انتشار تازه‌ترین تمبرهای یادبود فضایی

تمبر یادبود کاوش پلوتو- این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
هنگامی که در سال ۲۰۰۶، ناسا فضاپیمای نیوهورایزنز را راهی پلوتو کرد، کوله بار مرسوم "ابزارهای علمی" و "پیشران های عملیاتی" را هم با آن فرستاد. ولی مهندسان مجموعه ای از نُه "چیز" سری را هم در این کوله بار جای دادند، از جمله خاکسترهای کلاید تامبا، یابنده ی پلوتو، و چند چیز دیگر.

یکی دیگر از این اشیای باارزش یک تمبر پستی چاپ ۱۹۹۱ آمریکا با این نوشته بود: "PLUTO NOT YET EXPLORED". و بنابراین نیوهورایزنز نمادی از پژوهش های علمی خود را بر دوش داشت، چیزی که نشان می داد پس از نزدیک ترین رویارویی فضاپیما در ۱۳ ژوییه ی ۲۰۱۵، حتی پلوتو هم دیگر ناشناخته نخواهد بود. [درباره ی آن تمبر خوانده بودید: * تمبر یادبودی که بازسازی شد!]

اکنون برای بزرگداشت این کاوش تاریخی، سازمان پست آمریکا خبر انتشار رشته تمبرهای تازه ای را برای پلوتو اعلام کرده است. بر روی این تمبرها، نمای به‌روزسانی شده ای از این سیاره ی کوتوله را به همراه برداشتی هنری از فضاپیمای نیوهورایزنز می بینیم.

در این هفته انبوهی از تمبرهای فضایی منتشر شد، از تمبر یادبود پیشتازان فضا گرفته تا نماهای تازه ی سیاره ها، و تمبرهای جهانی برای کره ی ماه (برای فرستادن نامه به هر جایی از دنیا، ولی به خود ماه نه!!). باید همه ی آن ها را گردآوری کنید و به کلکسیونتان بیافزایید.
تمبر جهانی با نمایی از کره ی ماه در حال طلوع- اندازه ی بزرگ تر
تمبر با نماهایی از همه ی سیاره ها. برخی تکرار شده اند و برخی با رنگ نمایشی (کاذب) نشان داده شده اند- اندازه ی بزرگ تر
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان: https://telegram.me/onestar_in_sevenskies

واژه نامه:
NASA - New Horizons - thruster - Pluto - Clyde Tombaugh - postage stamp - US Postal Service - dwarf planet - Star Trek - planet - Moon - Earth

منبع: universetoday

کوتاه ترین کمان خورشید در کوتاه ترین روز سال

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
خورِ "لالوورث "(Lulworth Cove) در نزدیکی ساحل ژوراسیک انگلستان، همین جا روی سیاره ی زمین، با نمای رو به جنوب و تقارن خیره کننده اش، جایی زیبا و مناسب برای تماشای خورشیدِ انقلاب زمستانی دسامبر ( روزی که شبش، یلدای ما ایرانیان است) بود.
در این تصویر که از همگذاری پنج نما درست شده، پایین ترین کمانی که از رد خورشید در آسمان پدید می آید را می بینیم، از طلوع تا غروبِ کوتاه ترین روز سال. پهنای کمان انقلاب زمستانی در این عرض شمالی به حدود ۱۰۳ درجه می رسد.
امواج دریا با فرسایش لایه های سنگ آهکی ساحل به شکل گیری ساختار چشمگیر این خور (خلیج کوچک) انجامیده اند. ورودی باریک خور هم باعث شده تا امواج با یک الگوی دایره ای پخش شوند [اصل هویگنس] که به هنگام تابیدن خورشید با زاویه ی پایین بهتر دیده می شود.

واژه نامه:
Lulworth Cove - Jurassic Coast - planet - Earth - Solstice - Sun - latitude - erosion - limestone - sun

منبع: apod.nasa.gov

نماینده سگ‌سانان در ژرفای فضا

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
این سگ‌سانِ میان‌ستاره ای دستاورد برهمکنش گاز و غبار کیهانی با نور و بادهای پرانرژی ستارگان جوان و داغ است.
پیکره بندی، بافت دیداری، و رنگ این منطقه باعث شده تا نام "سحابی پوست روباه" بر آن گذاشته شود.
تابش آبی سمت چپ آن در اثر بازتاب نور ستاره ی درخشان اس-تکشاخ (S Mon) از روی غبارهای کیهانی پدید آمده، همان ستاره ی پرنوری که درست زیر لبه ی بالایی این تصویر دیده می شود.
مناطقی که بافت سرخ و سیاه دارند آمیزه ای از غبار کیهانی (سیاه) و پرتوی سرخ فامی هستند که از گاز هیدروژن یونیده می تابد.
اس-تکشاخ یکی از اعضای یک خوشه ی ستاره ای باز و جوان به نام NGC ۲۲۶۴ است. این خوشه با ۲۵۰۰ سال نوری فاصله از زمین، در راستای صورت فلکی تکشاخ جای دارد.


واژه نامه:
Fox Fur Nebula - canine - star - S Mon - ionized - hydrogen - open cluster - NGC 2264 - constellation of the Unicorn - Monoceros

منبع: apod.nasa.gov

توضیحات اخترفیزیکی در یک پاپیروس ۳۲۰۰ ساله مصری!

* بر پایه ی پژوهشی تازه، "پاپیروس شماره ی ۸۶۶۳۷" گاهشمار مصر باستان کهن ترین سند تاریخی از رصد یک ستاره ی متغیر با چشم نامسلح است: ستاره ی دوتاییِ گرفتی الغول (۱) که برای مصریان باستان نمادی از شاه-ایزد حوروس بود.
درون چارچوب کوچک پیوست، واژه ی "هوروس" را می بینیم که با الفبای کاهنان نوشته شده. تصویر بزرگ تر

شماری از پژوهشگران دانشگاه هلسینکی بر روی نوشته های اسطوره ای گاهشمار مصر باستان بررسی هایی آماری انجام داده اند. این بررسی ها نشان داده که دوره های ستاره ی الغول (۲.۸۵ روز) و ماه (۲۹.۶ روز) به شدت با کارهای خدایان در این گاهشمار در ارتباط بوده و آن ها را تنظیم می کند [به زبان دیگر، کارهایی که به خدایان نسبت داده می شده با دوره های دیده شده ی این دو جرم آسمانی همخوانی دارند-م].

به نوشته ی این دانشمندان: «بررسی های آماری ما نشان می دهد که نوشته های اساطیری گاهشمار مصری دربردارنده ی آگاهی های اخترفیزیکی درباره ی ستاره ی الغول است.»

کارشناس ارشد، سباستین پورچدو می گوید: «تاکنون تنها حدس و گمان هایی درباره ی توصیف پدیده های اخترشناسی در بسیاری از نوشته های اساطیری گاهشمار مصری وجود داشته است. [ولی] اکنون ما می توانیم به روشنی ثابت کنیم که در این گاهشمار، فعالیت های بسیاری از خدایان در سرتاسر سال با تغییرات منظم ماه و ستاره ی الغول ارتباط دارند..»

این پژوهش تاییدیست بر این نکته که نخستین ستاره ی متغیر، و همچنین دوره ی تغییرات آن، بسیار پیش‌تر از آن که می پنداشتیم یافته شده بوده. این دو نقطه ی عطفِ "کلاسیک" در تاریخ دانش طبیعی را باید به اندازه ی سه هزاره به عقب جابجا کنیم، به سال های ۱۲۴۴-۱۱۶۳ پیش از میلاد. [تاکنون گمان می رفت نخستین ستاره ی متغیرِ یافته شده، ستاره ی میرا یا شگفت‌اختر بوده است-م]

این پژوهش همچنین دو دستاورد اخترفیزیکی "نوین" که توسط گروه دانشمندان هلسینکی در سال ۲۰۱۳ گزارش شده بود را نیز تایید می کند: نخستین مشاهده ی مستقیم از افزایش چشمداشتی دوره ی الغول و برآورد دقیق و بلند-مدت برای جابجایی جرم در این سامانه ی دوستاره ای.

در این گاهشمار برای هر یک از روزهای یک سال پیش بینی هایی خوش بینانه یا بدبینانه انجام شده. بر پایه ی این پژوهش، درخشان ترین گام های الغول و ماه برای مصریان باستان معناهای ویژه و مثبتی داشته اند. 

----------------------------------------------------
یادداشت:
۱) الغول یا راس الغول، ستاره ی بتای صورت فلکی برساوش

بازبرد در نشریه: DOI: 10.1371/journal.pone.0144140 

واژه نامه:
Ancient Egyptian - papyrus - Cairo 86637 - calendar - naked eye - variable star - eclipsing binary - Algol - Horus - Cairo Calendar - Moon - Sebastian Porceddu - binary system

منبع: sciencedaily

غبارهای سحابی شکارچی

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
یک بستر ستاره زایی را چه چیزهایی در بر گرفته؟
در مورد سحابی شکارچی (جبار)، پاسخ این پرسش "غبار" است.
سرتاسر گستره ی این سحابی -که حدود ۱۶۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارد- انباشته از رشته های در هم پیچیده و خوش‌نمای گرد و غبار است. این غبار که برای نور دیدنی (مریی) مات است، در لایه ی بیرونی ستارگان بزرگ و سردی مانند ستاره‌های کربنی پدید می آید و سپس با وزش بادهای نیرومند ذرات، از آن ها به بیرون دمیده می شود.
در دل این سحابی، خوشه ی ذوزنقه جای دارد به همراه چند خوشه ی ستاره ای دیگری که هنوز در حال شکل گیری‌اند. رشته های پیچیده ی غباری که M۴۲ و M۴۳ را در بر گرفته در این تصویر به رنگ قهوه ای دیده می شوند، و گاز برافروخته ی بخش مرکزی هم با رنگ سرخ نمایانده شده.
تا چند میلیون سال دیگر بیشتر گرد و غبار سحابی شکارچی به آرامی توسط ستارگان پرشماری که هم اکنون در حال شکل گیری‌اند از بین رفته یا در فضای کهکشان پراکنده خواهد شد.


واژه نامه:
Orion Nebula - star formation - filament - dust - star - Trapezium - star cluster - nebula - M42 - M43 - Galaxy

منبع: apod.nasa.gov

چوپان آبله‌روی حلقه کیوان

فضاپیمای کاسینی در ۶ دسامبر ۲۰۱۵ یک دیدارِ به نسبت نزدیک با پرومته (پرومتئوس)، ماه سیاره ی کیوان داشت و جزییاتی از سطح آبله روی آن را به تصویر کشید. این یکی از پُروضوح ترین عکس های کاسینی از پرومتئوسِ ۸۶ کیلومتری است.

در این تصویر سمتِ پاد-کیوانِ پرومته را می بینیم، یعنی سمتی که رو به کیوان نیست. شمال پرومته بالاست. عکس در طیف نور دیدنی (مریی) و با دوربین زاویه-باریک کاسینی (NAC) گرفته شده.

در زمان گرفتن عکس، فاصله ی کاسینی از پرومته حدود ۳۷۰۰۰ کیلومتر و زاویه ی خورشید-پرومته-فضاپیما یا زاویه ی گام هم برابر با ۸۷ درجه بود. هر پیکسل تصویر هم ارز ۲۲۰ متر است.

در بالای چارچوب حلقه ی F کیوان را می بینیم. پرومته درست کنار لبه ی درونی این حلقه ی نازک به گرد کیوان می چرخد و کار چوپانی ذرات این حلقه را بر عهده دارد. [درین باره تصویر و ویدیوی این مطلب را ببینید: * رقص مداری پرومتئوس]

واژه نامه:
NASA - Cassini spacecraft - Saturn - moon - Prometheus - visible light - narrow-angle - Sun - phase angle - F ring

منبع: nasa

یک کهکشان نامنظم یا دو کهکشان برخوردی؟

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
در این عکس که با بهره از دوربین سیاره ای میدان گسترده ی شماره ۲ی تلسکوپ فضایی اسا/ناسای هابل گرفته شده کهکشان NGC ۶۰۵۲ را می بینیم که با فاصله ی حدود ۲۳۰ میلیون سال نوری از زمین، در صورت فلکی زانوزَده (هرکول) جای دارد.

منطقی است که هر کسی با دیدن این عکس فکر کند یک تک کهکشان نامنظم است؛ و در آغاز هم در همین رده جای داده شده بود. ولی در حقیقت این یک کهکشان "نو" است که تازه دارد فرآیند ساخته شدن را می گذراند. دو کهکشان جداگانه در اثر نیروی گرانش به سوی یکدیگر کشیده شده و با هم برخورد کرده اند. ما اکنون این دو را می بینیم که دارند با هم یکی شده و یک تک ساختار را می سازند.

در ادامه ی روند ادغام، تک ستارگان دو کهکشان از مدارهای آغازین خود به بیرون پرتاب شده و وارد مسیری کاملا تازه می شوند که آن ها را به جایی بسیار دورتر از ناحیه ی برخورد می کشاند. از آن جایی که نوری که می بینیم از همین ستارگان می آید، این "کهکشان" اکنون به شدت آشفته به نظر می رسد. در پایان، پس از آرام گرفتن نبرد، این کهکشان به ساختار پایداری دست خواهد یافت که شاید همانند هیچ یک از دو کهکشان نخست به نظر نرسد.

واژه نامه:
Wide Field Planetary Camera 2 - NASA - ESA - Hubble Space Telescope - galaxy - NGC 6052 - abnormal galaxy - constellation of Hercules - star

منبع: spacetelescope

کاوشگر چینی نوع تازه ای از سنگ های ماه را شناسایی کرده

* گویا هنوز چیزهای بسیاری برای آموختن درباره ی نزدیک ترین همسایه‌مان وجود دارد.

ماه‌نورد چینی یوتو (Yutu) گونه ی تازه ای از سنگ بر روی سطح ماه پیدا کرده. این یافته نشان می دهد که ساختار ماه بسیار گونه‌گون تر از چیزیست که تاکنون پنداشته می شد. همچنین این یافته برای تفسیر مشاهدات ماهواره ایِ آینده نیز به دانشمندان کمک خواهد کرد.

ماه نشین چینی چانگ یی ۳ در دسامبر ۲۰۱۳ بر سطح ماه فرود آمد و با آزاد کردن خودروی یوتو، آن را راهی کاوش لبه ی دهانه ی نزدیکش کرد. این دهانه در آن زمان به نام "کاخ بنفش" شناخته می شد ولی اکنون دیگر به نام رسمی "زی وی" (Zi Wei) خوانده می شود.

جایگاه فرود در دریای رگبارها بود، یک ناحیه ی پهناور روی نیمکره ی شمالی ماه که گمان می رود حدود ۳ میلیارد سال پیش و زمانی پدید آمد که گدازه ها یک دهانه ی غول پیکر را پر کردند. برخورد تازه تری که دهانه ی زی‌وی را روی سطح دریای رگبارها پدید آورد سنگ بازالت کهنی را نمایان کرد که به هنگام سرد شدن گدازه ها شکل گرفته بود، از همین رو نمونه برداری از آن به خودروی یوتو امکان این را داده که سفری در ژرفای زمان انجام دهد.

زونگچنگ لینگ از دانشگاه شاندونگ در وی‌های چین به همراه همکارانش داده هایی که این خودرو درباره ی این بازالت گرد آورده را بررسی کردند و دریافتند که انباشت (غلظت) کانی های گوناگون از جمله اکسید آهن، اکسید کلسیم و اکسید تیتانیوم (تیتانیا) در آن با چیزی که در نمونه های گردآوری شده توسط فضانوردان آپولو و کاوشگرهای لونای شوروی در دهه ی ۱۹۷۰ دیده شده بود تفاوت دارد.

به گفته ی لینگ، این نشان می دهد که خودروی یوتو به گونه ی تازه ای از سنگ های ماه برخورد کرده: «آشکار است که این بازالت های تازه نشانگر آنند که ماه گونه‌گون تر از چیزیست که در زمان ماموریت های آپولو و لونا پی برده بودیم.»

لینگ انتظار دارد با ادامه ی بررسی این محیط توسط خودروی یوتو، به یافته های بیشتری برسند: «یوتو هنوز دارد داده های تازه به دست می آورد، هر چند که اکنون نمی تواند به پیرامون حرکت کند.» ماه نشین چانگ-یی ۳ هم هنوز کارآمد است و دارد از سطح ماه عکس می گیرد و با بهره از تنها تلسکوپِ روی ماه نماهایی بی‌مانند از کیهان برای ما ثبت می کند.


واژه نامه:
Yutu - moon - rover - Chang’e 3 - lander - crater - Purple Palace - Mare Imbrium - Zi Wei crater - basalt - Zongcheng Ling - Shandong University - minera - iron oxide - calcium oxide - titanium dioxide - Apollo - astronaut - Luna -

منبع: newscientist

چند ثانیه‌ای که در تاریخ پروازهای فضایی ماندگار شد


هفته ی پیش با فرود مرحله ی یک موشک فالکون ۹ و نشستن آن بر یک سکوی فرود در جایی نه چندان دورتر از سکوی پرتابش در فلوریدا، پروازهای فضایی یک گام به ارزان تر شدن نزدیک شدند.
تا پیش از این بیشتر بخش های (مرحله های) موشک ها به زمین باز نمی گشت -تنها استثنای مهم شاتل های فضایی بودند که در باند فرود می آمدند و بالابر پیشران جامدشان را هم پس از افتادن در دریا، از آب می گرفتند.
فرود مرحله ی یک فالکون ۹ در حالی رخ داد که مرحله ی دومش به پیشروی ادامه داد تا چند ماهواره ی مخابراتی را در مدار پایین زمین جای دهد.
این فرود مهار شده که توسط شرکت اسپیس ایکس (SpaceX) انجام گرفت، نخستین مورد در نوع خود بود، ولی نخستین مورد فرود یک بالابر پیشران نبود. ماه گذشته شرکت بلو اوریجین (Blue Origin) هم یک چنین فرودی را انجام داد ولی تفاوتش این بود که فرستادن ماهواره به مدار بخشی از آن نبود.
بالابر پیشران موشک که فرودش را در این ویدیوی ۱۲ ثانیه ای می بینید قرار است بازنشسته شود ولی پیش از آن برای دوام و توان بهره گیری دوباره بررسی خواهد شد.

واژه نامه:
Falcon 9 - booster - rocket - landing pad - rocket stage - Space Shuttle - solid rocket booster - communications satellite - low Earth orbit - SpaceX - Blue Origin - Boeing - SpaceX - NASA - astronaut - International Space Station

منبع: apod.nasa.gov

لباس کریسمس بر تن پلوتو

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
پلوتو هم رخت کریسمس پوشیده و خود را به رنگ های سبز و سرخ این روزها آراسته است.

این تصویر به دست گروه همنهش ماموریت نیوهورایزنز و با بهره از دو عکسِ دستگاه های رالف/لیزا (Ralph/LEISA) درست شده که در حدود ساعت ۹:۴۰ بامداد ۱۴ ژوئیه، از فاصله ی میانگین ۱۰۸ هزار کیلومتری پلوتو گرفته شده بودند.

وضوح عکس تقریبا ۷ کیلومتر بر پیکسلِ دستگاه LEISA است. سه دامنه ی طول موج از طیف فروسرخ (۲.۲۸-۲.۲۳ و ۱.۲۵-۱.۳۰ و ۱.۶۴-۱.۷۳ میکرون) در سه کانال رنگ سرخ، سبز و آبی جا داده شدند تا این نمای رنگ کاذب کریسمس را پدید آورند.

واژه نامه:
Pluto - New Horizons - Ralph - LEISA - infrared - wavelength - false color

منبع: nasa

اتا کارینا: ستاره ای محکوم به نابودی

اتا شاه تخته (یا اتا کارینا)، ستاره ی اتای صورت فلکی کارینا یا شاه تخته یا کشتیدُم، شاید در آستانه ی انفجار باشد. ولی هیچ کس نمی داند کِی: شاید یک سال دیگر، شاید یک میلیون سال دیگر.
جرم اتا شاه تخته نزدیک به ۱۰۰ برابر جرم خورشید ماست و از آن یک نامزد بسیار عالی برای یک ابرنواختر تمام عیار ساخته.
پیشینه های تاریخی نشان می دهند اتا شاه تخته در حدود ۱۵۰ سال پیش فورانی نامعمول داشته که آن را به یکی از درخشان ترین ستارگان آسمان نیمکره ی جنوبی تبدیل کرده بود [بخوانید: * ستاره شناسان یک فوران نادر کیهانی را با "تاخیر" تماشا کردند].
اتا شاه تخته واقع در سحابی سوراخ کلید، تنها ستاره ایست که در حال حاضر گمان می رود پرتوی لیزر طبیعی می گسیلد.
تصویر بالا که در سال ۱۹۹۶ گرفته شده، جزییاتی تازه از سحابی شگفت انگیزی که این ستاره ی سرکش را در بر گرفته را می نمایاند: دو توده ابر مشخص و جداگانه با یک منطقه ی داغ مرکزی، و باریکه های شعاعی شگرف.
توده های ابری پر از رگه های گاز و غباری هستند که نور آبی و پرتوی فرابنفشی که از نزدیکی های مرکز می تابد را در می آشامند (جذب می کنند). هنوز برای آن باریکه های شعاعی توضیحی پیدا نشده.

واژه نامه:
Eta Carinae - Sun - supernova - Keyhole Nebula - LASER

منبع: apod.nasa.gov

شیارهای روی سیاره سرخ می توانند دستاورد دی اکسید کربن باشند نه آب!

* آبکَندهای روی سیاره ی بهرام (مریخ) شاید به جای جریان آب مایع، در اثر فرآیندهای "یخ خشک" پدید آمده باشند. این نتیجه گیری پژوهشی است که توسط دو دانشمند فرانسوی انجام گرفته و گزارش آن در شماره ی ۲۱ دسامبرِ نشریه ی "جئوساینس نیچر" منتشر شده است. 

بر پایه ی این گزارش، در اواخر زمستان و بهار، لایه ی زیرینِ یخ فصلیِ دی اکسید کربن از نور خورشید گرم می شود و شارهای ناگهانی و شدید گاز می توانند مواد سنگپوشه (خاک سطح) را سست و ناپایدار کرده و آن ها را روان کند به گونه ای که مانند شیارهای آبکَندی زمین به نظر بیاید.
نمونه هایی از آبکندهای بهرام. تاکنون گمان می رفت این آبکندها در اثر جریان آب مایع پدید آمده باشند ولی شاید دستاورد فرآیندِ والایش (تصعید) یخ خشک در پایان زمستان باشند. در سمت راست، آبکندهای روی شنزار دهانه ی راسل (۵۴.۳ عرض جنوبی-۱۲.۹ طول خاوری) را می بینید که بخش هایی از آن با یخ خشک پوشیده شده. در سمت چپ هم آبکندهای موج دار در یک دهانه در حوضه ی برخوردی نیوتن (۴۱ عرض جنوبی-۲۰۲طول خاوری) را می بینید.

از سال ۲۰۰۰، دوربین های فضاپیماهای مدارگرد عکس های بسیاری از شیارهای کوچکی به زمین فرستادند که تا پایین شیب های سیاره ی سرخ کشیده می شدند، چیزی مانند شیارهایی که در اثر گذر آب روی سطح زمین پدید می آید. این آبکندها سنشان کمتر از چند میلیون سال به نظر می رسید و گاهی از چند سال هم کمتر بودند. این پدیده ها نشان می داد که شاید حجم چشمگیری از آب مایع روی بهرام امروزی هم روان باشد.

این نظریه به تازگی با دیدبانی های پیاپی از سطح بهرام توسط دوربین هایراز (HiRISE) که بر روی مدارگرد شناسایی بهرام نصب شده، به بررسی گذاشته شد. این دیدبانی ها نشان داد که شکل گیری آبکند در روزگار کنونیِ بهرام انجام می شود، در فصل هایی که محیط بهرام باز هم سردتر از آنست که آب مایع روان شود. ولی به نظر می رسد این فعالیت های آبکندی زمانی رخ می دهند که یخ دی اکسید کربن -که در زمستان در جو چگالیده شده و بر سطح نشسته- باز می شود. آیا این دو رویداد می توانند به هم ربط داشته باشند؟ اگر آری، چگونه یک لایه ی نازک فصلی یخ خشک که بر روی سنگپوشه های سطح نشسته می تواند جریان هایی از آوار به ابعاد چند ده متر پدید آورد که انگار مایعی آن ها را لیز و روان کرده؟

برای شناخت بهترِ برهمکنش میان یخ خشک و مواد سطح، دو دانشمند فرانسوی به نام های سدریک پیلورژه از بنیاد اخترفیزیک فضایی و فرانسوا فورژه دانشمند CNRS از آزمایشگاه هواشناسی پویا، برای شبیه سازی محیط روی یک دامنه ی شیب دار، یک مدل عددی درست کرده اند. آن ها در این مدل، دادوستدهای انرژی از لایه ی سنگپوشه ی زیرین تا جو در بالا را که بر پایه ی تابش، رسانش گرمایی، یا دگرگونی های فازی CO2 انجام می شود به حساب آورده اند.

بر پایه ی مدل پیلورژه و فرژه، یک لایه ی کلفت یخ خشک روی
خاک بهرام به اندازه ی کافی شفاف (گذرا) می شود که نور آفتاب
از آن بگذرد و به خاک سطح بتابد (a). گرمای نور خورشید باعث
والایش (تصعید) بخش زیرین یخ می شود و توده هایی از گازِ به
دام افتاده را پدید می‌آورد که از زیر در خاک نفوذ کرده، حفره‌های
آن را پر می کنند و آنقدر بر لایه ی یخ بالایی فشار می آورد که
که آن را می شکند (b). این جریانی از آوارها پدید می آورد که
سطح را می‌شوید و به آزاد شدن CO2ی بیشتری می‌انجامد (c)،
و لایه‌ای از آوارهای ریز به جا می‌گذارد (d). در زمستان بعدی
این چرخه تکرار می شود.
یکی از ویژگی های کلیدی جاهایی که با یخ خشک پوشیده شده اند اینست که چند سانتی متر زیر سطح آن ها، یک لایه ی همیشگی از ذرات مواد (سنگپوشه) وجود دارد که با یخ آب به هم چسبیده اند. بنابراین هنگامی که در زمستان، CO2 روی سطح می نشیند، هوای موجود در حفره های زیر و نزدیک سطح، میان لایه ی نفوذناپذیر یخ زده ی زیرین و لایه ی یخ CO2ی بالا به دام می افتد.

در چنین شرایطی، شبیه سازی های عددی انجام شده توسط پیلورژه و فورژه رفتار شگفت انگیزی را نشان دادند.

در پایان زمستان یا در بهار، نور خورشید از لایه ی گذرای (شفاف) یخ CO2 می گذرد و آن را از زیر گرم می کند. یخ خشک آب نمی شود بلکه دچار والایش (تصعید) می شود یعنی یکراست از جامد به گاز تبدیل می شود. این گاز [که زیر لایه ی بالاترِ یخ خشک به دام افتاده] رو به پایین به درون حفره های خاکِ نزدیک سطح نفوذ کرده و پخش می شود. بخشی از این گاز می تواند دوباره همانجا یخ بزند، ولی بقیه اش در حفره ها انباشته می شوند. این می تواند به گونه ی چشمگیری فشار نزدیک زیرسطح را بالا ببرد و آن را به چندین برابر فشار جَوی برساند. لایه ی یخ CO2 سرانجام در اثر این فشار ترک می خورد و می شکند. در عرض چند ثانیه تا چند دقیقه، چندین سانتیمتر مکعب گاز (و چه بسا ده ها متر مکعب) از خاک بیرون می زند. 

چنین برون ریزی هایی می توانند دانه های خاک (سنگپوشه ها) را سست و ناپایدار کرده و آن ها را هم به همراه خود بیرون بریزد و بهمنی از ریزدانه پدید آورد. آن ها می توانند کاری کنند که این بهمن، رفتاری مانند یک مایع گرانرو نشان دهد.

اگرچه این فرآیند همسان دقیقی روی زمین ندارد، ولی می توان آن را همانند جریان های آذرآواری دانست که به هنگام فوران های آتشفشانی رخ می دهند و در آن ها، آمیزه ای از گاز و ذرات مواد پدید می آید. چنین جریان هایی می توانند حتی روی دامنه های کم شیب هم تا چندین کیلومتر را بپیمایند. آن ها می توانند سنگ هایی به بزرگی چند متر را با خود جابجا کنند، و همچنین می توانند "خاکریزهایی" در کناره ی خود درست کنند که از نظر اندازه، بسیار همانند آن هایی باشد که در کناره ی آبکندهای بهرام دیده شده. مانند روی زمین که جریان های آواری در اثر باران یا برفِ آب شده پدیده های کمیابی هستند، احتمال می رود روی بهرام هم برای ناپایدار شدن دامنه ها نیاز به آمیزه ی نامعمولی از شرایط باشد.

مدل این دو دانشمند فرانسوی این را هم می تواند توضیح دهد که چرا آبکندهای بهرام بیشتر در محدوده ی عرض های ۳۰ تا ۶۰ درجه پدید می آیند -با چند دامنه در عرض های بالاتر- و چرا بیشتر آبکندها روی دامنه های رو به قطب میان عرض های ۳۰ و ۴۵ درجه دیده شده. به پیش بینی این مدل، فشار و روان شدن ناشی از CO2 دقیقا جایی رخ می دهد که این آبکندها دیده شده اند.

همه ی این یافته ها نشان می دهند که گرم شدن یخ های خشکی که در زمستان روی دامنه های بهرام نشسته اند توسط خورشید، سرچشمه ی برخی -و چه بسا همه ی- آبکندهایی است که روی سیاره ی بهرام دیده شده. این فرآیند همسان زمینی ندارد و در آن نیازی به آب مایع نیست. بر پایه ی این پژوهش، منطقه ی آبکندهای بهرام دستکم در گذشته ی نزدیک نمی توانسته محیط زیست پذیری داشته باشد.

شواهد و یافته هایی که نشانگر جریان آب مایع بود را در این نوشته خواندید: 

واژه نامه:
Mars - gully - dry ice - liquid water - Nature Geoscience - CO2 - sun - regolith - Earth - HiRISE - NASA - Mars Reconnaissance Orbiter - frost - Cédric Pilorget - Institut d'Astrophysique Spatiale - François Forget - CNRS - Laboratoire de météorologie dynamique - numerical mode - sublime - viscous fluid - pyroclastic flow - volcanic eruption - levee - pressurization - fluidization - planet - habitable - Russell Crater - Crater - Newton Basin -

منبع: sciencedaily

دهانه برخوردی استرالیا زیر پای کهکشان

این تصویر در اندازه ی کمی بزرگ تر
عکس از: بابک تفرشی

دهانه های برخوردی هِنبری در سرزمین شمالی استرالیا، روی سیاره ی زمین، یادگار برخوردی هستند که بیش از ۴۰۰۰ سال پیش رخ داده بود.
هنگامی که یک شهاب سنگ باستانی از هم فروپاشید و ده ها تکه شد، بزرگ ترین تکه اش دهانه ای به قطر ۱۸۰ متر را پدید آورد که دیواره ها و کف هوازده ی آن را در پیش زمینه ی این چشم انداز شبانه ی نیمکره ی جنوبی می بینید.
در این نمای گسترده ی ایستاده (عمودی)، کهکشان باشکوه راه شیری را هم می بینیم که از افق به بالا کشیده شده و ابرهای تیره ی گرد و غبار، میدان های پرستاره ی مرکزش را مانند نواری تیره پوشانده اند.
با یک نگاه به صفحه ی کهکشانی می توانید ستارگان آلفا و بتای قنطورس و همچنین ستارگان چلیپای جنوبی (صلیب جنوبی) را هم شناسایی کنید. ابر کوچک ماژلان -ماهواره ی کهکشان راه شیری- هم روشنی‌اش در سمت چپ پیداست.
نوری که در افق، پایین سمت راست ابر کوچک ماژلان دیده می شود روشنایی یکی از شهرهای نزدیک نیست؛ این ابر بزرگ ماژلان است که دارد طلوع کرده و از پشت افق بالا می آید.

واژه نامه:
Babak Tafreshi - Henbury craters - Northern Territory - Australia - planet - Earth - meteorite - crater - Milky Way galaxy - galactic plane - Alpha Centauri - Beta Centauri - star - Southern Cross - Small Magellanic Cloud - satellite - galaxy - Large Magellanic Cloud

منبع: apod.nasa.gov

چنبره ناهمواری که یک سیاهچاله غول پیکر را در میان گرفته

پرجرم ترین سیاهچاله های کیهان اغلب با قرص های فشرده ی چنبره-مانندی از گاز و غبار در بر گرفته شده اند. سرنوشت مواد درون این چنبره ها فروکشیده شدن به درون سیاهچاله ی مرکزشان، و بزرگ تر کردن آن است. تا همین چندی پیش، تلسکوپ ها نمی توانستند در برخی از این چنبره ها نفوذ کرده و فضای میانش را ببینند.

آندریا مارینوچی از دانشگاه رم IIIی ایتالیا می گوید: «ما در آغاز فکر می کردیم که برخی از سیاهچاله ها پشت دیواره ها یا پرده هایی از مواد پنهان شده اند که نمی شود پشتشان را دید.» مارینوچی نویسنده ی اصلی پژوهشنامه ایست که در ماهنامه ی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده و دستاوردهای آرایه ی تلسکوپی طیف سنج هسته ای ناسا (نوستار، NuSTAR) و رصدخانه ی فضایی XMM-نیوتن اروپا را در آن شرح داده است.
کهکشان NGC ۱۰۶۸ را می توانید در این نمای نزدیک از چشم تلسکوپ فضایی هابل ناسا ببینید. دید نیرومند نوستار در طیف پرتوهای پرانرژی X توانسته بهترین دیدگاهی که تاکنون از ابرسیاهچاله ی مرکز این کهکشان داشته ایم را به ما بدهد. این سیاهچاله ی فعال -که در پیوستِ بزرگنمایی شده می بینید- یکی از نهفته ترین سیاهچاله های شناخته شده است، بدین معنا که با ابرهایی فشرده و چگال از گاز و غبار در میان گرفته شده، ابرهایی که یکی از چگال ترین چنبره ها را ساخته اند. تصویر بسیار بزرگ تر (۷.۶۶ مگ)
تصویر پیوست یک برداشت هنری (نقاشی) است. اندازه ی بسیار بزرگ تر (۷.۴۶ مگ)

نوستار به تازگی توانسته با دید پرتو X خود در یکی از چگال ترین چنبره هایی که تاکنون پیرامون یک سیاهچاله ی ابرپرجرم یافته شده نفوذ کرده و ژرفای آن را بکاود. این ابَرسیاهچاله در مرکز یک کهکشان مارپیچیِ شناخته شده به نام NGC ۱۰۶۸ نهفته که با فاصله ی ۴۷ میلیون سال نوری، در صورت فلکی نهنگ جای دارد.

نوستار در این کاوش های خود پرده از وجود یک چنبره ی کیهانی ناهموار برداشت. مارینوچی می گوید: «این مواد چرخان آن گونه که در آغاز می پنداشتیم یک چنبره ی ساده و هموار نیستند، بلکه کپه کپه و ناهموارند.»

نخستین بار در نیمه های دهه ی ۸۰ میلادی برای توضیح این که چرا برخی از سیاهچاله ها پشت گاز و غبار پنهانند ولی برخی دیگر پنهان نیستند، نظریه ی وجود قرص های چنبره-مانندِ گاز و غبار پیرامون آن ها پیشنهاد شد. بر پایه ی این پنداشت، جهت گیری چنبره نسبت به زمین بر دید ما از سیاهچاله و پرتوافشانی های نیرومند آن اثر می گذارد. اگر چنبره لبه-نما باشد، یعنی از چشم ما از لبه دیده شود، سیاهچاله پنهان خواهد بود. اگر چنبره رونما باشد، یعنی از روبرو دیده شود، سیاهچاله و مواد درخشنده ی پیرامونش شناسایی پذیر خواهد بود. این پنداشت به نام "مدل یکپارچه" خوانده شد زیرا رَوشمندانه، انواع گوناگون سیاهچاله ها را تنها بر پایه ی جهت گیری آن ها به هم می پیوندد.

در دهه های گذشته، اخترشناسان نشانه هایی یافته بودند از این که این چنبره ها به آن همواری که زمانی پنداشته می شد نیستند بلکه بیشتر همانند شیرینی های دونات معیوب و ناصافی هستند که یک شیرینی فروش ممکن است دور بیندازد.

اکنون برای نخستین بار این ناهمواری در یک چنبره ی اَبَرچگال دیده شده و مشاهده ی آن از این اندیشه پشتیبانی می کند که شاید این ناهمواری ها پدیده ی رایجی باشند. این پژوهش برای شناخت رشد و دگرگونی سیاهچاله های غول پیکر و کهکشان های میزبانشان مهم است.

یکی از نویسندگان به نام پوشاک گاندی از دانشگاه ساوتهمپتون بریتانیا می گوید: «ما به خوبی نمی دانیم که چرا برخی از ابرسیاهچاله ها به این شدت پنهانند، یا چرا موادی که آن ها را در بر گرفته ناهموار است.»

نوستار و XMM-نیوتن در دو نوبت میان ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، همزمان ابرسیاهچاله ی مرکز NGC ۱۰۶۸ را رصد کردند. در یکی از این نوبت ها در اوت ۲۰۱۴، نوستار افزایشی در روشنایی دید. نوستار طیف پرتوهای X را در انرژی هایی بالاتر از XMM-نیوتن می بیند، و تنها همین پرتوها هستند که می توانند در ابرهای فشرده ی پیرامون سیاهچاله رخنه کنند. به گفته ی دانشمندان، دلیل این افزایش ناگهانی در پرتوهای X پرانرژی یک کاهش فشردگی در مواد پیرامون ابرسیاهچاله بوده.

مارینوچی می گوید: «انگار در یک روز ابری، بخشی از ابرها از جلوی خورشید کنار بروند و نور خورشید از شکافی که پدید آمده به بیرون بتابد.»
در این تصویر که از همگذاری داده های طیف دیدنی (مریی) و X درست شده، کهکشان NGC ۱۰۶۸ یا ام۷۷ را می بینید. پرتوهای X پرانرژی که به رنگ ارغوانی نشان داده شده اند، توسط آرایه ی تلسکوپی طیف سنج هسته ای ناسا (نوستار، NuSTAR) دریافت شده و تصاویر نور دیدنی هم از داده های تصویری تلسکوپ فضایی هابل و پیمایش دیجیتالی آسمان اسلون به دست آمده اند. پرتوهای x از یک سیاهچاله ی ابرپرجرم فعال یا "اختروش" در مرکز سیاهچاله می آیند. این ابرسیاهچاله به دلیل نزدیکیش به زمین، به خوبی بررسی شده است. تصویر بزرگ تر

NGC ۱۰۶۸ برای اخترشناسان به عنوان نخستین سیاهچاله ای که پنداشت "یکپارچگی" را پدید آورد شناخته می شود. مارینوچی می گوید: «ولی اکنون تنها به کمک نوستار است که توانسته ایم از پشت چنین ابری، نگاه مستقیم و البته زودگذری به سیاهچاله ی آن بیندازیم. این به ما اجازه می دهد تا پنداشت "یکپارچگی" را بهتر بیازماییم.»

دانشمندان می گویند پژوهش آینده به این پرسش خواهد پرداخت که چه چیزی باعث این ناهمواری در چنبره های سیاهچاله ها می شود. پاسخ می تواند به شکل های گوناگونی باشد. شاید یک سیاهچاله به هنگام فروکشیدن و بلعیدن مواد پیرامونش در آن ها آشفتگی و تلاطم پدید می آورد. یا شاید انرژی‌ای که از ستارگان جوان بیرون می زند تلاطمی را بر می انگیزد که سپس از راه چنبره به بیرون می تراود. یک احتمال دیگر اینست که این توده ها و ناهمواری های چنبره از موادی ناشی شده که به سوی خود چنبره سرازیر می شوند. به هنگام شکل گیری کهکشان ها، مواد به سوی مرکز روانه می شوند، جایی که چگالی و گرانش در بیشترین اندازه است. این مواد تمایل دارند انبوه و توده شوند، تقریبا مانند جریان آبشاری که با برخورد به زمین، قطره قطره می شود.

گاندی می گوید: «ما می خواهیم بفهمیم که عامل این ناهمواری درون چنبره است یا بیرون آن.»

دنیل استرن، دانشمند پروژه ی نوستار در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادنای کالیفرنیا می گوید: »مشاهدات هماهنگ نوستار و XMM-نیوتن یک بار دیگر دانش هیجان انگیزی که با همکاری آن ها امکان پذیر می شود را به ما نشان داد.»

واژه نامه:
black hole - doughnut - torus - Andrea Marinucci - Roma Tre University - Monthly Notices of the Royal Astronomical Society - NASA - Nuclear Spectroscopic Telescope Array - NuSTAR - European Space Agency - XMM-Newton space observatory - X-ray - supermassive black hole - spiral galaxy - NGC 1068 - Cetus constellation - Earth - edge-on - face-on - unified model - Poshak Gandhi - sun - unification concept - unevenness - star - Daniel Stern - Jet Propulsion Laboratory - Hubble Space Telescope - Sloan Digital Sky Survey - quasar

منبع: nasa

ساختن ماکت منظومه خورشیدی با مقیاس های واقعی


می خواهید یک نمونه ی کوچک (ماکت) با نسبت های واقعی از سامانه ی خورشیدی بسازید؟
برای این کار از زمین آغاز کنید؛ یک تیله ی آبی به قطر ۱.۴ سانتیمتر می تواند نمونه ی خوبی برای آن باشد. قطر خورشید حدود ۱۰۹ برابر قطر زمین است، بنابراین یک توپ به قطر ۱.۵ متر می تواند نمایانگر خورشید باشد.
ولی اگر همین سنجه (مقیاس) را در نظر بگیریم، فاصله ی ۱۵۰ میلیون کیلومتری خورشید تا زمین تقریبا هم ارز ۱۸۰ متر می شود. پس با این حساب اگر بخواهیم این پروژه را کامل کنیم و مدار سیاره های دورتر را هم در آن بگنجانیم شاید به پهنه ای گسترده تر از حیاط خانه نیاز داشته باشیم.
بستر خشک و هموار یک دریاچه باید بتواند فضای کافی را برایمان فراهم کند. این ویدیو را تماشا کنید که در آن، چند دوست به همین شیوه یک سفر الهام بخش به درون فضای سامانه ی خورشیدی انجام می دهند. [ویدیو بیش از هفت دقیقه است ولی روند عملی آن از دقیقه ی ۲ آغاز می شود.]

واژه نامه:
Solar System - blue marble - Earth - Sun - planet

منبع: apod.nasa.gov

چه نوع ستارگانی سیاره های سنگی می سازند؟

روز به روز بر شمار سیاره هایی که به گرد ستارگانی جز خورشید یافته می شوند افزوده می شود و همزمان اخترشناسان در تلاشند تا الگوها و ویژگی هایی را بیابند که نشان دهد چه نوع سیاره هایی می توانند پیرامون رده های گوناگون ستارگان ساخته شوند. این هم می تواند روند شکار سیاره ها را آگاهانه تر و کارآمدتر از پیش سازد و هم می تواند به ما در آشنایی بیشتر با چگونگی پیدایش سامانه ی خورشیدی خودمان کمک کند.

هنگامی که یک ستاره جوان است، با قرصی چرخان از گاز و غبار در بر گرفته شده و سیاره هایش را از دل همین قرص پدید می آورد. از همین رو انتظار می رود همنهش شیمیایی ستاره به گونه ای روی همنهش سیاره های پیرامونش اثر بگذارد. در واقع پژوهش پیشین نشان داده بود که سیاره های غول گازی بیشتر پیرامون ستارگان سرشار از آهن پدید می آیند. از پژوهش های تازه تر هم چنین بر می آید که سیاره های کوچک تر برای ساخته شدن نیاز به این همه آهن در ستارگانشان ندارند.
در این نمودار، فراوانی عنصرهای گوناگون درون ستارگان در برابر فراوانی آهن آن ها نشان داده شده. در هر چارگوش، نقشه ی فراوانی یک عنصر (با [x/Fe] نمایانده شده) در برابر فراوانی آهن (با [Fe/H] نمایانده شده) را می بینید. هر یک از نقطه های سرخ، مربع های سیاره، و ضربدرهای آبی نماینده ی یک ستاره اند. نقطه های سرخ ستاره های کوچکِ سیاره‌داری را نشان می دهند که در این پژوهش تازه بررسی شده اند. دیگر ستارگان این نمودار، ستارگانی هستند که در پژوهش های گذشته بررسی شده اند؛ برخی از آن ها میزبان سیاره هستند و برخی دیگر سیاره ای برایشان شناسایی نشده. نقطه چین های سبز این اندازه ها را برای خورشید نشان می دهند
به تازگی یک گروه از دانشمندان، از جمله جوانا تسکه از بنیاد کارنگی، با اندازه گیری دسته ی بزرگی از عنصرها به همراه آهن، به رشد و گسترش این اندیشه پرداخته اند. آنان دریافتند که ستارگانی که سیاره های سنگی هم-اندازه ی زمین دارند روی هم رفته از نظر شیمیایی همانند ستاره هایی هستند که یا سیاره های هم-اندازه ی نپتون دارند یا هیچ سیاره ای ندارند، ولی همانند ستارگانی که سیاره های غول گازی دارند نیستند [۱].

این دانشمندان فراوانی ۱۹ عنصر گوناگونی را بررسی کردند که در هفت ستاره ی دارای سیاره های سنگی هم-اندازه ی زمین یافته شده، همه ی این سیاره ها را تلسکوپ فضایی کپلر ناسا شناسایی کرده. سنجش های آنان نشان می دهد که سیاره های سنگی کوچک زمین-سان کمتر پیرامون ستارگانی تشکیل می شوند که سرشار از عنصرهای فلزی مانند آهن و سیلیسیم هستند. این یافته ای شگفت آور بود زیرا آهن و سیلیسیم از فراوان ترین عنصرهای درون سیاره های سنگی هستند.

نویسنده ی اصلی پژوهش، سایمون شولر از دانشگاه تامپا می گوید: «بحث و گفتگوهای بسیاری درباره ی شرایط ستاره ایِ موردنیاز برای پیدایش سیاره ها در جریانست . یافته های ما از این نظریه پشتیبانی می کنند که سیاره های کوچک و سنگی می توانند پیرامون ستارگانی با همنهش های عنصری گوناگون پدید آیند.»

تسکه هم می افزاید: «این بدان معناست که سیاره های سنگی و کوچک شاید از آنچه تاکنون می پنداشتیم فراوان تر و پدیده هایی پیش پاافتاده تر باشند.»

پدید آمدن سیاره ها در قرص گاز و غبار پیرامون یک ستاره ی تازه این پرسش را هم پیش آورده که آیا این فرآیند خودش ستاره را از عنصرهایی که در سیاره ها متمرکز شده اند تهی می کند یا نه. اگر آری، پس این می تواند برای بهبود توانایی ما در جستجوی سیاره ها به کار رود، و به ویژه با جستجوی ستارگانی که نشانه های این گونه تهی‌سازی شیمیایی را دارند می تواند شکار سیاره ها را محدودتر کند. هرچند هیچ یک از هفت ستاره ای که این دانشمندان بررسی کردند این نشانه ی تهی‌سازی پیشنهادی را نداشتند.

تسکه می گوید: «یافتن سیاره های کوچک می تواند چالش برانگیز باشد، پس این کمی ناامیدکننده است که نشانگر آشکاری برای پیدا کردن ستارگان میزبان آن ها نداریم. ولی یافته های ما همزمان بسیار هیجان انگیز نیز هستند زیرا به معنی آنند که سیاره های کوچک بسیار رایج و از نظر شیمیایی گوناگونند.» تسکه با پل باتلر از بنیاد کارنگی روی یکی از بلندمدت ترین جستجوهای سیاره ای بر پایه ی سرعت شعاعی کار می کند. هدف این جستجو یافتن سیاره های زمین-سان است.

این دانشمندان گزارش یافته های خود را در آستروفیزیکال جورنال منتشر کرده اند.

--------------------------------------------------
یادداشت:
۱] غول گازی به سیاره ی غول پیکری می گویند که به طور عمده از هیدروژن و هلیوم ساخته شده، مانند مشتری و کیوان. سیاره های غول پیکری که از عنصرهایی سنگین تر از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده باشند به نام غول های یخی شناخته می شوند. نپتون و اورانوس جزو این دسته هستند.

واژه نامه:
planet - star - Sun - Solar System - gas giant - iron - Carnegie Institution - Johanna Teske - element - Earth - Neptune - NASA - Kepler mission - metallic - silicon - rocky planet - The Astrophysical Journal - Simon Schuler - chemical depletion - Paul Butler - radial velocity -

کاج آراسته به ستارگان رنگارنگ

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
آذین های زیبا و درخشانی که روی این درخت کاج می بینید در واقع ستارگان تابناک صورت فلکی کژدم (عقرب) و نوار کمرنگ مرکزی کهکشان راه شیریند.
این عکس که با ژرفای (عمق) کم و بر روی فاصله ی نزدیک کانونی شده، در ماه ژوئن از جایی در لبه ی شمالی گرند کنیون سیاره ی زمین گرفته شده و در آن، برگ های سوزنی شاخه ی درخت کاج از نزدیک و واضح دیده می شوند ولی ستارگان دوردست که همگی بیرون از کانون تصویرند، نمایی تار پیدا کرده و به شکل قرص هایی گِرد و رنگارنگ در آمده اند.
گفتن ندارد که این "دما" است که رنگ یک ستاره را تعیین می کند. بیشتر ستارگان درخشانی که به فام آبی دیده می شوند، دمای سطحشان بسیار بیشتر از خورشید است. در این میان، ستاره ای که به گونه ای چشمگیر، سرخ تر از دیگرانست، ستاره ی ابرغول کژدم‌دل (قلب عقرب) در قلب صورت فلکی کژدم است که بسیار بزرگ تر و خنک تر از خورشید ماست.
در سمت راست عکس یک قرص سپیدفام به چشم می خورد که اگر از پشت تلسکوپ و در نماهایی که بر رویش کانونی شده اند آن را ببینیم، بی درنگ می توانیم آن را شناسایی کنیم: غول گازی حلقه داری به نام کیوان که نور خورشید خودمان را باز می تاباند.

در همین زمینه: * پاپیون های شکارچی

واژه نامه:
pinyon pine - star - constellation Scorpius - Milky Way - Grand Canyon - planet - Earth - close focus - Sun - giant star - Antares - scorpio - ringed - gas giant - Saturn

منبع: apod.nasa.gov

تیرهای درخشان شهاب در آسمان چین

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
شهاب های دوپیکری (جوزایی) از کجا می آیند؟
اگر منظور از این پرسش، جایی در آسمان باشد، تکه سنگ های ریز و به اندازه ی دانه شنی که تیرهای شهاب بارش دوپیکری را می آفرینند همگی به نظر می رسد از نقطه ای در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) بر سر زمین می بارند، همان گونه که در این تصویرِ همنهاده به زیبایی نشان داده شده.
ولی اگر منظور، جرم مادری این شهاب ها باشد، مسیر آن ها در فضای سامانه ی خورشیدی به سیارکی به نام "۳۲۰۰ فیتون" می رسد- هر چند این ماجرا کمی رازآلود است زیرا به نظر می رسد جرم ۳۲۰۰ فیتون در حالت نیمه خفته به سر می برد.
شاید در این سیارک بیش از آنچه که ما می دانیم فعالیت های آزادسازی غبار روی می دهد، ولی حتی اگر چنین نیز باشد، این که چه رویدادهایی و چرا در آن رخ می دهند هنوز برایمان ناشناخته است.
این عکس هفته ی پیش، در زمان اوج بارش شهابی دوپیکری گرفته شد و بیش از ۵۰ شهاب، از جمله یک آتشگوی درخشان را بر فراز رصدخانه ی شین لونگ کشور چین نشان می دهد.
ا‌ز آن جایی که بارش دوپیکری ماه دسامبر یکی از پیش بینی پذیرترین و فعال ترین بارش های شهابی است، بررسی ها درباره ی جزییات خاستگاه و سرچشمه ی شهاب های آن همچنان ادامه خواهد داشت.

واژه نامه:
meteor - Geminid Meteor Shower - constellation of Gemini - Solar System - asteroid - 3200 Phaethon - fireball - Xinglong Observatory

منبع: apod.nasa.gov

کهکشانی با یک دُمِ پرتو X

این تصویر در اندازه ی بسیار بزرگ تر (۴.۹ مگ)
تلسکوپ فضایی پرتو X چاندرای ناسا نواری شگفت انگیز از گاز داغ یافته که مانند یک دُم پشت سر یک کهکشان کشیده شده است. این نوار، یا دنباله ی پرتو X، به احتمال بسیار از گازی پدید آمده که در اثر حرکت کهکشان در یک ابر گسترده از گاز داغ میان‌کهکشانی، از آن جدا شده. این دنباله ی پرتو ایکس با درازای دستکم ۲۵۰ هزار سال نوری بزرگ ترین دنباله ای از این گونه است که تاکنون یافته شده. تصویری که اینجا می بینید از همگذاری داده های پرتو X چاندرا (رنگ آبی) با داده های نور دیدنی گروه تلسکوپ های اسحاق نیوتن (رنگ زرد) در جزایر قناری اسپانیا درست شده است.

این دنباله در خوشه ی کهکشانی Zwicky 8338 (زوییکی ۸۳۳۸) یافته شده که حدود ۷۰۰ میلیون سال نوری از زمین دور است. درازای دنباله بیش از دو برابر قطر کل کهکشان راه شیری است و دمای گاز درونش به حدود ۱۰ میلیون درجه می رسد، یعنی تقریبا ۲۰ میلیون درجه خنک تر از گاز میان‌کهکشانیست، ولی باز هم به اندازه ی کافی داغ هست که به شدت در طیف پرتوهای X بدرخشد و چاندرا بتواند شناساییش کند.

پژوهشگران فکر می کنند این دنباله در پی جابجایی و پیشروی یک کهکشان به نام CGCG254-021، یا چه بسا گروهی از کهکشان ها به رهبری این کهکشان بزرگ، در دل گازهای داغ خوشه ی زوییکی ۸۳۳۸ پدید آمده. فشاری که در اثر این جابجایی سریع بر آن ها وارد می شود [۱] باعث بیرون زدن و جدا شدن گاز از این کهکشان شده. [نمونه ی دیگری را اینجا دیده بودید: * کهکشانی مانند یک عروس دریایی]

در عکس های چاندرا و آرایه ی بسیار بزرگ کارل یانسکی (داده های این آرایه به تصویر بالا افزوده نشده)، به نظر می رسد که کهکشان CGCG254-021 دارد رو به پایین تصویر حرکت می کند و دنباله ای هم در پشت سرش با آن می آید. یک شکاف چشمگیر میان دنباله ی پرتو X و کهکشان وجود دارد، بزرگ ترین شکافی که تاکنون دیده شده. این گسستگی بزرگ میان کهکشان و دنباله اش می تواند نشانه ی این باشد که گازِ بیرون زده به طور کامل از کهکشان جدا شده.

اخترشناسان همچنین توانستند با بررسی دقیق ویژگی های این کهکشان و دنباله اش، آگاهی های بیشتری درباره ی برهم کنش های این سامانه به دست آورند. بک بخش این دنباله درخشان تر از جاهای دیگرش است و به نام "سر" آن شناخته شده. پشت این سر، دُمی از پرتوهای افشان X دیده می شود. گازهای درون سر شاید نسبت به جاهای دیگر دنباله، خنک تر و میزان عنصرهای سنگین تر از هلیوم آن هم بیشتر باشد. در جلوی سر دنباله نشانه هایی از یک شوک کمانی به چشم می خورد، همانند موج شوکی که توسط یک هواپیمای فراصوتی پدید می آید. در جلوی شوک کمانی هم خود کهکشان CGCG254-021 را می بینیم.

پژوهش جداگانه ای که بر پایه ی داده های فروسرخ انجام شده نشان می دهد که CGCG254-021 بیشترین جرم را در میان همه ی کهکشان های خوشه ی زوییکی ۸۳۳۸ دارد. نماهای فروسرخ، به همراه مدل هایی از چگونگی فرگشت کهکشان ها نیز نشان می دهند که از میان کهکشان های این خوشه، CGCG254-021 بیشترین نرخ ستاره زایی را در گذشته ی نزدیک داشته است. هرچند نشانه ای از ستاره زایی های تازه در آن به چشم نمی خورد، شاید از این رو که گازهای کهکشان [که سوخت ستاره سازی هستند] از کهکشان بیرون زده و دنباله ی پشت سرش را آفریده اند.

جزییات این پژوهش در شماره ی نوامبر ۲۰۱۵ نشریه ی آسترونومی اند آستروفیزیکز منتشر شده و در نگارش برخط (آنلاین) نیز در دسترس است.

-------------------------------------------
یادداشت:
۱] بیرون زدن این گاز به دلیل فرایندی رخ داده که به نام "فشار برخوردی تهی کننده" (فشار رَم، ram-pressure stripping) شناخته می شود، یک نیروی پسار (drag force) که بر اجسامی که در یک شاره حرکت می کنند وارد می شود. یک نمونه ی سریع و ساده از این پدیده: خودرو به سرعت در یک بزرگراه در حرکت باشد و ما سرمان را از پنجره ی آن بیرون آورده باشیم، یا بخواهیم در یک استخر شنا راه برویم. شاره ای که این کهکشان در آن حرکت می کند گاز فرا-داغی است که در مرکز همه ی خوشه های کهکشانی جای دارد.

واژه نامه:
galaxy - NASA - Chandra X-ray Observatory - X-ray - tail - intergalactic gas - Isaac Newton Group of Telescopes - galaxy cluster - Zwicky 8338 - Earth - Milky Way galaxy - galaxy - CGCG254-021 - NSF - Karl Jansky Very Large Array - element - helium - bow shock - shock wave - supersonic plane - infrared - wavelength - star formation - Astronomy and Astrophysics

منبع: nasa

نخستین عکس های فضاپیمای داون از پایین ترین مدارش به دور سرس

* فضاپیمای داون ناسا (Dawn) که اکنون در پایین ترین و واپسین مدارش به گرد سیاره ی کوتوله ی سرس می گردد، نخستین عکس هایی که از بهترین دیدگاهش تا امروز گرفته را به زمین فرستاده است. این عکس های تازه جزییاتی از سطح در هم شکسته و پر از دهانه ی سرس را به ما نشان می دهند. دو تا از این عکس ها با هم در نگارش سه بُعدی در دسترسند.

داون این عکس ها را در روز ۱۰ دسامبر از نیمکره ی جنوبی سرس، و از فراز تقریبی ۳۸۵ کیلومتری سطح آن گرفت؛ این پایین ترین فراز مداری است که داون تاکنون در آن جای گرفته. داون تا پایان ماموریتش در این مدار خواهد ماند و پس از پایان ماموریت برای همیشه در آن رها خواهد شد [تبدیل به ماهواره ای همیشگی برای سرس می شود-م]. وضوح این عکس ها حدود ۳۵ متر در هر پیکسل است.
این عکس سرس در مدار فراز-پایین نقشه برداری پیرامن سرس گرفته شده و زنجیره ای از دهانه ها به نام کاتنای گربر (Gerber Catena) را نشان می دهد. تصویر کمی بزرگ تر
یکی از نماهای خیره کننده در این تصاویر، زنجیره ای از دهانه ها است که به نام کاتنای گِربر (Gerber Catena) شناخته شده[Catena یا کاتِنا عنوانیست که در اجرام سنگی برای دهانه های زنجیره ای به کار می رود]. کاتنای گربر درست باختر دهانه ی بزرگ اورْوَرا جای دارد. وجود گوداله ها روی اجرام سیاره ای بزرگ تر پدیده ی رایجی است که در اثر همکشیدن (انقباض)، تنش های برخوردی و فشار بار روی پوسته توسط کوه ها پدید می آیند- یک نمونه: کوه المپوس روی سیاره ی بهرام. شکستگی و ترک خوردگی که در سرتاسر سطح سرس دیده شده نشانگر آنست که با وجود اندازه ی کوچک تر سرس، احتمالا فرایندهایی همسان با اجرام بزرگ تر روی آن رخ داده (میانگین قطر سرس ۹۴۰ کیلومتر است). بسیاری از گوداله ها و شیارهای سرس به احتمال بسیار در پی برخوردها پدید آمده اند، ولی برخی از آن ها به نظر می رسد زمین‌ساختی (تکتونیکی) باشند و بازتابی از تنش های درونی هستند که باعث شکستگی پوسته شده.

پل شنک، یکی از اعضای گروه علمی داون در بنیاد ماه و سیاره ای هیوستون می گوید: «هنوز نمی دانیم این گوداله ها چرا این اندازه نمایان و برجسته اند، ولی شاید به ساختارهای پیچیده ی پوسته ای سرس ربط داشته باشند.»

این عکس ها به عنوان بخشی از آزمایش "دوربین تنظیم شونده ی دوم یا پشتیبانِ" داون گرفته شدند. دوربین اصلی که تفاوت بنیانی با دوربین پشتیبان ندارد کار تصویربرداریش در این مدار را از روز ۱۶ دسامبر آغاز کرد. هر دو دوربین به خوبی کار می کنند.

دیگر دستگاه های داون هم دوره ی رصدی فشرده ی خود را در این ماه آغاز می کنند. طیف سنج نقشه بردار نور دیدنی و فروسرخ با نگاه کردن به چگونگی بازتاب طول موج های گوناگون نور از سطح سرس، به شناسایی کانی ها کمک خواهد کرد. آشکارساز پرتو گاما و نوترونی هم فعال است و با اندازه گیری انرژی ها و شمار پرتوهای گاما و نوترون ها که دو جزء تابش هسته ایند، به دانشمندان در تعیین فراوانی برخی از عنصرها روی سرس کمک می کنند.

اوایل ماه دسامبر، اعضای گروه علمی داون نشان دادند که مواد درخشنده ی درون دهانه های بزرگی مانند اوکاتور با نمک سازگاری دارد- و این را مطرح کردند که گونه ای از سولفات منیزیم به نام هگزاهیدرایت (hexahydrite) می تواند آنجا وجود داشته باشد. یک گروه دیگر از دانشمندان داون هم دریافتند که سرس دارای خاک رس آمونیاکی نیز هست. از آنجایی که آمونیاک در بخش بیرونی سامانه ی خورشیدی فراوان است، این یافته ها نشان می دهد که سرس می توانسته در همسایگی نپتون ساخته شده و سپس به درون سامانه ی خورشیدی کوچیده باشد، یا شاید هم از آغاز همین جا بوده ولی ازموادی ساخته شده که از فضای بیرونی به فضای درونی سامانه ی خورشیدی می آمده اند. [خواندید: * یافته های تازه درباره لکه های روشن سرس]

کریس راسل، سربازرس ماموریت داون از دانشگاه لوس آنجلس کالیفرنیا می گوید: «ما با گردآوری پُروضوح ترین داده هایی که تاکنون از سرس به دست آمده، به آزمودن پنداشت هایمان و گره گشایی از رازهایی باز هم بیشتر درباره ی این دنیای رازآلود ادامه خواهیم داد.»

داون نخستین فضاپیماییست که از یک سیاره ی کوتوله دیدار می کند، و همچنین نخستین فضاپیماییست که به گرد دو جرم متفاوت بیرون از سامانه ی ماه و زمین چرخیده. داون در سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به مدت ۱۴ ماه میهمان پیش-سیاره ی وستا بود و پس از جدایی از آن، در ۶ مارس ۲۰۱۵ به سرس رسید.
این تصویر سه بعدی (3D) که با عینک ویژه ی سرخ-آبی بهتر دیده می شود، بخشی از نیمکره ی جنوبی سرس را نشان می دهد. تصویر کمی بزرگ تر- دو عکسی که از همگذاری آن ها این تصویر سه بعدی درست شده را هم در این پیوند ببینید.
این عکس بخشی از سرس نزدیک قطب جنوب آن را نشان می دهد و چون از چشم انداز آن خورشید در افق است، چنین سایه های بلندی رویش پدید آمده
این عکس که در روز ۱۰ دسامبر توسط فضاپیمای داون ناسا گرفته شده، ناحیه ای در عرض های میانی نیمکره ی جنوبی سیاره ی کوتوله ی سرس را نشان می دهد. تصویر کمی بزرگ تر
فضاپیمای داون این عکس را از درون مدار نقشه برداری فراز-پایین خود و از فاصله ی ۳۸۵ کیلیومتری سطح سرس گرفته. تصویر کمی بزرگ تر
واژه نامه:
NASA - Dawn spacecraft - dwarf planet - Ceres - 3-D - craters - Gerber Catena - crater Urvara - Trough - planetary body - contraction - impact stress - crust - Olympus Mons - Mars - tectonic - Paul Schenk - Lunar and Planetary Institute - framing camera - visible and infrared mapping spectrometer - mineral - wavelength - gamma ray and neutron detector - neutron - nuclear radiation - element - Occator - salt - magnesium sulfate - hexahydrite - clay - ammonia - solar system - Neptune - Chris Russell - Earth - moon - protoplanet - Vesta - mapping orbit - red-blue glasses - sun -

منبع: nasa

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه