ریزاختروشی با فواره‌های مارپیچ

اگر ویدیو اینجا اجرا نشد می‌توانید آن را در تلگرام یا فیسبوکِ یک ستاره در هفت آسمان ببینید

"اس‌اس ۴۳۳" یکی از شگرف‌ترین سامانه‌های ستاره‌ایِ شناخته شده است.
نام ساده‌ی این سامانه به دلیل جایگیری‌اش در کاتالوگی از ستارگان راه شیری است که پرتوهایی با ویژگی‌های هیدروژن اتمی می‌گسیلند.
اس‌اس ۴۳۳ بر خلاف نامش، رفتاری چشمگیر و پیچیده دارد که از یک جرم فشرده سر می‌زند -یک سیاهچاله یا ستاره‌ی نوترونی- که یک قرص برافزایشی با فواره‌هایی پدید آورده است.
از آنجایی که قرص و فواره‌های اس‌اس ۴۳۳ همانند ساختارهایی‌ست که به گرد ابرسیاهچاله‌های مرکز کهکشان‌های دوردست [اختروش‌ها-م] وجود دارد، این سامانه را به عنوان یک "ریز-اختروش" در نظر گرفته شده است.
در این ویدیوی پویانمایی که بر پایه‌ی داده‌های رصدی درست شده، یک ستاره‌ی معمولی بزرگ و داغ را می‌بینیم که در مداری به گرد یک جرم فشرده گرفتار شده.
در آغاز ویدیو موادی نشان داده شده که دارند در اثر کشش گرانشی آن جرم فشرده از ستاره‌ی معمولی کشیده می‌شوند و به سوی قرص برافزایشی می‌روند.
فواره‌هایی از گاز یونیده از جرم فشرده‌ی مرکزی بیرون زده که دارند با سرعتی حدود ۱/۴ سرعت نور در دو جهت مخالف پیش می‌روند.

تصویر واقعی (طیف رادیویی) از فواره‌های مارپیچ اس‌اس ۴۳۳

سپس میدان ویدیو گسترده می‌شود و فواره‌ها را که چرخشی پیشاینده (تقدیمی) دارند و در فضا یک مارپیچ می‌سازند از بالا نشان می‌دهد. [درباره‌ی این چرخش اینجا خواندید: * ریزاختروشی با فواره‌های غلتان]
ویدیو بازتر می‌شود و فواره‌ها را در قلب پسماند ابرنواختر دبلیو۵۰ می‌بینیم که با پیش رفتن در فضا، پراکنده و ناپدید می‌شوند.
دو سال پیش، آرایه‌ی آشکارساز هاوک (HAWC) در مکزیک نشان داد که اس‌اس ۴۳۳ به گونه‌ای نامنتظره، پرتوهای گامایی با انرژی بیش از اندازه بالا -در حد تِراالکترون ولت- می‌گسیلد. [خبرش را اینجا خواندید: * ریزاختروشی که توضیح پرتوهایش نیاز به نظریه‌های تازه دارد]
شگفتی‌ها ادامه دارد. در یک بررسی تازه روی داده‌های ماهواره‌ی فرمی ناسا یک چشمه‌ی پرتو گاما یافته شده (جدا از ستارگان مرکزی که نشان داده شده) که به دلایلی که هنوز ناشناخته است، با یک دوره‌ی ۱۶۲ روزه در پرتوهای گاما می‌تپد، یعنی با همان دوره‌ی پیشایانِ فواره‌های اس‌اس ۴۳۳.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
SS 433 - star system - Milky Way - star - atomic hydrogen - black hole - neutron star - accretion disk - jet - supermassive black hole - galaxy - micro-quasar - ionized - speed of light - supernova remnant - W50 - HAWC - Mexico - TeV - gamma-ray - NASA - Fermi satellite - precession

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

معماری گوتیک در ژرفای فضا

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر (۸.۳ مگ)

جرم یک ستاره‌ی معمولی تا چقدر می‌تواند باشد؟
از روی برآوردهایی که بر پایه‌ی فاصله، درخشندگی، و مدل‌های استانداردِ ستاره‌ای انجام شده چنین بر می‌آید که جرم یکی از ستارگان خوشه‌ی باز "پیسمیس ۲۴" به بیش از ۲۰۰ برابر جرم خورشید خودمان می‌رسد و از این نظر یکی از پرجرم‌ترین ستارگانی‌ست که تاکنون شناخته شده.
این ستاره که پیسمیس ۲۴-۱ نام دارد پرنورترین جرم درست بالای توده‌ی گازی در این تصویر است.
گفتنی‌ست بررسی دقیق عکس‌های تلسکوپ فضایی هابل نشان داده که درخشندگی شدید ستاره‌ی پیسمیس ۲۴-۱ تنها از یک تک‌ستاره نیست بلکه این نور دستکم از سه ستاره سرچشمه گرفته. جرم هر یک از این سه ستاره هم به حدود ۱۰۰ برابر جرم خورشید می‌رسد که از این نظر باز هم در میان رکوردداران کنونی ستارگان سنگین جای می‌گیرند.
در پایین تصویر، سحابی گسیلشی ان‌جی‌سی ۶۳۵۷ را می‌بینیم که همچنان دارد ستارگان تازه می‌سازد.
به نظر می‌رسد ستارگان نزدیک مرکز این سحابی با شکافتن و نورافشانیِ پیله‌ی زیبای خود، نمایی همچون یک کلیسای جامع گوتیک را به آن بخشیده‌اند.

آیا می‌توانید چشم‌اندازِ درونِ این عکس را در تصویرِ زیر پیدا کنید:

توضیح این تصویر را در این پست بخوانید: * ستارگان بزرگ در ان‌جی‌سی ۶۳۵۷

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
NGC 6357 - star - solar model - open cluster - Pismis 24 - Sun - Hubble Space Telescope - Pismis 24-1 - emission nebula - Gothic cathedral - cocoon

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

شاید زمین از همان آغاز پرآب به دنیا آمده بوده

شاید خرده سنگ‌هایی که زمین را ساختند بیش از آنچه می‌پنداشتیم آب با خود آورده بوده‌اند

سیاره‌ی ما شاید تَر و آبدار به دنیا آمده بوده. این که زمین آب‌هایش را کِی و چگونه به دست آورده هنوز پرونده‌ای باز در دانش سیاره‌ای است. اکنون بررسی شهاب‌سنگ‌هایی که از بخش درونی سامانه‌ی خورشیدی آمده‌اند نشانگر اینست که آب شاید با همان سنگ‌هایی که سیاره‌مان را ساختند آمده باشد.

بر پایه‌ی برخی از مدل‌های سیاره‌زایی، زمین می‌بایست در آغاز به کلی خشک بوده باشد: نظریه‌ها می‌گویند خورشید در جوانی بیار داغ‌تر از آن بوده که اجازه دهد تا آب یخ‌زده یا مایعِ چندانی در سنگ‌هایی که سرانجام زمین و دیگر سیاره‌های درونی را ساختند بماند.

گونه‌ای شهاب‌سنگِ امروزی -به نام کندریت انستاتیت- وجود دارد که مانند آن سنگ‌های پیشا-زمینی است. از آنجایی که گمان می‌رفت این شهاب‌سنگ‌ها خشک بوده‌اند، بسیاری از پژوهشگران نتیجه گرفته بودند که آب‌های زمین دیرزمانی پس از پیدایش سیاره، توسط شهاب‌سنگ‌های آبدارتری که در جایی دورتر از خورشید ساخته بودند به آن وارد شده.

لورِته پیانی از دانشگاه لورن فرانسه به همراه همکارانش ۱۳ کندریت انستاتیت را بررسی کرده و محتوای هیدروژن آنها را به عنوان نماینده‌ای برای آب اندازه گرفتند. آنان دریافتند که این سنگ‌ها بسیار آبدارتر از چشمداشت‌ها هستند و چیزی هم‌ارز ۰.۰۸ تا ۰.۵۴ درصد از وزنشان از آب است.

پیانی می‌گوید: «این شهاب‌سنگ‌ها از بهترین همسان‌هایی هستند که برای بلوک‌های اختمانی زمین در دست داریم، و [چنان چه اکنون فهمیده‌ایم] به آن اندازه که می‌پنداشتیم خشک نیستند. این آب [آب‌های زمین] احتمالا در سرتاسر فرآیند شکل‌گیری زمین در بلوک‌های اختمانی آن بوده است.»

بر پایه‌ی سنجش‌های این دانشمندان، اگر زمین از کندریت‌های انستاتیت ساخته شده بوده، پس آنها می‌توانسته‌اند آبی به اندازه‌ی حدود سه برابر حجم اقیانوس‌های امروز زمین را با خود به زمین آورده باشند. پیانی می‌گوید: «اگر این مواد بوده‌اند که آب به زمین آورده‌اند، می‌توانسته‌اند در بلوک‌های ساختمانی سیاره‌های تیر، ناهید و بهرام هم بوده باشد.» سیاره‌های درونی سامانه‌ی خورشیدی می‌توانسته‌اند در آغاز سرشار از آب بوده باشند.

گزارش این دانشمندان در نشریه‌ی ساینس منتشر شده.
 
--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
planet - Earth - water - solar system - meteorite - enstatite chondrite - sun - Laurette Piani - University of Lorraine - France - hydrogen - Mercury - Venus - Mars - Science

منبع: نیوساینتیست
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

پولک‌های ماهی کیهانی

در این چشم‌انداز میان‌کهکشانی سامانه‌ای شگفت‌انگیز از کهکشان‌ها به نام "آرپ ۲۲۷" در فاصله‌ی حدود ۱۰۰ میلیون سال نوری زمین را می‌بینیم.
آرپ ۲۲۷ در مرزهای صورت فلکی ماهی جای دارد و از دو کهکشان تشکیل شده که در سمت راست چارچوب خودنمایی می‌کنند: کهکشان کمیاب پوسته‌ای ان‌جی‌سی ۴۷۴ و همسایه‌ی مارپیچی آبی رنگش، ان‌جی‌سی ۴۷۰.
دلیل پیدایش کمان‌ها یا پوسته‌های گسترده‌ی ان‌جی‌سی ۴۷۴ می‌تواند یک برخورد و برهم‌کنش گرانشی با همسایه‌اش، ان‌جی‌سی ۴۷۰ [در گذشته] باشد. توضیح دیگر می‌تواند این باشد که ان‌جی‌سی ۴۷۴ در گذشته کهکشان کوچک‌تری را بلعیده بوده و این ادغام به چیزی مانند موج‌هایی انجامیده که از افتادن سنگی در یک آبگیر آرام روی سطح آن پدید آورده.
ان‌جی‌سی ۴۶۷، کهکشان بزرگی که در بالا، سمت چپِ این تصویر ژرف دیده می‌شود هم گویا با پوسته‌هایی کم‌نور در بر گرفته شده، که این هم از یک سامانه‌ی کهکشانیِ برخوردیِ دیگر گواهی می‌دهد.
کهکشان‌های فریبنده‌ی دیگری در سرتاسر پس‌زمینه‌ی این چشم‌انداز دیده می‌شود. در پیش‌زمینه هم چند ستاره‌ی درخشان با تیزی‌های پراش را می‌بینیم که گفتن ندارد همگی از آنِ کهکشان خودمانند.
این میدان گسترده‌ی کیهانی پهنه‌ای به اندازه‌ی ۲۵ دقیقه‌ی قوس یا حدود ۱/۲ درجه از آسمان را می‌پوشاند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
Arp 227 - constellation Pisces - shell galaxy - NGC 474 - spiral - NGC 470 - NGC 467 - interacting galaxy system - star - Milky Way Galaxy

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

سایه‌روشن‌های مریخ

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر

در این تصویر نمای نزدیک که از درون مدار سیاره‌ی بهرام از سطح آن گرفته شده سایه‌روشن‌های ژرفی را می‌بینیم که پادسانی (تضاد) چشمگیری میان تیرگی و روشنی پدید آورده‌اند.
این تصویر را فضاپیمای مدارگرد شناسایی بهرام در روز ۲۴ ژانویه‌ی ۲۰۱۴ با بهره از دوربین هایراز خود (HiRISE) گرفته و گستره‌ای به پهنای حدود ۱.۵ کیلومتر را می‌پوشاند.
عکس از فراز ۲۵۰ کیلومتری گرفته شده و یک میدان تلماسه‌ای در دهانه‌ای در نیمکره‌ی جنوبی سیاره را نشان می‌دهد. خورشید در زمان گرفتن عکس حدود ۵ درجه بالای افق محلی بود و از همین رو تنها تاج تلماسه‌ها روشن از نور آفتابست.
در آن هنگام زمستانی سرد و بلند برای نیمکره‌ی جنوبی سیاره در راه بود و پشته‌های روشن از یخ‌های فصلی روی سطح تلماسه‌ها را راه‌راه کرده بودند.
مدارگرد شناسایی بهرام (ام‌آراو) که یکی ازپیرترین فضاپیماهای کنونی در سیاره‌ی سرخ است، در روز ۱۲ اوت، ۱۵مین سالروز پرتابش از زمین را جشن گرفت.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:

واژه‌نامه:
HiRISE - Mars Reconnaissance Orbiter - Red Planet - sand dune - crater - Sun - frost - mars

منبع: apod.nasa

پاسخ احتمالی به رازی به نام "پارادوکس میله کهکشانی"

 سرنخ‌های تازه‌ای برای یک ناسازنمای (پارادوکسِ) دیرپا و اسرارآمیز درباره‌ی قلب کهکشانمان پیدا شده. دانشمندان در پژوهشی تازه به پاسخی احتمالی برای چیزی که به اصطلاح "ناسازنمای میله‌ی کهکشانی" خوانده می‌شود و بر پایه‌ی آن، رصدهای گوناگون به برآوردهای متضادی برای حرکت بخش مرکزی کهکشان راه شیری می‌انجامند دست یافته‌اند. یافته‌های این دانشمندان در ماهنامه‌ی انجمن سلطنتی اخترشناسی منتشر شده است.

تک‌نماهایی از شبیه‌سازی چرخش کهکشان راه شیری. میله‌ی مرکزی و بازوهای کهکشان با رعت‌های متفاوتی می‌چرخند. زمانی که از هم جدا هستند، میله سرشت واقعی و کوچک‌ترِ ساختارش را نشان می‌دهد (سمت چپ). هنگامی که به هم می‌رسند، میله بلندتر و چرخش آن کُندتر به نظر می‌رسد (سمت راست)

بیشتر کهکشان‌های مارپیچی، از جمله خانه‌ی خودمان، راه شیری، دارای یک ساختار بزرگ میله-مانند از ستارگان در مرکز خود هستند. آگاهی ما از اندازه‌ی واقعی میله و سرعت چرخش آن برای شناختمان از شیوه‌ی پیدایش و فرگشت کهکشان‌ها، و همچنین چگونگیِ پیدایش این گونه میله‌ها در سراسر کیهان کلیدی است.

ولی در ۵ سال گذشته اندازه و سرعت چرخش میله‌ی مرکز کهکشانمان به شدت چالش‌برانگیز شده؛ از یک سو بررسی حرکت ستارگان نزدیک خورشید نشان می‌دهد که این میله سریع می‌چرخد و کوچک است، ولی از سوی دیگر رصدهای مستقیمِ ستارگان در منطقه‌ی مرکزی کهکشان نشان می‌دهند که این میله به گونه‌ی چشمگیری کُندتر و بزرگ‌تر است.

این پژوهش تازه که توسط یک گروه بین‌المللی به رهبری دانشمندان دانشگاه ساری انگلیس و  بنیاد اخترفیزیک لایبنیتس پوتسدام (ای‌آی‌پی) انجام شده، راه حلی هوشمندانه برای این ناسازی پیشنهاد می‌کند. این پژوهشگران با بررسی شبیه‌سازی‌های پیشرفته‌ی پیدایش کهکشان‌ها برای راه شیری نشان داده‌اند که هم اندازه و هم سرعت چرخش میله‌[ی این کهکشان] با گذشت زمان به سرعت نوسان می‌کند و باعث می‌شود در زمان‌هایی خاص، اندازه‌ی آن تا دو برابر بلندتر و چرخش آن تا ۲۰ برابر سریعتر به نظر برسد.

تپش‌های این میله دستاورد رویارویی‌های منظم آن با بازوهای مارپیچی کهکشان است، چیزی که به نام "رقص کیهانی" توصیف شده. هنگامی که میله و بازوها به هم نزدیک می‌شوند، کشش گرانشی دوسویه‌ای که بر هم وارد می‌کنند باعث می‌شود سرعت میله کم شده و سرعت مارپیچ بیشتر شود. به هم که رسیدند، حرکت هر دو ساختار یکی می‌شود و میله بسیار بلندتر و کُندتر از چیزی که واقعا هست دیده می‌شود. با جدا شدن دو ساختار از هم، سرعت میله بالا می‌رود و سرعت بازوهای مارپیچ کند می‌شود.

دکتر ایوان مینچوف از بنیاد لایبنیتس می‌گوید: «پس به سادگی می‌توانیم این ناسازنمای میله‌ی کهکشانی را این گونه پاسخ بدهیم: اگر [فرض کنیم] به گونه‌ای شانسی داریم در روزگاری زندگی می‌کنیم که میله و مارپیچ به هم وصل شده‌اند، و این توَهمِ یک میله‌ی بزرگ و کُند را برایمان پیش آورده. ولی حرکت ستارگانِ نزدیک خورشید پیرو سرشتِ واقعی و بسیار کوچک‌ترِ میله مانده‌اند،  و همین به تناقض و ناسازگاری در مشاهدات انجامیده.»

این شبیه‌سازی بخش مرکزی قرص کهکشان راه شیری را نشان می‌دهد. برای بهتر نمایاندنِ میله  و بازوها یک فیلتر به کار رفته. در این پویانمایی بیننده همراه با میله می‌چرخد و از همین رو به نظر می‌رسد مارپیچ‌ها حرکتی پَس‌گرد دارند. هر بار که میله و مارپیچ به هم می‌رسند، سرعت میله کُند می‌شود و بلندتر به نظر می‌رسد.

مشاهدات تازه تایید کردده‌اند که بازوی درونی راه شیری امروزه به میله وصل است، چیزی که بر پایه‌ی شبیه‌سازی، تقریبا هر ۸۰ میلیون سال یک بار رخ می‌دهد. داده‌های سومین دسته از رصدهای تلسکوپ گایا که در آینده منتشر خواهد شد به ما امکان خواهد داد تا این مدل را بهتر بیازماییم، و ماموریت‌های آینده این را بررسی خواهند کرد که آیا این رقص در دیگر کهکشان‌های کیهان هم انجام می‌شود یا نه.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
galaxy - Galactic bar paradox - Milky Way - Monthly Notices of the Royal Astronomical Society - spiral galaxy - bar - star - Sun - Tariq Hilmi - University of Surrey - Ivan Minchev - Leibniz Institute for Astrophysics Potsdam - AIP - bar pulsation - spiral arm - cosmic dance - Gaia mission

منبع: phys.org
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

چشم‌انداز رنگین ماکیان

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر

در این تابلوی آسمانی اثر هنری زیبایی را می‌بینیم که قلم موی کیهانی با بهره از غبارهای میان‌ستاره‌ای و گازهای برافروخته‌ی هیدروژن بر صفحه‌ی کهکشان راه شیری، نزدیک انتهای شمالی "شکاف بزرگ" و صورت فلکی ماکیان آفریده است.
این تصویرِ موزاییکیِ میدان‌گسترده که پهنه‌ی بزرگی از آسمان به گستردگی ۲۴ درجه را می‌پوشاند از پیوند ۲۲ تصویر گوناگون و بیش از ۱۸۰ ساعت نوردهی پدید آمده.
نزدیک بالای مرکز چارچوب ابرغول داغ و درخشان دنب، ستاره‌ی آلفای صورت فلکی ماکیان را می‌بینیم. ماکیان به جز ستارگان و گازهای برافروخته و درخشان، میزبان سحابی تاریک گونی زغال شمالی که اینجا از کنار دنب تا مرکز چارچوب کشیده شده نیز هست.
سمت چپِ دنب مناطق برافروخته و ستاره‌زای ان‌جی‌سی ۷۰۰۰ (سحابی آمریکای شمالی) و آی‌سی ۵۰۷۰ (سحابی پلیکان) دیده می‌شوند.
سحابی پرده هم زیر و سمت چپ مرکز خودنمایی می‌کند. این سحابی که یک پسماند ابرنواختر است، حدود ۱۴۰۰ سال نوری با زمین فاصله دارد.
سحابی‌ها و خوشه‌های ستاره‌ای دیگری را هم می‌توان در این چشم‌انداز کیهانی شناسایی کرد.
رصدگران نیمکره‌ی مالی ستاره‌ی دنب را به جایگاه‌های ویژه‌ای که در دو اخترگان (صورتواره) دارد نیز می‌شناسند: یک نوکِ مثلث تابستانی و سرِ بالاییِ چلیپای شمالی.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
interstellar dust - hydrogen - Milky Way Galaxy - Great Rift - constellation Cygnus - Swan - Alpha star - supergiant - Deneb - Northern Coal Sack Nebula - NGC 7000 - North America Nebula - IC 5070 - Pelican Nebula - Veil Nebula - supernova remnant - star cluster - asterism - Northern Cross - Summer Triangle

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

اگر یک سیاهچاله به درون یک کرمچاله برود چه می‌شود؟

 * اگر کرمچاله‌ها وجود داشته باشند می‌توانند سیاهچاله‌ها را ببلعند.

اخترشناسان می‌گویند شاید بتوانند سیاهچاله‌هایی را که به درون کرمچاله‌ها فرو می‌روند را با بهره از امواج گرانشی ردیابی کنند، تنها به این شرط که کرمچاله‌ها واقعا وجود داشته باشند و چنین سناریویی هم اصلا رخ بدهد.

به گفته‌ی اینشتین که در سال ۱۹۱۶ برای نخستین بار وجود امواج گرانشی را پیش‌بینی کرد، گرانش دستاورد خم شدن فضا و زمان توسط اجرام است. هنگامی که دو یا چند جرم درون یک میدان گرانشی حرکت می‌کنند، امواجی به نام امواج گرانشی پدید می‌آورند که با سرعت نور جابجا می‌شود و در راهش، بافت فضازمان را کش می‌آورد و می‌فشرد.

آشکارسازی امواج گرانشی بی‌اندازه دشوار است زیرا آنها بی‌اندازه ضعیفند، و حتی خود اینشتین از این که به راستی وجود دارند یا نه و این که آیا یافته خواهند شد یا نه مطمئن نبود. سرانجام پس از دهه‌ها تلاش، دانشمندان در سال ۲۰۱۶ نخستین نشانه‌ی مستقیم امواج گرانشی را که به کمک رصدخانه‌ی تداخل‌سنج لیزری امواج گرانشی (لایگو) آشکار شده بود گزارش کردند.

رصدخانه‌های امواج گرانشی تاکنون بیش از ۲۰ برخورد سهمگین میان اجرام بی‌اندازه چگال و پرجرمی مانند سیاهچاله‌ها و ستارگان نوترونی را آشکار کرده‌اند. ولی از دید نظری، اجرام شگفت‌انگیزتری هم می‌تواند وجود داشته باشد، مانند کرمچاله‌ها، و برخورد آنها هم می‌تواند سیگنال‌های گرانشی‌ای تولید کند که دانشمندان بتوانند ردیابی کنند.

کرمچاله‌ها تونل‌هایی در فضازمانند که بر پایه‌ی نظریه، سفر به هر جایی در فضا و زمان، یا حتی به جهان دیگر را امکان‌پذیر می‌کنند. نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین وجود کرمچاله‌ها را شدنی می‌داند ولی این که واقعا وجود دارند یا نه موضوع دیگریست.

در اصل، همه‌ی کرمچاله‌ها ناپایدارند و همین که باز می‌شوند بی‌درنگ بسته می‌شوند. تنها راه برای باز نگه داشتن و گذرپذیر کردنشان کمک گرفتن از گونه‌ی بیگانه‌ای از ماده با نامِ به اصطلاح "جرم منفی" است. چنین ماده‌ی بیگانه‌ای ویژگی‌های شگرفی دارد، از جمله به جای این که مانند ماده‌ی معمولی به سوی یک میدان گرانشی استاندارد کشیده شود، از آن دور می‌شود. هیچ کس نمی‌داند چنین ماده‌ی شگفت‌انگیزی واقعا وجود دارد یا نه.

یک کرمچاله از بسیاری جهات مانند یک سیاهچاله است. هر دوی این اجرام بی‌اندازه چگالند و کشش گرانشی‌ای بسیار نیرومندتر از اجرام هم‌اندازه‌ی خود دارند. تفاوت بزرگشان اینست که از دید نظری، هیچ جرمی پس از گذشتن از افق رویداد یک سیاهچاله دیگر توان بازگشت نخواهد داشت (افق رویداد آستانه‌ایست که در آن، سرعت گریز از کشش گرانشی سیاهچاله به اندازه‌ی سرعت نور م‌یرسد) ولی اگر جرمی وارد یک کرمچاله شود از دید نظری می‌تواند از آن بیرون برود.

در پژوهشی تازه که هنوز بازنگری دقیق نشده، دانشمندان با فرض وجود احتمالیِ کرمچاله‌ها به بررسی سیگنال‌های گرانشی‌ای پرداخته‌اند که در اثر چرخش یک سیاهچاله به گرد یک کرمچاله می‌تواند گسیلیده شود. این پژوهشگران همچنین این را بررسی کردند که چه چیزی رخ میدهد اگر "یک سیاهچاله وارد یک دهانه‌ی کرمچاله شود و از دهانه‌ی دیگرش در نقطه‌ی دیگری از فضازمان بیرون بیاید، و سپس (با فرض این که سیاهچاله و کرمچاله در قید گرانش یکدیگرند) دوباره به درون کرمچاله رفته و دوباره از آن سرش بیرون بیاید."

این دانشمندان در مدل‌های رایانه‌ای، به بررسی برهمکنش میان سیاهچاله‌ای به جرم پنج برابر خورشید با یک کرمچاله‌ی پایدارِ گذرپذیر به جرم ۲۰۰ برابر خورشید و گلویی ۶۰ برابر پهن‌تر از آن سیاهچاله پراختند (گلو=throat). این مدل‌ها نشان می‌دادند که با درون رفتن و بیرون آمدن سیاهچاله از کرمچاله سیگنال‌های گرانشی‌ای متفاوت با هر آنچه تا به امروز دیده‌ایم پدید خواهد آمد.

هنگامی که دو سیاهچاله مارپیچ‌وار به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند، سرعت مداری‌شان افزایش می‌یابد، بسیار همانند اسکیت‌بازی که هنگام چرخش، دستش را به بدنش نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند. با افزایش سرعت مداری دو سیاهچاله، بسامد امواج گرانشی هم بالا می‌رود. در تبدیل این امواج گرانشی به موج صدا یک جیر (chirp) شنیده می‌شود، بسیار مانند این که نَواک (ارتفاع) یک سوت اسلاید را به سرعت بالا ببریم، زیرا افزایش بسامد با افزایش نواک در پیوندست.

گر کسی سیاهچاله‌ای را ببیند که مارپیچ‌وار به درون یک کرمچاله می‌رود، یک جیر که بسیار مانندِ نزدیک شدن دو سیاهچاله است را خواهد شنید، ولی سیگنال گرانشی سیاهچاله به سرعت ناپدید می‌شود زیرا بیشتر امواج گرانشی‌اش را در آن سمت کرمچاله می‌گسیلد (برخلافِ آن، هنگامی که دو سیاهچاله به هم برخورد می‌کنند، فوران بزرگی از امواج گرانشی پدید می‌آید).

اگر کسی به سیاهچاله‌ای که از آن سرِ کرمچاله بیرون می‌آید نگاه کند، باید یک "پاد-جیر" (anti-chirp) ببیند. دقیق‌تر بگوییم، هر چه سیاهچاله از کرمچاله دورتر می‌شود بسامد امواج گرانشی‌اش کاهش مییابد.

با جابجا شدن سیاهچاله به درون و بیرون از دهانه‌های کرمچاله و ادامه‌ی این رفت و آمد، چرخه‌ای از "جیرها" و پاد-جیرها" پدید می‌آید. بازه‌ی زمانی میان هر جیر و پاد-جیر با گذشت زمان کاهش یافته تا جایی که سیاهچاله در گلوی کرمچاله ماندگار می‌شود. آشکارسازی این گونه از سیگنال‌های گرانشی می‌تواند وجود کرمچاله‌ها را پشتیبانی و تایید کند.

ویلیام گابلا، فیزیکدان دانشگاه وندربیلت نشویل و یکی از نویسندگان این پژوهش می‌گوید: «کرمچاله‌ها بسیار بسیار نظری هستند، ولی این حقیقت که شاید توانایی آن را داشته باشیم که وجودشان را اثبات کنیم یا دستکم اعتباری به وجودشان بدهیم بسیار جالب است.»

در این سناریو، سرانجام بیرون و درون شدنِ سیاهچاله از کرمچاله متوقف می‌شود و سیاهچاله در جایی نزدیک گلوی کرمچاله آرام می‌گیرد. پیامدهای چنین پایانی بستگی به ویژگی‌های کاملا نظریِ مواد بیگانه‌ی درون گلوی کرمچاله دارد. یک احتمال اینست که سیاهچاله به اندازه‌ی چشمگیری جرم کرمچاله را افزایش دهد و کرمچاله احتمالا به اندازه‌ی کافی از آن مواد بیگانه نداشته باشد که بتواند پایدار بماند. گابلا می‌گوید شاید آشفتگیِ پدید آمده در فضازمان باعث شود سیاهچاله جرمش را به انرژی در شکلِ میزان باورنکردنی‌ای موج گرانشی تبدیل کند.

به گفته‌ی گابلا، تا زمانی که جرم یک کرمچاله از جرم سیاهچاله‌ای که با آن روبرو می‌شود بیشتر باشد می‌تواند پایادار بماند. اگر یک کرمچاله با سیاهچاله‌ای بزرگ‌تر رویارو شود، سیاهچاله می‌تواند ماده‌ی بیگانه‌ی کرمچاله را تا جایی برآشوبد که به ناپایداری کرمچاله بیانجامد و باعث شود برُمبد و به احتمال بسیار یک سیاهچاله‌ی تازه بسازد.
.
هنوز درست نمی‌دانیم اگر یک سیاهچاله تنها به لبه‌های یک کرمچاله گیر کند به گونه‌ای که بخشی از آن وارد دهانه‌ی کرمچاله شود و بقیه‌اش بیرون بماند چه رخ خواهد داد. گابلا می‌گوید: «به گمان من گونه‌ای رفتار دیوانه‌وار در افق رویداد سیاهچاله رخ خواهد داد که به پیدایش امواج گرانشیِ بیشتر و دسترفتِ انرژی بیشتر می‌انجامد.» چنین برخوردی همچنین می‌تواند ماده‌ی بیگانه‌ی کرمچاله را هم برآشوبد. گابلا می‌افزاید: «به یک کرمچاله‌ی ناپایدار بیانجامد.»

گابلا می‌گوید پژوهش‌های آینده می‌تواند برهمکنش میان ماده‌ی بیگانه‌ی یک کرمچاله را با هر ماده‌ی معمولی‌ای که واردش می‌شود، و همچنین سناریوهای پیچیده‌تری مانند این که اگر کرمچاله چرخان باشد را بررسی کند. راستاهای پژوهشی دیگر می‌توانند به بررسی این بپردازند که امواج گرانشی چگونه هم با ماده‌ی معمولی و هم با ماده‌ی بیگانه در این سناریوها برهمکنش می‌کند، و همچنین به گفته‌ی گابلا، «انواع مدارهایی که می‌توانند میان کرمچاله‌ها و هر چیزی که فکرش را کنید پدید بیایند.»

جزییات این پژوهش در نشریه‌ی فیزیکال ریویو لترز منتشر خواهد شد و پیش‌چاپ آن نیز در تارنمای arXiv در دسترس است.

-------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
wormhole - black hole - spacetime - gravitational wave - Einstein - gravitational field - Laser Interferometer Gravitational-Wave Observatory - LIGO - neutron star - general relativity - negative mass - event horizon - sun - figure skater - frequency - pitch - slide whistle - chirp - anti-chirp - William Gabella - Vanderbilt University - Nashville - Physical Review Letters - arXivش

منبع: Space.com
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

در لبه یک انفجار

چیزی که در این تصویرِ تلسکوپ فضایی هابل مانند پرده‌ای نازک و روشن دیده می‌شود در حقیقت تنها بخش کوچکی از موج شوکِ پسماندِ ابرنواختر ماکیان در فاصله‌ی حدود ۲۴۰۰ سال نوری زمین است. این پسماندِ ابرنواختر به نام "حلقه‌ی ماکیان" شناخته می‌شود، برگرفته از جایگاه آن در صورت فلکی شمالی ماکیان. این جرم گسترده در این صورت فلکی پهنه‌ای به اندازه‌ی ۳۶ برابر قرص کامل ماه را می‌پوشاند.

ابرنواختری که این پسماند را پدید آورد از مرگ انفجاریِ ستاره‌ای پیر به جرم حدود ۲۰ برابر خورشید در زمانی میان ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار سال پیش پدید آمد. از آن روزگار تاکنون این پسماند تا ۶۰ سال نوری از مرکزش رو به بیرون گسترده شده. این موج شوک که لبه‌های بیرونیِ پسماند را ساخته، همچنان با سرعتی نزدیک به ۳۵۰ کیلومتر بر ثانیه در فضا به پیش می‌رود و پسماند را گسترده‌تر می‌کند. برهم‌کنشِ این موادِ پس زده شده و مواد کم‌چگالِ میان‌ستاره‌ای که با موج شوک روبیده می‌شوند چنین ساختار پرده‌مانندی را پدید آورده است.

گفتنی‌ست این پسماندها که به جز حلقه‌ی ماکیان، به نام سحابی پرده هم شناخته می‌شوند اکنون یک سحابی گسیلشی هستند.

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر (۳.۸ مگ)

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
NASA - ESA - Hubble Space Telescope - Cygnus - supernova remnant - constellation of Cygnus - Swan - full moon - supernova - Sun - shockwave

منبع: spacetelescope
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

آنچه خواجه نصیرالدین توسی می‌دید!

نمایی خیال‌انگیز از رد یک شهاب‌سنگ و کمان کهکشان راه شیری بر فراز دژ باشکوه "الموت".
قلعه‌ی الموت در سده‌ی نهم میلادی در دل صخره‌های مرکز رشته کوه البرز ایران بنا شد. این قلعه که نامش به معنای "آشیانه‌ی عقاب" است، منزلگاه حشاشین افسانه‌ای بوده که در فیلم ماجرایی "شاهزاده‌ی ایران" نیز نقش دارند.
الموت همچنین مرکز تاریخی کتابخوانی و آموزش نیز بوده و در دوره‌ای، دانشمند و ستاره‌شناس ایرانی سده‌ی ۱۳ میلادی، خواجه نصیرالدین توسی در آن اقامت داشته است.
برای این که بدانید خواجه نصیرالدین چه ستارگانی را بررسی می‌کرده، تصویر دوم را ببینید.
از جمله اجرام و ستارگانی که خواهید دید، ستارگان سفید و درخشان "دنب" در صورت فلکی ماکیان، کرکس نشسته (نسر واقع)، کرکس پرنده (نسر طایر) و سحابی‌های نزدیک مرکز کهکشان راه شیری و همچنین ابرهای تاریک و تیره‌ی درون کهکشان که با نام "شکاف بزرگ" معروفند خواهد بود.
پایین و سمت راست تصویر هم روشنایی‌های چند روستای کوچک و نیز شهر تهران در جنوب باختر و ۱۰۰ کیلومتر آنسوتر را می‌بینیم.

عکس از: بابک تفرشی

 --------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
 Babak Tafreshi -  meteor - Milky Way - Alborz Mountains - Iran - Alamut Castle - Eagle's Nest - Assassins - Prince of Persia - Persian - Nasir al-Din al-Tusi - star - Deneb - Cygnus - Vega - Altair - nebulae - Galactic Center - Great Rift - Tehran

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

شبیه‌سازی: دگرگونی‌های قرص برافزایشی یک سیاهچاله از چشم ما

 اگر ویدیو اینجا اجرا نشد می‌توانید آن را در تلگرام، فیسبوک و یا توییتر ببینید

چرخش به گرد یک سیاهچاله چگونه است؟
اگر سیاهچاله با یک قرص برافزایشی چرخان از گازهای برافروخته در بر گرفته شده باشد، گرانش سهمگین سیاهچاله نوری که از این قرص گسلیده می‌شود را کج کرده و نمای آن را به گونه‌ای بسیار شگفت‌انگیز دگرگون خواهد کرد.
این ویدیوی پویانمایی چنین چیزی را برای ما نمایش می‌دهد.
ویدیو از خود ما که بیننده‌ایم آغاز می‌شود، با نمایی درست از بالای صفحه‌ی قرص برافزایشیِ سیاهچاله.
دایره‌ی سرخ نازکی خود سیاهچاله‌ی مرکزی را در بر گرفته. این دایره در حقیقت تصویرِ همان قرص برافزایشی است و جایگاه "حلقه‌ی فوتونی" پیرامون سیاهچاله را نشان می‌دهد- درون آن هم افق رویداد سیاهچاله جای دارد.
در سمت چپ، بخش‌هایی از تصویر اصلی قرص دارند به سوی ما می‌آیند و از همین رو درخشان‌تر به نظر می‌رسند.
در ادامه‌ی ویدیو، به گرد سیاهجاله می‌چرخیم، از درون صفحه‌ی قرص در آن سمتش می‌گذریم و دوباره به چشم‌انداز آغازین برمی‌گردیم.
در قرص برافزایشی وارونگی‌های تصویری جالبی دیده می‌شود، ولی هرگز تخت به نظر نمی‌رسد.
اکنون که تلسکوپ ایونت هورایزن توانسته تصویرهایی با جزییات بی‌سابقه از سیاهچاله‌ها بگیرد چنین نمایش‌هایی هم مناسبت های ویژه‌ای پیدا کرده‌اند.

توضیح کامل‌تری برای این ویدیو را در مطلبی که حدود یک سال پیش نوشته بودیم بخوانید:
* تازه‌ترین شبیه‌سازی ناسا از تاثیر یک سیاهچاله بر چشم‌انداز ما

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
black hole - accretion disk - photon sphere - event horizon - Event Horizon Telescope

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

چشم‌اندازی شگفت‌انگیز از یک کهکشان شگفت‌انگیز!


تلسکوپ بسیار بزرگ (وی‌ال‌تی) که در رصدخانه‌ی جنوبی اروپا در شیلی است با بهره از دستگاه میوز (MUSE) خود کهکشان ان‌جی‌سی ۱۳۶۵ را رصد کرده، یک کهکشان مارپیچی دو-میله‌ای غول‌پیکر به پهنای حدود ۲۰۰ هزار سال نوری که با فاصله‌ی حدود ۵۶ میلیون سال نوری، در خوشه‌ی کهکشانی کوره جای دارد. داده‌های وی‌ال‌تی به ما امکان داده تا این تصویر رنگی زیبا و دیدنی را از این کهکشان به دست آوریم. این کهکشان به دلیل دو ساختار میله‌ایش که از ستارگان ساخته شده‌اند، به نام "کهکشان مارپیچی میله‌ای بزرگ" هم شناخته می‌شود [اینجا بخش مرکزی این کهکشان را می‌بینیم].

دو میله‌ی ان‌جی‌سی ۱۳۶۵ پدیده‌های کمیابی‌اند و پنداشته می‌شود دستاورد آمیزه‌ای از دو اثر باشند: چرخش کهکشان و پویاییِ (دینامیکِ) پیچیده‌ی ستارگان. بزرگ‌ترین میله‌ی این کهکشان -که بزرگتر از آنست که در این تصویر دیده شود- بازوهای مارپیچی بیرونی‌اش را به مرکزش پیوند داده. چیزی که اینجا می‌توان دید میله‌ی دومش است که بسیار کوچک‌تر است و درون میله‌ی اصلی لانه دارد. به احتمال بسیار این میله‌ی دوم دارای رفتاری مستقل از میله‌ی اصلی است و با سرعتی بیش از دیگر بخش‌های کهکشان می‌چرخد.

دستگاه میوز که نامش سرواژه‌ی "کاوشگر طیفی چند-یگانی" است این عکس را در نور فروسرخ و دیدنی (مریی) گرفته و گاز و غبار در بخش‌های مرکزی کهکشان را  آشکار کرده است.

نمای گسترده‌ی کهکشان ان‌جی‌سی ۱۳۶۵

-------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
MUSE - ESO - Very Large Telescope - VLT - Chile - NGC 1365 - double-barred spiral galaxy - Fornax galaxy cluster - Great Barred Spiral Galaxy - star - spiral arm - Multi-Unit Spectroscopic Explorer - optical - infrared

منبع: ESO
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

نمای اچ‌دی‌آر از هلال ماه

این تصویر در اندازه‌ی بزرگ‌تر

چرا ما نمی‌توانیم هلال ماه را مانند چیزی که در این تصویر دیده‌می‌شود ببینیم؟
یک دلیلش اینست که چشم ما نمی‌تواند بخش‌های روشن و تاریک را همزمان به این شکل ببیند و از هم بازشناسد.
هنگامی که ماه در گام هلال است، بخش تاریک آن هم از نوری که به نام‌های زمین‌تاب یا تابش داوینچی شناخته می‌شود روشن است ولی معمولا به دلیل این که روشنی‌اش بسیار کمتر از بخش هلال است به سختی دیده می‌شود.
ولی اکنون در روزگار دیجیتال، می‌توان این تفاوت در روشنایی را به روش دستی کاهش داد.
این تصویر هم در حقیقت از پیوند دیجیتالی ۱۵ نوردهی کوتاه برای هلال روشن و ۱۴ نوردهی بلندتر برای بخش تاریک ماه درست شده.
۵۱۰ سال پیش، لئوناردو داوینچی شرحی بر زمین‌تاب نوشته بود و در آن، این تابش را بازتاب نور خورشید از روی اقیانوس‌های زمین دانسته بود که به نوبه‌ی خود سطح تاریک ماه را روشن می‌کند؛ از همین رو این تابش را "تابش داوینچی" هم نامیده‌اند.
گفتنی‌ست آن را به نام "تابش خاکستری ماه" هم می‌شناسند.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
crescent - Moon - earthshine - da Vinci glow - Leonardo da Vinci - Earth

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

لیزری در جنوبگان برای بررسی آلودگی هوا


این نور سبز که دل آسمان زمستانی را شکافته مانند بخشی از یک پدیده‌ی طبیعی خبره‌کننده به نظر می‌رسد ولی در حقیقت این باریکه‌ی نور درخشان و خیره‌کننده لیزری است که در ایستگاه پژوهشی سازمان فضایی اروپا در جنوبگان برای بررسی شرایط جَوی، از جمله تاثیر آلاینده‌ها به آسمان شلیک شده.

افکنش این لیزر بخشی از دستگاه‌های "آشکارسازی و مسافت‌سنجی نوری" (لیدار، LIDAR) در ایستگاه کنکوردیا است و در زمسان‌ها، هر ۵ دقیقه به مدت ۶۰ ثانیه در آنجا گسیلیده می‌‌شود. لیدار مانند رادار کار می‌کند، ولی برای حس کردن به جای امواج رادیویی از نور بازتابیده بهره می‌برد. پژوهشگران این دستگاه را در جایی که به عنوان دورافتاده‌ترین ایستگاه پژوهشی جهان شناخته می‌شود برای بررسی "لایه‌ی مرزی هوا" که از سطح زمین تا حدود ۱ کیلومتر ادامه دارد به کار می‌برند.

این دستگاه لیزر را به درون این بخش هدایت می‌کند و از نورِ پراکنده شده برای سنجش چیزهایی مانند دما، پیدایش ابر و ذرات هواپخش بهره می‌جوید.

گازهای گلخانه‌ای
سیاره‌مان را گرم می‌کنند و از سوی دیگر کلروفلوئوروکربن (ماده‌ی شیمیایی دیرپایی که سرچشمه‌هایی مانند قوطی‌های اسپری‌ دارد) هم به لایه‌ی ازون که محافظ سطح در برابر پرتوهای فرابنفش است آسیب می‌زند. هر دوی این پدیده‌ها که عمدتا دستاورد انسان هستند هم بر لایه‌ی مرزی هوا اثر می‌گذارند و هم در دگرگونی‌های اقلیمی نقش بازی می‌کنند. شرایط جنوبگان بررسی این لایه‌ی مرزی را آسان‌تر می‌کند.
 
--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
ESA - laser - European Space Agency - Antarctica - Concordia - Light Detection and Ranging - LIDAR - radio wave - atmosphere’s boundary layer - aerosol - greenhouse gas - planet - chlorofluorocarbon - spray can - ozone - UV

منبع: نیوساینتیست
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

چشم زیبای خدا

یک ستاره چگونه سحابی "چشم خدا" را پدید آورده؟ (این سحابی به نام‌های ان‌جی‌سی ۷۲۹۳ و پیچار یا هلیکس هم شناخته می‌شود).
شکل سحابی‌های سیاره‌نمایی مانند سحابی پیچار برای دانشمندان مهم است زیرا می‌تواند درباره‌ی روند پایانی زندگی ستارگانی مانند خورشید سرنخ‌هایی به آنان بدهد.
رصدهایی که با تلسکوپ فضایی مدارگرد هابل و تلسکوپ ۴ متری بلانکو در شیلی انجام گرفته نشان می‌دهند که سحابی پیچار در حقیقت یک پیچار ساده نیست. بلکه از دو قرص تقریبا عمود درست شده به همراه کمان‌ها، موج‌های شوک، و حتی ساختارهایی که هنوز به خوبی شناخته نشده‌اند. با این حال، تقارن‌های هندسی خیره‌کننده‌ای نیز در آن دیده می‌شود که به راز آن‌ها هم پی برده نشده.
این که چگونه یک تک‌ستاره‌ی خورشیدسان توانسته چنین ساختار زیبا و به همان سان، چنین تقارن پیچیده‌ای را بیافریند همچنان در دست بررسی است.
سحابی چشم خدا با پهنای ۳ سال نوری، نزدیک‌ترین سحابی سیاره‌نما (یا سیاره‌ای) به زمین است. این سحابی که تنها ۷۰۰ سال نوری از ما فاصله دارد در راستای صورت فلکی دلو (آبریز) دیده می‌شود.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
Helix Nebula - star - planetary nebula - Sun - Hubble Space Telescope - Blanco Telescope - perpendicular disks - arc - shock - geometric symmetry - Earth - constellation of Aquarius

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان 

یوگی و دوستان در سه بُعد!

در این تصویر سه‌بعدی که در ژوییه‌ی ۱۹۹۷ گرفته شده یک سطح شیبدار که از آنِ سطح‌نشینِ رهیاب است را می‌بینیم به همراه خودروی روباتیک سوجورنر، کیسه‌های هوا، یک نیمکت، تخته سنگ‌های Barnacle Bill (بیل کشتی‌چسب) و یوگی. [نام Barnacle Bill به این دلیل روی این سنگ گذاشته شده که چیزهایی مانند barnacle که در فارسی به آن کشتی‌چسب و سرخاب می‌گویند دیده می‌شد. کشتی‌چسب گونه‌ای جانور سخت‌پوست است که به سنگ‌های دریا و یا بدنه‌ی کشتی‌ها می‌چسبد-م]
بیل کشتی‌چسب همان تخته سنگی‌ست که درست سمت چپ سوجورنر که دارای پنل خورشیدی است دیده می‌شود. یوگی هم همان تخته سنگ با نمای دوستانه‌ایست که بالا، سمت راست می‌بینیم.
و "نیمکت" (couch) هم سنگ گوشه‌داری است که اینجا نزدیک مرکز افق دیده می‌شود.
برای دیدن نمای سه‌بعدی این چشم‌انداز از یک عینک سرخ/آبی کمک بگیرید (یا تنها می‌توانید یک ورقه‌ی پلاستکی شفاف سرخ جلوی چشم چپ و یک ورقه‌ی آبی یا سبز جلوی چشم راستتان بگیرید).
این تصویر استریو توسط دوربین نیرومند "تصویرگر برای رهیاب بهرام" (آی‌ام‌پی) گرفته شده.
آی‌ام‌پی دو کانال نوری برای تصویربرداری‌های استریو و تعیین فاصله دارد و مجهز به آرایه‌ای از فیلترهای رنگی برای بررسی‌های طیفی است.
آی‌ام‌پی به عنوان نخستین رصدخانه‌ی اخترشناسی در سیاره‌ی بهرام، عکس‌هایی هم از خورشید و دیموس، کوچک‌ترین ماه از دو ماهِ خُردِ این سیاره گرفت.
ناسا در ژوییه‌ی امسال کاوشگر دیگری به نام خودروی پرسه‌ورنس را در ماموریتی به نام مارس ۲۰۲۰ راهی سیاره‌ی سرخ کرد.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
Pathfinder lander - Sojourner robot rover - Barnacle Bill - Yogi Rock - 3D - Mars - stereo - Imager for Mars Pathfinder - IMP - spectral - Sun - Deimos - moon - NASA - Mars Perseverance Rover - Red Planet

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

گردابی با بازوان گشوده


در اینجا پردازشی دیجیتالی و نو از تصویری را می‌بینیم که تلسکوپ فضایی هابل در سال ۲۰۰۵ از کهکشان مارپیچی باشکوه مسیه۵۱ (کهکشان گرداب) با پهنای ۶۰ هزار سال نوری گرفته بود [تصویر زیر]؛ در این نگارش تازه، بازوان شکوهمندِ این کهکشان را گشوده و باز می‌بینیم.
در حقیقت ام۵۱ که در آغاز به عنوان یک "سحابی مارپیچی" شناسایی شده بود، دارای بازوهایی‌ست که شکل یک خمِ (منحنیِ) ریاضی ساده و زیبا به نام "مارپیچ لگاریتمی" را نمایش می‌دهند، یک مارپیچ که جدایی‌اش در تصاعدی هندسی با دور شدن از مرکز بیشتر می‌شود.
در پردازش تصویر هابل، با به کار بردن لگاریتم، مختصات پیکسل‌ها در تصویر هابل را نسبت به مرکز ام۵۱ جابجا کرده‌اند و بدین شیوه، بازوان مارپیچی آن را بر روی خط‌هایی راست نگاشته‌اند.
تصویرِ ترانَهاده به روشنی نشان می‌دهد که خود این بازوها جایگاه ستاره‌زایی‌اند و با پرورشگاه‌های ستاره‌ایِ صورتی‌رنگ و خوشه‌های آبی‌فام ستاره‌ای آراسته شده‌اند.
ان‌جی‌سی ۵۱۹۵ که کهکشان همدمِ ام۵۱ است و بالای چارچوب دیده می‌شود به نظر می‌رسد مسیر بازویی از ام۵۱ که جلویش است را تغییر داه ولی خودش از ترانهیِ ام۵۱ تاثیر چندانی نگرفته.
مارپیچ لگاریتمی به نام مارپیچ لاله عباسی هم شناخته می‌شود و نمونه‌های آن را می‌توان در طبیعت با اندازه‌های گوناگون پیدا کرد. برای نمونه، مارپیچ‌های لگاریتمی می‌توانند توفندها (توفان‌های دریایی)، مسیر ذرات زیراتمی در یک اتاقک حباب، آرایش تخمه‌های گل آفتابگردان، و حتی گل کلم را هم تعریف کنند.

تصویری که تلسکوپ فضایی هابل در سال ۲۰۰۵ از کهکشان گرداب (ام۵۱) و همدمش گرفته بود. اندازه‌ی بزرگ‌تر

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
grand design - spiral galaxy - Hubble Space Telescope - M51 - spiral nebula - logarithmic spiral - geometri - star formation - star cluster - NGC 5195 - spira mirabilis - hurricane - subatomic - bubble chamber - cauliflower

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

داریم به مریخ نزدیک می‌شویم

تا خواندن این جمله را به پایان ببرید ۴۰ کیلومتر به سیاره‌ی بهرام (مریخ) نزدیک‌تر شده‌اید.

زمین و بهرام دارند به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند تا در پاییز به یکی از بهترین رویارویی‌ها از سال ۲۰۰۳ تاکنون برسند (رویداد پادیستان یا مقابله). فاصله‌ی میان این دو دارد به سرعت کوچک‌تر می‌شود- منفی ۸ کیلومتر بر ثانیه در بیست و یکم اوت. ما عملا داریم به سوی سیاره‌ی سرخ می‌رویم.

درخشش بهرام در این هفته از ستاره‌ی شباهنگ که روشن‌ترین ستاره‌ی آسمان زمینست هم پیشی گرفت. روشنی این سیاره اکنون به اندازه‌ای رسیده که تقریبا در نور روز هم دیده می‌شود و هدفی آسان برای تلسکوپ‌های کوچک شده.
 
اینجا چرخش بهرام در یک ساعت را می‌بینید، این تصویر زمان‌گریز را ماکسیمیلیان تئودورسکو، ستاره‌شناس آماتور رومانیایی از پیوند رشته عکس‌هایی که روز ۱۸ اوت از پشت تلسکوپ نیوتنی ۱۴ اینچی‌اش گرفته بود درست کرده.

او می‌گوید: «ساختارهای بسیاری اینجا دیده می‌شود. به کلاهک یخی قطب جنوب سیاره نگاه کنید که چگونه کوچک و شکسته شده- به این دلیل که این سمت از بهرام دارد روزهای پایانی بهارش را می‌گذراند.»

بهترین‌ها هنوز در راهند. تا زمان نزدیک‌ترین رویارویی در شب ۶ اکتبر که فاصله‌ی بهرام از زمین به ۰.۴۱۴۹ یکای اخترشناسی می‌رسد، درخشش آن باز هم دو برابرِ اکنون خواهد شد و دیگر روشن‌ترین جرم آسمان شب پس از ناهید و ماه خواهد بود. به هنگام این جلوه‌گری، قطب جنوب بهرام همچنان کج رو به زمین خواهد بود و نمایی خوب به رصدگران خواهد داد تا روند کوچک و خرد شدن کلاهک قطبی‌اش را که با فرارسیدن تابستانِ نیمکره‌ی جنوبیِ سیاره رخ می‌دهد ببینند.

نمی‌توانید صبر کنید؟ خوب اکنون یک زمانِ خوب برای نگاه کردن به این سیاره، درست پیش از آغاز روز است، هنگامی که در اوج آسمان، رو به جنوب است. ببینید که رنگ نارنجی سوخته‌اش با آغاز گرگ و میش سپیده‌دم چه جلوه‌ی زیبایی در آبی تیره‌ی بامدادی پیدا می‌کند.

خوب، تبریک میگویم، شما اکنون حدود ۵۰۰ کیلومتر به سیاره‌ی سرخ نزدیکتر شده‌اید.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
Earth - Mars - Red Planet - Sirius - star - Maximilian Teodorescu - Magurele - Romania - Newtonian - polar ice cap - Venus - Moon - Earth - planet

منبع: spaceweather
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

ابرهای گازی بسیار پرسرعتی که می‌توانند ستاره‌زایی را در کهکشان راه شیری سرکوب کنند

تصویر تلسکوپ بسیار بزرگ (وی‌ال‌تی) از مرکز کهکشان- اندازه‌ی بزرگ‌تر (۴.۷ مگ)

بادی که از مرکز کهکشان‌مان می‌وزد دارد باری شگفت‌انگیز را با خود می‌برد. به نظر می‌رسد این باد دارد دو توده‌ی گازی چگال را به جلو می‌راند، و این ابرهای شگفت‌آور سرعتی بیش از آنچه باید داشته باشند دارند. دور شدن آنها از مرکز کهکشان می‌تواند به روند ستاره‌زایی در آنجا آسیب برساند.

مرکز کهکشان راه شیری جای پرآشوبی‌ست، پر از فرآیندهای پرانرژی مانند پیدایش ستارگان و فروکشیده شدن مواد به کام ابرسیاهچاله‌ای که آنجاست. همه‌ی این انرژی‌های آزاد شده باعث می‌شوند گازهایی -به طور عمده هیدروژن- از مرکز کهکشان به بیرون رانده شوند و چیزی را که باد کهکشانی نامیده می‌شود پدید بیاورند.

انریکو دی‌تئودورو از دانشگاه جانز هاپکینز در مریلند به همراه همکارانش با بهره از تلسکوپ رهیاب آتاکاما (اَپکس) که رادیوتلسکوپی در شیلی است به رصد این فرآیند پرداختند. بیشتر این گاز داغ و تنک (رقیق) است، ولی این دانشمندان دو توده ابر گازیِ بسیار سردتر و چگال‌تر را دیدند که دارند به سوی بخش‌های بیرونی کهکشان رانده می‌شوند.

دی‌تئودورو این را بسیار نامنتظره می‌داند. بییشتر گازهای درون باد کهکشانی بسیار سبک است و از همین رو به آسانی از مرکز کهشان به بیرون پس زده می‌شود، ولی این ابرهای مولکولی سنگین‌ترند، با جرم دستکم ۳۸۰ و ۳۷۵ برابر خورشید. با این وجود دارند به ترتیب با سرعت‌های ۲۴۰ و ۳۰۰ کیلومتر بر ثانیه پیش می‌روند.

دی‌تئودورو می‌گوید: «مشکل اینجاست که کهکشان راه شیری به اندازه‌ی کافی انرژی ندارد که این ابرهای گازی را این گونه جابجا کند. مانند اینست که بخواهید با فوت کردن یک توپ بیسبال را حرکت دهید.» هنوز روشن نیست انرژی‌ای که این توده‌های چگال را تا چنین سرعت‌های بالایی شتاب داده از کجا می‌آید.

بیشترِ هیدروژنی که در این دو ابر سردِ گازی است از همان گونه هیدروژنی‌ست که معمولا در ساختن ستارگان به کار می‌رود، بنابراین پس زده شدنِ نامنتظره‌ی آن از مرکز کهکشان می‌تواند پیامدها و مفاهیم عمده‌ای داشته باشد. دی‌تئودورو میگوید: «ما شاید فرآیندی را داریم می‌بینیم که در درازنای چند میلیارد سال کهکشان را آرام و بدون ستاره‌زایی در آن منطقه خواهد کرد.» اگر این دو ابر سرد [پدیده‌هایی] رایج باشند، این می‌تواند روند ستاره‌زایی را در کل کهکشان دگرگون کند.

گزارش این دانشمندان در نشریه‌ی نیچر منتشر شده.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
galaxy - Milky Way - star formation - supermassive black hole - hydrogen - galactic wind - Enrico Di Teodoro - Johns Hopkins University - Maryland - Atacama Pathfinder Experiment - radio telescope - Chile - baseball - Nature

منبع: نیوساینتیت
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

موجی از پرتوهای کیهانی در راهست!

* پرتوهای کیهانی بد هستند- و دارند بدتر هم می‌شوند. این نتیجه‌ی پژوهش تازه‌ایست که در نشریه‌ی اسپیس ودر منتشر شده است.

فاطمه رحمانی‌فرد، نویسنده‌ی اصلی این پژوهش از مرکز علوم فضایی دانشگاه نیوهمپشر می‌گوید: «در چرخه‌ی بعدی خورشید شاید افزایشی تا ۷۵ درصد را در پرتوهای کیهانی ببینیم. این افزایش، مدت زمانی را که فضانوردان می‌توانند با آسودگی در فضای میان‌ستاره‌ای بگذرانند محدود می‌کند.»

پرتوهای کیهانی بلای جان فضانوردانند. آنها ذراتی پرانرژی از ژرفای فضا هستند که توسط انفجارهای ابرنواختری و دیگر رویدادهای سهمگین کیهانی گسیلیده شده و از همه‌ی جهت‌ها می‌آیند. بدنه‌ی هیچ فضاپیمایی نمی‌تواند سپری در برابر پرانرژی‌ترین پرتوهای کیهانی شود و اگر فضانوردی  پا از سامانه‌ی زمین-ماه بیرون بگذارد، خود را با خطرِ آنها روبرو خواهد کرد.

چرخه‌ی لکه‌های خورشیدی از دهه‌ی ۱۹۵۰ به این سو رو به ضعیف شدن گذاشته.


در دهه‌ی ۱۹۹۰، فضانوردان بر پایه‌ی محدودیت‌های ایمنی پرتوی ناسا می‌توانستند تا ۱۰۰۰ روز در فضا باشند. دیگر این گونه نیست. در این پژوهش تازه آمده که پرتوهای کیهانی می‌توانند این محدودیت را تا ۲۹۰ روز برای یک فضانورد مرد ۴۵ ساله، و ۲۰۴ روز برای یک فضانورد زن پایین بیاورند (این تفاوت به دلیل یکسان نبودنِ خطرها برای دستگاه تناسلی زن و مرد است).

چرا پرتوهای کیهانی دارند شدت میگیرند؟ خورشید را سرزنش کنید! میدان مغناطیسی خورشید یک حباب محافظ به گرد کل سامانه‌ی خورشیدی درست کرده که به طور معمول همچون سپری از ما در برابر پرتوهای کیهانی نگهبانی می‌کند. ولی در دهه‌های گذشته این سپر ضعیف‌تر شده- نتیجه‌ی چرخه‌ی کَندوپاشِ یا اُسپرانی خورشیدی (sputtering).

فعالیت خورشید مانند گذشته نیست. ازدهه‌ی ۱۹۵۰ تا دهه‌ی ۱۹۹۰، خورشید به طور منظم بیشینه‌های خورشیدی شدید با لکه‌های فراوان و میدان‌های مغناطیسی نیرومند خورشیدی تولید می‌کرد. اکنون به نقشه‌ی نخست نگاه کنید. چرخه‌ی ۱۱ ساله‌ی خورشید از بیشینه‌ی اواخر سده‌ی بیستم رو به ضعیف شدن گذاشته و میدان مغناطیسی خورشید هم با آن ضعیف شده.

[نوشته‌ای در همین باره که سال ۲۰۱۱ در وبلاگ "یک ستاره در هفت آسمان" خواندید: *آیا خورشید به خواب می‌رود؟]

به باور رحمانی‌فرد و همکارانش، شاید ما داریم وارد یک "کمینه‌ی بزرگ" (Grand Minimum) می‌شویم -یک کاهش آهسته و درازمدت در چرخه‌ی ۱۱ ساله‌ی خورشید، که می‌تواند شمار لکه‌های خورشیدی را تا دهه‌ها ناچیز کند. پرآوازه‌ترین نمونه از چنین کمینه‌ای، "کمینه‌ی ماندر" (Maunder Minimum) در سده‌ی ۱۷ میلادی است که در آن، لکه‌های خورشیدی عملا تا ۷۰ سال ناپدید شدند.

رحمانی‌فرد با تاکید می‌گوید: «ما در یک کمینه‌ی ماندر نیستیم. شرایط کنونی بیشتر همانند "کمینه‌ی دالتون" (۱۷۹۰ تا ۱۸۳۰) یا "کمینه‌ی گلایسبرگ" (۱۸۹۰ تا ۱۹۲۰) است.» این "کمینه‌های بزرگ" کوچک‌تر از کمینه‌ی ماندر بودند و اگرچه چرخه‌ی خورشید در آنها ضعیف شد، ولی به طور کامل بیجان نشد.

مقایسه‌ای که رحمانی‌فرد و همکارانش میان کمینه‌های دالتون و گلاسبرگ (بالا) با وضعیت کنونی خورشید (پایین) انجام داده‌اند

پژوهشگران سال‌هاست که به دیده‌بانی پرتوهای کیهانی به کمک دستگاه کریتر (تلسکوپ پرتوهای کیهانی برای اثر پرتوها، CRaTER) می‌پردازند، حسگری در فضاپیمای مدارگرد شناسایی ماه ناسا (ال‌آراو) که به گرد ماه می‌چرخد. داده‌های تازه نشان می‌دهند که پرتوهای کیهانی به سطح‌های بسیار بالایی رسیده‌اند- بالاترین سطح‌ها از زمان پرتاب ال‌آراو در ۲۰۰۹ تاکنون.

رحمانی‌فرد میگوید: «ما تازه‌ترین خوانش‌ها را از دستگاه کریتر گرفته‌ایم و آنها را تا درون چرخه‌ی ۲۵ (چرخه‌ی خورشیدی بعدی) برون‌یابی کردیم.»«ما پی بردیم که دوزهای تابشی احتمالا از مقدار ۳۴ درصد برای کمینه‌ای مانند گلایسبرگ بالاتر رفته و به ۷۵ درصد برای کمینه‌ای مانند دالتون خواهد رسید.»

برای فضانوردان این پرسش پیش می‌آید:  در ۲۰۰ روز چقدر کار می‌توان کرد؟ پرتوهای کیهانی می‌توانند ماموریت‌های فضایی آینده را به تنها ۶ یا ۷ ماه محدود کنند، که احتملا برای سفر به بهرام (مریخ) بسیار کوتاه است. کاوش‌های ماه می‌تواند امن‌تر باشد زیرا پیکره‌ی خود ماه جلوی تابش را می‌گیرد. ولی پژوهشگران برای فضای میان‌سیاره‌ای هشدار می‌دهند: «یک یا دو دهه‌ی آینده می‌توانند خطرناک‌تر از چیزی باشند که تاکنون فهمیده‌ایم.»

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
cosmic rays - Space Weather - solar cycle - Fatemeh Rahmanifard - University of New Hampshire - Space Science Center - astronaut - supernova - Earth - Moon - NASA - reproductive organ - sun - magnetic field - solar system - sputtering - Solar Maxima - sunspot - Grand Minimum - Maunder Minimum - Dalton minimum - Gleissberg minimum - CRaTER - Cosmic Ray Telescope for the Effects of Radiation - sensor - Lunar Reconnaissance Orbiter - LRO - Solar Cycle 25 - Mars

منبع: spaceweather
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

یک دور چرخش خورشید را در هفت رنگ ببینید

اگر ویدیو اینجا اجرا نشد میتوانید آن را در فیبوک و یا تلگرام یک ستاره در هفت آسمان ببینید
آیا خورشید هنگامی که می‌چرخد، تغییر هم می‌کند؟
بله، و گستره‌ی این تغییرات می‌تواند از کوچک و جزیی گرفته تا چشمگیر و تماشایی باشد.
در این ویدیوی زمان‌گریز که توسط رصدخانه‌ی پویایی‌شناسی خورشیدی ناسا گرفته شده یک ماه کامل چرخش خورشید را از آغاز تا پایان ژانویه‌ی ۲۰۱۴ می‌بینیم. در نمای بزرگ سمت چپ فام‌سپهر خورشید (کروموسفر) را در طیف فرابنفش می‌بینیم، ولی نمای کوچک بالا-سمت راستش، چهره‌ی آشناترِ نورسپهر (فوتوسفر) خورشید را در نور دیدنی (مریی) نشان می‌دهد که همگام با نمای بزرگ می‌چرخد. این همان چهره‌ی معمولی خورشید است.
پنج نمای کوچک دیگر همگی تابش پرتو ایکس از اتم‌های به نسبت اندکِ آهن را در فرازاهای گوناگون تاج خورشید نشان می‌دهند. هر یک از این پنج نما برای نمایاندن تفاوت‌ها، به رنگ‌های زیفِ (کاذبِ) گوناگونی نشان داده شده‌اند. (همگی نیز همگام با نمای بزرگ می‌چرخند). یک دور چرخش کامل خورشید اندکی کمتر از یک ماه زمان می‌برد و چرخش آن در استوا هم سریع‌تر از بخش‌های دیگرش است.
تقریبا در همان آغاز ویدیو یک منطقه‌ی لکه‌ای بزرگ و فعال از پشت خورشید پدیدار می‌شود.
از جمله اثرهای جزیی و کوچکی که می‌بینیم تغییراتی در بافت سطح و شکل مناطق فعال است. ولی دگرگونی‌های چشمگیر عبارتند از چندین درخشش آنی در مناطق فعال، و بیرون زدن و فوران زبانه‌هایی که در همه جای لبه‌ی خورشید دیده می‌شوند.
خورشید ما اکنون دارد یک کمینه‌ی فعالیت که به گونه‌ی شگفت‌انگیزی آرام است را در چرخه‌ی مغناطیسی ۱۱ ساله‌اش می‌گذراند.
در پایان ویدیو، همان منطقه‌ی فعالی که در آغاز ویدیو دیدیم دوباره می‌چرخد و وارد میدان دید می‌شود، ولی این بار با چهره‌ای متفاوت و دگرگون شده.

--------------------------------------------
تلگرام و توییتر یک ستاره در هفت آسمان:
telegram.me/onestar_in_sevenskies
twitter.com/1star_7sky

واژه‌نامه:
rectangle - meteor - Perseid Meteor Shower - projection - constellation Perseus - Perseid - radiant - Inner Mongolia - China - Milky Way Galaxy - planet - Saturn - Jupiter - airglow

منبع: apod.nasa
برگردان: یک ستاره در هفت آسمان

Blogger template 'Browniac' by Ourblogtemplates.com 2008

بالای صفحه