شکارچی رنگارنگ در آسمان برزیل

تازگی‌ها شکارچی را دیده‌اید؟
این صورت فلکی دارد شب به شب در آسمان بالاتر می‌آید و چند ماه دیگر بهترین زمان برای دیدن این پیکره‌ی آسمانی پرآوازه خواهد بود.
ولی ستارگان و سحابی‌های صورت فلکی شکارچی برای چشم انسان به اندازه‌ی چیزی که دوربین در این تصویر زیبا نشان داده رنگین نیستند.
در این تصویر که ماه پیش گرفته شده، شکارچی آسمان را با همه‌ی رنگ‌هایش بر فراز یک درخت کوپال برزیلی در منطقه‌ی مرکز-باختری برزیل می‌بینیم.
درخشان‌ترین ستاره که سمت چپ به رنگ نارنجی پررنگ دیده می‌شود، غول سرخ و سردِ شبان‌شانه (ابط‌الجوزا، آلفا شکارچی) است.
ستارگان داغ و آبی‌فام شکارچی شمارشان بسیارست: ابرغول پای شکارچی که بالا، سمت راست می‌درخشد، گاما شکارچی (ناجذ) بالا، سمت راست، و کاپا شکارچی (سیف) پایین، سمت چپ.
ردیف سه ستاره‌ی کمربند شکارچی که از پایین به بالا، به نام‌های زتا شکارچی (نطاق)، اپسیلون شکارچی (نیام)، و دلتای شکارچی (منطقه) شناخته می‌شوند، همگی حدود ۱۵۰۰ سال نوری از زمین فاصله دارند و ازر دل ابرهای میان‌ستاره‌ایِ بسیار شناخته شده‌ی این صورت فلکی به دنیا آمده‌اند.
اگر "ستاره"ای که بالا، سمت راستِ شمیر شکارچی است را سرخ‌فام و افشان (نامتمذکر) می‌بینید ایراد از تصویر نیست، این چیزیست که باید باشد، زیرا این نه یک ستاره، بلکه یکی از نامدارترین ابرهای کیهانی در آسمان زمین است: یک پرورشگاه ستاره‌ای به نام سحابی بزرگ شکارچی.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
constellation Orion - star - nebula - copal tree - Brazil - Central-West Region - red giant - Betelgeuse - supergiant - Rigel - Bellatrix - Saiph - Orion's belt - Alnitak - Alnilam - Mintaka - Orion's sword - Great Nebula of Orion

منبع: apod.nasa

دستگاهی که از "سرمای شب" انرژی تولید می‌کند

* آفتاب ندارید؟ خیالی نیست! پژوهشگران در گزارشی تازه از یک دستگاه ترموالکتریک نوین گفته‌اند که می‌تواند حتی در تاریک‌ترین شب‌ها هم برای یک لامپ ال‌ئی‌دی الکتریسیته تولید کند.
این مولد ترموالکتریک اختلاف دما را برای تولید برق تجدیدپذیر به کار می‌برد. این دستگاه در این تصویر یک لامپ ال‌ئی‌دی کوچک را روشن کرده
راز این دستگاه بهره‌گیری از پدیده‌ایست که به نام "سرمایش تابشی" شناخته می‌شود، و هنگامی رخ می‌دهد که سطح زمین گرما به درون جو بتاباند. این فرآیند می‌تواند یک سطح را از هوای پیرامونش سردتر کند؛ همان چیزی که باعث یخبندان روی چمن می‌شود، حتی اگر دما بالاتر از نقطه‌ی یخ‌زدگی (انجماد) باشد.

پژوهشگران می‌گویند این دستگاه گونه‌ی سودمندی از انرژی بازگشت‌پذیر (تجدیدپذیر) است، به ویژه از آنجا که شب‌ها زمان اوج درخواست (تقاضا) برای روشنایی است. نویسنده‌ی اصلی پژوهش، اسوات رامان که استادیار مهندسی و علم مواد در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است می‌گوید: «به جز روشنایی، به باور ما این دستگاه می‌تواند یک راهکار گسترده‌ی تولید برق، مناسب جاهای دورافتاده، و هر جای دیگری که تولید برق شبانه نیازست باشد.»

پیش‌نمونه‌ی این دستگاه در ماه دسامبر گذشته روی میزی که سه پا (یک متر) بالاتر از سطح پشت بامی در استنفورد کالیفرنیا بود آزمایش شد. این دستگاه در یک محفظه‌ی پلی‌استایرنِ پوشیده شده با مایلارِ آلومینیوم-اندود (که تابش گرمایی را به کمینه می‌رساند) گذاشته شده و با یک پوشش در برابر باد محافظت می‌شد. درون این لایه‌های محافظ، پژوهشگران کاری کردند تا دستگاه گرما را از هوا بگیرد و با بهره از یک فرستنده‌ی سیاه، دوباره به درون جو بفرستد.

آنان با بهره از یک برگرداننده‌ی (مبدل) افزاینده‌ی ولتاژ، یک ال‌ئی‌دی را روشن کردند، و اندازه‌گیری کردند که این دستگاه در بیش از ۶ ساعت، می‌تواند تا ۲۵ میلی‌وات انرژی در هر متر مربع تولید کند. این بسیار پایین‌تر از سلول‌های خورشیدی معمولی است، ولی مزیتش اینست که دستگاه در شب هم کار می‌کند، زمانی که آفتاب نیست و به همین دلیل، سلول‌های خورشیدی توانایی تولید انرژی ندارند.
طرح‌واره‌ی این مولد ترموالکتریک
این دانشمندان می‌گویند دستگاهشان با برخی اصلاحات می‌تواند در مقیاس گسترده‌تری به کار رود زیرا سردکن تابشی چیز ساده‌ایست (یک صفحه‌ی آلومینیومی که با رنگ پوشانده شده) و دیگر اجزا هم در بازار در دسترس است. برای نمونه، پژوهشگران پیشنهاد می‌کنند با کاهش گرمای تولیدشده در بخش خنک‌کننده‌ی تابشی دستگاه، بازدهِ دادوستد (تبادل) گرما را افزایش دهند. همچنین به گفته‌ی پژوهشگران، این دستگاه می‌تواند در محیط‌های گرم‌تر و خشک‌تر بیشترین کارایی را داشته باشد.

رامان می‌گوید: «پژوهش ما با بهره‌گیری از سرمای فضای بیرونی به عنوان یک چشمه‌ی (منبع) انرژی تجدیدپذیر، فرصت‌های باقی‌مانده‌ی بسیاری که برای دستیابی به انرژی وجود دارد را نشان می‌دهد. ما فکر می‌کنیم این پایه و بنیان یک فن‌آوری مکمل برای فن‌آوری خورشیدی را می‌سازد. اگرچه بروندهی برق همیشه به اندازه‌ی چشمگیری پایین‌تر [از انرژی خورشیدی] است، ولی می‌تواند در ساعت‌هایی کار کند که سلول‌های خورشیدی نمی‌توانند.»

گزارش این دانشمندان روز ۱۲ سپتامبر در نشریه‌ی ژول (Joule) منتشر شد.

-------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
thermoelectric - electricity - LED - radiative cooling - Aaswath Raman - University of California - Los Angeles - Stanford - polystyrene - aluminized mylar - black emitter - solar cell - radiative cooler - aluminum - renewable energy - Joule

منبع: Space.com

چشم زیبای یک ستاره مرده

این ما هستیم که داریم به این ساعت شنی نگاه می‌کنیم یا اوست که به ما خیره شده؟
اگر بتوانید تصورش کنید خواهید دید که حلقه‌های این سحابی با نام MyCn 18، با هم پیکره‌ای مانند یک ساعت شنی را ساخته‌اند- با یک چشم شگفت‌انگیز در مرکز.
به هر حال، شن‌های زمان برای ستاره‌ی مرکزی این سحابی سیاره‌نمای "ساعت شنی-شکل" دارند می‌ریزند و رو به پایانند.
این گام کوتاه و تماشاییِ پایان زندگی یک ستاره‌ی خورشیدسان است که سوخت هسته‌ایش را به پایان برده. در این گام، لایه‌های بیرونی ستاره به فضا پس زده شده و هسته‌اش تبدیل به یک کوتوله‌ی سفید می‌شود که به آرامی سرد شده و پرتوهایش رو به خاموشی می‌روند.
در سال ۱۹۹۵، اخترشناسان به کمک تلسکوپ فضایی هابل (HST)، رشته تصاویری از سحابی‌های سیاره‌نما (یا سیاره‌ای) تهیه کردند که این تصویر هم یکی از آنهاست.
اینجا، دیواره‌های تنُک و کم‌پشت این ساعت شنی در واقع حلقه‌های ظریف و خوش‌منظره‌ای از گازهای برافروخته و رنگین‎اند (نیتروژن: سرخ، هیدروژن: سبز، و اکسیژن: آبی).
واگشود (وضوح) بی‌سابقه‌ی عکس‌های تلسکوپ هابل جزییات شگفت‌انگیزی را از فرآیند پس‌زنی لایه‌های بیرونی این سحابی آشکار کرده؛ جزییاتی که به گشوده شدن رازهای شگرفِ پیکره‌ها و تقارن‌های پیچیده‌ی سحابی‌های سیاره‌ای کمک می کند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
MyCn 18 - MyCn18 - hourglass - planetary nebula - nuclear fuel - Sun - star - white dwarf - Hubble Space Telescope - HST - nitrogen - hydrogen - oxygen

منبع: apod.nasa

سریع‌تر از نور- نگاهی تازه به انفجارهای پرتو گاما

دو اخترفیزیکدان، جان هاکیلا از کالج چارلستون و رابرت نیمروف از دانشگاه صنعتی میشیگان مقاله‌ای را منتشر کرده‌اند که بر پایه‌ی آن، فوران‌هایی که "انفجارهای پرتو گاما" پدید می‌آورند در عمل می‌توانند به سرعتی بیش از سرعت نور در ابرهای گازی پیرامونشان برسند، بدون این که نظریه‌ی نسبیت را زیر پا بگذارند.

به پیشنهاد هاکیلا و نمیروف، چنین فواره‌های اَبَر-نوری‌ای می‌توانند پدیده‌ی "برگشت‌پذیری زمان" (time-reversibility) که در منحنی نور انفجارهای پرتو گاما دیده شده را پدید بیاورند. ولی این فواره‌ها نسبیت اینشتین را نقض نمی‌کنند زیرا آنها تنها از سرعت نور در همان محیطی که هستند فراتر می‌روند، نه سریع‌تر از سرعت نور در خلا.

هاکیلا می‌گوید یک راه خوب برای تصویر این حرکت ابر-نوری اینست که کسی را در نظر بگیرید که یک سمت یک آبگیر ایستاده و سنگی را به سوی شما روی آب می‌پراند. ین سنگ جهنده با سرعتی بیشتر از سرعت موج‌هایی که در آب پدید می‌آورد، در هوا حرکت می‌کند. هاکیلا می‌گوید سنگ دارد با جهیدن به شما نزدیک می‌شود و شما می‌بینید که انگار موج‌های پدید آمده از آن، به ترتیبِ وارونه به شما می‌رسند-  نخست موج‌هایی که از آخرین پرش پدید آمده می‌رسند و در پایان هم موج‌هایی که از پرشِ آغازین پدید آمده بودند.

این توضیحِ فورانِ ابر-نوری، به گفته‌ی هاکیلا، بسیاری از ویژگی‌های مدل‌های پذیرفته شده‌ی "انفجار پرتو گاما" را حفظ می‌کند. ولی نمیروف می‌گوید سناریوی پیشنهادی آنها شامل تابش چرنکوف می‌شود، گونه‌ای نور که از حرکت ابر-نوری تولید می‌شود و پیش از این گمان نمی‌رفت اهمیتی در پدید آوردن منحنی‌های نوری انفجارهای پرتو گاما داشته باشد.

هاکیلا می‌گوید: «در مدل‌های استاندارد انفجار پرتو گاما، ویژگی‌های منحنی نوری زمان-برگشت‌پذیر را نادیده گرفته می‌شود. [ولی] حرکت ابر-نوری فواره هم این ویژگی‌ها را به حساب می‌آورد و هم بسیاری از ویژگی‌های مدل استاندارد را حفظ می‌کند.»

پژوهشنامه‌ی این دانشمندان در نشریه‌ی آستروفیزیکال جورنال منتشر شده است.

--------------------------------------------
* با سپاس از مهران مرتضایی گرامی

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Jon Hakkila - College of Charleston - Robert Nemiroff - Michigan Technological University - gamma-ray burst - speed of light - Einstein - superluminal jet - time-reversibilit - theory of relativity - Cherenkov radiation - The Astrophysical Journal

مسیر یکساله خورشید بر فراز دانوب

آیا خورشید همیشه در یک زمان از هر روز به یک نقطه‌ی آسمان بر می‌گردد؟
نه. در حقیقت والسی که خورشید در آسمان سیاره‌ی زمین انجام می‌دهد در درازنای یک سال به آفرینش یک منحنی باشکوه به نام "آنالما" (هورپیچک) می‌انجامد که نمایی مانند عدد هشت لاتین (8) عمودی دارد.
یک راه خوبِ دیداری برای دیدن این منحنی، ساختن تصویری از پیوند عکس‌هایی‌ست که همگی از یک نقطه و در یک زمان از روز، در درازنای یک سال گرفته می‌شوند.
در این تصویر، آنالمای خورشید را بر فراز رود پرآوازه‌ی دانوب، در پایتخت مجارستان می‌بینیم.
جایگاه خورشید در زمان انقلاب‌های تابستانی و زمستانی بالا و پایین منحنی آنالما است. ولی نقطه‌ی نزدیک انقلاب زمستانی دسامبر پشت یک توده ابر پنهان شده است. همچنین، خورشید در هموگان یا اعتدال پاییزی امسال که این هفته رخ داد هم در مرکز آنالما و نقطه‌ی برخورد دو نیمه‌ی 8 نبود.
ین تصویر از پیوند تک-نماهای دیجیتالی‌ای درست شده که از ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۸ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۹، همگی از روی پل مارگارت بوداپست، رو به جنوب، و درست در یک زمان از روز (۱۱:۴۴ به وقت اروپای مرکزی) گرفته شده بودند.
کرانه‌ی خاوری و تختِ بوداپست با نام "پِست" (پشت) در سمت چپ و کرانه‌ی باختری و تپه‌ای بوداپست با نام "بودا" در سمت راست دیده می‌شوند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
equinox - Sun - analemma - planet - Earth - Danube River - Hungary - Budapest - Margaret Bridge - CET - Pest - Buda - solstice

منبع: apod.nasa

ناسا هنوز نشانه‌ای از ماه‌نشین هندی پیدا نکرده

به نظر می‌رسد داریم شانسمان برای پیدا کردن ماه‌نشین "ویکرام" را از دست می‌دهیم. ناسا منطقه‌ای که گمان می‌رود این سطح‌نشین باید در آن فرود آمده باشد را پوییده (اسکن کرده)، ولی نشانه‌ای از آن ندیده.
یکی از عکس‌های مدارگرد شناسایی ماه ناسا از منطقه‌ای که گمان می‌رود ماه‌نشین هندی در آن فرود آمده باشد. بر پایه‌ی برنامه، ماه‌نشین هندی ویکرام می‌بایست روز ۷ سپتامبر در دشت‌های هموار میان دهانه‌های سیمپلیوس ان و منزیوس سی فرود بیاید. پهنای ناحیه‌ی درون این تصویر حدود ۱۵۰ کیلومتر است. این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر (پی‌ان‌جی، ۴.۷ مگ)
این سطح‌نشین که یک خودرو به نام پراگیان (به معنای خِرَد) را هم با خود داشت، بخشی از ماموریت چاندرایان ۲ی سازمان پژوهش‌های فضایی هند (ISRO، ایسرو) بود. این کاوشگر قرار بود اوایل این ماه (سپتامبر) بر ماه بنشیند ولی در فرازای حدود ۲ کیلومتری سطح بود که تماسش با سازمان ایسرو قطع شد.

گزارش‌های تاییدنشده‌ای درین باره بود که ویکرام احتمالا فرودی نرم داشته و بر پهلوی خود آرام گرفته. امید می‌رفت سازمان ایسرو بتواند دوباره ارتباطش را با آن برقرار سازد.

اکنون ناسا می‌گوید مدارگرد شناسایی ماه (ال‌آراو) منطقه‌ی نزدیک قطب جنوب ماه، جایی که گمان می‌رود ویکرام آنجا باشد را بررسی کرده. این سازمان (ناسا) می‌گوید نشانه‌ای از قطب ندیده. ولی این شاید حرف آخر نباشد. به گفته‌ی ناسا، در زمان تصویربردارِ ال‌آراو در ۱۷ سپتامبر ، آنجا تاریک بوده، این بدین معنی‌ست که ویکرام می‌تواند در سایه پنهان شده باشد.

مدارگرد ال‌آراو در ماه اکتبر هم از فراز این ناحیه خواهد گذشت و انتظار می‌رود در آن هنگام شرایط روشنایی مناسب‌تر بوده و چه بسا جایگاه ویکرام هم نمایان شود.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Vikram - moon - NASA - lander - rover - Pragyan - Indian Space Research Organisation - ISRO - Chandrayaan 2 - Lunar Reconnaissance Orbiter - Simpelius N crater - Manzinus C crater

نگاهی به مرکز کهکشان

این تصویر در اندازه‌ی کامل و بزرگ‌تر بدون نوشته (۴.۸ مگ)، با نوشته (۴.۸ مگ)
مرکز کهکشان راه شیری حدود ۲۶۰۰۰ سال نوری از ما دور است و در راستای صورت فلکی کمان جای دارد. ولی حتی در تاریک‌ترین شب‌ها هم نمی‌توانیم آن را با چشم خود ببینیم زیرا انبوه غبارهای میان‌ستاره‌ای جلوی دیدمان را گرفته.
در حقیقت منطقه‌های بارور مرکز و صفحه‌ی کهکشان راه شیری انباشته از ابرهای تاریک غبار، سحابی‌های برافروخته و میدان‌های شلوغ پرستاره است.
این تصویرِ شرح‌دار بریده‌ای از یک نمای موزاییکی است که از پیوند چندین عکس از آسمان شب درست شده و شماری از اجرام محبوب رصدگران، به ویژه کسانی که با تلسکوپ‌های کوچک و دوربین‌های دوچشمی کار می‌کنند را نمایش می‌دهد.
مرکز کهکشان اینجا در سمت راست چارچوب است.
در این تصویر چند جرم نام‌آشنا از اجرام مسیه، مانند سحابی مرداب (ام۸)، سحابی سه‌تکه (ام۲۰)، و ابر ستاره‌ایِ ام۲۴، و همچنین شماری از سحابی‌های تاریک که نام ادوارد امرسون بارنارد را بر خود دارند به چشم می‌خورد.
تصویر کامل، از سمت راست تا صورت فلکی کژدم (عقرب) ادامه دارد و بیش از ۲۰ درجه از مرکز کهکشان را می‌پوشاند.
این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر: بدون نوشته (۴.۸ مگ)، با نوشته (۴.۸ مگ)
 --------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Milky Way - constellation Sagittarius - galactic plane - Messier - Lagoon nebula - M8 - Trifid - M20 - M24 - E.E. Barnard - constellation Scorpius

منبع: apod.nasa

طلوع داوینچی در آسمان مغولستان

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
بامداد دیروز، این ماهِ پیر بود که پیش از سر زدن آفتاب از افق خاوری بلند شد و با هلال کاهنده و روشن از آفتابِ خود بر فراز افق پدیدار شد (هلال کاهنده: هلالی که شب به شب باریک‌تر می‌شود).
ولی بخشِ تاریک آن هم با آن که در سایه بود، از پرتویی به نام "زمین‌تاب" اندکی روشن شده بود. زمین‌تاب همان نور خورشید است که از روی سیاره‌ی زمین بازتابیده و بر ماه می‌افتد و باعث می‌شود بیشتر بخش‌های سمت پیدا و آشنای ماه نمایان شوند. گفتنی‌ست پرتوی زمین‌تاب به نام‌های "تابش خاکستری ماه" یا "ماه پیر در آغوش ماه نو" هم شناخته می‌شود.
۵۰۰ سال پیش، لئوناردو داوینچی شرحی بر زمین‌تاب نوشته بود و در آن، این تابش را بازتاب نور خورشید توسط اقیانوس‌های زمین دانسته بود که به نوبه‌ی خود سطح تاریک ماه را روشن می‌ کند؛ از همین رو این تابش را "تابش داوینچی" هم نامیده‌اند.
اینجا طلوع ماه پیر در ماهِ قمری گذشته را با هلال روشن از آفتاب آن و تابش داوینچی‌اش می‌بینیم.
این تصویر از همگذاری نماهایی پی در پی درست شده که در روز ۲۹ اوت ۲۰۱۹ (ماهِ قمری گذشته) گرفته شده بودند و طلوع ماه پیر را با هلال روشن از آفتاب آن و تابش داوینچی‌اش در افق بیابان باداین جاران، مغولستان درونی چین نشان می‌دهند. این را هم بگوییم که امسال ۵۰۰مین سالگرد درگذشت لئوناردو داوینچی است.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Moon - waning crescent - earthshine - planet - Earth - Leonardo da Vinci - lunation - da Vinci glow - Badain Jilin Desert - Inner Mongolia - China

منبع: apod.nasa

سیاره‌ای که برای ستاره‌اش زیادی بزرگ است!

اخترشناسان سیاره‌ی غول‌پیکری را در مدار پیرامون ستاره‌ای کوچک در فاصله‌ی حدود ۳۱ سال نوری زمین یافته‌اند. این سیاره به اندازه‌ای بزرگ است که نمی‌تواند به آن روشی که برای شکل‌گیری بیشتر سیاره‌ها می‌پنداریم ساخته شده باشد.
سیاره‌های غول‌یکر کمیابند، به ویژه پیرامون ستارگان کوچک‌تر
خوان کارلوس مورالس از دانشگاه خودگردان بارسلونای اسپانیا به همراه همکارانش این سیاره که "جی‌جِی ۳۵۱۲ بی" (گلیزه ۳۵۱۲ بی) نام دارد را با بهره از روشی به نام ترفند "سرعت شعاعی" یافتند. این ترفند بر پایه‌ی این واقعیت است که هر گاه سیاره‌ای به گرد ستاره‌ای می‌چرخد، آن ستاره هم به گونه‌ای در جای خود جابجا می‌شود که به اخترشناسان اجازه می‌دهد جرم و مدار سیاره را تعیین کنند [خورشید ما هم چنین وول خوردنی را دارد، ولی ناچیز است-م].

پژوهشگران با بهره از رصدهای دوساله‌ی برنامه‌ی پیمایش فراسیاره‌های "کارمنتس" در اسپانیا پی بردند که جرم جی‌جِی ۳۵۱۲ بی دستکم ۴۶ درصد جرم‌ مشتری است و هر ۲۰۴ روز یک بار به گرد ستاره‌ی میزبانش می‌گردد. خود ستاره که یک کوتوله‌ی سرخ است تنها ۱۲ درصدِ جرم‌ خورشید را دارد- چیزی حدود ۱۲۶ برابر مشتری.

مورالس می‌گوید: «در نخستین رصدها، این دو با هم مانند دو ستاره دیده می‌شدند که به گرد هم در چرخشند.» رصدهای بیشتر نشان داد که این جرم یک سیاره است، ولی سیاره‌ای که به گونه‌ی نامنتظره‌ای بزرگ بود.

گرگ لافلین از دانشگاه ییل می‌گوید: «سیاره‌های غول‌پیکر به طور کلی سیاره‌های به نسبت کمیابی‌اند، ولی هر چه به سراغ ستارگان کم‌جرم‌تر و کم‌جرم‌تری می‌رویم، این سیاره‌ها از این هم کمیاب‌تر می‌شوند. فرآیندی که به پیدایش این سیاره‌ها می‌انجامد هنوز به خوبی شناخته نشده.»

روش معمول ساخته شدن سیاره‌ها روشی به نام "برافزایش هسته" است. در این فرآیند، با توده شدن و انباشتگی غبار و سنگریزه‌های درون قرص آواری پیرامون یک ستاره، به آرامی هسته‌ی سیاره ساخته می‌‌شود و تا جایی رشد می‌کند که می‌تواند با نیروی گرانش خود، گازهایی را هم گرفته و برای خود جَوی بسازد. ولی هنگامی که مورالس و همکارانش برای جی‌جِی ۳۵۱۲ بی شبیه‌سازی‌هایی انجام دادند دریافتند که این سیاره نمی‌توانسته در چنین فرآیندی پدید بیاید.

به گفته‌ی آنها این امکان هست که این سیاره در فرآیندی به نام "ناپایداری گرانشی" ساخته شده. در این فرآیند، قرصی از گاز خودبخود می‌رُمبد و یکجا هسته‌ی یک سیاره را می‌سازد. مورالس می‌گوید: «این نخستین بارست که ما آشکارا سیاره‌ای را می‌بینیم که "ناپایداری گرانشی" تنها توضیح ممکن برای آنست.» این شاید بدین معنا باشد که فرآیند سیاره‌زایی گوناگون‌تر از آنست که پنداشته می‌شد، و چه بسا سیاره‌های غول‌پیکری از این دست فراوان‌تر از آن باشند که در گذشته پیش‌بینی شده بود.

پژوهشنامه‌ی این دانشمندان در نشریه‌ی ساینس منتشر شده است.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
planet - star - red dwarf - Juan Carlos Morales - Autonomous University of Barcelona - Spain - GJ 3512 b - radial velocity - CARMENES - exoplanet - Jupiter - sun - Greg Laughlin - Yale University - core accretion - gravitational instability - planet formation - Science

تازه‌ترین شبیه‌سازی ناسا از تاثیر یک سیاهچاله بر چشم‌انداز ما

قرص پرآشوب گاز پیرامون سیاهچاله که تقریبا از لبه دیده می‌شود، نمایی دو-کوهانه پیدا کرده است. کشش گرانشی بی‌اندازه‌ی سیاهچاله مسیر نوری که از بخش‌های گوناگون قرص می‌آید را تغییر داده و چنین تصویر پیچیده‌ای درست کرده. ولی این که ما دقیقا چه می‌بینیم، بستگی به زاویه‌ی دید ما از سیاهچاله و قرصش دارد. بیشترین اعوجاج و دگرگونی زمانی رخ می‌دهد که ما این سامانه را تقریبا از لبه ببینیم. ااین یک تصویر پویا (گیف) است؛ برای کامل شدنش شکیبا باشید. تصویر بزرگ‌تر (۶.۷ مگ)

در شبیه‌سازی تازه‌ای که برای یک سیاهچاله انجام شده می‌بینیم که چگونه گرانش آن، چشم‌انداز ما را دگرگون می‌کند و به محیط پیرامونش نمایی می‌دهد که گویی داریم آن را در یک آینه‌ی کارناوال تماشا می‌کنیم. در این نمایش موادی که به سوی سیاهچاله کشیده شده‌اند را می‌بینیم که در یک ساختار نازک و داغ به نام قرص برافزایشی انباشته شده‌اند. گرانش هولناک سیاهچاله نوری که از بخش‌های گوناگون این قرص می‌آید را کج کرده و نمایی پیچیده به آن داده.

با چرخش و پیچش میدان‌های مغناطیسی در گازهای پرآشوب این قرص، گره‌های روشنی به طور پیوسته در قرص ساخته می‌شوند و از هم می‌پاشند. گازها در نزیک‌ترین جاها به سیاهچاله، سرعتی نزدیک به سرعت نور دارند، ولی بخش‌های بیرونی‌تر کمی آهسته‌ترند. این اختلااف باعث کش آمدن و شکافتن گره‌های روشن شده، و رگه‌های تاریک و روشن در قرص پدید می‌آورند.

قرص که در حقیقت لبه‌نما است، یعنی از دید ما از لبه (از پهلو) دیده می‌شود، سمت چپش روشن‌تر از سمت راست دیده می‌شود. گازهای برافروخته‌ی سمت چپ قرص به اندازه‌ای سریع رو به ما می‌آیند که اثرهای نسبیت اینشتین باعث پرنورتر شدن آن شده [پرتوافکنی نسبیتی یا دوپلری-م]؛ همین پدیده در سمت راست اثرِ وارونه گذاشته و چون گازها از ما دور می‌شوند، اندکی تیره‌تر به نظر می‌رسند. اگر قرص برافزایشی "رونما" بود، یعنی اگر آن را درست از جلو می‌دیدیم، این بی‌تقارنی از بین می‌رفت، زیرا در چنین چشم‌اندازی، هیچ بخشی از قرص در راستای خط دید ما حرکت نمی‌کند [بنابراین بیشترین اعوجاج تصویری هنگامیست که قرص را از لبه ببینیم].

در نزدیک‌ترین نقطه به سیاهچاله، خمِشِ (انحنای) نور در اثر گرانش به اندازه‌ای شدید می‌شود که می‌توانیم بخش زیرین قرص را هم مانند یک حلقه‌ی روشن از نور ببینیم که انگار نمای کلی سیاهچاله و لبه‌اش را نشان می‌دهد. این حلقه که به اصطلاح "حلقه‌ی فوتون" نامیده می‌شود از چندین حلقه تشکیل شده که کم کم نازک‌تر و کم‌نورتر شده؛ در این حلقه، نور تا پیش از آن که بگریزد و به چشم ما برسد، دو، سه و یا چند بار به گرد سیاهچاله چرخیده. از آنجایی که سیاهچاله‌ی درون این شبیه‌سازی کروی است، حلقه‌ی فوتونی آن هم تقریبا دایره‌ای است و از هر زاویه‌ای که دیده شود همین گونه است. درون حلقه‌ی فوتونی سایه‌ی سیاهچاله است، ناحیه‌ای تقریبا دو برابر افق رویداد (نقطه‌ی بی‌بازگشت سیاهچاله).

جرمی اشنیتمن که این نماهای باشکوه را به کمک نرم‌افزارهای رایج در مرکز پروازهای فضایی گادرد ناسا در گرین‌بلت مریلند پدید آورده می‌گوید: «شبیه‌سازی‌ها و فیلم‌هایی از این دست واقعا به ما کمک می‌کنند تا منظور اینشتین از این که "گرانش بافت فضا و زمان را خم می‌کند" را تجسم کنیم. تا همین اواخر، این شبیه‌سازی‌ها محدود به تخیل ما و برنامه‌های رایانه‌ای بودند. من هرگز فکر نمی‌کردم روزی بتوانم یک سیاهچاله‌ی واقعی را ببینم.» گفتنی‌ست در روز ۱۰ آوریل، گروه برنامه‌ی تلسکوپ ایونت هورایزن برای نخستین بار تصویری از سایه‌ی یک سیاهچاله در قلب کهکشان ام۸۷ را که با بهره از رصدهای رادیویی به دست آمده بود منتشر کردند.
قرص پرآشوب گاز پیرامون سیاهچاله که تقریبا از لبه دیده می‌شود، نمایی دو-کوهانه پیدا کرده است. کشش گرانشی بی‌اندازه‌ی سیاهچاله مسیر نوری که از بخش‌های گوناگون قرص می‌آید را تغییر داده و چنین تصویر پیچیده‌ای درست کرده. ولی این که ما دقیقا چه می‌بینیم، بستگی به زاویه‌ی دید ما از سیاهچاله و قرصش دارد. بیشترین اعوجاج و دگرگونی زمانی رخ می‌دهد که ما این سامانه را تقریبا از لبه ببینیم.


A- تصویر سمتِ پنهانِ قرص: نیروی گرانش سیاهچاله مسیر نوری که از سمت پشتی قرص می‌آید را تغییر داده و این بخش تصویر را ساخته.
B- حلقه‌ی فوتونی: حلقه‌ای از نور که از چندین تصویر اعوجاج یافته‌ی قرص تشکیل شده است. نوری که این تصویرها را ساخته تا پیش از آن که به چشم ما برسد، دو، سه یا چند بار دور سیاهچاله چرخیده. این تصویرها هر چه به سیاهچاله نزدیک‌تر شده‌اند نازک‌تر و کم‌نورتر شده‌اند.
C- سایه‌ی سیاهچاله: این ناحیه‌ای تقریبا دو برابر افق رویداد یا نقطه‌ی بی‌بازگشتِ سیاهچاله است که در اثر پدیده‌ی همگرایی گرانشی سیاهچاله و به دام انداختن نور درست شده.
D- پرتوافکنی نسبیتی یا دوپلری: نورِ گازهای برافروخته‌ی درون قرص در سمتی از آن که گازها رو به ما حرکت می‌کنند روشن‌تر، و در سمتی که از ما دور می‌شوند تاریک‌تر شده است.
E- قرص برافزایشی: قرص نازک داغ و چرخانی که از موادی که به آرامی به سوی سیاهچاله کشیده می‌شوند درست شده.
F-تصویر بخش زیرین قرص: پرتوهای نوری که از زیرِ سمت پنهانِ قرص می‌آیند در اثر گرانش، همگراییده (لنزیده) شده و این بخش تصویر را درست کرده‌اند.
-------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
black hole - gravity - carnival mirror - accretion disk - magnetic field - speed of light - Einstein - relativity - photon ring - event horizon - Jeremy Schnittman - NASA - Goddard Space Flight Center - Greenbelt - Maryland - Event Horizon Telescope - galaxy - M87

منبع: nasa

پلیکان کیهانی دارد دگردیسی پیدا می‌کند

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر (۵.۸ مگ)
سحابی پلیکان دارد به آرامی دگردیسی پیدا می کند.
یک ابر مولکولیِ پر از غبار تیره، این سحابی که به نام آی‌سی ۵۰۷۰ هم شناخته می‌شود را از سحابی "آمریکای شمالی" جدا کرده است.
با آن که "آمریکای شمالی" نسبت به "پلیکان" سحابی بزرگ‌تری است، ولی پلیکان به دلیل داشتن آمیزه‌ای فعال از مناطق ستاره‌زایی و ابرهای گازی دگرگون‌شونده، بیشتر از آن بررسی شده.
این تصویر از همگذاری نماهایی در سه رنگ ویژه -نورهای تابیده از گوگرد، هیدروژن، و اکسیژن- درست شده تا بتواند به ما در شناخت بهترِ این برهم‌کنش‌ها کمک کند.
نور ستارگان جوان و پرانرژی دارد به آرامی گازهای سرد سحابی را گرم می‌کند و مرزی پیش‌رونده میان این دو توده پدید می‌آورد. این مرز که به نام جبهه‌ی یونش یا "پیشان یونش" شناخته شده، به رنگ نارنجی روشن در سمت راست تصویر دیده می‌شود.
گفتنی‌ست که شاخک‌های چگالی از گاز سرد هنوز روی این مرز به جا مانده است.
این سحابی به احتمال بسیار در آینده دیگر به نام پلیکان شناخته نخواهد شد زیرا نبرد ستارگان و گازهایش می‌تواند به اندازه‌ای آن را دگرگون کند که تا چند میلیون سال دیگر، پیکره‌ای کاملا متفاوت از آن به جا بماند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Pelican Nebula - IC 5070 - North America Nebula - molecular cloud - dust - star formation - sulfur - hydrogen - oxygen - ionization front

منبع: apod.nasa

کهکشانی که با سرعت به این سو می‌آید

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
در این تصویرِ تلسکوپ فضایی هابل کهکشانی به نام مسیه ۸۶ (ام۸۶) را می‌بینیم که اگرچه بیش از ۲۳۵ سال از یافته شدنش توسط شارل مسیه می‌گذرد، ولی رده‌بندی ریخت‌شناختی آن همچنان نامشخص است. اخترشناسان هنوز به نتیجه نرسیده‌اند که آیا ام۸۶ بیضیگون است یا عدسگون (چیزی میان بیضیگون و مارپیچی).

ام۸۶ عضو خوشه‌ی کهکشانی دوشیزه است و حدود ۵۰ میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد. این کهکشان دارد با سرعتی خیره‌کننده در فضا به پیش می‌رود. مسیر کنونی آن رو به ماست- از آن سمت خوشه به راه افتاده و با گذشتن از مرکز خوشه دارد به این سو می‌آید، آن هم با سرعت باورنکردنی ۸۷۵۰۰۰ کیلومتر بر ساعت!

از آنجایی که ام۸۶ با چنین سرعتی دارد در فضای خوشه پیش می‌رود، دستخوش فرآیند "تهی‌سازی در اثر فشار رَم" شده است؛ موادی که فضای میان کهکشان‌های خوشه را پر کرده‌اند در برابر پیشروی ام۸۶ مقاومت کرده و با بیرون کشیدن گاز و غبار از این کهکشان، دنباله‌ای بلند از گاز داغ پشت آن پدید آورده‌اند که پرتوهای X می‌گسیلد. [گفتنی‌ست "فشار رَم" (ram-pressure) یک نیروی پَسار (drag force) است که بر اجسامی که در یک شاره حرکت می‌کنند وارد می‌شود- م].
در این تصویر گازهای بیرون کشیده شده از کهکشان ام۸۶ در اثر فشار رم به خوبی پیداست
اخترشناسان با رصدهایی از این دست به کمک تلسکوپ هابل، به بررسی کهکشان‌های بیضیگون و عدسگون -که هر دو رده اغلب در مرکز خوشه‌های کهکشانی یافته می‌شوند- می‌پردازند. آنها امیدوارند با با بررسی هسته‌های این کهکشان‌ها جزییاتی را درباره‌ی این ساختار مرکزی تعیین کرده و تاریخچه‌ی کهکشان و شکل‌گیری هسته‌ی آن را بررسی کنند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
NASA - ESA - Hubble Space Telescope - galaxy - Messier 86 - Charles Messier - elliptical - lenticular - spiral galaxy - Virgo Cluster - Earth - ram-pressure stripping - X-ray - galaxy cluster

منبع: spacetelescope

مه‌کمان و نورهای شمالی

پایان تابستان زمان خوبی برای رفتن به آلاسکاست، به ویژه دیدار از کرانه‌های مه‌آلود دلتای رود کولویل. چند شب پیش، جیمز هلمریکز عکاس آنجا بود و این چیزیست که او دید:
او می‌گوید: «مهتاب درخشان یک "مِه‌کمان" (fogbow) زیبا بر زمینه‌ای از شفق‌های قطبی پرچین و شکن آسمان درست کرده بود. این مه‌کمان در یک دَم آن چنان روشن شد که بازتابی هم از آن بر آب‌های رود پدید آمد.»

مه‌کمان‌ها هم‌خانواده‌ی نزدیک رنگین‌کمان‌ها هستند و اساسا به همان شیوه‌ی آنها پدید می‌آیند: نور به درون ریزقطره‌های آب بازتابیده شده و بیرون می‌آید. تفاوت تنها در اندازه‌ی قطره‌هاست. قطره‌های بزرگِ باران رنگین‌کمان می‌سازند. قطره‌های کوچک‌ترِ آب در مه، مه‌کمان می‌سازند. قطره‌های ریز نمی‌توانند رنگ‌های نور خورشید را به گستردگیِ قطره‌های باران از هم جدا کنند، از همین رو، در مه‌کمان رنگ‌ها با هم آمیخته می‌شوند و یک کمان شبح‌گون سفید پدید می‌آید.

آن شفق‌های قطبی از امتیازهای فصل پاییز بودند. این روزها توفان زمین‌مغناطیسی‌ای (ژئومغناطیسی‌ای) رخ نداده ولی به آن نیازی هم نیست. در این زمان از سال، در شب‌های پیرامون هموگان (اعتدال فصلی)، شکاف‌هایی در میدان مغناطیسی زمین گشوده می‌شود. بادهای خورشیدی می‌توانند از همین شکاف‌ها به درون نفوذ کرده و شفق‌های قطبی زیبا بیافرینند. [درین باره خواندید: * فصل شکافتن سپر مغناطیسی زمین از راه رسیده]

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
Alaska - Coleville River Delta - James Helmericks - fogbow - Northern Lights - reflection - rainbow - aurora - geomagnetic storm - equinox - Earth - magnetic field. - Arctic lights

منبع: spaceweather

کمان خورشید در سه روز کلیدی از سال

دیروز، روز هموگان یا اعتدال بود، روزی که در آن بلندی شب و روز با یکدیگر برابر می‌شود. و اکنون تا اعتدال بعدی، شب‌های نیمکره‌ی شمالی زمین بلندتر از روزها و روزهای نیمکره‌ی جنوبی بلندتر از شب‌ها خواهد بود.
یک اعتدال درست در نیمه‌ی میان دو انقلاب (دو خوریستان) رخ می‌دهد، یعنی زمانی که اختلاف بلندی روزها و شب‌ها به بیشینه می‌رسد.
این تصویر از پیوند عکس‌هایی درست شده که در روزهای اصلی انقلاب، اعتدال و دوباره انقلاب، سر هر یک ساعت، از خورشید بر فراز بورسای ترکیه گرفته شده بودند.
ردیف خورشیدهای پایین مربوط به روز انقلاب زمستانی در دسامبر ۲۰۰۷ (یکم دی ماه ۱۳۸۶) است. در این روز، خورشید نمی‌توانست نه تا ارتفاع زیاد در آسمان بالا برود و نه مدت چندانی بر فراز افق بماند. همین "کمبود آفتاب" است که زمستان را پدید می‌آورد.
ردیف خورشیدهای بالا در ساعت‌های روز انقلاب تابستانی ژوئن ۲۰۰۸ (یکم تیرماه ۱۳۸۷) ثبت شده‌اند. در این روز، خورشید به بلندترین ارتفاع در آسمان رسید و بیش از ۱۲ ساعت هم بر فراز افق ماند. همین "فراوانی آفتاب" است که تابستان را پدید می‌آورد.
ردیف خورشیدهای میانی هم در ساعت‌های روز اعتدال بهاری مارس ۲۰۰۸ (یکم فروردین - نوروز ۱۳۸۷) ثبت شده‌اند. زمینیان در روز اعتدال پاییزی سپتامبر (یکم مهرماه) نیز همین ردیف خورشید را خواهند دید.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
equinox - Earth - solstice - Sun - Bursa - Turkey

منبع: apod.nasa

سیاره‌ها می‌توانند پیرامون ابرسیاهچاله‌ها هم ساخته شوند

* ما همیشه از روی عادت به وجود سیاره‌ها پیرامون ستارگان فکر می‌کنیم. ولی گویا سیاره‌ها می‌توانند به گرد ابرسیاهچاله‌ها (سیاهچاله‌های ابرپرجرم) هم ساخته شوند.
برداشت هنری از یک ابرسیاهچاله. ابرسیاهچاله‌های واقعی می‌توانند سیاره‌هایی در مدار پیرامون خود داته باشند
در گذشته به چرخش سیاره‌ها به گرد سیاهچاله‌های کوچک هم فکر شده بود، ولی آگاهی درباره‌ی سیاره‌هایی پیرامون ابرسیاهچاله‌ها که میلیون‌ها برابر خورشید جرم دارند بسیار کم بود. از همین رو که‌ایچی وادا از دانشگاه کاگوشیمای ژاپن به همراه همکارانش مدل‌هایی از پیدایش سیاره‌ها را روی ابرسیاهچاله‌ها پیاده کردند تا ببینند چه روی می‌دهد.

وادا می گوید: «این نخستین پژوهشی‌ست که احتمال پیدایش "مستقیم" اجرام سیاره‌مانندی که به جای ستارگان، با ابرسیاهچاله‌ها در ارتباطند را مطرح می‌کند.»

گمان بر اینست که فرآیند پیدایش سیاره‌ها (سیاره‌زایی) از یک قرص گاز و غبار پیرامون یک ستاره آغاز می‌شود. این مواد کم کم گرد هم انباشته می‌شوند و توده‌ای می‌سازند که گرانشش باعث می‌شود مواد هر چه بیشتری به آن افزوده شود و رشد کند و سرانجام یک سیاره بسازد.

وادا و همکارانش رفتار قرص‌هایی مانند این را که به گرد ابرسیاهچاله‌ها هم دیده شده‌اند بررسی کردند و نشان دادند که تقریبا همین فرآیند آنجا هم می‌تواند رخ بدهد. وادا می‌گوید: «اساسا این همانند پیدایش سیاره‌های معمولی پیرامون ستارگان است.»

فَراخِش (اتساع) زمان
ابرسیاهچاله‌ها به دلیل جرم هنگفت و کشش گرانشی سهمگینی که دارند فضازمان را به گونه‌ای شگرف خم می‌کنند و می‌پیچانند. ولی سیاره‌هایی که به گرد آنها در چرخشند احتمالا اثرهای غریب و ناجوری مانند فراخش زمان را حس نمی‌کنند. وادا می‌گوید مدار چنین سیاره‌هایی احتمالا باید بسیار از سیاهچاله دور باشد، در فاصله‌های بسیار بزرگی به اندازه‌ی ۱۰ تا ۳۰ سال نوری، جایی که در آن، اثرهای نسبیت عام "ناچیز" خواهد بود.

ولی سامانه‌های سیاره‌ای پیرامون ابرسیاهچاله‌ها شاید همانند سامانه‌های پیرامون ستارگان نباشند. وادا می‌گوید: «مقدار کل غبار [در قرص پیرامون ابرسیاهچاله‌ها] بسیار بالا است.» این بدین معناست که جرم معمول سیاره‌ها می‌تواند بالا باشد -حدود ۱۰ برابر جرم زمین- و همچنین شمار سیاره‌های پیرامون یک ابرسیاهچاله می‌تواند تا ۱۰ هزار هم برسد.

شان ریموند از دانشگاه بوردو منطق این گروه را پذیرفتنی می‌داند. ولی او می‌گوید سیاره‌ها شاید بتوانند در فاصله‌های نزدیک‌تر به ابرسیاهچاله‌ها ساخته شوند و شمارشان هم بیشتر باشد. او می‌گوید: «از دید نظری امکان گردش میلیون‌ها سیاره به گرد یک ابرسیاهچاله وجود دارد، ولی این امر نیاز به این دارد که چیزهای بسیاری درست باشند و با هم جور شوند.»

مشاهده‌ی سرراست (مستقیم) چنین سیاره‌هایی به دلیل مسافت‌های گسترده دشوار خواهد بود. ولی شاید بتوان به شواهد نامستقیمی از آنها دست یافت، چه بسا با بهره از اخترشناسی فروسرخ برای دیدن قرص پیش‌سیاره‌ای.

پژوهشنامه‌ی این دانشمندان در arxiv در دسترس است.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
planet - black hole - supermassive black hole - Sun - Keiichi Wada - Kagoshima University - Japan - planet formation - star - time dilation - general relativity - Planetary system - star system - Earth - Sean Raymond - University of Bordeaux - infrared - protoplanetary disk - arxiv

خیره به چشم اژدها

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
به این آسمان که نگاه می‌کنید چه می‌بینید؟
در تاریکی، در مرکز، آسمان شبانه‌ی پر از ستاره را می‌بینید؟ با غروب آفتاب در سمت چپ، و ابرهایی که همه جا پراکنده شده‌اند؟ نوار مرکزی کهکشان راه شیری که از وسط آسمان گذشته را چطور؟
آیا ویرانه‌های یک پاستگاه متروکه را روی تپه می‌بینید؟ (این پاسگاه در جزیره‌ی آسکولد روسیه است.)
آیا عکاسی با چراغ روی پیشانی که در چشم‌انداز فراواقعی پیرامونش غرق شده را هم می‌بینید؟ (این تصویر یک سراسرنمای  پیوندی از ۳۸ عکس است که ماه گذشته گرفته شده بودند و اینجا با اَفکنِشِ یا پروجکشنِ سیاره‌ی کوچک به هم پیوند داده شده‌اند.)
آیا مسیر ناهمواری که پله‌گذاری شده را هم دیدید؟
همه را دیدید؟ بسیار خوب، پس آیا متوجه شدید که چند لحظه است به "چشم اژدها" خیره شده‌اید؟!

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
star - Milky Way Galaxy - outpost - Askold Island- Russia - surreal - Little Planet projection - dragon

منبع: apod.nasa

سیاره‌هایی که خوراک ستارگان می‌شوند

ستارگان گاهی لقمه‌های بزرگ‌تر از دهانشان برمی‌دارند. اگر ستاره‌ای یک سیاره را ببلعد، این می‌تواند اثرهای شگفت‌آور و عجیبی برایش داشته باشد، از جمله این که می‌تواند آغاز به از هم پاشیدن کند. شناخت این اثرها می‌تواند به ما در بررسی چگونگی شکل‌گیری سامانه‌های گوناگون سیاره‌ای کمک کند.

سیاره‌های بسیاری در جای جای کیهان وجود دارند که سرانجامشان می‌تواند فرو رفتن به کام ستارگانشان باشد، یا به دلیل نزدیکی بیش از اندازه‌ به ستاره‌شان، و یا به دلیل پف کردن ستاره‌شان در زمان پیری. ما شواهدی را در این باره یافته‌ایم، از جمله ابرهایی از آوارهای به جا مانده، و ستارگانی پر از عنصرهایی که نمی‌توانسته از آن خودشان باشد.

الکساندر استفان از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس، و همکارانش تاثیر سیاره‌هایی که توسط ستارگانشان بلعیده می‌شوند را بر روی این ستارگان بررسی کردند. آنها پی بردند که فرو رفتن یک سیاره به درون یک ستاره می‌تواند باعث درخشان‌تر شدن ستاره برای چند سده یا چند هزاره شود. و همچنین سرعت چرخش (اسپین) ستاره هم افزایش می‌یابد زیرا با خوردن سیاره، انرژی آن را هم دریافت کرده.

استفان می‌گوید: «برهم‌کنش‌های میان ستاره و سیاره نمی‌تواند ستاره را این گونه نابود کند، ولی بی‌شک می‌تواند آن را بیاشوبد.» اغلب، هنگامی که یک ستاره سیاره‌ای را می‌خورد، چرخش ستاره آغاز به سریع‌تر شدن می‌کند تا جایی که شروع به از هم گسیختن کند و لایه‌های بیرونی‌اش را به فضا پس بزند؛ این لایه‌های پس‌زده شده در آنجا یک سحابی تخت و شگفت‌انگیز از گاز و غبار می‌سازند.

این درخشان‌تر شدن و این سحابی نامعمول از نشانه‌هایی هستند که با آنها می‌توانیم ستارگانی را که دارند سیاره‌شان را می‌خورند، یا تازه این کار را کرده‌اند را پیدا کنیم. این می‌تواند به ما در شناخت اجرام نامعمولی در فضا که توضیحشان دشوار است کمک کند- از جمله "ستاره‌ی تبی" که شاید دلیل رفتار شگفت‌آورش ابری از آوارها باشد که آن را در میان گرفته.

این همچنین می‌تواند به ما کمک کند تا درباره‌ی دیگر سامانه‌های سیاره‌ای در سرتاسر کیهان بیاموزیم. استفان می‌گوید: «هنگامی که به سیاره‌ها نگاه می‌کنیم، تنها بازماندگان را می‌بینیم- سیاره‌هایی که نابود شده‌اند را نمی‌توانیم به طور مستقیم ببینیم. اگر بتوانیم این کار را بکنیم و این ستارگان را بیابیم، خواهیم توانست یک جمعیت فراسیاره‌ای را آنگونه که ساخته شده بوده، پیش از آن که شماری از آنها خورده شوند توصیف کنیم.»

چنین چیزی شاید در حدود پنج میلیارد سال دیگر در سامانه‌ی خورشیدی خودمان هم رخ دهد، زمانی که خورشید پف کند و یک غول سرخ شود، تیر و ناهید و حتی چه بسا زمین را هم ببلعد. استفان می‌گوید: «این برهم‌کنش‌ها بخشی از لایه‌های بیرونی خورشید را از آن جدا می‌کنند، و خورشید برای بیگانگان ستاره‌ای خنک دیده خواهد شد. گرچه ما دیرزمانی پیش از آن خواهیم مرد.»

پژوهشنامه‌ی این دانشمندان در نشریه‌ی arxiv در دسترس است.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
star - planet - planetary system - Alexander Stephan - University of California - Los Angeles - planet - Tabby’s star - solar system - sun - red giant - Mercury - Venus - Earth - arxiv

در فضا هم لاله دمیده

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر
این نمای تلسکوپی یک منطقه‌ی درخشان گسیلشی (نشری) را در بر گرفته که در راستای صفحه‌ی کهکشان راه شیری و در محدوده‌ی صورت فلکی پر از سحابیِ ماکیان (قو، دجاجه) جای دارد.
نام رایج این ابرهای برافروخته‌ و سرخ‌فام گاز و غبارِ میان ستاره‌ای سحابی گل لاله است ولی در کاتالوگ سال ۱۹۵۹ که توسط ستاره‌شناس، استوارت شارپلس گردآوری شد نیز به نام Sh2-101 (اس اچ۲-۱۰۱) ثبت شده است. این سحابی زیبا و پیچیده با فاصله‌ی حدود ۸۰۰۰ سال نوری از زمین و داشتن ۷۰ سال نوری پهنا، در مرکز این تصویرِ پیوندی شکفته شده.
گفتنی‌ست سحابی گل لاله تنها ابر کیهانی نیست که چهره‌ی یک گل را به یاد ما می‌آورد.
پرتوهای فرابنفشی که از ستارگان جوان و داغ انجمن OB3 در لبه‌ی ماکیان، از جمله یک ستاره‌ی جوان و پرانرژی رده‌ی O به نام اچ‌دی‌ئی ۲۲۷۰۱۸ (HDE 227018) می‌تابد، اتم‌ها را یونیده و به برافروختگی و تابش سحابی گل لاله انجامیده است. اچ‌دی‌ئی ۲۲۷۰۱۸ همان ستاره‌ی روشنی است که نزدیک مرکز این لاله‌ی کیهانی به چشم می‌خورد.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
star - plane - Milky Way Galaxy - nebula - constellation Cygnus - Swan - Tulip Nebula - Stewart Sharpless - Sh2-101 - Ultraviolet - O star - OB3 association - emission

منبع: apod.nasa

بزرگترین آتشفشان آیو، ماه مشتری به زودی فوران می‌کند

تصویر فضاپیمای گالیله‌ی ناسا از فوران آتشفشان لوکی در اواخر ۱۹۹۹ و اوایل ۲۰۰۰- تصویر بزرگ‌تر
بزرگ‌ترین و نیرومندترین آتشفشانِ آیو، ماه سیاره‌ی مشتری مانند ساعت کار می‌کند و بر پایه‌ی تنظیمش، به زودی دوباره فوران خواهد کرد. همچنین به نظر می‌رسد بازه‌ی زمانی میان فوران‌هایش دارد کوتاه‌تر می‌شود؛ ولی ما چرایش را نمی‌دانیم.

پیش‌بینی فوران آتشفشان‌ها به طور معمول دشوار است زیرا نیروهای زمین‌شناختی بسیار گوناگونی در آنها نقش دارد. ولی این آتشفشان روی آیو که به نام آتشفشان لوکی، برگرفته از نام لوکی، ایزد بذله‌گو و فریبنده‌ی نوردیک شناخته می‌شود، به گونه‌ای دوره‌ای روشن و خاموش می‌شود، و بر پایه‌ی این دوره‌های روشنی، به زودی بیننده‌ی فورانی دیگر از آن خواهیم بود.

تصویر فضاپیمای وویجر ۱ ناسا از پَتِرا یا دوری
لوکی روی آیو
جولی رادبرن از بنیاد دانش سیاره‌ای در توسان آریزونا می گوید: «گاهی تا چند صد روز کاملا خاموش می‌شود و چیز چندانی در آن رخ نمی‌دهد. سپس برای چند صد روز در یک ردیف، با از سر گیری فعالیتش ۱۵ تا ۲۰ برابر درخشان‌تر می‌شود.»

رادبرن به طور هفتگی درخشش لوکی را با بهره از تاسیسات تلسکوپی فروسرخ ناسا در هاوایی دنبال می‌کند. وی آخرین فوران لوکی در ماه می ۲۰۱۸ را به درستی پیش‌بینی کرده بود و اکنون می‌گوید این آتشفشان همین روزهاست که دوباره منفجر شود.

رصدهای رادبرن در گذشته نشان داده بود که این آتشفشان در دهه‌ی ۱۹۹۰ تقریبا هر ۵۴۰ روز فوران می‌کرده. ولی این بازه‌ی زمانی کوتاه‌تر شده است: اکنون تقریبا هر ۴۷۵ روز بیدار می‌شود، و ما دلیل این بیشتر رخ دادن‌ها را نمی‌دانیم.

او می‌گوید: «آتشفشان‌ها را معمولا نمی‌توان خوب پیش‌بینی کرد زیرا نیروهای بسیاری در آنها دست دارند. ولی من فکر می‌کنم لوکی به اندازه‌ای بزرگ است که آشفتگی‌های زمین‌شناختی کوچکی که اندکی اینجا و اندکی آنجا رخ دهد نمی‌توانند آن را پیچیده‌تر کنند.»

لوکی غول‌پیکر است. و اگرچه آیو حدود ۴۰۰ آتشفشان دارد، ولی به هنگام فعالیت لوکی، حدود ۱۵ درصد کل شارش گرمایی آیو از آن می‌آید. رادبرن می‌گوید: «هیچ چیز که با آن هماوردی کند روی زمین پیدا نمی‌ود، حتی یک نمونه. اگر روی زمین بود، همه‌ی جنوب کالیفرنیا را می‌پوشاند.» گفتنی‌ست پهنای پَتِرا یا دوریِ لوکی بیش از ۲۰۰ کیلومتر است.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
volcano - Jupiter - moon - Io - Loki - Norse god - Julie Rathbun - Planetary Science Institute - Arizona - NASA - Infrared Telescope Facility - Hawaii - Earth - Southern California - Galileo spacecraft - Voyager 1

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه