مردی در ماه

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
آیا تاکنون چهره ی مرد روی ماه را دیده اید؟
این پرسش رایجیست که از یک پدیده ی روانشناختی به نام پاریدولیا ریشه می گیرد- توانایی انسان در تصور نمادهای آشنا در جاهایی که واقعا وجود ندارند.
سطح کره ی ماه در گام کامل یکی از زمینه هاییست که نه تنها در فرهنگ نوین باخترزمین، بلکه در درازنای تاریخ جایگاه خیال پردازی های همه ی مردم دنیا بوده است. از جمله ی این نمونه ها، که بستگی به جهت گیری ذهن افراد نسبت به ماه دارند، می توان از "زن روی ماه" و "خرگوش روی ماه" نام برد.
یکی از پرآوازه ترین نمادها "مرد روی ماه" است. در این نماد، دو تا از مناطق دایره ای و تیره ی ماه (دریاواره ها) درست بالای مرکز ماه، به عنوان چشم های مرد تصور شده اند (تصویر دوم را ببینید).
البته با کمی دقت می توانید در این تصویر واقعا مردی را روی ماه ببینید که با تلسکوپی جلوی ماه ایستاده و پیکرش در برابر نور ماه به حالت ضدنور در آمده است.
این عکس در نیمه های ماه ژانویه با یک برنامه ریزی خوب از کادالسو د لوس ویدریوس در مادرید اسپانیا گرفته شد.
آیا شما هم چهره یا نماد ویژه ای دارید که در ماه ببینید؟
-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Man on the Moon - pareidolia - icon - Earth - full Moon - folklore - Woman in the Moon - Rabbit in the Moon - lunar maria - silhouette - Cadalso de los Vidrios

منبع: apod.nasa.gov

همسایه وسواسی کهکشان ما

* بسیاری از کهکشان ها انباشته از گرد و غبارند، در حالی که دیگران تنها رگه هایی تیره از دوده های مات کیهانی دارند که در لابه لای گازها و ستارگانشان پیچ و تاب خورده. ولی موضوع این تصویر چیز نامعمولیست- یک کهکشان کوچک به نام IC ۱۶۱۳، یک پاکیزه ی وسواسی تمام عیار!

این عکس تازه ایست که با بهره از دوربین OmegaCAM روی تلسکوپ پیمایشی وی‌ال‌تی (VST) در رصدخانه ی جنوبی اروپا، در شیلی گرفته شده. [۱]
کهکشان کوتوله ی نامنظم IC ۱۶۱۳- این تصویر در دو اندازه ی دیگر: بزرگ تر (۹ مگ)- بسیار بزرگ تر (۲۱.۳ مگ)
IC ۱۶۱۳ گرد و غبار بسیار کمی دارد که به اخترشناسان اجازه می دهد آنچه درونش است را با وضوحی عالی ببینند. تنها مساله ی نما و ظاهر نیست؛ پاکیزگی این کهکشان برای شناخت ما از کیهان پیرامون بسیار ارزشمند است.

IC ۱۶۱۳ یک کهکشان کوتوله در صورت فلکی نهنگ (به تازی: قیطس) است. این تصویرِ VST زیبایی نامتعارف IC ۱۶۱۳ را نشان می دهد، همه ی ستارگان و گازهای درخشان صورتی، با جزییاتی عالی.

ستاره شناس آلمانی، ماکس ولف IC ۱۶۱۳ را در سال ۱۹۰۶ یافت. در سال ۱۹۲۸، والتر باده که هم‌میهن ولف بود توانست با بهره از تلسکوپ ۲.۵ متری پرقدرت ترِ رصدخانه ی مونت ویلسون کالیفرنیا تک ستارگان این کهکشان را نیز آشکار کند. اخترشناسان به کمک این رصدها دریافتند که این کهکشان می بایست به راه شیری بسیار نزدیک باشد، زیرا در نزدیک ترین کهکشان ها هم تنها می شد تک ستارگان بسیار درخشان آن ها را نمایان کرد.

نمای گسترده از کهکشان IC ۱۶۱۳ و آسمان
پیرامونش- این تصویر در دو اندازه ی دیگر:
بزرگ- بسیار بزرگ (۸ مگ)
اکنون تایید شده که این کهکشان به راستی عضو گروه محلی است، گروهی با بیش از ۵۰ کهکشان از جمله کهکشان خودمان، راه شیری. IC ۱۶۱۳ تنها ۲.۳ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد و به دلیل نزدیکیش به نسبت خوب بررسی شده. اخترشناسان پی برده اند که این کهکشان یک کوتوله ی نامعمول است که بسیاری از ویژگی های کهکشان های کوتوله ی دیگر را ندارد، از جمله یک قرص پرستاره که در برخی از کهکشان های کوچک دیده شده.

با این حال IC ۱۶۱۳ کمبودی دارد که آن را بسیار پاکیزه کرده. ما فاصله ی این کهکشان را با دقتی چشمگیر اندازه گرفته ایم. این دقت تا اندازه ای به خاطر کم بودن گرد و غبار، هم در خود IC ۱۶۱۳ و هم در کهکشان خودمان در راستای خط دید ما از آنست- چیزی که مشاهداتی بسیار روشن تر و پروضوح تر را امکان پذیر کرده. [۲]

دلیل دیگری که توانسته ایم فاصله ی IC ۱۶۱۳ را با دقت بالا اندازه بگیریم اینست که این کهکشان دارای شمار چشمگیری ستاره از دو گونه است: متغیرهای قیفاووسی و متغیرهای آرآر شلیاقی [۳]. هر دوی این گونه از ستارگان تپش هایی منظم دارند: در بازه های زمانی ثابتی، بزرگ تر و درخشان تر می شوند.

چنان چه ما از زندگی روزانه ی خود روی زمین فهمیده ایم، اجرام درخشانی مانند لامپ یا شعله ی شمع هر چه از ما دورتر باشند کم نورتر دیده می شوند. اخترشناسان از همین نکته ی منطقی ساده برای اندازه گرفتن فاصله ی دقیق اجرام کیهانی کمک می گیرند: اگر درخشندگی واقعی (ذاتی) جرمی را بدانند، از روی میزان نور دیده شده اش می توانند فاصله ی دقیقش را اندازه بگیرند.

متغیرهای قیفاووسی و آرآر شلیاقی این ویژگی بیمانند را دارند که دوره های تپش آن ها (کم و زیاد شدن نورشان) به طور مستقیم به درخشندگی ذاتیشان مربوط است. بنابراین اخترشناسان با اندازه گیری سرعت این نوسان نور می توانند درخشندگی ذاتی آن ها را به دست آورند. سپس می توانند این مقدار را با درخشش ظاهری آن ها [درخششی که از زمین می بینیم] مقایسه کرده و فاصله ای که باید در آن باشند تا به مقدار دیده شده کم‌نور شوند را به دست آورند.

ستارگانی که درخشندگی ذاتیشان را می دانیم برای اخترشناسان همانند شمع های استاندارد رفتار می کنند، بسیار مانند شمعی با روشنایی معین که در فاصله ای از ماست و با دیدن سوسوی نورش، می توانیم فاصله ی دقیقش را اندازه بگیریم.

اخترشناسان با بهره از شمع های استاندارد -مانند همین ستارگان متغیر درون IC ۱۶۱۳ و ابرنواخترهای کمتر رایج رده ی Ia، که می توانند از فاصله های بسیار بیشتری نسبت به ستارگان متغیر دیده شوند- یک نردبان فاصله ی کیهانی بر پا کرده اند که به ژرفای کیهان می رسد.

چند دهه پیش، همین IC ۱۶۱۳ به اخترشناسان کمک کرد تا به شیوه ی کاربری ستارگان متغیر برای جدول بندی گستره های پهناور کیهانی پی ببرند. این برای یک کهکشان کوچک و بی ریخت چیز کمی نیست!

در ویدیوی زیر، پهنه ی فضا در صورت فلکی نهنگ بزرگنمایی می شود تا به کهکشان IC ۱۶۱۳ برسد. برای دریافت ویدیو در اندازه ها و نگارش های گوناگون به این پیوند بروید:

----------------------------------------------------------
یادداشت ها:
۱] دستگاه OmegaCAM یک دوربین ۳۲-سی‌سی‌دیِ ۲۵۶ میلیون پیکسلی است که بر روی تلسکوپ پیمایشی ۲.۶ متری وی‌ال‌تی در رصدخانه ی پارانال در شیلی نصب شده. در این پیوند می توانید عکس های بیشتری که با این دوربین گرفته شده را ببینید.

۲] غبار کیهانی از عنصرهای سنگین تر نسبت به هیدروژن و هلیوم درست شده، مانند کربن و آهن، به همراه مولکول هایی درشت تر. غبار نه تنها جلوی نور را می گیرد و دیدن اجرام پوشیده در غبار را سخت تر می کند، بلکه نور ستارگان (بیش از همه نور آبی) را هم می پراکند. در نتیجه، غبار کیهانی باعث می شود اجرام از پشت تلسکوپ سرخ تر از چیزی که واقعا هستند دیده شوند. اخترشناسان می توانند به هنگام بررسی اجرام، این تاثیر سرخگرایی را اندازه گرفته و کنار بزنند. با این حال، هر چه این سرخگرایی کمتر باشد، رصد با دقت بیشتری می تواند انجام بگیرد. [درین باره ببینید: * ذره ای از غبار میان ستاره ای]

۳] به جز ابرهای ماژلان، IC ۱۶۱۳ تنها کهکشان کوتوله ی نامنظم در گروه محلی کهکشان هاست که متغیرهای آرآر شلیاقی در آن شناسایی شده.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
soot - star - OmegaCAM - ESO - VLT Survey Telescope - galaxy - IC 1613 - cosmic dust - dwarf galaxy - constellation of Cetus - The Sea Monster - VST - Max Wolf - Walter Baade - Mount Wilson Observatory - Milky Way - Local Group - irregular dwarf - Cepheid variable - RR Lyrae variable - Earth - standard candle - Type Ia supernova - CCD - element - carbon - iron - molecule - Magellanic Cloud

سحابی مربع سرخ

این تصویر در اندازه ی کمی بزرگ تر
چه چیز می تواند باعث شود یک سحابی به شکل مربع در آید؟ هیچ کس به درستی پاسخ را نمی داند. با این حال، سامانه‌ی ستاره ای داغی به نام MWC ۹۲۲ سراغ داریم که درون یک سحابی جای گرفته که دقیقا به چنین شکلی (مربع) دیده می شود. [آن را با سحابی مستطیل سرخ اشتباه نگیرید- م]
این تصویر از بر هم نهی تصاویر فروسرخِ تلسکوپ هِیل در کوه پالومار کالیفرنیا، و تلسکوپ کک-۲ در موناکی هاوایی درست شده است.
بر پایه ی مطمئن ترین نظریه ای که برای شکل گیری سحابی چهارگوش یا مربعی مطرح شده، ستاره یا ستارگان مرکزی به گونه ای در یکی از واپسین گام های زندگی خود، مخروط هایی از گاز پس زده اند.
در مورد سحابی MWC ۹۲۲، این مخروط ها به گونه ای شانسی تقریبا "راست گوشه" (دارای زاویه ی قائمه) شده اند و از پهلو نیز دیده می شوند. یکی از شواهدی که از نظریه یا انگاره ی مخروط پشتیبانی می کند، تیزی های شعاعی درون تصویر است که احتمالا راستای دیواره های مخروط را نشان می دهند.
پژوهشگران بر این گمانند که اگر به این مخروط ها از زاویه ی دیگری نگاه کنیم، احتمالا همانند حلقه های غول پیکر ابرنواختر ۱۹۸۷ آ دیده می شوند؛ که می تواند نشانگر آن باشد که ستاره ی درون MWC ۹۲۲ هم در آینده به شکل ابرنواختری همانند ابرنواختر ۱۹۸۷ آ منفجر خواهد شد.
این سحابی زیبا در صورت فلکی مار جای دارد ولی فاصله ی آن هنوز به طور دقیق اندازه گرفته نشده.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
MWC 922 - Red Square Nebula - nebula - infrared - Hale - Keck-2 - cone - right angle - supernova - 1987A

منبع: apod.nasa.gov

انسلادوس نیم روشن

چهره ی تا نیمه روشن انسلادوس، ماه سیاره ی کیوان، همانندی گذرایی با همین گام از ماه خودمان دارد، ولی به جز این، از هیج جهت دیگری مانند هم نیستند. ماه سنگیِ زمین پوشیده از دشت های تیره ی آتشفشانی و بلندی های کوهستانی روشن تر است؛ دو گونه ساختار بسیار باستانی.

سطح یخی انسلادوس (با قطر ۵۰۴ کیلومتر) به گونه ی یکنواختی روشن است، بسیار روشن تر از ماه زمین. پهنه های گسترده ی سطح انسلادوس پوشیده از ساختارهای چین خورده ایست که از دید زمین‌شناسی جوانند.

در زمان رسیدن فضاپیمای کاسینی به سامانه ی کیوان (زحل) در سال ۲۰۰۴، قطب شمال انسلادوس تاریک بود ولی با تغییر فصل ها در این سامانه، اکنون آفتاب از جنوب انسلادوس گرفته شده و بر شمال آن می تابد.

در این دیدگاه نیمکره ی پیش‌رونده (جلویی) انسلادوس دیده می شود. شمال انسلادوس بالا است. این عکس در نور دیدنی (مریی) و با دوربین زاویه-باریک کاسینی (NAC) در روز ۸ سپتامبر ۲۰۱۵ گرفته شده.

به هنگام گرفته شدن عکس، فاصله ی فضاپیما از انسلادوس حدود ۱۲۹۰۰۰ کیلومتر بود. هر پیکسل روی انسلادوس هم ارز ۷۷۲ متر است.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Enceladus - Earth - moon - volcanic basin - Saturn - leading hemisphere - Cassini spacecraft - narrow-angle

منبع: nasa

همراهی پنج سیاره در سپیده دم

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
در روزهای پایانی ماه ژانویه و همچنین روزهای نخست ماه فوریه، سحرخیزان می توانند پنج سیاره را با چشم نامسلح در آسمان بامدادی و پیش از سر زدن آفتاب ببینند، گرچه شاید برخی ادعا کنند در این چشم انداز گسترده ی دریاکنار، شش سیاره را می بینند، زیرا این عکس در روز ۲۷ ژانویه گرفته شده و هلال روشن گوژ و کاهنده ی ماه نیز پنج سیاره را همراهی می کند.
این پنج سیاره که همگی تقریبا هم‌تراز با صفحه ی برجگاهی (دایره البروجی)، و نه هم‌ردیف خورشیدند، اینجا هر یک بیش از ۱۰۰ درجه با دیگری در آسمان فاصله دارد.
سیاره ی گریزپای تیر (عطارد) که تازه به صحنه ی سپیده دم رسیده، بر فراز افق جنوب خاوری، غرق در نور زرین خورشید که دارد طلوع می کند دیده می شود.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
naked-eye - planet - waning gibbous - Moon - plane of the ecliptic - Sun - Mercury

منبع: apod.nasa.gov

بومرنگی که دارد با سرعت به سوی کهکشان ما باز می گردد

* گویا جمله ی "فواره چون بلند شود سرنگون شود" برای یک ابر غول آسای گاز هیدروژن در بیرون از کهکشان راه شیری هم کاربرد دارد. اخترشناسان به کمک تلسکوپ هابل دریافته اند که این ابر نادیدنی دارد با سرعتی نزدیک به ۱ میلیون و ۱۲۶ هزار کیلومتر بر ساعت (۷۰۰ هزار مایل بر ساعت) به سوی کهکشان ما شیرجه می زند.
این تصویر واقعی ولی همنهاده (ترکیبی)، بزرگی و جایگاه ابر اسمیت در آسمان را نشان می دهد. این ابر در اینجا از چشم تلسکوپ گرین بنک در ویرجینیا به رنگ زیف (کاذب) و در طول موج های رادیویی نمایانده شده. پس زمینه ی تصویر یک عکس نور دیدنی (مریی) از میدان پرستاره ی زمینه است و جایگاه ابر اسمیت در صورت فلکی عقاب را نشان می دهد. این تصویر دو دو اندازه ی دیگر: بزرگ- بزرگ تر
اگرچه صدها توده ابر گازی غول‌پیکر و پرسرعت در حومه های کهکشان ما به این سو و آن سو می روند، ولی این ابر با نام "ابر اسمیت" موردی یگانه است زیرا مسیرش به خوبی شناخته شده. رصدهای تازه ی هابل نشان می دهد که این ابر حدود ۷۰ میلیون سال پیش از ناحیه های بیرونی قرص کهکشان به بیرون پرتاب شده بوده. ابر اسمیت در اوایل دهه ی ۱۹۶۰ توسط دانشجوی دکترای اخترشناسی، گیل اسمیت یافته شد که امواج رادیویی گسیلیده از هیدروژن آن را شناسایی کرد.

این ابر اکنون دارد بر می گردد و انتظار می رود تا حدود ۳۰ میلیون سال دیگر به قرص کهکشان کوبیده شود. به باور اخترشناسان، با برخورد و ورود ابر اسمیت به قرص کهکشان یک فوران ستاره زایی تماشایی به راه خواهد افتاد و شاید گاز کافی برای ساختن ۲ میلیون خورشید فراهم گردد.
این نمودار مسیر ۱۰۰ میلیون ساله ی ابر اسمیت به هنگام بیرون رفتن از کهکشان و دور زدن و برگشتن مانند یک بومرنگ را نشان می دهد سنجش های تلسکوپ هابل نشان می دهند که این ابر حدود ۷۰ میلیون سال پیش از جایی نزدیک قرص پرستاره ی کهکشان راه شیری بیرون زده بوده. ابر اسمیت اکنون پیکره اش در اثر گرانش و فشار گاز کش آمده و مانند یک دنباله دار شده. این ابر که دارد یک مسیر پرتابی را دنبال می کند، تا ۳۰ میلیون سال دیگر به قرص کهکشان کوبیده شده و فورانی از ستاره زایی های تازه به پا خواهد کرد. این تصویر در دو اندازه ی دیگر: بزرگ- بزرگ تر
رهبر گروه پژوهشگران، اندرو فاکس از بنیاد علمی تلسکوپ فضایی در بالتیمور مریلند می گوید: «این ابر نمونه ای از چگونگی تغییر کهکشان در گذر زمان است. این ابر به ما می گوید که راه شیری پهنه ای جوشان و بسیار فعال است که گازها می توانند از یک بخش قرص آن بیرون رانده شده و سپس بازگشته و وارد بخشی دیگر شوند.»

فاکس می افزاید: «کهکشان ما دارد گازهایش را با ابرهایی که "ابر اسمیت" یک نمونه ی آن هاست بازیافت می کند، و [با این کار] در جاهایی متفاوت با گذشته، ستاره می سازد. سنجش های هابل از ابر اسمیت به ما کمک می کند چگونگی فعالیت قرص های کهکشان ها را پیش چشممان نمودار کنیم.»

اخترشناسان درازای این توده گاز که پیکره ای دنباله دار-مانند دارد را ۱۱۰۰۰ سال نوری و پهنای آن را ۲۵۰۰ سال نوری برآورد کرده اند. اگر این ابر در نور دیدنی (مریی) دیده می شد می توانست پهنه ای از آسمان به قطر ظاهری بیش از ۳۰ برابر ماه کامل، هم ارز پهنای صورت فلکی شکارچی را بپوشاند.

اخترشناسان سال ها فکر می کردند ابر اسمیت یک کهکشان ناکام بی‌ستاره، و یا یک توده گاز است که دارد از فضای میان‌کهکشانی به سوی راه شیری می آید. اگر هر یک از این دو نظریه درست باشد، این ابر می بایست به طور عمده از هیدروژن و هلیوم تشکیل شده باشد، نه عنصرهای سنگین تری که در ستارگان ساخته می شوند. ولی اگر از درون کهکشان خودمان به بیرون رفته باشد، بیش از همه عنصرهایی را در بر دارد که در ستارگانی مانند خورشید خودمان درست می شوند.
دستگاه "طیف نگار ریشه های کیهانی" تلسکوپ هابل می تواند شیوه ی دگرگونی نور اجرام در دوردست پس زمینه به هنگام گذشتن از درون ابر را بسنجد و سرنخ هایی درباره ی همنهش شیمیایی آن بیابد. بر پایه ی یافته ی اخترشناسان، رد این ابر به قرص کهکشان راه شیری می رسد. آمیزه ی داده های فرابنفش و رادیویی با سرعت های سقوط ابر همبسته و مرتبطند، که به خوبی نشان می دهند این ویژگی های طیفی با دینامیک ابر در ارتباطند. تصویر بزرگ تر
این دانشمندان به کمک تلسکوپ هابل، برای نخستین بار همنهش (ترکیب) شیمیایی ابر اسمیت را سنجیدند تا خاستگاهش را تعیین کنند. آنان برای این کار از نور فرابنفشی کمک گرفتند که از هسته های درخشان سه کهکشان فعال در فاصله ی چند میلیارد سال نوری می تابید. این سه کهکشان در پشت ابر اسمیت جای دارند و نورشان برای رسیدن به چشم ما از درون این ابر می گذرد. دستگاه "طیف نگار ریشه های کیهانی هابل (COS)" نشان داد که این نور چگونه توسط ابر اسمیت فیلتر می شود.

آن ها به ویژه عنصر گوگرد را در این ابر جستجو کردند که می تواند نور فرابنفش را درآشامد (جذب کند). فاکس توضیح می دهد: «با اندازه گیری گوگرد می توانیم فراوانی اتم های گوگرد در این ابر را نسبت به خورشید بسنجیم.» گوگرد پیمانه ی (معیار) خوبی برای سنجش مقدار عنصرهای سنگین تر در این ابر است [سنجش فلزیگی- م].

این دانشمندان دریافتند که فراوانی گوگرد در ابر اسمیت به اندازه ی بخش بیرونی قرص کهکشان راه شیری است، ناحیه ای که حدود ۴۰ هزار سال نوری با مرکز کهکشان فاصله دارد (حدود ۱۵۰۰۰ سال نوری دورتر از خورشید و سامانه ی خورشیدی). این بدان معناست که ابر اسمیت پر از موادیست که در ستارگان ساخته شده. اگر این ابر یک توده ی تازه و دست نخورده ی هیدروژن بود که از فضای میان‌کهکشانی می آمد، یا اگر پسمانده ی یک کهکشان ناکام و بی ستاره بود، نمی توانست دربردارنده ی مواد ستاره ای باشد. به نظر می رسد ابر اسمیت از درون کهکشان خودمان به بیرون پرتاب شده بوده و اکنون دارد مانند یک بومرنگ باز می گردد.

اگرچه این پاسخ خاستگاه رازآلود ابر اسمیت را می دهد، ولی پرسش های تازه ای را پیش می آورد: این ابر چگونه به جایی که اکنون هست رسیده؟ چه رویداد فاجعه باری می توانسته آن را از قرص کهکشان بیرون رانده باشد؟ و چگونه دست نخورده مانده؟ آیا ممکن است ناحیه ای از ماده ی تاریک از درون قرص کهکشان گذشته و گازش را ربوده باشد؟ شاید پژوهش های آینده پاسخ این پرسش ها را بدهد.


درباره ی این ابر و نظریه هایی که پیشتر درباره اش گفته شده بود اینجا بخوانید: 

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Hubble Space Telescope - hydrogen - Milky Way galaxy - Smith Cloud - trajectory - galactic disk - radio wave - star formation - Andrew Fox - Space Telescope Science Institute - star - comet - visible light - full moon - helium - element - sun - ultraviolet - core - active galaxy - Cosmic Origins Spectrograph - sulfur - atom - solar system - boomerang - dark matter - The Astrophysical Journal Letters - false-color - wavelength - Green Bank Telescope - constellation Aquila - ballistic path - spectral feature

منبع: nasa

کهکشانی که پشت غبار پنهان شده

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
IC ۳۴۲ که از نظر اندازه با کهکشان های مارپیچی بزرگ و درخشان همسایه‌مان برابری می کند، تنها ۱۰ میلیون سال نوری از ما فاصله داشته و در صورت فلکی شمالیِ گردن درازِ زرافه جای گرفته است.
این جزیره ی گسترده و پهناور کیهانی می توانست کهکشانی برجسته و نمایان در آسمان شب های ما باشد ولی در پشت پرده ی ستارگان و ابر های گاز و غبارِ صفحه ی کهکشان راه شیری پنهان شده و با چشم نامسلح دیده نمی شود.
با این که به خاطر وجود ابرهای کیهانی که میان ما و IC ۳۴۲ قرار گرفته، از نور آن کاسته شده است، ولی در این تصویر تلسکوپی ژرف (با نوردهی بلند) می توان غبار تیره ی درون خود IC ۳۴۲، خوشه های آبی فام ستاره ای و مناطق درخشان و صورتی رنگ ستاره‌زایی در بازوان مارپیچی اش که به دور هسته پیچیده اند را بازشناخت.
IC ۳۴۲ احتمالا به تازگی مرحله ای انفجاری از زایش ستارگان (فرآیند ستاره فشانی) را پشت سر گذاشته و نزدیکی اش به گروه محلی کهکشان ها هم تا آن اندازه هست که گرانشش بر تغییرات و دگرگونی کهکشان های این گروه، از جمله راه شیری تاثیر بگذارد.

در همین زمینه: * همسایه سرخ و خاک آلود

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
IC 342 - spiral galaxy - constellation Camelopardalis - island universe - star - plane - Milky Way galaxy - star cluster - star forming region - spiral arm - core - local group

منبع: apod.nasa.gov

دو همسایه خوش‌سیما و غول‌پیکر

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
کهکشان بیضیگون غول پیکر M۶۰ و کهکشان مارپیچی NGC ۴۶۴۷ در این نمای پُروضوح کیهانی که توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده، مانند زوجی شگفت انگیز در کنار یکدیگر دیده می شوند.
این دو در ناحیه ای از فضا جای دارند که پر از کهکشان است، بخش خاوری خوشه ی کهکشانی دوشیزه در همسایگی خوشه ی خودمان.
کهکشان درخشان ام۶۰ با پیکره ای تخم مرغی و ساده تر، حدود ۵۴ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد و از انبوه بی‌نظم ستارگان پیر تشکیل شده. ولی ستارگان آبی فام جوان و گاز و غبارهای NGC ۴۶۴۷ در بازوان مارپیچی آن گرد آمده و همه با هم در یک صفحه ی تخت به گرد مرکز کهکشان در چرخشند. فاصله ی NGC ۴۶۴۷ دورتر از ام۶۰ است و حدود ۶۳ میلیون سال نوری برآورد شده.
این زوج خوش سیمای کیهانی که با هم به نام آرپ ۱۱۶ نیز شناخته می شوند، شاید در آستانه ی یک رویارویی گرانشی سهمگین با یکدیگر باشند.
پهنای ام۶۰ که NGC ۴۶۴۹ نیز نام دارد چیزی نزدیک به ۱۲۰ هزار سال نوریست. NGC ۴۶۴۷ کوچک تر از آنست و با پهنای حدود ۹۰ هزار سال نوری، تقریبا هم-اندازه ی راه شیری خودمان است.

در اینجا می توانید کمی بیشتر بخوانید: * عکس خانوادگی دو کهکشان

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
elliptical galaxy - M60 - spiral galaxy - NGC 4647 - Hubble Space Telescope - Virgo Galaxy Cluster - egg - star - arm - flattened disk - Arp 116 - NGC 4649 - Milky Way

منبع: apod.nasa.gov

بررسی عتیقه کمیاب کهکشان

* کهکشان راه شیری صدها میلیارد ستاره را در خود جای داده. ولی ستاره ی مرکز این عکس با آن های دیگر تفاوت شگفت انگیزی دارد.

یک گروه برزیلی-آمریکایی به رهبری ژرژ ملندز از دانشگاه سائوپولو با بهره از دو تلسکوپ رصدخانه ی جنوبی اروپا (ESO) در شیلی، دریافتند که این ستاره با نام 2MASS J18082002–5104378 یک یادگار کمیاب از سال های آغازین پیدایش کهکشان راه شیری است. به این ترتیب این ستاره فرصتی ارزشمند برای کاوش و بررسی نخستین ستارگانی می دهد که در کهکشانمان پدید آمدند.
این تصویر در اندازه های دیگر: بزرگ- بسیار بزرگ تر (۸.۱ مگ)
2MASS J18082002–5104378 در سال 2014 به کمک تلسکوپ فناوری نوین (NTT) در ESO یافته شد. رصدهای بعدی با بهره از تلسکوپ بسیار بزرگ (VLT) در ESO نشان داد که بر خلاف ستارگان جوان تری مانند خورشید، فراوانی فلز این ستاره به گونه ی شگفت انگیزی پایین است- در زبان اخترشناسی، به عنصرهای سنگین تر از هیدروژن و هلیوم "فلز" گفته می شود. در واقع این ستاره آن چنان تهی از این عنصرهاست که به عنوان یک UMP یا "ستاره ی بی‌اندازه کم-فلز" نام گرفته؛درخشان ترین مورد از این گونه که تاکنون یافته شده.

اگرچه پنداشته می شود ستارگان کم-فلز در روزگار آغازین کیهان فراوان بوده اند، ولی اکنون اجرامی کمیاب در کهکشان خودمان و کهکشان های نزدیکند. فلزها در فرآیند همجوشی هسته ای در دل ستارگان ساخته شده و با پیر شدن و انفجار آن ها در محیط میان‌ستاره ای پخش می شوند. از همین رو نسل بعدی ستارگان از موادی که روز به روز پر-فلزتر می شود ساخته می شوند.

ولی ستارگان کم-فلز در محیطی پاک و ناآلوده که اندکی پس از مهبانگ وجود داشت پدید می آمدند. بررسی ستارگانی مانند 2MASS J18082002–5104378 شاید بتواند رازهایی درباره ی پیدایش آن ها را آشکار کرده و شرایط کیهان در آغاز آن را به ما نشان دهد.

در چارچوب سمت چپ این تصویر، تلسکوپ NTT را زیر آسمان پرستاره می بینید. چارگوش کوچک همان است که در سمت راست بزرگنمایی شده و ستاره ی گغته شده را در بر دارد.


-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
ESO - Milky Way - star - Jorge Melendez - 2MASS J18082002–5104378 - galaxy - New Technology Telescope - NTT - Very Large Telescope - VLT - Sun - metal - element - hydrogen - helium - UMP - ultra metal-poor star - nuclear fusion - Big Bang

هشدار ناسا: "سیاره ۹" هنوز تنها یک نظریه است

* این خبر که سیاره ای به جرم حدود ۱۰ برابر زمین می تواند در ورای نپتون به گرد خورشید در چرخش باشد آشوب و هیجانی باورنکردنی در میان دانشمندان و مردم عادی به پا کرده.

ولی آرام باشید- هیچ سیاره ای تاکنون یافته نشده. در ویدیویی که ناسا منتشر کرده، جیم گرین، مدیر بخش دانش سیاره ای ناسا هشدار می دهد که هنوز برای اعلام خبرِ نُه-سیاره ای شدنِ (دوباره ی) سامانه ی خورشیدی بسیار زود است.

گرین در این ویدیوی ۲ دقیقه و ۳۶ ثانیه ای می گوید: «بی شک اندیشه ی یک سیاره ی تازه برای من به عنوان یک دانشمند سیاره ای هیجان انگیز است، و فکر کنم برای همه اینگونه باشد. ولی این به معنای دیده شدن یک سیاره ی تازه نیست. هنوز بسیار زود است که با اطمینان درباره ی وجود چیزی به نام "سیاره ی X" بگوییم.»

"سیاره ی ۹" نامیست که دانشمندان به یک سیاره ی فرضی داده اند که -اگر وجود داشته باشد- با فاصله ای حدود ۲۰ برابر نپتون به گرد خورشید می چرخد؛ یعنی جایی در کمربند کویپر که ناحیه ای پر از اجرام یخی و کوچک است و پلوتو هم در آن جای دارد.

پیش بینی وجود سیاره ی ۹ در پژوهشنامه ای مطرح شد که روز چهارشنبه، ۲۰ ژانویه انتشار یافت. این پژوهشنامه می گوید که حرکت نامعمول برخی از اجرام شناخته شده در کمربند کویپر می تواند به دلیل وجود یک سیاره ی بزرگ باشد. [خبرش را اینجا خواندید: * کشف نشانه هایی از وجود سیاره شماره ۹ در منظومه خورشیدی]

ولی این کجا و دیده شدنِ مستقیم کجا؟ این پیش بینی بر پایه ی مدل هایی از سامانه ی خورشیدی انجام شده که با بهره از داده های رصدی پدید آمده اند ولی به ستاره شناسان اجازه می دهند تا اجرام احتمالیِ دورتر از چیزهای دیده شده را جستجو کنند.

گرین در ویدیو می گوید: «مقاله ی ۲۰ ژانویه در آسترونومیکال جورنال اشتیاق ما در کاوش های سیاره ای را برانگیخته و به بحث و گفتگویی دامن زده که بخشی از روند علمی است. همه چیز بسته به آغاز فرآیندیست که بتواند به یافته هایی هیجان انگیز بیانجامد.»
نمایی از این ویدیو که جیم گرین، مدیر بخش دانش سیاره ای ناسا در آن درباره ی خبر یافته شدن شواهد
سیاره ی ۹ هشدار می دهد
ستاره شناسان گفته اند اگر این سیاره به راستی وجود داشته باشد، پیدا کردنش با تلسکوپ سوبارو در هاوایی که برای یافتن دیگر اجرام دورست سامانه ی خورشیدی به کار می رود به نسبت ساده خواهد بود. به گفته ی آنان یک پیمایش چند ماهه ی آسمان در ناحیه ای که احتمال می رود سیاره آن جا باشد می تواند شواهد دیداری از وجود آن به دست دهد.

ولی این احتمال هم هست که سیاره ی ۹ وجود نداشته و دلیل واقعی حرکت نامعمول آن اجرام کمربند کویپر چیز دیگری باشد. نتیجه هر چه باشد، به گفته ی جیم گرین، از همان آغاز به آگاهی مردم خواهد رسید.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
planet - Earth - Neptune - NASA - Jim Green - solar system - Planet X - Planet Nine - Kuiper Belt - Pluto - Astronomical Journal - Subaru Telescope

منبع: Space.com

کهکشان مارپیچی بدرفتار!

* کهکشان مارپیچی که در سمت چپ این تصویرِ تلسکوپ فضایی اِسا/ناسای هابل از لبه دیده می شود، با وجود نمای ساده و بی ادعایش، در واقع کهکشانی بسیار چشمگیر و نامعمول است.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
این کهکشان خیره کننده با نام LO95 0313-192 که با یک میلیارد سال نوری فاصله از ما، در صورت فلکی جوی دیده می شود، دارای پیکره ای مارپیچی همانند راه شیری خودمان است، با یک کوژی مرکزی بزرگ، و بازوانی آراسته به گازهای برافروخته و رگه های پرپشت غبار تیره. همدم آن که در سمت راست چارچوب خودنمایی می کند، نامش از آن هم بی احساس تر است: [LOY2001] J031549.8-190623.

این یک همگذاری از تصویر هابل و تصویر آرایه ی
بسیار بزرگ است. اندازه ی بزرگ تر
"فواره های کهکشانی" برون‌ریزی های فراداغی هستند که با سرعتی نزدیک به سرعت نور بیرون می زنند. این پدیده ها از دیرباز به عنوان ویژگی های هسته ی کهکشان های بیضیگون غول پیکر، و همچنین کهکشان های برخوردی و ادغام شونده شناخته می شدند. ولی اخترشناسان در یافته ای نامنتظره دریافته اند که LO95 0313-192 هم دارای فواره های رادیویی نیرومندیست که از مرکزش به بیرون می پاشند! این کهکشان به نظر می رسد دو ناحیه ی دیگر هم دارد که به شدت در طیف رادیویی پرتو می افشانند و آن را از این هم کمیاب تر کرده اند.

فواره های این کهکشان در این تصویر دیده نمی شوند ولی در یکی از عکس های پیشین هابل نمایانده شده بودند [عکس دوم]. این کهکشان نخستین بار در سال ۲۰۰۳ یافته شد و شناسایی آن آغازگر کاوش هایی در چند سال گذشته بود که به کشف سه کهکشان مارپیچی دیگر با فواره های رادیویی انجامید. 

این رده ی رو به گسترش از مارپیچی های نامعمول پرسش هایی مهم درباره ی چگونگی شکل گیری فواره ها در کهکشان ها، و چگونگی بیرون پاشیدن آن ها به فضا پیش کشیده.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
edge-on - spiral galaxy - NASA - ESA - Hubble Space Telescope - constellation of Eridanus - LO95 0313-192 - Milky Way - bulge, - arm - [LOY2001] J031549.8-190623 - Jet - elliptical galaxy - radio jet - radio - spectrum -

منبع: spacetelescope

بادبزن سبز در آسمان

این تصویر در اندازه ی بزرگ تر
چرا آسمان این چشم انداز مانند یک بادبزن غول پیکر شده؟ پاسخش پدیده ای به نام هواتاب است.
این عکس در تابستان گذشته از جایی نزدیک برایس کانیون در یوتای آمریکا گرفته شد و در ان به نظر می رسد پرتوهای سبزفام و راه راه هواتاب از دریاچه برخاسته و تا کمان کهکشان راه شیری ادامه پیدا کرده اند، درست مانند یک بادبزن!
این الگوی نامعمول توسط امواج چگالی جَوی پدید آمده، چین و شکن های پی در پیِ فشار هوا که در فرازهای بالاتر و با تنُک تر شدن هوا، ابعادشان هم بزرگ تر می شود؛ در اینجا این فراز، ۹۰ کیلومتری بالای سطح زمین است. امواج گرانشی جوی چنان چه از نامشان بر می آید زمانی شکل می گیرند که نیروی شناوری (buoyancy) هوا را به بالا می راند و نیروی گرانش آن را دوباره به پایین برمی گرداند. [درین زمینه ببینید: * نمای ماهواره ای از امواج گرانشی هوا]
برخلاف شفق های قطبی که در اثر برخورد ذرات باردار پرانرژی [به مولکول های هوا] پدید می آیند و تنها در عرض های جغرافیایی بالا دیده می شوند، هواتاب به دلیل پدیده ی شیمی‌تابناکی (کمیلومینسانس) که فرآیند تولید نور در یک واکنش شیمیایی است رخ می دهد و در سرتاسر سیاره ی زمین نیز دیده می شود.
معمولا هواتاب در نزدیک افق، آسمان شب را کمی روشن می کند و جلوی تاریک شدن کامل آن را می گیرد.
در تصویر دوم صورت های فلکی این آسمان هم نمایانده شده.
-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Airglow - Milky Way Galaxy - Bryce Canyon - atmospheric gravity waves - aurora - chemiluminescence

منبع: apod.nasa.gov

درخشان‌ترین انفجاری که تاکنون دیده شده همه نظریه‌ها را به چالش می‌کشد

* حدود شش ماه پیش گزارشی از دیده شدن درخشان ترین ابرنواختری که تاکنون شناسایی شده انتشار یافت. اکنون گروه یابنده ی آن اطلاعات بیشتری را منتشر کرده اند که حتی افراطی ترین نظریه های فیزیکی را هم در تنگنا می گذارد.
برداشت هنری (نقاشی) از آسمان شبانه ی سیاره ای در کهکشان میزبان ابرنواختر ASASSN-15lh. تصویر بزرگ تر
در ماه ژوئن سال ۲۰۱۵ نقطه ی روشنی در داده های "پیمایش خودکار سراسر آسمان برای ابرنواخترها" (ASASSN) که به طور پی در پی بخش های یکسانی از آسمان را در جستجوی نورهای گذرا می کاود دیده شد. این چشمه ی نور با حدود ۲.۸ میلیارد سال نوری فاصله از زمین، برای هر چیزی به این دوری بی‌اندازه درخشان می نمود: حدود ۲۰۰ بار درخشان تر از یک ابرنواختر معمولی، و به طور گذرا ۲۰ بار درخشان تر از مجموع همه ی ستارگان کهکشان راه شیری. اگر نوری که از آن گسیلیده می شد در همه ی جهت ها به همین نرخ می بود، نیرومندترین انفجاری به شمار می آمد که تاکنون به ثبت رسیده.

ASASSN-15lh به دلیل فاصله ی بسیاری که داشت در اوج درخشش به قدر حدود ۱۷ رسید، ولی باز هم از هر ابرنواختری که تاکنون دیده شده بود درخشان تر بود. بروندهی انرژی این تک جرم در هر ثانیه حتی تا چند ماه بعد هم از کل ستارگان راه شیری بیشتر بود.

سوبو دونگ از دانشگاه پکن چین به همراه همکارانش پژوهشنامه ای را درباره ی تازه ترین یافته های این ابرنواختر در شماره ی ۱۵ ژانویه ی نشریه ی ساینس منتشر کردند. این گروه پس از بررسی های طیفی فراوان، با بهره از شبکه ی جهانی تلسکوپ رصدخانه ی کامبراس (LCOGT) و تلسکوپ فضایی سویفت دگرگونی های این ابرنواختر را دنبال کردند. منحنی های نوری که از این راه به دست آمد نشانگر چگونگی تغییر روشنایی ابرنواختر با گذشت زمان بود.

آنها همچنین یک برون‌دهی انرژی از این ابرنواختر ثبت کردند که افراطی ترین سناریوها را هم برای توضیح این رویداد کمیاب به چالش می کشد.
سمت چپ: کهکشان زرد-نارنجی میزبان ابرنواختر پیش از رخ دادن آن. این عکس با دوربین "پیمایش انرژی تاریک" گرفته شده بود. سمت راست: عکس رصدخانه ی LCOGT که ابرنواختر، با نوری بیش از کهکشان میزبان در آن دیده می شود.

بر باد رفتن چشمداشت ها
ASASSN-15lh ویژگی های یک ستاره ی منفجرشونده ی معمولی را به نمایش می گذارد (چیزهایی مانند نور آبی فامی که ناگهان روشن می شود و سپس کم کم رو به خاموشی می رود). طیف آن خطوط هیدروژن و هلیوم ندارد، بنابراین همانند ابرنواخترهای رده ی Ia به نظر می رسد که در اثر انفجار کوتوله های سفید رخ می دهد.

ولی درخشندگی بیش از اندازه اش آن را در رده ای به نام ابرنواخترهای فرا-تابناک (فرانواخترهای بسیار درخشان) جای می دهد. این گوهرهای کمیاب کیهانی به طور معمول حدود ۱۰ برابر درخشان تر از همخانواده های رایج تر خود از رده ی Ia هستند، و ASASSN-15lh درخشان ترین در این گروه بود.

این ابرنواختر حتی در میان همزادهای خودش نیز کمی نامعمول است زیرا به نظر می رسد انفجارش بسیار داغ تر از اندازه ی عادیست. خانه اش نیز با دیگران تفاوت دارد: کهکشانی درخشان ولی بی ادعا با نرخ ستاره زایی کمتر از یکی در سال. ابرنواخترهای فرا-تابناکی که در گذشته یافته شدند همگی در کهکشان های کوتوله ای با نرخ ستاره زایی آتشین پدید آمده بودند. ستارگان بزرگ، که عمر کوتاهی داشته و در جوانی می میرند، انتظار می رود در مناطق ستاره زایی پدید بیایند نه در محیطی راکد مانند جایی که به نظر می رسد میزبان ASASSN-15lh است.

اخترشناسان برای توضیح چراییِ وجود ابرنواخترهای فرا-تابناک با سختی بسیاری روبرو هستند. بر پایه ی یک نظریه که برای توضیح دیگر اجرام همرده ی ASASSN-15lh به کار رفته، در پی انفجار یک ستاره ی بزرگ و پرجرم، لایه های بیرونی آن با خشونت به مواد پیرامون ستاره کوبیده شده و باعث افزایش درخشش انفجار می شوند. ولی در طیف ASASSN-15lh خطوط هیدروژن -که در مواد پیراستاره ای فراوان است- دیده نمی شود، پس این نظریه بی‌گفتگو کنار گذاشته شد.

در نظریه ی دوم، و چه بسا امیدبخش ترین نظریه تا امروز، از یک چشمه ی نیروی شگفت انگیزتر گفته می شود. هنگامی که یک ستاره ی بزرگ (ولی نه چندان پرجرم) دچار انفجار ابرنواختری می شود، هسته ی آن به یک ستاره ی نوترونی چرخان تبدیل می گردد. و اگر شرایط مناسب باشد، این پَسمان رُمبیده ی ستاره می تواند میدان های مغناطیسی نیرومندی به دست آورد که نیرویشان چه بسا به ۱۰۰ تریلیون برابر میدان مغناطیسی میانگین خورشید هم برسد. این ستارگان نوترونیِ ابَرمغناطیسیِ سریع-چرخان به نام مگنتار شناخته می شوند و می توانند درخششی بسیار بیشتر از یک انفجار معمولی ستاره ای پدید آورند.
منحنی نور ASASSN-15lh از همه ی ابرنواخترهای دیگر فراتر است، حتی ابرنواخترهای رده ی "فرا-تابناک". این ابرنواختر در اوج روشنایی ۲۰۰ بار درخشان تر از یک ابرنواختر معمولی رده ی Ia و دو برابر درخشان تر از رکورددار پیشین، iPTF13ajg بود.

مگنتارها می توانند دیگر ابرنواخترهای فرا-تابناک را توضیح دهند، ولی این بار چندان کار ساده ای در پیش نداشتند. انرژی‌ای که از ASASSN-15lh در یک دوره گسیلیده شده بیش از آنست که یک مگنتار از پسش برآید: ۱۰ به توان ۵۲ ارگ، یا ۱۰۰ میلیارد برابر انرژی گسیلیده از خورشید در همین مدت. و تازه این تنها انرژی‌‎ایست که در چهار ماه نخست ابرنواختر گسیلیده شده -که در پژوهشنامه ی نشریه ی ساینس منتشر شده. سوبو دونگ می گوید: «ما اکنون چند ماه بیشتر داده گردآوری کرده ایم، و مجموع درخشندگی این ابرنواختر به میزان چشمگیری از ۱۰ به توان ۵۲ ارگ فراتر رفته.»

زوی پیران از بنیاد فیزیک راکا در اسراییل می گوید: «از دید من مگنتارها این اواخر نقش جوکر در بازی ورق را داشته اند. هر گاه کسی به یک چشمه ی انرژی افزوده نیاز پیدا می کند به سراغ یک جوکر می رود. اگر به دامنه ی گسترده ای از پدیده هایی که مگنتارها برای توضیح آن ها به کار رفته اند نگاه کنیم می توانیم به روشنی ببینیم که این اجرام نمی توانند در یک زمان چندین کار انجام دهند.»

این به معنای خالی بودن دست ما نیست. سناریوهای شگفت آور دیگر فراوانست، از جمله "ابرنواخترهای ناپایداریِ جفت" یا "ستارگان کوارکی نوزاد". پاسخ هر چه باشد زمان و مشاهدات دامنه دار آینده با تلسکوپ های بیشتر از جمله تلسکوپ هابل سرانجام آن را به ما خواهد گفت.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
supernova - ASASSN-15lh - star - All-Sky Automated Survey for Supernovae - ASASSN - Earth - magnitude - Milky Way - Subo Dong - Science - Las Cumbres Observatory Global Telescope Network - LCOGT - Swift space telescope - hydrogen - helium - spectrum - Type Ia - white dwarf - superluminous supernova - galaxy - dwarf galaxy - neutron star - magnetic field - magnetar - Sun - joker - Tsvi Piran - Racah Institute of Physics - pair-instability supernova - quark star - Dark Energy Camera - iPTF13ajg -

منبع: skyandtelescope

ناحیه ایمهوتپ روی دنباله دار ۶۷پی

* در این چشم انداز زیبا ناحیه ی ایمهوتِپ (Imhotep) بر روی دنباله دار 67-P/چوریموف-گراسیمنکو را می بینیم. [همه ی نام های مربوط به این دنباله دار برگرفته از تاریخ و افسانه های مصر باستان هستند-م]

این عکس در روز ۱۷ ژانویه ی ۲۰۱۶، به کمک OSIRIS، دوربین زاویه-باریک فضاپیمای روزتا و از فاصله ی ۸۶.۸ کیلومتری گرفته شده. چارچوب عکس پهنای ۳.۲ کیلومتر را می پوشاند و از نظر زمین شناختی، یکی از گونه‌گون ترین مناطق این دنباله دار را در بر دارد.
این تصویر در اندازه ی بزرگ تر

شاید چشمگیرترین بخش ناحیه ی ایمهوتپ همان سطح همواری باشد که در نیمه ی سمت راست تصویر دیده می شود. این سطح هموارِ پوشیده از خاک به گستردگی حدود ۰.۸ کیلومتر مربع، با ویژگی های خمیده و مایلی به درازای صدها متر آراسته شده که با گذشت زمان تغییر چهره می دهند.

تخته سنگ های بزرگی بر روی این سطح هموار دیده می شود، از جمله صخره ی خئوپس یا خوفو (Cheops) در جلوی چشم انداز. سنگ های کوچک تر ولی پرشمارتری هم در تصویر دیده می شوند که مربوط به دیواره های بیرون زده هستند و به احتمال بسیار دستاورد فرسایشند. بررسی های دقیق نشانگر وجود آب یخ زده در برخی از ریزش های آواری بوده است.

ساختارِ به ویژه چشم نواز درون این تصویر، مواد لایه لایه و ترک خورده ایست که در سمت چپ مرکز پس زمینه دیده می شود. یک چنین الگویی را در دیواره ی بیرون زده ی سمت راست هم می توانیم ببینیم، جایی که ایمهوتپ در آن به ناحیه ی خپری (Khepry) می پیوندد.

این گونه لایه ها در جاهای گوناگونی از این دنباله دار دیده می شود و دانشمندان در تلاش برای شناخت پیوند احتمالی آن ها با پیدایش و/یا دگرگونی های دنباله دار هستند.

درست روبروی ساختار لایه ای سمت چپ، چند ساختار گِرد و کوچک دیده می شود. این ساختارها لبه ای آشکار و رویه ای صاف دارند و به نظر می رسد کمی بالاتر از مواد پیرامونند. یک توضیح برای آن ها اینست که این ها بازمانده ی مناطق فعال دنباله دار هستند که با خاک پوشیده شده بودند و اکنون در پی فرسایش لایه های رویی نمایان شده اند.

در جلوتر پیش زمینه یک "راهرو"ی به نسبت هموار می بینیم که به ستیغ یکپارچه تری می رسد. در سمت چپ این راهرو ناحیه ی اَش (Ash) جای دارد و ستیغ شیبدار بالا، سمت چپ هم نمایانگر مرز ناحیه ی آپیس (Apis) است.

با کمک ابزار بیننده ی دنباله دار می توانید در سطح این دنباله دار گردش کنید: sci.esa.int/comet-viewer

این عکس نخستین بار روز ۲۱ ژانویه ی ۲۰۱۶ در تارنمای تصویر روزِ اوزیریس منتشر شد.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Imhotep - Comet 67P/Churyumov–Gerasimenko - Rosetta - OSIRIS - narrow-angle - Cheops - erosion - water ice - Khepry - Ash - Apis

منبع: esa

ژانوس و تتیس، دو پیکره متفاوت

ژانوس و تتیس، دو ماه سیاره ی کیوان (زحل) تفاوت اصلی میان ماه های کوچک و ماه های بزرگ را نمایش می دهند. این تفاوت اصلی، شکل پیکره ی آن هاست.

ماه هایی مانند تتیس (به قطر ۱۰۶۲ کیلومتر) به اندازه ی کافی بزرگ هستند که بتوانند با گرانش خود بر نیروی میان مواد سازنده‌شان چیره شده و آن ها را به شکل کروی در آورند (در مورد تتیس، این مواد به طور عمده یخ هستند). ولی ماه های کوچکی مانند ژانوس با پهنای ۱۷۹ کیلومتر جرم کافی ندارند که بتوانند به کمک گرانش خود پیکره ای کروی پیدا کنند. درنتیجه با پیکره هایی نامنظم به زندگی ادامه می دهند.

در این تصویر که توسط فضاپیمای کاسینی ناسا گرفته شده، حلقه ی باریک F کیوان و لبه ی بیرونی حلقه ی A هم به چشم می خورند.

دیدگاه این عکس رو به سمت روشن نشده ی حلقه های کیوان و جدود ۰.۲۳ درجه زیر صفحه ی آن هاست. عکس در نور سبز دیدنی (مریی) و با دوربین زاویه-باریک کاسینی (NAC) در روز ۲۷ اکتبر ۲۰۱۵ گرفته شده.

به هنگام گرفته شدن عکس، فاصله ی فضاپیما از ژانوس حدود ۹۵۵۰۰۰ کیلومتر بود. هر پیکسل روی ژانوس هم ارز ۶ کیلومتر است. تتیس هم در آن زمان ۱.۳ میلیون کیلومتر از فضاپیما فاصله داشت و هر پیکسلش هم ارز ۸ کیلومتر است.

-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Janus - Tethys - moon - gravity - sphere - Saturn - F ring - A ring - rings - ring plane - Cassini spacecraft - narrow-angle camera - NAC

منبع: nasa

این جدول تناوبی ریشه کیهانی عنصرها را نشان می دهد

هیدروژن بدن ما که در تک تک مولکول های آب است از مهبانگ (انفجار بزرگ) آمده. هیچ سرچشمه ی مهم و ارزیابی‌پذیر دیگری برای آن در کیهان وجود ندارد.
کربنی که در بدن ماست، و همچنین اکسیژن، از فرآیندهای همجوشی هسته ای در دل ستارگان ریشه گرفته. بیشتر آهن پیکر ما در زمانی دور، به هنگام مرگ ابرنواختری ستارگان دوردست پدید آمده. طلای جواهراتمان نیز به احتمال بسیار دستاورد برخوردهای ستارگان نوترونی است که از روی زمین می توانیم آن ها را به شکل انفجارهای کوتاه-مدت پرتوگاما ببینیم.
عنصرهایی مانند فسفر و مس به مقداری کم در بدن ما وجود دارند ولی برای کارکرد همه ی گونه های شناخته شده ی زندگی نیازی بنیادینند.
جدول تناوبی که اینجا می بینید با رنگ هایی ویژه رنگ آمیزی شده تا بهترین گمانه‌زنی بشر درباره ی ریشه ی هسته ی همه ی عنصرهای شناخته شده را نشان دهد. از سرچشمه ی هسته ای برخی عنصرها از جمله مس هنوز آگاهی کاملی در دست نیست و همچنان موضوعی برای پژوهش های دامنه دار محاسباتی و دیداری هستند.


-------------------------------------------------
تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
hydrogen - molecule - Big Bang - carbon - nuclear fusion - star - oxygen - iron - supernova - gold - jewelry - neutron star - gamma-ray burst - phosphorus - copper - elements

منبع: apod.nasa.gov

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه