چند شب دیگر زمین به نزدیک ترین فاصله از بهرام می رسد

* تا خواندن این نوشته را به پایان ببرید، حدود ۱۰۰۰ کیلومتر به سیاره ی بهرام (مریخ) نزدیک تر شده اید!

زمین و بهرام در حال همگرایی و نزدیک شدن به یکدیگرند. با پایان ماه مارس و آغاز آوریل، در هر دقیقه حدود ۳۰۰ کیلومتر از فاصله ی میان این دو سیاره کاسته می شود. و در نیمه های آوریل که همگرایی پایان یابد، این فاصله تنها ۹۲ میلیون کیلومتر خواهد بود؛ یک عدد کوچک در برابر پهنه ی گسترده ی سامانه ی خورشیدی.
عکسی که اخترشناس آماتور استرالیایی، آنتونی وسلی، در ۶ مارس ۲۰۱۴ از پشت تلسکوپ ۱۶ اینچی خود از بهرام گرفت. منبع: apod
ستاره شناسان این رویداد را "پادیستانی" یا مقابله با بهرام می نامند زیرا در زمان این رویداد، بهرام و خورشید در دو سوی مخالف در آسمان دیده می شوند. فاصله‌ی آن دو در آسمان سیاره ی زمین ۱۸۰ درجه می شود؛ به گونه ای که هم‌زمان با غروب یکی، دیگری طلوع می کند. در زمان غروب، همین که خورشید در افق باختری فرو رفت، بهرام از افق خاوری برخواهد خاست و تا نیمه شب تقریبا درست به بالای سرمان خواهد رسید. در آن زمان به رنگ نارنجی سوخته و تقریبا ۱۰ برابر روشن تر از یک ستاره از قدر ۱ خواهد درخشید.

پادیستانی های بهرام هر ۲۶ ماه یک بار رخ می دهند. پرسیوال لاول، ستاره شناس سده ی ۱۹ میلادی به هنگام یکی از همین رویارویی ها چنین نوشت: «[بهرام] به روشنی بر زمینه ی تاریک فضا می درخشد، با شکوه و جلالی که شباهنگ را بی فروغ نموده و مشتری بزرگ را به هماوردی می خواند.» به بیان دیگر، این سیاره به آسانی دیده می شود.

برای این رویداد، دو تاریخ اهمیت ویژه ای دارند:
زمین و بهرام در زمان پادیستانی- منبع
۸ آوریل که روز پادیستانی است و در آن روز، بهرام، زمین، و خورشید هر سه با هم تقریبا روی یک خط راست جای می‌گیرند. اگر مدار بهرام و زمین کاملا دایره ای بود، روز ۸ آوریل به نزدیک ترین فاصله از یکدیگر نیز می رسیدند. ولی مدارهای سیاره ها بیضی است (در واقع، کمی تخم مرغی شکل)، از همین رو این دو سیاره تقریبا یک هفته بعد به نزدیک ترین رویارویی می رسند.

در ۱۴ آوریل (۲۵ فروردین)، زمین و بهرام در کمترین فاصله از هم می رسند: ۹۲ میلیون کیلومتر که سریع ترین موشک‌های ناسا آن را در بیش از شش ماه می پیمایند. در آن شب برای یافتن بهرام در آسمان هیچ مشکلی نخواهید داشت. قرص کامل ماه نزدیک سیاره ی سرخ در صورات فلکی دوشیزه جای خواهد داشت و با هم چشم اندازی فراموش نشدنی را در آسمان نیمه شب پدید خواهند آورد.

شایان گفتن است در همان شبی که بهرام به نزدیک ترین فاصله ی زمین می‌رسد، یک ماه گرفتگی کامل نیز رخ خواهد داد. قرص کامل ماهِ شب ۱۴-۱۵ آوریل (۲۵-۲۶ فروردین) در کنار سیاره ی سرخ فام بهرام، به رنگ سرخ در خواهد آمد. جزییات را در ویدیوی ناسا در پایان این نوشته ببینید.

گرچه این تاریخ ها ویژه اند، ولی بهرام را در همه ی شب های بی ابرِ ماه آوریل می توان تماشا کرد. این سیاره حتی در آسمان شهرهای بزرگ و پرنور هم با چشم نامسلح دیده می شود. ولی با یک تلسکوپ کوچک خانگی می توانید قرص زنگاری رنگ بهرام و کلاهک قطبی شمالش را ببینید که دارد بخار می شود؛ زیرا تابستان بهرام از ماه فوریه آغاز شده و شمال سیاره به سوی خورشید کج شده است.

عکاسان نجومی کارآزموده و باتجربه با بهره از دوربین های دیجیتال پیشرفته می توانند چیزهایی بیش از این را هم ببینند. برای نمونه: توفان های غبار، ابرهای کوهساری (orographic cloud) بر فراز آتشفشان ها، و مه یخ زده در حوضه ی برخوردی بزرگ هلاس. برخی از رصدگران این نماها را نماهایی "هابلی" [مانند عکس های هابل- هابلانه!] توصیف کرده اند.

* به روز رسانی: اکنون ۱۰۰۰ کیلومتر به بهرام نزدیک تر شده اید!

در این ویدیوی علمی تازه، پیش نمایشی از رویارویی بهرام و زمین در آوریل ۲۰۱۴ را می بینید:

واژه نامه:
planet - Mars - Earth - solar system - opposition - Sun - Percival Lowell - Sirius - Jupiter - planetary orbit - NASA - full Moon - Red Planet - constellation Virgo - total lunar eclipse - north polar cap - orographic cloud - volcanoe - icy fog - Hellas impact basin - Hubblesque - Anthony Wesley

منبع: science1.nasa و apod.nasa.gov 

تا اطلاع بعدی، این دورترین جرم شناخته شده در منظومه خورشیدی است!

می دانید دورترین جرم شناخته شده ی سامانه ی خورشیدی چیست؟
هر پاسخی که تاکنون می دادید را فراموش کنید؛ اکنون باید پاسخ تازه ای بدهید: 2012 VP113، جرمی که در حال حاضر فاصله اش از خورشید دو برابر فاصله ی پلوتو از خورشید است.
تصویر gif به بزرگی ۵۱۲ کیلوبایت- تا بارگذاری کامل شکیبا باشید
تصویر متحرک بالا از رشته عکس های کاوشگرانه ای درست شده که در سال ۲۰۱۲ به وسیله ی دوربین انرژی تاریکِ نصب شده روی تلسکوپ ۴ متری بلانکوی NOAO در شیلی گرفته شده بودند ولی تازه همین هفته ی گذشته منتشر شدند.
گمان می رود این جرم دوردست که در پایین، سمت راست تصویر جابجا می شود، یک سیاره ی کوتوله همانند پلوتو باشد. تا پیش از این، دورترین سیاره ی کوتوله ی شناخته شده "سدنا" (Sedna) بود که در سال ۲۰۰۳ یافته شده بود. با در نظر گرفتن این که چه بخش کوچکی از آسمان کاوش شده، احتمال می رود که شمار اجرام دیگری مانند 2012 VP113 در فضای بیرونی سامانه ی خورشیدی سر به ۱۰۰۰ بزند.
2012 VP113 هم اینک تقریبا در نزدیک ترین فاصله اش از خورشید است (پیراهور یا حضیض مداری)، و تا ۲۰۰۰ سال دیگر، فاصله اش پنج برابر خواهد شد.
شماری از دانشمندان بر این باورند که اجرامی مانند سدنا و 2012 VP113 به این دلیل وارد مدار کنونی‌شان شده اند که یک جرم بسیار بزرگ تر با گرانش خود آن ها را پراکنده ساخته و به آن جا رانده؛ جرمی که چه بسا خودش یک سیاره ی یافته نشده ی بسیار دوردست باشد.
نمودار مداری سامانه ی خورشیدی بیرونی. خورشید و سیاره های خاکی در مرکزند. مدار چهار غول گازی مشتری، کیوان، اورانوس و نپتون به رنگ صورتی، و کمربند کوییپر (به همراه پلوتو) نیز با منطقه ی نقطه چین در آن سوی غول های گازی نشان داده شده. مدار سدنا به رنگ نارنجی و مدار 2012 VP113 به رنگ سرخ دیده می شود. هر دوی این اجرام هم اینک نزدیک نقطه ی پیراهور (حضیض) مدارشان هستند. این دو زمانی که به نقطه ی اپاهور یا اوج مدارشان برسند دیگر بسیار کم نورتر از آن خواهند بود که دیده شوند. منبع- تصویر بزرگ تر 
واژه نامه:
Solar System - 2012 VP113 - Pluto - Sun - Dark Energy Camera - NOAO - Blanco Telescope - dwarf planet - Sedna - planet

منبع: apod.nasa.gov

آیا انرژی تاریک از "خلا کیهانی" بیرون می زند؟

* بر پایه ی پژوهشی تازه، انرژی تاریک اسرارآمیزی که به گسترش کیهان ما شتاب می بخشد، می تواند ریشه در "انرژی خلا" زمینه ای داشته باشد که سرتاسر کیهان را در بر گرفته.
مشاهدات پلانک و ماهواره های دیگر به حل معادله ی حالت انرژی تاریک کمک می کنند. تصویر بزرگ تر
یکی از نویسندگان این پژوهش، خوان زولا از دانشگاه بارسلون اسپانیا در بیانیه ای گفت: «چیزی که به نظر ما در حال رخ دادن است یک اثر پویا و دینامیک از خلا کوانتومی است، یک پارامتر که می توانیم آن را محاسبه کنیم. هیچ چیز پُرتر و انباشته تر از خلا کوانتومی نیست زیرا پر از نوسان هاییست که به گونه ای بنیادی در مقدارهایی که می بینیم و اندازه می‌گیریم سهیمند.»

اگرچه انرژی تاریک در حدود ۷۵ درصد کیهان را تشکیل داده، ولی دانشمندان هنوز از چیستی آن آگاهی دقیقی ندارند. تاکنون پنداشت ها و نظریه های گوناگونی درباره اش ارایه شده، از جمله نظریه ی "گوهر پنجم" (پنجمین عنصر، اثیر یا اتر- Quintessence). این نظریه از گونه ای کُنشگر پادگرانشی می گوید که به جای جذب، دفع می کند [به جای درکشیدن، وا می زند].

پنداشت دیگر، فرض بر وجود یک "میدان شبحی" یا phantom field است که چگالی‌اش پیوسته با زمان افزایش می یابد. این نظریه یک گسترش شتابدار را پیش بینی می کند که آن چنان نیرومند است که سرانجام همه ی پیوندهایی که اتم ها را کنار هم نگهداشته را می شکند و باعث از هم گسیختن کیهان در رویدادی به نام "مه‌گُسست" (Big Rip) در حدود ۲۰ میلیارد سال دیگر می شود.

پنداشت های گوهر پنجم و میدان شبحی تا اندازه ای بر پایه ی داده هایی بنا شده اند که کاوشگر ناهمسانگردی ریزموج ویلکینسون ناسا (دبلیومپ- WMAP) و ماهواره ی پلانکِ سازمان فضایی اروپا گرد آورده اند. فضاپیمای پلانک تابش زمینه ی ریزموج کیهان را بررسی کرده؛ این تابش کهن ترین نور کیهانست که ۳۸۰ هزار سال پس از مهبانگ، در پی شفاف شدن کیهان آزاد شد و بر سرتاسر گیتی تابید. [بخوانید: * تلسکوپ پلانک کامل ترین نقشه کیهان را پدید آورد]

در پژوهش تازه، زولا و نویسنده ی اصلی، سپیروس باسیلاکوس از آکادمی آتن در یونان، همان تصاویر فضاپیما را بررسی کردند و پشتیبانی کمتری هم برای نظریه گوهر پنجم و هم برای نظریه ی میدان شبحی در آن یافتند.

زولا می گوید: «پژوهش نظری ما نشان می دهد که معادله ی حالت انرژی تاریک می تواند همانند یک میدان گوهر پنجم، یا حتی یک میدان شبحی به نظر بیاید، بدون آن که واقعا هیچ یک از آن ها باشد.» وی می افزاید: «بنابراین، هنگامی که این اثرها را در تصاویر دبلیومپ، پلانک، و دستگاه های دیگر می بینیم، واقعیت ندارند و چیزی که داریم می بینیم تنها یک سراب است.»

باسیلاکوس و زولا در عوض این اندیشه را مطرح می کنند که انرژی تاریک گونه ای از انرژی خلا کوانتومی پویا (دینامیک) است -چیزی متفاوت با ثابت کیهانشناسی انیشتین-، که به توصیف یک چگالی انرژی خلا می پردازد و می تواند توضیح دیگری از سرشت انرژی تاریک باشد.

باسیلاکوس و زولا اذعان دارند که نظریه ی انرژی خلا کوانتومی هنوز جای گفتگو دارد ولی آن را پنداشت امیدوارکننده ای می دانند. زولا می گوید: «به هر حال، باز هم گوهر پنجم و میدان های شبحی پیچیده تر و گیج کننده تر هستند تا انرژی کوانتومی خلا؛ و بنابراین توضیح انرژی کوانتومی خلا بر پایه ی انرژی کوانتومی پویا (دینامیک) می تواند پنداشت ساده‌تر و طبیعی تری باشد.»

در همین زمینه: * نشانه های پنهان انرژی تاریک در خلا کیهانی 

واژه نامه:
dark energy - vacuum energy - quantum vacuum - Joan Sola - University of Barcelona - quintessence - anti-gravitating - phantom field - density - atom - Big Rip - NASA - Wilkinson Microwave Anisotropy Probe - WMAP - European Space Agency - Planck satellite - cosmic microwave background - Big Bang - Spyros Basilakos - Academy of Athens - equation of the state - mirage - dynamic quantum vacuum energy - Einstein - cosmological constant -

منبع: Space.com

گرند کانیون از فضا چگونه دیده می شود؟

تصویری از گرند کانیون که در ۲۶ مارس ۲۰۱۴ از درون ایستگاه فضایی بین المللی گرفته شده. تصویر بزرگ تر
آیا می توانید گرند کانیون را در این عکس ببینید؟
شناسایی آن کار بسیار سختی است. فضانورد، کوییچی واکاتا این عکس را در روز ۲۶ مارس ۲۰۱۴ از درون ایستگاه فضایی بین المللی گرفته و خوشبختانه ما را یک راهنمایی هم کرده: زیر بخش مرکزی تصویر را نگاه کنید.

فضانورد، کارن نیبرگ هم در پاییز گذشته عکس دیگری را از درون ایستگاه از گرند کانیون گرفته بود که کمی نمای نزدیک بهتری داشت. اینجا عکس وی را هم می بینید:
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
شاید یک عکس فضایی ساختگی از گرند کانیون را هم دیده باشید که سال گذشته در رسانه های اجتماعی دست به دست می‌چرخید و بسیار باشکوه تر هم به نظر می رسید. آن را اینجا نمی گذارم ولی به گفتن همین بسنده می کنم که یک تصویر هوایی بود که با فتوشاپ، آسمانی پرستاره نیز به آن افزوده شده بود. ولی عکس هایی که اینجا می بینید نمای واقعی گرند کانیون از فضاست.

البته گرند کانیون سیاره ی زمین در مقایسه با دره‌وار مارینر روی بهرام (مریخ) ناچیز و بی رنگ می نماید. دره‌وار مارینر ده برابر درازتر و پنج برابر ژرف تر از گرند کانیون زمین است و بزرگ ترین دره ی شناخته شده در سراسر سامانه ی خورشیدی به شمار می آید. [در این وبلاگ دیده بودید: * زخمی بر چهره بهرام ]
تصویر موزاییکی مدارگرد وایکینگ از دره‌وار مارینر روی سیاره ی بهرام. هزارتوی شب (لابیرنت شب- Noctis Labyrinthus) در سمت چپ، شکاف یا کَرز ملاس (Melas Chasma) در میانه، کرز هبس (Hebes Chasma) درست سمت چپ بالای مرکز، کرز ایوس (Eos Chasma) پایین سمت راست، و کرز گنگ (Ganges Chasma) هم درست بالای سمت راست مرکز دیده می شوند
Grand Canyon - Astronaut - Koichi Wakata - International Space Station - Karen Nyberg - ISS - aerial view - Earth - Valles Marineris - Mars - Solar System - Viking orbiter - Noctis Labyrinthus - Melas Chasma - Hebes Chasma - Eos Chasma - Ganges Chasma

منبع: universetoday

کهکشان راه شیری در سپیده دم

عکس از: بابک تفرشی

در این عکس که در سپیده دم روز ۲۷ مارس گرفته شده، مرکز کهکشان راه شیری تقریبا مستقیم بر فراز رصدخانه ی پارانال در رصدخانه ی جنوبی اروپا دیده می شود.
این تصویر با کیفیت بهتر و در اندازه ی بزرگ تر
در این تصویر نجومی که به روش چشم ماهی گرفته شده، کوژی غبارآلود مرکز کهکشانمان در دل آسمان صاف و خشک بیابان آتاکامای شیلی، گویی توسط چهار یگان تلسکوپ بسیار بزرگ ۸ متری پارانال (VLT) در بر گرفته شده.
در بالای چشم انداز، سیاره ی ناهید نزدیک افق خاوری به چشم می خورد. این شبچراغ تابناک که این روزها "ستاره ی بامدادی" زمین است، در فاصله ی بسیار کمی از هلال کاهنده ی ماه، درست در لبه ی ساختمان یکی از تلسکوپ ها دیده می شود.
با وجود این زوج درخشان در خاور آسمان، باز هم این کهکشان راه شیری است که در چشم انداز خودنمایی می کند. بخش مرکزی کهکشان با رگه های غبار تیره ای که آن را به دو نیم کرده اند و انبوه توده های ستارگان و سحابی های برافروخته اش، در سَرسوی تاریک ترِ آسمان گسترده شده. و در حالی که با فرارسیدن سپیده دم، رنگ آبی تیره ی آسمان به روشنی می گراید، ساختمان ها هنوز هم نور مهتاب باز می تابانند.

واژه نامه:
Babak Tafreshi - TWAN - Milky Way Galaxy - European Southern Observatory - Paranal Observatory - Chile - Atacama desert - galaxy - central bulge - Very Large Telescope - fisheye - Venus - morning star - waning - crescent - Moon - dust lane - nebula - zenith

منبع: apod.nasa.gov

تازه ترین عکس های فضاپیمای روزتا از دنباله دار مقصدش

* فضاپیمای روزتا برای نخستین بار پس از آن که در ۲۰ ژانویه، از خواب عمیق زمستانی خود در ژرفای فضا بیدار شد، نیم نگاهی به دنباله دار مقصدش انداخته.
این عکس در ۲۱ مارس ۲۰۱۴ به کمک دوربین زاویه بسته ی سامانه ی تصویربرداری راه دور نوری، طیف سنجی و فروسرخ فضاپیمای روزتا (اوزیریس- OSIRIS) از دنباله دار 67P/چوریموف-گراسیمنکو گرفته شد. دنباله دار با یک دایره نشان داده شده. تصویر بزرگ تر- اندازه های دیگر
نخستین عکس های دنباله دار 67P/چوریموف-گراسیمنکو در ۲۰ و ۲۱ مارس توسط دوربین زاویه باز و دوربین زاویه بسته ی سامانه ی تصویربرداری راه دور نوری، طیف سنجی و فروسرخ این فضاپیما (اوزیریس- OSIRIS) گرفته شد. روزتا در یک ماموریت بین المللی به رهبری سازمان فضایی اروپا و با پشتیبانی و بهره گیری از دستگاه های فراهم شده از سوی ناسا است. عکس هایی که این فضاپیما پیش از به خواب رفتن، از این دنباله دار گرفته بود را اینجا ببینید.

این عکس در ۲۰ مارس ۲۰۱۴ به کمک دوربین
زاویه‌باز سامانه‌ی تصویربرداری راه دور نوری،
طیفسنجی و فروسرخ فضاپیمای روزتا (اوزیریس
OSIRIS) از دنباله‌دار 67P/چوریموف.گراسیمنکو
گرفته شده. دنباله‌دار را در یک چهارگوش می‌بینید.
تصویر بزرگ تر- اندازه های دیگر
این دو تصویر از فاصله ی حدود پنج میلیون کیلومتری دنباله دار گرفته شده و از همگذاری یک رشته نوردهی ۶۰ تا ۳۰۰ ثانیه ای پدید آمده اند که به وسیله ی دوربین های زاویه باز و زاویه بسته ی ثبت شده. 

تصویربرداری از دنباله دار 67P/چوریموف-گراسیمنکو بخشی از فعالیت های شش هفته ای ویژه ای است که برای آماده سازی دستگاه های علمی فضاپیما جهت بررسی نزدیکِ این دنباله دار انجام می شوند. روزتا ۱۰ سال است که در فضای سامانه ی خورشیدی به پیش می رود، و در ماه اوت امسال به دنباله دار 67P/چوریموف-گراسیمنکو خواهد رسید.

روزتا در ۲۰ ژانویه از یک خواب زمستانی ۹۵۷ روزه بیدار شد. سه دستگاه ساخت آمریکا که روی این فضاپیما سوار شده عبارتند از میرو (MIRO- دستگاه ریزموج برای مدارگرد روزتا)، آلیس (Alice- یک طیف نگار تصویربردار فرابنفش) و حسگر یونی و الکترونی.

* درباره ی دستگاه های آمریکایی روزتا اینجا را ببینید:
rosetta.jpl.nasa.gov

در این بار پیشتر خوانده بودید:
* فضاپیمای روزتا به زودی از خواب دو ساله بیدار می شود  
* فراخوان سازمان فضایی اروپا برای بیدار کردن یک فضاپیما! 
* زیبای خفته از خواب فضایی برخاست و به خانه سلام کرد! 
* دنباله دار چوریموف-گراسیمنگو از پشت خورشید بیرون آمد 

واژه نامه:
Rosetta spacecraft - comet - hibernation - 67P/Churyumov-Gerasimenko - Optical, Spectroscopic and Infrared Remote Imaging System - OSIRIS - wide-angle camera - narrow-angle camera - European Space Agency - NASA - solar system - Microwave Instrument for the Rosetta Orbiter - Alice - ultraviolet - spectrograph - Ion and Electron Sensor - OSIRIS

منبع: nasa

دو فواره در حال بیرون زدن از دنباله داریست که میهمان امسال بهرام است

* در ماه های پایانی امسال، سیاره ی بهرام (مریخ) دیدار نزدیکی با یک دنباله دار خواهد داشت، دنباله داری به نام سایدینگ اسپرینگ که تا یک میلیون سال دیگر به این نقطه باز نخواهد گشت.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
در روز ۱۹ اکتبر ۲۰۱۴، دنباله دار سایدینگ اسپرینگ (C/2013 A1) از فاصله ای از کنار سیاره ی سرخ خواهد گذشت که حدود ۱۰ بار کمتر از فاصله ی هر دنباله دار شناخته شده ایست که از کنار زمین گذشته: تنها ۱۳۸ هزار کیلومتر. سیاره‌ی بهرام در این رویارویی عملا وارد جو گسترده ی دنباله دار خواهد شد. [در این باره در این وبلاگ خوانده بودید: * آیا دنباله داری در راه برخورد به بهرام است؟]

نیازی به گفتن نیست که ناسا آن را به دقت زیر نظر دارد. در تازه ترین عکس هایی که تلسکوپ فضایی هابل از آن گرفته، فواره هایی دیده می شود که در حال بیرون زدن از هسته ی دنباله دارند.

تصویری که در بالا می بینید، عکسیست که هابل در ۱۱ مارس گرفته و دنباله دار سایدینگ اسپرینگ را در فاصله ی ۵۶۸ میلیون کیلومتری زمین نشان می دهد. هابل نمی تواند هسته ی یخی آن را ببیند زیرا این هسته در میان جو غباری و برافروخته ی دنباله دار (گیسو) پنهان شده. با این وجود، پس از پردازش تصویر چیزی نمایان شد که به نظر می رسد دو فواره ی غبار باشد که از دو سوی مخالف هسته بیرون زده اند. اخترشناسان به کمک این تصاویر می توانند جهت قطب هسته، و محور چرخش آن را برآورد کنند.

عکس های دنباله دار سایدینگ اسپرینگ در سه
تاریخ جداگانه. بالا: تصویرهای پردازش نشده
(نپرداخته)- پایین: تصویرهای پرداخته. گیسوی
مه‌آلود دنباله‌دار حدود ۱۹.۳ کیلومتر گستردگی
دارد و فاصله ی کنونی‌اش از خورشید هم به
۵۶۸ میلیون کیلومتر می رسد.
تصویر بزرگ تر و باکیفیت تر
جیانگ یانگ لی از بنیاد دانش سیاره ای در توسان آریزونا می گوید: «ما برای این که بدانیم ذرات غبار درون جو دنباله دار چگونه و با چه درجه ای به بهرام و فضاپیماهایی که در مدار گردش به دور آنند برخورد می کند، نیاز به این آگاهی های کلیدی داریم.»

در واقع، شهابوارها (شهابگون یا نیزک)های این دنباله دار می توانند به فضاپیماهای مدارگرد ناسا برخورد کرده و به آن ها آسیب برسانند. سطح و درصد این خطر تا چند ماه دیگر شناخته نخواهد شد، ولی ناسا از هم اکنون ارزیابی اقدام های پیشگیرانه را آغازیده است. در ماه های آینده، داده های هابل و رصدخانه های دیگر میزان خطرها را روشن خواهند کرد.

دنباله دار سایدینگ اسپرینگ در ژانویه ی ۲۰۱۳ توسط رابرت مک نات در رصدخانه ی سایدینگ اسپرینگ استرالیا یافته شد. هر دور گردش این دنباله دار به گرد خورشید حدود یک میلیون سال زمان می برد.

واژه نامه:
Mars - comet - Comet Siding Spring - C/2013 A1 - Red Planet - Earth - NASA - Hubble Space Telescope - core - coma - nucleus - Jian-Yang Li - Planetary Science Institute - meteoroid - Robert H. McNaught -

منبع: spaceweather

با کشف امواج گرانشی آغازین، نظریه جهان های چندگانه تقویت می شود

* در این مقاله به جای واژه‌ی عربی تورم، واژه‌ی فارسی پَندام به کار رفته.

بخش پایینی این تصویر، بزرگی کیهان نسبت
به زمان را نشان می‌دهد. رخدادهای ویژه مانند
پیدایش هیدروژن خنثی در ۳۸۰ هزار سال پس
از مهبانگ در تصویر نمایانده شدهد. تا پیش از
این زمان، به دلیل برهم کنش پایدار میان ماده
(الکترون‌ها) و نور (فوتون‌ها)، جهان مات بود.
پس از این زمان، جهان شفاف شد و فوتونهایی
هایی که به نام CMB می شناسیم آزاد شدند.
تصویر بزرگ تر
* به گفته ی شماری از پژوهشگران، یافته شدن نخستین نشانه ی مستقیم از پندام کیهانی (تورم کیهانی- دوره ای از گسترش سریع کیهان که در جریی از ثانیه پس از مهبانگ روی داد) نظریه ای دیگر را هم تقویت می کند: این که جهان ما تنها یکی از "چندین جهان" است.

دانشمندان در روز دوشنبه (۱۷ مارس) یافته شدن نخستین شواهد مستقیم از امواج گرانشی آغازین - چین و شکن هایی در فضازمان که درست پس از آغاز کیهان پدید آمد- را اعلام کردند. [* خواندید: خبر بزرگ ۱۷ مارس این بود: نشانه های مستقیم به جا مانده از مهبانگ آشکار شدند!]

اگر این دستاوردها تایید شود، نشانه ی بی چون و چرایی از این خواهد بود که فضازمان درست پس از مهبانگ در ۱۳.۸ میلیارد سال پیش، با سرعتی چندین برابر سرعت نور گسترده شد.

این یافته ی تازه همچنین به اندیشه ی چندجهانی هم اعتباری بخشید. بر پایه ی نظریه ی چندجهانی، هنگامی که کیهان در نخستین دَم پس از مهبانگ، گسترشی نمایی یافت، بخش هایی از فضا-زمان با سرعتی بیش از بخش های دیگر گسترده شدند. این می توانسته به شکل گیری "حباب هایی" از فضازمان بیانجامد که با رشد هر یک، جهانی جداگانه پدید آمد.

بر پایه ی پنداشت چندجهانی، کیهانی که ما در آنیم و می شناسیم، قانون های فیزیکی ویژه ی خود را دارد، در حالی که آن جهان های دیگر می توانند قانون هایی متفاوت داشته باشند.

[در این باره بخوانید: * ما در یک «چندجهانی» زندگی می کنیم؛ به ۵ دلیل! و * کشف نخستین نشانه های جهان های موازی]

پندام نیروی اسرارآمیزی بود که در کسری از
ثانیه، جهان آغازین را از ابعاد زیرمیکروسکوپی
به ابعادی غول آسا رساند. در این نمودار داده-
نمایی، شیوه ی گسترش کیهان از دیدگاه نظریه ی
پندام کیهانی برای مهبانگ و کیهان را می بینید.
تصویر بزرگ تر
آلن گوت، یک فیزیکدان نظری در MIT که در این پژوهش شرکت نداشت، در نشستی رسانه ای گفت: «به سختی می توان مدلی هایی از پندام پدید آورد که به یک چندجهانی نیانجامند. این کار شدنی نیست، بنابراین من فکر می کنم قطعا هنوز هم پژوهش های دیگری نیاز است. ولی بیشتر مدل های پندام به یک چندجهانی می انجامند، و شواهدِ پندام ما را وادار می کنند تا اندیشه ی چندجهانی را جدی بگیریم.»

پژوهشگران دیگر هم بر وجود پیوند میان پندام و چندجهانی توافق دارند.

به گفته ی فیزیکدان نظری دانشگاه استنفورد، آندره لینده، که او هم در این پژوهش شرکت نداشت: «در بیشتر مدل های پندام، اگر پندامی در کار باشد، چندجهانی هم در کار خواهد بود.» 

وی که در همان نشست رسانه ای سخن می گفت افزود: «می شود مدل هایی برای پندام پدید آورد که اجازه ی یک چندجهانی را ندهند، ولی کار دشواری خواهد بود. هر آزمایشی که اعتبار بیشتری به نظریه ی پندامی بدهد، ما را به نشانه های واقعی بودن چندجهانی نزدیک تر می کند.»

هنگامی که بیش از ۳۰ سال پیش، گوت و همکارانش اندیشه ی پندام را پی ریختند، دانشمندان آن را اندیشه ای آزمون ناپذیر می پنداشتند. ولی امروز، پژوهشگران می توانند نوری که از مهبانگ به جا مانده و به نام زمینه ی ریزموج کیهانی (CMB) شناخته می شود را بررسی کنند.

در پژوهش تازه، گروهی به رهبری جان کوواک از مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین نشانه های گویای پندام را در این تابش زمینه ی ریزموج پیدا کردند. پژوهشگران پیچش هایی آشکار درالگوی قطبیدگی CMB یافتند، این پیچش ها نشانگر وجود امواج گرانشی‌ای بودند که در پی گسترش سریع و انفجاری فضازمان، درست پس از مهبانگ پدید آمدند.

لینده که یکی از مشارکت کنندگان اصلی در نظریه ی پندام است می گوید اگر این جهان (جهانی که می شناسیم) تنها یک حباب باشد، باید حباب های دیگر بسیاری نیز در بافت کیهانی وجود داشته باشد. او چنین توضیح می دهد: «به گونه ای حالت ناپایدار فکر کنید. فرض کنید روی یک تپه ایستاده اید. ممکن است از این سوی تپه بیفتید، ممکن است از آن سوی تپه بیفتید؛ و اگر مست باشید که حتما خواهید افتاد. پندام هم با توجه به گسترش فضای ما، یک ناپایداری در آنست.»
به باور بسیاری از فیزیکدانان، جهان ما شاید تنها یکی از چندین جهان باشد. به گفته ی پژوهشگران، اگر جهان های چندگانه وجود داشته باشند، می توانند به هم برخورد کرده و نشانه هایی از خود در تابش زمینه ی ریزموج کیهان بر جای بگذارند.
وی می افزاید: «چیزی دارید که در حال رشد نمایی است. اگر بگذارید همین طور گسترش یابد، به رشد نمایی خود ادامه خواهد داد. این جهان [جهان آشنای خودمان] یک احتمال از وجود خطایی در این ناپایداری [پندام] است، که البته برای ما بسیار بسیار خوب بوده زیرا همه ی فضای ما را پدید آورده. اکنون، می دانیم که اگر خطایی بتواند در چیزی رخ دهد، پس این خطا باز هم تکرار خواهد شد، یک بار، دو بار، سه بار، و خلاصه تا آن چیز وجود دارد، خطا هم در آن رخ خواهد داد.»

[یعنی نقصی که به هنگام پندام، در رشد نمایی فضازمان رخ داد و به پیدایش جهان ما انجامید، باز هم می توانسته تکرار شود و در نتیجه جهان های دیگر را بیافریند. -م] 

در همین زمینه بخوانید: * ساخته شدن جهان کمی بیش از ۶ روز طول کشید و * آیا جهان های دیگری هم وجود دارد؟

واژه نامه:
inflation - Big Bang - gravitational wave - space-time - multiverse - exponentially - bubble - Alan Guth - MIT - Andrei Linde - inflationary - cosmic microwave background - CMB - John Kovac - Harvard-Smithsonian Center for Astrophysics - polarization - neutral Hydrogen - photon -

منبع: Space.com

گروه ۱+۵ در فضا

در این تصویر زیبا و چشمگیر که از همگذاری داده های بایگانی میراث هابل و تلسکوپ سوبارو در ستیغ کوه موناکی پدید آمده، "پنج تایی استفان" را می بینیم، نخستین مورد شناسایی شده از یک گروه فشرده ی کهکشانی.
پنج کهکشان این گروه در مرکز این چشم انداز گرد آمده اند، گرچه واقعیت اینست که تنها چهار تا از این پنج کهکشان در یک رقص کیهانی قفل شده اند، رقصی که عبارتست از رویارویی ها و برخوردهای نزدیک میان این کهکشان ها، و صحنه‌ی آن هم حدود ۳۰۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
ولی یار جداافتاده ی گروه را به آسانی می توان از دیگران بازشناخت. چهار کهکشان درگیر (NGC ۷۳۱۷ و NGC ۷۳۱۹ و NGC ۷۳۱۸B و NGC ۷۳۱۸A) بیشتر به رنگ زرد دیده می شوند. همچنین این چهار کهکشان دارای حلقه ها و دنباله هایی نیز هستند که در اثر جریان های ویرانگر کشند گرانشی پدید آمده اند.
کهکشان آبی تر -NGC ۷۳۲۰- که عضو این گروه برخوردی نیست، تنها حدود ۴۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد و در واقع در پیش زمینه ی تصویر است.
در میدان این تصویر، بالا-سمت چپِ پنج تایی استفان، یک کهکشان دیگر هم دیده می شود؛ کهکشان NGC ۷۳۲۰C که آن هم در فاصله ی ۳۰۰ میلیون سال نوری از ماست و با آن، چهار کهکشان برخوردی دوباره پنج تا می شوند.
پنج تایی استفان در مرزهای کهکشان بلندپرواز اسب بالدار دیده می شود. این میدان دید در فاصله ی برآورد شده ی گروه برخوردی استفان، گستره ای بیش از ۵۰۰ هزار سال نوری را می پوشاند.

سه تا از تصاویر بایگانی میراث هابل را اینجا دیده بودید: 

واژه نامه:
Stephan's Quintet - Hubble Legacy Archive - Subaru Telescope - Mauna Kea - cosmic dance - loop - tail - gravitational tide - galaxy - NGC 7319 - NGC 7318A - NGC 7318B - NGC 7317 - NGC 7320 - NGC 7320C - quintet - constellation Pegasus

منبع: apod.nasa.gov

غافلگیری ستاره شناسان: کشف یک سیارک حلقه دار!

حلقه ها پدیده هایی هستد که به سختی دیده و یافته می شوند.
تا سال ۱۹۷۷، ستاره شناسان می پنداشتند تنها جرم حلقه دار در سامانه ی خورشیدی، سیاره ی کیوان (زحل) است. ولی اکنون ما می توانیم نخستین سیارک را هم به فهرست اجرام حلقه دار دور و برمان بیفزاییم. 
برداشت هنری از چشم انداز حلقه های سیارک چاریکلو از روی سطح کوچک آن. این نخستین بارست که حلقه ای به گرد یک سیارک یافته شده. تصویر بزرگ تر
 سیارک "۱۰۱۹۹ چاریکلو" یا تنها "چاریکلو" دارای دو حلقه است؛ این حلقه ها شاید در پی برخوردی پدید آمده اند که باعث شدند زنجیره ای از سنگ و خرده سنگ به گرد سطح کوچک آن تشکیل شود. به جز این سیارک ۲۵۰ کیلومتری، تنها اجرام حلقه دار شناخته شده ی دیگر (به ترتیب زمان یافته شدن) عبارتند از کیوان، اورانوس، مشتری، و نپتون [که همگی غول‌هایی گازی‌اند-م].

فلیپه براگا-ریباس از رصدخانه ی ملی برزیل، و نویسنده ی اصلی پژوهشنامه ی این کشف می گوید: «ما در پی یافتن یک حلقه نبودیم و هرگز فکرش را هم نمی کردیم که جرم کوچکی مانند چاریکلو حلقه داشته باشد، بنابراین یافته شدن چنین چیزی - با آن همه جزییات شگفت انگیز که در این سامانه دیدیم- یک غافلگیری به تمام معنا بود.»

این حلقه ها در ۳ ژوئن ۲۰۱۳ و زمانی یافته شدند که ستاره شناسان از ۷ جایگاه گوناگون در آمریکای جنوبی، چاریکلو را در حال گذر از برابر ستاره ی UCAC4 248-108672 رصد کردند. آن ها به هنگام تماشای این این رخداد (فروپوشانی یا اختفای ستاره توسط سیارک)، دو اُفت را در درخشش ظاهری ستاره دیدند که درست پیش و پس از گذشتن سیارک از جلوی آن رخ داد. از آن جایی که این فروپوشانی از هفت جایگاه جداگانه مشاهده شد، پژوهشگران بهتر توانستند زمان سنجی را انجام دهند تا به آگاهی بیشتری درباره ی جهت گیری، شکل، پهنا، و چیزهای دیگرِ حلقه ها دست یابند.
برداشت هنری از دو حلقه ای که به گرد سیاره چاریکلو یافته شده. تصویر بزرگ تر
این مشاهدات از وجود چیزی پرده براشت که احتمالا یک سامانه ی حلقه ای به پهنای ۲۰ کیلومتر بود و فاصله اش از سیارک به حدود ۱۰۰۰ بار کمتر از زمین و ماه می رسید. افزون بر آن، اخترشناسان بر این گمانند که یک ماه (قمر) هم در دل خرده سنگ های حلقه های این سیارک پنهان شده.

اگر چنانچه اخترشناسان می پندارند، این حلقه ها بازمانده های یک برخورد باشند، این اندیشه که ماه ها (از جمله ماه خودمان) در اثر برخورد تکه های کوچک تر مواد پدید آمده اند نیز نیرو می گیرد. این نظریه برای چگونگی شکل گیری سیاره ها به گرد ستارگان نیز به کار می رود.

هنوز نامی رسمی برای این حلقه ها برگزیده نشده، ولی اخترشناسان آن ها را اویاپوک (Oiapoque) و شوی (Chuí) نامیده‌اند که برگرفته از نام دو رود در شمالی ترین و جنوبی ترین نقاط برزیل است.

از آن جایی که این فروپوشانی ها (گذر سیارک از جلوی ستاره) رخدادهای بسیار کمیابی هستند و چیزهای بسیاری هم درباره ی سیارک ها به ما می گویند، بسیار مورد توجه اخترشناسان هستند. همین چند روز پیش، در ۲۰ مارس، مردمان بخشی از ساحل خاوری آمریکا از تماشای یک فروپوشانی سیارک-ستاره لذت بردند [خبرش را در این پست از فیسبوک یک ستاره در هفت آسمان خواندید].
برداشت هنری از سیارک چاریکلو و حلقه هایش. تصویر بزرگ تر
پژوهشنامه ی اصلی به زودی با عنوان “A ring system detected around the Centaur (10199) Chariklo” در تارنمای نیچر در دسترس خواهد بود.

در همین زمینه: 

واژه نامه:
Ring - solar system - planet - Saturn - asteroid - 10199 Chariklo - Uranus - Jupiter - Neptune - Chariklo - Felipe Braga-Ribas - star - UCAC4 248-108672 - South America - occultation - orientation - ring system - Earth - moon - Oiapoque - Chuí - Brazil - Eastern Seabord - A ring system detected around the Centaur (10199) Chariklo - Nature -

منبع: universetoday

ابر بازتابی مسیه ۷۸

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
از ویژگی های آشکار M۷۸ و یک سحابی های درخشان بازتابی دیگر در صورت فلکی شکارچی (جبار)، پرتوی افسونگر نور آبی و ستون های هراس انگیز غبار تیره در آن هاست. این رشته های تیره ی غبار هم نور ستارگان را می درآشامند (جذب می کنند) و همه نور چندین ستاره ی درخشان آبی فامی که تازه در سحابی متولد شده‌ اند را باز می تابانند.
از دو سحابی بازتابی درون این تصویر، سحابی پرآوازه ترِ M۷۸ در مرکز عکس دیده می شود و NGC ۲۰۷۱ را پایین و سمت چپ آن می بینیم.
همان گونه ای از پراکنش نور که باعث آبی دیده شدن آسمان روزانه ی زمین است، اینجا هم به این ابرها رنگ آبی داده، زیرا ذرات این غبار هم مانند هوای زمین، نور آبی را با شدتی بیش از دیگر نورها می پراکنند.
پهنای M۷۸ چیزی در حدود ۵ سال نوریست و با یک تلسکوپ کوچک نیز می‌توان آن را مشاهده کرد. فاصله ی M۷۸ یا مسیه ۷۸ از ما ۱۶۰۰ سال نوریست و این بدین معناست که آنچه می بینیم، وضعیت سحابی در ۱۶ سده پیش است.
M78 به مجموعه ی بزرگ ابرهای مولکولی شکارچی تعلق دارد که سحابی بزرگ شکارچی و سحابی کله اسبی نیز عضو آنند.

واژه نامه:
M78 - reflection nebula - constellation of Orion - star - nebula - NGC 2071 - Molecular Cloud - Great Nebula in Orion - Horsehead Nebula

منبع: apod.nasa.gov

سیاره کوچک تیر دارد آب می رود

* عکس هایی که فضاپیمای ناسا از سیاره ی تیر گرفته نشان می دهد که سطح این سیاره ی کوچک با سرعتی بیش از آنچه گمان می رفت دارد مچاله می شود.

نخستین پیمایش فراگیری که توسط فضاپیمای مسنجر ناسا (MESSENGER) از سطح سیاره ی تیر یا عطارد انجام شده نشان می‌دهد که پوسته ی این سیاره همزمان با خنک شدن، به اندازه ی ۷ کیلومتر فشرده تر شده است که به اندازه ی چشمگیری بیشتر از برآوردهای پیشین است. این یافته ها چالش دیرپای دانشمندان برای شناخت فرآیند زایش و دسترفت گرما و همکشیدن (ترنجیدن، انقباض) سیاره ی تیر را برطرف می کند.
چپ: گسترش یا انبساط سرتاسری که احتمالا در روزگار آغازین زندگی تیر رخ داده بوده، تنش های کششی در پوسته ی آن پدید آورد. ولی با خنک شدن سیاره، سراسر آن کمی فشرده شد [راست]، که باعث ترنجش یا انقباض پوسته شد و به پدید آمدن گسل های زیررانده ای مانند دیواره های ویکتوریا انجامید. منبع

نویسنده ی اصلی این پژوهش، پل بایرن از "بنیاد کارنگی برای دانش" در بیانیه ای گفت: «این دستاوردهای تازه، ناسازگاری‌ای که به مدت چند دهه میان مدل ها و برآوردهای تاریخچه ی گرماییِ همکشیدن سیاره ی تیر وجود داشت را از بین می برد.»

سیاره ای که به گونه ای باورنکردنی آب می رود
کمربندی از پشته‌ها و دیواره‌ها به درازای ۵۴۰
کیلومتر روی سطح سیاره‌ی تیر. رنگ‌های این
نقشه پستی و بلندی را نشان می‌دهند: رنگ زرد
-سبز نماینده‌ی بلندی هاست و رنگ آبی نشانگر
دیواره‌های پست پرتگاه-مانندی است که در پی
ترنجش (انقباض) پوسته‌ی سیاره پدید آمده و با
بالا بردن پوسته، آن را روی خود تا کرده اند.
دیواره‌های فرَم (FRAM Rupes) که نزدیک
خط سایه‌مرز در مرکز تصویر دیده می شوند،
حدود ۱.۵ کیلومتر بلندی دارند.
تصویر بزرگ تر
سطح تیر تنها از یک صفحه ی قاره ای ساخته شده که سرتاسر این سیاره را پوشانده است. هسته ی آهنی بسیار بزرگ آن که قطرش نزدیک به ۴۰۴۰ کیلومتر (۲۵۰۰ مایل) برآورد شده، تنها ۲۴۰ کیلومتر برای شکل گیری یک گوشته و یک پوسته به جا گذاشته است: یک روکش بسیار بسیار نازک برای کوچک ترین سیاره ی سامانه ی خورشیدی. آن را با سیاره ی زمین بسنجید که کلفتی گوشته اش حدود ۲۹۰۰ کیلومتر و کلفتی میانگین پوسته ی روی آن ۴۰ کیلومتر است.

و گویا این برای تیر بسنده نکرده و همچنان دارد کوچک تر می شود.

سیاره ی تیر در میلیاردها سالی که از تولدش در سامانه ی خورشیدی می گذرد به آرامی خنک شده؛ این فرآیندیست که همه ی سیاره هایی که یک چشمه ی نوزایی (تجدید) گرما در درونشان ندارند دچارش می شوند. هسته ی آهن مایع سیاره همچنان که سفت می شود، خنک هم می شود و در نتیجه حجم کلی تیر کوچک تر می شود.

زمانی که در دهه ی ۱۹۷۰، فضاپیمای مارینر ۱۰ ناسا به گرد تیر چرخید، عکس هایی از ویژگی هایی روی سطح آن گرفت که در اثر آب رفتن و چروکیدن آن پدید آمده بودند. با فشرده شدن سیاره، پوسته اش بالا کشیده می شد و دیواره‌هایی شیبدار پدید می آمد که تا چندین مایل زیر سطح سیاره گستردگی داشتند. در همان زمان، خود سطح هم با چروکیدن باعث می شد پوسته بر رویش چین بخورد و ویژگی هایی را پدید آورد که به نام "پشته ی شکنجی" شناخته می‌شوند.

بایرن و گروهش به کمک فضاپیمای مسنجر ناسا ۵۹۳۴ پشته ها و پرتگاه هایی را شناسایی کردند که در اثر آب رفتن سیاره پدید آمده و از ۹ تا ۹۰۰ کیلومتر درازا داشتند. این پیمایش به اندازه ی چشمگیری گسترده تر از پیمایش مارینر ۱۰ بود که در آن تنها ۴۵ درصد سطح سیاره تصویربرداری شده بود. مسنجر توانسته از سرتاسر سطح این سیاره نقشه برداری کند.

فضاپیمای مسنجر ناسا فراگیرترین پیمایش
(نقشه برداری) را از سطح سیاره ی تیر انجام
داد. تصویر بزرگ تر
کاوشگر مسنجر ناسا (که نامش کوتاه شده ی سطح تیر، محیط فضایی، زمین-شیمیایی، و آرایش یا MErcury Surface, Space ENvironment, GEochemistry, and Ranging است) در سال ۲۰۰۴ راهی فضا شد و هم اکنون در میانه های یک ماموریت افزوده شده پیرامون سیاره ی تیر است.

از مارینر ۱۰ تا مسنجر
دانشمندان از روی دیواره ها و پشته های شکنجی که مارینر ۱۰ روی تیر شناسایی کرده بود، کاهش شعاع سرتاسری این سیاره را تقریبا ۱ تا ۲ کیلومتر برآورد کرده بودند که با شناخت آن ها از دسترفت گرمای سیاره در گذر زمان ناهمخوانی داشت. ولی یافته های تازه ی گروه بایرن یک ترنجش (انقباض) تقریبا ۷ کیلومتری را نشان می دهد که همخوانی بسیار بهتری با مدل های کنونی دارد.

سربازرس مسنجر، شان سالامون می گوید: «ناسازگاری‌ای که میان نظریه و دیده ها وجود داشت و برای چهار دهه یک معمای بزرگ بود، سرانجام حل شده است. شگفت انگیزست که شناخت نظریمان در پایان با شواهد زمین شناختی تایید می شود.»

پژوهشنامه ی بایرن در شماره ی ۱۶ مارس نشریه ی نیچر ژئوساینس منتشر شد.

در همین زمینه: * ماه مچاله می شود؟   

واژه نامه:
Mercury - NASA - planet - MESSENGER spacecraft - Paul Byrne - Carnegie Institution for Science - continental plate - iron - core - mantle - crust - solar system - Earth - Mariner 10 - scarp - wrinkle ridge - MErcury Surface, Space ENvironment, GEochemistry, and Ranging - Sean Solomon - Nature Geoscience - thrust fault - Victoria Rupes - Fram Rupes -

منبع: SPACE.com

پرورشگاه خاک آلود ستارگان

کیفیت بهتر این تصویر در اندازه ی بزرگ- بزرگ تر
یک بستر ستاره زایی را چه چیزهایی در بر گرفته؟
در مورد سحابی شکارچی (جبار)، پاسخ این پرسش"غبار" است.
سرتاسر گستره ی شکارچی -که حدود ۱۶۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد- انباشته از رشته های در هم پیچیده و زیبای گرد و غبار است. این غبار که برای نور دیدنی (مریی) مات است، در لایه ی بیرونی ستارگان بزرگ و سرد [مانند ستاره‌های کربنی] پدید می آید و سپس با وزش بادهای نیرومند ذرات، از آن ها به بیرون دمیده می شود.
در دل این سحابی، خوشه ی ذوزنقه جای دارد به همراه چند خوشه ی ستاره ای دیگری که هنوز در حال شکل گیری‌اند. رشته های پیچیده ی غباری که M۴۲ و M۴۳ را در بر گرفته در این تصویر به رنگ خاکستری دیده می شوند، و گاز برافروخته ی بخش مرکزی هم با رنگ های قهوه ای و آبی نمایانده شده.
تا چند میلیون سال دیگر بیشتر گرد و غبار سحابی شکارچی به آرامی توسط ستارگان پرشماری که هم اکنون در حال شکل گیری‌اند از بین رفته یا در پهنه ی کهکشان پراکنده خواهد شد.


واژه نامه:
Orion Nebula - star formation - filament - dust - star - Trapezium - star cluster - nebula - M42 - M43 - Galaxy

منبع: apod.nasa.gov

شفق و شکارچی در آسمان ایسلند

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
اگر چنین آسمانی را دیدید، فراموش نکنید که از آن عکس بگیرید. یک عکاس ماجراجو، هنگامی که یک ماه پیش در ایسلند شانس به رو کرد و با آسمانی پر از شفق روبرو شد درست همین کار را کرد و این عکس را گرفت.
در پیش زمینه ی تصویر، آتشفشانِ چینه ایِ اوراویکوتل (Öræfajökull) دیده می شود و در پس زمینه هم آسمان و زیبایی‌های شادی آفرینش را می بینیم، از جمله صورت فلکی شکارچی (جبار) که در سمت چپ شفق به چشم می‌خورد.
شفق های قطبی در پی برخورد ذرات پرانرژی خورشید به محیط مغناطیسی پیرامون زمین (مغناطکره) پدید می آیند. ذراتی مانند الکترون ها و پروتون هایی که از خورشید به فضا دمیده شده اند، به سوی قطب های زمین (که میدان مغناطیسی در آن جاها نیروی بیشتری دارد) کشیده می شوند و در آن جا با هوای زمین (جَو) برخورد می کنند.
مولکول هایی از هوا که با این ذرات برخورد می کنند، الکترون های برانگیخته می گیرند. در مورد مولکول های اکسیژن هوا، با بازگشت این الکترون برانگیخته به تراز پایه، مولکول ها نور سبز از خود می تابانند.
تا جایی که می دانیم، شفق های قطبی در شکل ها و رنگ های گوناگونی پدید می آیند.

واژه نامه:
Iceland - aurora - stratovolcano - Öræfajökull - constellation of Orion - Sun - magnetic environment - Earth - electron - proton - poles - molecule - oxygen molecule

منبع: apod.nasa.gov

کشف الگوی راه راه های گورخری در کمربند تابشی زمین

* بر پایه ی تازه ترین یافته های کاوشگرهای دوقلوی وان آلن ناسا (RBSP)، کمربند تابشی درونی زمین دارای الگوی راه راه گورخری شگفت انگیزی است.
* افزون بر آن، به نظر می رسد دلیل پدید آمدن این الگوی راه راه، چرخش خود زمین باشد: چیزی که تاکنون گمان می‌رفت ناممکن باشد.
نمایی از کاوشگرهای دوقلوی وان آلن که در آغاز به نام "کاوشگرهای توفان کمربند تابشی شناخته می شدند- تصویر بزرگ تر
دو کمربند تابشی غول‌پیکر که مانند چنبره هایی
زمین را در بر گرفته اند. منبع تصویر
سیاره ی ما را دو منطقه ی تابشی چنبره-مانند (دونات-مانند) به نام کمربندهای وان آلن در بر گرفته که نامشان را از جیمز وان آلن، اخترفیزیکدانی که در سال ۱۹۵۸ به وجود آن ها پی برد گرفته اند (وان آلن در سال ۲۰۰۶ پس از ۹۱ سال زندگی درگذشت).

کمربند درونی وان آلن که از فاصله ی حدود ۸۰۰ کیلومتری تا ۱۳۰۰۰ کیلومتری سطح زمین گسترده شده، الکترون ها و پروتون های پرانرژی در خود دارد که وجودشان هم برای فضاپیماها و هم برای فضانوردانی که زمان چشمگیری را در آن بگذرانند خطرزاست.

کاوشگرهای وان آلن که در آغاز "کاوشگرهای توفان کمربند تابشی" نام داشتند، در ۳۰ اوت ۲۰۱۲ سوار بر یک موشک اطلس ۵ از پایگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال راهی فضا شدند و ماموریتی دو ساله را برای بررسی این کمربندها و دریافتن شیوه ی رفتار و دگرگونی آن ها در گذر زمان آغاز نمودند. [اینجا دیدید: * کمان آتشین موشک دلتا در آسمان سپیده دم]

یکی از دستگاه هایی که روی این دو کاوشگر نصب شده به نام "آزمایشگاه ترکیب یونی کاوشگرهای توفان کمربند تابشی" (RBSPICE)، به وجود یک الگوی ماندگار راه راه در ذرات کمربند درونی پی برده. دانشمندان تاکنون می پنداشتند که هر ساختاری در این کمربندها تنها می تواند در اثر فعالیت خورشید پدید آید، ولی اکنون به لطف RBSPICE دریافته ایم که چرخش زمین و کجی محور مغناطیسی‌اش توانسته چنین ساختاری را در آن شکل بدهد.
آزمایشگاه ترکیب یونی کاوشگرهای توفان کمربند
تابشی (RBSPICE) که یک طیف سنج "زمان
جابجایی" نسبت به "انرژی" است.

الکساندر اوخورسکی از آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جانز هاپکینز (APL) در لورل مریلند می گوید: «این که اکنون فهمیده ایم که الکترون های کمربند درونی در واقع، همیشه در یک الگوی راه راه سازماندهی می شوند به دلیل وضوح و انرژی بالای بی سابقه ی آزمایشگاه ذرات پرانرژی ما (RBSPICE) است.»

اوخورسکی که دستیار سربازرس RBSPICE و نویسنده ی اصلی این پژوهشنامه بود می افزاید: «افزون بر این، مدل سازی ما آشکارا چرخش زمین را به عنوان سازوکاری که این الگو را پدید می آورد شناسایی کرده. به عنوان یک نظریه پرداز، از این که می بینم داده های تازه به چه سرعت می توانند شناخت ما از ویژگی های فیزیکی را دگرگون نمایند احساس فروتنی می کنم.»

شیوه ی شکل گیری این الگوهای راه راه به "کش آمدن یک آب نبات جویدنی (تافی)" تشبیه شده. به گفته ی اوخورسکی: «اگر توده ی الکترون های کمربند درونی را همانند یک شاره ی گرانرو (چسبان و لزج) در نظر بگیریم، این نوسان های سرتاسری به آرامی این شاره را می کشند و می فشرند، بسیار همانند آب نباتی که در دستگاه یک آب نبات فروشی کشیده و بازفشرده می شود

نمایی از ویدیوی پویانمایی
ماده همچنان که در کمربند تابشی زمین حرکت
می کند، می‌تواند مانند یک آب نبات کشی روی
خود تا شود و نوارهای گورخری از الکترون
هایی با انرژی های گوناگون پدید آورد. خود
ویدیو را در پایان این نوشته ببینید.
بری ماوک، دانشمند APL و یکی از نویسندگان این پژوهشنامه می گوید: «این یافته چیزی نو و مهم درباره ی چگونگی کارکرد کیهان می گوید. این دستاوردهای تازه پرده از وجود یک سازوکار فیزیکی بزرگ-مقیاس تازه بر می دارد که می تواند برای کمربندهای تابشی سیاره ای در سراسر سامانه ی خورشیدی اهمیت داشته باشد. هم اکنون یک دستگاهِ همانند RBSPICE سوار بر فضاپیمای جونوی ناسا (Juno) در راه سیاره ی مشتری است، و [با رسیدن آن]، ما در کمربندهای تابشی مشتری هم به دنبال چنین الگوهای راه راه-مانندی خواهیم گشت.»

کمربندهای وان آلنِ مشتری همانند کمربندهای زمین، ولی بسیار بزرگ تر از آنند؛ شدت میدان مغناطیسی این سیاره ده برابر شدت میدان مغناطیسی زمین، و تابش های درون کمربندهایش نیز یک میلیون بار نیرومندتر از آنست (منبع). فضاپیمای جونو در ژوییه ی ۲۰۱۶ به مشتری خواهد رسید و با گذراندن حدود یک سال در مدار گردش به دور این سیاره، به بررسی جو آن، درونش، و مغناطکره اش خواهد پرداخت. اکنون به لطف کاوشگرهای وان آلن، جونو یک ویژگی دیگر برای جستجو در کمربندهای تابشی مشتری خواهد داشت. [در این باره: * ایستگاه بعدی: مشتری]

لوییس لانزروتی، استاد فیزیک در بنیاد فناوری نیوجرسی و سربازرس RBSPICE می گوید: «این مایه ی شگفتی است که محیط پیرامون زمین، که کمربندهای تابشی هم بخشی از آنند، با وجود ۵۰ سال بررسی‌اش همچنان ما را غافلگیر می کند. شناخت ما از ساختارهای پیچیده ی این کمربندها، و فرآیندهایی که پشت رفتار آن هاست همچنان رو به افزایش است و همه‌ی آن برای هدف پایانی که پدید آوردن یک مدل درست از آب و هوای فضایی است به کار خواهد رفت.»

یافته های این گروه در شماره ی ۲۰ مارس نشریه ی نیچر منتشر شد. در ویدیوی پویانمایی زیر، همانندسازی از شیوه ی جابجایی مواد در کمربند تابشی را می بینید:

در همین زمینه: 
Earth - radiation belt - zebra - NASA - Van Allen Probes - Aleksandr Ukhorskiy - Johns Hopkins University - Applied Physics Laboratory - planet - doughnut - Van Allen belts - James Van Allen - inner Van Allen belt - electron - proton - Atlas V - Cape Canaveral AFS - Radiation Belt Storm Probes - Radiation Belt Storm Probes Ion Composition Experiment - RBSPICE - solar activity - magnetic axis - APL - taffy - viscous fluid - oscillation - candy store - Barry Mauk - solar system - Jupiter - Juno mission - magnetic field - magnetosphere - Louis Lanzerotti - New Jersey Institute of Technology - Nature - time-of-flight versus energy spectrometer - JHUAPL -

منبع: universetoday

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه