هم‌محلی پرابهت ما

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
صورت فلکی شمالی کوچک مثلث (سه سو)، جایگاه این کهکشان مارپیچی مجلل است که از روبرو دیده می‌شود: ام۳۳. این کهکشان به نام‌هایی مانند "چرخ دنده" یا همان "مثلثی" (سه سو) نیز شناخته می‌شود.
قطر ام۳۳ بیش از ۵۰ هزار سال نوریست و پس از آندرومدا یا زن در زنجیر (ام۳۱) و کهکشان راه شیری خودمان، سومین کهکشان بزرگ در گروه محلی کهکشان‌هاست. گمان می‌رود این کهکشان که فاصله‌اش از راه شیری ۳ میلیون سال نوری است، خود یکی از کهکشان‌های ماهواره‌ای کهکشان زن در زنجیر باشد و اخترشناسان در ساختار مارپیچی شکوهمند هر دو کهکشان می‌توانند نماهای تماشایی از سامانه‌های ستاره‌ای را بینند.
این تصویر همنهاده‌ی واضح و باکیفیت به زیبایی خوشه‌های ستاره‌ای آبی‌فام و مناطق صورتیِ ستاره‌زایی را که در بازوان مارپیچی تاب خورده‌ و گشوده‌ی ام۳۳ پراکنده‌اند از دید بینندگان زمینی نشان می‌دهد.
از میان این مناطقِ ستاره‌زایی، سحابی غارمانند ان‌جی‌سی ۶۰۴ درخشان‌ترین آنهاست که در جایگاه ساعت ۷ نسبت به مرکز کهکشان در تصویر دیده می‌شود [بیش از ۲۰۰ ستاره‌ی سنگین و داغ و درخشانِ مرکزِ این سحابی، دیواره‌های گازی آن را برافروخته و روشن کرده‌اند، همچون فانوسی در دل یک غار - م].
در ام۳۳ هم مانند ام۳۱ ستارگان متغیری وجود دارد که فاصله‌شان به دقت اندازه گرفته شده. بنابراین این همسایه‌ی مارپیچی به دلیل وجود همین جمعیت ستارگان متغیرش به معیار و سنجه‌ای کیهانی برای اندازه‌گیری مسافت‌های کیهان و در حقیقت یکی از پله‌های نردبان فاصله‌های کیهانی تبدیل شده است.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
M33 - Triangulum - Galaxy - spiral galaxy - Pinwheel - Local Group - Andromeda Galaxy - M31 - Milky Way - satellite - star system - Earth - star cluster - star forming region - spiral arm - cavernous - NGC 604 - yardstick - distance scale

منبع: apod.nasa.gov

آیا مشتری در آغاز یک "دنیای آب" بوده؟

* مشتری شاید همیشه هم یک توپ بزرگ هیروژن و هلیوم نبوده، بر پایه‌ی پژوهشی تازه، مشتری و دیگر غول‌های گازی احتمالا در آغاز "دنیاهای بخار" بوده‌اند- سیاره‌های اقیانوسی گرم، کمی بزرگ‌تر از زمین با جَوی از بخار آب.

[درباره‌ی این سیاره‌ها خوانده بودید: * کشف گونه تازه‌ای از سیاره‌ها: "دنیای آب"].

جان چمبرز، پژوهشگر بنیاد علوم کارنگی در واشنگتن دی‌.سی. می‌گوید برخی از پیش‌سیاره‌ها می‌توانند از همان روزگار کودکی، با برافزایش تکه‌های سنگ و یخ به یک دنیای بخار (دنیای اقیانوسی، دنیای آب) تبدیل شوند.

با انباشت این اجرام و ادامه‌ی برافزایش و رشد پیش‌سیاره، فشار بالا رفته و یخ‌ها را آب می‌کند، و اقیانوس‌ها پدید می‌آیند. آب و هر مایع دیگری در نبودِ جو بخار می‌شود و جَوی می‌سازد که به طور عمده از بخار آبست. چمبرز می‌گوید حتی یک پیش‌سیاره‌ی به نسبت کوچک با جرمی میان ۰.۰۸ تا ۰.۱۶ برابر زمین هم می‌تواند به اندازه‌ی کافی گرم باشد- از ۰ تا ۳۴۷ درجه‌ی سلسیوس.

چمبرز به اسپیس دات کام می‌گوید: «من ساختار جو در این مورد را برآورد کردم، و زمان مناسب شدن شرایط برای برافزایش سریع گاز برای ساختن یک سیاره‌ی غول‌پیکر را برآورد کردم. پاسخ این بود که این فرآیند زمانی آغاز می‌شود که یک سیاره به جرم چند برابر زمین برسد، چیزی کمتر از ۱۰ برابر زمین که مقدار قراردادی برای برافزایش سریع گاز است.»

چمبرز در مدل خود سیاره‌ای را در نظر گرفت که با فاصله‌ی حدود سه برابر زمین تا خورشید به گرد یک ستاره‌ی خورشیدسان می‌چرخد. ساختار پیش‌سیاره‌ی آغازین را هم نیمی یخ و نیمی سنگ در نظر گرفت. این تکه‌های سنگ و یخ با هم یک پیش سیاره‌ی کوچک ساختند با جَوی بسیار نازک که به طور عمده در اثر فرازش (تصعید) یخ‌ها پدید آمده بود. زمانی که پیش‌سیاره به جرم ۰.۰۸۴ جرم زمین رسید، فشار جَوش به نقطه‌ی مناسب برای آب شدن یخ‌ها رسید و در نتیجه این جرم به یک دنیای اقیانوسی کوچک تبدیل شد. با برافزایش سنگ و یخ‌های بیشتر، پیش‌سیاره بزرگ‌تر شد و آغاز به انباشتن هیدروژن و هلیوم کرد. [هسته‌ی سنگی در این فرآیند کوچک و کوچک‌تر می‌شود-م]

از آنجا که مقدار فراوانی آب در جو هست، سیاره گرم‌تر می‌شود (آب یک گاز گلخانه‌ای نیرومند است). با ادامه‌ی افزایش جرم پیش‌سیاره، فشار جوی هم به بالا رفتن ادامه می‌دهد و به جو اجازه می‌دهد باز هم بخار آب بگیرد. سرانجام فشار به اندازه‌ای بالا می‌رود که دیگر همه‌ی آب‌ها از حالت مایع بیرون رفته و و به آمیزه‌ای از یک "شاره‌ی ابربحرانی" با هیدروژن و هلیوم تبدیل می‌گردد، بدون هیچ مرز نمایانی میان جو و سطح.

زمانی که سنگ و یخی حدود دو تا پنج برابر زمین گرد آمد، یک فرآیند زنجیره‌ای به راه می‌افتد و پیش‌سیاره به سرعت گازهای بیشتری از قرص پیرامون ستاره‌ی میزبانش می‌گیرد. و بر پایه‌ی این پژوهش تازه، این چیزیست که به یک غول گازی امکان رشد می‌دهد.

در بیشتر مدل‌های سیاره‌زایی، خرده‌سیاره‌ها (تکه‌هایی که به هم می‌پیوندند و یک سیاره می‌سازند) اندازه‌ای در حد چند کیلومتری دارند. ولی در برخی از مدل‌ها برافزایش سنگریزه‌ها (قلوه سنگ‌ها، اجرامی در حد چند سانتیمتر تا چند متر) عامل پیدایش پیش‌سیاره‌ها در نظر گرفته شده‌اند.

میشل لمبرشت، پژوهشگر دانشگاه لوند سوئد که در این پژوهش شرکت نداشت این را رویه‌ای منطقی می‌داند: «اینجا تنها فیزیک نقش دارد که چیزی بسیار اعتمادپذیر است.»

این که آیا این نظریه را برای پیدایش مشتری هم می‌توان به کار برد یا نه روشن نیست، ولی گویا برخی از داده‌های فضاپیمای جونو که در مدار مشتری است نشانگر این هستند که هسته‌ی این سیاره نرم‌تر از چیزیست که دانشمندان در آغاز می‌پنداشتند [با مرزی نامشخص- اینجا خواندید: * شگفتی‌های مشتری بیش از آنست که گمان می‌رفت].

به گفته‌ی لمبرشت، از این نظریه چنین بر می‌آید که -اگر مدل برافزایش سنگریزه‌ای که چمبرز می‌گوید درست باشد- مشتری باید هسته‌ای به اندازه‌ی تنها چند برابر زمین داشته باشد.

به نظر دانشمندان سیاره‌شناس، از آنجا که بادهای ستارگان نوزاد به سرعت بیشتر گازهای قرص پیش‌سیاره‌ای پیرامونشان را پراکنده می‌کنند، غول‌های گازی فرصت چندانی ندارند و می‌بایست بیشتر جرم خود را در مدت تنها چند میلیون سال گرد آورند.

چمبرز می‌گوید این زمان کم می‌تواند برای برخی از مدل‌های سیاره‌زایی دردسر ایجاد کنند. ولی برای مدل برافزایش سنگریزه‌ای بسیار مناسب دارد. وی می‌گوید: «مهم اینست که چگونه بتوانیم جلوی برافزایش سریع را بگیریم.»

چمبرز گام بعدی را گردآوری داده‌های بیشتر درباره‌ی سیاره‌های فراخورشیدی می‌داند.

او می‌گوید: «من هنوز دارم پیامدهای این را بررسی می‌کنم، ولی گام بعدی اینست که این نتیجه را در مدل‌های کلی‌ترِ سیاره‌زایی به کار ببریم. می‌خواهیم نتیجه‌ی پایانی این مدل‌ها را با داده‌های فراسیاره‌های گوناگون بسنجیم تا بتوانیم فاکتورهای ناشناخته‌ی دیگری در فرآیند سیاره‌زایی را پیدا کنیم.»

گزارش این بررسی برای انتشار در نشریه‌ی آستروفیزیکال جورنال پذیرفته شده و نگارش پیش‌چاپ آن در arXiv در دسترس است.

-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Jupiter - gas giant - planet - steam world - Earth - water vapor - John Chambers - Carnegie Institution for Science - Washington, D.C. - protoplanet - sublimate - sun - star - hydrogen - helium - greenhouse gas - supercritical fluid - runaway proces - planet formation - planetesimal - Michiel Lambrechts - Lund University - Sweden - NASA - Juno - pebble accretion - protoplanetary disk - exoplanet - extrasolar planet - The Astrophysical Journal - arXiv

منبع: Space.com

خیال‌انگیزترین ابر آسمان

ای تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
کمتر چشم‌اندازی در آسمان به اندازه‌ی پرورشگاه ستاره‌ای نزدیکمان، سحابی شکارچی تخیل انسان را برمی‌انگیزد. ابرهای گازی برافروخته و درخشان این سحابی ستارگانی داغ و جوان را در لبه‌ی یک ابر مولکولی میان‌ستاره‌ای غول‌پیکر در میان گرفته‌اند.
بسیاری از ساختارهای رشته‌ای که در این تصویر دیده می‌شوند در حقیقت امواج شوک هستند- جبهه‌هایی که در آنها مواد پرسرعت به گازهای کم‌سرعت برخورد کرده‌اند.
سحابی شکارچی حدود ۴۰ سال نوری پهنا دارد و با فاصله‌ی ۱۵۰۰ سال نوری از زمین، در همان بازوی مارپیچی از کهکشان جای دارد که خورشید خودمان هم در آنست.
سحابی بزرگ شکارچی را می‌توان با چشم نامسلح درست زیر بخش سمت چپ کمربند شکارچی در صورت فلکی شکارچی (جبار) مشاهده کرد.
این عکس ماه گذشته با یک نوردهی دو ساعته گرفته شده و سحابی شکارچی را در سه رنگ نشان می‌دهد.
تا ۱۰۰ هزار سال دیگر، کل مجموعه ابرهای مولکولی شکارچی که سحابی کله‌اسبی را هم در خود جای داده پراکنده و ناپدید خواهند شد.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
M42 - Great Orion Nebula - Orion Nebula - star - molecular cloud - shock wave - spiral arm - Galaxy - Sun - constellation Orion - Horsehead Nebula

منبع: apod.nasa.gov

نبرد آتشین دو خدای کهکشانی در روزگار آغازین کیهان

* ستون‌های آفرینش در سحابی عقاب را که می‌شناسید؟ اگر نیرویی سهمگین باعث می‌شد نرخ ستاره‌زایی در این سحابی هزار برابر امروز شود، آن را چگونه می‌دیدیم؟
برداشت هنری از دو کهکشان ستاره‌فشان که تازه نبردشان را آغاز کرده‌اند. تصویر بزرگ‌تر
مشاهدات تازه نشان می‌دهند نقطه‌ی روشنی که در صورت فلکی زرین‌ماهی یافته شده در حقیقت یک منطقه‌ی ستاره‌زایی آتشین با درخششی باورنکردنی است. این ستاره‌فشانی دستاورد نبرد و رویارویی‌های پی در پی دو کهکشان مارپیچی بسیار دوردست است.

سرخگرایی این دو ۶ است و نورشان در محدوده‌ی طول موج‌های میلیمتری و زیرمیلیمتری به چشم ما می‌رسد. از همین رو  دومینیک ریکرز، اخترشناس دانشگاه کرنل در ایتاکای نیویرک، و نویسنده‌ی اصلی این پژوهش تازه، به همراه گروهش این دو کهکشان برخوردی ستاره‌فشان را به کمک آرایه‌ی بزرگ میلیمتری/زیرمیلیمتری آتاکاما (آلما) در شمال شیلی رصد کردند. هر دوی این کهکشان‌ها از نظر ساختار همسان با کهکشان خودمانند که سحابی ستاره‌زای عقاب را هم در بر دارد.

یافته‌ها نشان می‌دهند که درخشش این دو کهکشان ستاره‌فشان تنها دستاورد برخورد آنها نیست. این دو ساختار مارپیچی که حدود ۱۲.۷ میلیارد سال نوری از زمین فاصله دارند و با هم به نام ADFS-27 شناخته شده‌اند، مواد ستاره‌سازشان هم بیشتر از کهکشان راه شیری است. در واقع به نوشته‌ی این پژوهشگران، گازهای ستاره‌ساز این سامانه ۵۰ برابر کهکشان راه شیری است.

کهکشان‌های ستاره‌فشان به نسبت کمیابند، و این گروه پژوهشی می‌گویند از یافتن این دو کهکشان بزرگ [ستاره‌فشان] نزدیک هم شگفت‌زده شده‌اند. رصد این دو همچنین نگاهی دیدنی به گذشته است: از آنجایی که این دو بسیار از ما دورند، ما در حقیقت داریم آنها را در زمانی می‌بینیم که تنها ۱ میلیارد سال از عمر کیهان می‌گذشته. در آن روزگار، دیگر فرآیند باز-یونش به پایان رسیده و کیهان شفاف و برای نور، گذرا شده بوده.
تصویر پس‌زمینه را تلسکوپ فضایی هرشل گرفته و سپس تلسکوپ اپکس (APEX) رصدخانه‌ی جنوبی اروپا این جرم را در آن شناسایی کرد (تصویر میانه‌ی چارچوب). و در پایان هم آلما توانست دو کهکشان جداگانه را در آن شناسایی کند که سمت راست نشان داده شده: کهکشان‌های ADFS-27N (شمالی) و ADFS-27S (جنوبی)
ریکرز می‌گوید: «با توجه به فاصله‌ی بسیارِ آنها از زمین و فعالیت ستاره‌زایی آتشین هر دو، شاید بتوانیم بگوییم چیزی که داریم می‌بینیم خشن‌ترین ادغام کهکشانی است که تاکنون شناخته شده.» پیش‌بینی می‌شود این دو سرانجام به هم پیوسته و یک کهکشان بیضیگون بزرگ را بسازند. و از آنجایی که نور زمان می‌برد تا به چشم ما برسد، فاصله‌ی مکانی هم‌ارز فاصله‌ی زمانی می‌شود، و بنابراین ما داریم رویارویی این دو کهکشان را در وضعیتی که میلیاردها سال پیش داشته‌اند می‌بینیم، پس شاید تاکنون این نبرد کیهانی به پایان رسیده و دو کهکشان با هم یکی شده باشند.

گزارش این دانشمندان در نشریه‌ی آستروفیزیکال جونال منتشر شده.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Eagle Nebula - constellation Dorado - star - spiral galaxy - Dominik Riechers - Cornell University - Ithaca - New York - Atacama Large Millimeter/submillimeter Array - ALMA - Chile - Earth - Milky Way galaxy - starburst galaxy - ADFS-27 - reionization - galaxy merge - elliptical galaxy - European Space Agency - Herschel Space Observatory - European Space Observatory - Atacama Pathfinder Experiment - APEX - Atacama Large Millimeter/submillimeter Array - ALMA - ADFS-27N - ADFS-27S

منبع: Space.com

آلفا و اُمگا- دو عکس متفاوت کاسینی از کیوان

این دو عکس در کنار هم نشان می‌دهند که فضاپیمای کاسینی چه راه دور و درازی را باید می‌پیمود تا به کیوان (زحل) برسد.

سمت چپ یکی از نخستین عکس‌هاییست که کاسینی در سفرش از بخش درونی به بخش بیرونی سامانه‌ی خورشیدی از این غول حلقه‌دار گرفت. سمت راست نیز یکی از واپسین عکس‌های کاسینی از کیوان را نشان می‌دهد و نقطه‌ای از جو سیاره که کاسینی فردای آن روز به درون آن شیرجه زد را هم در بر دارد.
تصویر سمت چپ در سال ۲۰۰۱ گرفته شده بود، حدود شش ماه پس از گذشتن فضاپیما از کنار مشتری برای دریافت کمک گرانشی از آن (عملیات قلاب‌سنگ گرانشی) گرفته شد و بهترین عکسیست که کاسینی با دوربین وضوح بالای خود (زاویه-باریک) گرفت و مانند چیزیست که تلسکوپ هابل از مدار زمین می‌تواند ببیند. تصویر سمت راست یکی از عکس‌هاییست که کاسینی در اواخر ماموریتش و از فاصله‌ی نزدیک، با دوربین کم‌وضوح‌تر خود (زاویه گسترده) گرفته بود و تنها بخش کوچکی از سیاره را در خود جای داده.

در تصویر سمت چپ کیوان را از زاویه‌ی ۲۰ درجه زیر صفحه‌ی حلقه‌ها نشان می‌دهد. عکس در روز ۱۳ ژوییه‌ی ۲۰۰۱ در طول موج‌هایی از نور فروسرخ در محدوده‌ی ۷۲۷ نانومتر، و با بهره از دوربین زاویه-باریک کاسینی گرفته شده. تصویر سمت راست رو به نقطه‌ای در فاصله‌ی ۶ درجه شمال استوای سیاره، و در طیف دیدنی (مریی)، با دوربین زاویه-گسترده‌ی فضاپیما، در روز ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۷ گرفته شده.

به هنگام گرفتن عکس سمت چپ، فاصله‌ی کاسینی از کیوان حدود ۵۱۰ میلیون کیلومتر بود و هر پیکسل تصویر هم‌ارز ۳۱۰۰ کیلومتر است. تصویر سمت راست از فاصله‌ی حدود ۵۷۹۰۰۰ کیلومتری گرفته شد و هر پیکسلش هم‌ارز ۳۵ کیلومتر است.

فضاپیمای کاسینی ماموریت خود را در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۷ با فرو رفتن در جو سیاره به پایان برد.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Cassini - Saturn - ringed planet - solar system - Jupiter - gravity assist - arrow-angle - Earth - Hubble Space Telescope - wide-angle - planet - wavelength - infrared - equator - wide-angle -

منبع: nasa

نمایش مسحورکننده توفان‌ها در سال ۲۰۱۷


توقندها کجا می‌روند؟
ناسا برای آشنایی بیشتر با توفان‌های بزرگ، با بهره از داده‌های چندین ماهواره یک شبیه‌سازی ابررایانه‌ای از فصل توفندهای سال ۲۰۱۷ انجام داد.
در این ویدیو دودها به رنگ سفید، نمک دریا به رنگ آبی، و غبار به رنگ قهوه‌ای از ماه اوت تا اکتبر، در بخش شمالی نیمکره‌ی باختری زمین نشان داده‌ شده‌اند.
این ذرات هواپخش گاهی مانند ردیاب‌هایی به ما در ردیابی بادهایی که گاه نادیدنی (نامریی) هستند کمک می‌کنند.
در میان این جریان‌های مسحورکننده، توفندهای چرخانی را هم بر پهنه‌ی اقیانوس اطلس در سمت راست می‌بینیم. برخی از این توفندها پیش از آن که در شمال اقیانوس اطلس ناپدید شوند، بر سر راهشان جزیره‌ها و مناطق ساحلی آمریکای شمالی را در هم می‌کوبند.
بررسی الگوهای آب و هوایی امسال می‌تواند به افزایش دقت پیش‌بینی توفان‌ها در آینده کمک کند، حتی چه بسا برای پیش‌بینی توفان‌های همین سال آینده.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
NASA - supercomputer simulation - hurricane - Earth - Western Hemisphere - aerosol - Atlantic Ocean - North America

منبع: apod.nasa.gov

ابری به پهنای ۱۰ برابر کهکشان راه شیری

در این تصویر ابری غول‌پیکر از گاز و غبار را پیرامون یک اختروش دوردست به نام SDSS J102009.99+104002.7 را می‌بینیم. این تصویر به کمک کاوشگر طیف‌سنجی چند-یگانی (میوز، MUSE) گرفته شده که روی تلسکوپ بسیار بزرگ (وی‌ال‌تی، VLT) در رصدخانه‌ی پارانال اِسو نصب شده است.

اختروش‌ها هسته‌های فعال کهکشان‌ها (AGN ) هستند که با ورود پیوسته‌ی مواد به درون ابرسیاهچاله‌ی مرکزشان، فعال مانده‌اند. سرخگرایی (انتقال به سرخ) این اختروش و ابر پیرامونش بیش از ۳ است، بدین ترتیب ما آنها را در زمانی که تنها ۲ میلیارد سال از مهبانگ می‌گذشته می‌بینیم.

اخترشناسان این ابر گازی (سحابی) که اختروش را در میان گرفته را به عنوان یک "سحابی لیمن-آلفای غول‌آسا" (ایلن، ELAN) می‌شناسند. این گونه سحابی‌ها ساختارهای گازی غول‌پیکری هستند که در آغاز کیهان پدید آمدنده‌اند، و می‌توانند به اخترشناسان در یافتن پاسخ این پرسش که تکانه‌ی زاویه‌ای در کیهان چگونه پدید آمد کمک کنند؛ تکانه‌ی زاویه‌ای چیزیست که دلیل چرخش دیده شده‌ی کهکشان‌های کم‌سن‌تر را توضیح می‌دهد.

اکنون به لطف دستگاه انقلابی میوز، مشاهده‌ی این سحابی‌های غول‌پیکر کمیاب با دقتی بیش از همیشه امکان‌پذیر شده.

ایلن درون این تصویر پهنایی حدود یک میلیون سال نوری دارد. توانمندی تصویربرداری طیفی دستگاه میوز به اخترشناسان اجازه داده تا برای نخستین بار، نشانه‌ای از حرکت‌های فرو پیچه‌ای (چرخش مارپیچ رو به درون) را در این سحابی ببینند.

این اختروش در صورت فلکی شیر یافته شده است.

--------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
quasar - SDSS J102009.99+104002.7 - Multi Unit Spectroscopic Explorer - MUSE - ESO - Very Large Telescope - VLT - Paranal Observatory - galax - supermassive black hole - redshift - Big Bang - nebula - Enormous Lyman-Alpha Nebula - ELAN - angular momentum - spectral - inspiraling

منبع: eso

تاریخ جهان و انسان در یک دقیقه

اگر ویدیو اینجا اجرا نشد می‌توانید آن را در تلگرام یک ستاره در هفت آسمان یا در یوتیوب ببینید
یک دقیقه- فقط یک دقیقه وقت خود را بگذارید و کل زمینه‌ی تاریخی آفرینش انسان را تماشا کنید.
این ویدیوی تکان‌دهنده گلچینی از چندین ویدیو است که با هم چکیده‌ای از تاریخمان را نشان دهند؛ و البته موسیقی نیز با آن همراه و هماهنگ شده.
ویدیو با یک پویانمایی هنری از رویداد مهبانگ (انفجار بزرگ) آغاز می‌شود، با سفری کوتاه در کیهان آغازین به پیدایش زمین و ماه می‌رسد، سپس جانداران چندیاخته‌ای (چندسلولی) و گیاهان پدید می‌آیند و در پی آن هم خزندگان و دایناسورها سر بر می‌آورند.
برخورد ویرانگر یک شهاب‌سنگ را می‌بینیم و نمو پستانداران و انسان‌ها، و سرانجام هم ظهور تمدن.
این ویدیوی کوتاه با پروازی بر فراز آسمانخراش‌ها و نمایی از انسانی ایستاده بر ستیغ پوشیده از برف یک کوه به پایان می‌رسد.

------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
human - Big Bang - Earth - Moon - reptile - dinosaur - meteor - mammal - civilization - skyscraper

منبع: apod.nasa.gov

وقتی یخ های دریا "زیپ" می‌شوند!

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
یخ می‌تواند هم به گونه‌ی خیره‌کننده‌ای هم زیبا باشد و هم نماهای بسیار گوناگونی پیدا کند. نمایان‌ترین این تفاوت‌ها را میان دو گونه‌ی اصلی یخ می‌بینیم: یخ‌های دریا و یخ‌های خشکی. ولی حتی یخ دریا هم می‌تواند از جایی به جای دیگر تفاوت چشمگیری داشته باشد. جان سونتاگ، دانشمند ماموریت Operation IceBridge (عملیات آیس‌بریج)، در روز ۱۴ نوامبر این عکس را از یخ‌های دریای ودل، بخشی از اقیانوس یخ‌بسته‌ی (منجمد) جنوبی نزدیک شبه‌جزیره‌ی جنوبگانی گرفت.

شکل‌های هندسی درون تصویر به دلیل پدیده‌ای به نام "قفل کردن انگشتان" (finger rafting) درست شده‌اند، یعنی هنگامی که دو تخته یخ شناور نازک به هم برخورد می‌کنند. در اثر این برخورد، ورقه‌های یخ زیر و روی یکدیگر می‌لغزند و نمایی مانند زیپ یا انگشتان دو دست که روی هم قفل شده‌اند را پدید می‌آورد. آب‌نمکِ پس زده شده از یخ‌ها محلولی پدید می‌آورد که مانند یک روان‌ساز (مالش‌زدا) رفتار می‌کند [با کتهش اصطکاک، لغزش تخته‌های یخ را ساده می‌سازد- م].

برای رخ دادن پدیده‌ی قفل کردن انگشتان، مهم اینست که لایه‌ی یخ نازک باشد- برآوردها نشان می‌دهند که کلفتی آنها از ۲۰ سانتیمتر نباید بیشتر باشد. اگر کلفت‌تر باشد، یخ انعطاف‌پذیری خود را از دست می‌دهد، در این صورت، این تخته یخ‌های کلفت با برخورد به هم می‌توانند در فرآیندی به نام "پشته‌بندی" (ridging)، یک توده‌ی بزرگ بسازند.

عملیات آیس‌بریج ماموریتش گردآوری داده‌ها درباره‌ی دگرگونی‌های یخ‌های قطبی است. این ماموریت که از سال ۲۰۰۹ آغاز شده جانشین موقت ماهواره‌ی آیس‌ست ناسا (ICESat) است. خود آیس‌ست در سال ۲۰۰۳ راهی فضا شده بود و در سال ۲۰۰۹ کارش را پایان داد. جانشین آن، آیس‌ست-۲ هم قرار است در اواخر ۲۰۱۸ کارش را آغاز کند. عملیات آیس‌بریج در سال ۲۰۰۹ (پس از آیس‌ست) آغاز شد و بر پایه‌ی برنامه، تا ۲۰۲۰ ادامه خواهد یافت تا برنامه‌اش با برنامه‌ی آیس‌ست-۲ همپوشانی پیدا کند و دانشمندان بتوانند سنجش‌های دو فضاپیمای آیس‌ست را به هم پیوند دهند.

--------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
ice - Operation IceBridge - John Sonntag - Weddell Sea - Southern Ocean - Antarctic Peninsula - finger rafting - floe - zipper - brine - lubricant - flexibility - ridging - polar ice - ICESat - NASA - ICESat-2

منبع: nasa

شرق به غرب، بالا به پایین

در این سراسرنمای عمودی که از یک افق تا افق دیگر را در بر دارد، سرسوی آسمان شب بر فراز رصدخانه‌ی کوهستان پیک دومیدی را می‌بینیم.
این تصویر از پیوند ۱۹ تک‌نما درست شده که در ساعت‌های پایانی شب ۳۱ اکتبر گرفته شده و سپس به شیوه‌ی افکنش مرکاتور پرداخته شده‌اند به گونه‌ای که هر دو افق را تخت و به شکل واقعی نشان می‌دهند.
بالای چارچوب، سمت خاور چشم‌انداز با گنبد تلسکوپ ۱ متری رصدخانه را می‌بینیم. نوار کهکشان که از پشت این گنبد آغاز شده و در راستایی کج، به پایین، افق آن سمت می‌رسد.
درست سمت راست کهکشان، تابش چشمگیر نور برجگاهی (منطقه‌البروجی) در صفحه‌ی برجگاه سامانه‌ی خورشیدی را می‌بینیم، نوری که توسط گرد و غبار موجود در صفحه‌ی برجگاهی (دایره‌البروجی)ِ سامانه‌ی خورشیدی پراکنده شده [و به چشم ما رسیده].
کهکشان با خوشه‌های ستاره‌ای، ابرهای غبار کیهانی، و سحابی‌های کم‌نورش به همراه نور برجگاهی از نزدیک سرسوی آسمان گذشته‌ و تا پایین، رو به پرتوی هواتاب در باختر ادامه یافته‌اند. این نورها همگی در پایین چارچوب، رو به افق باختری، و پشت دیگر گنبدهای رصدخانه‌ی پیک دومیدی و یک آنتن بلند تقویت مخابراتی ناپدید شده‌اند.

-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
zenith - Pic du Midi - mercator projection - Milky Way galaxy - zodiacal light - Solar System - ecliptic plane - star cluster - dust cloud - communications relay antenna

منبع: apod.nasa.gov

ماری که آبستن ستاره است!

در این تصویر تلسکوپ فضایی هابل ناسا "مار کیهانی" را می‌بینیم، یک کهکشان دوردست انباشته از مناطق پرانرژی ستاره‌زایی که پیکره‌اش در اثر پدیده‌ی همگرایی گرانشی، از چشم ما به پیچ و تاب افتاده. این کهکشان غول‌پیکرِ کمان-مانند در حقیقت پشت یک خوشه‌ی کهکشانی غول‌آسا به نام MACSJ1206.2-0847 جای دارد ولی به لطف گرانش نیرومند خوشه می‌توانیم آن را از زمین ببینیم. فاصله‌ی این خوشه که میان ما و کهکشان مار کیهانیست ۴ میلیارد سال نوری است و در صورت فلکی دوشیزه جای دارد.

طول موج نور این کهکشان دوردست در اثر پدیده‌ی سرخگرایی (انتقال به سرخ) بسیار بلندتر شده و به سرخی گراییده و با گذر از درون خوشه‌ی سر راهش، در اثر گرانش آن خم شده. جالب این که این گونه همگرایی‌های نیرومند به جای آن که دیدن و شناختن اجرام کیهانی را دشوارتر کنند، واگشود (وضوح) آنها را بهتر کرده و با بزرگنمایی اجرام پس‌زمینه، ژرفای میدان تصویرشان را بالا می‌برد. همگرایی گرانشی گاهی حتی می‌تواند با خم کردن نور یک جرم از جهت‌های گوناگون، چندین تصویر از یک جرم پدید بیاورد.

اخترشناسان به تازگی به کمک هابل چندین نمونه از تصاویری که از این مار کیهانی پدید آمده بود و بزرگنمایی هر یک با دیگری تفاوت داشت را رصد کردند. در این شیوه، کهکشان و ساختارهایش را می‌توان با مقیاس‌های گوناگون بررسی کرد. پُروضوح‌ترین تصاویر نشان می‌دادند که توده‌های غول‌پیکرِ درون کهکشان‌های بسیار دوردست از زیرساختار پیچیده‌ای از توده‌های کوچک‌تر تشکیل شده، و این چیزیست که می‌تواند به ما در شناخت فرآیند ستاره‌زایی در کهکشان‌های دوردست کمک کند. 
نمای گسترده از خوشه‌ی MACSJ1206.2-0847- تصاویر بزرگ‌تر: ۳.۸ مگ و ۱۰.۳ مگ

--------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
NASA - ESA - Hubble Space Telescope - Cosmic Snake - gravitational lensing - galaxy cluster - MACSJ1206.2-0847 - Earth - redshift - galaxy

منبع: spacetelescope

یکی از آخرین عکس‌های انسان روی ماه

 بر روی ماه، به آسانی می‌توانید به یاد بیاورید که خودرویتان را کجا پارک کرده‌اید.
در دسامبر ۱۹۷۲، فضانوردان آپولو ۱۷، ایوجین سرنان و هریسون اشمیت حدود ۷۵ ساعت را در دره‌ی ثور-لیترو (Taurus-Littrow) روی ماه گذراندند و در همان زمان، همکارشان رونالد ایوانز هم بر فراز سر آنها در مدار ماه می‌چرخید.
این تصویر واضح و باکیفیت توسط سرنان هنگامی که داشت به همراه اشمیت کف دره پرسه می‌زد گرفته شد. در چشم‌انداز، اشمیت و خودروی ماه‌نورد را سمت چپ و در لبه‌ی دهانه‌ی "شورتی" (Shorty)، نزدیک جایی که اشمیت زمین‌شناس، خاک نارنجی ماه را یافت می‌بینیم.
این عکس بریده‌ای از چشم انداز زیر است که سراسرنما یا پانورامای دره‌ی شورتی را نشان می‌دهد.
فضانوردان آپولو ۱۷ با ۱۱۰ کیلوگرم سنگ و خاک از ماه برگشتند که از همه‌ی سنگ و خاکی که فضانوردان پیشین از جاهای دیگر ماه گردآوری و به زمین آورده بودند بیشتر بود. اکنون چهل و پنج سال از آن زمان می‌گذرد و پس از اشمیت و سرنان، دیگر هرگز کسی پای بر ماه نگذاشته.
سراسرنمای دره‌ی شورتی
-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Apollo 17 - Shorty Crater - Moon - astronaut - Eugene Cernan - Harrison Schmitt - Taurus-Littrow - valley - Ronald Evans - lunar rover

منبع: apod.nasa.gov

رگه‌های تیره سطح مریخ: آب روان یا شن روان؟

* پژوهش‌های تازه نشان می‌دهد رگه‌های تیره‌رنگ روی تپه‌های سیاره‌ی بهرام که گمان می‌رفت در اثر سرازیر شدن آب‌های بیرون زده از زیر سطح پدید آمده‌اند (اینجا)، در حقیقت جریان خاک و ریزدانه‌های شنی هستند که به پایین تپه‌ها می‌لغزند و ردهایی تیره‌رنگ پدید می‌آورند.

ادامه‌ی بررسی این رگه‌های تیره‌ی فصلیِ پرسش‌برانگیز با یکی از دوربین‌های پرقدرت فضاپیمای مدارگرد شناسایی بهرام ناسا (ام‌آراو) نشان می‌دهد که این رگه‌ها تنها روی بلندی‌هایی پدید می‌آیند که شیب رویه‌ی بادپناه‌شان به آن اندازه هست که دانه‌های شن خشک بتوانند به شیوه‌ای که دیده شده از آن رو به پایین سرازیر شوند.
اینجا دامنه‌ی درونی یکی از دهانه‌های بهرام با چندین رگه‌ی تیره‌ی فصلی به نام "رگه‌های بازآینده‌ی سراشیبی" یا آراس‌ال را می‌بینیم که بر پایه‌ی یکی گزارش در نوامبر ۲۰۱۷، جریان‌های شن هستند نه این که جاهایی باشند که از آب، روان تیره‌رنگ شده. این عکس با بهره از دوربین هایراز در مدارگرد شنلسلیی بهرام ناسا گرفته شده. تصویر بزرگ‌تر
این یافته‌ها که گزارش‌شان در نشریه‌ی نیچر جئوساینس منتشر شده‌ نشان می‌دهند که می‌گوید که بر خلاف آنچه گمان می‌رفت، در این بخش‌ها به اندازه‌ی کافی آب مایع برای رشد جانداران ذره‌بینی وجود ندارد. ولی این که دقیقا چگونه این جریان‌های پرشمار آغاز می‌شوند و کم کم درازتر می‌شوند هنوز نامعلوم است. نویسنده‌های گزارش چند پیشنهاد ارایه داده‌اند از جمله وجود مقدار اندکی آب که به گفته‌ی آنها، همین هم باعث پدید آمدن نمک‌های هیدراته‌ای شده که در برخی از این جاها شناسایی شده‌اند.

این پدیده‌ها از زمان یافته شدن‌شان در سال ۲۰۱۱ (اینجا) تاکنون، از این که شاید نشانه‌ی آب مایع شور روی سیاره‌ای خشک باشند بسیار توجه‌برانگیز بوده و به بحث‌های بیشماری دامن زده‌اند. اینها رگه‌های تیره‌ای هستند که در فصل‌های گرم به آهستگی رو به پایین کشیده می‌شوند، سپس در زمستان ناپدید شده و سال بعد دوباره پدید می‌آیند. روی زمین، تنها جیزی که با این رفتار می‌شناسیم آب نشتی است، ولی این که چگونه در محیط خشک بهرام پدید می‌آیند هنوز یک راز است.

هزاران مورد از این ویژگی‌ها که "رگه‌های بازآینده‌ی سراشیبی" یا آراس‌آی (RSL) نام گرفته‌اند، در بیش از ۵۰ نقطه‌ی سراشیب سنگی، از استوا تا نیمه‌ی راه قطب‌ها شناسایی شده‌اند.

کالین داندس از مرکز علوم اخترزمین‌شناسی سازمان زمین‌شناسی آمریکا در فلگستف آریزونا می‌گوید: «ما گمان می‌کردیم آراس‌آی‌ها جریان‌های احتمالی آب مایعند، ولی بیشتر به چیزی که از شن خشک انتظار می‌رود می‌مانند. شناخت تازه‌ی ما از پدیده‌ی آراس‌آی تاییدیست بر شواهد دیگری که نشان می‌دهند بهرام امروزه جایی بسیار خشک است.»

داندس نویسنده‌ی اصلی این گزارش است که بر پایه‌ی عکس‌های گرفته شده با دوربین علمی تصویربرداری با وضوح بالا (هایراز) در فضاپیمای ام‌آراو نوشته شده. بخشی از این داده‌ها مدل‌هایی سه‌بعدی از شیب سرازیری‌هاست که با بهره از یک جفت عکس، برای برجسته‌سازی درست شده. داندس و دیگر نویسندگان ۱۵۱ نمونه‌ی آراس‌ال را در ۱۰ نقطه‌ی بهرام بررسی کردند.

تقریبا همه‌ی آراس‌آل‌ها در دامنه‌هایی با شیب بیش از ۲۷ درجه دیده شده‌اند. هر یک از این جریان‌ها روی بخش‌هایی از دامنه به پایان می‌رسند که "زاویه‌ی نشست" تغییرپذیر آنها با زاویه‌ای که برای شن‌های خشک فروریزنده‌ از تلماسه‌های زمین و بهرام دیده شده همخوانی دارد. اگر آب مایع بود، به سادگی می‌توانست تا بخش‌های کم‌شیب‌تر تپه پایین بیاید.

سربازرس هایرایز، آلفرد مک‌ایون از دانشگاه آریزونا در توسان، و یکی از نویسندگان گزارش می‌گوید: «آراس‌ال‌ها تا دامنه‌های کم‌شیب‌تر پایین نمی‌آیند، و درازایشان چنان رابطه‌ی تنگاتنگی با زاویه‌ی نشست تغییرپذیر دارد که نمی‌تواند تنها یک همرویدادی اتفاقی باشد.»

رگه‌های فصلی تیره به عنوان نشانه‌های احتمالی از آب مایع با مقدار کافی برای زندگی ذره‌بینی پنداشته شده بودند- گرچه این که چگونه این مقدار آب مایع می‌تواند روی سطح بهرام کنونی وجود داشته باشد از همان آغاز چالش‌برانگیز بوده. پنداشتن آر‌ای‌ال‌ها به عنوان "جریان ریزدانه‌ای" با شناختی که از بهرام به عنوان جایی با یک جو سرد و نازک، بدون آب مایع سطحی داریم سازگاری دارد. یک گزارش در سال ۲۰۱۶ هم سایه‌هایی از تردید بر وجود چمنابع آب زیرزمینی در جایی که آراس‌ال‌ها دیده شده‌اند انداخته بود. آب مایع در بهرام امروزی تنها می‌تواند به شکل اندکی نم محلول در جو و لایه‌هایی نازک وجود داشته باشد، چیزی که در تضاد با وجود زندگی از گونه‌ی آشنای ما است.
ولی پرسش‌ها بر سر آراس‌ال‌ها همچنان باقیست. از جمله‌ رفتارهایی مانند این که چرا رشدشان این اندازه کُند است، تکرار فصلی‌شان، ناپدید شدن سریعشان زمانی که فعال نیستند، و وجود نمک‌های هیدراته که در ساختار بلوری‌شان مولکول‌ آب دارد.

در این گزارش تازه رابطه‌هایی که احتمال دارد میان این رفتارها با چگونگی پدید آمدن آراس‌ال‌ها وجود داشته باشد توصیف شده. برای نمونه، نمک‌ها می‌توانند با کشیدن بخار آب از درون جو هیدراته شوند، و این می‌تواند قطره‌هایی از آب شور پدید بیاورد. تغییرات فصلی این هیدراته شدن‌ِ دانه‌‌های نمک‌دار هم احتمالا می‌تواند به سازوکاری برای روان شدن ذرات در آراس‌ال‌ها بیانجامد، سازوکاری مانند گسترده شدن (انبساط)، فشرده شدن، یا آزاد شدن اندکی آب. تیره شدن و ناپدید شدن می‌تواند زیر سر تغییرات در هیدراتاسیون (آبِش) باشد. اگر بخار آب جَوی عامل این پدیده باشد این پرسش پیش می‌آید که چرا آراس‌ال‌ها تنها در برخی دامنه‌ها پدید می‌آیند؟

مک‌ایون می‌گوید: «آراس‌ال‌ها احتمالا در اثر سازوکاری پدید می‌آیند که ویژه‌ی محیط بهرام است، پس می‌توانند قرصتی برای آموختن درباره‌ی چگونگی رفتار بهرام باشد، چیزی که برای کاوش‌های آینده روی سطح این سیاره اهمیت دارد.»

دانشمند پروژه ی ام‌آراو، ریچارد زورک از آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا در پاسادینای کالیفرنیا می‌گوید: «شناخت کامل آراس‌ال‌ها احتمالا بستگی به پژوهش‌هایی دارد که در آینده همان جا انجام خواهد شد. با این که گزارش تازه می‌گوید آراس‌ال‌ها به اندازه‌ی کافی نمدار نیستند که بتوانند پشتیبان زندگی ذره‌بینی باشند، ولی بررسی مستقیم آنها در همان جا نیاز به روش‌های ویژه‌ای دارد تا از راه‌یابی میکروب‌های زمینی به آن‌ها جلوگیری شود، دست‌کم تا زمانی که آن‌ها به طور کامل شناسایی نشده‌اند. به ویژه، هنوز نمی‌توانیم توضیح کاملی برای پدید آمدن و ناپدید شدن این ویژگی‌های رازگونه ارایه دهیم. سنجش از راه دور در زمان‌های گوناگون روز می‌تواند سرنخ های مهمی برای ما فراهم کند.»

-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Mars - water - granular flow - NASA - Mars Reconnaissance Orbiter - MRO - Nature Geoscience - microbial life - hydrated salt - planet - Earth - recurring slope lineae - RSL - pole - Colin Dundas - U.S. Geological Survey - Astrogeology Science Center - Flagstaff - Arizona - High Resolution Imaging Science Experiment - HiRISE - 3-D - stereo - angle of repose - dune - Alfred McEwen - University of Arizona - Tucson - molecule - hydration - water vapor - Rich Zurek - Jet Propulsion Laboratory - Pasadena - California - microbe -

منبع: nasa

ابری به پهنای ۳ برابر کهکشان راه شیری

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
این توده‌ی رنگارنگِ گاز یونیده که گستردگی‌اش به بیش از ۳۰۰ هزار سال نوری (سه برابر قطر کهکشان راه شیری) می‌رسد، بزرگ‌ترین نمونه از چنین چیزیست که تاکنون یافته شده. این توده‌ی غول‌آسا ۱۰ کهکشان جداگانه را در خود دارد و در یک منطقه‌ی انبوه از یک گروه کهکشانی به نام COSMOS-Gr30، در فاصله‌ی ۶.۵ میلیارد سال نوری زمین، در صورت فلکی ششکان (سکستان) جای دارد. این گروه کهکشانی که به دلیل انباشتگی کهکشان‌هایش شناخته شده، بسیار متنوع و گونه‌گون نیز هست: برخی از کهکشان‌هایش ستاره‌فشانند و برخی خاموش، برخی درخشان و برخی کم‌نور، برخی غول‌پیکر و برخی کوچک.

این ساختار چشمگیر به لطف حسمندی بی‌اندازه بالای دستگاه میوز (MUSE) در تلسکوپ بسیار بزرگ رصدخانه‌ی جنوبی اروپا یافته و به دقت بررسی شده. میوز که در طیف دیدنی (مریی) کار می‌کند توانایی یک دستگاه تصویربرداری و یک طیف‌نگار را یکجا در خود دارد و ابزاری نیرومند و بی‌همتا است که می‌تواند اجرامی کیهانی که تاکنون پنهان شده بودند را آشکار کند.

اخترشناسان به کمک چشم پرقدرت میوز پی برده‌اند که این توده‌ی گازی غول‌آسا از همان آغاز اینجا نبوده بلکه ریشه‌اش به کهکشان‌هایی می‌رسد که در فرآیند برهم‌کنش‌های خشن با هم، و یا با وزش ابَربادهایی که دستاورد سیاهچاله‌های فعال و ابرنواخترها بوده‌اند، گازهایی را به فضای میان‌کهکشانی پس زده‌ و این ابر غول‌پیکر را درست کرده‌اند.

دانشمندان همچنین چگونگی یونش این ابر باشکوه را نیز بررسی کردند. به باور آنها، گازهای منطقه‌ی بالایی (که به رنگ آبی نمایانده شده) توسط پرتوهای الکترومغناطیسی نیرومند ستارگان نوزاد و امواج شوکی یونیده شده‌اند که از فعالیت‌های کهکشانی می‌آید. اخترشناسان می‌گویند هسته‌ی کهکشانی بسیار فعال کهکشان سرخ‌فام پایین، سمت چپ تصویر می‌تواند الکترون‌ها را از اتم‌هایشان جدا کرده باشد.

--------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه نامه:
Milky Way - ionised - galaxy - galaxy group - COSMOS-Gr30 - Earth - MUSE - ESO - Very Large Telescope - wavelength - spectrograph - superwind - black hole - supernova - electromagnetic radiation - shock wave - star - galactic activity - active galactic nucleus - electron - atom

منبع: eso

کمربندی از ستاره

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
نطاق (زتا شکارچینظام (اپسیلون شکارچی)، و منطقه (دلتا شکارچی) سه ستاره‌ی آبی‌فام درخشانی هستند که در راستای قطر این چشم‌انداز کیهانی، از چپ-بالا تا راست-پایین دیده می‌شوند.
این سه ابرغول آبی که ردیفشان به نام کمربند شکارچی هم شناخته می‌شود داغ‌تر و بسیار بزرگ‌تر از خورشید خودمانند. فاصله‌ی آنها تا زمین از ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ سال نوریست و در مجموعه‌ ابرهای میان‌ستاره‌ای پرآوازه‌ی شکارچی به دنیا آمده‌اند.
در حقیقت، ابرهای گاز و غبار این ناحیه ییکره‌هایی دارند که به گونه‌ی شگفت‌انگیزی آشناست، از جمله سحابی تاریک کله اسبی و سحابی شعله نزدیک ستاره‌ی نطاق در گوشه‌ی پایین، سمت راست چارچوب.
خود سحابی نام‌آشنای شکارچی بیرون از لبه‌ی سمت راست این میدان پرستاره‌ی رنگارنگ است.
این نمای تلسکوپی که از پیوند دو چارچوب درست شده حدود ۴ درجه از آسمان را می‌پوشاند.


-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Alnitak - Alnilam - Mintaka - star - Belt of Orion - blue supergiant - Sun - Orion - Horsehead Nebula - Flame Nebula - Orion Nebula

منبع: apod.nasa.gov

"اومواموا": مهمانی که از سوی ستارگان آمد

چند روز پیش درباره‌ی یک سنگ آسمانی شگفت‌انگیز و نویافته‌ مطلبی خوانده بودید با این عنوان: "سیاره زمین به تازگی مهمانی از فضای میان‌ستاره‌ای داشته!"
اکنون یافته‌های دیگری درباره‌اش منتشر شده که چکیده‌ای از آن را اینجا می‌خوانید:
این تصویر در اندازه‌های بزرگ‌تر: ۲.۳ مگ- ۷.۷ مگ

سنگ آسمانی شگفت‌انگیزی که اکنون "اومواموا" ('Oumuamua) نام گرفته به ویژه از این رو جالب و فریبنده است که نخستین سیارکی از بیرون از سامانه‌ی خورشیدیست که تاکنون دیده شده، هر چند که به احتمال بسیار در آینده با دیده‌بانی رایانه‌ای پیشرفته‌ی آسمان شمار بیشتری از آنها یافته خواهد شد.
به دلیل همین ویژگی اومواموا، تلسکوپ‌های بسیاری -از هر گونه و دسته- این جرم را در برنامه‌ی رصدی خود گنجانده‌اند تا در شناخت بیشتر این مهمان میان‌ستاره‌ای سهمی داشته باشند.
تصویری که اینجا می‌بینید یک برداشت هنری از نمای احتمالی اومواموا است. اومواموا همچنین به دلیل همانندی‌اش با راما توجه برانگیز است- فضاپیمای میان‌ستاره‌ای تخیلی در داستان‌های نویسنده‌ی درگذشته‌ی داستان‌های علمی-تخیلی، آرتور سی. کلارک.
اومواموا هم مانند راما، به گونه‌ی نامعمولی کشیده است و گویا از مواد سختی درست شده که جلوی فروپاشی آن را گرفته. این جرم تنها دارد از درون سامانه‌ی خورشیدی "می‌گذرد" و به راه خود می‌رود، و با توجه به این که در قید گرانش خورشید نیست، بیش از اندازه در مسیرش به آن نزدیک شد.
با این همه، بر خلاف یک فضاپیمای گذری، مسیر، رنگ، سرعت، و حتی احتمال دیده شدنِ اومواموا به گونه‌ایست که نشان می‌دهد به طور طبیعی پیرامون یک ستاره‌ی معمولی، در میلیون‌ها سال پیش پدید آمده، و سپس در پی رویارویی گرانشی با یک سیاره‌ی معمولی به فضای میان‌ستاره‌ای پرتاب، و آواره‌ی کهکشان شده است.
با توچه به خاستگاه احتمالا معمولی اومواموا، شاید روزی انسان‌ها بتوانند اومواموا -یا هر مهمان میان‌ستاره‌ای دیگری- را به یک فضاپیمای میان‌ستاره‌ای "راما" تبدیل کنند.

-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
'Oumuamua - asteroid - Solar System - Rama - science fiction - Arthur C. Clarke - Sun - star - Galaxy

منبع: apod.nasa.gov

هفت برادر بر فراز کوهستان

از کی با این گروه از ستارگان آشنا شدید؟
اگرچه این "اخترگان" (صورتواره) در سرتاسر زمین دیده می‌شود، ولی اقوام و فرهنگ‌های گوناگون آن را با نام‌های متفاوت و باورها و افسانه‌های ویژه‌ی خود می‌شناسند.
در آمریکا آن را با نام چمچه‌ی بزرگ (ملاقه‌ی بزرگ) می‌شناسند [در فرهنگ ایرانی، به آنها هفت برادران، هفت اورنگ، و یا بنات‌النعش می‌گویند -م]، ولی همه‌ی آنها خود بخشی از صورت فلکی خرس بزرگ (دب اکبر) هستند که انجمن بین‌المللی اخترشناسی در سال ۱۹۲۲ آن را به ثبت رساند.
هر یک از ستارگان این اخترگان نیز برای خود نامی دارند. از چپ به راست: قاید (اتا خرس بزرگ)، مئزر یا بُزک (زتا خرس بزرگ) که در واقع یک ستاره‌ی دوتاییست، جَون (اپسیلون خرس بزرگ)، مغرز (دلتا خرس بزرگ)، فخذ (گاما خرس بزرگ)، مراق (بتا خرس بزرگ)، و دُبه (آلفا خرس یزگ).
احتمال پیوند فیزیکی میان ستارگانِ هر صورت فلکی بسیار کم است، ولی شگفت این که به نظر می‌رسد بیشتر این هفت برادر دارند در یک راستا در فضا به پیش می‌روند و در این ویژگی با ستارگان دیگری که در گستره‌ی بیشتری از آسمان پراکنده‌اند سهیمند.
این حرکت مشترک نشان می‌دهد که همه‌ی آنها به یک خوشه‌ی باز و آزاد نزدیک با میانگین فاصله‌ی ۷۵ سال نوری و پهنای نزدیک به ۳۰ سال نوری تعلق دارند. این خوشه با عنوانی که برایش مناسب‌تر است نامیده شده: گروه رَوَنده‌ی (جنبنده‌ی) خرس بزرگ.
در این عکس پیکره‌ی آشنای ستارگان را بر فراز "کوه مخروط" در آلبرتای کانادا می‌بینیم.

-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
star - asterism - folklore - USA - Big Dipper - constellation - International Astronomical Union - Great Bear - Ursa Major - Alkaid - Mizar - Alcor - Alioth - Megrez - Phecda - Merak - Dubhe - star cluster - Ursa Major Moving Group - Pyramid Mountain - Alberta - Canada

منبع: apod.nasa.gov

شفق‌های شمال و جنوب مشتری مستقل از هم رفتار می‌کنند

* شفق‌های قطبی نیرومند شمال و جنوب سیاره‌ی مشتری رفتاری مستقل از یکدیگر دارند. این کشف تازه‌ایست که بر پایه‌ی داده‌های تلسکوپ پرتو X چاندرای ناسا و رصدخانه‌ی فضایی ایکس‌ام‌ام-نیوتون سارمان فضایی اروپا انجام گرفته.

گروهی از پژوهشگران با بهره از این داده‌ها که در ماه مارس ۲۰۰۷ و می و ژوئن ۲۰۱۶ گردآوری شده بود، نفشه‌هایی از تابش‌های پرتو ایکس مشتری به دست آورده و یک کانون پرتو ایکس در هر دو قطب را شناسایی کردند. هر یک از این کانون‌ها (لکه‌های داغ) ناحیه‌ای هم‌ارز نصف سطح زمین را می‌پوشانند.
دانشمندان پی بردند که این کانون‌ها ویژگی‌هایی بسیار متفاوت با هم دارند. تابش پرتو ایکس قطب جنوب مشتری به گونه‌ای منظم، هر ۱۱ دقیقه یک بار می‌تپد، ولی پرتوهای ایکس قطب شمال نظمی ندارند، و به شیوه‌ای که به نظر مستقل از پرتوهای جنوبی می‌آید کم و زیاد می‌شوند.

این از سیاره‌ی مشتری یک چیستان ویژه می‌سازد. شفق‌های پرتو ایکس از هیچ یک از غول‌های گازی سامانه‌ی خورشیدی، از جمله کیوان دیده نشده. مشتری همچنین با سیاره‌ی خودمان هم تفاوت دارد که در آن، شفق‌های شمال و جنوب آینه‌ی یکدیگرند زیرا میدان‌های مغناطیسی در دو سو یکسانند.

این پژهشگران برای شناخت چگونگی تولید شفق‌های پرتو ایکس مشتری بر آنند تا داده‌های تازه و آینده‌ی چاندرا و ایکس‌ام‌ام-نیوتن را با داده‌های فضاپیمای جونوی ناسا که اکنون در مدار مشتریست بیامیزند. اگر دانشمندان بتوانند ارتباطی میان فعالیت‌های پرتو ایکس که این دو رصدخانه می‌بینند، و دگرگونی‌های فیزیکی که همزمان توسط جونو دیده می‌شود بیابند شاید بتوانند فرآیندی که شفق‌های مشتری و همچنین شفق پرتو ایکس دیگر سیاره‌ها را پدید می‌آورد را بشناسند.

یک نظریه که داده‌های جونو و داده‌های پرتو ایکس می‌توانند آن را تایید یا رد کند اینست که شفق‌های "پرتو ایکس" مشتری در اثر برهم‌کنش‌هایی پدید می‌آید که در مرز میان میدان مغناطیسی مشتری و باد خورشیدی رخ می‌دهد- میدان مغناطیسی مشتری توسط جریان‌های الکتریکی در دل سیاره پدید می‌آید و باد خورشیدی هم جریانی از ذرات باردار پرسرعت است که از خورشید به فضا دمیده می‌شود. [بخشی از شفق‌های مشتری زیر سر "آیو" ماه آتشفشانی آنست ولی اینجا پرسش ما تنها درباره‌ی شفق‌های "پرتو ایکس" است- م]

برهم‌کنش‌های میان باد خورشیدی و میدان مغناطیسی مشتری می‌تواند باعث شود میدان مغناطیسی نوسان کرده و موج‌های مغناطیسی پدید بیاورد. ذرات باردار می‌توانند سوار این موج‌ها شده و انرژی [سرعت] بگیرند. برخورد این ذرات با جو مشتری درخشش‌های نیرومندی از پرتوی ایکس تولید می‌کند که چاندرا و ایکس‌ام‌ام-نیوتون می‌بینند. در این نظریه، بازه‌ی ۱۱ دقیقه‌ای نمایانگر زمانیست که یک موج در راستای یکی از خطوط میدان مغناطیسی مشتری جابجا می‌شود.

تفاوت رفتاری قطب‌های شمال و جنوب مشتری می‌توانند به دلیل تفاوت در دید ما از آنها باشد. میدان مغناطیسی مشتری کج است (انحراف دارد)، از همین رو ما بخش بزرگ‌تری از شفق‌های شمالی را می‌توانیم ببینیم تا شفق‌های جنوبی. بنابراین ما شاید در مورد قطب شمال، می‌توانیم مناطقی را ببینیم که در آنها این میدان با بیش از یک نقطه‌ی سیاره، که زمان‌های جابجایی متفاوتی دارند تماس دارد، ولی در قطب جنوب، تنها جاهایی را می‌بینیم که میدان مغناطیسی در آنها با یک نقطه تماس پیدا می‌کند. این باعث می‌شود رفتار قطب شمال از دید ما بی‌نظم‌تر از قطب جنوب به نظر بیاید.

پرسش بزرگ‌تر اینست که مشتری چگونه به ذرات درون مغناطکره‌اش (قلمروی نفوذ میدان مغناطیسی‌اش) انرژی‌ای به این شدت می‌دهد که می‌توانند پرتوی ایکس بگسیلند؟

برخی از تابش‌های ایکسی که چاندرا دیده تنها می‌توانند زمانی پدید آمده باشند که مشتری با دادن انرژی‌های سهمگین به یون‌های اکسیژن، آنها را شتابی می‌دهد که با برخورد شدید به جو، هر هشت الکترونشان از آنها جدا می‌شود. دانشمندان امیدوارند تاثیر این ذرات (که با سرعت چند هزار کیلومتر بر ثانیه به جو کوبیده می‌شوند) را بر خود سیاره بفهمند- این که "آیا برخورد این ذرات پرانرژی می‌تواند بر هوا و همنهش شیمیایی جو این سیاره اثری بگذارد؟ آیا می‌تواند دلیل دماهای بی‌اندازه بالایی که در بخش‌هایی از جو مشتری دیده شده را توضیح دهد؟" اینها پرسش‌هایی هستند که شاید چاندرا، ایکس‌ام‌ام-نیوتون و جونو بتواند در آینده با یافتن پاسخشان به ما کمک کنند.


-------------------------------------------
کانال تلگرام یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Jupiter - aurora - NASA - Chandra X-ray - ESA - XMM-Newton - X-ray - pole - Earth - Solar System - gas giant - Saturn - magnetic field - Juno - planet - Jovian - electrical current - Sun - solar wind - magnetosphere - oxygen - ion - electron - Nature Astronomy - William Dunn - University College London

منبع: nasa

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه