر چنین چیزی برای ستارگان جوان و دوردست هم درست باشد، پس با آنالیز نور فرابنفشِ گسیلیده از آن ها می توانیم درباره ی مواد برافزایشی که پیرامون خود گرد می آورند چیزهایی بیاموزیم.

تستا توضیح می دهد: «ما با دیدن لکه های تاریک روی خورشید می توانیم درباره ی شیوه ی برافزایش مواد توسط ستارگان جوان و رشد آن ها بیاوزیم.»

در همین زمینه: * باران سوزان روی خورشید * دانشمندان خورشید را رنگارنگ می بینند * وضوح تصاویر این ماهواره از تلویزیون های Ultra-HD هم بالاترست       

واژه نامه:
Sun - plasma - ultraviolet - star - NASA - Solar Dynamics Observatory - HD resolution - Atmospheric Imaging Assembly - Harvard-Smithsonian Center for Astrophysics - CfA - spatial resolution - cadence - Paola Testa - filament - accretion - X-ray - Angstrom

منبع: CfA (مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین)
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

همسایه بزرگ ما در کیهان

آندرومدا نزدیک ترین کهکشان بزرگ به کهکشان راه شیری خودمانست. گمان بر این است که کهکشان ما بسیار همانند آندرومدا دیده می شود. این دو کهکشان با هم در گروه محلی کهکشان ها فرمانروایی می کنند.
نور پراکنده و افشان آندرومدا ناشی از صدها میلیارد ستاره ایست که آن را تشکیل داده اند. تک تک ستارگان پرشماری که در عکس های آندرومدا، گرداگرد آن به چشم می خورند، در واقع ستارگان کهکشان خودمانند که جلوی اجرام پس زمینه دیده می شوند.
آندرومدا بیشتر وقت ها با عنوان M۳۱ نامیده می شود زیرا ۳۱مین جرمی بود که شارل مسیه در فهرستش از اجرامِ دارای نور پراکنده در آسمان ثبت کرد.
دوری M۳۱ از زمین به اندازه ایست که حدود ۲ میلیون سال زمان می برد تا نورش به چشم ما برسد. با آن که آندرومدا را بدون ابزار هم می توان دید، ولی تصویر بالا به کمک یک تلسکوپ کوچک از آن گرفته شده.
هنوز پرسش های بسیاری درباره ی کهکشان آندرومدا بی پاسخ مانده، از جمله این که چگونه دو هسته ی نامعمولِ فشرده و کنار هم در مرکزش پدید آمده است. [در این باره بخوانید: * هسته دوگانه و شگفت انگیز کهکشان آندرومدا]

در همین زمینه: * آندرومدا در فرابنفش * گذشته و آینده ی آندرومدا * آنچه هابل ۹۰ سال پیش در آندرومدا یافت * کهکشان همسایه * کهکشان آندرومدا از نگاه هرشل * انجمنی گسترده در لبه کهکشان آندرومدا * برخورد خدایان در آسمان سیاره ی زمین   

واژه نامه:
M31 - Andromeda Galaxy - galaxy - Milky Way Galaxy - Local Group - Messier - double-peaked center

منبع: apod.nasa.gov

سه سیاره ابَرزمین با توان زیست پذیری درون یک سامانه یافته شد

* دانشمندان امروز (۲۵ ژوئن) اعلام کردند که منطقه ی زیست پذیرِ پیرامون یک ستاره ی نزدیک، لبالب انباشته از
سیاره هاییست که توان پشتیبانی از زندگی را نیز دارند.
این نگاره ی هنری چشم انداز ستاره ی گلیزه ۶۶۷C را از روی سطح یکی از سیاره های آن به نام گلیزه ۶۶۷Cd نشان می دهد. این تصویر در ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳ منتشر شد. تصویر بزرگ تر
یک گروه بین المللی از دانشمندان در رکوردی تازه، سه سیاره با توان زیست پذیری را به گرد ستاره ی گلیزه ۶۶۷C یا Gliese 667C یافته اند، ستاره ای به فاصله ی ۲۲ سال نوری از زمین که به گفته ی پژوهشگران، دستکم شش یا هفت سیاره به گِردش می چرخند. این سه سیاره که مدعیِ زندگی بیگانه اند، در منطقه ی زیست پذیر یا کمربند زندگی ستاره جای دارند - ناحیه ای دمایی پیرامون ستاره که در آن، آب مایع می تواند [روی سطح] وجود داشته باشد. گلیزه ۶۶۷C خود عضو یک سامانه ی سه ستاره ای است، بنابراین این سیاره ها می توانند سه ستاره را در آسمان روز خود ببینند. [یک پویانمایی از این سامانه را اینجا ببینید. هشت تصویر هم در این زمینه ببینید.]

این عکس آسمانِ پیرامون سامانه ی چندستاره ایِ
گلیزه۶۶۷ را نشان می‌دهد. ستاره ی پرنور میانی،
دو ستاره‌ی گلیزه ۶۶۷A و گلیزه ۶۶۷B (دوعضو
اصلی این سامانه) هستند که در این تصویر، با هم
یکی به نظر می‌رسند. در پایین تصویر هم سحابی
پرآوازه‌ی پنجه‌ی گربه نمایانست. تصویر بزرگ‌تر
این سه سیاره ی احتمالا سنگیِ درون منطقه ی زیست پذیر گلیزه ۶۶۷C به عنوان سیاره های اَبَرزمین شناخته می شوند - فراسیاره هایی که کم جرم تر از نپتون ولی پرجرم تر از زمینند. چنانچه مقام های رصدخانه ی جنوبی اروپا (اِسو) در بیانیه ای گفتند، این سیاره ها به دلیل مدارشان، نامزدهای احتمالی برای میزبانی موجودات زنده ی بیگانه هستند.

میکو تومی، یکی از نویسندگان اصلی پژوهش از دانشگاه هرتفوردشایر بریتانیا در بیانیه ای گفت: «ما از روی بررسی های پیشین می دانستیم که این ستاره دارای سه سیاره است، برای همین در پی آن بودیم که بدانیم سیاره های بیشتری هم دارد یا نه. با افزودن چند تصویر دیگر و بازبینی داده های موجود توانستیم این سه را تایید کرده و با اطمینان، چند تای دیگر را نیز آشکار کنیم. یافتن سه سیاره ی کم جرم در منطقه ی زیست پذیر یک ستاره بسیار هیجان انگیز است.»

این نخستین بار است که سه سیاره ی کم جرم در منطقه ی زیست پذیر یک سامانه ی ستاره ای یافته می شود، و بعید است اخترشناسان سیاره ی دیگری پیرامون گلیزه ۶۶۷C بیابند. منطقه ی زیست پذیر این ستاره تا لبه پُر شده است و به گفته ی پژوهشگران امکان ندارد سیاره ی دیگری بتواند به گونه ای پایدار در این منطقه جای بگیرد.

یکی از اعضای گروه، روری بارنز از دانشگاه واشنگتن هم در بیانیه ای گفت: «اگر چشمداشتمان این باشد که به جای بررسی ۱۰ ستاره و گشتن به دنبال تک سیاره های احتمالا زیست پذیر به گرد آن ها، می توانتیم پیرامون هر ستاره ی کم جرم چندین سیاره با توان زیست پذیری بیابیم، پس شمار این گونه سیاره ها در کهکشانمان باید بسیار بیش از این ها باشد. اکنون می دانیم که می توانیم با بررسی تنها یک ستاره، چندین سیاره پیدا کنیم.»

گلیزه ۶۶۷C کم نورترین ستاره در این سامانه ی سه ستاره ای است. به گفته ی مقام های اِسو، از روی سطح سیاره هایی که به گرد آن می چرخند، آن دو ستاره ی درخشان ترِ دیگر به روشنی ماه شب چهارده در آسمان شبانه دیده می شوند و به هنگام روز هم به روشنی دیده می شوند.
این نمودار سامانه ی سیاره های پیرامون ستاره ی گلیزه ۶۶۷C را نشان می دهد. سه سیاره ی رکوردشکنی که یافته شده اند، سیاره هایی ابِرزمینند که درون منطقه ی زیست پذیر این سامانه - جایی که آب می تواند در آن به حالت مایع بماند- جای دارند و از همین رو نامزدهای احتمالی برای وجود زندگی بیگانه به شمار می آیند. این نخستین سامانه ایست که منطقه ی زیست پذیرش لبالب پر شده. در این نمودار، مقیاس فاصله ها واقعی نیست. تاریخ انتشار تصویر: ۲۵ ژوئن ۲۰۱۳. تصویر بزرگ تر
گلیزه ۶۶۷C کم نورتر و خنک تر از خورشید است و از همین رو، سیاره هایی که بسیار به آن نزدیکند نیز می توانند زیست پذیر باشند. چنانچه مقام های اِسو می گویند، منطقه ی زیست پذیر این ستاره درون مداری به اندازه ی مدار سیاره ی تیر به گرد خورشید جای دارد.

واژه نامه:
habitable zone - alien life - star - Gliese 667C - Earth - planet - liquid water - three-star system - rocky planet - super-Earth - exoplanet - Neptune - European Southern Observatory - Mikko Tuomi - galaxy - Rory Barnes - full moon - ESO - sun - Mercury - Gliese 667Cd - Gliese 667 - Gliese 667 A - Gliese 667 B

منبع: SPACE.com

درهم‌تنیدگی کرمچاله ها، پاسخی برای پارادوکس سیاهچاله ها

کرمچاله ها - تونل هایی در فضازمان که سیاهچاله ها را به هم می پیوندند - شاید پیامد ویژگی شگفت آوری باشند که به نام "درهم تنیدگی" یا "هم پیچی" شناخته می شود. این بازتعریف کرمچاله ها می تواند راه حلی باشد برای یک پارادوکس مهم که می گوید: اگر کسی به درون یک سیاهچاله بیفتد، احتمالا به جای این که خُرد و له شود، می سوزد.

این که چه تابلوی هشداری باید بیرون یک سیاهچاله باشد، واقعا یک مشکل روزمره نیست. ولی برای فیزیکدانان نظری، این نمایانگر یک ناسازگاری میان مکانیک کوانتوم و نسبیت عام است. یافتن پاسخ این معما می تواند به نظریه ی کوانتومی گرانش که دانشمندان به دنبالش هستند بیانجامد.

نسبیت می گوید که اگر کسی به درون یک سیاهچاله بیفتد، به خاطر چیزی که به نام "ماکارونی شدن" یا "اثر ماکارونی" شناخته می‌شود، خواهد مُرد: در اثر نیروی شدید و فزاینده ی (رو به فزونی) گرانش، کم کم کش می آید.

ولی سال گذشته، هنگامی که جوزف پولچینسکی از دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا به همراه همکارانش سرگرم کاوش پیامدهای کوانتومی سیاهچاله ها بودند، به یک مشکل برخوردند. سیاهچاله ها از راه چیزی که به نام تابش هاوکینگ شناخته می شود، فوتون هایی می گسیلند، و این فوتون ها با درون سیاهچاله و همچنین با یکدیگر "در هم تنیده اند". این یکی از قانون‌های کوانتوم را می شکند: قانونی که می گوید ذرات نمی توانند همزمان با دو چیز درهم بتنند (در هم تنیدگی داشته باشند).

پولچینسکی به منظور حفظ تک‌همسری کوانتومی، سال گذشته نشان داد که در هم تنیدگی سیاهچاله-فوتون فرو می پاشد. این باعث می شد یک دیوار انرژی در افق رویداد سیاهچاله پدید آید که نسبیت را نقض می کند، زیرا اگر کسی به درون سیاهچاله بیفتد به جای ماکارونی شدن، خواهد سوخت. اینجاست که پارادوکس دیوار آتش سیاهچاله پیش می آید.

راه حل های ممکن فراوانست ولی اکنون دو فیزیکدان بزرگ، خوان مالداسنا از بنیاد پژوهش های پیشرفته در پرینستون، و لنارد ساسکیند از دانشگاه استانفورد کالیفرنیا، با یکی از بی پرواترین نظریه هایی که تاکنون بیان شده به میدان آمده اند: گونه ی نوینی از کرمچاله که وجودش به معنای آنست که نیازی به شکستگی درهم تنیدگی از همان آغاز نیست.

نخست، مالداسنا و ساسکیند نشان دادند که این تونل های فضازمان (که معمولا با ریاضیات نسبیت عام توصیف می شوند) اگر دو سیاهچاله در هم تنیده باشند، از نظریه ی کوانتوم هم دریافت می شوند. این مانند آنست که کرمچاله را نمایش فیزیکی درهم تنیدگی بدانیم.

سپس این نظریه را به یک تک سیاهچاله و تابش هاوکینگِ آن گستردند (تعمیم دادند)، که دستاوردش، گونه ی تازه ای از کرمچاله ها بود (تصویر بالا را ببینید). مهم تر از همه، آنان نشان دادند که این کرمچاله، که یک سیاهچاله را به تابش هاوکینگش می پیوندد، مشکلی که درهم تنیدگی معمولی برای تک همسری کوانتومی ایجاد می کند را به وجود نمی آورد. در نتیجه، نیازی به پدید آمدن دیوار آتش نیست و نسبیت برقرار می ماند.

پاتریک هایدن از دانشگاه مک گیل در مونترآل کانادا، اندیشه ی کرمچاله ها از جفت سیاهچاله های درهم تنیده را قانع کننده می داند، ولی می گوید برای سیاهچاله و یک فوتون نیاز به بررسی و کار بیشتر است. در همین حال پولچینسکی خوشبینی احتیاط آمیزی نشان می دهد: «این بی شک به اندیشه های نوینی دامن می زند. ولی هنوز جاهای خالی بسیاری هست که نیاز به پر شدن دارند.»

در تعریف تازه ی کرمچاله، هنوز جایی برای دیوار آتش وجود دارد. مالداسنا و ساسکیند هم طرح کلی این را می ریزند که یک بیننده در بیرون از سیاهچاله چگونه می تواند تابش هاوکینگ را دستکاری کند و موج شوکی پدید بیاورد که از راه کرمچاله پایین برود و مانند یک دیوار آتش دیده شود. این به نسبیت هم آسیبی نخواهد رساند زیرا دیوار آتش اختیاری است و پیوند ذاتی با سیاهچاله ندارد (در سرشت سیاهچاله نیست). مالداسنا امیدوار است بتوانیم با بررسی ژرف این گزینه ها، چیزهایی درباره ی گرانش کوانتومی بیاموزیم.

واژه نامه:
space-time - black hole - entanglement - quantum mechanics - general relativity - conundrum - quantum theory of gravity - spaghettification - gravitational force - Joseph Polchinski - Hawking radiation - quantum monogamy - photon - event horizon - firewall - Juan Maldacena - Leonard Susskind - wormhole - tunnel - quantum theory - Patrick Hayden - shock wave - quantum gravity

منبع: newscientist

آیا می دانید "آذرخش تاریک" چیست؟

* آذرخش تیره یا آذرخش تاریک که در سال ۲۰۱۰ "به گونه ای تصادفی" توسط تلسکوپ فضایی پرتوگامای فرمی ناسا یافته شد، دستاورد فرعی و به گونه ای شگفت آور، نیرومندِ آذرخش در جو زمین است، گرچه نامریی بوده و دیده نمی شود.

آذرخش تاریک هم مانند آذرخش معمولی، نتیجه ی فرآیند طبیعیِ خنثی شدن ذرات باردار درون ابرهای توفانی توسط بارهای ناهمنام است. ولی برخلاف آذرخش "معمولی"، چشم ما آذرخش تاریک را نمی بیند و نور و گرما نیز پدید نمی آورد بلکه به جای آن، فوران هایی از پرتوهای گاما آزاد می کند.
آذرخش تاریک در دل توفان تندری رخ می دهد و پرتوهای گاما و پادماده به فضا می افشاند. شکل الماس-مانند سمت چپ در واقع ذراتیست که در حال پاشیدن به فضایند و لحظاتی دیگر به توده ی زرد سمت راست تبدیل می شوند. ویدیوی پایان مطلب را ببینید.
افزون بر آن، سرچشمه ی این برون ریزی های پرتو گاما در ارتفاع نسبتا پایینی قرار دارد، درست درون خود ابرهای توفانی. این بدان معناست که خلبانان و مسافران هواپیماهایی که از درون توفان می گذرند می توانند در معرض پرتوهای گامای ناشی از آذرخش تاریک قرار بگیرند، پرتوهایی که آن قدر انرژی دارد که از بدنه ی هواپیما هم رد شود... همینطور از هر آن چه و هر آن کس که درون هواپیماست.

همتاسازی برخورد آذرخش تاریک به یک
بویینگ ۷۳۷. ردهای سبزرنگ مسیر پرتوهای
گامای ناشی از برق آذرخش تاریک که از زیر
هواپیما وارد آن شده اند را نشان می دهند.
آزمایشگاه پژوهش های نیروی دریایی آمریکا (NRL) برای بررسی شیوه ی تاثیر پرتوهای آذرخش تاریک بر مسافران هوایی، در حال انجام آزمایش های مدل سازی های رایانه ای به کمک برنامه ای به نام "نرم افزار بهینه سازی آشکارسازهای تابش" یا "SWORD" است.

برق های پرتو-گامای زمینی (TGFs) فوران های پرتوگاما و باریکه های ذرات ماده و پادماده ی زیر-میلی ثانیه ایِ بسیار شدیدند. این پدیده ها که نخستین بار در سال ۱۹۹۴ شناسایی شدند، به همراه توفان های شدید و پرقدرت تندر و آذرخش رخ می دهند گرچه دانشمندان از جزییات ارتباط آن ها با آذرخش آگاه نیستند. تازه ترین مدل های نظری TGFها نشان می دهد که شتابدهنده ی ذراتی که پرتوهای گاما را پدید می آورد در ژرفای درون جو جای دارد، در بلنداهایی میان ۶ تا ۱۰ مایل، لا به لای ابرهای تندری و در دسترس هواپیماهای نظامی و غیرنظامی.

این مدل ها همچنین نشان می دهند که شدت نیروی باریکه های ذرات آنقدر هست که میدان الکتریکی درون توفان را به هم ریخته و از بین ببرد، و بنابراین ممکن است نقشی مهم در بسامان کردن (تعدیل و تنظیم) میزان آذرخش دیدنی (مریی) داشته باشند. برخلاف آذرخش دیدنی، پرتوهای TGF به گونه ی چشمگیری گسترده اند - چه بسا پهنایشان در بالای بخش توفان، به حدود نیم مایل برسد - و از همین رو یک کانال پلاسمای داغ و نور دیدنی پدید نمی آورند و "آذرخش تاریک" نامیده می شوند.

گروهی از پژوهشگران بخش علوم فضایی NRL، به رهبری دکتر جِی. اریک گروور از شاخه ی محیط فضایی با انرژی بالا (HESE) در حال بررسی محیط تابشی در نزدیکی توفان های تندری و آذرخش های تاریکند. آنان با بهره از دستگاه گرماسنجی که توسط NRL ساخته شده و روی تلسکوپ فضایی پرتو گامای فرمی ناسا سوار شده است، محتوای انرژی آذرخش تاریک را اندازه می گیرند و برای نخستین بار، با بهره از پرتوهای گاما، جایگاه و موقعیت برق های آذرخش تاریک را روی زمین تعیین می کنند (geolocate).
این سه تصویر پیاپی از چپ به راست، رخدادی که در عرض کمتر از ۱۰ هزارم ثانیه در یک ابر رخ می دهد را نشان می دهند: ۱- یک کانال کوچک (خط زرد) از رسانایی الکتریکی که به نام "رهبر" هم خوانده می شود، با سیگنال های ضعیف رادیویی درون ابر پدید می آید. ۲- این کانال تبدیل به انفجاری از آذرخش تاریک (رنگ صورتی) و امواج رادیویی (خطوط موجی) می شود. ۳- تخلیه ی الکتریکی با آذرخشی درخشان و امواج رادیویی بیشتر پدید می آید. منبع

دکتر چول گوآن از شاخه ی HESE هم به عنوان گام بعدی پژوهش، با بهره از نرم افزار SWORD در حال پدید آوردن نخستین همتاسازی از برخورد یک آذرخش تاریک به یک بویینگ ۷۳۷ است. وی به کمک این همتاسازی ها می تواند دوز تابشی که مسافران و خدمه دریافت می کنند را برآورد نماید. برآوردهای پیشین نشان داده که این دوز می تواند بسته به شدت برق آذرخش و دوری و نزدیکی سرچشمه ی آن، هم ارز صدها بار پرتو نگاری قفسه ی سینه باشد.

همتاسازی های SWORD به پژوهشگران امکان این را می دهد که اثرهای ناشی از گوناگونیِ شدت، طیف، و هندسه ی برق آذرخش را با جزییات بررسی نمایند. گروه دکتر گروور اکنون در حال ساختن آشکارسازهاییست که با بالون به هوا خواهند رفت و به گونه ای ویژه در معرض توفان تندری قرار خواهند گرفت تا شار پرتوهای گاما را در همان نقطه ی سرچشمه اندازه بگیرند. نخستین مورد پرواز این بالون ها برای تابستان برنامه ریزی شده. در آینده، درباره ی آذرخش تاریک در این وبلاگ بیشتر خواهید خواند.


واژه نامه:
NASA - Fermi Gamma-ray Space Telescope - dark lightning - thunderstorm - Earth - charged particle - storm cloud - gamma-ray - altitude - U.S. Naval Research Laboratory - NRL - SoftWare for the Optimization of Radiation Detectors - SWORD - Terrestrial Gamma-ray Flash - TGF - anti-matter - plasma channel - J. Eric Grover - High Energy Space Environment - HESE - Calorimeter - geolocate - Chul Gwon - Boeing 737 - chest X-ray - simulation - spectrum - geometry - balloon

منبع: universetoday

پاستای هسته ای در ستارگان نوترونی

* پاستا به دوندگان ماراتون کمک می کند سرعت گام هایشان را حفظ کنند- و شاید به برخی از ستارگان چرخان هم همین کمک را کند.

نقاشی متحرک از یک تپ اختر چرخان
شاید رمز چرخش ثابت و پیوسته ی ستارگان نوترونی، دسته های ماکارونی-شکلی از هسته های اتمی باشد که ناهمواری هایی را در پوسته ی ستاره به وجود می آورند.

ستارگان نوترونی پسمانده های فرا-چگال یک ستاره ی منفجر شده (ابرنواختر)اند. این ستارگان یک پوسته ی جامد دارند که از هسته های اتم درست شده و یک هسته ی مایع که از نوترون های آزاد پدید آمده. ستاره های نوترونی از همان آغاز تولد به سرعت می چرخند، گاه با سرعت چند دور در ثانیه. 

همچنین برخی از ستارگان نوترونی باریکه های پرتو از قطب های مغناطیسیشان می تابانند. اگر راستای محور چرخش ستاره به گونه ای باشد که باریکه هایش از روی زمین بگذرد، می توانیم تپ های نوری منظمی را ببینیم و از این راه، سرعت چرخش ستاره را دریابیم [تصویر متحرک روبرو].

ستاره ی نوترونی اگر از بیرون چیزی بر آن تاثیر نگذارد، با گذشت زمان در اثر گسیل پرتو و از دست دادن انرژی، از سرعتش کاسته خواهد شد. تپ اخترهای جالب توجه پرتو X که از گونه های دیگر درخشان ترند و آسانتر دیده می شوند، به نظر می رسد هنگامی که به سرعت حدود ۱۲ ثانیه برای هر چرخش برسد، روند کاهش سرعتشان متوقف می شود. 

دلیل این فرآیند شاید در سطح ستاره نهفته باشد. خوزه پونز از دانشگاه الیکانته ی اسپانیا به همراه همکارانش شبیه سازی های رایانه ای از ستارگان نوترونی با پیکربندی های گوناگون برای پوسته هایشان انجام دادند. با گذشت تنها ۱۰۰ هزار سال، چرخش ستارگانی که پوسته های ناهموار داشتند تا حد ۱۰ تا ۲۰ ثانیه کند شد و سپس تا چند میلیون سال ثابت ماند؛ تقریبا زمان موردنیاز برای آن که ستاره آنقدر سرد بشود که دیگر پرتو ایکس نتاباند. ستارگانی که پوسته ی صاف تر داشتند به روند کند شدنشان ادامه دادند تا به سرعت ۱۰۰ ثانیه برای هر چرخش رسیدند.

پوسته ی ناصاف
به گفته ی دانشمندان این با عقل جور در می آید. زیرا هر چه پوسته ناهموارتر باشد، رسانایی جریان های الکتریکی که میدان مغناطیسی ستاره را برقرار می کنند بدتر انجام می شود. میدان مغناطیسی که کمتر باشد، میزان کمتری انرژی هم از ستاره به فضا گسیلیده می شود و در نتیجه ستاره مدت بیشتری می تواند چرخش خود را پیوسته و ثابت نگه دارد.

نقاشی از یک ستاره ی نوترونی.
لایه‌ی "پاستای هسته ای" می تواند در درونی‌ترین
بخش پوسته، نزدیک هسته جای داشته باشد.
خوب حالا چه چیزی باعث ناهموار شدن ستاره ی نوترونی می شود؟ پونز و همکارانش بر این باورند که پوسته ی این ستارگان می تواند انباشته از "پاستای هسته ای" باشد. از آن جایی که ستارگان نوترونی به شدت چگالند، هسته های اتم به صورت فشرده و کنار هم در پوسته ی آن ها جای دارند.

ذراتِ درون این هسته های فشرده شده می تواند در اثر فشار، دسته بندی های شگفت آوری پیدا کند که همانند اسپاگتی، ماکارونی و لایه های لازانیا باشند. وجود آمیزه ای از این شکل ها در پوسته باعث می شود پوسته ناهوارتر از زمانی بشود که تنها گروه های سامان‌مند هسته ی اتم به شکل بلورهای منظم در پوسته جای داشته باشند.

ولی کسانی که در آرزوی چشیدن یک پاستای هسته ایند شانسی ندارند. به گفته ی پونر: «چنین شرایطی شاید در هیچ جای دیگری از کیهان نباشد.» ولی در عوض، تلسکوپ های پرتو ایکسِ حس‌مندتر می توانند بر شمار تپ اخترانِ شناخته شده افزوده و ببینند که آیا از میان آن ها، تپ اختری به سرعت کندتر از چرخش ۱۲ ثانیه ای رسیده یا نه. در این صورت شاید پوسته ی ستاره منظم تر هم باشد، که می تواند نظریه ی پاستای هسته ای را نقش بر آب کند.


واژه نامه:
Nuclear pasta - pulsar - Pasta - marathon - star - neutron star - spaghetti - atomic nuclei - stellar crust - stellar explosion - core - neutron - Earth - pulse - X-ray pulsar - José Pons - computer simulation - electrical current - magnetic field - macaroni - lasagna - crystal - X-ray

منبع: newscientist

ابرماه بر فراز معبد خدای دریاها

روز یکشنبه (فردا) به هنگام غروب آفتاب، یک قرص کامل بزرگ، روشن، و زیبای ماه از پس افق خاوری برخواهد خاست.
لحظه ی دقیق پُر شدن ماه (رسیدن به گام بدر) در ساعت ۱۱:۳۲ به وقت جهانی روز ۲۳ ژوئن و کمی پیش از آن که ماه به نقطه ی پیرازم (حضیض)، نزدیک ترین نقطه ی مدارش به زمین، برسد رخ داده و بزرگ ترین ماه کامل سال ۲۰۱۳ را پدید خواهد آورد (اَبَرماه).
ولی چنین شرایطی چندان کمیاب و نادر نیست. تقریبا هر ۱۴ ماه قمری یک بار، زمان گام بدر به زمانِ رسیدن ماه به پیرازم نزدیک می شود. این بدان معناست که ماه کامل پیرازمی بعدی که ۱۴مین ماه کامل پس از ۲۳ ژوئن خواهد بود، در ۱۰ اوت ۲۰۱۴ روی می دهد.
این نمای تلسکوپی اندشمندانه ی آسمان شب در ۵ می ۲۰۱۲، یعنی ۱۴ ماه کامل پیش گرفته شد و ماه کامل پیرازمی را در حال بالا آمدن در آسمان دماغه ی سونیوی یونان و بر فراز پرستشگاه باستانی پوزیدون (خدای دریاها) نشان می دهد.


واژه نامه:
Full Moon - sunset - full phase - perigee - Earth - Moon - lunar month - Full Perigee Moon - Cape Sounion - Temple of Poseidon

منبع: apod.nasa.gov

تصویر هابل از پنگوئنی که از تخمش نگاهبانی می کند

* تلسکوپ فضایی ناسا/اِسای هابل این تصویر زنده و روشن را از یک جفت کهکشان در حال برخورد
به نام کلی آرپ ۱۴۲ گرفته.
* این زوج کیهانی شباهت شگفت آوری به یک پنگوئن که از تخمش نگاهبانی می کند دارند.

اگر دو کهکشان بیش از اندازه به هم نزدیک شوند، شروع به برهم کنش با یکدیگر کرده و دگرگونی های تماشایی و چشمگیری در هر دو جرم رخ می دهد. در شماری از موارد ممکن است دو کهکشان با هم یکی شوند؛ ولی در دیگر موارد، از هم گسسته و پاره پاره می شوند.

تصویر در اندازه ی بزرگ- بزرگ تر
تصویر پنگوئن و تخمش به تنهایی، مناسب پس زمینه:
۸۰۰ در ۶۰۰ - ۱۰۲۴ در ۷۶۸
درست زیر مرکز این تصویر چهره ی آبی فام و پیچ خورده‌ی کهکشان NGC ۲۹۳۶ دیده می شود، یکی از دو کهکشان برخوردی که آرپ ۱۴۲ را در صورت فلکی مار آبی پدید آورده اند. این کهکشان که اخترشناسان آماتور به آن نام های "پنگوئن" یا "گرازماهی" داده اند، پیش از این یک کهکشان مارپیچی معمولی بوده و در اثر گرانش همدم کیهانیش به این روز دچار شده است.

ته مانده های ساختار مارپیچی آن را هنوز می توان دید- کوژی مرکزی آن، اکنون "چشم" پنگوئن را ساخته، و گرداگرد این چشم هم هنوز می توان رد بازوان در هم پیچیده‌ی آن را بازشناخت. این بازوان به هم ریخته اکنون با رگه‌های درخشان سرخ و آبیِ درون تصویر، "بدن" این پرنده ی کهانی را ساخته اند. این رگه ها رو به پایین و به سوی همدم نزدیکِ NGC ۲۹۳۶ خمیده و کمانه زده اند، به سوی کهکشان بیضیگون NGC ۲۹۳۷ که مانند یک بیضی سفید و درخشان دیده می شود. این زوج کیهانی به گونه ی شگفت آوری به یک پنگوئن که از تخمش نگاهبانی می کند می مانند.

برهم کنش گرانشی میان کهکشان ها می تواند اثرهای ویرانگری به جا بگذارد. زوج آرپ ۱۴۲ به اندازه ی کافی به هم نزدیک هستند که برهم کنشی خشونت بار داشته باشند و با داد و ستد ماده، ویرانه ای پدید آورند.

در بخش بالایی تصویر، دو ستاره ی پرنور دیده می شود که هر دو در پیش زمینه اند (نسبت به آرپ ۱۴۲ به ما نزدیکترند). یکی از این دو ستاره ردی از مواد درخشان و آبی فام به دنبال خودش دارد که در واقع یک کهکشان دیگر [در دوردست] است. گمان می رود این کهکشان بسیار دورتر از آن باشد که در برهم کنش آرپ ۱۴۳ نقشی بازی کند؛ کهکشان های سرخ فامی که نزدیک NGC ۲۹۳۶ دیده می شوند هم همین طور. در پس زمینه ی تصویر شکل های کشیده ی آبی و سرخِ چندین کهکشان دیگر به چشم می خورد که در فاصله های بسیار دوری از ما جای دارند؛ ولی چشمان تیزبین هابل همه‌ی آن ها را می بیند.

نام این جفت کهکشان از نام اخترشناس آمریکایی، هالتون آرپ گرفته شده که پدیدآورنده ی اطلس کهکشان های شگفت انگیز بود، کاتالوگی از کهکشان هایی با شکل های عجیب و غریب که نخستین بار در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. آرپ این کاتالوگ را در تلاش برای آشنایی با چگونگی تکامل و دگرگونی شکل کهکشان ها در گذر زمان به وجود آورد، چیزی که از نظر وی بسیار کم شناخته شده بود. وی هدف های خود را بر پایه ی ظاهر شگفت آور آن ها بر می گزید، ولی بعدها اخترشناسان دریافتند که بسیاری از اجرام درون کاتالوگ آرپ در حقیقت کهکشان های در حال برخورد و یکی شدن هستند.

این تصویر یک همگذاری از تصاویر نور دیدنی (مریی) و نور فروسرخ است و از داده هایی پدید آمده که دوربین سیاره ای میدان گسترده ی شماره ۳ی تلسکوپ ناسا/اِسای هابل (WFC3) گرد آورده است.

در همین زمینه: * دو کهکشان که یکی شده اند * NGC 6872: غولی در دل طاووس * یک علامت تعجب کیهانی! * آنتنی بر یک ویرانه * «اتم ها برای صلح» * کهکشان های به نخ کشیده شده! * کهکشان بچه قورباغه * یک حواصیل در حال شکار ماهی در ژرفای فضا * گروه رقص پنج نفره * بازوان در هم پیچیده آرپ 272 * یک نمایش کهکشانی * برخورد خدایان در آسمان سیاره زمین  

واژه نامه:
NASA - ESA - Hubble Space Telescope - Arp 142 - galaxy - NGC 2936 - constellation of Hydra - the Penguin - the Porpoise - spiral galaxy - elliptical galaxy - galactic bulge - NGC 2937 - egg - gravitational interaction - Halton Arp - Atlas of Peculiar Galaxies - infrared - Wide Field Planetary Camera 3 - WFC3

منبع: spacetelescope

خورشید به سوی انقلاب می رود!

امروز در ساعت ۰۵:۰۴ به وقت جهانی، با رسیدن خورشید به شمالی ترین میل طی سفر سالیانه اش در آسمان سیاره ی زمین، انقلاب تابستانی هم فرا می رسد. انقلاب ماه ژوئن (یکم تیرماه)، از دیدگاه ستاره شناسی، آغاز تابستان در نیمکره ی شمالی و آغاز زمستان در نیمکره ی جنوبیست. این انقلاب همچنین زمانِ بلندترین روز سال است: بلندترین بازه ی زمانی میان طلوع و غروب آفتاب.
این تصویر همنهاده (ترکیبی) مسیر خورشید را در پایان روز انقلاب تابستانی سال ۲۰۱۲ نشان می دهد. در تصویر، خورشید دارد در دل یک آسمان صاف و رنگین به افق باختری نزدیک می شود.
این تصویر چشم انداز شمال و باختر آسمان را از ساحل دریای تیرنا در سانته سه ورای ایتالیا نشان می دهد. در این رشته نماها با تنظیم خوب زمانی، چهره ی کوچک و روشن شده ی خود عکاس را هم جلوی دیوار دژ شهر که تاریخش به سده های میانه می رسد می بینید.

solstice - Sun - declination - planet - Earth - summer - northern hemisphere - Tyrrhenian Sea - medieval castle

منبع: apod.nasa.gov

راز افزایش سرعت بادهای ناهید

* بادهای هول انگیز ناهید با نیروی توفند-مانندشان از گذشته هم پرسرعت تر شده اند، و دانشمندان دلیلش
را به درستی نمی دانند.
پژوهش های درازمدت بر پایه ی ردگیری حرکت صدها هزار ساختار ابری - که اینجا با پیکان ها و بیضی ها نشان داده شده- نشان می دهد کخ میانگین سرعت بادهای ناهید طی شش سال نخست ماموریت ونوس اکسپرس از حدود ۳۰۰ km/h به ۴۰۰ km/h افزایش یافته. تصویر بزرگ تر
رصدهای فضاپیمای اروپایی ونوس اکسپرس که به گرد ناهید می چرخد نشان می دهد که سرعت میانگین جابجایی ابرهای بالایی ناهید از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به اندازه ی ۳۳ درصد افزایش یافته و از ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت به ۴۰۰ کیلومتر بر ساعت رسیده است. ایگور خاتونتسف از بنیاد پژوهش فضایی مسکو در بیانیه ای گفت: «این یک افزایش چشمگیر در سرعت بادهای سیاره - که پیش از این هم سریع بودند- در جو آن است. چنین دگرگونی بزرگی پیش از این هرگز در ناهید دیده نشده بود، و ما هنوز دلیل رخ دادن آن را نمی دانیم.»

دیرزمانیست که بادهای شگفت انگیزی که روی "خواهر سیاره ای" زمین می وزد پژوهشگران را شیفته ی خود کرده است. ناهید یک جو اَبَر-چرخان دارد که هر ۴ روز زمینی یک دور به گرد سیاره می زند. خود ناهید هر ۲۴۳ روز زمینی یک دور به گرد محورش می چرخد (یک روزش برابر با ۲۴۳ روز زمینیست!) مقام های سازمان فضایی اروپا بادهای نیرومند ناهیدی را پدیده ای "با نیروی اَبَرتوفند" توصیف کرده اند.
افزایش پیوسته ی سرعت بادهای ناهید در جو نیمه ی
جنوبی آن طی ۶ سال. تصویر بزرگ تر

خاتونتسف و گروهش با بررسی عکس هایی که ونوس اکسپرس میان ۵۰ درجه ی عرض شمالی تا ۵۰ درجه ی عرض جنوبی سیاره گرفته بود سرعت این بادها را تعیین کردند. پژوهشگران رد جابجایی ده ها هزار ویژگی در بالای ابرهای سیاره، حدود ۷۰ کیلومتر بالاتر از سطح را دنبال نمودند.

پژوهش آن ها برای انتشار در نشریه ی ایکاروس پذیرفته شده. یک گروه دیگر به رهبری دانشمندان ژاپنی هم در یک پژوهش جداگانه ولی تکمیل کننده که در نشریه ی Geophysical Research منتشر خواهد شد، با بهره از داده های ونوس اکسپرس جابجایی و حرکت ابرهای ناهید را پی گرفتند.

نویسنده ی اصلی پژوهش ژاپنی ها، تورو کویاما از بنیاد پژوهشی فناوری اطلاعات در ایبارکی ژاپن طی بیانیه ای گفت: «بررسی های ما از حرکت ابرها در عرض های پایینی نیمکره ی جنوبی ناهید نشان داد که طی یک بررسی شش ساله (۱۰ سال ناهیدی)، سرعت بادها در یک بازه ی زمانی به اندازه ی ۲۵۵ روز زمینی - که کمی بیش از یک سال ناهید بود، تا ۷۰ کیلومتر بر ساعت بالا رفت.»

به گفته ی پژوهشگران، همچنین هر دوی این بررسی های تازه تغییرات منظمی را نیز در جو ناهید نشان داده اند که به نظر می رسد مربوط به دوره ی چرخش سیاره به گرد محورش باشد: زمان محلی روز و بلندی (ارتفاع) خورشید بر فراز افق.

ساختارهای ابری در جو ناهید از چشم طیف سنج
نقشه بردار فرابنفش، نور دیدنی، فروسرخ ونوس
اکسپرس (VIRTIS). این تصویر در سال ۲۰۰۷
گرفته شد.
و نیز هر دو گروه تغییرات شگفت آور و چشمگیری در سرعت باد دیدند، گاهی در بازه ی زمانی‌ای به کوچکی ۲۴ ساعت. برای نمونه، گاه ابرها ۳.۹ روز زمینی طول می کشید تا یک دور به گرد سیاره بچرخند، در حالی که گاهی دیگر این زمان برابر با ۵.۳ روز می شد. به گفته ی دانشمندان، دلیل چنین دگرگونی هایی هم مانند افزایش بلندمدت سرعت بادها یک راز است.

دانشمند پروژه ی ونوس اکسپرس، هاکان سودم در بیانیه ای گفت: «گرچه نشانه‌های روشنی هست که میانگین سرعت بادهای سراسری افزایش یافته، ولی بررسی های بیشتری نیاز است تا بتوان گفت چه چیزی الگوهای گردش جَوی که باعث این پدیده هستند را به وجود می آورد، و نیز بتوان تغییراتی که در برخی منطقه ها و در بازه های زمانی کوتاه تر رخ می دهد را توضیح داد.»

سودم افزود: «ابَرچرخش جوی ناهید یکی از رازهای بزرگ سامانه ی خورشیدیست که تاکنون بی پاسخ مانده. این نتایج رازهای بیشتری هم بر آن می‌افزاید، همچنان که فضاپیمای ونوس اکسپرس با رصدهای بیشتر از این سیاره ی پویا و دگرگون شونده، ما را شگفت‌زده وغافلگیر می سازد.»


واژه نامه:
hurricane - Venus - Venus Express - wind - Igor Khatuntsev - Space Research Institute - Earth - sister planet - planet - European Space Agency - super-hurricane-force - latitude - Icarus - Geophysical Research - Toru Kouyama - Information Technology Research Institute - sun - Håkan Svedhem - Ultraviolet, Visible and Near-Infrared Mapping Spectrometer - VIRTIS - solar system - Venus Monitoring Camera - VMC

منبع: SPACE.com

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه