ابرهای برافروخته در آتشدان

پیکره هایی خیالی در لابلای ابرهای برافروخته ی گاز هیدروژن NGC ۶۱۸۸، با فاصله ی حدود ۴۰۰۰ سال نوری دورتر از ما کمین کرده اند. این سحابی نشری (گسیلشی) در صورت فلکی جنوبی آتشدان (آرا)، نزدیک لبه ی یک ابر مولکولی بزرگ که در طول موج های نور دیدنی (مریی) دیده نمی شود.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
ستارگان جوان و پرجرم انجمن ستاره ای OB1 در آتشدان، تنها چند میلیون سال است که در آن منطقه شکل گرفته اند. این ستارگان با پس زدن ابر توسط بادهای ستاره ای و پرتوهای فرابنفش نیرومند خود، چنین پیکره های تیره ای را در آن تراشیده اند و نیز باعث برافروختگی و تابش سحابی شده اند. خود این روند ستاره زایی تازه نیز احتمالا در اثر بادها و انفجارهای ابرنواختری نسل پیشین ستارگان سنگین به راه افتاده بوده، بادها و انفجارهایی که [با ضربه ی خود] گاز مولکولی را پس زده و فشرده ساختند.
در این بوم نقاشی کیهانی به همراه NGC ۶۱۸۸، سحابی نشری کمیاب NGC ۶۱۶۴ را نیز می بینیم که آن را هم یکی از ستارگان رده ی O در همین منطقه پدید آورده. NGC ۶۱۶۴ که نزدیک لبه ی پایین تصویر دیده می شود، با پوشش گازی چشمگیر و متقارن و هاله ی کم نوری که ستاره ی درخشان مرکزی‌اش را در بر گرفته، ظاهری همانند بسیاری از سحابی‌های سیاره ای دارد.
این چشم انداز گسترده ی زیبا پهنه ای بیش از ۳ درجه (شش قرص کامل ماه) را در آسمان می پوشاند که با توجه به فاصله‌ی برآورد شده ی NGC ۶۱۸۸، نمایانگر پهنه ای بیش از ۲۰۰ سال نوریست. این یک نمای همنهاده (ترکیبی) است و از همگذاری داده های تصویری باریک باند با تصویر رنگ طبیعی پدید آمده که باعث شده رنگ سرخ پررنگ تابش اتم‌های هیدروژن و گوگرد و نور سبز-آبی اتم های اکسیژن نیز به تصویر افزوده گردند.

نمای دیگری از این دو سحابی: 

واژه نامه:
NGC 6188 - NGC 6164 - emission nebula - molecular cloud - wavelength - constellation Ara - star - OB1 association - stellar wind - ultraviolet - star formation - supernova - canva - O-type - full Moon - Narrowband - hydrogen - sulfur - atom - oxygen

منبع: apod.nasa.gov

ستون های نور در سیاره شازده کوچولو!

این تصویر در اندازه ی کمی بزرگ تر
سرتاسر لبه های این سیاره ی کوچک و پوشیده از برف را ستون های وهم انگیزی از نور فراگرفته.
البته گفتن ندارد که این سیاره، زمین خودمانست که تصویرش به شیوه ی عکاسی سیاره ی کوچک، در نمایی از پاسو* تا سرسو* با سراسر افق پیرامون گرفته شده. ["سیاره ی کوچک" گونه ای نگاشت استریوگرافیک است که در آن، مرکز عکس در پاسو جای دارد. -م]
این تصویر سراسرنمای کروی نمایی موزاییکی از شهر سیلینیاروی در خاور فنلاند را نشان می دهد. بلورهای یخی تخت، از آن بلورهایی که بیشتر وقت ها در ابرهای تنُکِ ارتفاع بالا دیده می شوند، به آرامی در هوای بسیار سرد نزدیک سطح زمین شناور و در رقصند.
این بلورها در زمان کوتاهی که به گونه ی افقی قرار می گیرند، نور چراغ های روی زمین که رو به بالا می تابند را رو به بیننده باز می تابانند و ستون هایی از نور پدید می آورند [تصویر پایین را ببینید]. در واقع پدیده ای که این بلورهای شناور در هوا باعثش می شوند همسان با ستون های لرزانی از نور مهتاب یا آفتاب است که از موج های سطح آب بازتابیده می‌شوند.
*) پاسو به زبان عربی: سمت القدم
*) سرسو به زبان عربی: سمت الراس 


واژه نامه:
little planet - planet - Earth - nadir - zenith - spherical panoramic - Siilinjärvi - ice crystal - Pillar

منبع: apod.nasa.gov

تهیه نخستین نقشه آب و هوایی یک کوتوله قهوه ای

* اخترشناسان به کمک تلسکوپ بسیار بزرگ (VLT) در رصدخانه ی جنوبی اروپا (ESO) نخستین نقشه ی آب وهوای سطح یک کوتوله ی قهوه ای را پدید آوردند.

یک گروه بین المللی از اخترشناسان جدولی از عوارض تیره و روشن روی سطح WISE J104915.57-531906.1B، نزدیک ترین کوتوله ی قهوه ای به زمین تهیه کرده اند. این جرم به نام غیررسمی لوهمان ۱۶ب (Luhman 16B) هم شناخته می شود و یکی از دو کوتوله ی قهوه ای نویافته ایست که با هم یک زوج را در فاصله ی ۶ سال نوری از خورشید تشکیل می دهند. این دستاوردهای تازه در شماره ی ۳۰ ژانویه ی ۲۰۱۴ نشریه ی نیچر منتشر شده است.
ویژگی های تیره و روشن سطح کوتوله ی قهوه ای لوهمان ۱۶ب یا Luhman 16B که یکی از دو کوتوله ی قهوه ای نویافته ی لوهمان ۱۶آب است و در فاصله ی ۶ سال نوری از زمین جای دارد. تصویر بزرگ تر
کوتوله های قهوه ای اجرامی‌اند که از نظر رده بندی، میان سیاره های غول گازی - مانند مشتری و کیوان- و ستارگان خنک و کم نور جای دارند. این اجرام جرم کافی برای برافروختن همجوشی هسته ای در مرکز خود را ندارند و تنها می‌توانند پرتوهای فروسرخ کم توانی از خود بگسیلند. نخستین کوتوله ی قهوه ای همین ۲۰ سال پیش یافته شد و از آن زمان تاکنون تنها چند صدتا از این اجرام کم پیدا شناخته شده اند.

نزدیک ترین کوتوله های قهوه ای به سامانه ی خورشیدی، زوجی به نام "لوهمان ۱۶آ-ب" (یا Luhman 16AB) هستند [۱] که تنها ۶ سال نوری از زمین دورند و در صورت فلکی جنوبی بادبان جای دارند. این دو پس از آلفا قنطورس و ستاره ی بارنارد، سومین سامانه ی نزدیک به زمینند، ولی تنها در اوایل سال ۲۰۱۳ یافته شدند. دانشمندان به تازگی دریافته اند که همدم کوچک تر با نام لوهمان ۱۶ب (Luhman 16B) در هر چند ساعتی که به گرد محورش می چرخد، اندکی نورش تغییر می کند- نشانه ی این که احتمالا این جرم روی سطحش عوارض و ویژگی هایی دارد.

اکنون اخترشناسان با بهره از نیروی تلسکوپ بسیار بزرگ اِسو، نه تنها عکس این دو کوتوله ی قهوه ای را گرفته اند، بلکه نقشه ی ساختارهای تیره و روشن روی سطح لوهمان ۱۶ب را هم تهیه کرده اند.

یان کراسفیلد (از بنیاد اخترشناسی ماکس پلانک در هایدلبرگ آلمان)، نویسنده ی اصلی این پژوهش تازه، نتایج را چنین جمع بندی می کند: «رصدهای پیشین نشان می داد که احتمالا کوتوله های قهوه ای سطحی لکه لکه دارند، ولی اکنون ما توانسته ایم عملا نقشه ی این لکه ها را هم تهیه کنیم. به زودی خواهیم توانست شکل گیری، دگرگونی، و پراکنده شدن الگوهای ابری را هم روی این کوتوله ی قهوه ای تماشا کنیم-- و سرانجام، فراهواشناسان (هواشناسان سیاره های فراخورشیدی) شاید بتوانند برای بازدیدکنندگان لوهمان ۱۶ب، صاف یا ابری بودن آسمان را هم پیش بینی کنند.»
دگرگونی های سطح کوتوله ی قهوه ای لوهمان ۱۶ب در یک دور چرخش به گرد محورش- تصویر بزرگ تر
اخترشناسان برای پدید آوردن نقشه ی سطح این کوتوله شیوه ای هوشمندانه را به کار بردند. آن ها کوتوله های قهوه ای را با کمک دستگاه CRIRES تلسکوپ بسیار بزرگ مشاهده کردند. بدین ترتیب آن ها نه تنها توانستند تغییرات روشنایی لوهمان ۱۶ب به هنگام چرخش آن را ببینند، بلکه توانستند ببینند که این ویژگی های تیره و روشن به سوی بیننده جابجا می شوند یا از آن دور می شوند. این اخترشناسان با در هم آمیختن همه ی این اطلاعات توانستند نقشه ای از لکه های تاریک و روشن روی سطح را بازبیافرینند.

جو کوتوله های قهوه ای بسیار همانند جو فراسیاره های غول گازی داغ است، بنابراین اخترشناسان با بررسی کوتوله های قهوه ای - که نسبت به بررسی چنین فراسیاره هایی، کار آسان تری است [۲]- می توانند درباره ی جو سیاره های غول‌پیکر و جوان هم چیزهای بیشتری بیاموزند- بسیاری از این سیاره ها در آینده ی نزدیک با بهره از دستگاه SPHERE که در سال ۲۰۱۴ بر روی VLT نصب می شود یافته خواهند شد.

کراسفیلد گفته هایش را با بیان یک نکته ی شخصی به پایان می برد: «این نقشه ی کوتوله ی قهوه ای ما را یک گام به شناخت الگوهای آب و هوایی در دیگر سامانه های خورشیدی نزدیک تر می کند. من از کودکی زیبایی و کاربرد نقشه ها را درک می کردم. این هیجان انگیزست که دیگر داریم نقشه برداری از اجرام فراخورشیدی را آغاز می کنیم.»

یادداشت ها:
۱) این جفت کوتوله توسط اخترشناس آمریکایی، کوین لوهمان در تصاویری که ماهواره ی نقشه بردار فروسرخ وایز (WISE) ثبت کرده بود یافته شدند. نام رسمی این دو WISE J104915.57-531906.1 است ولی پیشنهاد شد نام کوتاه تر و ساده تری هم برایشان برگزیده شود. از آنجایی که لوهمان پیش تر پانزده ستاره ی دوتایی دیگر را هم یافته بود، نام لوهمان ۱۶ برای این دوتای آخر به تصویب رسید. به روال قراردادی نامگذاری ستارگان دوتایی، لوهمان ۱۶آ برای کوتوله ی روشن تر و لوهمان ۱۶ب هم برای دیگری برگزیده شد که هر دو با هم به نام لوهمان ۱۶آ-ب یا Luhman 16AB شناخته می شوند.

۲) سیاره های مشتری داغ بسیار به ستاره ی مادریشان نزدیکند. از آن جایی که ستاره بسیار درخشان تر از آنهاست، دیدن مستقیم تابش کم فروغ این سیاره‌ها که در نور خیره کننده ی ستاره غرق شده اند تقریبا ناشدنی است. ولی در مورد کوتوله های قهوه ای چیزی وجود ندارد که نور کم جان آن ها را در خود فرو ببرد، از همین رو سنجش های حس‌مند از آن ها کاری بسیار ساده تر است.

در همین زمینه: * توفان در یک کوتوله قهوه ای  

واژه نامه:
ESO - Very Large Telescope - brown dwarf - Earth - WISE J104915.57-531906.1B - Luhman 16B - Sun - Nature - giant gas planet - Jupiter - Saturn - star - nuclear fusion - core - infrared - wavelength - Solar System - Luhman 16AB - constellation of Vela - The Sail - Alpha Centauri - Barnard's Star - VLT - Ian Crossfield - Max Planck Institute for Astronomy - exometeorologist - CRIRES - gas giant - exoplanet - planet - SPHERE - Solar System - Kevin Luhman - WISE - Luhman 16A - Hot Jupiter

خورشیدگرفتگی دیروز که هیچکس آن را ندید!

* بامداد دیروز ماه از جلوی خورشید گذشت و یک خورشیدگرفتگی را پدید آورد. ولی هیچ یک از مردمان روی زمین آن را ندیدند: این "گذرِ ماه" تنها از فضا دیده می شد.

در روز ۳۰ ژانویه ی ۲۰۱۴، از ساعت ۸:۳۱ بامداد به وقت استاندارد خاور آمریکا، کره ی ماه از میان خورشید و رصدخانه ی دینامیک خورشیدی (SDO) گذشت و نمایی از یک خورشیدگرفتگی پاره ای (جزیی) را در برابر چشمان این رصدخانه ی فضایی پدید آورد.
رنگین کمان خورشیدگرفتگی از چشم رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا. به صافی و تیزی لبه ی ماه توجه کنید؛ این نشانگر آنست که ماه هیچ جَوی ندارد تا نور خورشید را بپراکند. تصویر بزرگ تر
 در تصویر بالا رنگین کمانی از این رویداد را از چشم رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا می بینید. این رصدخانه خورشید را در طول موج های گوناگون نور می بیند که برای هر یک از آن ها هم رنگ ویژه ای تعریف شده. [در این باره خوانده بودید: * دانشمندان خورشید را رنگارنگ می بینند]

در بیشینه ی گرفتگی، حدود ۹۰% سطح خورشید توسط قرص ماه پوشیده شد. رصدخانه ی دینامیک خورشیدی با انرژی خورشیدی کار می کند ولی این گرفتگی باعث کاهش ولتاژش نشد زیرا گردانندگانش از پیش باتری های آن را با شارژ اضافه انباشته بودند.

گذرِ ماه در هر سال ۲ یا ۳ بار برای SDO رخ می دهد ولی این بار دو ساعت و نیم به درازا کشید که طولانی ترین خورشیدگرفتگی در تاریخ این فضاپیما بود. هنوز نمی دانیم مورد بعدی چه زمانی خواهد بود زیرا تراز و تنظیمات مدار زمین-هم‌زمانِ فضاپیما برنامه ریزی می شود و ثابت نیست.
رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا این عکس را در ساعت ۹:۰۰ بامداد دیروز به وقت ساحل خاوری از ماه در حالی که داشت از میان آن و خورشید می گذشت و جلوی دیدش را گرفته بود ثبت کرد. روی تصویر بکلیکید تا تصویر متحرک (gif) آن به بزرگی ۴.۸ مگابایت را دریافت کنید. خورشید درست پس از گرفتگی هم شراره ای را فوران کرد که در تصویر متحرک دیده می شود. نمایی از آن را هم در تصویر پیوست می بینید. ویدیویی از آن را هم می توانید اینجا ببینید.
در همین زمینه: *  گذشتن ماه و زمین از جلوی ماهواره SDO در یک روز * خورشیدگرفتگی در فضا - از دید یک ماهواره 

واژه نامه:
NASA - SDO - moon - Solar Dynamics Observatory - partial solar eclipse - lunar transit - sun - Earth - geosynchronous orbit - solar power - brown out - rainbow - wavelength

منبع: spaceweather و nasa

کمان نورانی موشک اطلس

شامگاه ۲۳ ژانویه، دوربینی که روی یک سه پایه، به سوی خاور (شرق) و رو به چرخشگاه (Turn Basin) پایگاه فضایی کندی استوار شده بود، طی رشته نوردهی های کوتاهی در یک بازه ی سه ساعته این رد تکه تکه ی ستارگان را ثبت نمود.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
دوربین تنها چند مایل از مجتمع پرتاب موشک ۴۱ ایستگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال فاصله داشت و توانست نمایی زیبا از چشم انداز پرتاب شبانه ی موشک اطلس ۵ که ماهواره ی ردگیری و بازپخش داده ی TDRS-L ناسا را با خود به فضا برد را نیز ثبت کند. TDRS خوانده می شود: TEE-dress.
رد ستارگان که در نتیجه ی جابجایی ظاهری آن ها پدید می آید، بازتابی است از چرخش روزانه ی سیاره ی زمین به گرد محورش. ولی این چرخش همچنین باعث شده رد نورانی موشک، مسیری کمانی رو به شرق را بر فراز اقیانوس اطلس دنبال کند.
پرتاب رو به خاور - در جهت چرخش زمین- باعث افزایش سرعت چرخشی موشک و در نتیجه کاهش سوخت موردنیاز آن برای رسیدن به مدار می گردد.
طنزآمیز این که مقصد TDRS-L یک مدار زمین-ایست‌ور است. این مدار کمی بیش از ۳۶۰۰۰ کیلومتر بالای استوا جای دارد و ماهواره با جایگیری در آن، دوره ی گردش مداریش برابر با دوره ی گردش زمین خواهد بود؛ در نتیجه از روی زمین به گونه ی نقطه ای ثابت و بی جنبش در آسمان دیده خواهد شد.


واژه نامه:
tripod - Kennedy Space Center - Turn Basin - star trail - exposure - Space Launch Complex 41 - Cape Canaveral Air Force Station - Atlas V - rocket - NASA - Tracking and Data Relay Satellite - TDRS-L - planet - Earth - axis - Atlantic - geostationary orbit - equator - orbital period

منبع: apod.nasa.gov

چراغ قوه غول پیکری که بر تاروپود کیهان نور افکند

* اخترشناسان برای نخستین بار عکسی از شبکه ی تارهای گازی پراکنده ی کیهانی که در فضای میان کهکشان ها تنیده شده ثبت کردند.
رنگ فیروزه ای در این تصویر ژرف (با نوردهی بلند)، یک سحابی از گاز هیدروژن به گستردگی ۲ میلیون سال نوری را نشان می دهد که در راستای تار و پود کیهان گسترده شده. تصویر بزرگ تر
این شبکه  یا تار و پود گازی که بیشتر ماده ی موجود در کیهان را در بر دارد، همچون آینه ای چگونگی پراکندگی ماده ی نادیدنی تاریک را باز می نماید. گروه بین المللی اخترشناسان با بهره از نور یک اختروش (کوازار) دوردست - درخشان‌ترین اجرام کیهان- این رشته ها را که میان کهکشان ها کشیده شده و تاکنون دیده نشده بودند مشاهده کردند.
سباستیانو کانتالوپو، پژوهشگر دانشگاه سانتاکروز کالیفرنیا و نویسنده ی اصلی این پژوهش می گوید: «پرتوهای اختروش همانند نور یک چراغ قوه رفتار می کنند. در این مورد، ما خوش شانسیم که نور یکی از این چراغ قوه ها بر این سحابی افتاده و با روشن کردن رشته های گازی آن، برایمان نمایانش ساخته است.»

ساختار کیهان
کهکشان ها با میلیاردها ستاره ای که دارند به نظر بسیار بزرگ می آیند، ولی [در واقع] تنها درصد کوچکی از ماده ی موجود در کیهان را در خود جای داده اند. آن ها تنها همچون گره هایی در بافت کیهانند، جاهایی که گرانش باعث شده مواد به سوی هم کشیده شوند. همتاسازی های رایانه ای نشان می دهد که کهکشان های دور از هم با رشته های بلندی به یکدیگر پیوسته اند. این تارهای کیهانی از گاز هیدروژنی تشکیل شده اند که از روزگار آغاز کیهان بر جای مانده [همتاسازی پایان این مطلب را ببینید].

همتاسازی های رایانه ای نشان می دهند که ماده‌ی
درون کیهان در یک شبکه یا "بافت" کیهانی جای
گرفته و کهکشانها هم در واقع گره‌هایی در تار و
پود آنند. تصویر پیوست تکه‌ای به گستردگی ۱۰
میلیون سال نوری از یک همتاسازی را نشان می
دهد که هم گاز و هم ماده‌ی تاریک را در بردارد.
ویدیوی یکی از این این همتاسازی ها را در زیر
مشاهده کنید. تصویر بزرگ تر
کانتالوپو و گروهش از نور یک اختروش برای روشن کردن تار و پودهایی که میان کهکشان ها کشیده شده بود کمک گرفتند. اختروش ها از سیاهچاله های ابَرپرجرمی که در مرکز کهکشان ها، در برخی از چگال ترین بخش های این تارها هستند پدید می آیند. این اجرام می توانند نه تنها گاز پیرامون کهکشان، بلکه رشته موادی که از آن ها به بیرون کشیده شده را هم روشن کنند.

خاویر پروچاسکا، او هم از دانشگاه سانتاکروز، در بیانیه ای گفت: «این اختروش گازهای پخش شده در فضا را در مقیاسی بسیار فراتر از هر آنچه تاکنون دیده ایم روشن کرده و نخستین تصویر از گازهای فراگیری که در میان کهکشان ها کشیده شده اند را به ما ارایه می کند. این جرم به ما دیدگاهی فوق العاده به ساختار کلی جهان را می دهد.»

با گسترش (انبساط) کیهان، نوری که از اختروش در فاصله ی حدود ۱۰ میلیارد سال نوری ما می تابد هم کش می آید [سرخگرایی یا انتقال به سرخ]. کانتالوپو و گروهش فیلتر ویژه ای برای تلسکوپ ۱۰ متری کِک در هاوایی ساختند که تنها طول موج سرخ‌گراییده ی فرابنفش را آشکار می کرد.

سحابی گازیِ روشن شده رشته هایش پهنه ای در حدود ۲ میلیون سال نوری از کیهان را پوشانده و در فضای میان کهکشان ها تنیده شده است. کانتالوپو می گوید: « این یک جرم بسیار استثنایی است. جرمی غول پیکر - دستکم دو برابر بزرگ تر از همه ی سحابی هایی که تاکنون دیده ایم، و از محیط کهکشانی‌ای که اختروش در آنست هم بسیار فراتر رفته.»

پژوهش های این گروه در شماره ی ۱۹ ژانویه ی نشریه ی نیچر منتشر شد. 

نوری در تاریکی
گمان بر اینست که ساختار ماده ی "معمولی" در کیهان پراکندگی ماده ی تاریک را باز می تاباند. گرچه دانشمندان تاکنون نتوانسته اند به گونه ی مستقیم ماده ی تاریک را ببینند، ولی پژوهش ها نشان می دهد که این ماده تقریبا ۸۵ درصد مواد درون کیهان را تشکیل داده.

کهکشان ها در دل هاله هایی از ماده ی تاریک جای گرفته اند. رشته های این ماده ی ناپیدا در سراسر کیهان گسترده شده. ماده ی معمولی به لطف نیروی گرانش، همین پراکندگی ماده ی تاریک را دنبال می کند؛ از همین رو این رشته‌های گاز یونیده، مانند چیزی که کانتالوپو و گروهش یافته اند، در واقع جا و آرایش ماده ی تاریک را به ما می نمایانند. [در این زمینه: * ماده تاریک همچون تار عنکبوت، در سر تا سر کیهان تنیده شده]

به برآورد پژوهشگران، مقدار گاز معمولی پراکنده ی درون این سحابی بیش از ۱۰ برابر چیزیست که پیش بینی شده بود.

کانتالوپو می گوید: «به نظر ما گاز درون توده های کوچک و چگالی که در لابلای تاروپود کیهانند بسیار بیشتر از چیزیست که در مدلسازی ها دیده ایم. دیدن این پدیده ها شناخت ما از گاز میان کهکشانی را به چالش می کشد و آزمایشگاهی تازه برای آزمودن و پالایش مدل هایمان به ما می دهد.»

*همتاسازی رایانه ای از فرگشت تار و پود کیهان. نماهای بیشتری از ویدیو را اینجا ببینید:


واژه نامه:
cosmic web - dark matter - quasar - flashlight - Sebastiano Cantalupo - nebula - gravity - hydrogen - supermassive black hole - galaxy - Xavier Prochaska - Keck Telescope - wavelength - Nature - ionized gas -

منبع: SPACE.com

یک کهکشان "خون آشام" که سوخت ستاره سازی را از همسایگانش می مکد

* اگر یک کهکشان هیدروژن کافی برای پشتیبانی از فرآیند ستاره زایی خود نداشته باشد چه می کند؟
* پاسخ: همچون یک خون آشام کیهانی، هیدروژن همسایگان نگون بختش را می مکد.

و به تازگی تلسکوپ گرین بنک (GBT) بنیاد ملی علوم در ویرجینیای باختری، شواهدی از این گونه تاراج را به شکل "جریان های سرد" و کم نوری مشاهده کرده که مانند پلی در فضای میان-کهکشانی، کهکشان NGC ۶۹۴۶ را به همدم های کوچکترش پیوند داده است.
چنان چه اخترشناسان به تازگی در یافته اند، کهکشان مارپیچی NGC ۶۹۴۶ و همدم های کوچکترش با "جریان های سرد"ی از گاز هیدروژن در میان گرفته شده اند. تصویر بزرگ تر
اخترشناس، د.ج. پیسانو از دانشگاه وست ویرجینیا و نویسنده ی این پژوهشنامه می گوید: «ما می دانستیم که سوخت موردنیاز برای ستاره زایی باید از جایی بیاید. ولی تاکنون تنها حدود ۱۰ درصد از چیزی که برای توضیح فرآیندهای ستاره‌زاییِ دیده شده در بسیاری از کهکشان ها نیاز است را شناسایی کرده بودیم. یک نظریه ی پیشرو اینست که احتمالا رودهایی از هیدروژن - به نام جریان های سرد- هیدروژن را از فضای میان ستاره ای می گذرانند و مخفیانه سوخت ستاره‌زایی را تامین می کنند. ولی این هیدروژن تنُک و رقیق، به قدری پراکنده بود که - تا امروز- نتوانسته بودیم آشکارش کنیم.»

NGC ۶۹۴۶ به دلیل ابرنواخترهای بسیاری که تاکنون در بازوهایش دیده شده - ۸ مورد تنها در یک سده ی گذشته- به نام شادی بخش "کهکشان آتش بازی" هم شناخته می شود. این کهکشان ۲۲ میلیون سال نوری از زمین دور است و میان صورت های فلکی قیفاووس و ماکیان دیده می شود. نرخ بالای ستاره زایی آن اخترشناسان را کنجکاو کرده تا بدانند این کهکشان (و کهکشان های ستاره فشانی مانند آن) سوخت ستاره سازی خود را از چه راهی فراهم می کنند. [دو نما از این کهکشان: * کهکشان "آتش بازی" و * رو در روی NGC ۶۹۴۶]

عکس تلسکوپ‌های چاندرا و جمینی از کهکشان
NGC ۶۹۴۶ که به نام کهکشان آتش بازی هم
شناخته می شود. تصویر بزرگ تر
یک پنداشت (فرضیه ی) دیرپا این بوده که کهکشان های بزرگی مانند NGC ۶۹۴۶ ذخیره ی پایدار و ثابتی از گاز هیدروژن را با مَکِش از همدم های کوچکترشان به دست می آورند.

اکنون به لطف توانایی های بی همتای GBT - از جمله تک بشقاب بسیار بزرگ آن، دریچه ی باز، و جای گرفتنش در منطقه ی ملی سکوت رادیویی - مشاهده ی مستقیم تابش های رادیوییِ به شدت کم نورِ جریان های هیدروژن خنثایی که NGC ۶۹۴۶ را به کهکشان های ماهواره ای کوچکترش پیوسته امکان پذیر شده است.

بر پایه ی گزارش رصدخانه ی ملی رادیواخترشناسی، پژوهش هایی که در گذشته با بهره از رادیوتلسکوپ هم-نهشته ی وستربروک (WSRT) در هلند روی فضای پیرامون کهکشان NGC ۶۹۴۶ انجام شده بود، به آشکارسازی یک هاله ی گسترده ی هیدروژنی انجامیده بود (از ویژگی های معمول در کهکشان های مارپیچی، که می توانند توسط هیدروژن هایی که در پی ستاره زایی شدید و انفجارهای ابرنواختری از قرص کهکشان بیرون می زنند پدید بیایند). ولی سرچشمه ی هیدروژنی که "جریان سرد" را پدید می آورد کاملا متفاوت است: گازی از فضای میان کیهکشانی که هیچگاه در اثر گرمای شدید ناشی از ستاره زایی یا ابرنواخترهای یک کهکشان گرم نشده.

برای جریان سرد یک سرچشمه ی احتمالی دیگر هم گمان می رود: برخوردی که این کهکشان در گذشته با کهکشانی دیگر داشته، حتی شاید یکی از کهکشان های ماهواره ای خودش. یک چنین برخوردی هم می توانسته رگه هایی از هیدروژن اتمی را همچون ردی از خود بر جای بگذارد. ولی در صورت درست بودن این احتمال، از آن زمان تاکنون می بایست درون خود این رگه ها هم ستارگانی ساخته شده باشند، و این چیزیست که هنوز دیده نشده؛ این ابرها توده هایی از هیدروژن بدون ستاره اند.

در همین زمینه: 
* همنوع خواری برای جوان ماندن 
* کهکشان های همنوع خوار در پیری اشتهای خود را از دست می دهند           

واژه نامه:
galaxy - hydrogen - vampire - National Science Foundation - Green Bank Telescope - GBT - cold flows - intergalactic space - NGC 6946 - companion - fuel - D.J. Pisano - star formation - Fireworks Galaxy- supernova- arm- constellation- Cepheus - Cygnus- starburst galaxy - aperture - National Radio Quiet Zone - neutral hydrogen - satellite galaxy - Westerbork Synthesis Radio Telescope - WSRT - spiral galaxy

منبع: universetoday

چهره کهکشانی به نام "فرفره جنوبی"

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
M۸۳ (مسیه ۸۳) یکی از نزدیک ترین و درخشان ترین کهکشان های مارپیچی آسمانست و در صورت فلکی مار باریک (مار آبی) جای دارد. بازوان مارپیچی و شکوهمند این کهکشان که با یک دوربین دوچشمی هم دیده می شوند، انگیزه ی نامیدن آن به نام فرفره ی جنوبی شده اند. [البته نام دیگر آن هم کهکشان هزار یاقوت است که به دلیل انبوه مناطق سرخ فام ستاره زایی‌اش بر آن نهاده شده. -م]
M۸۳ گرچه ۲۵۰ سال از یافته شدنش می گذرد، ولی بسیار زمان برد تا اخترشناسان دریابند که این کهکشان نه یک ابر گازی نزدیک، بلکه یک کهکشان مارپیچی میله ای بسیار همانند راه شیری خودمان است. در این جا تصویر تازه ای که تلسکوپ هابل از آن گرفته و منتشر کرده را می بینید.
M۸۳ یک عضو برجسته ی گروه کهکشانی‌ای است که کهکشان های قنطورس آ و NGC ۵۲۵۳ هم در آنند و همگی در فاصله ای کمتر از ۱۵ میلیون سال نوری از زمین جای گرفته اند. تاکنون چند ابرنواختر درخشان در M۸۳ دیده شده و دانشمندان در مرکز آن یک حلقه ی دوگانه ی پیراهسته ای هم یافته اند.

نمای بسیار بازتر این کهکشان را اینجا: * کهکشان هزار یاقوت، و نمای بسته تر آن را هم اینجا دیده بودید: * در آغوش هزار یاقوت

واژه نامه:
Spiral Galaxy - M83 - Southern Pinwheel - binoculars - constellation of Hydra - spiral arm - barred spiral galaxy - Milky Way Galaxy - Hubble Space Telescope - Centaurus A - NGC 5253 - supernova - circumnuclear ring

منبع: apod.nasa.gov

نواری که صلیب شمالی را به صلیب جنوبی می پیوندد

نواری وجود دارد که صلیب نیمکره ی شمالی را به صلیب نیمکره ی جنوبی (ماکیان را به چلیپا) می پیوندد ولی برای دیدنش باید در جا و زمان مناسبی باشیم.
این نوار یا مسیر، چنان که در تصویر پایین دیده می شود، در حقیقت نوار مرکزی کهکشان راه شیری است؛ جای درست و مناسبی که این عکس در آن گرفته شده زیر آسمان تاریک مرداب Cejar در شوره زار آتاکاما در شمال کشور شیلی؛ و زمان درست و مناسب هم اوایل اکتبر، درست پس از غروب آفتاب است.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
شگفتی های آسمانی بسیاری در عکس ثبت شده اند از جمله ماه تابناک درون کمان راه شیری؛ ناهید درست بالای ماه؛ کیوان و تیر درست پایین ماه؛ ابرهای بزرگ و کوچک ماژلان (کهکشان های ماهواره ای) در انتهای سمت چپ؛ هواتاب (شب‌فروغ) سرخ فام نزدیک افق سمت چپ تصویر؛ و روشنایی شهرهای کوچک در چند جای افق.
این تصویر سراسرنما (پانوراما) از کنار هم گذاشتن ۳۰ عکس پدید آمده. شاید فکر کنید عکاس این تصاویر برای ثبت آن ها از آرامش و سکوت ناحیه لذت می برده ولی واقعیت اینست که وی برای این کار نیاز به گوش بند داشته تا از عرعر بی وقفه ی خرهای وحشی در امان باشد!

این را هم ببینید: * پانورامای کهکشان راه شیری و تلسکوپ های موناکی  

واژه نامه:
Southern Cross - Milky Way Galaxy - Laguna Cejar - Salar de Atacama - Chile - sunset - Moon - Venus - Saturn - Mercury - Large Magellanic Cloud - Small Magellanic Cloud - satellite galaxy - airglow - horizon - panorama - earplug - wild donkey

منبع: apod.nasa.gov

نماد فلسفه چینی روی یکی از ماه های کیوان

* می توانید این را "ذن کیهانی" بنامید.
* در تصویر تازه ای که فضاپیمای کاسینی از یکی از ماه های کیوان گرفته، چنین به نظر می رسد که "یین و یانگ"، نمادهای فلسفه ی چینی بر روی این ماه به یکدیگر پیوسته اند.
فضاپیمای کاسینی این عکس را در ۳۰ اوت ۲۰۱۳ از یاپتوس، ماه "یین و یانگ" کیوان گرفت.
در عکس تازه ی فضاپیمای کاسینی از یاپتوس، ماه سیاره ی کیوان (زحل)، سمت روز و شب این ماه به شکل دو ویرگول در آمده و به گونه ی چشمگیری شبیه نمادهای یین و یانگ در فلسفه ی چینی به نظر می رسند. این عکس در ماه دسامبر منتشر شد ولی در واقع کاسینی آن را در ماه اوت گرفته بود.

رگه ی برآمده ای که از استوای یاپتوس گذشته
و نمای یک گردو را به آن داده.
تصویر بزرگ تر- منبع
مقام های ناسا در شرح این عکس نوشتند: «این تصویر نیمکره ای از یاپتوس را نشان می دهد که رو به کیوان است. شمال یاپتوس بالا است و ۳۰ درجه رو به راست چرخیده. عکس در نور دیدنی (مریی) با دوربین زاویه بسته ی کاسینی و در تاریخ ۳۰ اوت ۲۰۱۳ گرفته شده.»

به باور برخی از دانشمندان، دلیل این که دو سمت یاپتوس تا این اندازه متفاوت دیده می شود، چرخش آهسته ی این ماه است؛ بدین گونه که بخش های تیره ی سطح آن گرمای بیشتری را می درآشامند (جذب می کنند) و زمان برای گرم شدن را دارند. مواد یخ زده ی روی بخش های گرم شده به گاز تبدیل می شوند و سپس روی مناطق سردتر فرود می آیند، در نتیجه سمت تیره تیره تر می شود و سمت روشن هم روشن تر.

نخستین بار جووانی کاسینی بود که در سال ۱۶۷۲ یاپتوس را مشاهده کرد. شکل این ماه شگفت آور تا حدی مانند یک گردو است، با یک رگه ی برآمده ی بسیار بزرگ که از استوایش می گذرد. احتمال می رود این پُشته در پایان رشد سیاره ایِ یاپتوس در ۴.۶ میلیارد سال پیش، در پی یک برخورد غول آسا به آن پدید آمده که باعث شده بوده تکه هایی از یاپتوس به فضا پرتاب شود. [تصویر دیگری از یاپتوس را ببینید: * یاپتوس: ماه رنگ آمیزی شده کیوان]
نماد یین و یانگ

این تکه های پرتاب شده به فضا، احتمالا دوباره به هم پیوستند و یک ماه تازه را ساختند که به گرد یاپتوس می چرخید. سرانجام، این ماه تازه هم در اثر گرانش یاپتوس از هم گسیخت و فرو پاشید؛ تکه هایش بر روی یاپتوس باریدند و این رگه ی آشکار را بر رویش پدید آوردند.

همچنین بر پایه ی یک احتمال دیگر، این پشته در آغاز تاریخ زندگی یاپتوس، زمانی که سریع تر از امروز به گرد محورش می چرخیده پدید آمده است.

فضاپیمای کاسینی در سال ۱۹۹۷ به فضا پرتاب شد و در سال ۲۰۰۴ هم در مدار گردش به دور کیوان قرار گرفت. انتظار می رود این فضاپیما تا سال ۲۰۱۷ به کاوش کیوان و ماه هایش ادامه دهد و پس از آن، با ورود به جو کیوان بسوزد و از بین برود.

واژه نامه:
zen - Yin and yang - Saturn - moon - planet - Iapetus - Chinese philosophy - Cassini spacecraft - NASA - narrow-angle - Giovanni Cassini - walnut - ridge - equator -

منبع: SPACE.com

چرا این اختروش را دو تا می بینیم؟

در این تصویر تازه ی تلسکوپ هابل آشکارا دو جرم درخشان دیده می شود. زمانی که در سال ۱۹۷۹ این دو برای نخستین بار یافته شدند، دو جرم جداگانه پنداشته شدند- ولی اخترشناسان به زودی دریافتند که این دوقلوها کمی زیادی همسان و به هم شبیهند! آن ها به هم نزدیک بودند، در یک فاصله از زمین جای داشند، و به گونه ی شگرفی ویژگی های یکسانی داشتند. دلیل این همه شباهت یک هم‌رویدادی شگفت آور نبود: آن ها در واقع یک جرم بودند.

این همزادهای کیهانی که نمای دو اختروش با عنوان QSO 0957+561 را ساخته اند و با هم به نام "اختروش دوقلو" هم شناخته می شوند، تقریبا ۱۴ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند. اختروش ها هسته های به شدت نیرومند کهکشان های دوردستند.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
ولی چرا این اختروش را دو تا می بینیم؟
در ۴ میلیارد سال نوری زمین و درست در راستای خط دید ما، یک کهکشان غول پیکر به نام YGKOW G1 جای گرفته است. این کهکشان نخستین مورد عدسی گرانشی بود که دیده شد، یک جسم آن چنان پرجرم که می تواند نوری که از اجرام پشتش تابیده می شود را خم کند. این پدیده نه تنها به ما امکان دیدن آن اجرام پشتی را می دهد- اجرامی که بسیار دورتر از آنند که بدون این عدسی دیده شوند- بلکه در مواردی مانند این، می توانیم آن ها را دوتایی ببینیم.

YGKOW G1 به همراه دیگر اعضای خوشه ی کهکشانی‌ای که منزلگاهش است، دارای نیروی گرانشی بسیار بسیار بزرگی هستند. گرانش این کهکشان تنها بر ساختار خود کهکشان، ستارگان درونش، و اجرام پیرامونش اثر نمی گذارد، بلکه بر فضایی که آن را در بر گرفته نیز تاثیر گذاشته و این محیط را آن چنان پیچانده و خمانده که به پدید آمدن شکل هایی شگفت انگیز، مانند همین تصویر دوگانه ی اختروش انجامیده است.

یافته شدن نخستین عدسی گرانشی معنایی بیش از تنها کشف یک خطای دید چشمگیر را داشت که به تلسکوپ هایی مانند هابل اجازه می داد به گونه ای کارآمد چیزهای پشت یک کهکشان را ببینند. این پدیده همچنین گواهی بود بر نظریه ی نسبیت عام انیشتین. این نظریه وجود پدیده ی همگرایی گرانشی را به عنوان یکی از اثرهای دیدارپذیرش پیش بینی کرده بود، ولی از زمان مطرح شدنش در سال ۱۹۳۶ تا زمان مشاهده ی این اختروش "دوقلو"، هیچ نمونه ای از چنین عدسی هایی دیده نشده بود.

در همین زمینه: 

واژه نامه:
doppelganger - quasar - QSO 0957+561 - Twin Quasar - Earth - galaxy - YGKOW G1 - gravitational lens - star - Hubble - Einstein - theory of general relativity

منبع: nasa

ادعای تازه و تکان دهنده هاوکینگ: سیاهچاله ای وجود ندارد!

* نشریه ی نیچر نوشته ای را منتشر کرده که در آن ادعا شده سیاهچاله ها وجود ندارند. این ادعا از سوی کسی نیست به جز استفن هاوکینگ، پس آیا این بدان معناست که وقعا سیاهچاله ای در کار نیست؟  

این بستگی به درست یا نادرست بودن نظریه ی تازه ی هاوکینگ، و نیز برداشت ما از "سیاهچاله" دارد. این ادعا بر پایه ی مقاله ی تازه ی هاوکینگ است که در آن از وجود نداشتن "افق رویداد" یک سیاهچاله گفته شده. [مقاله ی نیچر را اینجا بخوانید]
پرفسور هاوکینگ در نوشته ی تازه اش ادعا کرده به جای سیاهچاله، "خاکستری‌چاله" وجود دارد، زیرا بر پایه ی نظریه ی کوانتوم، انرژی و اطلاعات می توانند از آن بگریزند.
افق رویداد یک سیاهچاله اساسا نقطه ای بی بازگشت پیرامون یک سیاهچاله است، جایی که هر چه از آن بگذرد، دیگر راه بازگشتی نخواهد داشت. در نظریه ی نسبیت عام انیشتین، افق رویداد جاییست که فضا و زمان آن چنان توسط گرانش تابیده و پیچیده می شوند که هیچ چیز را یارای گریز از آن نخواهد بود. اگر پای از افق رویداد به آن سو بگذاریم، دیگر تنها می توانیم راهمان را رو به درون پی بگیریم، نه به بیرون. مشکل افق رویداد یکسویه اینست که به تناقضی به نام ناسازنمای اطلاعات (پارادوکس اطلاعات) می انجامد.

ناسازنمای اطلاعات ریشه در ترمودینامیک دارد؛ دقیق تر بگوییم، قانون دوم ترمودینامیک. خلاصه ی این قانون در ساده‌ترین شکلش اینست که: " گرما از جسم گرم به جسم سرد منتقل می شود". ولی این قانون اگر به زبان آنتروپی (درگاشت- چیزی که آشفتگی و بی قطعیتی یک سامانه را بیان می کند) گفته شود سودمندتر خواهد بود. در این صورت به این گونه بیان می شود: "آنتروپی یک سامانه هرگز نمی تواند کاهش یابد". بسیاری از مردم آنتروپی را به عنوان سطحی از آشفتگی یک سامانه، یا به درد نخور شدن بخشی از یک سامانه تعبیر می کنند. این بدان معنا خواهد بود که کاربرد و سودمندی همه ی چیزها با گذشت زمان کاسته می شود. ولی در حقیقت، آنتروپی درباره ی سطح اطلاعاتیست که ما برای توصیف یک سامانه نیاز داریم. توصیف یک سامانه ی منظم (برای نمونه، تیله هایی که به گونه ی مساوی در فضای یک شبکه جای گرفته اند) آسان است زیرا این اجسام رابطه های ساده ای با یکدیگر دارند. از دیگر سو، برای توصیف یک سامانه ی نامنظم (تیله هایی که به گونه ی کتره ای از هم جدا شده اند) نیاز به اطلاعات بیشتری داریم، زیرا این اجسام الگوی ساده ای ندارند. بنابراین قانون دوم ترمودینامیک می گوید که آنتروپی نمی تواند هیچگاه کاهش یابد، یعنی اطلاعات فیزیکی یک سامانه نمی تواند کاهش یابد. به بیان دیگر، اطلاعات نمی توانند نابود شوند.

مشکل افق رویداد اینست که اگر جسمی (با آنتروپی بسیار) را به درون یک سیاهچاله پرتاب کنیم، این همه آنتروپی به سادگی از بین خواهد رفت. به بیان دیگر، آنتروپی کل کیهان کوچک تر خواهد شد، و این قانون دوم ترمودینامیک را نقض می کند. البته اثرهای کوانتومی را به حساب نیاورده ایم، به ویژه چیزی که به نام تابش هاوکینگ شناخته می شود و استفن هاوکینگ نخستین بار در سال ۱۹۷۴ آن را پیش کشید.

اندیشه ی اصلی تابش هاوکینگ ریشه در اصل عدم قطعیت در نظریه ی کوانتوم دارد. در نظریه ی کوانتوم محدوده هایی برای آگاهی های ما از یک جسم وجود دارد. برای نمونه، نمی توانیم انرژی دقیق و درست یک جسم را بدانیم. به دلیل همین بی‌قطعیتی (عدم قطعیت)، انرژی یک سامانه تا زمانی که میانگین آن ثابت بماند می تواند خود به خود نوسان کند. چیزی که هاوکینگ بیان کرده اینست که نزدیک افق رویداد یک سیاهچاله یک جفت ذره و پادذره می توانند پدید بیایند و یکی از این دو به درون سیاهچاله فرو رود (اندکی جرم سیاهچاله را کاهش دهد [چون انرژی منفی دارد]) و دیگری به شکل تابش از چنگ سیاهچاله بگریزد (و با خود کمی از انرژی سیاهچاله را هم ببرد).

از آن جا که این ذرات کوانتومی به شکل زوج آشکار می شوند، به شیوه ای کوانتومی "در هم تنیده" هستند. این چندان اهمیت ندارد مگر آن که انتظار داشته باشیم تابش هاوکینگ اطلاعات از درون سیاهچاله را بتاباند. در فرمول اصلی هاوکینگ، این ذرات به گونه ی کتره ای و تصادفی آشکار می شوند، بنابراین تابش سیاهچاله هم کاملا کتره ای خواهد بود. پس تابش هاوکینگ به ما اجازه ی بازیابی هیچ گونه اطلاعات به دام افتاده ای را نخواهد داد.
پرفسور هاوکینگ افق رویداد را یک مرز به شدت آشفته می داند که اجازه ی نشت اطلاعات از درون سیاهچاله را به بیرون می دهد؛ گرچه آشفتگی به اندازه ایست که اطلاعات درز کرده به هم ریخته‌تر از آن خواهند بود که بتوان بازیابیشان کرد.
برای آن که تابش هاوکینگ بتواند اطلاعات درون سیاهچاله را با خود ببرد، پیوستگی در هم تنیده ی میان جفت ذرات باید در افق رویداد شکسته شود، تا ذره ای که می گریزد بتواند به جای ذره ی جفتش، با "سرشت حمل کننده ی اطلاعاتِ" درون سیاهچاله در هم بتند. این شکستگیِ پیوند آغازین دو ذره باعث می شود ذرات فرار کننده همچون یک "دیوار آتش" نیرومند در سطح افق رویداد رفتار کنند. این بدان معنا خواهد بود که هر چه به سوی سیاهچاله کشیده شود وارد آن نمی شود، بلکه با رسیدن به افق رویداد، توسط تابش هاوکینگ بخار می شود. پس چنین به نظر می رسد که با فروکشیده شدن جسم به درون سیاهچاله، یا اطلاعات فیزیکی ما از آن جسم از دست می رود (ناسازنمای اطلاعات) یا خود اجسام پیش از ورود به سیاهچاله بخار شده و نابود می شوند (ناسازنمای دیوار آتش).

هاوکینگ در مقاله ی تازه اش یک روش تازه را پیشنهاد می کند. وی می گوید به جای آن که فضا و زمان توسط گرانش در هم بپیچند و افق رویداد را پدید آورند، نوسان های کوانتومی تابش هاوکینگ یک آشفتگی لایه ای در آن منطقه ایجاد می کنند. بنابراین سیاهچاله ی ما به جای یک افق رویداد مشخص، یک افق ظاهری خواهد داشت که همانند افق رویداد به نظر می‌رسد، ولی اجازه ی درز اطلاعات را هم می دهد. هاوکینگ استدلال می کند که این آشفتگی آنقدر شدید است که اطلاعاتی که از یک سیاهچاله بیرون می زنند بسیار به هم ریخته هستند و بازیابی‌شان به گونه ی چشمگیری ناشدنی خواهد بود.

اگر استفن هاوکینگ درست گفته باشد، پس این می تواند گره از "ناسازنمای اطلاعات/دیوار آتش" که فیزیک نظری را به ستوه آورده بگشاید. سیاهچاله ها همچنان در اخترفیزیک وجود خواهند داشت (سیاهچاله ای که در مرکز کهکشانمان است جایی نخواهد رفت) ولی دیگر افق رویداد نخواهند داشت. باید تاکید کنیم که مقاله ی هاوکینگ کارشناسی نشده است، و کمی بدون جزییات است. این مقاله بیشتر ارایه ی یک اندیشه است تا راه حل دقیق یک ناسازنما. برای تعیین این که اندیشه ی وی همان راه حلیست که در پی‌اش بوده ایم یا نه، به پژوهش های بیشتر نیاز داریم.



واژه نامه:
Nature - black hole - Stephen Hawking - event horizon - Einstein - theory of general relativity - gravity - information paradox - thermodynamics - entropy - quantum - Hawking radiation - uncertainty principle - quantum theory - firewall - firewall paradox - quantum fluctuation

منبع: universetoday

امروز دهمین سالگرد فرود خودروی ناسا بر سیاره بهرام است

در روز ۲۵ ژانویه ی ۲۰۰۴ (به وقت جهانی)، خودروی فرصت (Opportunity) بر سطح سیاره ی بهرام فرود آمد. امروز، ۲۵ ژانویه ی ۲۰۱۴، دهمین سالگرد این فرود پیروزمندانه است.
این روبات کاوشگر زمینی که بزرگی‌اش به اندازه ی یک ماشین گلف است، پس از گذراندن ۳۵۰۰ سول (روز خورشیدی روی بهرام)، همچنان پرکار است و سیاره ی سرخ را فعالانه بررسی می کند. جالب اینجاست که ماموریت اصلی آن تنها برای سه ماه برنامه ریزی شده بود. [بیشتر بخوانید: * فرصتی که ده ساله شد]
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
این تصویر خودنگاره ی موزاییکی در آغاز همین ماه توسط دوربین سراسرنمای فرصت گرفته شده. بازوی نگه دارنده ی دوربین از روی تصویر پاک شده ولی سایه اش هنوز بر روی آرایه ی خاک گرفته ی سلول های خورشیدی پیرامون عرشه‌ی خودرو به چشم می خورد. برای مقایسه، نمونه ی این تصویر خودنگاره که در اواخر سال ۲۰۰۴ گرفته شده بود در پیوست نشان داده شده.
خودروی فرصت در این ۱۰ سال، ۳۹ کیلومتر از جایگاه فرودش دورتر شده و اکنون در نقطه ی سولاندر واقع در لبه ی دهانه ی اندیور (تلاش) خستگی در می کند.


واژه نامه:
Mars - Opportunity rover - sol - solar day - golf cart - Earth - Red Planet - self-portrait - panoramic camera - solar panel - deck - Solander Point - Endeavour Crater

منبع: apod.nasa.gov

از سطح سیاره کوتوله "سرس" بخار آب بیرون می زند

* رصدخانه ی فضایی هرشل متعلق به سازمان فضایی اروپا (اِسا- ESA) موفق به شناسایی بخار آب پیرامون
سیاره ی کوتوله ی سِرِس شده است.
* این نخستین باریست که بدون هیچ ابهامی، بخار آب به گرد یکی از اجرام درون کمربند سیارک ها یافته می شود.
برداشت هنری از سیاره ی کوتوله ی سرس در میان هاله ای از بخار آب- تصویر بزرگ تر
سرس با قطر ۹۵۰ کیلومتر، بزرگ ترین جرم کمربند سیارک هاست، کمربندی که میان مدارهای مشتری و بهرام (مریخ) جای دارد. ولی بر خلاف بیشتر سیارک ها، سرس تقریبا کروی است و در رده ای از اجرام به نام "سیاره های کوتوله" که پلوتو هم عضوی از آنست جای می گیرد.

دانشمندان بر این گمانند که سرس جرمی لایه لایه است، با یک هسته ی سنگی و یک گوشته ی یخ زده ی بیرونی. این چیز مهمی است، زیرا محتوای آب-یخ درون کمربند سیارک ها مفهوم و نقش چشمگیری در شناخت ما از فرگشت سامانه ی خورشیدی دارد.

۴.۶ میلیارد سال پیش که سامانه ی خورشیدی ما پدید آمد، محیط مناطق مرکزی‌اش داغ تر از آن بود که آب بتواند در سیاره‌های درونی آن -تیر، ناهید، زمین، بهرام- چگالیده شود. بلکه گمان بر اینست که آب بعدها و طی یک دوره ی بلند برخورد سیارک ها و دنباله دارها که ۳.۹ میلیارد سال پیش رخ داد به این سیاره ها انتقال یافت (دوره ی آخرین بمباران سنگین).

نمودار شدت سیگنال جذب آب که در ۶ مارس ۲۰۱۳
توسط تلسکوپ فضایی هرشل از سرس دریافت شده
بود- تصویر بزرگ تر
ما این را به خوبی فهمیده ایم که دنباله دارها آب یخ زده در خود دارند. ولی درباره ی سیارک ها چه؟ مشاهده ی فعالیت های دنباله دار-گونه پیرامون برخی از سیارک ها (به اصطلاح خانواده ی دنباله دارهای کمربند اصلی) نشانگر وجود آب در کمربند سیارک ها بوده- ولی هیچ بخار آبی به طور قطعی دیده نشده بود.

هم اینک دانشمندان با بهره از دستگاه HIFI روی تلسکوپ هرشل، سرس را بررسی کرده و داده هایی را گرد آورده اند که نشان می دهد بخار آب از سطح این دنیای یخ زده به بیرون دمیده می شود.

مایکل کوپرز از مرکز اخترشناسی فضایی اِسا در اسپانیا، و نویسنده ی اصلی مقاله ای که در نشریه ی نیچر منتشر شد می گوید: «این نخستین بارست که آب در کمربند سیارک ها شناسایی می شود، و به ما اثبات می‌کند که سرس دارای یک سطح یخی و نیز یک جَو است.»

اگرچه هرشل امکان ثبت تصویر نمایانی از سرس را نیافت، ولی اخترشناسان توانستند با مشاهده ی تغییرات سیگنال آب طی دوره ی ۹ ساعته ی چرخش سرس، پراکندگی چشمه های آب روی سطح آن را برآورد نمایند. به نظر می رسید تقریبا همه ی این بخار آب از تنها دو نقطه روی سطح می آید.

لورنس اورارک، سربازرس برنامه ی رصد سیارک ها و دنباله دارهای هرشل (MACH-11)، و دومین نویسنده ی مقاله‌ی نیچر می گوید: «به برآورد ما، در هر ثانیه حدود ۶ کیلوگرم بخار آب روی سرس تولید می شود. این نشان می دهد که تنها درصد کوچکی از سرس با آب یخ زده پوشیده شده باشد، که به سادگی آن دو ساختار سطحی محدود که دیده ایم را به هم می پیوندد.»

سرراست ترین توضیح برای تولید این بخار آب، پدیده ی والایش (به عربی: تصعید) است، فرآیندی که در آن، یخ گرم شده و یکراست به گاز تبدیل می شود، و گرد و غبار سطح را نیز با خود می برد که در نتیجه، یخ های تازه ی زیرین بیرون می‌زنند و این چرخه را پی می گیرند. روش کار دنباله دارها هم به همین گونه است.
نگاره ی هنری از سرس به همراه جزییات شناسایی
آب در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲- تصویر بزرگ تر

این دو ناحیه ی برون دهی تقریبا ۵% تیره تر از میانگین درخشندگی روی سرس هستند. این ناحیه ها [به دلیل همین تیره تر بودن] بیش از جاهای دیگر می توانند نور خورشید را جذب کنند و بنابراین احتمالا گرم ترین ناحیه ها هستند، و همین باعث شده ذخیره های کوچک آب یخ زده ی آن ها بیشتر در معرض والایش (تصعید) قرار گیرد.

یک امکان دیگر نیز هست که یخ فشان ها (آتشفشان هایی که از آن ها به جای گدازه، یخ بیرون می زند) نقشی در کارکرد این سیاره ی کوتوله داشته باشند.

دانشمندان امیدوارند با رسیدن فضاپیمای داون ناسا (Dawn) به سرس، آگاهی های بسیار دقیق تری درباره ی آن بیابند. داون اکنون در راه است و در اوایل سال ۲۰۱۵ به سرس خواهد رسید. این فضاپیما از نزدیک سطح سرس را نقشه خواهد برداشت و شیوه ی دگرگونی و تغییرات آب آن در گذر زمان را زیر نظر خواهد گرفت. [خواندید: * جدایی از وستا - ایستگاه بعدی: سرس]

گوران پیلبرت، دانشمند پروژه ی هرشل اِسا می گوید: «کشف پس دهی بخار آب از سرس آگاهی های تازه ای درباره ی چگونگی پراکندگی آب در سامانه ی خورشید ی به ما می دهد. سرس در حدود یک پنجم جرم کل کمربند سیارک ها را در خود جای داده، از همین رو این یافته نه تنها برای بررسی اجرام کوچک سامانه ی خورشیدی به طور کلی، بلکه برای آموختن درباره ی ریشه ی آب های زمین هم اهمیت دارد.»

در همین زمینه: * از آتشفشان های تیتان به جای گدازه، یخ بیرون می زند * بارش یخ و مواد آلی روی یک دنیای بیگانه * سیارک ها "آب" را به زمین آوردند نه دنباله دارها  
و: * سیاره کوتوله «سرس» در این شب ها دیدن دارد 

واژه نامه:
ESA - Herschel space observatory - water vapour - Ceres - asteroid belt - Mars - Jupiter - dwarf planet - Pluto - core - mantle - Solar System - planet - Mercury - Venus - Earth - Mars - asteroid - comet - Main Belt Comet - HIFI - Michael Küppers - European Space Astronomy Centre - Nature - Laurence O’Rourke - MACH-11 - sublimation - reservoir - geyser - icy volcanoe - cryovolcanism - NASA - Dawn - Göran Pilbratt

منبع: ESA (سازمان فضایی اروپا)

سیگار کیهانی به دست ستاره ای پیر روشن شد

* چه نشسته اید که یک ستاره ی کهنسال سیگار کیهانی را برافروخته است!
عکس تازه ی کهکشان M۸۲ که روز ۲۳ ژانویه ی ۲۰۱۴ گرفته شده. این عکس را آدام بلک از پشت یک تلسکوپ شولمان ۳۲ اینچی (RCOS) در رصدخانه ی مونت لمون دانشگاه آریزونا گرفته. ابرنواختر تازه از بسیاری از بخش های کهکشان درخشان تر است و با پرنورتر شدن در هفته های آینده، می تواند میلیاردها ستاره ی درون این کهکشان را در نور خود پنهان کند. جای ابرنواختر با یک پیکان کوچک نشان داده شده. توضیح بخش apod ناسا زیر این عکس را در پایان همین نوشته بخوانید. تصویر بزرگ تر- منبع
عکس های کهکشان M۸۲ یا مسیه ۸۲ که به نام کهکشان سیگار هم شناخته می شود نشانگر پدیدار شدن ناگهانی یک ابرنواخترست، انفجاری پرفروغ که از مرگ یک ستاره ی سنگین رخ داده. این رویداد شاید سرنخ هایی از انرژی تاریک و سرنوشت واپسین کیهان به ما بدهد. [چشم اندازهایی از این کهکشان ببینید: ۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷]

نور این انفجار دارد از فاصله ی تقریبی ۱۱.۴ میلیون سال نوری به ما می رسد. این به اندازه ی رکورددار کنونی فاصله ی یک ابرنواختر که ۱۶۰ هزار سال نوری از زمین فاصله داشت و در ماهواره ی راه شیری، یعنی در ابر بزرگ ماژلان منفجر شد به زمین نزدیک نیست. با این حال، آن ابرنواختر در سال ۱۹۸۷ رخ داد و از آن زمان تاکنون این نزدیک ترین موردیست که می بینیم. [بخوانید: * بیست و پنجمین سالروز مرگ یک ستاره]

برَد تاکر از دانشگاه ملی استرالیا در کانبرا می گوید: «بسیار کم پیش می آید که ابرنواختری به این نزدیکی ببینیم.» این ابرنواختر که به عنوان SN 2014J رده بندی شده،  با چشم نامسلح دیده نمی شود، ولی به سرعت دارد پرنورتر می شود و تا چند هفته ی دیگر باید بشود آن را با دوربین های دوچشمی هم رصد کرد.
تصویر متحرک کهکشان سیگار، پیش و پس از انفجار ابرنواختر. منبع
ورود شبح وار
فاصله ی اندک این ابرنواختر می تواند شانسی برای مشاهده ی یکی از پرطرفدارترین و به روزترین پدیده ها در اخترشناسی نوین را به ما بدهد: نوترینوی اخترفیزیکی. این ذرات شبح وار بسیار کم با ماده ی معمولی واکنش انجام می دهند و تا زمان ابرنواختر ۱۹۸۷، ورود و دریافت آن ها از بیرون از سامانه ی خورشیدی دیده نشده بود.

نوترینوهای تازه ی ژرفای فضایی که سال گذشته توسط رصدخانه ی آیس کیوب (IceCube) در جنوبگان شناسایی شدند علاقه به این ذرات گریزپا و توان آن ها در رفتار همچون یک "طول موج" تازه برای رصد کیهان را زنده کرد. [در این زمینه: * رصدخانه یخی * سرچشمه پرتوهای کیهانی همچنان یک راز است]

چنان چه دانشمندان IceCube می گویند، بعید است که این رصدخانه چیزی را از کهکشان M۸۲ دریافت کند زیرا این کهکشان بسیار دور است. ولی آشکارسازهای حس‌مندتر در جاهای دیگر شاید پیش‌تر چیزی را ثبت کرده باشند، زیرا ابرنواخترها نوترینوها را پیش از انفجار همراه با نور می گسیلند. تاکر می گوید: «این نوترینوها شاید روی دیسک سخت برخی از رایانه ها باشند.»

این انفجار همچنین از یک گونه ی به ویژه سودمند به نام ابرنواختر رده ی Ia بود. اخترشناسان از این گونه ابرنواخترها به عنوان "شمع های استاندارد" برای اندازه گیری فاصله های کیهان بهره می جویند، زیرا باور بر اینست که همه ی آن ها درخششی یکسان دارند. این برای شناخت انرژی تاریک بسیار مهم است، نیروی ناشناخته ای که مسئول شتاب گسترش کیهان دانسته شده. [بخوانید: * انرژی تاریک در حال از هم گسیختن کیهان است * ساختار کیهان ما چه شکلی دارد؟]
سمت چپ: عکسی که در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۳ از کهکشان سیگار گرفته شده بود. سمت راست: همین کهکشان در ۲۰ ژانویه ی ۲۰۱۴- منبع
پایان تیره و تار
به گمان ما، یک ابرنواختر رده ی Ia هنگامی رخ می دهد که لاشه های چگال ستارگان که به نام کوتوله های سفید شناخته می شوند، با ستارگان نزدیکشان بر هم کنش انجام می دهند و آنقدر از آن ها ماده می دزدند و بر جرم خود می افزایند تا این که جرمشان به اندازه ی بیشینه ای رسیده و منفجر می شوند. ولی هیچکس تاکنون رخ دادن کل این فرآیند را ندیده. [در این زمینه: * یک گونه ابرنواختر با دو ریشه * در جستجوی ریشه ابرنواختران]

همین به ابرنواختر تازه هیجان و فریبندگی ویژه ای می دهد، زیرا ما به لطف عکس های تلسکوپ فضایی هابل، کهکشان سیگار را بسیار خوب و مفصل بررسی کرده ایم. به گفته ی تاکر: «احتمال دارد ستاره ای که اکنون ترکیده، پیش از این به گونه ای مستقیم به تصویر کشیده شده باشد. من اکنون عملا در حال بررسی داده های گذشته ام.»

به گفته ی تاکر، اگر اخترشناسان ستاره ی منفجر شده را در تصاویر پیشین پیدا کنند و بتوانند درخشش آن پیش و پس از انفجار را به دقت بسنجند، شاید ما این امکان را بیابیم که ناقطعیتی هایمان در سنجش انرژی تاریک را به نصف کاهش دهیم. این برای بازشناسی تفاوت میان مدل های گوناگون انرژی تاریک و تاثیر پایانی آن بر سرنوشت کیهان بسنده خواهد کرد.

تاکر می افزاید: «یک تک ستاره با ترکیدنش می تواند به ما کمک کند چگونگی پایان یافتن کیهان را دریابیم.»
******************************************
توضیح بخش apod ناسا:
اخترشناسان واقعا ابرنواخترها را با دنبال کردن پیکان ها (فلش ها) پیدا نمی کنند. ولی در این تصویر که روز ۲۳ ژانویه گرفته شده، یک پیکان به ابرنواختر هیجان انگیز و تازه ای در کهکشان نزدیک M۸۲ اشاره کرده. این ابرنواختر اکنون با عنوان SN 2014J رده بندی شده است.
کهکشان M۸۲ که در آسمان سیاره ی زمین، نزدیک صورت فلکی خرس بزرگ (دب اکبر) دیده می شود و به نام کهکشان سیگار هم شناخته می شود، هدفی پرطرفدار برای تلسکوپ های نیمکره ی شمالی است.
در واقع، SN 2014J نخست در شب ۲۱ ژانویه توسط استیو فاسی، استاد کالج دانشگاهی لندن و دانشجویان کارگاه ستاره‌شناسی، بن کوک، تام رایت، متیو وایلد و گای پولاک در رصدخانه ی این دانشگاه به عنوان یک چشمه ی ناآشنا در یک کهکشان آشنای دیگر شناسایی شده بود.
فاصله ی M۸۲ از ما ۱۲ میلیون سال نوریست، (بنابراین این ابرنواختر ۱۲ میلیون سال پیش رخ داده بوده ولی نورش تازه این هفته به زمین رسیده است) و از همین رو، ابرنواختر SN 2014J یکی از نزدیک ترین ابرنواخترهاییست که در چند دهه ی گذشته دیده می شود.
طیف نور ابرنواختر نشان می دهد که یک ابرنواختر از گونه ی Ia است و در پی انفجار یک کوتوله ی سفید که ماده را از ستاره ی همدمش به سوی خود می کشیده رخ داده. بر پایه ی برخی برآوردها، SN 2014J تا دو هفته ی دیگر به اوج روشنایی خود خواهد رسید، گرچه هم اکنون هم درخشان ترین بخش کهکشان M۸۲ است و شبانگاهان از پشت تلسکوپ‌های کوچک هم دیده می شود.


واژه نامه:
supernova - galaxy - M82 - Cigar Galaxy - star - dark energy - Earth - satellite galaxy - Milky Way - Brad Tucker - naked eye - binoculars - neutrino - solar system - IceCube observatory - Antarctica - wavelength - hard drive - type Ia - standard candles - white dwarf - Hubble Space Telescope - Adam Block - Mount Lemmon SkyCenter - Schulman telescope - RCOS - SN 2014J - Big Dipper - planet - Earth - northern hemisphere - teaching fellow - Steve Fossey - Ben Cooke - Tom Wright - Matthew Wilde - Guy Pollack - University College London Observatory.

منبع: newscientist

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه