غروب ماه نو در آغوش خورشید

در روز ۲۹ آوریل، در شهر بریزبن از بخش جنوب خاوری کویینزلند استرالیا روی سیاره ی زمین، خورشید و ماه نو پا به پای هم غروب کردند. این همترازی آسمانی که نخستین خورشیدگرفتگی سال ۲۰۱۴ بود، در آن منطقه به گونه ی یک خورشیدگرفتگی پاره ای (جزیی) دیده شد.
این عکس در اندازه ی بزرگ تر و باکیفیت بهتر
این تصویر همنهاده ی زیبا از همگذاری دیجیتالی عکس هایی درست شده که هر ۵ دقیقه یک بار، با عدسی تله فوتو و فیلتر خورشیدی گرفته شدند. روند گام به گام گرفتگی خورشید را همزمان با نزدیک شدن آن به افق باختری می توانید در تصویر ببینید.
به جز ماه که در برابر چهره ی خورشید کاملا سیاه و تیره دیده می شود، توده هایی از ابر هم جلوی نور آفتاب را گرفته اند و نه تنها خود به حالت ضدنور و تیره در آمده اند، بلکه به پدید آمدن پرتوهای نیمتابی (شفقی- گرگ و میش) نیز انجامیده اند.
از دیدگاه شهر بریزبن، ماه در بیشینه ی گرفتگی که درست پس از غروب آفتاب بود، تنها ۲۵% خورشید را پوشاند. خورشیدگرفتگی کامل تنها در یک گام کوتاه مدت، از یک نقطه ی دوردست در قاره ی جنوبگان دیده می شد و البته آن هم به گونه ی یک خورشیدگرفتگی حلقوی بود: قرص ماه کوچک تر از آن بود که بتواند همه ی چهره ی خورشید را حتی در بیشینه ی گرفتگی بپوشاند و در نتیجه چیزی که دیده شد، قرص تاریک ماه بود که یک حلقه ی آتشین باریک و درخشان گرداگردش را در بر گرفته بود.

واژه نامه:
Brisbane - Queensland - Australia - Planet - Earth - Sun - New Moon - solar eclipse - partial solar eclipse - telephoto lens - crepuscular rays - silhouette - Moon - Antarctica - annular phase - ring of fire

منبع: apod.nasa.gov

برای نخستین بار طول روز یک سیاره فراخورشیدی اندازه گرفته شد: تنها ۸ ساعت!

* اگر چرخه ی زمانی کار شما هشت ساعت در روز باشد، پس تا به سر کار رفته و از کار به خانه برگردید، روی سیاره‌ی "بتا سه پایه بی" (Beta Pictoris b) یک روز کامل سپری شده است.
برداشت هنری از سیاره ی بتا پیکتوریس بی، نخستین سیاره ی فراخورشیدی که بلندی روزش اندازه گرفته شده است. سرعت چرخش استوای این سیاره به ۱۰۰ هزار کیلومتر بر ساعت می رسد که از هر سیاره ی دیگری در سامانه ی خورشیدی خودمان بیشتر است. تصویر بزرگ تر
به گفته ی اخترشناسان، این چرخه ی روزانه که برای نخستین بار برای یک سیاره در ورای سامانه ی خورشیدی اندازه گرفته شده، می تواند آشکارکننده ی پیوندی باشد که میان بزرگی یک سیاره و سرعت چرخش آن برقرار است. گفته می شود در این مورد باید احتیاط کرد زیرا شمار سیاره هایی که از شیوه و سرعت چرخششان آگاهیم بسیار اندک است: هشت سیاره در سامانه ی خورشیدی، و همین بتا سه پایه بی. [درباره ی یافته شدن این سیاره خواندید: * سیاره‌ای غول‌پیکر برای ستاره‌ی بتا سه پایه * روش تازه برای کشف سیارات فراخورشیدی]

بلندی روز این سیاره از روز همه ی سیاره های سامانه ی خورشیدی کوتاه تر است؛ این در نگاه نخست منطقی به نظر می آید زیرا اندازه اش هم از همه ی سیاره های سامانه ی خورشیدی بزرگ تر است. به برآورد اخترشناسان، بتا سه پایه بی ۱۶ برابر بزرگ تر و ۳۰۰۰ برابر پرجرم تر از زمین است. (برای همسنجی، سیاره ی مشتری را در نظر بگیرید که ۱۱ برابر بزرگ تر و ۳۱۸ برابر پرجرم تر از زمین است.)

رمکو دِکوک، یکی از نویسندگان این پژوهش می گوید: «هنوز نمی دانیم که چرا برخی از سیاره ها سریع می چرخند و برخی آهسته. ولی این نخستین اندازه گیری برای چرخش یک فراسیاره، به ما نشان می دهد که روند دیده شده در سامانه ی خورشیدی، یعنی روندی که در آن، سیاره های پرجرم تر سریع تر می چرخند، برای فراسیاره ها هم درست است (صدق می کند). این می تواند یکی از پیامدهای جهانی شیوه ی شکل گیری سیاره ها باشد.»

ستاره شناسان با بهره از دستگاه CRIRES روی تلسکوپ بسیار بزرگ (VLT) توانستند از چرخش استوایی این سیاره نقشه بردارند که سرعتش به ۱۰۰ هزار کیلومتر بر ساعت می رسید. تلسکوپ بسیار بزرگ نشانه های طیفی مونوکسیدکربن را در جو این سیاره یافته بود. این نشانه ی طیفی در اثر پدیده ی دوپلر ناشی از چرخش سیاره که جهتش خلاف جهت دید ما بود، جابجا شده و پهن تر شده بود. اندازه و چگونگی این جابجایی سیگنالی با زمان چرخشی برابر با ۸ ساعت همخوانی داشت.

چیزی که در این راه به آنان کمک کرد تنها بزرگی اندازه ی سیاره نبود، بلکه نزدیکی‌اش به زمین نیز بود: این سیاره تنها حدود ۶۳ سال نوری از زمین فاصله دارد که فاصله ای نسبتا نزدیک به شمار می آید.

چشمداشت دانشمندان اینست که با افزایش سن سیاره (سن این سیاره اکنون تنها ۲۰ میلیون سال است)، اندازه اش کوچک تر شود و بر سرعت چرخشش افزوده گردد [زیرا چگالی جرمش بیشتر می شود-م]، البته با فرض این که هیچ نیروی بیرونی دیگری بر آن وارد نشود. برای نمونه، زمین خودمان در اثر نیرویی که از سوی ماه بدان وارد می شود از سرعت چرخشش کاسته شده.

این پژوهش به رهبری ایگناس اسنلن از دانشگاه لیدن انجام گرفت و به زودی با عنوان "Fast spin of a young extrasolar planet" در تارنمای نشریه ی نیچر منتشر خواهد شد
همسنجی (مقایسه) میان بزرگی سیاره های سامانه ی خورشیدی. از چپ به راست، بالا به پایین، بزرگ ترین تا کوچک ترین سیاره ها به تصویر کشیده شده اند: مشتری، کیوان، اورانوس، نپتون، زمین، ناهید، بهرام، تیر
واژه نامه:
Beta Pictoris b - exoplanet - daily cycle - planet - solar system - Earth - Jupiter - Remco de Kok equatorial rotation - CRIRES - Very Large Telescope - carbon monoxide - Doppler effect - moon - Nature - Leiden University - Ignas Snellen - Saturn - Uranus - Neptune - Venus - Mars - Mercury

منبع: universetoday

خورشیدگرفتگی دیروز از چشم ساکنان جنوب استرالیا

اگر خوب به این تصویر غروب خورشید نگاه کنید، چیزی کاملا نامعمول را در آن خواهید دید.
چند پرنده در سمت چپ خورشید در پروازند؛ خوب، این که جای شگفتی ندارد. بخش پایینی خورشید را هم آب های تیره ی یک دریا پنهان کرده، و ابرهایی تیره هم بخش میانی آن را پوشانده اند؛ ولی این ها هم چندان شگفت آور و نامعمول نیستند.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
چیزی که در این تصویر از همه نامعمول تر است، بخش تاریک شده ی خورشید در بالا، سمت راست آنست. و این تیرگی زیر سر یک ابر هم نیست، بلکه زیر سر کره ی ماه است.
دیروز ماه از جلوی بخشی از خورشید در آسمان استرالیا گذشت و گرچه در بسیاری از جاها ابرهای مایه ی دردسر شدند، ولی باز هم در زمان غروب می شد هر از گاهی یک خورشیدگرفتگی پاره ای (جزیی) را از پشت تکه های ابرها مشاهده کرد. تصویری که اینجا می بینید دیروز از افق باختری آدلاید در استرالیای جنوبی گرفته شده.
بیشینه ی گرفتگی خورشید را تنها می شد از بخش های کوچکی از جنوبگان مشاهده کرد. در آن جا، ماه به طور کامل از جلوی مرکز خورشید گذشت ولی چون اندازه ی ظاهریش کوچک تر از آن بود که بتواند همه ی چهره ی خورشید را بپوشاند، یک خورشیدگرفتگی حلقوی پدید آورد و تنها حلقه ای از آتش از خورشید به جا گذاشت که از پشت لبه های ماه نور می افشاند.
خورشیدگرفتگی بعدی که در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۴ روی می دهد هم یک گرفتگی پاره ای دیگر خواهد بود، و مردمان بیشتر بخش های آمریکای شمالی خواهند توانست به هنگام غروب آن را تماشا کنند.

واژه نامه:
Sun - Moon - Adelaide - South Australia - eclipse - annular eclipse - ring of fire - solar eclipse partial eclipse - sunset

منبع: apod.nasa.gov

همسایه سرد خورشید: ستاره ای با دمای قطب شمال!

* اخترشناسان دانشمندان یک کوتوله ی قهوه ای به سردی قطب شمال زمین را یافته اند که خود را در فاصله ی بسیار کمی از سامانه ی خورشیدی پنهان کرده بود.
* به گفته ی دانشمندان، به نظر می رسد این کوتوله سردترین کوتوله ی یافته شده از این گونه باشد.
برداشت هنری از جرم نویافته با نام WISE J085510.83-071442.5 که سردترین کوتوله ی قهوه ای شناخته شده است. تصویر بزرگ تر
ستاره شناسان با بهره از کاوشگر نقشه بردار فروسرخ میدان-گسترده (وایز-WISE) و تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا این "ستاره ی ناکام" را در فاصله ی تنها ۷.۲ سال نوری از خورشید پیدا کردند که از این نظر می تواند چهارمین سامانه ی نزدیک به خورشید باشد.
این نمودار جایگاه نزدیک ترین سامانه های
ستاره ای به خورشید را نشان می دهد.

کوین لومان، یک اخترشناس در مرکز فراسیاره ها و دنیاهای زیست پذیرِ دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در بیانیه ای گفت: «یافتن یک همسایه ی تازه به این نزدیکی برای سامانه ی خورشیدی بسیار هیجان انگیز است. و با دمایی که این جرم دارد، می تواند چیزهای بسیاری درباره ی جو سیاره ها که اغلب چنین دماهای پایینی دارند به ما بگوید.»

کوتوله های قهوه ای گاهی به نام ستارگان ناکام نیز خوانده می شوند زیرا بسیاری از عناصر سازنده ی یک ستاره را در خود دارند ولی جرم کافی که برای راه اندازی نیروگاه همجوشی هسته ای در مرکزشان نیاز است را ندارند. در نتیجه، این اجرام مانند یک ستاره نور نمی افشانند و گاهی همانند یک سیاره به نظر می رسند. برخی از آن ها حتی به اندازه ای سردند که جوی بسیار همانند جو سیاره های غول گازی دارند.
در این پویانمایی (gif) که از تصاویر گرفته شده در یک بازه ی زمانی چهار سال پدید آمده، جابجایی سریع این کوتوله ی نویافته را می بینید؛ چیزی که نشانگر نزدیکیش به ماست. این جرم نخستین بار در سال ۲۰۱۰ در دو تصویر فروسرخی که تلسکوپ WISE به فاصله ی شش ماه گرفته بود دیده شدند. دو تصویر دیگر را هم تلسکوپ اسپیتزر ناسا در سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ ثبت کرد. [چهار عکس در چهار سال]
این اجرام که با نام "کوتوله های قهوه ای" شناخته می شوند، در عکس هایی که در محدوده ی طیف دیدنی (مریی) گرفته شده اند دیده نمی شوند ولی تلسکوپ های فروسرخ مانند کاوشگر وایز می تواند پرتوهای کم توان آن ها را آشکار سازد.

کوتوله های قهوه ای جرم کافی برای آن که
نیروگاه همجوشی هسته ای را در مرکزشان
برافروزند ندارند، ولی از سیاره های شناخته
شده هم بزرگترند. در این نمودار داده نمایی،
می‌توانید شیوه‌ی کارکرد کوتوله‌های قهوه‌ای
را ببینید. تصویر بزرگ تر
لومان و همکارانش نخست این جرم را در داده های تلسکوپ وایز مشاهده کردند. چنین به نظر می رسید که با سرعت در حال حرکت است و این نشانه ی آن بود که به ما نزدیک است. این گروه سپس از تلسکوپ های اسپیتزر و جمینی جنوبی در رصدخانه ی سِرو پاچون شیلی کمک گرفتند تا فاصله و دمای آن را اندازه بگیرند.

مایکل ورنر، دانشمند پروژه ی اسپیتزر در مرکز پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا می گوید: «این که حتی پس از چند دهه بررسی و کاوش آسمان، هنوز هم سیاهه ی (فهرست) کاملی از نزدیک ترین همسایگان خورشید نداریم توجه برانگیز است.»

به گفته ی لومان و همکارانش، این همسایه ی نویافته با عنوان WISE J085510.83-071442.5، اکنون با دمایی میان ۴۸ تا ۱۳ درجه ی سانتیگراد زیر صفر، رکورددار سردترین کوتوله ی قهوه ای است. رکورددار پیشین بسیار "ولرم"تر بود و دمایش تنها به اندازه ی دمای اتاق می رسید.

چنان چه اخترشناسان می گویند، این جرم که بزرگیش ۳ تا ۱۰ برابر مشتری است، شاید بتواند یکی از کم جرم ترین کوتوله های قهوه ای که تاکنون یافته شده نیز باشد. از آن جایی که بسیار کوچک است، دانشمندان بر این باورند که چه بسا اصلا یک سیاره باشد که از سامانه ی ستاره ایش بیرون انداخته شده، گرچه کوتوله های قهوه ای اجرام بسیار رایج و پرشماری در کیهانند.

این یافته ها در شماره ی ۲۱ آوریل آسترونومیکال جورنال شرح داده شده.

سال گذشته، لومان با بهره از داده های تلسکوپ وایز یک جفت کوتوله ی قهوه ای گرم تر با یک فراسیاره ی احتمالی را در فاصله ی ۶.۵ سال نوری یافته بود. آن سامانه ی تا این اندازه نزدیک با عنوان WISE J104915.57-531906، سومین همسایه ی نزدیک به خورشید است که تاکنون یافته شده.

دو سامانه ی نزدیک تر دیگر، یکی "ستاره ی بارنارد" است که یک کوتوله ی سرخ در فاصله ی ۶ سال نوری ماست و نخستین بار در سال ۱۹۱۶ دیده شد، و دیگری هم "آلفا قنطورس" است که دو ستاره ی اصلی‌اش با هم یک زوج دوتایی را در فاصله ی ۴.۴ سال نوری ما ساخته اند.

واژه نامه:
brown dwarf - North Pole - solar system - NASA - Wide-field Infrared Survey Explorer - WISE - Spitzer Space Telescope - failed star - solar system - Kevin Luhman - Center for Exoplanets and Habitable Worlds - planets - element - nuclear fusion - core - gas giant - visible spectrum - infrared - Gemini South telescope - Cerro Pachon - sun - Michael Werner - Jet Propulsion Laboratory - WISE J085510.83-071442.5 - Jupiter - Astrophysical Journal - exoplanet - WISE J104915.57-531906 - Barnard's star - red dwarf - Alpha Centauri - binary - star system - infographic

منبع: Space.com

شفق قطبی به شکل یک "سگ"!

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
گاهی به سختی می توان چیزی که به چشم دیده می شود را باور کرد.
ماه گذشته، عکاس نجومی، جان چوماک هنگامی که در حال رهبری تور سالیانه ی شفقی خود نزدیک فِربَنکس در مرکز آلاسکا بود، به همراه گروهش بیننده ی یک شفق بسیار شگفت انگیز شد. این شفق قطبی درخشان که به شکل یک سگِ در حال پریدن در آمده بود، کم کم یک دُم فرفری هم در آورد.
جوماک توانست با یک نوردهی ۱۵ ثانیه ای و با بهره از یک عدسی زاویه باز، از این پدیده ی طبیعی زودگذر عکسی بگیرد که آن را اینجا می بینید. وی هم‌زمان در پس زمینه ی عکسش، آسمانی با نماهای آشنا را هم ثبت نمود:
در میان پاهای جلویی سگ، سیاره ی پرنور مشتری و زیر پاهای عقبی آن هم سیاره ی سرخ فام بهرام دیده می شود. از ستارگانی که در عکس ثبت شده اند نیز می توان از ستاره های صورت فلکی خرس بزرگ (دب اکبر) در بالای بخش میانی بدن سگ نام برد، و نیز ستاره ی سرخ فام آلفای صورت فلکی شکارچی (بِشن، ابط الجوزا) که در سمت راست چارچوب نور می افشاند. در تصویر زیر می توانید نام و نشان همه ی این ستاره ها و سیاره ها را ببینید:
البته این سگ پشت سر چوماک راه نیفتاد که با او به خانه برود، بلکه در عرض چند دقیقه شکلش دگرگون شد و به پیکره‌هایی دیگر در آمد؛ و پس از آن هم ذرات توفان زمین-مغناطیسی (ژئومغناطیسی) که همه ی این شفق ها را پدید آورده بودند جابجا شدند تا به بخش دیگری از سیاره ی زمین برخورد کنند.

این شفق ها را هم ببینید: 
* شفقی به شکل پروانه 
* شفقی به شکل سر یک بز 
* شفقی به شکل عقاب 
و نیز: 
* شعله غول آسا در آسمان

واژه نامه:
aurora tour - astrophotographer - John Chumack - aurora - jumping dog - wide-angle lens - Planet - Jupiter - Mars - Big Dipper - star - Betelgeuse - geomagnetic storm - Earth

منبع: apod.nasa.gov

سلامی از سیاره سرخ! کنجکاوی تازه ترین "سلفی" خود را با پوزخندی به زمین فرستاده

بسیار زیبا و دلفریب: 
تازه ترین خودنگاره یا سلفی کنجکاوی، یک تصویر موزاییکی است که از همگذاری چند ده عکسی درست شده که دستگاه تصویرگر لنز دستی این خودرو (ماهلی- MAHLI) در روزهای ۲۷-۲۸ آوریل ۲۰۱۴ (سول ۶۱۳)، از کنجکاوی گرفته، و در پس زمینه اش کوه شارپ (Aeolis Mons) به چشم می خورد که تا بلندای ۵.۵ کیلومتر سر به آسمان برافراشته. برای دیدن نگارش با وضوح کامل تصویر اینجا را بکلیکید.

با وجودی که این عکس از یک تصویر کامل و بی نقص دور است - ناهمترازی های زیادی در به هم چسباندن تکه های موزاییک در آن دیده می شود- ولی من واقعا آن را به خاطر چهره ای که از کنجکاوی نشان می دهد دوست دارم: تقریبا چنین به نظر می رسد که کنجکاوی با پوزخندی دندان هایش را نمایان کرده (و البته با چهره ای کمی خاک آلود)، در حالی که آنتن استوانه ای RUHF و بخشی از RTG آن هم در پایین مرکز تصویر دیده می شود. و البته پس از گذراندن ۲۱ ماهِ زمینی روی سیاره ی بهرام، و کوله باری از تجربه ها و دستاوردهای گرانبها، کنجکاوی (و گروهش) دلایل بسیاری هم برای لبخند زدن دارند.

همه ی عکس های خام کنجکاوی و ماموریت MSL را می توانید اینجا ببینید و نوشته ی کن کریمر درباره ی تازه ترین پژوهش های کنجکاوی در گودال گیل را هم اینجا بخوانید (به زبان انگلیسی). 

پیش تر هم دیده بودید: 

عکس زیر را هم دوربین روی دکل کنجکاوی (ماستکم- Mastcam) گرفته. کنجکاوی، خودروی بهرام نورد ناسا تا جایی که می توانسته بازوی روباتیکش را بر روی ورقه ی ماسه سنگی که در مرکز این عکس می بینید دراز کرده تا به فرمان گروه دانشمندان و به کمک ابزارهای روی بازو و دکلش، بخشی از آن با نام "وینجینا" (Windjana) را برای انجام دادن یا ندادن مته کاری بررسی کند.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
واژه نامه: 
Curiosity - selfie - mosaic - Mars Hand Lens Imager - MAHLI - Sol - Mount Sharp - Aeolis Mons - RUHF - antenna - RTG - Earth - Mars - MSL - Gale Crater - Ken Kremer - NASA - Mars rover - sandstone slab - Mast Camera - Windjana

منبع: universetoday و ناسا

فیلم دور تند که گذر ماه از درون سایه زمین را نشان می دهد


چه چیز باعث می شود یک قرص روشن ماه ناگهان تاریک شود؟
سایه ی زمین! اگر قرص ماه وارد سایه ی زمین شود، تاریک می گردد.
این درست همان چیزی بود که حدود دو هفته پیش روی داد و به یک ماه گرفتگی کامل انجامید. آن ماه گرفتگی (خسوف) را مردمان نیمه ای از زمین که رو به ماه بود دیدند و عکس ها و ویدیوهای زیبای بسیاری هم از آن گرفتند. از جمله ویدیوی گذر زمانی که اینجا می بینید و حدود یک ساعت را با دور تند نشان می دهد.
این ویدیو از "مرکز آسمان مونت لمون" (Mt. Lemmon Sky Center) در آریزونای آمریکا ثبت شده. در مرکز ویدیو، سایه ی زمین جای دارد و به خوبی دیده می شود که چگونه ماه در حالی که از خاور به باختر جابجا می شود، از درون این سایه می گذرد.
همترازی خوب و گذرا میان زمین، ماه، و خورشید فردا (با گذشت درست نصف ماه از آن ماه گرفتگی) هم به گونه ای دیگر روی خواهد داد؛ این بار زمین از درون بخشی از سایه ی ماه نو می گذرد و بخشی از مرمان زمین بیننده ی یک خورشیدگرفتگی خواهند بود [خواندید: * حلقه آتش در قطب جنوب].


واژه نامه:
full Moon - Earth - Moon - total lunar eclipse - time lapse video - Sun

منبع: apod.nasa.gov

آیا فضازمان یک شاره است؟

* اگر فضازمان گونه ای شاره (fluid) باشد چه می شود؟ آپا چنین چیزی نسبیت خاص را نقض می کند؟

این پرسش توسط چند فیزیکدان نظری مطرح شده که در حال پژوهش بر روی گرانش کوانتومی هستند و با پدید آوردن مدل هایی، در تلاش برای آشتی دادن گرانش و مکانیک کوانتوم‌اند. برخی از این مدل ها پیش بینی می کنند که فضازمان در مقیاس پلانک (۱۰ به توان منفی ۳۳ سانتی متر) دیگر "پیوسته" نیست - چیزی که فیزیک کلاسیک می گوید- بلکه سرشتی "گسسته" دارد. درست مانند مایع ها یا جامدهایی که هر روز با آن ها در تماسیم و اگر بشود با بزرگنمایی کافی بررسی‌شان کنیم، آن ها را پیکره هایی ساخته شده از اتم ها و مولکول ها خواهیم دید. پیامد کلی وجود چنین ساختاری در انرژی های بسیار بالا، نقض نسبیت خاص انیشتین (یک بخش جدایی ناپذیر نسبیت عام) خواهد بود.
آیا "شاره" بودن فضازمان، نسبیت خاص را نقض می کند؟
در این چارچوب نظری، چنین پیشنهاد شده که فضازمان می بایست رفتاری همچون یک شاره داشته باشد. در این مفهوم، نسبیت عام چیزی همانند هیدرودینامیک شاره ها خواهد بود که رفتار شاره ها را در سطح میکروسکوپی توصیف می کند ولی به ما چیزی درباره ی اتم ها/مولکول هایی که آن ها را ساخته نمی گوید. به همین ترتیب، بر پایه ی برخی مدل ها، نسبیت عام هم چیزی درباره ی "اتم"هایی که فضازمان را ساخته نمی گوید ولی دینامیک فضازمان را به گونه ی یک جسم "کلاسیک" توصیف می کند. بنابراین فضازمان باید پدیده ای باشد که خود از اجزای بنیادی تری درست شده باشد، درست مانند آب که ما آن را از جرم مولکول های H2Oای که آن را ساخته اند درک و دریافت می کنیم.

استفانو لیبراتی، استاد مدرسه ی بین المللی پژوهش های پیشرفته (SISSA) در تریست، و لوکا ماکیونه، یک دانشمند پژوهشگر در دانشگاه لودویک ماکسیمیلیان مونیخ، روش های نوآورانه ای با بهره از پیامدهای ذرات بنیادی و اخترفیزیکِ انرژی بالا پدید آورده اند تا به کمک آن ها، اثرهایی که در صورت شاره بودن فضازمان باید دیده شود را توصیف کنند. لیبراتی و ماکیونه همچنین نخستین آزمون های دیداری برای این پدیده را نیز ارایه کرده اند. پژوهشنامه ی آن ها به تازگی در نشریه ی Physical Review Letters منتشر شده.

مکانیک کوانتوم می تواند به گونه ای کارآمد سه نیرو از چهار نیروی بنیادی کیهان را توضیح دهد (الکترومغناطیس، برهم کنش ضعیف، و برهم کنش قوی). ولی گرانش که اکنون تنها با نسبیت عام، یک نظریه ی گسترش یافته در قلمروی فیزیک کلاسیک، شرح داده می شود را توضیح نمی دهد. بنابراین شناسایی یک مدل پذیرفتنی از گرانش کوانتوم (توصیفی از گرانش در چارچوبی از فیزیک کوانتوم) یکی از چالش های بزرگیست که فیزیک امروزه با آن روبرو است. ولی با وجود مدل های بسیاری که تاکنون پیشنهاد شده اند، هیچ یک رضایت بخش یا، از آن مهم تر، پاسخ پذیر از راه آزمون های تجربی نبوده. پژوهش هایی مانند پژوهش لیبراتی و ماکیونه ابزارهای تازه ای جهت ارزیابی ارزش سناریوهای ممکن برای گرانش کوانتومی فراهم می کند.

در گذشته هم مدل هایی که فضازمان را همچون شاره ای که از هَستارهای (entity) بنیادین تری پدید می آید در نظر می گرفتند ارایه شده؛ ولی آن ها [تنها] اثرهایی را بررسی می کردند که به تغییر در انتشار و پخش فوتون ها که بسته به انرژی‌شان، با سرعت های گوناگونی حرکت می کنند می انجامد. ولی ماجرا بیش از این هاست. به گفته ی لیبراتی: «اگر ما اندیشه ی همانندی فضازمان با شاره ها را پی بگیریم، معنا ندارد که تنها انتظار دیدن این گونه تغییرات را داشته باشیم. اگر فضازمان گونه ای شاره باشد، پس ما باید گرانروی و دیگر اثرهای اُفتالی (اتلاف کننده) که تاکنون هرگز با جزییات در نظر گرفته نشده اند را هم به حساب آوریم.»

لیبراتی و ماکیونه فهرستی از این اثرها تهیه کرده و نشان داده اند که گرانروی تمایل دارد تا فوتون ها و دیگر ذرات را در مسیرشان به سرعت پراکنده کند. لیبراتی می افزاید: «و با این حال ما می توانیم فوتون هایی را ببینیم که از اجرام اخترفیزیکی در میلیون ها سال نوری آنسوتر می آیند! اگر فضازمان یک شاره باشد، پس با توجه به محاسبه های ما لزوما باید یک ابَرشاره باشد. این بدان معناست که مقدار گرانروی آن به شدت پایین است، چیزی نزدیک به صفر.»

لیبراتی ادامه می دهد: «ما همچنین اثرهای افتالی ضعیف تر دیگری را هم پیش بینی کردیم؛ اثرهایی که شاید بتوانیم در مشاهدات اخترفیزیکی آینده آن ها را ببینیم. اگر چنین شود، سرنخ نیرومندی برای پشتیبانی از مدل های گسسته ی فضازمان خواهیم داشت.» وی در پایان نتیجه می گیرد: «با فناوری های نوین اخترفیزیک زمان آن رسیده که گرانش کوانتوم را از یک دیدگاه صرفا پنداشتی در آورده و به یک دیدگاه پدیدارشناسانه بیاوریم. نمی شود زمانی هیجان انگیزتر [از اکنون] برای کار روی گرانش تصور کرد.»

واژه نامه:
spacetime - fluid - quantum gravity - quantum mechanics - Planck scale - atom - molecule - Einstein - special relativity - general relativity - fluid hydrodynamics - H2O - Stefano Liberati - International School for Advanced Studies - SISSA - Luca Maccione - Ludwig-Maximilian University - elementary particle physics - astrophysics - Physical Review Letters - electromagnetism - weak interaction - strong interaction - gravity, - classical physics - photon - viscosity - dissipative effect - superfluid - speculative - phenomenological

منبع: sciencedaily

لباسی که در فضا شناور شد

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر و با کیفیت بهتر
هشت سال پیش، یک دست لباس فضایی از ایستگاه فضایی بین المللی بیرون افتاده و در فضا شناور شد ولی هیچ بازرسی‌ای درباره اش انجام نگرفت. [زیرا] همه می دانستند که آن را خود سرنشینان ایستگاه بیرون انداخته اند.
فضانوردان ایستگاه این لباس فضایی روسی مدل "اورلان" را که دیگر به آن نیازی نبود، عمدتا با لباس های کهنه پر کردند و با نصب یک فرستنده ی رادیویی کم توان بر رویش، آن را Suitsat-1 نامیده و در مدار زمین رها کردند. این لباس تازه دو دور به گرد زمین چرخیده بود که سیگنال رادیویی اش به گونه ای نامنتظره ضعیف شد.
Suitsat-1 تا چند هفته به گردش خود به دور زمین با سرعت هر ۹۰ دقیقه یک بار ادامه داد و سپس با ورود به جو زمین سوخت و از بین رفت. تصویری که اینجا می بینید در سال ۲۰۰۶ و درست پس از جدایی از ایستگاه و شناور شدن در فضا از این لباس بیجان گرفته شد.

واژه نامه:
SuitSat-1 - spacesuit - International Space Station - Orlan spacesuit - radio transmitter - orbit - Earth

منبع: apod.nasa.gov

دستاورد همکاری حرفه ای ها و آماتورها

* از مدت ها پیش از آن که اصطلاح "دانش شهروندی" بر سر زبان ها بیفتد، پهنه ی دانش ستاره شناسی از دستاوردهای بی‌شمار مردان و زنانی که در وقت های آزاد خود آسمان را می کاویدند بهره می برد. این ستاره شناسان آماتور ساعت ها به پژوهش کیهان از پشت انواع تلسکوپ هایی می پرداختند که خودشان تهیه کرده بودند، خودشان از آن نگهداری می کردند، و خودشان آن را پیشرفت می دادند. برخی از این ستاره شناسان آماتور چیره دستی ویژه ای در ثبت چیزهایی که از پشت تلسکوپ های خود می دیدند یافته و به نام عکاسان نجومی شناخته می شوند.
این چهار تصویر از همگذاری داده های سه تلسکوپ بزرگ ناسا و داده های دو تلسکوپ آماتور پدید آمده اند. بالا، چپ: ام ۱۰۱ یا کهکشان فرفره- بالا، راست: ام ۸۱. پایین، راست: قنطورس آ- پایین، چپ: ام ۵۱ یا کهکشان گرداب. اندازه ی بزرگ- بزرگ تر
اگر دستاورد ستاره شناسان و عکاسان نجومی آماتور را با داده هایی که از برخی از پیچیده ترین تلسکوپ های فضایی دنیا به دست آمده در هم بیامیزیم چه می شود؟ همکاری میان ستاره شناسان آماتور و حرفه ای باعث آشکار شدن توانمندی ها می شود و به منظور افزایش علاقه و آگاهی مردم نسبت به گنجینه ی داده های همگانی‌ای که در بایگانی ماموریت های گوناگون ناسا است انجام می گیرد. این کار به ویژه برای این ماه مناسب است زیرا ماه آوریل به عنوان "ماه جهانی ستاره‌شناسی" شناخته شده، بزرگ ترین جشن جهانی ستاره شناسی.

هر یک از کهکشان هایی که در این چهار تصویر می بینید نمونه هایی از همگذاری سه دسته داده هستند: داده های پرتو X از رصدخانه ی پرتو ایکس چاندرای ناسا، داده های فروسرخ از تلسکوپ فضایی اسپیتزر، و داده های نور دیدنی (مریی) که توسط یک ستاره شناس آماتور گرد آمده. در این عکس ها، پرتوهای X چاندرا با رنگ صورتی نمایانده شده، پرتوهای فروسرخ اسپیتزر به رنگ سرخ، و داده های نور دیدنی هم به رنگ های سرخ، سبز، و آبی نشان داده شده اند. دو عکاس نجومی که عکس هایشان را برای پدید آوردن این تصاویر اهدا کرده اند - دتلف هارتمن و رالف اولسن- این عکس ها را از پشت تلسکوپ های شخصی خود گرفته اند که قطرشان به ترتیب، ۱۷.۵ اینچ و ۱۰ اینچ بوده. جزییات بیشتر درباره ی چگونگی درست شدن این عکس ها را می توانید در اینجا (به زبان انگلیسی) بخوانید.

این کهکشان ها از چارچوب بالا سمت چپ و در جهت ساعتگرد عبارتند از: M۱۰۱ (کهکشان فرفرهM۸۱، قنطورس آ  (M۸۷)، و M۵۱ (کهکشان گرداب). M۱۰۱ یک کهکشان مارپیچی مانند راه شیری خودمانست ولی حدود ۷۰% بزرگ تر. این کهکشان حدود ۲۱ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد. M۸۱ یک کهکشان مارپیچی است که حدود ۱۲ میلیون سال نوری از زمین دور است. این کهکشان در آسمان زمین هم نسبتا بزرگ است و هم نسبتا درخشان، در نتیجه به هدف رایجی برای هر دو گروه ستاره شناسان آماتور و حرفه ای تبدیل شده است.
قنطورس آ پنجمین کهکشان درخشان در آسمان است - هدف مناسب برای ستاره شناسان آماتور- و نیز از این جهت پرآوازه شده که یک رگه ی غباری از میانش گذشته و آن را به دو نیم کرده و همچنین فواره ی غول پیکری دارد که از سیاهچاله ی ابرپرجرم مرکزی‌اش بیرون می زند. و در پایان، کهکشان M۵۱ که آن هم یک کهکشان مارپیچی است. M۵۱ حدود ۳۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد و در حال ادغام و یکی شدن با کهکشان کوچک تری است که بالا، سمت چپش دیده می شود. در تصویر دوم، نام این چهار کهکشان ها نیز در هر چارچوب نوشته شده.

یکی از هدف های اصلی تلاش های بسیاری از ستاره شناسان آماتور و عکاسان نجومی، مشاهده و اشتراک گذاری شگفتی‌های کیهان است. البته نوردهی های بلند این اجرام می تواند چیزهایی را در آن ها آشکار سازد که شاید در عکس های فوری و با نوردهی های کوتاه تری که از پشت تلسکوپ های بزرگ ثبت می شوند نادیده گرفته شوند، زیرا این تلسکوپ ها دارای برنامه ریزی فشرده ای هستند و بیشتر وقتشان توسط ستاره شناسان حرفه ای پر شده [و همیشه نمی توان عکس هایی با نوردهی زیاد از آن ها به دست آورد-م]. بنابراین، برنامه هایی مانند Astro Pro-Am می توانند برنامه هایی سودمند باشند، نه تنها برای پدید آوردن عکس های زیبا و تماشایی، بلکه برای کمک به آگاهی از آنچه که در هر یک از این چشم اندازهای کیهانی رخ می دهد.

واژه نامه:
citizen science - amateur astronomer - astrophotographer - professional astronome - NASA - Global Astronomy Month - X-ray - Chandra X-ray Observatory - infrared - Spitzer Space Telescope - optical - Detlef Hartmann - Rolf Olsen - M101 - Pinwheel Galaxy - M81 - Centaurus A - M51 - Whirlpool Galaxy - spiral galaxy - Milky Way - Earth - galaxy - dust lane - jet - supermassive black hole - Astro Pro-Am

منبع: ناسا

حلقه آتش در قطب جنوب

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
فصل، فصل خورشید و ماه گرفتگی است؛ و در ۲۹ آوریل، حدود ساعت ۰۶:۰۰ به وقت جهانی، سایه ی ماه نو بر زمین خواهد افتاد، البته تنها اندکی.
با این وجود اگر روی قاره ی جنوبگان، درون ناحیه ی چند صد کیلومتری عرض جغرافیایی ۷۹ درجه و ۳۸.۷ دقیقه ی جنوبی و طول جغرافیایی ۱۳۱ درجه و ۱۵.۶ دقیقه ی خاوری ایستاده باشید، خواهید توانست یک خورشیدگرفتگی حلقوی را درست بالای افق ببینید.
نقشه ی متحرک (gif) از خورشیدگرفتگی
که ۲۹ آوریل روی خواهد داد
از آن جایی که ماه در آن زمان به نزدیک نقطه ی اپازم (اوج- دورترین نقطه ی در مدار بیضیگونش به گرد زمین) خواهد رسید، اندازه ی ظاهریش کوچک تر از آن خواهد بود که بتواند همه ی قرص خورشید را بپوشاند.
گام کامل این گرفتگی کمیاب که حلقه ی درخشان بیرون از مرکزی را نمایش خواهد داد، حدود ۴۹ ثانیه به درازا می کشد. در زمان بیشینه ی گرفتگی، آنچه که از خورشید دیده می شود چیزی همانند "حلقه ی آتش" درون این تصویر خواهد بود. 
این عکس به هنگام خورشیدگرفتگی حلقوی ماهِ مِی گذشته، توسط یک گروه برنامه ساز اینترنتی که نزدیک کوئن استرالیا کار می کردند ثبت شد.
البته در ۲۹ آوریل، بخش های گسترده تری از نیمکره ی جنوبی، از جمله استرالیا هم به هنگام بعد از ظهر بیننده ی یک خورشیدگرفتگی پاره ای (جزیی) خواهند بود که در آن، ماه دستکم بخشی از چهره ی خورشید را خواهد پوشاند. 

در همین زمینه: * خورشید سیاه در ته دنیا 

واژه نامه:
eclipse - Moon - planet - Earth - Antarctica - South latitude - East longitude - annular solar eclipse - Sun - apogee - ring of fire - webcast - partial eclipse

منبع: apod.nasa.gov

راز ابرنواختر بسیار درخشان سال ۲۰۱۰ آشکار شد!

* در سال ۲۰۱۰ ابرنواختر به شدت درخشانی در آسمان پدیدار شد که دلیل درخشش بیش از اندازه اش همچون یک راز برای اخترشناسان پوشیده مانده بود؛ البته تا امروز.
این عکس را تلسکوپ کانادا-فرانسه-هاوایی (CFHT) گرفته و ابرنواختر فرا-تابناک PS1-10afx در فاصله ی ۹ میلیارد سال نوری از زمین را نشان می دهد. به گفته ی دانشمندان، دلیل نور بیش از اندازه ی این انفجار آن بوده که به وسیله ی یک عدسی کیهانی چند برابر بزرگ تر نمایانده شده بود. این تصویر در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ منتشر شد. اندازه ی بزرگ تر
یک پژوهش تازه نشان می دهد که این ابرنواختر ابَردرخشان به نام PS1-10afx، بر خلاف آن چه برخی از دانشمندان می‌پنداشتند، یک گونه ی تازه از انفجار ابَر-تابناک ستاره ای نبوده بلکه یک گونه ابرنواختر معمولی و بسیار شناخته شده بود که تنها از روی شانس، توسط یک عدسی کیهانی که در جای مناسبی از فضا قرار داشت، ۳۰ برابر بزرگ تر نمایانده شده بود.

PS1-10afx یک ابرنواختر از گونه ی 1a (یا Ia) بود که در فاصله ی ۹ میلیارد سال نوری از زمین جای داشت. دانشمندان بر این باورند که یک کهکشان با جایگیری میان زمین و آن ابرنواختر، مانند یک عدسی گرانشی رفتار کرده و با خماندن و پیچاندن فضا-زمان، نور آن را چند برابر کرده بوده. یافته ی تازه درباره ی این ابرنواختر شاید به پژوهشگران کمک کند تا به شواهد بیشتری درباره ی گسترش کیهان -چیزی که خودش هم یک راز دیگر کیهان است- دست یابند. می‌توانید ویدیویی درباره ی یافته شدن این ابرنواختر را در پایان مطلب ببینید.

ابرنواخترها انفجارهای [برخی از] ستارگان در پایان زندگی آن ها هستند. اخترشناسان ابرنواخترهای گونه ی 1a را "شمع‌های استاندارد" نامیده اند زیرا می توانند به گونه ای پیوسته و پایدار برای اندازه گیری فاصله های کیهانی به کار برده شوند. همه ی ابرنواخترهای گونه ی 1a در زمان اوج درخشش به یک اندازه نور می افشانند.
این نگاره نشان می دهد که چگونه نور ابرنواختری مانند PS1-10afx که بیش از ۹ میلیارد سال از زمین دور است، می تواند توسط یک عدسی کیهانی که در واقع کهکشانی میان زمین و آن ابرنواختر دوردست است بزرگنمایی شود. این تصویر هم در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ منتشر شد. اندازه ی بزرگ تر
گرچه رنگ ابرنواختر PS1-10afx همان رنگ ابرنواخترهای گونه ی 1a بود، ولی درخشش باورنکردنی‌اش دانشمندان را در شگفتی فرو برد. از آن جایی که پدیده ی عدسی گرانشی بی درنگ در همان زمان تشخیص داده نشد، دانشمندان گمان بردند با گونه ی تازه ای از انفجارهای ستاره ای روبرو شده اند.

رابرت کویمبی از بنیاد کاولی برای فیزیک و ریاضی کیهان در دانشگاه توکیو، و نویسنده ی اصلی این پژوهش تازه می‌گوید: «PS1-10afx با هیچ یک از مواردی که در گذشته دیده بودیم همانندی نداشت.»

کویمبی و همکارانش برای شکار کهکشانی که ممکن بود به عنوان عدسی رفتار کرده باشد از داده هایی بهره بردند که پس از فروکش کردن درخشش شدید این ابرنواختر گرد آمده بود. آنان به نشانه ی گویای این عدسی کیهانی دست یافتند. کویمبی و گروهش در این داده ها به جای یک دسته خط نشری گازی از ابرنواختر، دو دسته خط دیدند: این نشانگر وجود یک عدسی همگرای گرانشی در جلوی ابرنواختر بود.

نور این کهکشان همگراینده (لِنزنده) در پرتوی شدید ابرنواختر و کهکشان میزبانش گم شده بود [با وجودی که در جلوی ابرنواختر و کهکشانش جای داشت -م].

رابرت کرشنر، یک اخترشناس در مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونین می گوید: «به گمان من، کویمبی و گروهش کار بسیار خوبی کردند که مورد شگفت آورِ PS1-19afx را پی گرفته و بررسی کردند.» وی که در پژوهش آنان شرکت نداشت افزود: «آن ها مرا قانع کردند که یک عدسی باعث درخشش ظاهری بیش از اندازه ی این ابرنواختر شده بوده.»

کرشنر در ایمیلی به اسپیس دات کام گفت: «گام بعدی اینست که با تلسکوپ فضایی هابل یک عکس بسیار خوب از کهکشان میزبان بگیریم، و ببینیم می توانیم کهکشان همگراینده که می بایست همتراز و درست جلوی آن باشد را شناسایی کنیم یا نه.»
این عکس ابرنواختر PS1-10afx و زمین را نشان می دهد. در چارچوب پایین، کهکشان میان آن ها که باعث بزرگنمایی چهره ی ابرنواختر از دید زمینیان شده را می بینید. این تصویر هم در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ منتشر شد. اندازه ی بزرگ تر
شناخت این گونه همگرایی (لِنزش) به دانشمندان کمک می کند چیزهای بیشتری درباره ی سرشت کیهان فراگیرند و حتی نظریه ی نسبیت عام انیشتین را هم بیازمایند. از آن جایی که ابرنواخترهای گونه ی 1a به خوبی شناخته شده اند، این گونه از همگرایی ها می تواند به دانشمندان کمک کند تا آهنگ گسترش کیهان که انرژی تاریک به آن شتاب می دهد را اندازه بگیرند. انرژی تاریک یک عنصر رازگونه است که حدود ۷۵ درصد از جرم-انرژی کیهان را تشکیل داده.
[در همین زمینه: * سراب های کیهانی شتاب انبساط کیهان را تایید کردند و: * یک کهکشان تاریک چگونه دیده می شود؟]

به گفته ی کویمبی، بزرگنمایی چهره ی PS1-10afx باعث شده بود چندین تصویر از آن شکل گرفته و نمایی درخشان از آن پدید آید. اگر دانشمندان بتوانند یک ابرنواختر به شدت بزرگنمایی شده را مورد سنجش قرار دهند، می توانند مدت زمانی که طول می کشد تا هر یک از تصویرهای چندگانه ی آن شکل بگیرند را هم اندازه گرفته، و در نتیجه از دیدگاه نظری، نرخ گسترش کیهان را بسنجند.

کویمبی در ایمیلش به اسپیس دات کام افزود: «شوربختانه ما تا مدت ها پس از خاموشی ابرنواختر به آن نپرداختیم، از همین رو شانس رصدهای مورد نیاز بعدی را از دست دادیم.»

گرچه دیگر برای انجام این گونه از بررسی ها روی مورد PS1-10afx بسیار دیر شده، ولی اکنون دیگر دانشمندان آگاهی بیشتری درباره ی شیوه ی بررسی چنین ابرنواخترهای لِنزیده ای (همگراییده ای) در آینده دارند. کویمبی و گروهش برای شناسایی این پدیده های "همگرایی نیرومند" در آینده به روشی دست یافته اند.

ماسامونه آگوری، یکی دیگر از نویسندگان این پژوهش از بخش فیزیک دانشگاه توکیو هم در بیانیه ای گفت: «روش تازه ی ما این توان را به ما می دهد تا پدیده های به شدت لنزیده ی یافته نشده ای که توسط چنین کهکشان های کم جرمی ایجاد شده‌اند را بیابیم. بنابراین شمار چشمداشتی ابرنواخترهای همگراییده ی گونه ی 1a که در کاوش های آینده خواهیم یافت چند برابر خواهد شد.»

پژوهش تازه ای که روی این ابرنواخترانجام شده در نگارش این هفته ی نشریه ی ساینس منتشر می شود. در اینجا یک ویدیوی پویانمایی از فرآیند بزرگنمایی این ابرنواختر توسط عدسی گرانشی را می بینید:

واژه نامه:
supernova - PS1-10afx - stellar explosion - cosmic lens - galaxy - Earth - gravitational lens - type 1a - star - standard candle - Robert Quimby - Kavli Institute - emission line - Robert Kirshner - Harvard-Smithsonian Center for Astrophysics - Hubble Space Telescope - Einstein - general relativity - dark energy - Masamune Oguri - order of magnitude - journal Science - Canada-France-Hawaii-Telescope - CFHT - planet -

منبع: Space.com

خوشه ستارگان پیر M5 از چشم هابل

شارل مسیه، ستاره شناس فرانسوی سده ی ۱۸ میلادی، توضیحی که برای پنجمین عنوان ورودی در فهرست پرآوازه ی سحابی ها و خوشه‌های ستاره ایش نوشت را با این جمله می آغازد:
«سحابی زیبایی که در میان ترازو (میزان) و مار (حیه) یافته شد ...»
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
گرچه چیزی که مسیه از این جرم دید، یک توده ی کُرکی گِرد و بدون ستاره بود، ولی امروزه دیگر می دانیم که مسیه ۵ یا M۵ یک خوشه ی ستاره ای کروی با بیش از ۱۰۰,۰۰۰ ستاره است که نیروی گرانش همگی آن ها را در کنار یکدیگر و در فضایی به قطر حدود ۱۶۵ سال نوری گرد آورده. این خوشه چیزی نزدیک به ۲۵,۰۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد.
خوشه های ستاره ای کروی که در هاله ی کهکشان راه شیری سرگردانند، اعضای باستانی این کهکشان به شمار می آیند. M۵ هم یکی از کهن ترین همین خوشه‌هاست که برآورد می شود ستارگانش سنی نزدیک به ۱۳ میلیارد سال داشته باشند.
این خوشه ی ستاره ای زیبا از هدف های محبوب تلسکوپ های روی زمین است. گفتن ندارد که تلسکوپ فضایی هابل هم که در روز ۲۵ آوریل ۱۹۹۰ کارش را در مدار نزدیک زمین آغاز کرده بود، تصویر نمای نزدیک خیره کننده ای ویژه ی خودش از این خوشه ثبت کرده. این تصویر گستره ای به پهنای ۲۰ سال نوری از نزدیک ناحیه ی مرکزی M۵ را می پوشاند.
همان گونه که در این تصویر رنگی باکیفیت می بینید، حتی در نزدیکی های هسته ی فشرده ی خوشه در سمت چپ هم می‌توان ستارگان پیر غول آبی و سرخ و آواره های سرکش آبی باز-جوان شده را به گونه ی نقطه های زردفام و آبی فام از یکدیگر بازشناخت.

در همین زمینه: * نمایی گسترده از خوشه ی ام ۵ که همه ی آن را نشان می دهد
و: * سرکش های آبی 

واژه نامه:
Messier 5 - Nebula - Balance - Libra - Serpent - Serpens - Charles Messier - star cluster - M5 - star - galaxy - globular star cluster - Milky Way - core - red giant - blue giant - Hubble Space Telescope - blue straggler - low orbit - Earth

منبع: apod.nasa.gov

لحظه ورود تلسکوپ هابل به مدار زمین

در ۲۴ آوریل ۱۹۹۰، شاتل فضایی دیسکاوری در دهمین ماموریت خود با شناسه ی STS-31 به فضا پرتاب شد و تلسکوپ فضایی هابل را با خود به مدار زمین برد. برنامه ی این ماموریت، قرار دادن و راه اندازی تلسکوپ هابل به عنوان نخستین رصدخانه از رصدخانه های بزرگ ناسا در مدار زمین بود. پرتاب و راه اندازی تلسکوپ هابل بزرگ ترین پیشرفت در دانش ستاره شناسی از زمان ساخته شدن تلسکوپ به دست گالیله بود.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
فضانوردان سرنشین شاتل دیسکاوری عبارت بودند از چارلز فرانک بولدن (خلبان شاتل، و مدیر کنونی ناسااستیون آلن هاولی (کارشناس ماموریت)، لورن جیمز شرایور (فرمانده)، بروس مک‌کندلس (کارشناس ماموریت)، و کاترین سالیوان (کارشناس ماموریت، و مدیر کنونی NOAA).

عکسی که اینجا می بینید در ۲۵ آوریل ۱۹۹۰ با یک دوربین هاسل‌بلاد دستی (Hasselblad) گرفته شد و بیشتر بدنه ی تلسکوپ غول پیکر هابل را نشان می دهد که پس از راه اندازی بخشی از آنتن ها و پانل های خورشیدی‌اش، به وسیله ی سامانه ی کنترل از راه دور دیسکاوری (RMS) در فضا شناور شده.

این یکی از نخستین عکس هایی بود که ناسا در روز ۳۰ آوریل از ماموریت پنج روزه ی STS-31 منتشر کرد.
*******************************************
چند نکته درباره ی تلسکوپ هابل
* هابل به نزدیک ستارگان، سیاره ها، و یا کهکشان ها نمی رود. این تلسکوپ در همان حال که با سرعت بیش از ۲۸۰۰۰ کیلومتر بر ساعت در مداری به گرد زمین می چرخد از این اجرام دوردست عکس می گیرد. 
* تلسکوپ فضایی هابل ناسا از زمان آغاز به کارش در سال ۱۹۹۰ تاکنون بیش از ۹۳۰ هزار مورد رصد داشته و بیش از ۵۷۰ هزار عکس از ۳۰ هزار جرم کیهانی گرفته. 
شاهکاری که تنها از عهده ی هابل بر می آید:
نمایی بی همتا از سحابی کله اسبی
* هابل تاکنون بیش از ۱۱۰ هزار بار به گرد زمین چرخیده. کل مسافتی که این تلسکوپ پیموده بیش از ۴.۵ میلیارد کیلومتر، یعنی فاصله ی میانگین سیاره ی نپتون تا خورشید است. 
* هابل در بیش از دو دهه کار رصدی، بیش از ۴۵ ترابایت داده گرد آورده که برای انباشتن حدود ۵۸۰۰ دی وی دی (DVD) بسنده می کند. 
* این رصدخانه ی مدارگرد در هر ماه بیش از ۳۶۰ گیگابایت داده تولید می کند که با آن می شود فضای ذخیره سازی یک رایانه ی خانگی را پر کرد. 
* تاکنون حدود ۴۰۰۰ ستاره شناس از سراسر جهان از این تلسکوپ برای کاوش کیهان بهره برده اند. 
* اخترشناسان با بهره از داده های هابل بیش از ۸۷۰۰ پژوهشنامه ی علمی نوشته اند که از این نظر، این تلسکوپ یکی از پربازده ترین دستگاه های علمیست که تاکنون ساخته شده. در سال ۲۰۰۹ دانشمندان با بهره از داده های تلسکوپ هابل ۶۴۸ مقاله در مجله ها منتشر کردند. 
* وزن هابل ۲۴۵۰۰ پوند (بیش از ۱۱ تن) است - هم ارز وزن دو فیل بالغ. 
* پهنای آینه ی اصلی هابل ۲.۴ متر است- بلندتر از بازیکن بازنشسته ی NBA، گئورگه موریشان (Gheorghe Muresan) که قدش به ۲.۳ متر می رسد. موریشان بلندترین بازیکنیست که تاکنون در NBA بازی کرده. 
* درازای (طول) هابل ۱۳.۳ متر است- برابر با درازای یک اتوبوس سرویس مدرسه.

واژه نامه:
Hubble Space Telescope - Space Shuttle Discovery - STS-31 - NASA - astronaut - Charles F. Bolden - pilot - Steven A. Hawley - Loren J. Shriver - Bruce McCandless - Kathryn D. Sullivan - NOAA - Hasselblad camera - Remote Manipulator System - RMS - solar panels - antenna - Galileo - star - planet - galaxy - Earth - frequent-flier - Neptune - sun - DVD - elephant - NBA - Gheorghe Muresan - school bus

منبع: ناسا۱ و ناسا۲

نوای چنگ رومی در آسمان جنوب

بارش سالانه ی شهاب های شلیاقی که در اثر گذر سیاره ی زمین از درون سنگ و غباری پدید می آید که از دُم دنباله دارِ بلند-دوره ی تاچر به جا مانده، در ساعت های پیش از سپیده دم ۲۲ آوریل به اوج خود رسید.
تصویر بالا به همراه توضیح
اندازه ی بزرگ تر
ماه در گام چارک دوم (به عربی: تربیع) بود، ولی نوری که می افشاند حتی در بیابان خشک و تاریک آتاکاما در کنار ساحل شیلی در اقیانوس آرام هم آسمان شب را روشن کرده و تیرهای کم نورتر شهاب را از چشم پنهان ساخته بود. هر چند شهاب های شلیاقی پرنورتر همچنان به نمایش خود ادامه می دادند.
در این چشم انداز همنهاده ی زمین و آسمان که در ساعت های آغازین بامداد گرفته شده، جریان شهاب ها را می بینیم که گویی همگی از نقطه ی کانونی بارش در نزدیکی ستاره ی کرکس نشسته یا نسر واقع، ستاره ی آلفای صورت فلکی چنگ رومی (شلیاق) فرود می آیند. در تصویر روبرو، همه ی این ویژگی ها با نام دیده می شوند:
رد تیرهای شهاب به دلیل پدیده ی ژرفانمایی (پرسپکتیو) به حالت کانونی و شعاعی دیده می شوند و چنین به نظر می رسد رد این شهاب ها که در واقع همراستا (موازی) هستند، همگی در نقطه ای در دوردست به هم رسیده و همگرا می شوند؛ درست مانند ریل های قطار که گویی در دوردست به هم می رسند.
بر پس زمینه ی آسمان درون این تصویر هم کمان کشیده ی کهکشان راه شیری با میدان های پرستاره و ابرهای غبارآلودش را می بینیم.

در همین زمینه: 
* پژواک های چلیابینسک: انفجار یک گوی آتشین دیگر در آسمان روسیه

واژه نامه:
Earth - Lyrid meteor shower - planet - comet Thatcher - Atacama desert - Chile - Pacific coast - last quarter - Moon - meteor - radiant - Vega - alpha star - constellation Lyra - perspective - Milky Way galaxy

منبع: apod.nasa.gov

چرا ناهید ماه ندارد؟

نمای راداری ناهید از چشم فضاپیمای ماژلان که بخش هایی از آن با بهره از داده های مدارگرد پایونیر گرفته شده است. تصویر بزرگ تر
در سامانه ی خورشیدی ما ده ها و ده ها ماه (قمر) وجود دارد، از دنیاهای بدون هوایی مانند ماه سیاره ی خودمان گرفته تا آن هایی که دارای جَو هستند (مهم ترینشان، تیتان، ماه کیوان است). مشتری و کیوان هر یک چندین ماه دارند، حتی بهرام هم دو ماه کوچک سیارک-مانند دارد. ولی ناهید، سیاره ای که روزگاری اخترشناسان آن را به عنوان همزاد زمین می پنداشتند چه؟

پاسخ "هیچ" است. بله، ناهید (و همچنین سیاره ی تیر) تنها سیاره هایی هستند که هیچ ماه طبیعی به گردشان نمی چرخد. چرایی و دلیل این موضوع پرسشی است که ذهن ستاره شناسان را به هنگام بررسی سامانه ی خورشیدی درگیر می کند.

عکسی که در ۶ دسامبر ۲۰۰۶ در پورتوریکو
به هنگام گذر ایستگاه فضایی بین المللی از
جلوی ماه گرفته شده
ستاره شناسان درباره ی این که چگونه سیاره ها دارای ماه یا ماه هایی می شوند سه توضیح دارند:
۱) یکی این که شاید آن ماه، جرمی سرگردان بوده که "به دام" گرانش سیاره افتاده؛ چیزی که به باور برخی دانشمندان، در مورد فوبوس و دیموس، ماه های بهرام رخ داده.
۲) دیگر این که شاید جرمی به سیاره خورده بوده و تکه هایی که از آن جدا شدند، سرانجام به هم پیوستند و یک ماه را پدید آوردند؛ چیزی که نظریه ی پیشرو درباره ی شکل گیری ماه زمین است. [خواندید: * مدل تازه برای شکل گیری ماه]
۳) و یا شاید هم ماه های یک سیاره از برافزایش (به هم پیوستگی) کلی مواد در همان زمان پیدایش سامانه ی خورشیدی پدید آمدند، به روشی همانند شکل گیری خود سیاره ها.

با در نظر گرفتن مقدار مواد و خرده ریزهایی که در آغاز تاریخ سامانه ی خورشیدی در آن می چرخیده اند، این که ناهید امروز هیچ ماهی ندارد بسیار مایه ی شگفتی برخی ستاره شناسانست. هر چند، شاید این سیاره در گذشته های دور یک ماه داشته. در سال ۲۰۰۶، پژوهشگران بنیاد فناوری کالیفرنیا، الکس عالمی و دیوید استیونسون با حضور در نشست بخش دانش سیاره ای انجمن اخترشناسی آمریکا این نظریه را ارایه کردند که ناهید احتمالا در گذشته دستکم دوبار با سنگ هایی بزرگ برخورد کرده بوده. (چکیده ی پژوهشنامه ی آن ها را اینجا بخوانید)

عکسی که فضاپیمای پایونیر در سال ۱۹۷۸
از ناهید گرفت. شماری از فراسیاره ها هم
سرنوشتی مانند این دنیای تفتیده را دارند
"اسکای اند تلسکوپ" آن زمان درباره ی این پژوهش نوشت: «به احتمال بسیار، ناهید در گذشته مورد برخورد شدید قرار گرفته و از خرده ریزهای ناشی از برخورد، یک ماه به دست آورده بود. این ماهواره ی طبیعی به دلیل برهم کنش های کِشندی، به آرامی و مارپیچ وار از ناهید دور شد. بسیار همانند ماه خودمان که دارد به آرامی از زمین دور می شود.»

عالمی می گوید: «ولی بر پایه ی همانندسازی ها، ناهید پس از تنها حدود ۱۰ میلیون سال دوباره مورد برخورد سهمگین دیگری قرار گرفت. این برخورد دوم مخالف برخورد نخستین بود چرا که "چرخش ناهید به گرد محورش را وارونه کرد".»

«جهت تازه ی چرخش ناهید باعث شد این سیاره به جای آن که مانند گذشته، بر انرژی مداری ماهش بیفزاید، انرژی مداری ماه را از راه کِشند (فرآیند جزر و مدی) جذب کرده و از آن بکاهد. بنابراین، ماه که قبلا داشت از ناهید دور می‌شد، تغییر جهت داد و به گونه ای مارپیچ وار به ناهید نزدیک و نزدیک تر شد تا این که به آن برخورد کرد و در یک رویارویی مرگبار و چشمگیر، با آن یکی (ادغام) شد.»

توضیح های دیگری هم می توانند در کار باشند و تا حدی به همین خاطر هم هست که ستاره شناسان تا این اندازه خواهان دیدار با این سیاره ی شگفت انگیزند. یافتن پاسخ این پرسش که چرا ناهید ماه ندارد می تواند چیزهای بیشتری درباره ی پیدایش سامانه ی خورشیدی به ما بیاموزد.

برای آموختن بیشتر درباره ی ناهید، پیوندهای زیر را ببینید [البته به زبان انگلیسی]:
Venus (ناسا)
Venus Express ( فضاپیمای سازمان فضایی اروپا که اکنون در گردش به گرد این سیاره است)
Venus (پادپخش یا پادکست ستاره شناسی)
Venus (پنجره هایی به کیهان)
Venus Crater Database (بنیاد ماه و سیاره شناسی)
Chasing Venus (اسمیتسونین)


درباره ی ناهید بیشتر بخوانید:   
* سطح ناهید از چشم رادار 

واژه نامه:
moon - Solar System - Earth - Moon - Saturn - Titan - Jupiter - Mars - asteroid - Venus - planet - Mercury - Phobos - Deimos - accretion - California Institute of Technology - Alex Alemi - David Stevenson - American Astronomical Society - tidal interaction - Sky and Telescope - orbital energy - tide -

منبع: universetoday

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه