ماه نیمه در آسمان ایران

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
باز هم یک تصویر آسمانی زیبای دیگر از سوی ستاره شناس آماتور ایرانی، سجاد صیادی، عضو رصدخانه و مرکز علمی فسا در استان فارس، و این بار چهره ی بزرگ ترین شبچراغ آسمان، کره ی ماه.
این تصویر تلسکوپی ماه را در شب ۸ آذر ۱۳۹۳ برابر با ۲۹ نوامبر ۲۰۱۴ نشان می دهد. آن شب، هفتمین شب از دوره ی چرخش ماه به گرد زمین بود. ماه در گام چارک نخست (به عربی: تربیع اول) به سر می برد و فروتنانه بر زمین نور می‌افشاند.
عکس در ساعت ۱۷:۳۹ به وقت محلی (۱۴:۰۹ به وقت جهانی)، از رصدخانه و مرکز علمی فسا، و به کمک یک تلسکوپ ۱۴ اینچ مید LX200 GPS گرفته شده است.

عکس دیگری که پیش تر در این وبلاگ از آقای صیادی دیده بودید: * خورشید و لکه هایش در آسمان ایران

منبع: spaceweather

ستون ها و ستارگان درون NGC 7822

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
چنین به نظر می رسد که انبوه ستارگان داغ جوان و ستون های کیهانی از گاز و غبار در NGC ۷۸۲۲ گرد آمده اند. این منطقه ی درخشان ستاره زایی، به فاصله ی حدود ۳۰۰۰ سال نوری از ما، در صورت فلکی شمالی قیفاووس و در لبه ی یک ابر مولکولی غول پیکر جای دارد.
در این چشم انداز آسمانی، بیش از هر چیز لبه های روشن و پیکره های پیچیده ی غبار درون این سحابی نشری (گسیلشی) را می بینیم. این نمای پرجزییات را ماهواره ی کاوشگر نقشه بردار فروسرخ میدان گسترده ی ناسا (وایز، WISE) در طیف فروسرخ گرفته است.
اتم های گازهای خوشه در اثر پرتوهای پرانرژی ستارگان داغ خوشه برانگیخته و روشن شده اند. این ستارگان همچنین با بادها و پرتوهای نیرومندشان، ساختارهای چگال و فشرده ی غباری را هم ساییده و می تراشند.
رمبش گرانشی درون این ستون ها همچنان می تواند به پدید آمدن ستارگان تازه بیانجامد، ولی با کنار زده شدن ستون های غبار، ستارگانی که در آن ها شکل گرفته اند نیز از این ذخیره ی ستاره ساز جدا خواهند شد.
گستردگی میدان این تصویر در فاصله ی برآوردی NGC ۷۸۲۲ حدود ۴۰ سال نوری است.

واژه نامه:
NGC 7822 - molecular cloud - constellation Cepheus - star forming region - nebula - infrared - NASA - Wide Field Infrared Survey Explorer - WISE - star - gravitational collapse

منبع: apod.nasa.gov

اسب دریایی در ابر بزرگ ماژلان

جسم تیره ای که در سمت راست این تصویر دیده می شود در نگاه اول شاید همانند یک اسب دریایی در حال چرا به نظر بیاید، ولی در واقع ستونی از غبار کدر به بلندی ۲۰ سال نوری است. 
این ساختار گرد و خاکی شگفت انگیز در کهکشان همسایه ی خودمان، یعنی ابر بزرگ ماژلان جای دارد، درون یک منطقه ی ستاره زا بسیار نزدیک به سحابی پهناور رتیل.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
یک خوشه ی ستاره ای باز با نام NGC ۲۲۰۷۴ در حال شکل گیری در این سحابی پرانرژی است. مرکز این خوشه در بالا، سمت چپ، بیرون از چارچوب تصویر جای دارد. آن را در تصویر روبرو که این منطقه را کامل تر نشان می‌دهد می توانید ببینید.
این تصویر رنگ نمایشی را سال گذشته تلسکوپ فضایی هابل با بهره از دوربین میدان گسترده ی سیاره ای شماره ۲ی خود (WFPC2) و برای بزرگداشت ۱۰۰ هزارمین دور چرخش خود به گرد زمین گرفت.
ستارگان جوان این خوشه تا چند میلیون سال دیگر و در ادامه ی روند شکل گیری خود، با بادها و پرتوهایشان به آرامی این ستون های غبار را می سایند و پراکنده و محو می کنند.

واژه نامه:
seahorse - Large Magellanic Cloud - star forming region - Tarantula Nebula - star cluster - NGC 2074 - Hubble Space Telescope - Wide Field Planetary Camera 2 - Earth - star - dust pillar

منبع: apod.nasa.gov

چین و شکن های فضازمان می توانند "ستارگان شگفت" را آشکار کنند

* به گفته ی پژوهشگران، با نگاه کردن به چین و شکن های بافت فضا-زمان می توانیم به زودی "ستارگان شگفت" یا "strange stars" را آشکار کنیم- اجرامی که از ذراتی کاملا متفاوت با ذراتی که ماده ی معمولی را می سازند ساخته شده اند.
نمایی از یک پویانمایی ناسا که برخورد و ادغام دو ستاره ی نوترونی را نشان می دهد. خود این پویانمایی را در پایان این نوشته ببینید
تصویر بزرگ تر
پروتون ها و نوترون هایی که هسته ی اتم ها را تشکیل می دهند، خود از ذرات بنیادی تری به نام کوارک ساخته شده اند. کوارک ها بر شش گونه یا "مزه" (طعم)اند: بالا (up)، پایین (down)، سر (top)، ته (bottom)، افسون (charm) و شگفت (strange). هر پروتون یا نوترون از سه کوارک تشکیل شده: هر پروتون از دو کوارک بالا و یک کوارک پایین، و هر نوترون از دو کوارک پایین و یک کوارک بالا.

از دیدگاه نظری، ماده می تواند با مزه های دیگر کوارک هم درست شود. دانشمندان از دهه ی ۱۹۷۰ وجود ذراتی از "ماده ی شگفت" با نام شگفتک (Strangelet)، که از شمار برابر کوارک های بالا، پایین و شگفت درست شده را مطرح کرده اند. بر پایه ی نظریه، ماده ی شگفت باید سنگین تر و پایدارتر از ماده ی معمولی باشد و حتی شاید بتواند با تماس به ماده ی معمولی، آن را هم به ماده ی شگفت تبدیل کند. ولی تاکنون هیچ ماده ی شگفتی در آزمایشگاه آفریده نشده، بنابراین وجود آن همچنان نامعلوم است.

یک جا که ماده ی شگفت می تواند به طور طبیعی در آن آفریده شود درون ستارگان نوترونی است، بازمانده های ستارگانی که در انفجارهای سهمگین ابرنواختری مرده اند. ستارگان نوترونی معمولا کوچکند، با قطری نزدیک به ۱۹ کیلومتر، ولی آن چنان چگالند که جرمی هم ارز خورشید دارند. تکه ای به اندازه ی یک حبه قند از ستاره ی نوترونی می تواند تا ۱۰۰ میلیون تُن وزن داشته باشد.

به گفته ی پژوهشگران، در زیر فشار باورنکردنی‌ چنین وزن هولناکی، برخی از کوارک های بالا و پایین که ستارگان نوترونی را ساخته اند می توانند به کوارک های شگفت تبدیل شوند و ستارگانی شگفت را بسازند که از ماده ی شگفت درست شده.

یک ستاره ی شگفت که هر از گاهی ماده ی شگفت به بیرون می پاشد می تواند به سرعت یک ستاره ی نوترونی که با خودش در سامانه ای دوتایی جای دارد و به گرد آن می چرخد را نیز به یک ستاره ی شگفت تبدیل کند. پژوهش پیشین نشان داده بود یک ستاره ی نوترونی که بذر ماده ی شگفت را از همدم شگفتش دریافت می کند می تواند در مدت تنها ۱ میلی ثانیه تا ۱ ثانیه به یک ستاره ی شگفت تبدیل شود.

اکنون، پژوهشگران می گویند که ستارگان شگفت را می توان با جستجوی امواج گرانشی آن ها شناسایی کرد. این امواج چین و شکن هایی در فضا-زمانند که نخستین بار آلبرت انیشتین وجود آن ها را در نظریه ی نسبیت عام خود پیش بینی کرد.

امواج گرانشی از سوی اجرام شتابدار گسیلیده می شود. امواج گرانشی بسیار بزرگ توسط اجرام بسیار بزرگ، مانند جفت های ستارگان نوترونی که در حال ادغام با یکدیگرند گسیلیده می شود.

به گفته ی پژوهشگران، امواج گرانشی که از جفت های ستارگان شگفت گسیلیده می شود می بایست متفاوت از امواجی باشد که جفت ستارگان نوترونی "معمولی" می گسیلند، زیرا ستارگان شگفت می بایست فشرده تر (چگال تر) باشند. برای نمونه، یک ستاره ی نوترونی با جرم یک پنجم خورشید قطری بیش از ۳۰ کیلومتر دارد، در حالی که بیشترین قطر یک ستاره ی شگفت با همین جرم، می بایست ۱۰ کیلومتر باشد.

این پژوهشگران گفته اند که رویدادهای مربوط به ستارگان شگفت می توانند توضیح دهنده ی دو فوران کوتاه پرتو گامایی باشند که در سال های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ در ژرفای فضا دیده شدند (فوران های کوتاه پرتو گاما انفجارهای سهمگینی هستند که کمتر از ۲ ثانیه به درازا می کشند).رصدخانه ی امواج گرانشی تداخل لیزری (LIGO، لیگو) در هیچ یک از این دو رویداد که به نام های GRB 051103 و GRB 070201 خوانده شده اند امواج گرانشی را شناسایی نکرد.

یکی شدن (ادغام) ستارگان نوترونی توضیح پیشرو برای فوران های کوتاه پرتو گاما است، و بر پایه ی نظریه، لیگو باید امواج گرانشی از این ادغام ها را ردیابی کرده باشد. ولی به گفته ی پژوهشگران، اگر هر دوی این رویدادها مربوط به ستارگان شگفت بوده باشند، لیگو نمی توانسته امواج گرانشی گسیلیده از آن ها را شناسایی کند. (هر چه ستاره ی درون یک سامانه ی دوتایی فشرده تر باشد، بسامد امواج گرانشی که می گسیلد هم بالاتر خواهد بود.)

با این حال پژوهش های آینده می توانند رویدادهای ستارگان شگفت را هم شناسایی کنند. پژوهشگران انتظار دارند با بهره از تداخل سنج پیشرفته ی لیزری رصدخانه ی امواج گرانشی تداخل لیزری (aLIGO، الیگو) که در سال ۲۰۱۵ نخستین رصدش را انجام خواهد داد، سالانه حدود ۰.۱۳ مورد ادغام ستارگان شگفت با ستارگان نوترونی را ردیابی کنند، یعنی تقریبا یک مورد در هر هشت سال. و نیز دانشمندان امید دارند با بهره از تلسکوپ انیشتین که هم اکنون در دست ساخت توسط اتحادیه ی اروپاست، هر سال حدود ۷۰۰ مورد یا تقریبا روزی ۲ مورد از این رویدادها را شناسایی کنند.

همچنین شانس این هست که دانشمندان بتوانند داده هایی که لیگو از GRB 051103 و GRB 070201 دریافت کرده بود را دوباره بررسی کنند تا شاید نشانه ای مربوط به ستارگان شگفت را در آن ها بیابند.

نویسنده ی اصلی این پژوهش، پدرو مورائز که یک اخترفیزیک در بنیاد ملی پژوهش های فضایی برزیل است به اسپیس دات کام گفت: «امکان باز-بررسی سیگنال های دریافتی لیگو از GRB 051103 و GRB 070201، با به حساب آوردن موارد ممکن مربوط به ستارگان شگفت بسیار هیجان انگیز است.»

مورائز و همکارش اسوالدو میراندا جزییات یافته های خود را در شماره ی ۲۱ نوامبر نشریه ی ماهنامه ی انجمن سلطنتی اخترشناسی، بخش نامه ها منتشر کردند.

در اینجا ویدیوی پویانمایی ناسا از برخورد و ادغام دو ستاره ی نوترونی را می بینید:


واژه نامه:
space-time - strange star - proton - neutron - atom - quark - flavor - up - down - top - bottom - charm - strange - strange matter - strangelet - neutron stars - star - supernova - sun - gravitational wave - Albert Einstein - general relativity - short gamma-ray burst - Laser Interferometer Gravitational-Wave Observatory - LIGO - GRB 051103 - GRB 070201 - binary system - frequency - Advanced Laser Interferometer Gravitational-Wave Observatory - aLIGO - Einstein Telescope - European Union - Pedro Moraes - Brazil - National Institute for Space Research - Oswaldo Miranda - journal Monthly Notices of the Royal Astronomical Society: Letters

منبع: Space.com

نمای سه بعدی از دنباله دار 67P

عینک سرخ/آبی خود را بزنید تا در کنار یک دنباله دار به پرواز در آیید!
این تصویر سه بعدی آناگلیف از همگذاری دو عکس از نماهایی درست شده که سطح نشین فیله ی فضاپیمای روزتا در روز ۱۲ نوامبر به هنگام فرود بر سطح دنباله دار 67-P/چوریموف-گراسیمنکو با دوربین رولیس (ROLIS) خود گرفته بود.
در این تصویر، تقریبا انتهای هسته ی شگفت انگیز و دو-بخشی این دنباله دار را از فاصله ی ۳ کیلومتری، و حدود ۱ ساعت پیش از رسیدن فیله به سطح آن می بینیم. جایگاه نخستین برخورد فیله به سطح، نزدیک مرکز دنباله دار بود.
بخشی از یکی از پایه های فرودافزار (ارابه ی فرود) فیله در گوشه ی بالا، سمت راست به چشم می خورد. این پایه به رنگ آبی دیده می شود زیرا تنها در یکی از دو عکسی که تصویر 3D را ساخته اند - نمای نزدیک تر- ثبت شده بود.
گرانش این دنباله دار بسیار ضعیف است از همین رو فیله پس از برخورد نخست با سطح آن، دو بار به بالا جهید. گردانندگان این ماموریت از روی زمین، با بهره از تصاویر پروضوح دوربین خود روزتا و داده های دستگاه های فیله، جابجایی های نامنتظره ی این کاوشگر بر سطح دنباله دار را دنبال کرده و توانسته اند محدوده ی جایگاه پایانی که در آن فرود آمده و آرام گرفته را شناسایی کنند. 


واژه نامه:
comet - Rosetta - lander - Philae - ROLIS - stereo - anaglyph - 3D - nucleus - Comet 67P/Churyumov-Gerasimenko - landing gear

منبع: apod.nasa.gov

کشف یک سد نفوذناپذیر در برابر الکترون های فراسریع پیرامون زمین

* این یک واقعیت شناخته شده است که لایه ی ازن زمین از ما در برابر بخش بزرگی از تابش های فرابنفش خورشید نگاهبانی می کند. اگر این سپر بلا به گرد سیاره ی ما نبود، شاید سطح آن نیز همانند چشم اندازهای ناهموار و برهوتی می شد که اکنون روی سیاره ی بهرام (مریخ) می بینیم.
ابری از گاز سرد و باردار به نام پلاسماسپهر (پلاسماکره) که زمین را در بر گرفته و در اینجا به رنگ بنفش نمایانده شده، با ذرات درون کمربندهای تابشی زمین - به رنگ خاکستری- برهم کنش انجام می دهد و سدی نفوذناپذیر می سازد که جلوی سریع ترین الکترون ها را برای نزدیک تر شدن به سیاره ی ما می گیرد. تصویر بزرگ تر
فراتر از این سد، یک سد دیگر وجود دارد: یک رشته سپر چنبره مانند (دونات مانند) که از ذرات باردار پرانرژی تشکیل شده اند و میدان مغناطیسی زمین آن ها را یک جا گرد آورده. این سدها که به نام کمربندهای تابشی وان آلن شناخته می شوند، مانعی در برابر سریع ترین و پرانرژی ترین الکترون ها هستند و جلوی رسیدن آن ها به زمین را می گیرند.

و اکنون بر پایه ی پژوهش تازه ی کاوشگرهای وان آلن ناسا (RBSP)، به نظر می رسد این کمربندها تقریبا نفوذناپذیر هستند. این یافته ایست که می تواند پیامدهایی جدی برای کاوش ها و پژوهش های فضایی در آینده داشته باشد.

وجود کمربندی از ذرات باردار که توسط مغناط سپهر (مغناطکره ی) زمین به دام افتاده باشند از آغاز سده ی ۲۲۰ میلادی موضوع پژوهش های دانشمندان بوده. ولی تنها از سال ۱۹۵۸ بود که فضاپیماهای اکسپلورر۱ و اکسپلورر۲ وجود آن را تایید کردند، و پس از آن هم توسط فضاپیماهای اکسپلورر۴، پایونیر۳، و لونا۱ مورد نقشه برداری قرار گرفتند.

از آن زمان، دانشمندان چیزهای بسیاری درباره ی این کمربند یافته اند، از جمله چگونگی برهم کنش آن با دیگر میدان های پیرامون سیاره ی ما برای شکل دادن به یک سد تقریبا نفوذناپذیر در برابر الکترون های ورودی.

این کشف را کاوشگرهای وان آلن ناسا انجام دادند که در اوت ۲۰۱۲ برای بررسی آن منطقه ی فضا راهی شده بودند. بر پایه ی دیده های این کاوشگرها، این ناحیه می تواند در واکنش به انرژی ورودی از سوی خورشید، کوچک و بزرگ شود، گاه آنچنان پف کند که ماهواره های مدار پایین زمین را در معرض پرتوهای ویرانگرش قرار دهد.

دَن بیکر، یک دانشمند علوم فضایی در دانشگاه بولدر کلرادو، و نویسنده ی اصلی این پژوهشنامه می گوید: «این دیواره یک ویژگی چشمگیرِ این کمربندهاست در برابر الکترون های فرا-سریع است.» وی می افزاید: «ما توانسته ایم آن را برای نخستین بار بررسی کنیم، زیرا تاکنون هرگز چنین سنجش های درست و دقیقی از این الکترون های پرانرژی نداشته ایم.»
این تصویر متحرک (gif) شیوه ی حرکت ذرات در کمربندهای تابشی زمین - چنبره های گسترده ی پیرامون زمین- را نشان می دهد. کره ی میانی نشانگر ابری از مواد سردتر است که به نام پلاسماسپهر خوانده می شود. پژوهشی تازه نشان داده که پلاسماسپهر کمک می کند تا الکترون های سریع از کمربندهای تابشی وارد زمین نشوند. برای کامل شدن تصویر شکیبا باشید. جزییات این تصویر متحرک را در اینجا ببینید.
شناخت این که چه چیزی به کمربندهای تابشی چنین شکلی می دهد و چه چیزی می تواند بر شیوه ی کوچک و بزرگ شدن آن ها اثر بگذارد، به دانشمندان برای پیش بینی آغاز این تغییرات کمک می کند. چنین پیش بینی هایی نیز می تواند به دانشمندان در محافظت از ماهواره های آن ناحیه در برابر پرتوها کمک کند.

دانشمندان در چند دهه ای که از یافته شدن این دو کمربند می گذرد پی برده اند که اندازه ی آن ها می تواند تغییر کند- یا با هم یکی شوند، یا حتی گاهی به سه کمربند جداگانه تبدیل شوند [پیوندهای پایین را ببینید]. ولی به طور کلی پهنای کمربند درونی از ۶۴۴ کیلومتری تا ۱۰ هزار کیلومتری سطح زمین است، در حالی که کمربند بیرونی از ۱۳۵۰۰ کیلومتری تا ۵۸۰۰۰ کیلومتری ادامه دارد.

دانشمندان تا امروز در این فکر بوده اند که چرا این دو کمربند جدا از همند. آنان می خواستند بدانند که چرا یک فضای تقریبا تهی میان این دو است که به نظر می رسد هیچ الکترونی ندارد. این دیواره ی نویافته به همین پرسش ها پاسخ می دهد.

داده های کاوشگرهای وان آلن نشان می دادند که لبه ی درونی کمربند بیرونی در واقع بسیار برجسته و چشمگیر است. این لبه در برابر سریع ترین و پرانرژی ترین الکترون ها یک مرز صاف و آشکار می سازد که در شرایط معمولی نفوذناپذیر است.

شری کانکال، دانشمند دستیار ماموریت کاوشگرهای وان آلن در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا در گرین بلت مریلند و یکی از نویسندگان پژوهشنامه ای که درین باره در نشریه ی نیچر منتشر شد می گوید: «هنگامی که به الکترون های واقعا پرانرژی نگاه می کنیم می بینیم که تنها می توانند تا فاصله ی خاصی از زمین بیایند. این چیز کاملا تازه ایست. ما بی شک انتظارش را نداشتیم.»

این دانشمندان به جستجوی دلایل احتمالی پرداختند و پی بردند که پرتوهای تراگسیلیده توسط انسان ها دلیل پیدایش این دیواره نیست. آنان همچنین دلایل فیزیکی را بررسی کردند، این که آیا شکل میدان مغناطیسی زمین می تواند دلیل پدید آمدن این سد باشد. ولی دانشمندان ناسا پس از بررسی این احتمال، آن را هم حذف کردند و تعیین نمودند که به نظر می رسد وجود دیگر ذرات فضایی دلیل امکان پذیرتری است.
دو کمربند غول آسای ذرات که سیاره ی زمین را در بر گرفته و به نام کمربندهای تابشی وان آلن شناخته می شوند. کمربند درونی بیشتر با پروتون انباشته شده و کمربند بیرونی با الکترون
کمربندهای تابشی تنها ساختارهای ذرات پیرامون زمین نیستند. یک ابر غول آسا از ذرات باردار به نسبت خنک با نام پلاسماسپهر (پلاسماکره) هم هست که بیرونی ترین ناحیه ی جو زمین را پر کرده. این ابر از حدود ۹۶۵ کیلومتری (۶۰۰ مایلی) بالای سطح زمین آغاز می شود و تا بخشی از کمربند بیرونی وان آلن ادامه می یابد. ذرات درون مرز بیرونی پلاسماسپهر باعث پراکندگی ذرات درون کمربند بیرونی وان آلن، و بیرون راندن آن ها از این کمربند می شوند.

این اثر پراکندگی به نسبت ضعیف است و شاید برای نگهداشتن الکترون ها همان جا روی مرز بسنده نکند، مگر آن که یک تغییر هندسی ناگهانی رخ دهد- الکترون های کمربند تابشی با سرعتی باورنکردنی حرکت می کنند، ولی نه رو به زمین، بلکه در حلقه هایی غول آسا به گرد زمین.

داده های فضاپیماهای وان آلن نشان می دهند که در جهت رو به زمین، پرانرژی ترین الکترون ها حرکت کلی بسیار کمی دارند- تنها یک رانش کند و آرام رخ می دهد که آن هم چند ماه زمان می برد. این جابجایی به اندازه ای کُند و ضعیف است که پراکنش پلاسماسپهر می تواند جلویش را بگیرد.

این همچنین می تواند توضیح دهد که چرا در شرایط سخت - زمانی که یک باد خورشیدیِ به طور ویژه نیرومند یا یک فوران خورشیدی سهمگین مانند یک فوران تاجی، ابرهایی از مواد را به فضای نزدیک زمین می فرستد- الکترون های کمربند بیرونی می توانند به درون ناحیه ی باز و معمولا تهیِ میان دو کمربند رانده شوند.

بیکر می گوید: «پراکنش ناشی از این مرز پلاسما به اندازه ی کافی هست که بر لبه ی درونی کمربند بیرونی وان آلن یک دیواره پدید آورد. ولی یک توفان خورشیدی نیرومند باعث می شود که این پلاسمامرز به سوی درون جابجا شود.»

اگر یک شار سهمگین از مواد خورشیدی رو به ما بیاید می تواند باعث ساییدگی پلاسمامرز بیرونی شود، و لبه های آن را رو به درون جابجا کرده و به الکترون های کمربندهای تابشی هم اجازه دهد بیشتر رو به درون بیایند.

پژوهشنامه ای درباره ی این دستاوردها در شماره ی ۲۶ نوامبر ۲۰۱۴ نشریه ی نیچر منتشر شده. در ویدیوی پویانمایی زیر که در مرکز پروازهای فضایی گودارد ناسا درست شده هم توضیح کوتاهی درباره ی کمربندهای وان آلن داده شده:

در تارنمای ناسا درین باره بیشتر بخوانید. 

درباره ی کمربندهای وان آلن در این وبلاگ خوانده بودید: 

واژه نامه:
Earth - ozone layer - Sun - ultra-violet - planet - Mars - magnetic field - Van Allen radiation belts - electron - NASA - Van Allen probes - magnetosphere - Explorer 1 - Explorer 3 - Explorer 4 - Pioneer 3 - Luna 1 - low-Earth orbit - Dan Baker - Shri Kanekal, - Goddard Space Flight Center - Nature - plasmasphere - coronal mass ejection - plasmapause - Johns Hopkins Applied Physics Laboratory - Science Mission Directorate - Star program - donut

منبع: universetoday

تاریک و روشن های سحابی پک-من

این تصویر در دو اندازه: بزرگ- بزرگ تر
اگر به درون این ابر کیهانی با نام NGC ۲۸۱ نگاه کنید شاید متوجه ستارگان خوشه ی باز IC ۱۵۹۰ نشوید، هرچند که این ستارگان جوان و پرجرم درون همین سحابی به دنیا آمده اند و خود آن ها هستند که باعث برافروختگی و تابش آن شده اند.
پیکره های چشم نوازی که در این تصویرِ NGC ۲۸۱ دیده می شوند، ستون های تراشیده شده و گویچه های غباری چگالی هستند که به دست پرتوها و بادهای نیرومند و پرانرژی ستارگان داغ خوشه تراشیده شده اند و در برابر تابش پشتشان به حالت ضدنور و تیره دیده می شوند. این ساختارهای غبارآلود اگر به اندازه ی کافی دوام داشته باشند می توانند خودشان جایگاه های ستاره زایی های آینده شوند.
NGC ۲۸۱ به دلیل نمایی که از کل ساختارش به ذهن می آید، به نام سحابی پکمن نامیده شده. این سحابی با حدود ۱۰,۰۰۰ سال نوری فاصله از زمین، در صورت فلکی خداوند اورنگ (ذات الکرسی) دیده می شود.
این تصویر باکیفیت از همگذاری داده های فیلترهای باریک-باند درست شده و تابش اتم های هیدروژن، گوگرد، و اکسیژن سحابی را به ترتیب به رنگ های سبز، سرخ، و آبی می نمایاند. گستردگی این تصویر در فاصله ی برآوردی NGC ۲۸۱ بیش از ۸۰ سال نوری است.

در همین باره: * Pacman دارد دندان در می آورد! 

واژه نامه:
NGC 281 - open cluster - IC 1590 - nebula - globule - silhouette - star - Pacman Nebula - constellation Cassiopeia - narrow-band - hydrogen - sulfur - oxygen - atom

منبع: apod.nasa.gov

یکی از بهترین مقصدها برای جستجوی زندگی فرازمینی

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
فضاپیمای گالیله ی ناسا که در اواخر دهه ی ۱۹۹۰ میلادی سرگرم گشت و گذار در سامانه ی سیاره ی مشتری بود، عکس های خیره کننده ای از اروپا -ماه مشتری- گرفت و به شواهدی دست یافت که نشان می داد به احتمال بسیار در زیر سطح یخ زده ی این ماه، یک اقیانوس ژرف سرتاسری پنهان شده است.
در اینجا یک نوسازی تازه از داده های تصویری گالیله از اروپا را می بینید. این تصویر با بهره از واسنجی های تازه و بهینه شده ای درست شده که برای ساختن یک عکس رنگی تقریبا نزدیک به آنچه چشم انسان می بیند به کار می روند. بنابراین، اگر خودمان در چنین فاصله ای از اروپا باشیم باید آن را تقریبا به همین شکل و رنگ ببینیم.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
ترَک های خمیده و بلند روی اروپا نشانگر وجود آب مایع در زیر سطح آنند. این ماه بزرگ در مدار بیضی‌اش به گرد مشتری، دستخوش نیروهایی کِشندی و "کش و واکش"هایی می گردد که انرژی کافی برای مایع نگه داشتن اقیانوس زیرسطحی آن را تامین می کنند.
وسوسه انگیزتر اینست که این فرآیند شاید حتی بتواند بدون وجود نور آفتاب هم انرژی کافی برای پشتیبانی از زندگی را فراهم سازد، چیزی که اروپا را به یکی از بهترین جاها برای جستجوی زندگی فرازمینی تبدیل کرده است.
در یک اقیانوس ژرف و تیره ی زیرسطحی چه نوع زندگی‌ای می تواند جوانه بزند؟ در پاسخ به این پرسش، می توان از "میگوهای سختی‌دوست" بسیار ریز خود سیاره ی زمین نام برد که در دو نقطه، در ژرفای ۲۳۰۰ متری و ۴۹۰۰ متری زیر دریا یافته شده اند. این میگوها را در تصویر دوم می بینید.


واژه نامه:
Jovian system - Galileo spacecraft - Europa - moon - liquid water - tidal flexing - Earth - planet - shrimp

منبع: apod.nasa.gov

بوزون هیگز جهان آغازین را تهدید کرد ولی گرانش آن را نجات داد

همه ی ویژگی های جهان هستی -در واقع، حتی این حقیقت که درون کیهانی زندگی می کنیم که می توانیم کاوش و بررسی‌اش کنیم- مدیون رویدادهاییست که در آغازین ترین دَم آن روی داده بودند. کیهان شناسان بر این باورند که کیهان ما همان گونه است که به نظر می آید و این به لطف یک دوره ی سریع گسترش است که لحظه ای پس از مهبانگ رخ داد (رویداد پندام یا تورم) و نوسان های درون انرژی خلا فضا را صاف و بافت خود کیهان را نیز هموار کرد.

ولی بر پایه ی نظریه های کنونی، برهم کنش های میان بوزون پرآوازه ی هیگز و میدان پندامی (تورمی) می بایست باعث رُمبش و نابودی جهان آغازین می شد. روشن است که چنین چیزی روی نداده زیرا امروز جهان همچنان برقرار است. پس جریان چیست؟ دانشمندان اکنون یک نظریه ی تازه ارایه کرده اند: این گرانش بود که (به معنای راستین کلمه) جهان را نجات داد و برقرار نگه داشت.

برهمکنش میان خمیدگی یا انحنای فضازمان (که بیشتر با نام گرانش شناخته می شود) و میدان هیگز هیچگاه به درستی درک نشده. ولی حل این مساله ی ظاهری درباره ی وجود داشتنِ جهان هستی بهانه ی خوبی برای برخی پژوهش ها به ما می دهد. در پژوهشنامه ای که به تازگی در نشریه ی فیزیکال ریویو لترز منتشر شده، پژوهشگرانی از دانشگاه کپنهاگ، دانشگاه هلسینکی، و امپریال کالج لندن نشان داده اند که حتی یک برهم کنش کوچک میان گرانش و هیگز می توانسته برای جلوگیری از رمبش کیهانِ نوزاد بسنده باشد.

این پژوهشگران معادله های هیگز را به گونه ای ویرایش کردند که اثر گرانش پدید آمده توسط انرژی های مقیاس فرابنفش را هم در بر بگیرد. این ویرایش باعث پایا شدن و ثبات خلا پندامی در همه ی انرژی ها به جز یک طیف محدود شد و به فرآیند گسترش اجازه داد تا ادامه یابد و جهان هستی به شکل که امروز می بینیم پدید آید... بدون آن که نیاز به فیزیکی تازه و فراتر از مدل استاندارد باشد.

این نظریه ی تازه بر پایه ی شواهد جنجالی پندام است که در اوایل تابستان امسال توسط (بایسپ ۲) BICEP2 اعلام شد، بنابراین کاربرد واقعیش بستگی به این خواهد داشت که شواهد بایسپ ۲ درست باشند یا نباشند. تا آن زمان، پژوهشگران امیدوارند با بررسی های دیداری بیشتر درباره ی امواج گرانشی و پژوهش های ژرف تر روی پس زمینه ی ریزموج کیهانی، از نظریه ی خود پشتیبانی کنند.

در این برهه، برهم کنش هیگز-گرانش یک پنداشت آزمون پذیر نیست زیرا گراویتون (ذره ای که همه ی کنش ها و برهمکنش های گرانش را بر عهده دارد) خودش هنوز یافته نشده. ولی این نظریه ی تازه هر چند که به کلی بر پایه ی ریاضیات است، یک راه حل برازنده و کارآمد برای این معمای احتمالی ارایه می کند که "اصولا هستی ما از چیست".

در همین زمینه: * نشانه گسترش انفجاری کیهان پس از مهبانگ را یافتیم! حالا‌ چه؟

واژه نامه:
inflation - Big Bang - vacuum energy - Higgs boson - inflationary field - gravity - spacetime - Higgs field - Physical Review Letters - Standard Model - BICEP2 - gravitational wave - cosmic microwave background - graviton -

منبع: universetoday

کاری مشترک از آیو و کالیستو

رویدادهای دوجانبه به ۶ روش انجام می شوند
که بستگی به تفاوت اندازه ی زاویه ای ماه ها و
جایگاه نسبی آن ها دارد. منبع
این رشته تصاویر تلسکوپی فریبنده که از بالا به پایین، یک بازه ی زمانی ۲۴ دقیقه ای را در بر می گیرند، فروپوشانی یا اختفای آیو توسط کالیستو -دو ماه از ماه های گالیله ای مشتری- را از دیدگاه سان پیترو پولزینه در ایتالیا، سیاره ی زمین نشان می دهند.
چنان چه می بینید، در مدت ۲۴ دقیقه، کالیستو از جلوی آیو می گذرد و آن را از دید ما پنهان می کند. انجام این برنامه ی رصدی با بهره از یک تلسکوپ کوچک کاری دشوار و چالش برانگیز بود.
این دو دنیای متضاد هر دو کمی از ماه سیاره ی زمین بزرگ ترند. در واقع، قطر آیوی درخشان و آتشفشانی ۳۶۴۰ کیلومتر است و قطر کالیستوی تیره و پر از دهانه ۴۸۲۰ کیلومتر.
زمین اکنون دارد از نزدیک صفحه ی مداری ماه های مشتری می گذرد و از همین رو این فصل برای ستاره شناسان، فصل لذت بخش رویدادهای دوجانبه‌ی ماه های گالیله ای است که در آن پدیده هایی از فروپوشانی تا گرفتگی رخ می دهد.
گذر زمین از کنار این صفحه ی مداری که نویدبخش فصل رویدادهای دوجانبه است، هر ۵ تا ۶ سال یک بار رخ می دهد.

واژه نامه:
Io - Callisto - Mutual Event - occultation - Jupiter - Galilean moons - planet - Earth - Jovian world - Moon - orbital plane

منبع: apod.nasa.gov

شبیه سازی حلقه های میدان مغناطیسی خورشید

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
میدان های مغناطیسی‌ای که از زیر سطح خورشید ریشه می گیرند بر بادهای آن تاثیر می گذارند؛ باد خورشیدی جریانی از ذرات است که به گونه ای پیوسته از جو خورشید به فضای سامانه ی خورشیدی دمیده می شود.

اکنون پژوهشگران ناسا به همراه همکاران دانشگاهی خود در تلاشند تا با بهره از شبیه سازی های بسیار وفادار به اصل، درباره ی چگونگی پدید آمدن این میدان ها، شیوه ی گرمایش جو بیرونی خورشید (تاج) و ایجاد لکه ها و شراره های خورشید توسط آن ها، بیشتر بیاموزند.

در این تصویر [که نمایی از این شبیه سازیست] حلقه های میدان مغناطیسی را در بخشی از خورشید می بینیم، با رنگ هایی که شدت میدان را نشان می دهند: از ضعیف (آبی) تا نیرومند (سرخ). این شبیه سازی بر روی ابررایانه ی پلیادس در تاسیسات ابررایانش پیشرفته ی ناسا در مرکز پژوهشی ایمز ناسا واقع در مافت فیلد کالیفرنیا انجام شد.

آگاهی های به دست آمده از چنین شبیه سازی هایی به پژوهشگران کمک می کند تا خورشید، دگرگونی های آن، و برهم کنش هایش با زمین و سامانه ی خورشیدی را بهتر بشناسند.

در همین باره: پنج یافته ی تازه در مورد خورشید * چرا تاج خورشید بسیار داغ تر از سطح آنست؟   

واژه نامه:
sun - solar wind - solar system - NASA - computer simulation - magnetic field - sunspot - flare - Pleiades supercomputer - NASA Advanced Supercomputing facility - Ames Research Center - Earth

منبع: nasa

آن که از مرداب سرخ آمد!

این تصویر در ذو اندازه: کمی بزرگ تر- بسیار بزرگ تر
آن کیست که نزدیک سحابی سرخ فام مرداب کمین کرده؟* پاسخ: بهرام (مریخ).
در این تصویر رنگی و شکوهمندِ ژرفای آسمان، سیاره ی سرخ را می بینیم که دارد از زیر دو سحابی چشمگیر و نام آشنا می گذرد، سحابی هایی که ستاره شناس سده ی ۱۸، شارل مسیه آن ها را با عنوان های و M۲۰ در کاتالوگ خود ثبت نمود.
ام۲۰ (بالا، سمت راست مرکز تصویر) که با نام سحابی سه تکه هم شناخته می شود، تضادی خیره کننده از رنگ های سرخ و آبی و رگه های تیره ی غبار را به نمایش گذاشته است. درست زیر آن و رو به سمت چپ، سحابی پهناور ام۸ یا سحابی مرداب را با سرخی فریبنده اش می بینیم.
هر دوی این سحابی ها چند هزار سال نوری از ما فاصله دارند. برای مقایسه، سیاره ی بهرام، این شبچراغ آسمانی "محلی" و پرفروغ خودمان که به طور موقت در زیر آن ها جای گرفته است را ببینید. این عکس در شب های پایانی ماه گذشته و هنگامی گرفته شد که سیاره ی سرخ فام بهرام تقریبا به نزدیک ترین فاصله اش از زمین رسیده بود و تنها چند دقیقه ی نوری از ما فاصله داشت.

---------------------------
* اشاره به فیلم Creature from the Black Lagoon

واژه نامه:
creature - Lagoon Nebula - Mars - red planet - nebula - Charles Messier - M8 - M20 - Trifid Nebula - Earth

منبع: apod.nasa.gov

رفتار آرام کیوان به حفظ زندگی زمینی کمک کرد

* سیاره ی ما شاید دمای مناسبش را مدیون خوشرفتاری سیاره ی کیوان باشد. اگر مدار این غول حلقه دار کمی متفاوت بود، امکان داشت مدار زمین بسیار کشیده می شد، مانند مدار یک دنباله دارِ بلند-دوره.
همراه داشتن یک غول آرام چیز خوبیست! این تصویر در اندازه ی بسیار بزرگ تر (۹۰۰۰در ۳۵۰۰)
سامانه ی خورشیدی ما جای مرتب و آراسته ایست: مدارهای سیاره ها تمایل به دایره ای بودن دارند و همگی هم در یک صفحه جای گرفته اند، بر خلاف مدارهای بسیاری از سیاره های فراخورشیدی که به شدت برون-مرکزند. الکه پیلات-لوهینگه از دانشگاه وین اتریش علاقمند به این اندیشه بود که یک همنهی از تاثیر کیوان و مشتری -دو سنگین وزن سامانه‌ی خورشیدی- می توانسته شکل مدارهای دیگر سیاره ها را تعیین کرده باشد. وی از شبیه سازی های رایانه ای کمک گرفت تا این موضوع را بررسی کند که تغییر مدار این دو سیاره ی غول پیکر چگونه می تواند بر زمین اثر بگذارد.

مدار سیاره های درونی از بالا- منبع عکس
مدار زمین به قدری نزدیک به دایره است که فاصله ی این سیاره از خورشید تنها میان ۱۴۷ و ۱۵۲ میلیون کیلومتر تغییر می کند، یعنی یک تغییر میانگین ۲ درصدی. اگر مدار سیاره ی کیوان را تنها به اندازه ی ۱۰ درصد رو به خورشید جابجا کنیم، با ایجاد یک بازآوایی (تشدید- رزنانس) در مدار زمین -در اصل یک کِشند دوره ای- اختلالی در مدار زمین پدید می آورد که باعث می شود به اندازه ی ده ها میلیون کیلومتر کشیده و بیضی گردد. در اثر چنین چیزی، زمین بخشی از سال را در بیرون از منطقه ی زیست پذیر خواهد گذراند. این منطقه کمربندی حلقه ای پیرامون خورشید است که دمای سیاره ها در آن برای داشتن آب مایع سطحی مناسب است.

همچنین اگر مدار کیوان کج بود نیز باعث کشیدگی مدار زمین می شد. بر پایه ی یک مدل ساده که دیگر سیاره های درونی سامانه ی خورشیدی در آن در نظر گرفته نشده بود، هر چه کجی مدار کیوان بیشتر می بود، کشیدگی مدار زمین بیشتر می شد. با افزودن ناهید و بهرام به این مدل، مدار هر سه سیاره پایدار می شد ولی دیگر با کج تر شدن مدار کیوان، مدار زمین کشیده تر نمی شد. پیلات-لوهینگه می گوید یک کجی ۲۰ درجه ای باعث می‌شود درونی ترین بخش مدار زمین، از ناهید هم به خورشید نزدیک تر گردد [وارد منطقه ی زیست-ناپذیر شود-م].

بیرون انداختن
مدار سیاره های درونی از پهلو- منبع عکس
جدا از چنین شبیه سازی هایی، دایره ای بودن مدار هر سیاره با گذشت زمان نوسان هایی می یابد. اگر مدار از پیش کشیده باشد، چنین نوسان هایی می توانند باعث گریز سیاره از چنگ گرانش خورشید شوند. یک کجی ۲۰ درجه ای در مدار کیوان می تواند به بیرون رانده شدن سیاره ی بهرام بیانجامد، ولی زمین برای چنین چیزی نیاز به ۳۰ درجه کجی در مدار کیوان دارد.

به گفته ی روری بارنز از دانشگاه واشنگتن در سیاتل، روش های پیلات-لوهینگه ایرادی ندارند و محاسبه هایش نیز بر پایه ی واقعیت های فیزیکی هستند. ولی وی یادآوری می کند که نشانه ها و مفاهیم زندگی در کیهان ناشناخته‌اند. یک دلیلش اینست که تنها از انحراف مداری دو سیاره ی فراخورشیدی آگاهی داریم. هر دوی این سیاره ها به گرد ستاره ی اپسیلون زن بر زنجیر (اپسیلون آندرومدا) می گردند، با مدارهایی که ۳۰ درجه نسبت به استوای ستاره کج شده اند.

این که کجی یک مدار چه معنایی برای زندگی دارد نیز ناشناخته است. بارنز می گوید: «برون-مرکزی مداری یک سیاره بر توان زیست پذیری آن اثر می گذارد، و لی تعیین یک مرز برای آن دشوار است.» وی می افزاید یک سیاره با مداری که میان فاصله ی زمین تا خورشید و فاصله ی تیر تا خورشید در نوسان است بسیار با زمین ما تفاوت خواهد داشت: «گرچه فکر نکنم جلوی جوانه زدن زندگی را بگیرد.»

بازبرد نشریه: International Journal of Astrobiology
واژه نامه:
Earth - Saturn - ringed giant - comet - solar system - plane - eccentric - exoplanet - Elke Pilat-Lohinger - Jupiter - Saturn - planet - sun - resonance - habitable zone - Venus - Mars - Rory Barnes - Upsilon Andromedae - equator - eccentricity - Mercury

منبع: newscientist

وقتی ماه از میان خورشید و یک فضاپیما می گذرد

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
روز شنبه ۲۲ نوامبر، کره ی ماه از جلوی خورشید گذشت و چون گذرش بیرون از مرکز بود، یک خورشیدگرفتگیِ پاره‌ای زیبا را پدید آورد. ولی هیچ یک از مردمان زمین آن را ندیدند زیرا تنها از درون مدار زمین دیده می شد.

رصدخانه ی دینامیک خورشیدی ناسا (SDO) در فاصله ی بیش از ۳۵۴۰۰ کیلومتری سطح زمین، با بهره از دوربین های ۱۶ مگاپیکسلی خود این رویداد را در چندین طول موج نهایت فرابنفش مشاهده کرد و عکس بالا را در طول موج ۱۷۱ آنگستروم از آن گرفت.

به لبه ی آشکار ماه در این تصویر باکیفیت دقت کنید (در تصویر دوم بهتر نشان داده شده). برجستگی ها و ناهمواری های کوچکی که در آن می بینید همان کوه های ماه هستند که نور پلاسمای خورشید پشتشان افتاده و آن ها را به حالت ضدنور و تمام تیره در آورده است.
مشاهده ی گرفتگی ها از فضا پدیده ی تازه و نوینی است ولی عکس هایی که SDO می گیرد فراتر از نو بودن، ارزش‌هایی کاربردی هم برای دانشمندان دارد. لبه ی واضح ماه به پژوهشگران کمک می کند تا ویژگی های درون-مداری این تلسکوپ را بسنجند؛ برای نمونه، چگونگی پراش نور توسط دستگاه های اپتیکی و توری های فیلتر پشتیبان آن. پژوهشگران پس از واسنجی (کالیبره کردن) این ویژگی ها، می توانند داده های SDO را برای اثرات دستگاهی تصحیح نموده و کیفیت عکس های آن را از پیش هم بهتر کنند.

در تصویر زیر که از تارنمای ناسا گرفته شده، یک پویانمایی (gif) را می بینید که شیوه ی گذشتن ماه از جلوی دید رصدخانه ی دینامیک خورشیدی را نشان می دهد:


واژه نامه:
Moon - sun - partial eclipse - Earth - transit - planet - NASA - Solar Dynamics Observatory - SDO - extreme ultraviolet - wavelength - plasma - filter support grid - instrumental effect

منبع: spaceweather

پرواز مجازی در آسمان تیتان


پرواز بر فراز تیتان چه حسی دارد؟
فضاپیمای روباتیک کاسینی ناسا از زمانی که در سال ۲۰۰۴ به سیاره ی حلقه دار کیوان (زحل) رسیده تاکنون چندین بار از کنار تیتان گذشته است. اکنون دانشمندان عکس های راداری گرفته شده توسط این فضاپیما را به شیوه ی دیجیتالی به هم پیوسته اند تا پرواز بر فراز ابرآلودترین ماه کیوان را شبیه سازی نمایند.
در این پرواز مجازی که در ویدیوی بالا نمایش داده شده، دریاچه های پرشمار تیتان را به رنگ آبی تیره و پهنه های کوهستانی آن را به رنگ قهوه ای-زرد می بینید.
مناطقی از سطح که اطلاعات عمودی دقیقی از آن ها در دست نبوده هموارتر از جاهای دیگر دیده می شوند، ولی بخش هایی که اطلاعاتی بسنده از آن ها به دست آمده، بلندی هایشان به شیوه ی دیجیتالی کش آمده و آشکارا به چشم می آیند.
از جمله حوضه هایی که نمایش داده شده اند می توان از دریای کراکن نام برد، پهناورترین دریاچه ی تیتان که درازایش به بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر می رسد. دریاچه های تیتان با دریاچه های زمین از این نظر تفاوت دارند که به جای آب، با هیدروکربن هایی همانند گاز طبیعی مایع پر شده اند.
این که دریاچه های تیتان چگونه پدید آمده اند و راز پایداریشان چه بوده، همچنان در دست پژوهش و بررسی است.

واژه نامه:
Titan - Radar - NASA - Cassini satellite - Saturn - moon - ringed planet - Kraken Mare - lake - Earth - hydrocarbon - natural gas

منبع: apod.nasa.gov

همترازی شگفت آور اختروش ها در فاصله های میلیارد سال نوری

* تلسکوپ VLT هم ترازی میان محور چرخش سیاهچاله های ابرپرجرم و ساختار بزرگ-مقیاس کیهان را آشکار کرده است.
برداشت هنری از هم ترازی اسرارآمیز محورهای چرخش اختروش ها- تصویر بزرگ تر
رصدهای تازه ی تلسکوپ بسیار بزرگ (VLT) در رصدخانه ی جنوبی اروپا (ESO) در شیلی، هم ترازی هایی را در بزرگ ترین ساختارهایی که تاکنون در کیهان دیده شده آشکار کرده است. یک گروه پژوهشی اروپایی دریافته که محورهای چرخش سیاهچاله های ابرپرجرم مرکزی در چند اختروش که برای نمونه برگزیده شد اند، در فاصله های چند میلیارد سال نوری با یکدیگر همراستا (موازی) است. این گروه همچنین کشف کرده که محورهای چرخش این اختروش ها تمایل به هم ترازی با ساختارهای پهناورِ درون شبکه ی کیهانی که خود در آنند را دارند.

اختروَش ها یا کوازارها کهکشان هایی هستند که یک سیاهچاله ی ابرپرجرم بسیار فعال در مرکز خود دارند. این سیاهچاله ها را قرصی چرخان از مواد بی نهایت داغ در بر گرفته که در بیشتر موارد، به وسیله ی فواره های بلندی که در راستای محور چرخش سیاهچاله هاست به بیرون فوران می شوند. اختروش ها می توانند از همه ی ستارگان درون کهکشان میزبانشان بیشتر بدرخشند.

یک گروه به رهبری دامیا اوتسمکر از دانشگاه لیژ بلژیک با بهره از دستگاه FORS روی تلسکوپ VLT، به بررسی ۹۳ اختروش پرداخت که از پیش می دانستند گروه های غول پیکری به گستردگی میلیاردها سال نوری تشکیل داده اند. این اختروش ها در زمانی از تاریخ دیده می شوند که کیهان حدود یک سوم سن کنونی‌اش را داشته.

اوتسمکر می گوید: «نخستین چیز شگفتی که متوجهش شدیم این بود که محورهای چرخش برخی از اختروش ها با یکدیگر هم تراز بود- با وجود این واقعیت که این اختروش ها میلیاردها سال نوری از هم فاصله داشتند.»
شبیه سازی ساختار بزرگ-مقیاس کیهان
تصویر بزرگ تر

این گروه سپس دید خود را فراتر بردند و به دنبال این گشتند تا ببینند که آیا این محورهای چرخش با هم پیوند و ارتباطی دارند - نه تنها با یکدیگر، بلکه با ساختار کیهان در مقیاس های بزرگِ آن زمان.

هنگامی که اخترشناسان به پراکندگی کهکشان ها در مقیاس های چند میلیارد سال نوری نگاه کردند دریافتند که پراکندگی (توزیع) آن ها یکسان نیست بلکه پیرامون تُهیک های (فضاهای پوچ) بزرگی که در آن ها شمار کهکشان ها ناچیزست، یک تار (شبکه ی) کیهانی از رشته ها و توده ها ساخته اند. این آرایش زیبا و فریبنده ی مواد همانست که به عنوان ساختار بزرگ-مقیاس شناخته می شود.

دستاوردهای تازه ی VLT نشان می دهد که محورهای چرخش اختروش ها تمایل به همراستا (موازی) بودن با ساختارهای بزرگ-مقیاسی دارند که خود در آنند. بنابراین اگر اختروش ها در یک رشته ی بلند باشند، پس چرخش های سیاهچاله های مرکزی‌شان در راستای آن رشته خواهد بود. به برآورد پژوهشگران، احتمال آن که این هم ترازی ها تنها از روی شانس باشند کمتر از ۱% است.

دومینیک اسلوسه از بنیاد اخترشناسی ارگلندر در بن آلمان و دانشگاه لیژ نیز می افزاید: «یکی از پیش بینی های مهمِ مدل های عددی از فرگشت کیهان، وجود یک هم-پیوندی میان جهت گیری اختروش ها و ساختاری که در آنند است. داده های ما نخستین تایید دیداری این پدیده، در مقیاس هایی بسیار گسترده تر از چیزیست که تا امروز برای کهکشان های معمولی دیده شده بود.»

این گروه پژوهشی نتوانستند محورهای چرخش اختروش ها یا فواره های آن ها را به طور مستقیم ببینند. در عوض آنان قطبش نور هر اختروش را سنجیدند، و برای ۱۹ تای آن ها یک سیگنال با قطبیدگی چشمگیر یافتند. جهت این قطبش، همراه با اطلاعات دیگر، می تواند برای پی بردن به زاویه ی قرص برافزایشی و در نتیجه جهت محور چرخش اختروش به کار رود.

دومینیک اسلوسه در پایان می گوید: «هم ترازی های درون این داده های تازه، در مقیاس هایی حتی بزرگ تر از پیش بینی های شبیه سازی های کنونی، شاید اشاره ای باشد به این که در مدل های کنونی ما از کیهان، یک جزء فراموش شده است.»

در ویدیوی زیر، برداشتی هنری از این هم ترازی ها را می بینید:

واژه نامه:
ESO - Very Large Telescope - VLT - supermassive black hole - quasar - Damien Hutsemékers - FORS - galaxy - void - large-scale structure - black hole - numerical model - Dominique Sluse - Argelander-Institut für Astronomie - polarisation - accretion disc - spin axis

شکل گیری همزمان گردباد و رنگین کمان

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
اگر آن گردباد نبود، می شد این را چشم اندازی آرام و دلپذیر دانست.
در سال ۲۰۰۴ در کانزاس آمریکا، شکارچی توفان ها اریک وین، از این گردباد که تازه داشت آغاز می شد به همراه یک پدیده ی دیگر عکس گرفت: یک رنگین کمان.
چنان چه در عکس وی می بینید، یک ابر پیچندی سفیدرنگ از یک ابر تیره ی توفانی پایین آمده.
خورشید که دارد از بخش صاف آسمان در سمت چپ می تابد، بخشی از ساختمان های پیش زمینه را روشن کرده و در اثر بازتاب و شکست نورش از روی قطره های باران یک رنگین کمان پدید آورده. 
به گونه ای شانسی به نظر می رسد که گردباد درست روی نوار رنگین کمان تمام شده.
خط های سفید درون تصویر دانه های تگرگی‌اند که بادهای شدید و چرخان آن ها را به این سو و آن سو رانده است.
سالانه بیش از ۱۰۰۰ پیچند (تورنادو) که خشن ترین گونه ی توفان ها شناخته شده اند بر روی سیاره ی زمین رخ می دهد که بسیاری از آن ها در بزرگ ترین منطقه ی گردبادخیز جهان (نوار گردباد Tornado Alley) پدید می آیند.
اگر در هنگام رانندگی گردبادی را دیدید، سعی نکنید از آن جلو بزنید- خودرو را به آرامی نگه دارید، به یک پناهگاه توفان بروید یا به حالت چمباتمه زیر پله های یک ساختمان پناه بگیرید.

واژه نامه:
tornado - Eric Nguyen - rainbow - Sun - raindrop - hail - Earth - tornado alley - storm cellar

منبع: apod.nasa.gov

شراره خورشید از نگاهی دیگر

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
منطقه ی فعال خورشیدی ۲۱۹۲ یا  AR2192 بزرگ ترین گروه لکه ای بوده که در ۲۴ سال گذشته بر روی خورشید دیده شده.
این منطقه پیش از آن که در پایان ماه اکتبر، همراه با خورشید بچرخد و به سمتی از آن که رو به زمین نیست برود و از چشم ما پنهان شود، شش شراره ی بزرگ و پرانرژی رده ی X فوران کرد. شدیدترین شراره ی آن در روز ۲۴ اکتبر فوران شد که آن را در این تصویر چشمگیر و خیره کننده ی رصدخانه ی مدارگرد دینامیک خورشیدی (SDO) می بینید.
این تصویر از همگذاری رنگی نماهایی درست شده که در سه طول موج گوناگون از نور نهایت-فرابنفش ثبت شده اند: ۱۹۳ آنگستروم به رنگ آبی، ۱۷۱ آنگستروم به رنگ سفید، و ۳۰۴ آنگستروم به رنگ سرخ.
تابش ناشی از اتم های به شدت یونیده ی آهن و هلیوم در راستای خطوط میدان مغناطیسی دیده می شود که در پلاسمای داغِ فام سپهر بیرونی و تاج خورشید حلقه زده اند. زیر آن ها، شیدسپهر یا فوتوسفر خورشید را می بینیم که خنک تر از بخش های بالایی است و در نتیجه در طول موج های نهایت فرابنفش، تیره دیده می شود.
پردازش این تصویر همنهاده که وضوحی استثنایی دارد با بهره از یک الگوریتم ریاضی تازه (NAFE) انجام شده؛ در این شیوه، نوفه (نویز) و درخشش تصویر در نهایت فرابنفش به گونه ای تراز می شود که جزییات ریز تصویر به طور اعتمادپذیری افزایش می یابد.
این این گروه لکه ای را در چندین پست وبلاگ، از جمله این جا دیده بودید: * خورشید و لکه هایش در آسمان ایران.
این منطقه ی فعال اکنون با چرخش خورشید دوباره برگشته و رو به زمین قرار گرفته، ولی این بار با نام AR2209 . یکی از عکس های تازه اش را که باز هم عکاس نجومی خوب کشورمان، سجاد صیادی گرفتند اینجا می بینید:
به گفته ی خود آقای صیادی، این گروه لکه ای همانندی بسیاری با پنجه ی خرس پیدا کرده است!- منبع- تصویر بزرگ تر
واژه نامه:
Solar Dynamics Observatory - active region - AR2192 - sunspot - Earth - Sun - X-class flare - wavelengths - extreme ultraviolet - angstrom - Iron - Helium - atom - magnetic field line - plasma - chromosphere - corona - photosphere - mathematical algorithm - NAFE

منبع: apod.nasa.gov

دو کهکشان جنگیدند، یک سیاهچاله آواره شد!

* جرمی که تاکنون پنداشته می شد یک ابرنواختر است شاید در واقع سیاهچاله ای باشد که از کهکشانش بیرون انداخته شده.

مشاهدات بیشتری نیازست تا پاسخ قطعی به این پرسش داده شود، ولی نتیجه هر چه باشد، این جرم، جرمی بی همتاست: اگر یک ابرنواختر باشد، گونه ی نوینی است که دهه هاست پرتو می افشاند، در حالی که بیشتر ابرنواخترها در مدت کمتر از یک سال خاموش می شوند. اگر یک سیاهچاله باشد، به نظر می رسد که دستاورد برخورد دو سیاهچاله است که همزمان با برخورد، از کهکشان هایشان هم به بیرون پرت شده اند.
عکسی که تلسکوپ کک II در هاوایی گرفته و کهکشان کوتوله ی مارکاریان ۱۷۷ را نشان می دهد، کهکشانی که احتمالا در گذشته دو کهکشان جدا از هم بوده که با هم یکی شده اند. دو نقطه ی مرکز کهکشان، هسته ی آشفته ی آنست. جرم SDSS1133 (پایین-سمت چپ) هم شاید یک سیاهچاله باشد که در هنگامه ی این ادغام به فضا پرتاب شده بوده. تصویر بزرگ تر- تصویر بدون نوشته
اخترشناس مایکل کاوس که رهبری این پژوهش را بر عهده دارد می گوید: «این می تواند گونه ی تازه ای از ابرنواخترها باشد که ما تاکنون ندیده ایم. ولی [در این صورت] باید یکی از افراطی ترین مواردی باشد که تاکنون دیده شده.» کاوس از سوی دیگر می گوید که این جرم می تواند آگاهی های کاملا تازه ای را درباره ی سیاهچاله های رَوَنده به ما بدهد: «یافته ی ما هر چه باشد چیز هیجان انگیزیست.»

نور در جایی که باید تاریکی باشد
کاوس که همکار پسادکترای بنیاد ملی علوم سوییس هم هست، رصد این جرم را در سال ۲۰۱۰ آغاز کرد. رصدهای پیشین نشان می داد که SDSS1133 یک ابرنواختر است، ستاره ای که سوخت هسته ایش به پایان رسیده بوده و در انفجاری درخشان نابود شده.

SDSS1133 (نقطه ی روشن پایین، سمت چپ)
بیش از ۶۰ سالست که یک چشمه ی پایدار نور
بوده. این رشته نماهای پیاپی از بایگانی تصاویر
اخترشناسی که با بهره از دستگاه ها و فیلترهای
گوناگون به دست آمده درست شده و نشان می‌دهد
که این چشمه ی نور در سال ۱۹۵۰ هم دیده شده
و در سال ۲۰۰۱ به درخشان ترین حالتش رسیده
بوده. این یک تصویر متحرک (gif) با بزرگی
۲.۶ مگابایت است. برای بارگذاری کاملش شکیبا
باشید. منبع: nasa
ولی کاوس زمانی که عکس های بایگانی شده ی تلسکوپ پان استارز را که تاریخشان به دهه ی ۵۰ میلادی می رسید مشاهده کرد شوکه شد. در آن عکس‌ها، SDSS1133 به روشنی در آسمان دیده می شد. [یعنی در واقع] SDSS1133 هر چه هست، اکنون بیش از ۶۰ سال است که با نیرومندی می‌درخشد. هیچ ابرنواختر شناخته شده ای این همه مدت ندرخشیده. و تازه در شش ماه گذشته، این جرم درخشان تر هم شده است. ابرنواخترها معمولا یک برق درخشان می تابانند و سپس نورشان فروکش می کند.

کاوس بر پایه ی مشاهدات تازه ای که با بهره از چندین دستگاه از جمله تلسکوپ سویفت ناسا انجام شده می گوید یک پنداشت (فرضیه ی) خوش‌نماتر اینست که SDSS1133 را یک سیاهچاله بدانیم. سیاهچاله ها می توانند با گرانش خود دمای گازهای پیرامونشان را بالا برده و آن ها را وادار به تابش کنند و در نتیجه می توانند به گونه ی شگرفی درخشان باشند. این سیاهچاله های درخشان به نام هسته های فعال کهکشانی یا AGN هم شناخته می شوند (اختروش ها هم از خانواده ی چنین اجرامی هستند)، زیرا به طور معمول در مرکز کهکشان ها یافته می شوند.

ولی SDSS1133 به نظر می رسد ۲۶۰۰ سال نوری دورتر از هسته ی کهکشان میزبانش جای دارد. این کهکشان با نام مارکاریان ۱۷۷ یک کهکشان کوتوله است که در صورت فلکی خرس بزرگ (دب اکبر) و درون کاسه ی ملاقه ی آن جای دارد. رصدهایی که با تلسکوپ کک II در رصدخانه ی دبیلو.ام. کک در هاوایی انجام شده نشانگر شواهدیست از این که مارکاریان ۱۷۷ به تازگی دستخوش آشفتگی و اغتشاش چشمگیری شده بوده.

لورا بله‌کا، یکی از نویسندگان این پژوهش از بخش اخترشناسی دانشگاه مریلند در بیانیه ای گفت: «به گمان ما چیزی که داریم می بینیم دستاورد ادغام دو کهکشان کوچک و سیاهچاله های مرکزیشان است.» پژوهش های بله‌کا درباره ی اینست که چگونه دو سیاهچاله می توانند به هم بپیوندند و دستخوش پس‌زدگی شوند، یک لگد که می تواند سیاهچاله ی تازه پدید آمده را به پرواز در آورد. وی می افزاید: «اخترشناسانی که تاکنون در پی یافتن سیاهچاله های پس زده شده بوده اند نتوانسته اند چیزی بیابند، از همین رو یافتن حتی یکی از این چشمه ها می تواند یک کشف بزرگ باشد.»

به گفته ی کاوس، پس زنی در یک ادغام سیاهچاله ای از امواج گرانشی ناشی می شود که چین و شکن هایی در فضا-زمان‌اند. وی می گوید: «سیاهچاله های برخوردکننده بزرگ ترین چشمه ی امواج گرانشی هستند.» وی می افزاید که اگر SDSS1133 دستاورد یک ادغام سیاهچاله ای باشد، یافته ی هیجان انگیزی خواهد بود زیرا بدان معناست که این گونه رویدادها می توانند در کهکشان های کوتوله هم روی دهند: «در فضای نزدیک ما کهکشان های کوتوله ی بسیاری وجود داد. بنابراین [سیاهچاله های یکی شونده] شاید چیزی باشند که ما عملا بتوانیم آن را آشکار کنیم.»
کهکشان مارکارین ۱۷۷ (مرکز) و SDSS1133، چشمه ی شگفت انگیز نورش که به رنگ آبی زیر آن دیده می شود.
منبع: nasa. تصویر بزرگ تر
خوب پس این جرم چیست؟
پژوهشگران برای آن که دریابند SDSS1133 یک سیاهچاله است یا یک ابرنواختر، به دنبال وجود گونه ی ویژه ای اتم کربن خواهند گشت: کربن ۴. شدت یک ادغام سیاهچاله ای می تواند به پیدایش حجم بزرگی از کربن ۴ در مواد پیرامون بیانجامد. کاوس می گوید که گروه پژوهشگران باید بتوانند فراوانی کربن ۴ را با رصدهایی که تلسکوپ فضایی هابل یا رصدخانه ی پرتو X چاندرا انجام می دهد مشاهده کنند.

یک امکان دیگر برای SDSS113 وجود دارد. اگر این جرم نه یک سیاهچاله باشد و نه یک گونه ی تازه ی ابرنواختر، می‌تواند گونه ی نامعمولی از ستارگان باشد که به نام متغیرهای آبی درخشان (LBV) شناخته می شوند. این ستارگان بزرگ به گونه ای دوره ای دستخوش فوران هایی سهمگین می شوند و مقدار فراوانی از مواد را به فضا پس می زنند. چنین ستارگانی سرانجام در یک انفجار ابرنواختری خواهند مرد.

اگر SDSS1133 یک LBV باشد، پس می بایست از ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۱ پیوسته فوران می کرده که در این صورت "دیرپاترین و ماندگارترین LBV"ای بوده که تاکنون دیده شده.

SDSS1133 هر چه باشد، پدیده ای شگفت انگیزست.

جزییات این پژوهش تازه در ماهنامه ی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است. در ویدیوی زیر یک پویانمایی (انیمیشن) می بینید که برخورد دو کهکشان و رانده شدن ابرسیاهچاله را شبیه سازی کرده است:

واژه نامه:
supernova - black hole - galaxy - Michael Koss - Swiss National Science Foundation, - SDSS1133 - Pan-STARRS - NASA - SWIFT - Active Galactic Nuclei - quasar - AGN - core - Markarian 177 - dwarf galaxy - Big Dipper - constellation Ursa Major - Keck II - W. M. Keck Observatory - Laura Blecha - Einstein Fellow - gravitational wave - space-time - carbon - atom - carbon 4 - Hubble Space Telescope - Chandra X-Ray Observatory - luminous blue variable - LBV - star - Monthly Notices of the Royal Astronomical Society -

منبع: Space.com

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه