آتش روی سیاره زمین

گاهی، مناطقی از سیاره ی زمین با زبانه های آتش برافروخته می شوند. از آن جایی که آتش دریافت سریع اکسیژن است، و اکسیژن هم یک نماینده ی کلیدی زندگی است، پس وجود آتش روی هر سیاره ای به معنای وجود امکان زندگی روی آن سیاره خواهد بود.
بیشتر خشکی های زمین در زمان هایی از تاریخ سوخته شدن در آتش را آزموده اند. گرچه این پدیده رویدادهای غمبار بسیاری را در پی داشته، ولی برای بسیاری از مناطق زمین، آتش به عنوان بخشی از چرخه ی طبیعی زیست بوم پنداشته می شود. آتش سوزی های بزرگ جنگل های زمین معمولا در اثر آذرخش رخ می دهند و از مدار هم دیده می شوند. 
در تصویر بالا که در سال ۲۰۰۰ ثبت شده، دو گوزن شمالی را می بینید که هراسان و گریزان از آتشی که دره ی بیتِروت (Bitterroot Valley) در ایالت مونتانای آمریکا را در کام خود فروبرده و همچنان به پیش می آید، در میان رودخانه ای ایستاده اند.

در همین زمینه: * خورشیدی به رنگ توت فرنگی    

واژه نامه:
Fire - Earth - oxygen - life - planet - ecosystem - forest - elk - Bitterroot Valley

منبع: apod.nasa.gov

کنجکاوی یک خورشیدگرفتگی زیبای دیگر را ثبت کرد

هر یک از این سه نمای پی در پی که در تصویر بالا می بینید با نمای بعدی سه ثانیه تفاوت زمانی داشته و فوبوس، ماه بزرگ تر سیاره ی بهرام را نشان می دهند که از دید خودروی کنجکاوی، دارد یکراست از برابر چهره ی خورشید می گذرد.
این عکس در ۲۶ اوت ۱۹۹۹ از درون مدار و
توسط ماهواره ی نقشه بردار سراسری بهرام که
در مداری به گرد این سیاره می چرخید گرفته شد.
در عکس، سایه‌ی کش آمده‌ی فوبوس را می‌بینیم
که در حال گذشتن از روی سطح سرزمین زانته
(Xanthe Terra) است. پهنای درون این عکس
حدود ۲۵۰ کیلومتر است. منبع

کنجکاوی، خودروی بهرام نورد ناسا، این خورشیدگرفتگی حلقوی را با لنز تله فوتوی دوربین سمت راست روی دکلش (ماستکم، Mastcam) در روز ۱۷ اوت که ۳۶۹مین روز کاری بهرامی (سول) خودرو بود به تصویر کشید.

کنجکاوی که در راه کوه شارپ در مرکز گودال گیل است، در این روز درنگی کرد تا مجموعه ای عکس از رویدادی آسمانی بگیرد که گروه تصویربرداری از روی زمین، به دقت آن را پیش بینی و زمانش را برآورد کرده بودند. رصدهایی که تاکنون کنجکاوی از فوبوس انجام داده، آگاهی پژوهشگران از مدار این ماه را بسیار افزایش داده.

از آن جایی که این گرفتگی از جایگاه کنجکاوی روی سیاره ی بهرام، نزدیک نیمه های روز رخ می داد فوبوس تقریبا درست بالای سر (در اوج آسمان) جای داشت و به خودرو، نزدیک تر از زمان بامداد یا بعد از ظهر بود. این زمان بندی باعث می شد چهره ی تاریک و ضدنور فوبوس در برابر قرص خورشید بزرگ تر از زمان های دیگر شود (یعنی گرفتگی چهره ی خورشید توسط فوبوس بیش از زمان های دیگر بود، چیزی هم ارز خورشیدگرفتگی کامل روی زمین).

در همین زمینه: * عکس کنجکاوی از خورشیدگرفتگی در بهرام * ویدیوی باورنکردنی کنجکاوی از ماه های بهرام  

واژه نامه:
Mars - moon - Phobos - sun - NASA - rover - Curiosity - annular eclipse - telephoto-lens - Mastcam - sol - total eclipse

منبع: nasa

نقطه ای زیر علامت سؤال کیهانی

کهکشان کوتوله ی NGC ۵۱۹۵ بیشتر به عنوان همدم کوچک ترِ کهکشان مارپیچی M۵۱ (کهکشان گرداب) شناخته می‌شود.
این دو در نگاره های سده ی ۱۹ که از ویلیام پارسونز (لردِ Rosse) به جا مانده، با هم شکل منحنی و نقطه ی زیرینِ یک علامت پرسش کیهانی را ساخته اند و نامشان به عنوان یکی از سحابی های مارپیچی اصلی ثبت شده است.
NGC ۵۱۹۵ که در برابر M۵۱ (یا NGC ۵۲۹۴) کوتوله ای بیش نیست، حدود ۲۰ هزار سال نوری پهنا دارد. به نظر می رسد رویارویی و برخورد نزدیک این دو همدم به یک فرآیند ستاره زایی انجامیده و باعث شده بازوان بزرگ مارپیچی M۵۱ نمایان تر شوند.
در این تصویر باشکوه که از داده های موجود در بایگانی میراث تلسکوپ هابل درست شده و NGC ۵۱۹۵ را از نزدیک نشان می دهد، آشکارا می بینیم که این کهکشان کوچک اکنون پشت کهکشان بزرگ ترِ M۵۱ جای دارد. یک پل کِشندی، پلی از ابرهای غبار تیره و خوشه های ستاره ای جوان و آبی فام که در اثر جریان های کشندی گرانشی پدید آمده، از لبه های کهکشان M۵۱ تا سمت راست، جلوی کهکشان کوچک تر کشیده شده و در برابر تابش زردفام آن به حالت ضدنور و تیره دیده می شود.
این زوج کهکشان برخوردیِ پرآوازه حدود ۳۰ میلیون سال نوری از زمین دورند و جایی میان دسته ی ملاقه ی صورت فلکی خرس بزرگ (دب اکبر) و صورت فلکی سگان شکاری (تازی ها) دیده می شود.
دست نگاره ی ویلیام پارسونز در کنار تصویر امروزی ترِ این زوج کهکشانی

واژه نامه:
NGC 5195 - Dwarf galaxy - M51 - Whirlpool galaxy - question mark - Lord Rosse - spiral nebula - NGC 5194 - star formation - spiral arm - Hubble Legacy Archive - tidal bridge - star cluster - silhouette - Big Dipper - constellation of the Hunting Dogs

همین تصویر در اندازه ی بزرگ- بزرگ تر
منبع: apod.nasa.gov

زندگی زمینی از سیاره بهرام آمده!

* شاید همه ی ما مریخی باشیم! شواهدی در حال گرد آمدنست که نشان می دهد زندگی زمینی از سیاره ی بهرام (مریخ)
ریشه گرفته و آن را یک شهاب سنگ از آن سیاره به زمین آورده.

این نظریه را زیست-شیمیدان، استیون بِنر از بنیاد دانش و فناوری وستهایمر فلوریدا بیان کرده است. به گفته ی بنر که این یافته اش را امروز، ۲۸ اوت ۲۰۱۳ در همایش سالانه ی ژئوشیمی گلداشمیت در فلورانس ایتالیا ارایه کرد، یک گونه ی اکسیده از عنصر مولیبدن، که می تواند از عناصر کلیدی زندگی ساز باشد، احتمالا دیرزمانی پیش بر سطح سیاره ی سرخ وجود داشته، ولی روی زمین نبوده.
تلسکوپ فضایی هابل ناسا در ۲۶ اوت ۲۰۰۳ این عکس را از سیاره ی بهرام گرفت. در آن زمان، سیاره ی سرخ ۳۴.۷ میلیون مایل (۵۵.۸۴ میلیون کیلومتر) از زمین دور بود. تنها ۱۱ ساعت پس از گرفته شدن این عکس بود که بهرام به نزدیک ترین فاصله اش از زمین طی ۶۰ هزار سال گذشته رسید. تصویر بزرگ تر
وی در بیانیه ای گفت: «مولیبدین تنها زمانی که به شدت اکسیده شود می تواند بر روند پیدایش زندگی ذره بینی تاثیر بگذارد. این گونه از مولیبدین در زمانی که زندگی روی زمین آغاز شد، نمی توانسته بر روی زمین وجود داشته باشد زیرا ۳ میلیارد سال پیش، سطح زمین دارای اکسیژن بسیار کمی بود، ولی سیاره ی بهرام این کمبود را نداشت. این تکه ای دیگر از شواهدیست که نشان می دهد زندگی زمینی از آغاز روی همین سیاره پدید نیامده، بلکه روی بهرام پدید آمده و سپس به وسیله‌ی یک شهاب بهرامی به اینجا آورده شده است.»

ترکیب های آلی پایه های ساختمانی زندگی‌اند، ولی برای ساختن زندگی به کمک کوچکی هم نیاز دارند. به گفته ی بنر، افزوده شدن ساده ی انرژی مانند گرما یا نور باعث می گردد سوپ مولکول های آلی به ماده ای قیرمانند تبدیل گردد.

وی افزود: «اینجاست که مولیبدن اکسیده وارد می شود. اگر این عنصر یا عنصر دیگری به نام بور به این آمیزه افزوده شود، می تواند باعث جهش مواد آلی به مولکول های زنده شود. به تازگی بررسی شهاب سنگ های بهرامی نشان داده که روی این سیاره عنصر بور وجود داشته، ما اکنون بر این باوریم که گونه ی اکسیده ی مولیبدین هم آن جا بوده است.»

بنر در ادامه گفت: «نکته ی دیگری که کفه را به سود بهرام سنگین می کند این احتمالست که سیاره ی زمین در آغاز کاملا پوشیده از آب بود در حالی که سیاره ی سرخ در روزگار باستانش مناطق بسیار خشکی هم داشت. این همه مایع، کار عنصر بور را برای آن که در تاریخی که زندگی روی زمین پدید می آمد، به اندازه ی کافی غلیظ شود دشوار می کرد. این عنصر امروزه هم تنها در جاهای بسیار خشک یافته می شود.»

افزون بر آن، به گفته ی بنر، آب نسبت به آر ان آ (RNA) که به باور بسیاری از پژوهشگران نخستین مولکول ژنتیکی بود (با DNA که بعدها پدید آمد تفاوت دارد)، ماده ای خورنده است.

تاکنون هیچ اندامگان زنده ی بومی سیاره ی سرخ یافته نشده. ولی چنان چه دانشمندان بسیاری می گویند، این امکان هست که زندگی روی بهرام - اگر وجود داشته- در زمانی از تاریخ سر از سیاره ی زمین در آورده.

شماری از میکروب ها به گونه ای باورنکردنی سخت جان و مقاومند و می توانند سفرهای میان سیاره ای را تاب بیاورند. شاید پس از آن که یک سیارک به بهرام برخورد کرد، چنین میکروب هایی هم از بهرام جدا شده و سفری میان سیاره ای را آغاز کرده باشند؛ و چنانچه دینامیک مداری نشان می دهد، برای سنگ ها، پیمودن راه بهرام تا زمین بسیار ساده تر از راه‌های دیگر در آن حوالی است.

زندگی هر جا هم که پدید آمده باشد، بنر خوشحال است که ریشه هایش را در سیاره ی آبی ما دواند: «از خوش شانسی ماست که زندگی سرانجام از سیاره ی ما سر در آورد، زیرا شکی نیست که زمین برای نگهداری زندگی بهتر از بهرام است. اگر نیاکان مریخی فرضی ما روی آن سیاره مانده بودند، شاید دیگر داستانی برای گفتن وجود نداشت.»

در همین زمینه: 
* بله! در گذشته های دور می شد روی بهرام زندگی کرد! * بهرام ۴ میلیارد سال پیش هوایی پر از اکسیژن داشته * جزییاتی از یافته تازه کنجکاوی از زیست پذیری بهرام در گذشته های دور * ناسا: کنجکاوی نشانه های مواد آلی را یافته ولی قطعی نیست * یافته های کنجکاوی شاید تاییدی بر زندگی روی بهرام باشد * بهرام روزگاری غریب نواز بوده! * قوی ترین نشانه های "آب" در بهرام یافته شد   
و: * تکه ای از پوسته بهرام روی زمین * نشانه های آب در سنگی که با پای خود از بهرام به زمین آمد     

واژه نامه:
Martian - Earth - life - Mars - planet - meteorite, - Steven Benner - Westheimer Institute for Science and Technology - element - molybdenum - Red Planet - Goldschmidt geochemistry conference - oxidized - oxygen - Organic compound - molecule - boron - corrosive - RNA - genetic molecule - DNA - microbe - interplanetary - asteroid - blue planet - NASA - Hubble Space Telescope

منبع:SPACE.com

سه سحابی رنگین در مرکز کهکشان

این سه سحابی درخشان بیشتر وقت ها در تورهای رصدی که با تلسکوپ در محدوده ی صورت فلکی کمان (قوس) و پهنه ی پرستاره ی مرکز کهکشان راه شیری انجام می شود، خودنمایی می کنند.
در واقع، کیهان‌گرد سده ی ۱۸، شارل مسیه هم دو تا از این سحابی ها را در قهرست خود وارد کرده بود: M۸، سحابی بزرگی که سمت چپ میانه ی تصویر دیده می شود، و سحابی رنگارنگ M۲۰ در سمت راست. سحابی سوم (NGC ۶۵۵۹) بالای M۸ به چشم می خورد و با رگه ای از غبار تیره و کدر از آن دو سحابی بزرگ تر جدا شده است.
این سه همگی پرورشگاه های ستاره ای هستند که در فاصله ی پنج هزار و اندی سال نوری از زمین جای دارند. سحابی بزرگ M۸ با گستردگی بیش از ۱۰۰ سال نوری، به نام سحابی مرداب نیز شناخته می شود. نام دیگر M۲۰ هم سحابی سه تکه است.
این سحابی های نشری (گسیلشی) بیشتر به رنگ سرخی دیده می شوند که از گاز هیدروژن برافروخته ی درونشان می تابد. البته در آن ها -به ویژه در سحابی سه تکه - رنگ متضاد آبی هم دیده می شود که از بازتاب نور ستارگان توسط گرد و غبار پدید آمده.
در این چشم انداز رنگین آسمان که با دوربین دیجیتال و از پشت تلسکوپ ثبت شده، یکی از خوشه های ستاره ای باز مسیه هم به چشم می خورد: M۲۱، درست بالای سحابی سه تکه.

واژه نامه:
nebula - constellation Sagittarius - Milky Way - Charles Messier - M8 - M20 - NGC 6559 - dust lane - stellar nursery - Lagoon Nebula - Trifid - hydrogen - emission nebula - open star cluster - M21

همین تصویر در اندازه ی بزرگ - بزرگ تر
منبع: apod.nasa.gov

نشانه های آب روی سطح ماه

* یک فضاپیمای تیزبین نشانه هایی از آب روی سطح ماه دیده که احتمالا از سرچشمه ای ناشناخته در ژرفای
زیر خاک آن ریشه گرفته است.

این کشف توسط دستگاه نقشه بردار کانی شناسی ماه ناسا که روی فضاپیمای کاوشگر چاندرایان-۱ (متعلق به کشور هند) نصب شده انجام گرفته و نخستین مورد از ردیابی چنین "آب ماگمایی" (آب زیرسطحی) از مدار ماه است. به گفته ی پژوهشگران، این یافته بررسی هایی را که به تازگی روی سنگ هایی از ماه انجام شده تایید می کند؛ سنگ هایی که چهار دهه پیش توسط فضانوردان آپولو به زمین آورده شده بود.
دانشمندان در دهانه ی بولیلدوس ماه شواهدی از آبی
یافته اند که ریشه در درون ماه دارد. در این تصویر
برجستگی مرکزی بولیلدوس را می‌بینید که از سطح
این دهانه بالا آمده. دیواره‌های دهانه هم در پس‌زمینه
به چشم می خورند. تصویر بزرگ تر

نویسنده ی اصلی پژوهش، ریچل کلیما از آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جانز هاپکینز در لورل مریلند در بیانیه ای گفت: «اکنون که ما آبی را یافته ایم که احتمالا ریشه در درون ماه دارد، می توانیم مقایسه ی این آب با دیگر ویژگی های سطح ماه را آغاز کنیم.»

کلیما افزود: «این آب ماگمایی درونی همچنین سرنخ هایی درباره ی فرآیندهای آتشفشانی ماه و همنهش (ترکیب) درونی آن به ما می دهد، که به نوبه ی خود به ما کمک می کنند به پرسش هایی درباره ی چگونگی پیدایش ماه و شیوه ی تغییر فرآیندهای تفتالی (ماگمایی) ماه هم زمان با سرد شدن آن پاسخ دهیم.»

دستگاه نقشه بردار کانی شناسی ماه (یا M۳) از دهانه ی برخوردی بولیلدوس به پهنای ۶۰ کیلومتر نزدیک استوای ماه عکس گرفت. کوه مرکزی این دهانه از گونه ای سنگ تشکیل شده که هنگامی ساخته می‌شود که تفتال (ماگما) در ژرفای زیر سطح به دام افتاده باشد. به گفته ی کلیما، این سنگ در پی برخوردی که دهانه ی بولیلدوس را پدید آورد از زیر سطح بیرون زده بوده.

وی گفت: «ما دریافتیم که بخش میانی این دهانه در مقایسه با پیرامونش دارای مقدار چشمگیری هیدروکسیل است - مولکولی که از یک اتم اکسیژن و یک اتم هیدروژن درست شده- و این نشانه ایست از این که سنگ های درون این دهانه آبی را در بر دارند که از زیر سطح ماه ریشه گرفته.»

باد خورشید - جریانی از ذرات باردار که از خورشید روان می شود- هم می تواند با برخورد به سطح ماه این لایه ی مولکول های آب را پدید آورد. در واقع دستگاه M۳ در سال ۲۰۰۹، زمانی که سرگرم نقشه برداری از سطح ماه بود، چنین آبی را نزدیک قطب های آن پیدا کرده بود.
نگاره ی هنری از فضاپیمای ماهگرد چاندرایان-۱ در
مدار ماه. تصویر بزرگ تر

ولی به گمان دانشمندان، باد خورشیدی تنها در عرض های جغرافیایی بالا می تواند مقادیر چشمگیری آب سطحی پدید آورد، و چون دهانه ی بولیلدوس نزدیک به استوا (در عرض جغرافیایی پایین) است، پس این فرآیند نمی تواند سرچشمه ی آب سطحی موجود در آن باشد.

یافته های تازه که به گونه ای مفصل در شماره ی ۲۵ اوت نشریه ی نیچر جئوساینس منتشر شده اند، بیش از گذشته این باورِ رو به رشد را در دانشمندان نیرو می بخشد که ماه یک کره ی کاملا خشک، آن چنان که دیرزمانی پنداشته می شد نیست.

برای نمونه همان مشاهدات سال ۲۰۰۹ که توسط دستگاه M۳ انجام شد. همچنین در سال ۲۰۰۹، ماهواره ی "رصد و سنجش دهانه های ماه" (LCROSS) یک برخوردگر را به دهانه ی کِبوس ماه - که همیشه در سایه است- کوباند و با این کار، توده ای بزرگ از بخار آب و ذرات یخ [به همراه خاک] را به هوا فرستاد. [بخوانید: * کشف آب یخزده زیر سطح ماه * ذخیره آب یخزده در قطب جنوب ماه]

اکنون دانشمندان فکر می کنند که بسیاری ازدهانه های روی سطح ماه ذخیره های گسترده ای از آب یخزده در خود دارند- در واقع آن قدر فراوان که شرکت هایی مانند شرکت انرژی شکلتون و ماه اکسپرس (MoonEx) بر آنند تا با استخراج این یخ، آن را به سوخت موشک تبدیل کنند تا راه انسان ها را برای دسترسی بیشتر به گوشه و کنار سامانه ی خورشیدی هموارتر نمایند.
این تصویر از ماه به کمک داده هایی درست شده که توسط دستگاه نقشه بردار کانی شناسی ماه ناسا (نصب شده روی فضاپیمای هندی چاندرایان-۱) گرد آمده بود. این یک همگذاری سه رنگی از بازتاب نور فروسرخ-نزدیکِ خورشید است و پهنه ای از سمت پیدای ماه (سمت رو به زمین) را نشان می دهد که نقشه ی مواد گوناگون در آن تهیه شده. مقادیر اندکی آب و هیدروکسیل (رنگ آبی) در جاهای گوناگونی روی سطح ماه دیده شد. این تصویر پراکندگی این مناطق را در عرض های بالا و نزدیک به قطب ها نشان می دهد. رنگ آبی نشانگر آب و هیدروکسیلی است که نور فروسرخ به طول موج سه میکرومتر را به شدت جذب می کنند. رنگ سبز هم درخشش سطح را نشان می دهد که با اندازه گیری شدت بازتاب نور فروسرخ خورشید به طول موج ۲.۴ میکرومتر آشکار شده، و رنگ سرخ هم یک کانی آهن‌دار به نام پیروکسین را می نمایاند که از روی جذب نور فروسرخ ۲ میکرومتری آشکار شده است. تصویر کامل (۱.۸ مگابایت)- منبع: ناسا
چاندرایان-۱ نخستین کاوشگر روباتیک ماه از هند است. این فضاپیما در اکتبر ۲۰۰۸ راهی فضا شد و یک ماه پس از پرتاب هم یک برخوردگر را به سطح ماه فرستاد. بدین ترتیب هند تبدیل به چهارمین کشوری شد که پرچمش روی ماه برافراشته شد. چاندرایان-۱ تا اوت ۲۰۰۹ رصدهای علمی از درون مدار ماه را ادامه داد ولی در آن تاریخ به گونه ای ناگهانی، ارتباطش با زمین قطع شد.

در همین زمینه: * سایه های هول انگیز در قطب جنوب ماه * سرچشمه آب زمین و ماه یکیست * ماه شاید به اندازه ی زمین آب داشته باشد! * توفان های خورشید می تواند شن های ماه را بلند کند * جست و خیز شن های ماه    

واژه نامه:
water - moon - NASA - Moon Mineralogy Mapper - India - Chandrayaan-1 - magmatic water - Earth - Apollo - Rachel Klima - Johns Hopkins University - M3 - impact crater - equator - magma - hydroxyl - oxygen - atom - hydrogen - solar wind - sun - molecule - latitudes - Bullialdus Crater - Nature Geoscience - Lunar Crater Observation and Sensing Satellite - impactor - Cabeus Crater - Shackleton Energy Company - Moon Express - propellant - solar system - pole - molecule - infrared - wavelength - iron - mineral - pyroxene

منبع: SPACE.com

خورشیدی به رنگ توت فرنگی

این منظره ی افسون کننده که به دنیایی فرازمینی می ماند، در حقیقت نمایی از سیاره ی زمین است.
این آسمان اُخرایی رنگ و این خورشید که به سرخی توت فرنگی است در روز ۲۲ اوت از جایی نزدیک به دهکده ی کوچک استراوبری (توت فرنگی) در کالیفرنیای آمریکا به تصویر کشیده شدند. این مکان که جایی در کنار بزرگراه ۱۰۸ است، حدود ۳۰ مایل از شمال سرچشمه ی آتش سوزی بزرگ کالیفرنیا (Rim Fire) فاصله دارد. این آتش سوزی هنوز در جریانست و مناطق درون و پیرامون پارک ملی یوسمیتی را تهدید می کند.
دود گسترده ی این آتش سوزی سهمگین به سادگی از فضا دیده می شود. ولی اگر آسمان را از درون این دود نگاه کنیم، خواهیم دید که ذرات ریز خاکسترِ شناور در هوا چهره ی خورشید را تیره کرده و با پراکندن نور آبی، آسمان را به این شدت رنگین ساخته اند.

در همین زمینه: * غروب آفتاب در دریایی طلایی  

واژه نامه:
planet - Earth - ochre - strawberry - sun - California - Rim Fire - Yosemite National Park

منبع: apod.nasa.gov

سرگذشت شهاب روسیه پیش از رسیدن به زمین

* شهاب چلیابینسک پیش از ورودش به جو زمین، یا با جرم دیگری در سامانه ی خورشیدی برخورد داشته یا بیش از
اندازه به خورشید نزدیک شده بوده.

این خبر بر پایه ی پژوهشی است که نتیجه اش دیروز سه شنبه، ۲۷ اوت در همایش گلداشمیت در فلورانس اعلام شد.


یک گروه از بنیاد زمین شناسی و کانی شناسی (IGM) در نووسیبرسک روسیه، تکه شهاب سنگ هایی که در ۱۵ فوریه‌ی گذشته، از بدنه ی اصلی شهاب چلیابینسک جدا شده و به ژرفای دریاچه ی چرباکول نزدیک چلیابینسک فرورفته بودند را مورد بررسی و پژوهش قرار دادند.

گرچه همه ی این تکه ها از کانی های همسانی تشکیل شده اند، ولی ساختار و بافت برخی از آن ها نشان می دهد که شهاب اصلی چلیابینسک پیش از آن که وارد جو زمین شده و با دمایی بسیار زیاد در آن بسوزد، یک فرآیند گدازش شدید دیگر را هم از سر گذرانده بوده.

دکتر ویکتور شاریگین از IGM می گوید: «شهابی که نزدیک چلیابینسک فرود آمد از گونه ی کندریت LL5 است، و برای این گونه شهاب ها، این که پیش از رسیدن به زمین یک فرآیند گدازش را از سر گذرانده باشد پدیده ای نسبتا معمول است.» دکتر شاریگین که این پژوهش را در همایش گلداشمیت ارایه کرد افزود: «تقریبا با اطمینان می شود گفت که شهاب چلیابینسک یا با جرم دیگری در سامانه ی خورشیدی برخوردی نزدیک داشته و یا این که از نزدیکی خورشید گذشته بوده است.»

پژوهشگران IGM تکه های این شهاب را بر پایه ی رنگ و ساختارشان در سه دسته جای داده اند: سبک، تیره، و میانگین. شمار تکه های یافته شده ی سبک بیش از دو دسته ی دیگر بود، ولی تکه های تیره در راستای مسیر جابجایی شهاب اصلی بیشتر یافته شدند، همچنین در نزدیکی جای فرودش [در دریاچه ی چرباکول] هم بیشترین شمار را داشتند.

تکه های تیره دارای نسبت بالایی از مواد ریزدانه اند، و ساختار و بافت و همنهش کانی هایشان هم نشان می دهد که طی یک فرآیند گدازش بسیار شدید ساخته شده اند، فرآیندی که احتمالا یا در پی برخورد با جرم دیگری انجام شده یا در پی نزدیک شدن بیش از حد به خورشید. این مواد جدا و متمایز از "پوسته ی گدازش" هستند-- لایه ی نازکی از مواد که در اثر گدازش، و سپس سرد و جامد شدن لایه ی بیرونی شهاب سنگ به هنگام گذر از درون جو زمین روی سطح آن ها شکل می‌گیرد.

دکتر شاریگین می افزاید: «از میان بیشتر تکه هایی که بررسی کردیم، تنها سه نمونه ی تیره دارای نشانه های نیرومندی از دگرگونی و گدازش پیشین بودند. ولی بسیاری از تکه ها توسط مردم برداشته شده و از همین رو نمی توان گفت که چه درصدی از شهاب دچار این فرآیند شده بوده. ما امیدواریم پس از بیرون آوردن بخش عمده ی شهاب سنگ از ژرفای دریاچه‌ی چرباکول، به چیزهای بیشتری پی ببریم.»

مواد ریزدانه ی درون تکه های تیره همچنین از این نظر با دیگر نمونه ها تفاوت داشتند که عموما دارای "حباب هایی" کروی بودند که یا روکشی از بلورهای کامل اکسید و سیلیس و فلز داشتند و یا با فلز و سولفید پر شده بودند.

گروه IGM همچنین با شگفتی مقادیر اندکی عناصر گروه پلاتین را در پوسته ی گدازش شهاب یافتند. اعضای گروه تنها می توانند این عناصر را به عنوان آلیاژ اُسمیوم، ایریدیوم، و پلاتین شناسایی کنند، ولی وجودشان نامعمول است زیرا بازه ی زمانی‌ای که پوسته ی گدازش طی آن پدید می آید بسیار کوتاه تر از آنست که این عنصرها به آسانی تشکیل شوند.

دکتر شاریگین توضیح می دهد: «معمولا پراکندگی عنصرهای گروه پلاتین در کانی های شهاب سنگ ها به گونه ی عنصرهای کمیاب (Trace element) است، ولی ما آن ها را در یک گویچه ی فلزی-سولفیدیِ درون پوسته ی گدازش شهاب چلیابینسک، به گونه ی کانی هایی با اندازه ی نانومتری (۱۰۰ تا ۲۰۰ نانومتر) یافتیم. به گمان ما شکل گیری این کانی های گروه پلاتین در پوسته ی گدازش می تواند مربوط به دگرگونی هایی باشد که طی فرآیندهای بازگدازش (گدازش دوباره) و اُکسایش -که به هنگام تماس شهاب با اکسیژن جو زمین در مایع فلز-سولفید انجام می شد- در ترکیب آن ها رخ داده.»

این یافته ها بخشی از پژوهشِ در حال انجامی است که با بهره از میکروسکوپ اسکن کننده، ریزکاوشگر الکترونی و طیف سنجی گاز با رنگ نگاری توده ای انجام می شود و گروه IGM در حال پدید آوردن یک آنالیز دقیق از کانی های شهاب سنگ چلیابینسک طی آن هستند.

در همین زمینه: 

واژه نامه:
Chelyabinsk - meteorite - solar system - Sun - Earth - Goldschmidt conference - Geology and Mineralogy - IGM - Chebarkul Lake - mineral - melting - LL5 chondrite - Victor Sharygin - fusion crust - metamorphism - oxide - silicate - metal - sulfide - alloy - osmium - iridium - platinum - oxygen - electron microprobe - chromatography - spectrometry -

منبع: sciencedaily

یک ابر شگفت انگیز در نور غروب

این دیگر چگونه ابریست؟
این ابر کومولونیمبوس که دیگر دارد عقب نشینی می کند، بیشتر به نام یک ابر تُندری شناخته می شود و تا حدودی ویژه و کمیاب است به این دلیل که در یک سرش ناهمواری های شگفت انگیز یک ابر ممه ای را دارد و هم زمان در سر دیگرش باران می بارد.
تصویر بالا در نیمه ی ماه ژوئن در جنوب آلبرتای کانادا گرفته شده و ابر را نشان می دهد که دارد رو به خاور در دوردست حرکت می کند و در همین زمان خورشید هم در حال غروب در سمت باختر - پشت دوربین - است.
در این تصویر نور خورشیدِ در حال غروب از آن سوی آسمان بر این ابر خوش منظره افتاده و آن را با رنگ های تند نارنجی و صورتی آراسته است.

واژه نامه:
cloud - cumulonimbus - thundercloud - mammatus - waxing - gibbous - moon

منبع: apod.nasa.gov

پرواز در ژرفای میدان دید تلسکوپ هابل


پرواز در ژرفای فضاهای دوردست کیهان چه حسی دارد؟
برای دریافتن این حس، گروهی از اخترشناسان فاصله های نسبی بیش از ۵۰۰۰ کهکشان را در یکی از دروترین میدان های کهکشانی که تاکنون مورد تصویربرداری قرار گرفته برآورد کردند: میدان دید فراژرف هابل (HUDF).
از آن جایی که نور دوردست های کیهان برای رسیدن به چشم ما زمان بسیار بلندی در راهست، بیشتر کهکشان های درون ویدیوی بالا در زمانی دیده می شوند که کیهان تنها درصدی از سن کنونی‌اش را داشته؛ در زمانی که [این کهکشان ها] تازه در حال شکل گیری بوده اند، و در مقایسه با کهکشان های امروزی، شکل هایی نامعمول داشتند. در آن روزگار، هنوز هیچ کهکشان مارپیجی بالغی مانند راه شیری یا آندرومدا وجود نداشت.
نزدیک به پایان ویدیو، بیننده ی مجازی دورترین کهکشان های درون میدان HUDF را هم پشت سر می گذارد، کهکشان هایی که سُرخگرایی (انتقال به سرخ) آن ها به ۸ می رسد. این رده ی آغازین از کهکشان های کم درخشش، احتمالا ستارگانی پرانرژی در خود داشتند که با تابش پرتو، باعث شدند بقیه ی ماده ی معمولی کیهان از گاز سرد به پلاسمای یونیده ی داغ تبدیل شود.


واژه نامه:
Hubble Ultra Deep Field - HUDF - galaxy - spiral galaxy - Milky Way - Andromeda - star - normal matter - plasma

منبع: apod.nasa.gov

رنگ های یک آذرخش

برق یک آذرخش برای چشم انسان سفیدی خیره کننده ای دارد. ولی آیا تاکنون فکر کرده اید اگر نور آذرخش هم مانند یک رنگین کمان، به رنگ های تشکیل دهنده اش تجزیه شود، چگونه دیده خواهد شد؟

دیوید آنتائو طی یک توفان تندری که به تازگی در تارن فرانسه روی داد، بر آن شد تا چنین چیزی را بیازماید. وی می گوید: «من از علاقمندان طیف بینی ستارگانم. برای همین نتوانستم در برابر ثبت این طیف ها پایداری کنم.» دستاورد وی را اینجا می بینید:
سمت راست، آذرخش اصلی- سمت چپ، خطوط طیف آن که کاملا همراستا با آن است. تصویر بزرگ تر
وی می گوید: «آن را بسیار زیبا یافتم.»

همه ی رنگ هایی که در رنگین کمان دیده می شود در برق آذرخش هم به چشم می خورد، ولی برخی از رنگ ها قوی تر از دیگر رنگ ها هستند. خطوط نشری سرخ، سبز، و آبی در طیف به گونه ی زیگزاگی در راستای گلوله ی اصلی آذرخش دیده می شوند. بیشتر این رنگ ها ناشی از بازپیوند مولکول های نیتروژن هستند: گرمای سوزاننده ی تخلیه ی الکتریکیِ آذرخش باعث شکسته شدن مولکول های نیتروژن و یونش آن ها شده و با بازگشت الکترون ها و بازپیوندِ (پیوند دوباره ی) آن ها با مولکول های یونیده ی نیتروژن، این رنگ ها پدید می آیند. خطوط نشری اکسیژن، هیدروژن، و اکسید نیتروژن هم در این طیف وجود دارند.

آنتائو می نویسد: «با بررسی این طیف می شود دمای آذرخش را به دست آورد. من اکنون در حال انجام این کارم.»


واژه نامه:
lightning - rainbow - David Antao - astro-spectroscopist - spectra - spectrum - recombination - electron - nitrogen - molecule - oxygen - hydrogen - nitrogen oxide

منبع: spaceweather

کهکشان های همنوع خوار در پیری اشتهای خود را از دست می دهند

* در هسته ی بیشتر خوشه های کهکشانی گیتی، یک همنوع خوار کیهانی جای گرفته-- کهکشان هایی هیولاوار که همسایگان خود را می بلعند تا بزرگ و بزرگ تر شوند. ولی بر پایه ی پژوهشی تازه، به نظر می رسد همین اجرام گرسنه هم با پیر شدن اشتهایشان کور می شود.

به گفته ی پژوهشگران، این کشف در پی بازبینی داده های رصدی‌ای انجام شد که توسط دو رصدخانه ی فضایی فروسرخ ناسا گرد آمده بود: تلسکوپ فضایی اسپیتزر و کاوشگر میدان گسترده ی فروسرخ (وایز، WISE).

نویسنده ی پژوهش، ین-تینگ لین از آکادمی چینی (Academia Sinica) در تایپه، کشور تایوان، طی بیانیه ای گفت: «ما دریافته ایم که این کهکشان های بزرگ از ۵ میلیارد سال پیش به این سو، یک رژیم غذایی را آغاز کرده اند و از همین رو به تازگی بر وزنشان افزوده نشده.»
هر دوی این خوشه های کهکشانی در مرکزشان یک BCG، یا درخشان ترین کهکشان خوشه دارند. تصویر سمت چپ از داده های فروسرخ تلسکوپ WISE (به رنگ سرخ) به دست آمده و خوشه ای به نام ابل ۲۱۹۹ را نشان می دهد که حدود ۴۰۰ میلیون سال نوری از زمین دور است. تصویر سمت راست خوشه ی ISCS 1433.9+3330 را نشان می دهد که بسیار دورتر است و ۴.۴ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارد. این تصویر از داده های فروسرخ اسپیتزر کمک گرفته شده (رنگ سرخ). تصویر بزرگ تر
خوشه های کهکشانی به گِرد درخشان ترین عضو گروه، که به گونه ای رسمی به نام درخشان ترین کهکشان خوشه یا BCG شناخته می شود مرتب می شوند. با گذشت زمان، این کهکشان های مرکزی با خوردن کهکشان های دیگری که پیرامونشان است و به چنگ آوردن ستاره های بیشتر، چاق و بزرگ می شوند.

از آنجایی که اخترشناسان میلیاردها سال زمان ندارند تا چگونگیِ رشد و دگرگونی این هیولاها را ببینند، از طیف گسترده ای از حدود ۳۰۰ خوشه ی کهکشانی نمونه برداشتند. پیرترین این خوشه ها مربوط به زمانی بود که تنها ۴.۳ میلیارد سال از عمر کیهان می گذشت، و سن جوان ترینشان هم به ۱۳ میلیارد سالگی کیهان بر می گشت. (سن کنونی کیهان ۱۳.۸ میلیارد سال برآورد شده)

لین در بیانیه ای از ناسا توضیح داد: «ما نمی توانیم رشد یک کهکشان را به چشم ببینیم، از همین رو یک سرشماری جمعیتی انجام دادیم. ما با این روش تازه می توانیم ویژگی های میانگین خوشه هایی که در گذشته ی نزدیک می بینیم را با ویژگی های میانگین خوشه های کهن تر کیهان پیوند دهیم.»

لین و همکارانش دریافتند که BCGها در آغاز تاریخ کیهان چنانچه پیش بینی شده رشد می کنند، ولی هنگامی که کیهان به سن حدود ۸ میلیارد سالگی رسید، این کهکشان ها تا حد بسیاری روش های همنوع خواری خود را کنار می گذارند.

دانشمندان هنوز در جستجوی یافتن توضیحی برای این هستند که چرا BCGها از حدود ۵ میلیارد سال پیش به این سو رژیم خود را تغییر داده اند. آن ها یادآوری می کنند که شاید این کهکشان ها هنوز در سن پیری هم رشد می کنند ولی کاوش های WISE و اسپیتزر در خوشه هایی که بلوغ بیشتری یافته اند ستارگان زیادی نیافته اند.

لین افزود: «BCGها کمی مانند نهنگ های آبی هستند: مانند آن ها غول پیکرند و شمارشان هم بسیار اندک است. روش سرشماری ما از جمعیت BCGها همانند سنجشی است که روی نهنگ ها و شیوه ی افزایش وزنشان در درازنای زندگی انجام می شود. در این مورد، نهنگ ها به آن اندازه که ما می پنداشتیم به وزن خود نیفزودند. نظریه های ما با آن چه می دیدیم همخوانی نداشت، و همین پرسش های تازه ای را برای ما پیش آورد.»

این یافته ها به گونه ای مفصل در آسترونومیکال جورنال منتشر شده است.

در همین زمینه: * همنوع خواری برای جوان ماندن * اشتهای سیری ناپذیر کهکشان راه شیری 

واژه نامه:
core - galaxy cluster - cannibal - NASA - infrared - Spitzer Space Telescope - Wide-field Infrared Survey Explorer - WISE - Yen-Ting Lin - Academia Sinica - brightest cluster galaxy - BCG - star - galaxy cluster - diet - blue whale - Astrophysical Journal - Abell 2199 - Earth - ISCS 1433.9+3330

منبع: SPACE.com

یک نام برای این سحابی پیشنهاد دهید!

این یکی از درخشان ترین سحابی های سیاره ای در آسمان است-- چه نامی باید رویش بگذاریم؟
سحابی NGC ۷۰۲۷ که نخستین بار در سال ۱۸۷۸ یافته شد را می توان با یک تلسکوپ خانگی معمولی، در صورت فلکی ماکیان (قو) مشاهده کرد.
این سحابی تا اندازه ای به دلیل این که از پشت چنین تلسکوپ هایی تنها به گونه ی نقطه ای ناروشن دیده می شود، به ندرت به یک نام خوانده شده. ولی اگر تلسکوپ فضایی هابل که در مداری به گرد زمین می چرخد از آن عکس بگیرد، جزییات دقیقی از آن آشکار می شود [که نامگذاریش را آسان تر می کند].
دانشمندان با بررسی عکس هایی که هابل از NGC ۷۰۲۷ گرفته آن را یک سحابی سیاره ای (سیاره نما) شناسایی کرده اند که از حدود ۶۰۰ سال پیش روند گسترش و پخش شدن را آغاز کرده، و نیز دریافته اند که ابر گاز و غبار آن به گونه ای نامعمول پرجرم است و به نظر می رسد جرمی حدود ۳ برابر جرم خورشید را در بر داشته باشد.
در تصویر بالا که دارای رنگ آمیزی علمی است، ویژگی های آشکار و لایه لایه ی NGC ۷۰۲۷ با رگه های غبار دیده می شود که شاید هر آسمان‌دوستی را به یاد چیزی آشنا بیندازد و همین پایه ای شود برای نامیدن آن به نامی غیررسمی.
شما هم می توانید نام موردنظرتان را برای آن برگزینید و پیشنهاد دهید. شماری از این پیشنهادها ثبت می شوند؛ برای نمونه، در جایی مانند انجمن گفتگوی آنلاین APOD.

واژه نامه:
planetary nebula - nebula - NGC 7027 - constellation of the Swan - Cygnus - Earth - Hubble Space Telescope - Sun

منبع: apod.nasa.gov

روشی تازه برای اندازه گیری گرانش سطحی ستارگان دوردست

* به گفته ی پژوهشگران، شیوه ی سوسو زدن ستارگان می تواند به یافتن شدت گرانش سطحی آن ها کمک کند.
* آگاهی بیشتر درباره ی کشش گرانشی یک ستاره هم می تواند بینش های کلیدی از گام تکاملی آن و سیاره هایی
که شاید پیرامونش باشند ارایه کند.

عامل های بسیاری به نوسان های نور ستارگان خورشیدسان می انجامد؛ عواملی مانند وجود ناحیه های تیره تر و خنک تر روی سطح آن. این دانه بندی های سطح ستاره (granulation) نتیجه ی بالا و پایین رفتن موادیست که ستاره را ساخته اند. نیروی گرانشی روی سطح ستاره هم به نوبه ی خود می تواند بر میزان این تلاطم اثر بگذارد. [ببینید و بخوانید: * دانه های جوشان خورشید * تراوش های سطح خورشید]
این تصویر نمایی از همتاسازی دانه بندی روی سه گونه ستاره
را نشان می دهد: خورشید، یک ستاره ی زیرغول، و یک
ستاره ی غول. بزرگی هر یک متناسب با اندازه ی سیاره ی
زمین که در کنارش است نشان داده شده. تصویر بزرگ تر

گرانش سطح یک ستاره در اصل می تواند بسیاری از ویژگی های دیگرِ ستاره را هم نمایان کند، مانند دما و همنهش (ترکیب) شیمیایی آن.

کیوان استاسون، نویسنده ی مقاله ی این پژوهش و یک اخترفیزیکدان در دانشگاه وندربیلت در نشویل، طی بیانیه ای گفت: «اگر گرانش سطح یک ستاره را بدانیم، دیگر برای تعیین جرم، اندازه و دیگر ویژگی های مهم فیزیکی آن، تنها به یک اندازه گیری دیگر نیاز خواهیم داشت: دمای ستاره، که آن هم بسیار آسان به دست می آید.»

اغلب، گرانش سطح بسیاری از ستاره ها را به دشواری می توان تعیین کرد، به گونه ای که برآوردهای آن می تواند تا ۱۵۰ درصد نادرست از آب در بیاید. اخترشناسان می توانند با بررسی نوسان‌های آهنگین در نور برخی از ستارگان درخشان که در اثر گذر امواج صدا از درون آن ها رخ می دهد، گرانش سطحشان را با عدم قطعیتی تنها ۲ درصدی برآورد نمایند. این روش (بهره گرفتن از امواج صدایی که از درون ستارگان می گذرد) به نام راهبرد اخترلرزه شناسی (asteroseismology) خوانده می شود. [بخوانید: * پژواکی از دل غول سرخ]

گیبور بسری، یکی از نویسندگان مقاله از دانشگاه برکلی کالیفرنیا هم در بیانیه ای گفت: «اندازه گیری درست گرانش سطح ستارگان همیشه یک کار دشوار بوده. ازهمین رو این که نوسان های کوچک در نور یک ستاره می تواند راهی نسبتا آسان برای اندازه گیری گرانش سطح آن ارایه کند، غافلگیری بسیار دلنشینی برای ماست.»

این پژوهشگران با آنالیز اندازه گیری های دقیقی که تلسکوپ فضایی کپلر ناسا برای بیش از ۱۵۰ هزار ستاره انجام داده بود دریافتند که می توانند گرانش سطح ستارگان را با نگاه کردن به شیوه ی تغییرات نور آن ها برآورد نمایند. آن ها دستاوردهای خود را با مقدار گرانش سطحی چند ستاره ای که به گونه ای جداگانه، از راه اخترلرزه شناسی تعیین شده بود مقایسه کردند.

آن ها تایید کردند که دانه بندی های سطح ستاره به افت و خیز نور ستاره در بازه ی کمتر از هشت ساعت می انجامد. دانه‌بندی هم به نوبه ی خود به گرانش سطح ربط دارد. هر چه گرانش سطح کمتر باشد، تغییرات بیشتری در درخشش نور ستاره دیده می شود، احتمالا به این دلیل که مواد داغ تر و روشن تر ستاره به گونه ی شدیدتری با مواد سردتر و تیره تر می‌آمیزند.

استاسون به اسپیس دات کام گفت: «ما دریافته ایم که می توان به شیوه ای بسیار سرراست و از دیدگاه مفهومی، ساده، یکی از ویژگی های بنیادین ستارگان را به دقت اندازه گرفت.»

ظاهرا دانشمندان به کمک این شیوه ی تازه می توانند گرانش سطح ستارگان خورشیدسان را با عدم قطعیتی به کوچکی ۲۵ درصد اندازه بگیرند. محدودیت عمده ی آن اینست که نیاز به داده هایی با کیفیت بسیار بالا دارد که در بازه های زمانی بلند به دست آمده باشند، و البته این هم درست همان گونه داده هاییست که فضاپیمای کپلر هنگامی که به دنبال افت و خیزهای منظم در نور ستارگان (در پی گذشتن سیاره های بیگانه از برابر ستاره هایشان) می گشت گرد آورده.
در این تصویر متحرک از سطح خورشید که با
بهره از تصاویر فضاپیمای هینوده درست شده،
دانه بندی هایی که توسط سلول های همرفتی
پدید می آیند را می توان پیرامون یک لکه ی
خورشیدی مشاهده کرد. منبع

این شیوه ی تازه همچنین می تواند درباره ی فرگشت (تکامل) ستارگان نیز سرنخ هایی به ما بدهد. پژوهشگران همچنین اشاره کردند که ستارگان با پیر شدن و پف کردن و تبدیل شدن به غول های سرخ، لرزش نورشان هم کندتر می‌شود، احتمالا به این دلیل که آشفتگی و تلاطم مواد درونشان آهسته تر انجام می شود.

استاسون می گوید: «لرزش نور ستارگانِ پیرتر، کند انجام می شود و بلندتر و رساتر است. این یک روش تازه و جالب برای بررسی فرگشت ستارگان است و راهیست برای آن که چشم انداز دگرگونی های آینده ی خورشید خودمان را گسترده تر بسازیم.»

این روش می تواند در شناسایی و یافتن سیاره های پیرامون این ستارگان دوردست نیز کمک کند. یک راهبرد رایج برای شناسایی و آگاهی بیشتر درباره‌ی چنین فراسیاره هایی اینست که به تاثیر کشش گرانشی‌ای که آن ها بر ستاره‌شان وارد می کنند نگاه کنیم. محاسبه‌ی نیروی گرانش می تواند به گونه ی چشمگیری برآوردهای ما از اندازه ی صدها فراسیاره ای که در ۲۰ سال گذشته یافته شده اند را بهبود بخشد. برآوردهای کنونی دارای عدم قطعیتی میان ۵۰ تا ۲۰۰ درصدند، و اکنون چنان چه پژوهشگران می‌گویند، به کمک شیوه ی تازه، می توانیم برآوردمان از گرانش سطح ستارگانی که این سیاره ها به گردشان می چرخند را دقیق تر کرده و از این راه، این عدم قطعیت ها را دستکم تا نصف کاهش دهیم.

ماریا ووماک، مدیر برنامه در بنیاد ملی دانش، که بوجه ی این پژوهش ها را تامین کرده، در بیانیه ای گفت: «این در واقع می تواند همان پیشرفت نامنتظره ای باشد که برای یافتن اندازه ی صدها ستاره و فراسیاره نیاز داشتیم. تعیین اندازه ی دقیق فراسیاره ها نقشی کلیدی در اندازه گیری چگالی آن ها دارد، چیزی که تکه ی گمشده ی پازل برای بسیاری از سیاره ها بوده. از همین رو این نوآوری افزون بر داشتن مفاهیم و پیامدهایی برای فرگشت ستارگان، برای شناسایی صدها فراسیاره هم بسیار ارزشمند خواهد بود، چه گازی و چه سنگی.»

استاسون هم می افزاید: «ما اکنون در تلاشیم تا با بهره از روش خود، گرانش سطحی همه ی ستارگانی که تلسکوپ کپلر به دورشان سیاره هایی یافته را دوباره محاسبه کنیم. ما می خواهیم یک ارزیابی جمعی دوباره برای همه ی سیاره هایی که کپلر یافته انجام دهیم تا این ویژگیشان را با دقت بیشتری تعیین نماییم.»

وی ادامه می دهد: «ما اکنون یک چشم انداز کاملا تازه برای اندازه ی ستاره ها داریم، برای داوری درباره ی چگونگی پیدایش آن ها، و برای این منظور تنها کاری که باید بکنیم، نگاه کردن به چشمک های ستاره هاست.»

این دانشمندان یافته های خود را در شماره ی ۲۲ اوت نشریه ی نیچر منتشر کردند.
در این نمودار، محور عمودی اندازه ی تغییرات درخشش ستاره را نشان می دهد و محور افقی، نشانگر میزان "لرزش نور" آنست که در اثر دانه بندی های سطحش رخ می دهد. یک ستاره ی جوان زندگیش را از بالا، سمت چپ این نمودار می آغازد، با تغییرات شدید روشنایی که در اثر لکه های سطحش پدید می آیند. ولی با بالا رفتن سن ستاره، شمار لکه ها هم کاهش می یابد و ستاره رو به پایین، کمی به سوی راست نمودار جابجا می شود. هنگامی که ستاره به گونه ی مغناطیسی آرام می شود، به "کف" نمودار می رسد و دیگر آن جا را ترک نمی کند و تنها همچنان که پف می کند، به سمت راست نمودار جابجا می شود. دانشمندان این بخش از نمودار را "رشته ی سوسو زدن" نامیده اند. تغییرات گرانش سطحی، که از راه اخترلرزه شناسی به دست می آید، با گوناگونی رنگ ها نمایانده شده. (بزرگی هر نماد پیچیدگی منحنی نور را نشان می دهد که از روی شمار دفعه های گذشتن از میانه ی آن اندازه گرفته شده). جالب است که میزان لرزش نور خورشید به گونه ای گسترده طی چرخه ی ۱۱ ساله ی فعالیتش تغییر می کند (با خط و ستاره ی سیاه در پایین، سمت چپ نشان داده شده). لرزش نور خورشید هم به هنگام کمینه ی فعالیتش به کف نمودار می رسد. منبع نمودار- تصویر بزرگ تر

واژه نامه:
sun-like star - granulation - star - surface gravity - Keivan Stassun - asteroseismology - Gibor Basri - NASA - Kepler space telescope - planet - stellar evolution - red giant - flickering - exoplanet - Maria Womack - starspot - National Science Foundation - rocky - gaseous - Nature - Sun - subgiant star - giant star - earth

منبع: SPACE.com

برخورد دو غول مارپیچی کاملا همسان

سرانجام این دو کهکشان چه خواهد شد؟
کهکشان های مارپیچی NGC ۵۴۲۶ و NGC ۵۴۲۷ دارند به گونه ی خطرناکی از نزدیک یکدیگر می گذرند، ولی احتمالا از این برخورد جان به در خواهند برد.
معمولا در جریان برخورد کهکشان ها یک کهکشان بزرگ، کهکشانی بسیار کوچک تر را می خورد. ولی در این مورد، دو کهکشان کاملا همسانند؛ هر دو مارپیچی هایی بزرگ و گسترده با بازوان باز و کشیده و یک هسته ی فشرده و جمع و جور. 
با ادامه ی روند برخورد این کهکشان ها در ده ها میلیون سال آینده، بعید است که ستارگان درونشان به هم بخورند ولی در توده های گازی که در اثر کشندهای گرانشی پدید می آید، ستارگان تازه ای آفریده خواهد شد.
تصویر بالا با تلسکوپ ۸ متری جمینی جنوبی در شیلی گرفته شده و اگر در آن دقیق شوید، پلی از مواد خواهید دید که این دو غول را به هم پیوند داده. این جفت کهکشان که با هم به نام آرپ ۲۷۱ (یا Arp 271) شناخته می شوند، روی هم حدود ۱۳۰ هزار سال نوری گستردگی داشته و با فاصله ی ۹۰ میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی خوشه گندم (دوشیزه، سنبله) دیده می شوند.
بر پایه ی پیش بینی های تازه، کهکشان راه شیری هم تا چند میلیارد سال دیگر با همسایه اش - کهکشان آندرومدا - برخوردی همانند این دو خواهد داشت. [ببینید: * برخورد خدایان در آسمان سیاره زمین * انیمیشنی از سرنوشت راه شیری]

واژه نامه:
Arp 271 - Spiral galaxy - NGC 5426 - NGC 5427 - galaxy - arm - core - gravitational tide - Gemini-South Telescope - Arp 271 - constellation of Virgo - Milky Way Galaxy - Andromeda Galaxy

منبع: apod.nasa.gov

چهل تکه ای برای لبخندهای شما!

بی شک روز ۱۹ ژوییه را به یاد دارید؛ روزی که فضاپیمای کیوان‌گَرد کاسینی از زمین عکس گرفت و از شما خواسته شده بود رو به آن دست تکان داده، عکس خود را گرفته و در "پروژه ی موزاییک کیوان" به اشتراک بگذارید. [اینجا: * برای لبخند در ۱۹ ژوییه آماده شوید! * کاسینی در شب ۱۹ ژوییه ماه و زمین را این گونه دید]
این تصویر دوستانه ی چسبانه‌کاری (کولاژ) با کمک بیش از ۱۴۰۰ عکس از عکس هایی درست شده که مردمان سیاره ی زمین در روز ۱۹ ژوییه گرفتند. عکس اصلی سیاره ی زمین، نماینده ی عکسی است که کاسینی با دوربین های خود گرفت و زمین در آن ها همچون یک نقطه ی آبی کمرنگ دیده می شد [اینجا را ببینید: * چشم انداز زمین از دو سوی سامانه خورشیدی].
البته کیوان در آن زمان ۹.۶۵ یکای اخترشناسی (AU) از زمین دور بود و به همین دلیل، نورِ دست تکان دادن های باشندگان زمینی بیش از ۸۰ دقیقه در راه بود تا به آن جا برسد.
دوست دارید لبخند به لبتان بیاید؟ این عکس را در اندازه ی اصلی و با رزولوشن کامل ۲۸ مگابایتی از این جا دریافت کرده و با بزرگنمایی، همه ی تکه های آن را تماشا کنید.

واژه نامه:
Earth - Saturn - collage - planet - Cassini Mission - Wave at Saturn - Astronomical Unit

منبع: apod.nasa.gov

ویدیوی بی سابقه هابل از فواره مرکزی یک کهکشان

* دانشمندان با به هم پیوستن یک رشته عکس که در یک بازه ی ۱۳ ساله گرفته شده بود، توانستند برای نخستین بار حرکت مارپیچی فواره ای از گاز ابَر-داغ که از یک سیاهچاله ی ابرپرجرم بیرون می زد را ببینند.

جهان ما آنقدر بزرگ است و زمان تغییر و دگرگونی بیشتر اجرام کیهانی آنقدر دراز است که یک تلسکوپ به ندرت می تواند حرکت چنین اجرامی را ثبت کند. ولی اگر حرکت و دگرگونی جرمی با سرعت نزدیک به سرعت نور انجام شود، و اگر تلسکوپی مانند تلسکوپ فضایی هابل با دیدی که به روشنی بلور است بتواند تغییرات بسیار کوچکی را ثبت کند که در یک دهم زمان مناسب برای یک تلسکوپ زمینی رخ بدهند، شرایط بهتر می شود.
این رشته تصاویر پیاپی که در یک بازه ی ۱۳ ساله توسط تلسکوپ فضایی هابل ثبت شده اند، دگرگونی های یک فواره ی گاز داغ را نشان می دهند که از کنار ابرسیاهچاله ی مرکزی کهکشان بیضیگون M۸۷ بیرون می جهد. این عکس ها رودی از پلاسما را نشان می دهند که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد و احتمالا ساختار مارپیچی میدان مغناطیسی سیاهچاله را دنبال می کند. به گمان دانشمندان، این ساختار مانند یک سیم پیچ یا رشته ی مارپیچ (helix) است. باور بر اینست که این میدان مغناطیسی از مواد یک قرص برافزایشی چرخان پیرامون سیاهچاله بیرون می زند. با آن که این میدان را نمی توان دید ولی توسط فواره ای که در راستای یک مخروط باریکِ بیرون زده از سیاهچاله قرار دارد می توان به وجودش پی برد. درازای بخشی از فواره که دیده می شود ۵۰۰۰ سال نوریست. تصویر در اندازه های دیگر: ۱۹۲۰در۱۰۸۰-۱۶۰۰در۱۲۰۰-۱۳۶۶در۷۶۸-۱۰۲۴در۷۶۸-۱۰۰۰در۸۰۰-۹۴۶در۷۵۷-۸۰۰در۶۰۰
اخترشناسان با گرد آوردن ۵۰۰ تصویر که هابل در بیش از ۱۳ سال ثبت کرده بود، یک پویانمایی از فواره ی گازی ساختند که مانند یک چراغ جوشکاری از قرص برافزایشی مواد پیرامون یک سیاهچاله ی ابَرپرجرم با جرمی به اندازه ی ۷ میلیارد برابر جرم خورشید بیرون می زند. [ببینید: * چراغ جوشکاری فضایی]
چگونگی شکل گیری فواره ی یک سیاهچاله
تصویر بزرگ تر

این سیاهچاله در مرکز کهکشان بیضیگون M۸۷ جای دارد و فواره اش نزدیک به یک سده است که شناخته شده. ولی در فیلم تازه ی هابل، این فواره را با حرکت و دگرگونی‌اش می بینیم. این ویدیو نشان می دهد که پلاسمای داغ، مارپیچ وار در راستای خطوط میدان مغناطیسی‌ای که خود ابَرسیاهچاله پدید آورده جابجا می شود.

این فواره های به اصطلاح فراکهکشانی را در همه جای کیهان می توان یافت، ولی فواره ی M۸۷ نسبتا به ما نزدیک است و از همین رو دانشمندان می توانند با رصد آن، چیزی که به آن ها نیرو بخشیده و راستا می دهد را به دقت بررسی کنند. [ببینید: * بهترین تصویری که تاکنون از نیروگاه مرکزی یک سیاهچاله به دست آمده]

هنگامی که ستاره شناس رصدخانه ی لیک، هبر کرتیس، نخستین بار در سال ۱۹۱۸ این فواره را دید، آن را به عنوان "یک پرتوی مستقیم کمیاب" توصیف نمود. کرتیس تصورش را می کرد که ما روزی بتوانیم زبانه کشیدن آن را در فضا ببینیم و دنبال کنیم؟

و یکی دیگر از شاهکارهای هابل در این زمینه: * ویدیویی که برای نخستین بار، رویدادی در ابعاد کیهانی را نشان می دهد     

واژه نامه:
Hubble Space Telescope - flipbook - blowtorch - supermassive black hole - helix - black hole - elliptical galaxy - M87 - plasma - magnetic field - Lick Observatory - Heber Curtis

منبع: hubblesite

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه